پنجشنبه, ۰۸ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
زورگوئی امریکا و فجایع جدید اقتصادی جهان
بسم الله الرحمن الرحيم

زورگوئی امریکا و فجایع جدید اقتصادی جهان

(ترجمه)

کارشناسان جهانی سیاست و اقتصاد به این باور اند که امریکا در حال حاضر، غول اقتصادی و نظامی است، در رأس هِرم جهانی زانو زده و در حال حاضر رقیبی هم ندارد تا جایگاهش را تنزیل دهد. در عین حال، به این نیز اتفاق نظر دارند که این غول بزرگ از لحاظ اقتصادی مجروح گردیده و به‌شدت خون از وی جاری است و اگر کشورهای خارجی با وصل کردن خون جدید به کمک وی نمی‌شتافتند، این جراحات وی را از پای انداخته و دیگر قادر نبود تا سرپایش بایستد.

امریکا امتیازات ذیل را دارد: دارای واحد پولی جهانی بوده که بالای تمام واحدهای پولی دیگر مسلط است و مبادلات در بانک‌ها و بازارهای جهانی با واحد پولی امریکا صورت می‌گیرد؛ بزرگ‌ترین تولید کنندۀ کالا و خدمات جهانی است؛ چنان‌چه کارشناسان حجم تولیدات امریکا را بالغ بر 25درصد از تولیدات جهان می‌دانند؛ بزرگ‌ترین صادرکنندۀ سلاح است؛ چنان‌چه سه چهارم سلاحی‌که در جهان فروخته می‌شود، ساخت امریکاست؛ بزرگ‌ترین صادرکنندۀ کالا است؛ چنان‌چه بر 20درصد از تجارت جهانی تسلط دارد؛ در رأس بزرگ‌ترین مؤسسات اقتصاد جهان تسلط دارد. از هفت بانک بزرگ جهان، سه بانک مربوط امریکاست؛ بر بازار نفت جهان با واحد پولی خویش مسلط است و در زمینۀ تحقیقات علمی و اختراعات پیش‌قدم است؛ در عرصۀ نظامی قوی‌ترین کشور بوده و در تکنالوژی نظامی از تمام کشورهای جهان سبقت جسته، پایگاه‌های نظامی‌اش را در اطراف جهان گسترش داده و در پروژۀ جنگ ستارگان و غلبه بر فضاء قوت برتر است و دارای ناوگان‌های بزرگ هواپیمابر، کشتی‌های بزرگ جنگی و ناوگان های دریائی می‌باشد که دریاها و اقیانوس‌ها را در می‌نوردد.

مگر به‌رغم حجم بالای اقتصاد، امریکا از کسر بودجه، موازنۀ تجارتی و تورم و بیکاری رنج می‌برد. علت آن‌هم بر می‌گردد به دلایل ذیل:

اول) کثرت مصارف و مخارج امریکائی‌ها-که این موضوع مردم امریکا را از مردم دیگر متمایز کرده است؛ چنان‌چه مصارف‌شان بیش‌تر از تولیدات‌شان است.

دوم) کثرت مصارفی‌که امریکا به‌سبب جنگ‌هائی‌که در خارج خاک خود برافروخته، متقبل شده است؛ مثل جنگ عراق، افغانستان، شام وغیره و مصارف هنگفتی‌که پایگاه‌های نظامی متعددش در سراسر جهان، بار دوش‌اش نموده است.

سوم) مصارف هنگفت وزارت دفاع امریکا؛ ‌چنان‌چه مجموع بودجۀ آن در سال 2018م بالغ بر 700 میلیارد دالر شده است.

به‌خاطر همین حجم زیاد مصارف، حجم قرضه‌های امریکا بر اساس احصائیۀ وزارت خزانه‌داری امریکا در سال 2018م، در حدود 21 تریلیون و 13 میلیارد دالر رسیده است و این مبلغ نزدیک 98درصد از تولیدات ناخالص ملی را تشکیل می‌دهد؛ سهم جهت‌های خارجی از این قرضه‌ها، بالغ بر 9.7 تریلیون دالر و باقی آن برای مصارف داخلی؛ مانند حکومت‌های ایالت‌ها اختصاص یافته است. بر اساس آمار وزارت خزانه‌داری امریکا، میزان کسر بودجۀ تجارت امریکا بالغ بر 53 میلیارد دالر و کسر بودجه به 779 میلیارد دالر رسیده است و نیز ارقام تورم و بیکاری در امریکا هرسال رو به افزایش است.

مشکلات اقتصادی فوق و بحران‌های پی‌درپی، سیاست‌مداران کاخ سفید را واداشته است تا از لحاظ اقتصادی بر کشورهای جهان زورگوئی کنند؛ مظاهر آن جنگ‌های تجارتی آشکاری، سیاست‌های تهدیدآمیز مالی و تجاری، خروج از یک سلسله توافق‌نامه‌های جهانی؛ مثل توافق تعرفۀ گمرک و توافق قیمت سود بانک‌ها است.

در این اواخر زورگوئی امریکا بیش‌تر هم شده است؛ چنان‌چه صراحتاً از یک‌عده کشورها؛ مانند سعودی و اروپا در برابر حمایت‌اش، جزیه مطالبه کرده است. امریکا بر تنش جنگ تجارتی در بخش نفت، بازار تجارت، افزایش قیمت سود و وضع مالیات بر کالاهای وارداتی و سایر روش‌های پنهان و آشکار جنگ تجارتی افزوده است.

پس از اظهارات مکرر ترامپ علیه سعودی، که در آن خواهان پرداخت هزینه‌های حمایت‌اش از این کشور شده بود، از اتحادیۀ اروپا نیز خواست که هزینۀ حمایت نظامی امریکا را بپردازد. در اظهارات خویش به‌تاریخ 25 دسمبر 2018م گفت: «اروپا باید سهم عادلانۀ حمایت نظامی خود را بپردازد. در بخش اقتصادی، اروپا برای سال‌های متمادی از ما سود برده است؛ ولی با آن‌هم، سهم هزینه‌های نظامی خود را در "ناتو" نمی‌پردازد؛ این عمل‌کرد باید سریعاً تغییر کند.»

این زورگوئی امریکا بر کشورهای جهان و خاصتاً کشورهای بزرگ، زنگ هشدار فجایع آیندۀ اقتصادی را به‌صدا در آورده و کارشناسان نیز هشدار داده اند. آن‌چه امریکا در برابر اتحادیۀ اروپا انجام می‌دهد، حاکی از هشدار وخیم‌تر شدن بحران این اتحادیه داشته که در نهایت، بحران اقتصادی و مالی را عمیق‌تر خواهد کرد؛ بحرانی‌که هنوز جهان از پیامدهای آن رنج می‌برد.

اتحادیۀ اروپا دومین اقتصاد برتر جهان بوده که 20درصد اقتصاد جهان را احتوا می‌کند؛ ولی بر اساسی ضعیف بنا شده و نه تنها توان ایستادگی در برابر جنگ‌های اقتصادی را ندارد؛ بلکه توان مقابله با جنگ‌های سیاسی را نیز ندارد و این به‌خاطر عدم انسجام اقتصادی و نژادی و سایر زمینه‌ها بین کشورهای این اتحادیه است. علاوه بر آن، یک‌تعداد از کشورهای این اتحادیه؛ مثل اسپانیا، ایتالیا، یونان وغیره از مشکلات اقتصادی عمیقی رنج می‌برند. خود امریکا هم از این جنگ‌های پی‌درپی اقتصادی در امان نمانده است؛ چنان‌چه از جنگ‌های نظامی نیز در امان نیست؛ چون جنگ‌های اقتصادی قیمت سود بانکی را افزایش داده که پیامدهای ناگواری بر صنایع و شرکت‌های امریکائی دارد و در نتیجه، اقتصاد امریکا را تضعیف می‌کند.

"چارلز کوچ" میلیاردر  امریکائی، که در بخش صنعت کار می‌کند، گفت: «سیاست‌های تجارتی رئیس جمهور دونالد ترامپ منجر به رکود اقتصادی خواهد شد.» وزرای مالی اتحادیۀ اروپا چندین مرتبه در اجلاس‌های اقتصادی‌شان؛ از جمله اجلاس گروه 8  هشدار دادند و نیز در اجلاس گروه 20 امسال گفتند: «ما به‌خاطر خطرات تنش‌های اقتصادی دلواپس ایم و ممکن است این تنش‌‌ها، تأثیر منفی بر توان، شمولیت، پایه‌داری و توازن رشد و سرمایه‌گذاری جهانی داشته باشد.» اما "پیتر آلتمایر" وزیر اقتصاد آلمان از سیاست‌های گمرکی و تحریم‌هائی‌که ترامپ وضع نموده است، به شدت انتقاد کرده و گفت: «این نوع اجراآت باعث از بین رفتن وظایف و رشد شده و اروپا در بارۀ تحریم‌های اعمال شدۀ امریکا علیه ایران، تسلیم نخواهد شد.» به‌تاریخ 2 مارچ 2018م با این تویت ترامپ: «ایالات متحدۀ امریکا تعرفه‌های جدیدی گمرکی را بر واردات فولاد و آلمونیم وضع خواهد کرد.» سهام اروپائی به پائین‌ترین میزان خود در شش ماه اخیر رسید. "اورین هاتج"رئیس کمیسیون مالی مجلس سنا از حزب جمهوری‌خواه در مورد ازدیاد مالیات تعرفه‌های گمرکی تصریح نموده گفت: «افزایش این تعرفه‌ها پیامدهای مضر علی‌السویه‌ای بر مصرف کننده‌گان، تولید کننده‌گان و کارگران خواهد داشت.»

در پایان متذکر می‌شویم که اساس نظام سرمایه‌داری متکی بر مصالح، منافع و کسب اموال است؛ ولو که به هر قیمت باشد و منجر به از بین بردن انسان‌ها و چپاول اموال و دارائی دیگران گردد. مثال‌های آن که از لحاظ زمانی از ما دور هم نیست، استعمار سیاسی در اوایل و اواسط قرن گذشته، جنگ‌های جهانی و اشغال عراق و افغانستان توسط امریکا است. کشورهای سرمایه‌داری به‌خاطر منافع حاضر اند با همدیگر بجنگند، خصوصاً امریکا برای این‌که در رأس هِرم قدرت جهان باقی بماند، حاضر است تا کل جهان را با خاک یک‌سان کند.

بشریت را تنها اسلام و عدالت‌اش می‌تواند از این وحشی صفتان نجات دهد و سعادت را برایش به ارمغان آورد، انسان را از گمراهی نجات داده ولو به‌هر  قیمت تمام شود. اسلام سوی جیب‌های مردم نمی‌بیند؛ بلکه به‌سوی قلوب و هدایت‌شان به‌راه راست می‌نگرد. تمام جهان در وسط این جهنم و آتش خواهد سوخت؛ مگر این‌که رحمت اسلام در سایۀ خلافت اسلامی جهان را در بر گیرد. از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که بر بشریت منت نهاده و جهان را به‌نور اسلام، عدالت و هدایت‌اش منور سازد.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد حمد طیب

Last modified onچهارشنبه, 26 دسامبر 2018

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه