پنجشنبه, ۰۸ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
تحرکات روسیه و امریکا در سوریه؛ همسان بازی موش و گربه!
بسم الله الرحمن الرحيم

تحرکات روسیه و امریکا در سوریه؛ همسان بازی موش و گربه!

(ترجمه)

پرسش :

می‎دانیم که روسیه در هماهنگی با امریکا و یا به دستور آن، وارد سوریه شد تا از سقوط نظام سوریه جلوگیری نموده و فضاء را برای راه‎حل سیاسی-نزاع با مخالفان- آماده نماید. اما در عین حال دیده می‎شود که امریکا به نوعی از سهم‎گیری در تلاش‎‎های روسیه برای کنارهم نشاندن نظام و مخالفان در آستانه و سوچی و سائر اماکن، خود داری نموده و اگر حضور هم داشته، تنها جهت پیگیری اوضاع مانند اردن، بوده و بس؛ یعنی این‎که امریکا در قضیۀ سوریه، روس‎ها را با دست پس می‎زند و با پا پیش می‎کشد؛ پس تفسیر این برخورد دو گانه چیست؟

پاسخ :

تفسیر این مسئله را می‎توان در دو کلمه خلاصه نمود: غرور امریکا و حماقت روسیه، که شرح آن قرار ذیل است:

این دقیق است که مداخلۀ روسیه در هماهنگی و یا به دستور امریکا و به مصلحت آن صورت گرفت؛ در بیانیه‎ای که به تاریخ ۱۱ اکتوبر ۲۰۱۵م منتشر نموده بودیم، در این خصوص چنین گفته بودیم: «...این‎جا بود که امریکا در تنگنا قرار گرفت؛ زیرا از یک طرف طوری وانمود می‎کند که انگار در کنار انقلابیون بوده و از آنان حمایت می‎کند؛ بناً برایش مشکل است که به صورت علنی علیه آنان بجنگد و این در حالی است که انقلابیون، دولت سوریه را سخت ضربه زده اند؛ از جانب دیگر، بدیلی‎که امریکا در سوریه دنبال آن است، هنوز به پختگی نرسیده است. این‎جا بود که آن بازی کثیف و خونین روی دست گرفته شد و مسئولیت انجام آن بر دوش روسیه گذاشته شد و روسیه مؤظف شد تا علناً از نظام حاکم در سوریه پشتیبانی نموده و با انقلابیون به جنگ بپردازد. نظام سوریه به دستور امریکا رسماً از روسیه درخواست کمک نمود و روسیه با این توجیه(درخواست دولت سوریه) به جنگ با انقلابیون پرداخت. بناً روسیه پذیرفت که این نقش شرارت‎آمیز و کثیف را در سوریه و برای خدمت به امریکا بازی نماید.»

ویز این موضوع را در پاسخ به پرسشی‎که به تاریخ ۱۸ نومبر۲۰۱۵م زیر عنوان "آخرین تحولات عرصۀ سوریه" منتشر نمود بودیم، بیشتر واضح نمودیم و آن‎جا گفته بودیم: « تجاوز روسیه در سوریه که به تاریخ ۳۰ سپتمبر ۲۰۱۵م آغاز گردید، درست یک روز پس از نشست اوباما و پوتین به تاریخ ۲۹ سپتمبر ۲۰۱۵م که ۹۰ دقیقه ادامه داشت، صورت گرفت. در بخش نخست این نشست، روی اوضاع اوکراین گفتگو صورت گرفت و در ادامه دو رئیس جمهور بالای اوضاع سوریه تمرکز نمودند. نتیجۀ این دیدار فوراً و درست یک روز بعد به تاریخ ۳۰ سپتمبر ۲۰۱۵م ظاهر گردید و شورای اتحاد روسیه با اتفاق آراء با درخواست پوتین مبنی بر استفاده از نیروهای هوائی روسیه در سوریه موافقت نشان داد.» (منبع: روسیه امروز ۳۰ سپتمبر ۲۰۱۵م)

حتی مواضعی را که روسیه در خاک سوریه هدف قرار می‎داد، اکثراً با هماهنگی امریکا بود، چنان‎چه تلویزیون سی ان ان به تاریخ ۴ اکتوبر ۲۰۱۵م به نقل از جنرال اندری کارتاپولوف که یکی از مسئولین نظامی رهبری ارکان در اردوی روسیه است، مؤرخ ۳ اکتوبر ۲۰۱۵م گزارش داد که وی گفت: «مناطقی‎که توسط سلاح هوائی روسیه در سوریه هدف قرار گرفته قبلاً توسط مسئولین نظامی امریکا به مسکو به صفت مناطقی معرفی گردید که تنها تروریستان در آن مستقر می‎باشند.» آژانس "تاس روسیه" نیز به نقل از جنرال یاد شده چنین گزارش داد: «ایالات متحده از طریق تماس‎های مشترکی‎که داشتیم، به ما اطلاع داد که هیچ کس دیگری به‎جزء تروریستان در این منطقه حضور ندارد.»

به این ترتیب، امریکا روسیه را وارد سوریه نمود تا نظام حاکم آن را حمایت نموده و فضاء را برای راه‎حلی متناسب با خواست امریکا فراهم نماید؛ نه این‎که خود روسیه به عنوان یگانه طرف دخیل و مسلط بر اوضاع، دنبال ساختن راه‎حلی برای این کشور باشد. اما روسیه به دلیل حماقت و نادانی سیاسی که دارد، پس از اقدامات وحشیانه‎ای که در سوریه انجام داد و توانست از سقوط نظام جلوگیری نماید، گمان نمود که می‎تواند راه‎حل سیاسی را نیز اداره نماید و هرگز تصور نمی‎کرد که امریکا با آن مخالفت می‎نماید؛ بلکه باورش این بود که امریکا به دلیل نقش وحشیانه‎ای که روسیه در سوریه بازی نموده، قطعاً در هر فیصله‎ای با آن موافقت خواهد نمود.

روسیه بر اساس همین گمان غلط و تصور احمقانه‎ای که دارد، گردهمائی‎های آستانه و سوچی را راه‎اندازی نموده، گروه‎های مختلف را بدان فراخواند و در این زمینه برنامه‎ریزی‎هائی نمود، و از امریکا نیز خواست تا در این گردهمائی‎ها مشارکت نموده و نقش برجسته‎ای را بازی نماید. چنان‎چه بیسکوف در اظهاراتی گفت: «در خصوص حل بحران سوریه در این اواخر پیشرفت‎هایی مثبتی صورت گرفته، اما ایجاب می‎کند که برای رسانیدن این پیشرفت‎ها در سطوح و نوعیت جدید، تلاش‎های مشترکی صورت گیرد و لازمۀ این کار، تعامل میان روسیه و ایالات متحده است که به شکلی از اشکال باید انجام شود.» (منبع: اورینت نیوز ۴ نومبر ۲۰۱۷م)

روسیه امیدوار بود تا بتواند در جریان نشست اوپک که به تاریخ ۱۰ نومبر ۲۰۱۷م در ویتنام برگزار شد، زمینۀ دیدار پوتین و ترامپ را فراهم نماید؛ چنان‎چه به تکرار و به صورت علنی خواستار چنین دیداری میان دو رئیس جمهور شد. این درخواست‎های روسیه هم‎چنان ادامه داشت، در حدی‎که حتی در جریان نشست اوپک نیز مطرح گردید، که خود به نوعی شدت نیاز روسیه به هماهنگی با امریکا در قضیۀ سوریه را نشان می‎دهد؛ اما امریکا این درخواست‎ها را نپذیرفت و تنها موافقت نمود که بیانیۀ مشترکی از جانب دو رئیس جمهور منتشر گردد؛ طوری‎که انگار چنین دیداری صورت گرفته است، در حالی‎که چیزی در حد یک دیدار  نبوده؛ بلکه آن‎چه صورت گرفت، این بود که بیانیۀ مشترکی توسط آگاهانی از دو طرف تهیه شد و دو رئیس جمهور مختصراً در برابر رسانه‎ها با هم دست دادند، که این نیز نمونه‎ای از التماس‎های ذلیلانۀ روسیه از امریکا است.

شکی نیست، روسیه به خوبی می‎داند و بدون امریکا هرگز قادر نیست تا این مسئله را حل‎وفصل نماید. به همین دلیل است که درخواست‎های پی‎هم را به جانب امریکا به امید این‎که پذیرفته شود، می‎فرستد،. چنان‎چه قبلاً اشاره نمودیم؛ درخواست‎های روسیه از امریکا برای دیدار پوتین با ترامپ، به نوعی ذلیلانه و به گونۀ التماس آمیز مطرح گردید.

از آن جائی‎که روسیه عجله دارد تا قضیۀ سوریه را زودتر یک‎طرفه نماید، پوتین، بشار اسد جنایت‎کار را به سوچی فراخوانده و به تاریخ ۲۰ نومبر ۲۰۱۷م با وی دیدار نمود، سپس به تاریخ ۲۱ نومبر ۲۰۱۷م با ترامپ تماس گرفته و وی را از جریان دیدارش با بشار باخبر نمود. شبکه روسیه امروز، چنین گزارش داد: «ولادیمیرپوتین امروز سه شنبه در تماسی تلفونی با همتای امریکائی‎اش، دونالد ترامپ، روی بحث بحران سوریه تمرکز نموده و در مورد نتائج دیدارش با بشار اسد سخن گفت.» (منبع: روسیه امروز ۲۱ نومبر ۲۰۱۷م)

به این ترتیب، روسیه به سرعت و با تمام توان تلاش دارد تا بحران سوریه را حل و فصل نماید و مثل همیشه گمان می‎کند که یگانه نیروی بزرگی است که در این بحران در کنار امریکا قرار دارد. بنابر این، دیده می‎شود که با دلهره‎گی و اشتیاق تمام در پی ایجاد راه‎حل سیاسی است که باید امروز و قبل از فردا مطرح گردد؛ زیرا این کار مناسبت‎ترین راهی است که روسیه می‎تواند با استفاده از آن خودش را از این معضله نجات دهد؛ زیرا در راه‎حل سیاسی، هزینه‎های سنگینی‎که روسیه در عرصه‎های گوناگون متقبل می‎شود-به ویژه هزینه‎های اقتصادی ناشی از مشارکت نظامی- متوقف خواهد داد.

با توجه به تمام موارد ذکر شده، روسیه پیش‎گام شده، نشست‎هائی را پیشنهاد نمود که به گمان‎اش راه را به سوی حل سیاسی بحران سوریه هموار خواهد نمود، چنان‎چه بشار را به روسیه فراخواند، سپس اردوغان و روحانی را و اینک سرگرم برنامه‎ریزی برای فراخوانی به جانب نشستی با اشتراک آن‎چه که آن را "تمام اقشار مردم سوریه" می‎نامد، می‎باشد، تا راه‎حلی برای این بحران جستجو نمایند.

روسیه تلاش دارد، برای نزدیک‎تر نمودن راه‎حل سیاسی با سرعت بیشتر، امریکا را نیز وادار نماید تا در این نشست شرکت نماید، چنان‎چه اعلام نمود که قصد دارد شماری از نیروهایش را از سوریه بیرون نماید.  جیراسیموف رئیس ارکان نیروهای مسلح روسیه در اظهاراتی گفت: «به گمان اغلب، شمار نیروهای نظامی روسیه در سوریه تا حد زیادی کاهش خواهد یافت و احتمالاً این‎کار پیش از پایان سال جاری میلادی آغاز می‎شود.» (منبع: یورو نیوز ۲۳ نومبر ۲۰۱۷م)؛ اما امریکا پاسخ دادن به فراخوانی روسیه را هم‎چنان به تأخیر می‎اندازد.

این است بازیی‎که امریکا در قضیۀ سوریه با روس‎ها به راه انداخته؛ یعنی آنان را در منجلاب سوریه تنها گذاشته، درخواست‎هایش را نادیده می‎گیرد و در بسیاری از مسائل با آنان هماهنگی نمی‎کند، به‎جزء موارد اندکی که آن هم از طریق وابسته‎گان امریکا صورت می‎گیرد.

از آن چه گفته شد، چنین بر می‎آید که تمام تلاش‎های روسیه برای رهبری نمودن حل سیاسی بحران سوریه محکوم به شکست و ناکامی می‎باشد؛ زیرا روسیه عملاً توسط امریکا در منجلاب بزرگی در سوریه گیر افتاده است. امریکا در مورد این منجلاب حرفی به زبان نمی‎آورد و روسیه را تشویق می‎کند تا کارش را به صفت یکی از ابزارهای تسلط امریکا در سوریه علیه انقلابیون و روند بیداری اسلامی در آن‎جا هم‎چنان ادامه دهد و بدون این‎که در حل این بحران، هیچ‎گونه نقش رهبری کننده‎ای را داشته باشد؛ اما امریکا این هدف را زیاد برجسته نمی‎کند، چنان‎چه در نشست‎ها و کنفرانس‎هائی‎که در مسکو و سوچی برگزار می‎گردد، مشارکت می‎کند.

پیش از آن‎که مسیر روسیه با امریکا روشن گردد، تمام پیشنهادها و پیشگامی‎های روسیه برای حل بحران سوریه باید ناکام و عاجز ثابت شده و خواستار مشارکت امریکا شود. زمانی‎که تمام مواد حل قضیۀ سوریه به خوبی آماده و پخته گردد، آنگاه انتظار می‎رود که امریکا مستقیماً و از طریق سازمان ملل و یا از طریق دولت‎های مربوط و وابسته به خودش در منطقه پا پیش گذاشته و در حل این بحران اقدام نماید.

این است تحرکات روسیه و امریکا در سوریه-بازی موش و گربه- و نباید فراموش کنیم که این تحرکات به خواست الله سبحانه وتعالی قابلیت مهار شدن و شکست خوردن را توسط مسلمانان دارد، در صورتی‎که گروه‎های مسلح بتوانند استقامت نموده و روابط‎شان را با مزدوران منطقه‎ای امریکا، به ویژه ترکیه و سعودی قطع نموده و با صداقت و اخلاص در کنار یک‎دیگر قرار گرفته و با چنگ زدن به ریسمان مستحکم الله سبحانه وتعالی علیه استعمارگران و مزدوران‎شان به مبارزه ادامه دهند. آنگاه است که سوریه به خواست الله سبحانه وتعالی، تمام آرزوها و آرمان‎های امریکا و روسیه را با خاک یک‎سان نموده و پشت‎شان را خواهد شکست و آنان با ذلت و سر افگنده‎گی تمام، از این سرزمین مقدس بیرون رفته و پشت سرشان را هم نگاه نخواهند نمود. این کار بر الله عزیز و مقتدر قطعاً دشوار نیست.

۲۱ ربیع الاول ۱۴۳۹هـ

۹ دسمبر ۲۰۱۷م

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه