پنجشنبه, ۱۷ رمضان ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۳/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

مرکز بین‌المللی نجوم باعث تفرقه بین امت اسلامی و تحکیم مرزهای سایکس پیکو می‌شود

(ترجمه)

خبر:

مرکز بین‌المللی نجوم در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: رؤیت هلال ماه مبارک رمضان امسال در اکثر کشور‌های عربی و سایر کشورهای جهان روز یکشنبه 10 مارچ خواهد بود که با بررسی‌های نجومی در خصوص وقوع مرکز ماه، روز یکشنبه ساعت 9 صبح به وقت گرینویچ و غیبت ماه بلافاصله پس از غروب خورشید تقریباً در تمام مناطق جهان اسلام اتفاق خواهد افتاد.

بر این اساس، برای بسیاری از کشورهای عربی از جمله مصر، عربستان، امارات، قطر، اردن و الجزایر پیش‌بینی می‌شود که اولین روز ماه مبارک رمضان روز دوشنبه 20 اسفندماه (حوت) باشد.

این اطلاعیه می‌افزاید: ممکن است تاریخ اولین روز ماه مبارک رمضان در برخی دیگر از کشورهای اسلامی جهان مانند پاکستان، ایران و بنگله‌دیش متفاوت باشد؛ زیرا پیش‌بینی می‌شود این کشورها از روز سه‌شنبه 21اسفندماه (حوت) رمضان را آغاز کنند.

تبصره:

این مرکز بین‌المللی نجوم در امارات متحده عربی در شهر ابوظبی مستقر است؛ همان اماراتی‌که روابط عادی با رژیم خونخوار یهود برقرار دارد؛ اماراتی‌که گذرگاه خشکه "دبی-هیفا" را برای تحویل تمام کالاهای مایحتاج یهود در جریان جنگ آن با غزه و فلسطین باز کرد. اماراتِ ادیان ابراهیمی؛ اماراتی‌که یک معبد برای بوداییان و یک کنیسه برای یهودیان باز کرده است...

این مرکز بین‌المللی نجوم احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم را در خصوص وحدت روزه و افطار مسلمانان فراموش کرده و یا می‌خواهد فراموش کند؛ زیرا شروع به پخش سموم تفرقه در بین مسلمانان کرده و می‌خواهد به عقاید و عادات‌شان -تا زمانی‌که هریک از این نظام‌های حقیر  بنا به میل خود برای دیدن هلال ماه بر اساس حدود سایکس پیکو با اطلاعیۀ دست داشته‌اش به سراغ ما آمد- تبدیل گردد که آنگاه هضم آن برای عموم مردم آسان باشد!

به عنوان یادآوردی، در گذشتۀ نه چندان دور در سال 2022 این مرکز عدم امکان رؤیت هلال ماه را در روز اول ماه رمضان اعلام کرد؛ درحالی‌که رؤیت آن اتفاق افتاد. هم‌چنین این حالت در سال‌های 1990، 2004، 2011، 2014 و 2019 نیز اتفاق افتاد؛ وقتی کسانی‌که به اصطلاح خودشان خود را ستاره‌شناس می‌نامند، غیرممکن بودن رؤیت هلال را اعلام کردند، ولی رؤیت آن اتفاق افتاد.

دستکاری‌های آشکاری‌که توسط این مرکز مشکوک انجام شده است، صرفاً برای اهداف سیاسی، ایجاد تفرقه در بین امت اسلامی و مستحکم کردن مرزهای سایکس پیکو بوده است. این مرکز نجومی و سایر مراکز مانند انجمن نجوم در جده برای فاسد کردن عیدها و عبادات مسلمانان ایجاد شده اند و وظیفۀ مسلمانان است تا دروغ و نقش کثیفی را که این مراکز ایفا می‌کنند، إفشاء ساخته و فقط از حکم شرعی در رؤیت هلال با رعایت دستورات الله سبحانه وتعالی که باعث اتحاد مسلمین می‌گردد، پیروی کنند و نه مطابق به تصمیمات سیاسی حاکمان خائن و فتاوای ریاکارانۀ علمای درباریی‌که جهت دامن زدن تفرقه در بین امت اسلامی تنظیم شده اند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند: «صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غُبِّيَ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا عِدَّةَ شَعْبَانَ ثَلَاثِينَ»

ترجمه: با رؤیت هلال ماه روزه بگیرید و با رؤیت آن از روزه گرفتن خودداری کنید و اگر ماه (به سبب ابر یا...) از شما پوشیده ماند، پس سی روز شعبان را تکمیل کنید.

و نیز فرمودند:

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ الشَّهْرُ فَأَكْمِلُوا الْعِدَّةَ ثَلَاثِينَ»

ترجمه: با رؤیت هلال ماه روزه بگیرید و با رؤیت آن از روزه گرفتن خودداری کنید و اگر ماه (به سبب ابر یا ...) از شما پوشیده ماند، پس سی روز  را تکمیل کنید.

و هم‌چنین فرمودند:

«إِنَّمَا الشَّهْرُ تِسْعٌ وَعِشْرُونَ، فَلَا تَصُومُوا حَتَّى تَرَوْهُ وَلَا تُفْطِرُوا حَتَّى تَرَوْهُ، فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ فَاقْدِرُوا لَهُ»

ترجمه: روزه نگیرید تا هلال ماه را مشاهده می‌کنید و افطار نکنید تا هلال ماه را می‌بینید و در صورت پوشیده ماندن هلال و عدم رؤیت شما اندازۀ ماه را سی روز بگیرید (و سی روز را تکمیل کنید).

احادیث نبوی فوق صریحاً بیان می‌کند که دلیل شرعی آغاز ماه رمضان رؤیت هلال رمضان است و دلیل شرعی عید فطر رؤیت هلال شوال است و خطاب شارع در این احادیث خطاب به همۀ مسلمانان بوده و فرقی در بین شامی و حجازی، اندونزیایی و عراقی وجود ندارد. عدم یک‌نواختی در رؤیت هلال مشکلی از مشکلات امت اسلامی است که در نبود دولت خلافت با آن مواجه هستیم؛ دولتی‌که بر اساس احکام اسلام به امور مسلمانان رسیده‌گی کرده و آن‌ها را تحت پرچم لا إله إلا الله محمد رسول الله، متحد می‌کند.

نویسنده: نجم الدین شعیبن

شنبه 28 شعبان 1445 هـ.ق.

9 مارچ 2024 م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

سنت مبارک: امام (خلیفه) سپر است

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود:

«مَنْ أَطَاعَنِي فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَمَنْ يُطِعِ الْأَمِيرَ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَمَنْ يَعْصِ الْأَمِيرَ فَقَدْ عَصَانِي وَإِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ فَإِنْ أَمَرَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَعَدَلَ فَإِنَّ لَهُ بِذَلِكَ أَجْرًا وَإِنْ قالَ بغَيرِه فَإِن عَلَيْهِ مِنْهُ»

ترجمه: «هر آن کس که از من اطاعت کند از الله اطاعت کرده و کسی که بی‌اطاعتی من را کند بی‌اطاعتی الله را کرده است. هر آن کس که امیر‌اش را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر آن که امیراش را نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده است. امام به تنهایی سپری است که پشت سر او جنگیده می‌شود و ما را محافظت می‌کند. اگر او امر به ترس از الله متعال کند  که اجراء‌کننده عدالت است، برای‌اش اجر و پاداش دارد. و اگر به ترس از کسی دیگری امر ‌کند، گناه آن به دوش امیر حساب می‌گردد. » [صحیح بخاری و صحیح مسلم]

ابن خلدون در اثر خود بنام (مقدمه‌ی بر تاریخ) آورده است که: «وإذ قد بَیَّنَّا حَقیقةَ هذا المَنْصِبِ، وأنَّه نیابةٌ عناحصِبِ الشَّیَدَیُّا تَسِّیَدَیُّهُ. ِلافةً وامامةً، والقائِمُ به خلیفةً وامامًا» «جایی که ما قبلاً حقیقت این منصب را توضیح داده ایم. آن در ارتباط به مسؤول در احکام شرعی جهت حفظ دین و حکم‌روایی بر سیاست جهان ذریعه‌ی دین است. به آن خلافت و امامت خطاب گفته می‌شود. کسی که مسؤول آن‌ست همانا خلیفه و امام است».

امام النووی در اثر (روضة الطالبین) می‌فرماید: « یَجوزُ أن یُقال للإمامِ الخَلیفةُ، والامامُ، وأمیرُ المُؤمنین» که «جایز است که امام را   خلیفه، امام و یا امیر المؤمنین بخوانیم.»

امام النووی در (شرح صحیح مسلم) می‌نویسد: «الْإِمَام جُنَّة أَیْ، کَالسِّتْرِ، لِأَنَّهُ یَمْنَع الْعَدُوّ مِنْ أَمَنَّة أَیْ، کَالسِّتْرِ، لِأَنَّهُ یَمْنَع الْعَدُوّ مِنْ أَمَذَی الْمِعْمِّ، بَعْمِعْمِّاً. ْ مِنْ بَعْض، وَیَحْمِی بَیْضَة الْإِسْلام، وَیَتَّقیه النَّاس وَیَخافُونَ سَطْوَته». امام سپر است، زیرا او مانند پوش محافظتی است، او مسلمانان را از دشمنی که به آن‌ها ضرر می‌رساند محافظت می‌کند. او افراد را در برابر همدیگر محافظت می‌کند. هم‌چنان از دولت مقدس اسلام محافظت می‌کند. مردم در حیطۀ او پناه می‌جویند و از قدرت او می‌ترسند.» او ادامه داد: «وَمَعْنَى يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ أَيْ يُقَاتَلُ مَعَهُ الْكُفَّارُ وَالْبُغَاةُ وَالْخَوَارِجُ وَسَائِرُ أَهْلِ الْفَسَادِ وَالظُّلْمِ مُطْلَقًا» معنی "در عقب آن می‌جنگند" این است که قطعاً آنان با کفار، خائنین، بغاوت‌گران و تمام اهل فتنه و ظلم بجنگند."

امام بن حجر العسقلانی در شرح بخاری، (فتح الباری) می‌فرماید: «الْإِمَامُ جُنَّةٌ بِضَمِّ الْجِيمِ أَيْ سُتْرَةٌ لِأَنَّهُ يَمْنَعُ الْعَدُوَّ مِنْ أَذَى الْمُسْلِمِينَ وَيَكُفُّ أَذَى بَعْضِهِمْ عَنْ بَعْضٍ وَالْمُرَادُ بِالْإِمَامِ كُلُّ قَائِمٍ بِأُمُورِ النَّاسِ» «امام به تنهایی سپر (جنّه) یا (Junnah) است» در جُنَّةٌ حرف جیم به ضمه خوانده می‌شود که به معنای سپر محافظوی است، زیرا دشمن را از آسیب رساندن به مسلمانان باز می‌دارد. او از آسیب رساندن آن‌ها به یکدیگر جلوگیری می‌کند. مراد از امام هر آن حاکمی‌ست که به امور مردم طبق نظام اسلام رسیدگی کند.»

امام السیوطی در شرح مسلم (الدیباج علی صحیح مسلم بن الحجاج) می‌فرماید: «سَاتِر لمن خَلفه ومانع لخللل يعرض لصلاتهم بسهو أَو مُرُور مار كالجنة وَهِي الترس الَّذِي يستر من وَرَاءه وَيمْنَع من وُصُول الْمَكْرُوه إِلَيْهِ». در مورد امام می‌گوید: امام فردی است، کسانی که در عقب آن است را حفظ می‌کند. او از هر گونه اخلالی در نماز جلوگیری می‌کند. او مانند یک سپر است؛ سپر زرهی است که از عقب آن محافظت می‌کند و از رسیدن چیز مضر جلوگیری می‌کند.»

 

نوشته‌شده برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر توسط

مصعب عمیر – ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

خلافت را به منهج نبوت تأسیس نموده، و لشکرها را در حمایت از غزه بسیج کنید! Featured

به تاریخ 29 فبروری 2024م، ده‌ها تن از مسلمانان گرسنه‌‌ی فلسطینی توسط دولت وحشی یهود در حالیکه در انتظار غذا بودند، به شهادت رسیدند و صدها نفر دیگر مجروح شدند. ای مسلمانان پاکستان! آیا به الله سبحانه وتعالی و رسول‌اش صلی‌الله‌علیه‌وسلم ایمان ندارید؟ آیا شما فرزندان بهترین امتی نیستید که برای هدایت بشریت فرستاده شدند؟ آیا شما فرزندان مجاهدین فاتح نیستید که خیر را در سراسر جهان منتشر می‌کنند؟ آیا سربازان این سرزمین پسران شما نیستند؟ آیا قادر به ترغیب آنها برای جنگیدن نیستید، در حالیکه به اراده الله سبحانه وتعالی قادرند حق را اقامه کنند و به برادران‌شان در سرزمین مبارک- فلسطین نصرت دهند؟

 الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ

ترجمه: و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یاری طلبند، بر شماست که آنها را یاری کنید. [الانفال:۷۲]

ای نیروهای مسلح پاکستان! بدانید که نسل کشی مسلمانان فلسطین به دلیل سستی شما ادامه دارد. الله سبحانه وتعالی شاهد است که قوی‌ترین لشکرهای اسلام بیکار نگه‌داشته شدند، در حالیکه مردمی را که او سبحانه وتعالی دوست دارد شکنجه، تجاوز، تحقیر، قتل عام و گرسنه نگه‌داشته می‌شوند. از شما می‌پرسیم که به چند کودک دیگر اجازه می‌دهید که از گرسنگی بمیرند، بر آنان تیراندازی شود و اعدام‌شان کنند؟ به چند مرد دیگر اجازه می‌دهید که مورد شکنجه و تحقیر قرار گیرند؟ به چند زن دیگر اجازه می‌دهید که توسط شیاطین نیروهای اشغال‌گر «اسرائیلی» مورد  بی حرمتی قرار گیرند؟

آگاه باشید ای سربازان امت اسلامی! بسیاری از ملت‌های گذشته توسط رهبران ظالم‌شان منحرف شدند. از کسانی اطاعت نکنید که از الله سبحانه وتعالی بی‌اطاعتی می‌کنند. در ابن ماجه و احمد به روایت صحیح آمده است که رسول الله‌صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «مَنْ أَمَرَكُمْ مِنْهُمْ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ فَلَا تُطِيعُوهُ» "هر کس از میان شما به  نافرمانی از الله سبحانه وتعالی  دستور می‌دهد، از او اطاعت نکنید". ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه اولین خلیفه اسلام ما را از پیروی حاکمان که اطاعت الله متعال را نمیکنند  برحذر داشته و گفته است: "أطيعوني ما أطعت الله ورسوله، فإن عصيت الله ورسوله فلا طاعة لي عليكم" " از من تا زمانی اطاعت کنید که از الله و رسول‌اش اطاعت می‌کنم، پس اگر الله و رسول‌اش را نافرمانی کردم، ملزم به اطاعت از من نیستید".

ابوبکر رضی‌الله‌عنه از میان بهترین صحابه، امت اسلامی را برحذر داشت که اگر از اطاعت الله سبحانه وتعالی و رسول‌اش صلی‌الله‌علیه‌وسلم دست بردارد از او پیروی نکنند. با این حال شما هم‌چنان از حاکمان ظالمی اطاعت می‌کنید که به غرب خدمت می‌کنند و هرگز نمی‌توانند مانند اصحاب بزرگوار باشند.

دیگر فریب، دروغ، دام و خیانتهای حاکمان کنونی مسلمانان بس است. آن‌ها باری هستند که اکنون باید به دست شما از دوش امت برداشته شوند. بناً بالای صدا شما صدا می‌زنیم که به عوض اطاعت از این حکام ظالم، نصرت خود را به حزب التحریر اعطا کنید تا خلافت را به منهج نبوت مجدداً تاسیس کند. دولت که قدرت نظامی و منابع اقتصادی امت را جمع می‌کند، و این نظام وحشی یهودی را نابود کرده و سلطه‌ء منطقه‌ای خلافت را ایجاد می‌کند که در راه تبدیل‌شدن به دولت پیشتاز جهان قرار بگیرد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

 

﴿إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾

ترجمه: اگر الله شما را یاری کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد. و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او، شما را یاری کند؟ و مؤمنان، تنها بر الله باید توکل کنند. [آل‌عمران:۱۶۰]

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه پاکستان

تاریخ هجری قمری: 20 شعبان 1445

تاریخ میلادی: جمعه، 01 مارچ 2024

مترجم: ابوبکر کابلی

ادامه مطلب...

غرق در شعله‌های آتش

  • نشر شده در امریکا

در طنین دلخراش خودسوزی راهبان بودایی در جریان جنگ ویتنام، یکی از اعضای نیروی هوایی آمریکا در 26 فبروری 2024 در مقابل سفارت «اسرائیل» در واشنگتن دی سی خود را آتش زد و در حالی‌که در شعله‌های آتش می‌سوخت اعلام می‌نمود: «من دیگر شریک نسل کشی نیستم»، وی مکرراً فریاد می‌زد: «فلسطین را آزاد کنید». فریاد غم‌انگیز و نا امیدکننده‌ای برای عدالت که با اضطراب عمیق اخلاقی در مورد دخالت آمریکا در نسل‌کشی جاری در غزه طنین انداز می‌شود. این اقدام خودسوزی، یادآور راهبانی است که در سال 1963 تصمیم گرفتند در مخالفت با جنگ و رنج، خود را بسوزانند، صرفاً اعتراضی به جنگ نیست؛ بلکه اظهارات عمیقی در برابر همدستی در جنایاتی است که این سرباز دیگر نمی‌توانست اشتراک خود را در نسل‌کشی جاری در غزه تحمل کند.

دخالت نیروی هوایی آمریکا در حمایت از ارتش «اسرائیل» کاملاً مستند است. گزارش‌های (The Intercept) نشان می‌دهد که آمریکا در شناسایی اهداف بمب‌گذاری که منجر به تلفات چشم‌گیر( 30,000) نفر گردیده، نقش مهمی داشته است. خلبانی/ پیلوت که خود را آتش زد عمیقاً از دخالت مستقیم ارتش آمریکا در یک نسل‌کشی دوامدار آگاه بوده است. اقدام وی در سوزاندن خویش در مقابل سفارت اسرائیل پیام بود برای نشان دادن جنایات آمریکا و اسرائیل به تمام جهان؛ و مهمتر از آن حمایت دولت خودش که با پول و سلاح به در نسل کشی دخیل است.

نقش آمریکا در جنگ فراتر از حمایت نظامی است. آمریکا به ارسال بمب و مهمات به اسرائیل ادامه داده و کاملاً آگاه است که از این سلاح‌ها برای هدف قرار دادن غیرنظامیان به عنوان بخشی از استراتیژی مجازات جمعی توسط اسرائیل استفاده می‌شود. این همکاری در هدف قرار دادن و گرفتن زنده‌گی مردم بی‌گناه نشان می‌دهد که چگونه غرب همچنان مسلمانان را چیزی جز وسایل ارزانی نمی‌داند که می‌توان آن را به عنوان «خسارت جانبی» از بین برد. پوشش رسانه‌ها از جریانات اصلی، یا عدم پوشش این رویدادها به همان اندازه نگران کننده است. سکوت رسانه‌های بزرگ خبری در مورد آتش زدن این خلبان/ پیلوت و پس‌زمینۀ گسترده‌تر دخالت آمریکا در نسل‌کشی نشان‌دهندۀ همکاری کامل با سیاست‌های کاخ سفید است. فقدان پوشش، برای پنهان کردن واقعیت وضعیت از مردم آمریکا می‌باشد، که بسیاری از آن‌ها به شدت مخالف انجام نسل کشی هستند. علی‌الرغم مخالفت عمومی، دولت بایدن به تأمین تسلیحات به ارتش اسرائیل و حفاظت از اقدامات آن در صحنۀ بین‌المللی ادامه می‌دهد.

سکوت ارتش‌های جهان اسلام خیلی واضح است. موقف جسورانۀ این سرباز غیرمسلمان علیه همدستی در نسل کشی، کاملاً در تضاد با بی حرکتی و خاموشی رهبران نظامی مسلمان است. این سرباز نه معتقد به دین اسلام بود و نه حامل مفکورۀ جهاد که انتظار می‌رود الهام بخش سربازان مسلمان باشد. نوع از شجاعت و صلابت اخلاقی از خود نشان داده است که باعث شرم‌ساری رهبران ارتش مسلمان شده است. اقدامات وی نشان دهندۀ یک شکست عمیق می‌باشد: فقدان شجاعت در میان کسانی‌که باید در خط مقدم دفاع از مظلومین باشند. تنها با رهبری سیاسی خلافت می‌توان از ارتش به جای ظلم بالای مسلمانان‌ها، برای حفظ ناموس و جان آنها استفاده کرد.

اینجا سؤالی مطرح می‌شود که چگونه ممکن است یک سرباز از یک سرزمین بیگانه، بدون هیچ‌گونه تعهد دینی مستقیم به مردم فلسطین، شجاعت و صداقت اخلاقی از خود نشان دهد و از رهبران ارتش‌های مسلمان پیشی گیرد؟ این اختلاف فقط شکست درگیری نظامی نیست، بلکه شکست رهبری ارتش مسلمانان است. سکوت و بی حرکتی این رهبران در برابر نسل کشی دوام‌دار، نه تنها خیانت به الله و رسول وی صلی‌الله علیه‌وسلم بوده بلکه شجاعت مردانگی را که باید ویژگی سرباز مسلمان باشد، خدشه دار نمود. جهان می‌تواند شجاعت این خلبان/ پیلوت آمریکایی را به عنوان آینه‌یی که تقصیرات ما را به حیث امت اسلامی منعکس می‌نماید، در نظر بگیرد. زمان آن فرا رسیده است که رهبران ارتش‌های مسلمانان روحیۀ راستین جهاد در راه الله، دفاع از مظلومین و قیام در برابر ظلم را تجسم بخشند.

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا [نساء – 75]

ترجمه: (و شمارا چی شده است که در راه الله و دفاع از مظلومان مرد و زن و اطفال‌ قتال نمی‌کنید که می‌گویند پروردگار ما، مارا از این قریه‌ای که مردمان آن ظالم است بیرون نما، و برای ما از نزد خود ولی بنما و از نزد خود نصرت ده)

 دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر آمریکا

16 شعبان 1445 هـ ق

دوشنبه 26 فبروری 2024م

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

از 1924الی 2024؛ سقوط خلافت صدساله شد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

امروز 3 مارچ 2024م، صدومین سالیاد سقوط خلافت عثمانی در 3مارچ 1924می‌باشد؛ خلافتی‌که به اسلام حکم می‌کرد و مثالی از خلافت اسلامی بود. هیچ مؤمنی منکر فضیلت خلافت عثمانی در نشر و گسترش اسلام، حفاظت و حمایت از امت و نهضت و پیشرفت آن نیست؛ خلافت عثمانی‌که مدت سه قرن قدرت اول و بلامنازع جهان بود.

فلسطین در دستان صلیبی‌ها و یهودیان نیفتاد؛ مگر بعد از سقوط خلافت! ساختار کنونی شکل نگرفت؛ مگر بر ویرانه‌های خلافت! مرزهای دروغین سایکس-پیکو ما را تکه‌تکه نکرد؛ مگر بعد از مثله کردن جنازه خلافت! خلافت درع و سپر، حصن و دژ و سلطان و اقتدار ما بود؛ پس از نابودی آن هم‌چو یتیمانی شدیم که حرمت‌های ما از بین رفت، مقدسات ما هتک حرمت و منابع مان هم تاراج شد و در بوسنی، عراق، فلسطین، کشمیر، سوریه و برما، افغانستان... جنایات و قتل عام‌هایی علیه ما صورت گرفت.

خلافت آن دژ مستحکمی بود، با وجود عیب‌هایی‌که در آن ظاهر شد، هرگز کسی یا چیزی نمی‌تواند حقیقت عظمت و پیشگامی آن را در نزد امت دچار شک و شبهه‌ای کند. با تمام توصیفات خوب و بد تاریخ خلافت و دولت خلافت، لازم است بدانیم یگانه الگویی‌که الله متعال جهت سیاست و پیشبرد امور برای ما ترسیم کرده، خلافت راشده بر منهج نبوت است؛ همانگونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیث امام احمد از بازگشتش بشارت داده است:

«ثم تكون خلافة على منهاج النبوة»

ترجمه: پس از آن خلافت بر منهج نبوت خواهد بود.

خلافت نظامی‌ست كه اسلام را به صورت کامل در فکر و عقیده و منهج خود مجسم می‌كند و پراکندگی امت را وحدت می‌بخشد. در نظام خلافت به طور قطع سیادت و رهبری در دست شرع است. این بدان معناست که عقیده اسلامی منبع و مصدر کلیه نظام‌ها و تشریعات و اساس افکار و جهت‌گیری‌ها و ارزش‌ها می‌باشد.

خلافت آن نظامی‌ست که در آن امت حاکمان خود را با میل و رغبت و بدون اجبار و تقلب انتخاب می‌کنند؛ امتی‌که نخبه‌ها و بهترین‌های خود را برمی‌گزینند تا بر اساس کتاب پروردگارشان در بین‌شان حکم کنند. چنانچه حکام منتخب به نیکی حکومت می‌کردند و از طرف امت هم حمایت و یاری می‌شدند؛ اگر کوتاهی می‌کردند، توسط همان امت بازخواست می‌شدند؛ اگر ظلم می‌کردند در مقابل‌شان استاده می‌شدند و اگر چیزی غیر از اسلام در بین‌شان حکم می‌کردند، دربرابرش خروج می‌کردند و با او می‌جنگیدند.

پس بر ماست که تمام افکارِ پلید غربِ کافر را هم‌چو میهن‌پرستی، ناسیونالیزم، فرقه‌گرایی و تمام نظام‌های جاهلی سکولار و جمهوری و پادشاهی را سرنگون نماییم و سراز نو صفحات جدیدی را در تاریخ دولت خلافت رقم بزنیم؛ چرا که خلافت یک تکلیف شرعی و یک ضرورت سیاسی است و امت بدون آن بقا نخواهد داشت؛ بلکه در این صورت هم‌چو بردگان کافرانی می‌مانیم که به دولت و مقدسات ما هتک حرمت می‌کنند و حاکمان ما هم همکار کفارِ علیه ما هستند.

پس از نابودی خلافت اسلامی -که خلافت عثمانی مثال و نمونه‌ آن بود- فکر سکولاریزم کافر و فرهنگ فاسد غربی بر ما تحمیل شد و حاکمان تاریک‌قلب بر ما مسلط شدند و در خدمت کردن به اربابان صلیبی‌شان به تحقیر ما ادامه دادند.

برماست که تمام دولت‌های مرزبندی شده‌ای که کفار بر ویرانه‌های حکومت اسلامی بنا کردند و از طریق آن وحدت و یکه‌تاز بودن امت را از ما گرفتند، کافر باشیم؛ استعمارگرانی‌که توسط همین فکر دولت‌های ملی ما را تکه‌تکه کردند؛ به گونه‌ای‌که اصلاً توان دفاع از خود را نداریم! پست‌ترین افراد روی زمین، اعم از هندو، یهود، نصارا و صلیبی‌ها بر ما حمله کرده و جان، شرف و حیثیت ما را از بین برده اند؛ همانطور که اکنون در غزه جریان دارد.

دین الله متعال بدون خلافت قایم و تطبیق نمی‌شود، وحدت امت شکل نمی‌گیرد و پرچم توحید برافراشته نمی‌شود؛ مگر این‌که لشکریان امت برای ویران کردن سنگرهای کفر و پایین کشیدن پرچم‌های جاهلیت و عصبیت حرکت کنند. پس برای تأسیس مجدد خلافت لازم است که در راه اطاعت از الله متعال و به خاطر نهضت امت، با نهایتِ توان تلاش ورزیم.

﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (32) هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ [توبه: 32-33]

ترجمه: مى‌خواهند نور الله را با دهان‌های‌شان خاموش سازند؛ ولى الله جزاين نمى‌خواهد كه نور خود را به كمال برساند؛ هرچند كفّار ناراحت باشند. او كسى است كه پيامبر خود را با هدايت ودين حقّ فرستاد تا آن را بر همه‌ى دين‌ها پيروز گرداند؛ هرچند مشركان ناراحت باشند.

نویسنده: استاد منذر عبدالله

مترجم: مهدی اسلامی

ادامه مطلب...

سیاست جنگی در اسلام

(ترجمه)

از انس بن مالک رضی‌الله عنه روایت است که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«انْطَلِقُوا بِاسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَعَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا تَقْتُلُوا شَيْخاً فَانِياً وَلَا طِفْلاً وَلَا صَغِيراً وَلَا امْرَأَةً وَلَا‏ ‏تَغُلُّوا ‏وَضُمُّوا ‏غَنَائِمَكُمْ وَأَصْلِحُوا وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ.»

ترجمه: به نام الله سبحانه وتعالی، برای رضای او تعالی و بر اساس دین رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم به سوی جهاد حرکت کنید، پیر مرد، طفل و زن را نکشید، سخت‌گیری نکرده، غنیمت‌های خود را جمع کرده، امور تان را اصلاح کنید و نیکی کنید زیرا الله سبحانه وتعالی نیکو‌کاران را دوست دارد. (عون المعبود شرح  سنن ابو داوود)

(لَا تَقْتُلُوا شَيْخاً فَانِياً) پیرمرد را نکشید؛ مگر اینکه جنگجو باشد و یا برای لشکر نظر بدهد، چنانچه آمده است که  پیامبر صلی الله علیه وسلم دستور دادند که  زید بن صمه کشته‌شود درحالی‌که صد و بیست سال یا بیش از آن عمر داشت؛ زیرا به عنوان نظر دهنده به لشکر هوازن آورده شده بود.

(وَلَا طِفْلاً وَلَا صَغِيراً) یعنی پسر بچه‌ای که هنوز بالغ نشده است را نکشید مگر اینکه پادشاه باشد و یا در جنگ اشتراک کرده باشد. (ولَا اِمْرَأَة) زن را نکشید جز اینکه حربی و یا ملکه باشد. (وَضُمُّوا) جمع کنید. (وَأَصْلِحُوا) امور خود را اصلاح کنید. (وَأَحْسِنُوا) در میان‌ خود نیکی کنید.

سیاست جنگ، رسیدگی به امور جنگ در شرایطی است که باعث پیروزی مسلمانان و شکست و ذلت دشمنان‌شان شود، این درحالی است که نص معینی در مورد انجام عمل خاصی وارد نشده باشد، اگر نص خاصی ذکر شده باشد انجام آن کار به بهانۀ سیاست جنگ جایز نیست. رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از کشتن زنان، اطفال و پیرمردان نهی نموده است طوری که در حدیث شریف بیان گردید، اما رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم کشتن زنان، اطفال و پیرمردان را در مواردی جایز دانسته است که دستیابی به کفار بدون کشتن آنان ممکن نباشد؛ زیرا اگر کودکان و زنان با مردان مختلط باشند با پرتاب منجنیق و توپ مورد اصابت قرار می‌گیرند، در "صحیح البخاری" آمده است که از رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم پرسیدند، اگر مسلمانان شبانگاه بالای کفار حمله کردند و زنان و فرزندان‌شان ناخواسته مورد اصابت قرار گیرند چه حکمی دارد؟ آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: که آنها نیز از جملۀ کفار هستند، همچنین کشتن پیرمردی که برای کفار مفید و برای مسلمانان مضر باشد جایز است چنانچه در شرح حدیث از کشتن زید بن صمه یاد شده است.

نویسنده: ابو مریم

مترجم: حسین صلحشور

ادامه مطلب...

چه کسی آتش دل‌های ما را فرو می‌نشاند؟

سهل بن معاذ رضی‌الله عنه از پدر خود روایت می‌کند که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ كَظَمَ غَيْظًا وَهُوَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنْفِذَهُ، دَعَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَلَى رُءُوسِ الْخَلَائِقِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يُخَيِّرَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ مَا شَاءَ» (سنن ابو داوود).

ترجمه: هرکس خشمش را فرو ببرد، درحالی که می‌تواند آن را عملی سازد (يا انتقام بگيرد)، الله متعال در روز قیامت او را در انظار عمومی صدا می‌زند و به او اجازه می‌دهد هرچه از زنان زيبای بهشتی که می‌خواهد، برای خود برگزيند.

این حدیث شریف در مورد عده‌ای از انسانان سخن می‌گوید، که در این روز‌ها کم یافت و تعدادشان بسیار اندک است، بلکه در واقع در طول تاریخ اندک بوده‌اند، رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم اصحاب خود را به اخلاق نیکو که عبارت از فرو بردن خشم است تشویق می‌نمودند، در حالی‌که اصحاب از تقوی و سلامت قلب بهرۀ وافری داشتند و قرآن کریم نیز به آنها نازل شده بود، لیکن ما امروزه از عصر صحابه خیلی فاصله داریم، بیماری‌های دنیا در ما موج می‌زند و ما را ضعف و ذلتی فرا گرفته که باعث شده باطل، عنعنات و روزگار آن دوباره باز گردد، بنابراین ما را مملو از خشم می‌یابی.

از یک جهت می‌بینیم که قلب‌های ما نسبت به نزدیک‌ترین دوستان و خویشاوندان‌مان  مملو از خشم است و منظور از خشمی که  در این حدیث شریف بیان شد همین خشمی است، که انسان نسبت به برادران دینی خود دارد و اجر و پاداش فرو بردن این خشم جنتی است که فقط کسانی‌ به آن می‌رسند که شب و روز برای بدست آوردنش تلاش می‌کنند، الله سبحانه وتعالی در روز قیامت در مقابل همگان، کسی را ‌که خشم خود را فرو می‌برد؛ صدا می‌زند و او را مختار می‌سازد تا هر چه دوست دارد و می‌خواهد از حور عین برای خود برگزیند، پس برای کسی‌که خشم خود را فرو می‌برد در حالی‌‌که توان اجرای آن را دارد چه درجۀ بزرگیست.

از سوی دیگر متوجه می‌شویم که چیرگی و ظلم دشمنان اسلام بر ما مسلمانان در قلب‌های ما خشم بزرگی را شعله‌ور ساخته است، چنانچه علاوه‌ بر اینکه  حکم الله سبحانه وتعالی بر بندگانش تطبیق نمی‌شود، نمی‌توانیم خشم خود را بر دشمنان خود تحمیل کنیم، این خشم روزبه‌روز زیاد می‌شود و دشمنان اسلام فساد و تباهی را در میان ما به بار می‌آورند؛ در حالی که هیچ قدرتی نداریم که آن‌را از خود دور کنیم مگر اینکه منتظر گشایش و نصرت الله سبحانه وتعالی باشیم که برای ما وعده داده است.

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم، کسی را برای ما مقدر کند که خشم ما را برطرف نموده و برای ما زمینۀ انتقام گیری از کفار را بخاطر رضای الله سبحانه وتعالی و پیامبر صلی الله علیه وسلم فراهم سازد، و این برای الله سبحانه وتعالی سخت نیست. اللهم آمین.

نویسنده: داکتر ماهر صالح

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

انتخابات پاکستان

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

«یکی از مسئولین برجستۀ حزبی گفت که قرار است دو حزب بزرگ پاکستان "الرابطه و الشعب" روز دوشنبه برای گفتگو در مورد تشکیل حکومتی ائتلافی پس از انتخاباتی‌که نتیجۀ قاطع درپی نداشت، در میان نوسان‌های سیاسی و اقتصادی کشور، دور هم جمع شوند.» (منبع: رویترز، 19 فبروری 2024م) لازم به ذکر است که انتخابات پاکستان پس از تأخیری، به تاریخ 8فبروری 2024م برگزار گردید. سوال اینست که آیا دیدار روز دوشنبه که در  فوق یاد شد، به هدف دور نمودن وابسته‌گان تحریک انصاف از حاکمیت است؟ سوال دیگر این که آیا اتهامات تزویر و دست‌کاری در انتخابات واقعیت دارد؟ و دیگر این‌که اوضاع پاکستان اینک پس از انتخابات به کدام جهت خواهد رفت؟

جواب:

انتخابات پاکستان پس از تأخیر چند ماهه برگزار گردید. «نتایج نهائی که روز یک‎شنبه منتشر گردید، نشان داد که کاندیدان مستقل، 101 کرسی را به دست آوردند؛ در حالی‌که حزب مسلم لیگ پاکستان -شاخۀ نواز نوازشریف، نخست‌وزیر پیشین- 75 کرسی، حزب مردم که توسط بلاول بوتو زرداری رهبری می‌شود، 54 کرسی و حرکت قومی متحد 17 کرسی را به دست آوردند.» (منبع: الجزیره نت، 11 فبروری 2024م) این در حالی است که انتظار می‎رفت این انتخابات، پاکستان را پس از مرحله‌ دشوار و پرآشوب، که منجر به سلب اعتماد پارلمان از حکومت عمران خان و برکناری وی به تاریخ 9 اپریل 2022 گردید و پس از وی شهبازشریف، برادر نوازشریف، یکی از اعضای حزب مسلیم لیگ شاخۀ نواز، به صفت نخست‌وزیر تعیین گردید. پس از آن بود که اعتراض‌های گسترده، سراسر پاکستان را فراگرفت.

این‌که اوضاع پاکستان اینک پس از انتخابات به کدام جهت خواهد رفت، در این خصوص باید امور زیر را بررسی نمود:

1. پاکستان یکی از مهم‌ترین سرزمین‌های اسلامی به شمار می‌رود؛ حجم عظیم بشری "250 ملیون نفوس"، آن را تبدیل به یکی از ذخایر بزرگ بشری نموده که در پیشبرد کاروان اقتصادی و نیز فراهم نمودن نیروی بشری برای اردو، نقش بس بزرگ دارد. پس پاکستان یکی از سرزمین‌هایی است که از نیروی بشری و نظامی عالی و نیز موقعیت استراتیژیک برخوردار می‌باشد.

2. پاکستان در حال حاضر یکی از سرزمین‎های فقیر جهان به شمار می‌رود و این در حالی است که این سرزمین دارای زمین‌های زراعتی حاصل‎خیز و آب فراوان می‎باشد، توانایی‎های صنعتی بالا دارد، نیروی بشری کافی برای به حرکت دراوردن بزرگ‎ترین اقتصادهای جهان را دارد. دلیل فقر موجود در پاکستان، سیاست‎های ناکامی است که امریکا در پس آن قرار دارد؛ چنانچه فساد مالی و اداری و نیز همه‎گیر شدن بیماری، اعتماد به بیگانه‎گان مانند چین و امریکا، از هرگونه تلاش برای پیشرفت اقتصادی جلوگیری می‎نماید. چنان‎چه فاجعۀ ناشی از سرازیر شدن سیلاب‌های ویرانگر سال 2022م، که منجر به ویرانی زمین‎های زراعتی گردید و دولت نتوانست هیچ‎گونه راه‎حل مؤثری پیدا نماید، در کنار ناکامی اقتصادی موجود، چندین دهه است که ناکامی در تمام عرصه‎های حکومت‎داری، یکی از برجسته‎ترین ویژگی‎های حاکمیت پاکستان به شمار می‎رود.

3. روحیۀ جهادی اسلامی در پاکستان به گونه‎ای رشد نمود که سراسر جهان را به وحشت انداخت و این روحیه پس از بالا گرفتن قضیۀ کشمیر و نیز اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی و سپس توسط امریکا، رشد نمود. حوادث فراوانی‌که طی چندین دهه رخ داد، روحیۀ محکم و سخت جنگی را برملا نمود که ریشه در اعماق عقیدۀ اسلامی مردم پاکستان دارد؛ چنان‎چه حرکت‎های متعدد اسلامی جهادی به هدف آزادسازی کشمیر و افغانستان در این سرزمین شکل گرفت، فراخوان‎ها برای یاری رسانیدن به مسلمانان در سراسر جهان در همین سرزمین صورت گرفت، جریان‎هایی را که غرب آن را اسلام سیاسی می‎داند و مشهورترین آن دعوت به هدف برپایی خلافت می‎باشد، در پاکستان ریشه‎های عمیق پیدا نمودند. تمام این موارد باعث گردید رشد اسلام‎خواهی در پاکستان، به علاوۀ همسایۀ آن "افغانستان"، این سرزمین را پس از خاورمیانه تبدیل به دومین مرکز ثقل سیاسی اسلامی نماید.

4. اردوی پاکستان یک قدرت نظامی عظیم و مجهز با سلاح‎های کشنده و توانایی‎های هسته‎ای به شمار می‎رود که جهان به شدت از آن حساب می‌برد. کشمکش طولانی میان هند و پاکستان باعث گردیده امریکا اردوی پاکستان را به جانب جنگ داخلی سوق دهد و آن را تحریک می‌نماید تا با گروه طالبان، که در سال 2021م در افغانستان به قدرت رسید، برخورد نموده و با یکدیگر درگیر شوند. در این اواخر امریکا سعی دارد اردوی پاکستان را حتی در مرزهای ایران نیز فعال و درگیر نماید و تمام این تلاش‎ها به این هدف صورت می‎گیرد که هند بتواند در استراتیژی امریکا برای جلوگیری از رشد چین سهم بگیرد و چین را سرگرم دغدغۀ احتمال درگیرشدن با هند نماید. پیش از همۀ این موارد، امریکا موفق شده بود در جریان اشغال افغانستان در میان سال‎های 2001 تا 2021م، پاکستان را تبدیل به گذرگاه خود به جانب افغانستان نماید، اما با وجود تمام این موفقیت‎ها، بازهم چشم امریکا حتی برای یک لحظه هم از خطرهای استراتیژیک موجود در اردوی پاکستان غافل نگردیده و به همین دلیل بود که بایدن، رئیس‎جمهور امریکا، پاکستان را «یکی از خطرناک‌ترین دولت‎های جهان» نامید. (منبع: یورو نیوز عربی، 15 اوکتوبر2022م) امریکا در حالی از جانب اردوی پاکستان احساس نگرانی می‎کند که رهبری نظامی و سیاسی این سرزمین سراپا در خدمت آن قرار داشته و به سادگی از سیاست‌های امریکا استقبال می‎نمایند.

5. یکی دیگر از مواردی‌که به اهمیت پاکستان می‌افزاید، اینست که چین، به عنوان رقیب برجسته جهانی امریکا با چشم خاصی به پاکستان می‌نگرد، چنان‌چه سعی دارد پاکستان را علیه هند کمک کند، کمک‌های تسلیحاتی به پاکستان می‎دهد و ده‌ها ملیارد دالر را به گونۀ قرضه و بعضاً به گونۀ کمک‌های بلاعوض در پاکستان سرمایه‌گذاری می‎کند تا از این طریق به زیربناها، راه‎های مواصلاتی، بندرها و صنعت پاکستان کمک نماید. هرچند زمام امور حکومت در پاکستان در دست امریکا قرار دارد، بازهم تلاش‌ها و سرمایه‎گذاری‎های چین در پاکستان را با دیدۀ شک و تردید می‎بیند.

6. با توجه به حقایق فوق، نخستین مسأله‌ای را که در هنگام بررسی حوادث سیاسی در پاکستان باید در نظر گرفت، اینست که "رأس‌الکفر، امریکا" برای تسلط و نفوذ در داخل پاکستان، تمرکز خود را بالای اردو و رهبری نظامی آن قرار داده و این را اساسی‌ترین کار لازم می‌داند. یکی از برجسته‎ترین نشانه‎های تسلط امریکا بالای اردو و رهبری نظامی پاکستان اینست که توانسته آن را از کشمکش و جنگ با هند دور نماید؛ در حالی‌که اقدامات تحریک‌آمیز هند در کشمیر هم‌چنان ادامه دارد؛ حتی پیوسته درحال گسترش نیز هست. یکی دیگر از این نشانه‌ها اینست که اردوی پاکستان به جنگ داخلی روی آورده و در شمال غرب پاکستان درگیر جنگ برای ازبین بردن مجاهدینی می‎شود که در جریان اشغال افغانستان توسط امریکا، برادران مسلمان افغان شان را یاری می‎نمودند. یکی دیگر از نشانه‌های مذکور، درگیری‌هایی است که هرازگاهی با افغانستان به راه می‌افتد. نشانۀ دیگر این است که جنگ امریکا در افغانستان کاملاً از پاکستان می‌گذشت. بنابر این، تسلط داشتن امریکا بالای رهبری اردوی پاکستان، دولت پاکستان را تبدیل به دولتی مزدور برای امریکا نموده است.

7. اردوی پاکستان دولت را به صورت کامل زیر تسلط خود دارد و در امور سیاسی و حزبی دخالت می‌نماید و هرگاه اوضاع از کنترل بیرون شود، با راه‌اندازی کودتای نظامی مداخله نموده و حکام را برکنار می‌نماید؛ چنان‌چه حکومت پاکستان مدت‌ها میان دو حزب سیاسی، یعنی حزب مسلم لیگ و حزب مردم دست بدست می‌شد. حزب اول به عنوان راست‌گرا و دوم به عنوان حزب چپ‌گرا شناخته می‌شد و مسلم لیگ از حمایت گسترده‌ای در اقلیم پنجاب و حزب مردم از حمایت گسترده در اقلیم سند برخوردار بود. به دلیل ناکامی این دو حزب در طول تاریخ و آلوده شدن رهبرانِ هردو حزب در فساد و تبدیل نمودن رهبری احزاب‌شان به چیزی شبیه به ملکیت فیودالیزم که منجر به ناکامی مزمن و نارضایتی بزرگی در داخل پاکستان گردیده بود و مردم را به جانب جریان‌های اسلام سیاسی جهت می‌داد، اردو به این نتیجه رسید تا این معادله را تغییر دهد. همان شد که عمران خان را بر سر قدرت آورد؛ کسی‌که رهبر حزبی بود که در آن زمان شهرت و گستردگی چندانی نداشت، حزب تحریک انصاف. وی صدایش را علیه فساد بلند نمود و این در حالی بود که اتهامات بزرگ فساد مطرح گردیده بود و محاکمی برای نخست‌وزیر اسبق، نواز شریف رهبر، حزب مسلم لیگ راه‌اندازی گردیده بود تا این که تحریک انصاف آرای پارلمان را به دست آورد و به این ترتیب، عمران خان در سال 2018م نخست وزیر پاکستان شد.

8. محکمه‌های پاکستان نوازشریف، حاکم اسبق را به اتهام فساد تحت تعقیب قرار داده بودند و او در ماه جون سال 2017م در پی محکومیت‌اش توسط دادگاه عالی به اتهاماتی مربوط به گریزمالیاتی و عدم شایستگی در منصب نخست‌وزیری از این منصب استعفا نمود و در ماه جولای سال 2018م به اتهام فساد محکوم به 10سال حبس گردید. «نوازشریف، نخست‌وزیر سابق پاکستان، قمر جاوید باجوا، فرمانده اردو را متهم نمود که حکومت‌اش را سقوط داده و بالای قوۀ قضائیه فشار آورده و حکومت کنونی را در انتخابات سال 2018م به رهبری عمران خان برسر قدرت آورد.». (منبع: رویترز 17 اوکتوبر 2020م) بنابر این، برکناری نوازشریف و محاکمه نمودن وی و نیز راه‌اندازی انتخابات در حالی‌که شریف پشت میله‌های زندان قرار داشت، با تصمیم اردو صورت گرفت و آوردن عمران خان برسر قدرت بدون در نظرداشت دو حزب فوق با سابقۀ طولانی در پاکستان نیز طبیعتاً با فیصله و تصمیم اردو صورت گرفت.

9. نوازشریف که در حال سپری نمودن مجازات زندان می‌باشد، اجازه یافت تا برای معالجه به انگلیس سفر نماید و با وی توافق صورت گرفت که اجازۀ سفر به این شرط برایش داده می‌شود که بعد از معالجه برگشته و دورۀ محکومیت خویش را کامل نماید. اما زمانی‌که اردو عمران خان را از قدرت برکنار نمود، «که جزئیات آن را در سوال و جوابی زیر عنوان "امریکا و تبدیل نمودن مزدورانش در پاکستان" به تاریخ 5 شوال 1443هـ.ق./5 می2022م توضیح داده بودیم»، تمام موانعی که در برابر برگشتن نوازشریف قرار داشت، برطرف نمود. پس از آن‌که عمران خان در سال 2022 برکنار شد، برادر شریف، "شهبازشریف" به عنوان نخست‌وزیر موقت تا برگزاری انتخابات تعیین گردید. به علاوۀ آن، محکمۀ اسلام‌آباد فیصله‌ای را منتشر نمود و در آن گفت که نوازشریف تا زمان برگشت‌اش به پاکستان با ضمانت آزاد می‌باشد و پارلمان نیز در ماه جون سال 2023م قانونی را صادر نمود که بر اساس آن، عدم صلاحیت کاندیداتوری برای عضویت پارلمان از مادام العمر به 5 سال کاهش یافت و این قانون جدید برای نوازشریف فرصت می‌داد تا به پاکستان برگشته و خوداش را کاندید نماید. به این ترتیب، نوازشریف از خارج برگشت و در محکمه حاضر گردید تا از اتهاماتی‌که علیه او وجود داشت، تبرئه شود و در انتخابات رقابت نماید. (منبع: اندپندنت عربی، 27 اکتوبر 2023م) و چنین هم شد! به این ترتیب، نوازشریف یک بار دیگر به صفت یک سیاست‌مدار "پاک" وارد میدان شد  و از طریق حزب‌اش، "مسلم لیگ" در انتخابات کاندید گردید و این در حالی بود که برادراش شهباز، حکومت موقت را رهبری می‌نمود و بر انتخابات نظارت داشت. «شریف پس از چهارسال تبعید در لندن در هنگام برگشت به پاکستان در اکتوبر گذشته از حمایت اردو برخوردار شد.» (منبع: اندپندنت عربی، 10 فبروری 2024م) هم‌چنین در همین منبع آمده که «از جانب دیگر، گمان می‌رود که نوازشریف پس از "توافق" با دستگاه نظامی، مجدداً وارد دستگاه دولت شده و برای بار چهارم سمت نخست‌وزیری را خواهد گرفت. دو حزب "انصاف" و "مردم" وی را متهم می‌نمایند که استقبال رسمی که از نوازشریف در هنگام برگشت‌اش صورت گرفت، خود دلیل وجود تفاهم میان او و دستگاه نظامی می‌باشد.»

10. این بود در مورد نوازشریف... و اما در خصوص عمران خان باید گفت که او در حال حاضر در زندان به سر می‌برد و حکم زندان وی بر اساس اتهامات متعددی صادر گردید و به همین سبب بود که از کاندید شدن در انتخابات محروم گردید و حزب‌اش "حرکت انصاف" نیز به عنوان یک حزب سیاسی از انتخابات محروم گردید. به این ترتیب، روشن می‌شود که محاسبات و موازین سیاسی در پاکستان چگونه تغییر می‌نماید؛ چنان‌چه عمران خان در حال حاضر(در2024) به دلیل تغییر محاسبات اردو در همان جایی قرار گرفته که نوازشریف در سال 2018 قرار داشت و نوازشریف پس از آن‌که تمام موانع از برابر او دورکرده شد، مجدداً به صدارت رسیده و این واقعیت‌ها نشان می‌دهد که رهبری اردوی پاکستان چگونه انتخابات پارلمانی را به بازی می‌گیرد و چگونه با این احزاب سیاسی که برای رسیدن به قدرت، رضایت اردو را اساس قرار می‌دهند، بازی می‌کند. دیدیم که رهبر اردو، نوازشریف را زندانی نمود و عمران خان را به قدرت رساند؛ سپس عمران خان را زندانی کرد و نوازشریف را مجدداً برگرداند! به این ترتیب است که بر اساس تمایلات امریکا و به هدف رسیدن به چوکی قدرتی‌که پایه‌های سست و ناپایدار دارد، رهبران سیاسی احزاب به بازی گرفته می‌شوند! و زمانی‌که نقش‌شان به پایان می‌رسد، از صحنه دور انداخته می‌شوند و یاهم پشت میله‌های زندان فرستاده می‌شوند!

11. شکی نیست که این رهبری اردو است که دولت را در اختیار دارد و با استفاده از طروق گوناگون، انتخابات را مهندسی می‌نماید؛ چنان‌چه اعتراف صورت گرفت که تماس‌های تلفونی و انترنت برخی مناطق را قطع کردند و دولت ادعا نمود که این کار به هدف جلوگیری از هرج و مرج در روز انتخابات صورت گرفته است. دولت هم‌چنین به خواست و لزوم دید خود و بر اساس احصائیه‌ای که از نفوذ مناطق ارائه می‌دهد، مراکز رأی‌گیری را مشخص می‌نماید و به این ترتیب می‌تواند تعداد مراکز رأی‌گیری را به نفع احزاب مورد نظرش کم یا زیاد نماید! چنان‌چه انتخابات از ماه آگست 2023م به این ادعا که قرار است مراکز رأی‌گیری بر اساس احصائیۀ جدید نفوذ تنظیم و ترتیب گردد تا فبروری 2024م به تعویق افتاد. با این حساب، رهبران احزاب که به ترتیب بر سرقدرت می‌آیند، همه مکلف اند از امریکا تبعیت نموده و در خدمت آن قرار داشته باشند و هرگاه کسی از این نظم و خط‌مش امریکا سرپیچی کند و یا در این راستا تلاشی به خرج دهد و یا با اردو سرناسازگاری بگیرد، فوراً دسیسه‌هایی علیه او به راه می‌افتد که نمونه‌های آن را دیدیم و محکمه‌های فساد برایش برگزار می‌نمایند تا این‌که سرانجام او را پشت میله‌های زندان قرار دهند. بناءً تمام این احزاب زیر چتر رهبری نظامی اردو فعالیت می‌کنند و رهبری اردو خود مزدور امریکاست. احزاب مذکور در میان خود رقابت می‌نمایند تا اردو در نتیجه این رقابت، مناسب‌ترین حزب را برای مرحلۀ بعدی برگزیند.

12. نکتۀ دیگر اینست که رهبری اردو اجازه می‌دهد در اعلان نتایج اختلاف نظرها و زدوبندها صورت گیرد تا چنین وانمود شود که انگار اردو بالای نتایج انتخابات تسلط ندارد! چنان‌چه «نوازشریف و عمران خان که هردو در گذشته سمت نخست‌وزیری را در پاکستان داشتند، در روز جمعه اعلان نمودند که در انتخابات نهایی پیروز گردیده اند.» (منبع: اندپندنت عربی، 10 فبروری 2024م)، طوری‌که حزب "تحریک انصاف" کاندیدان احزاب مستقل، 101 رأی داشته اند و اکثریت مطلق آنان به این حزب وابسته می‌باشند و این بیشترین میزان آرائی را تشکیل می‌دهد که یک کتله می‌تواند به دست آورد و این میزان از رأی به حرکت انصاف اهلیت این را می‌دهد که روند تشکیل حکومت را در اختیار بگیرد؛ اما حزب "مسلم لیگ" به رهبری نوازشریف که 75 چوکی پارلمان را به دست آورده ادعا دارد که به صفت یک کتله در این انتخابات برنده است و این همان چیزی است که رهبر اردو به آن اشاره نمود آنگاه که از تمام احزاب سیاسی "دارای کتله‌های سیاسی" خواست انسجام و وحدت خود را در برابر هرج و مرج حفظ نمایند، به این معنا که حرکت انصاف، که حزب عمران خان می‌باشد، با وجود این که بیشترین چوکی‌های پارلمان را به دست آورده، اما این چوکی‌ها از نظر رسمی سهم کاندیدان مستقل به شمار می‌رود و نه از کدام کتلۀ سیاسی. می‌ماند کتلۀ نوازشریف که "قانوناً" مستحق شمرده می‌شود و می‌تواند روند تشکیل حکومت را از طریق ائتلاف با سایر احزاب به دوش گیرد.

13. هرچند برخی از مسئولین اعتراف نمودند که در انتخابات "تقلب" صورت گرفته؛ «اسلام‌آباد-لیاقت علی نمایندۀ حکومت در شهر راولپندی در جنوب شرق اسلام‌آباد پذیرفت که در نتایج انتخاباتی که زیر نظر او در شهر راولپندی برگزار گردید، تقلب صورت گرفته است.» وی افزود: ما کاندیدان مستقل را که مابین 70 تا 80 هزار رأی به دست آورده بودند، با علاوه نمودن برگه‌های تقلبی شکست دادیم. لیاقت علی در نامه‌ای که با دست‌خط نوشته شده گفته که به زودی از سمت‌اش استعفا خواهد داد؛ زیرا در جنایت خطرناکی که همانا تقلب در انتخابات سال 2024 است، دخیل می‌باشد. کمیتۀ انتخاباتی پاکستان در واکنش به ادعاهای لیاقت علی گفته که "اتهاماتی وارده علیه خود و رئیس خود را به شدت رد می‌کند". کمیتۀ مذکور افزود: «اما کمیتۀ انتخاباتی در زودترین فرصت ممکن در این خصوص تحقیق خواهد نمود.» (منبع: الجزیره، 17 فبروری 2024)

باوجود این همه، وقتی رهبر اردو نوازشریف را از زندان بیرون آورد و به او اجازه داد خوداش را در رأس حزب‌اش کاندید نماید، خود به این معناست که قصد دارد زمینۀ رسیدن او به نخست‌وزیری را فراهم آورد. «یک مسؤول برجستۀ حزبی در اظهارتی گفت قرار است دو حزب بزرگ پاکستان "مسلم لیگ و مردم" روز دو شنبه با یکدیگر دیدار نموده و در خصوص تشکیل حکومتی ائتلافی پس از انتخاباتی با نتایج غیر قاطع و در میان عدم ثبات سیاسی و اقتصادی کشور، گفتگو نمایند. این گفتگوی در روز دوشنبه، پنجمین دور گفتگوها به هدف تشکیل حکومت ائتلافی خواهد بود. در حال حاضر گفتگوهایی جریان دارد به هدف قناعت دادن حزب مردم تا به حکومت پیوسته و در چهارچوب چندین پیشنهاد برای تقسیم قدرت میان دو حزب، سمت چند وزارت را بپذیرد. احتمال می‌رود حکومت جدید با تنش‌های سیاسی بیشتری مواجه گردد؛ زیرا اعضای مستقل پارلمان که از حمایت عمران خان نخست‌وزیر پیشین که در حال حاضر در زندان به سر می‌برد، بزرگ‌ترین مجموعۀ پارلمان را تشکیل می‌دهند.» (منبع: رویترز، 19 فبروری 2023م) پس رهبری اردو هرکی را بخواهد امروز برنده قرار می‌دهد و فردایش او را بازنده اعلان نموده و روانۀ زندانش می‌کند و این بازی را پیوسته ادامه می‌دهد.

﴿أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ﴾ [نحل: 59]

ترجمه: بدانيد كه چه بد قضاوت مى‌كنند.

14. این بازی گسترده‌ای که توسط رهبری نظامی مزدور و وابسته به امریکا در پاکستان با حکومت‌داری صورت می‌گیرد، طوری‌که فضای هرج و مرج سیاسی را فراهم می‌آورند که می‌تواند ادامه یافته و این سرزمین را همواره بی‌ثبات نگهدارد، این بازی می‌تواند در ذات خود یک انگیزۀ قوی برای مخلصین اردو سراسر پاکستان باشد تا بپاخاسته و به وابسته‌گی این سرزمین به امریکا پایان دهند و حاکمیت الله سبحانه وتعالی را برپادارند که همانا خلافت راشده، وعدۀ الله متعال است:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾ [نور: 55]

ترجمه: الله به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين قرار دهد، همان گونه كه كسانى پيش از ايشان را جانشين كرد.

خلافتی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم بشارت آن را داده که بعد از حکومت‌های جبری، که در حال حاضر با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، فرا خواهد رسید: «...فقال حذیفة: قال رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«ثمّ تکون ملکاً جبریةً فتکون ماشاء الله أن تکون ثمّ یرفعها إذا شاء أن یرفعها ثمّ تکون خلافة علی منهاج النبوّة ثمّ سکت.»

ترجمه: سپس حکومت‌های جبری خواهد بود و تا زمانی که الله بخواهد ادامه خواهد یافت سپس هرگاه الله خواست آن را از میان برداشته و سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد آمد سپس سکوت نمود. این حدیث را احمد تخریج نموده.

فرزندان امت اسلامی در اقصی نقاط جهان بی‌صبرانه منتظر برپایی این فریضه می‌باشند؛ به ویژه که فلسفۀ وجودی پاکستان همانا اسلام بوده و از همان ابتدای تأسیس‌اش بر اساس اسلام بنا یافت و عموم مردم و اردوی آن اسلام و مسلمانان را دوست دارند و وابستگی حکام و رهبری اردوی پاکستان به امریکا به مراتب ناچیزتر و آسان‌تر از آن است که بتوانند دوستی و محبت امت را به اسلام تغییر دهند. به این ترتیب، عاقبت از آن متقیان است اگر صداقت پیشه کنند، پشت‌کار داشته باشند، جدی باشند و دین الله را نصرت دهند که در این صورت الله متعال نیز ناصر آنان خواهد بود.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾ [شعراء: 227]

ترجمه: و كسانىكه ظالم اند، به‌زودى خواهند دانست كه به كدام بازگشتگاه باز خواهند گشت.

10 شعبان 1445هـ.ق.

20 فبروری 2024م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

حضور خانواده‌های شباب دست‌گیر شدۀ حزب‌التحریر در مقابل مجلس نمایندگان

  • نشر شده در اردن

(ترجمه)

صبح چهارشنبه 14/02/2024، خانواده‌های شباب دست‌گیر شدۀ حزب‌التحریر که توسط حکم محکمۀ امنیتی رژیم اردن دست‌گیر گردیده‌اند، در مقابل مجلس نمایندگان دست به تظاهرات زدند و در آن از ریاست شورا و رئیس کمیتۀ آزادی‌های عمومی و حقوق بشر برای آزادی فوری فرزندان شان که به دلیل ابراز عقیده، جایی‌که مرتکب هیچ‌گونه اقدام تروریستی یا جنایتی از نظر امنیتی این رژیم نشده‌اند دست‌گیر شده‌اند. آن‌ها به اتهام انجام یک عمل عمدی که امنیت جامعه را به خطر می‌اندازد، برخلاف قانون پیشگیری از تروریزم به محکمه امنیتی منتقل شده‌اند!

دست‌گیری آن‌ها پس از پخش اعلامیه‌ای از طرف حزب بعد از نماز جمعه در 10 نوامبر 2023 صورت گرفت که در آن اهل قدرت و ارتش را تحت این عنوان خطاب قرار دادند: "ای سربازان در ارتش‌های مسلمانان"

﴿أَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ   [هود – 78]

(آیا در میان شما مرد رشیدی وجود ندارد؟)، از آنان خواستار حمایت از مردم غزه گردیده بودند. در این نامه خطاب به سربازان ارتش مسلمانان آمده است: «آیا خون برادران و خواهران‌تان که در غزۀ هاشمی ریخته می‌شود، شمارا متأثر نمی‌سازد؟ آیا گریۀ اطفال و توسل زنان و التماس کهن‌سالان شما را به نصرت (حمایت) آن‌ها وا نمی‌دارد؟» طوری‌که در یک اعلامیۀ حزب‌التحریر آمده است: «نهاد یهودی اهل جنگ و مبارزه نیستند. آن‌ها بزدل و محکوم به ذلت و بیچارگی هستند. شما شاهد جوانان مؤمن از منصب خودتان هستید که با سلاح‌های غیرقابل مقایسه با یهودیان با آنان می‌جنگند و تا هنوز جواب آن‌ها را با زور و قوت می‌دهند.»

هیئتی از خانواده‌های دست‌گیر شدگان نامه‌ای را خطاب به ریاست مجلس نمایندگان و رئیس کمیته آزادی ای عمومی شورا به سکرتری عمومی شورا تسلیم نمودند. متن این نامه به شرح ذیل است:

(بسم الله الرحمن الرحیم)

الحمد للله رب‌العالمين، والصلاة والسلام على سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين...

-  جناب رئیس محترم مجلس نمایندگان

- جناب رئیس محترم کمیتۀ آزادی‌های عمومی و حقوق بشر.

پس از عرض سلام و احترام:

ما جمعی از خانواده‌های زندانیان هستیم که عقیده خویش را بیان کردند.. جمعه گذشته، دهم نومبر 2023، فرزندان ما پس از آن‌که از نیروهای امنیتی خواستند تا ارتش‌ها را برای حمایت از مردم غزۀ هاشم بسیج نمایند توسط آنان دست‌گیر گردیدند، این در حالیست که ما با چشمان خود میزان کشتار و ویرانی را به دست پسران شرور یهودیان و با همکاری تمام دولت‌های کفر به رهبری آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه مشاهد می‌نماییم.

 شما خود شاهد هستید که با گذشت بیش از چهار ماه از این تجاوز وحشیانه، استقامت عظیم مردم ما، سکوت بین‌المللی، فراخوان‌ها و قطعنامه‌های خواستار توقف تجاوز و ارائه کمک‌ها صورت گرفت در حالی‌که دشمن فریب و جنایات خود را انجام می‌دهد، و صدها نفر از مردم ما هر روز کشته و آواره می‌شوند... بسیاری از مردم این کشور به خوبی متقاعد شده‌اند که هیچ راهی برای متوقف کردن این جنایات علیه مردم ما در غزه هاشم وجود ندارد، مگر با زور، بسیج شدن ارتش‌ها یا حتی تهدید کردن ارتش‌ها برای بسیج شدن.

پس جرم این درخواست و این نظر  که پسران ما مطالبه نمودند چه است که مستلزم دستگیری و حتی دستگیری و بازداشت آن‌ها در محکمه امنیت کشور به گونه‌ای است که گویی تروریست هستند؟!

بنابراین، از شما می‌خواهیم که تقاضای رهایی فرزندان مارا نمایید که بیشتر از سه ماه است که زندانی هستند، زیرا آزادی در این کشور توسط قانون اساسی اردن تضمین شده است و بیان  عقیده و حق ذاتی  در قانون اساسی است.

14 فبروری 2024

  • اسامی پسران زندانی خود را در این‌جا ضمیمه می‌کنیم:

1-      مراد شهر جادم شامیلات                             7- صهیب یاسین سعد الجابر

2-       محمد یحیی منصور الراعی                        8- بلال محمد صالح بادران

3-       علی طیب احمد مجدلوی                          9 - زیاد سلیم محمد ابو رزک

4-       معز عبدالله محمد مرزوقع                         10- فیصل غازی مهیار

5-       احمد خلیل سلیم بکر                               11- علی سلیمان خلیل خلیل

6-       ملک ایوب محمد الفاخوری

 

ختم  نامه

ما به نوبۀ خود در حزب‌التحریر تأیید می‌کنیم که این رژیم هیچ دلیل  برای دست‌گیری این جوانان حزب‌التحریر که  با تقوی  و حامی دین خود هستند، ندارید. ما آن‌ها را چنین می‌پنداریم و در پیشگاه الله متعال ستایش نمی‌کنیم. تنها کاری‌که آن‌ها انجام دادند همان چیزی بود که دین اسلام بر آن حکم نموده است و از ارتش‌ها می‌خواهند که با در مطابقت با این کلام الله متعال از مردم مظلوم غزه حمایت نمایند:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ [انفال – 72]

(و اگر از شما در امر دین درخواست نصرت (حمایت مادی) نمودند پس بالای شماست تا نصرت نمایید)

جنگ غزه وارد پنجمین ماه خود شده است، آیا این اقدام مستلزم دست‌گیری و پیگرد قانونی در محکمه دولتی است؟! یا این‌که دعوت به تطبیق احکام اسلام در تضاد با رویکرد رژیم در سکوت در برابر جنایات یهود و حمایت از آمریکاست که هر دو دشمن هستند. بی‌توجهی به این‌که مردم اردن در کنار برادران خود در غزه ایستاده‌اند و بر خلاف آن‌چه در کاخ سفید ادعا می‌کنند، از آن‌چه مجاهدین در 7 اکتوبر 2023 انجام دادند ابراز رضایت نمودند؟

ما جداً در کنار خانواده‌های اعضای دست‌گیر شده شباب خود هستیم و از نهادهای امنیتی می‌خواهیم که فوراً شباب دست‌گیر شده حزب‌التحریر را آزاد نمایند. ما در نامه خانواده‌های جوانان ما به مجلس نمایندگان تأکید می‌کنیم که برای جلوگیری از اتهامات محکمۀ امنیتی این رژیم و رهایی آن‌ها که اتهامات نادرست و غیرعادلانه علیه حاملان دعوت است، تلاش جدی نمایند.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ [227 – شعرا]

(و زود است که ظالمان بدانند به چی بازگشتگاهی باز می‌گردند)

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه اردن

4 شعبان 1445 هـ ق

چهارشنبه 14 فبروری 2024م

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

بیان کلمۀ حق

  • نشر شده در سیاسی

جواب به سؤال

به جواب مصطفی علی ابراهیم

(ترجمه)

سؤال: السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

سؤالی دارم و آن این‌که: در آیۀ 90 سورۀ یونس چنین آمده: ﴿فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ﴾ اما در آیۀ 78 سورۀ طه آمده است: ﴿فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ﴾. آیا این بدان معنی است که فرمان و عمل حاکم یک چیز به حساب می‌آید؟ که اگر چنین باشد، می‌توانیم‌ بگوئیم که ایستادن در برابر امر حاکم مانند ایستادن در برابر اعمال او است. یعنی وقتی ما کلمۀ حق را در برابر پولیس، نیرو‌های نظامی و یا معاونین آن بیان کنیم؛ این به معنی گفتن کلمۀ حق در برابر خود حاکم است و در تحت مصداق این فرمودۀ رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم شامل می‌شویم: «أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» تشکر. البته شما حق تصرف و تعدیل را در ساختار و طرح سؤال دارید، الله سبحانه وتعالی شما را جزای خیر دهد!

جواب: وعلیکم السلام ورحمة الله و برکاته!

اول: در رابطه به دو آیۀ که در سؤال شما وارد شده که عبارت‌اند از آیۀ مبارکۀ 90 سورۀ یونس: ﴿وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْياً وَعَدْواً﴾ و  آیۀ مبارکۀ 78 سورۀ طه: ﴿فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ﴾، انگار که اشارۀ شما به فرق و تفاوت معنی مستفاد از استعمال حرف "واو" و حرف "باء"؛ در الفاظ "وجنوده" و "بجنوده" است، که در آیۀ اول با حرف "واو" و در آیۀ دوم با حرف "باء" ذکر شده است. طوری‌که در کتب تفسیر آمده، معنی "اتبعهم" یعنی به آن‌ها ملحق شد و دنبال کرد، اما حسب لغت از آیۀ اولی﴿فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ﴾ فهمیده می‌شود که فرعون شامل کسانی بود که موسی علیه‌السلام و بنی اسرائیل را دنبال کرد؛ زیرا "واو"در لفظ "جنوده" در این‌جا دلالت بر مشارکت و اشتراک فرعون و لشکر آن در دنبال کردن بنی اسرائیل دارد.

اما آیۀ دوم ﴿فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ﴾ حسب لغت ممکن است به معنی این باشد، که فرعون با لشکر خود در دنبال کردن موسی علیه‌السلام و بنی اسرائیل شرکت داشته و لشکرش را همراهی کرده است و هم‌چنان؛ حسب لغت ممکن است از آن طوری فهیمده شود که، فرعون با لشکرش مشارکت نداشته و همراه لشکرش بیرون نشده است، بلکه لشکرش را در دنبال کردن بنی اسرائیل هم‌کار بود؛ زیرا "باء" معنی مصاحبت و استعانت را می‌دهد، پس کلمۀ "بجنوده" در این آیۀ مبارکه ممکن است که معنی مصاحبت را حمل کند، که در این صورت فرعون با لشکرش همراه بوده و ممکن است که معنی استعانت را حمل نماید؛ که در این صورت به معنی این است که فرعون همرای لشکرش هم‌کاری نموده ولی عملاً مشارکت نداشته است، یعنی لشکرش موسی علیه‌السلام و بنی اسرائیل را دنبال کرده بدون این‌که خودش در آن دخالت داشته باشد.

و تعیین یکی از دو معنی-مصاحبت و استعانت- از جمع نمودن بین این دو آیۀ مبارکه به گونۀ ذیل معلوم می‌شود:

آیۀ اولی مدلول آن تنها از لحاظ لغت است و آن این‌که فرعون لعنةالله علیه، با لشکرش در دنبال نمودن موسی علیه‌السلام مشارکت و مصاحبت داشت اما آیۀ دوم؛ مدلول آن احتمال لغت مصاحبت در دنبال کردن موسی علیه‌السلام و هم‌چنان احتمال معنی استعانت را دارد، یعنی این‌که فرعون لشکرش را استعانت کرده تا موسی علیه‌السلام را دنبال کنند؛ بدون این‌که خودش همراهی کرده باشد و به دلیل این‌که مدلول هر دو آیت متناقض نیست، پس معنی به جمع کردن بین دو آیه به این شکل صورت می‌گیرد که فرعون در دنبال کردن موسی علیه‌السلام با لشکرش بوده یعنی "باء" در کلمۀ "بجنوده" معنی مصاحبت را افاده می‌کند؛ یعنی این‌که در دنبال نمودن موسی علیه‌السلام لشکرش، را مصاحبت کرده است این نسبت به معنی دو آیه است.

دوم: اما حدیث شریفی‌که در سؤال شما ذکر شده است؛ ترمذی در سنن خود از ابوسعید خدری روایت نموده است که رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم فرموده است:

«إِنَّ مِنْ أَعْظَمِ الْجِهَادِ كَلِمَةَ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ»

ترجمه: از جملۀ بزرگ‌ترین جهاد، گفتن کلمۀ عدل در نزد پادشاه ظالم است.

ابوعیسی گفته است که این حدیث از این جهت حدیث حسن غریب است. در معجم الکبیر طبرانی از ابوامامه نقل شده است که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرموده است:

«أَحَبُّ الْجِهَادِ إِلَى اللهِ كَلِمَةُ حَقٍّ تُقَالُ لإِمَامٍ جَائِرٍ»

ترجمه: بهترین جهاد در نزد الله سبحانه وتعالی کلمۀ حق است که به امام ظالم گفته می‌شود.

در روایت دیگری در نزد طبرانی از ابوامامه نقل شده است که مردی در در وقت زدن جمره گفت: یا رسول الله کدام جهاد افضل‌تر است؟ رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمود:

«أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ»

ترجمه:  بهترین جهاد کلمۀ حق در نزد سلطان ظالم است.

در کتاب عون المعبود در مورد شرح این حدیث چنین آمده است:«… از ابوسعید خدری روایت است که گفت :رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرموده است:

«افْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ أَوْ أَمِيرٍ جَائِرٍ»

ترجمه: بهترین جهاد بیان کلمۀ عدل در نزد سلطان ظالم و یا امیر ظالم است.

صاحب عون المعبود گفته است:

"افضل الجهاد" به معنی بهترین جهاد است، به دلیل روایت ترمذی که گفته است از جملۀ بزرگترین جهاد "کلمۀ عدل" است و در روایت دیگری از ابن ماجه کلمۀ حق نقل شده که مراد از این کلمه چیزی است که امر به معروف و یا نهی از منکر را افاده کند؛ توسط بیان باشد و یا توسط کتابت و یا مانند آن. "عند سلطان جائر" یعنی سلطان ظالم، بیان حق در نزد سلطان ظالم افضل الجهاد گفته شده، به این دلیل که شخصی در برابر دشمن جهاد می‌کند، در بین خوف و رجاء متردد است و نمی‌داند، که پیروز می‌شود و یا شکست می‌خورد و صاحب قدرت در حقیقت نسبت به آن به خشم می‌آید؛ پس آن شخص وقتی حق را بیان می‌کند و سلطان ظالم را امر به معروف می‌کند جان خود را به خطر تلف شدن و در معرض از بین رفتن قرار می‌دهد پس این به دلیل غلبۀ خوف افضل الجهاد می‌باشد، خطابی و غیره چنین گفته است.

"او امیرجائر" که گفته شده، به نظر می‌رسد که راوی در خصوص این کلمه شک دارد.»

پس از این حدیث شریف فهمیده می‌شود که افضل الجهاد گفتن کلمۀ حق در نزد سلطان ظالم است نه در نزد اتباع‌اش و منظور از سلطان ظالم امیر ظالم است، خواه رئیس جمهور باشد و یا پادشاه، نخست وزیر و یا والی، پس سلطان جائر که امر به معروف و نهی از منکر می‌شود، لازم است که صاحب صلاحیت وقدرت و یا امارت باشد تا این افضلیت در بیان حق در پیش روی آن مصداق پیدا کند.

اما این به معنی این نیست که بیان حق در پیش روی اتباع حاکم ظالم فضیلت ندارد، زیرا در بیان حق به صورت علنی همیش خیر و فضیلت است، اما افضلیت خاصی‌که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم در حدیثی‌که مورد بحث ما است؛ افضلیتی است که متعلق به کسی است که خودش صاحب قدرت است؛ زیرا بیان کلمۀ حق در پیش روی صاحب قدرت اهمیت خاص دارد و به دلیل این‌که در بیان حق در نزد صاحب قدرت قبول خطر، جرئت و قوت است. چنانچه بعضی شارحین حدیث نیز چنین بیان کرده اند: «... خطابی گفته است: بیان حق در نزد سلطان جائر افضل الجهاد گفته شده؛ زیرا کسی‌که با دشمن جهاد می‌کند در بین رجاء و خوف متردد است و نمی‌داند که آیا پیروز می‌شود و یا شکست می‌خورد و صاحب قدرت در نزد آن به خشم می‌آید، پس وقتی او حق را بیان می‌کند و آنرا امر به معروف می‌کند در حقیقت خود را در معرض خطر قرار داده و جان خود را به هلاکت می‌اندازد، لذا به خاطر غلبۀ خوف، افضل الجهاد خوانده شده است. المظهر گفته است: بیان حق در نزد سلطان جائر افضل است؛ زیرا ظلم سلطان بالای تمام کسانی‌که در تحت سیاست آن قرار دارند سرایت می‌کند که یک جمعیت کلان است، پس وقتی آنرا از ظلم نهی می‌کند نفع و منفعت را به خلق زیادی می‌رساند به خلاف قتل کافر که از چنین ویژه‌گی بر خوردار نیست.»

پس تمام صحبت از خود صاحب قدرت ظالم است نه از اتباع‌، اعوان و لشکرش.

برادر شما عطاء ابن خلیل ابوالرشته

17 رجب 1445هق

29 جنوری 2024م

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه