شنبه, ۱۰ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۲۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
تحولات اخیر سیاسی در عراق و نقش کاظمی در خدمت به امریکا
بسم الله الرحمن الرحيم

تحولات اخیر سیاسی در عراق و نقش کاظمی در خدمت به امریکا

(ترجمه)

پرسش

چنان‌که می‌دانیم، کاظمی از پارلمان عراق، که اکثر اعضای آن وابسته به ایران است، رأی اعتماد گرفت و این در حالی است که کاظمی توسط احزاب و افراد وابسته و طرف‌دار ایران متهم است که در ترور سلیمانی با امریکا هم‌دست بوده و برخی از افراد ایران وی را متهم می‌کنند که او از افراد وابسته به امریکاست. آیا این بدان معناست که کاظمی از پشتیبانی قوی امریکا برخوردار بوده و به همین دلیل به مداخلات ایران و افراد نفوذی آن در عراق اهمیتی نمی‌دهد؟ و این‌که آیا امریکا هنوز هم عراق را مرکز ثقل خود می‌داند و کاظمی برای حفظ نفوذ امریکا در این مرکز ثقل خودش را در اختیار امریکا قرار داده؟ و جزاک الله خیراً!

پاسخ

برای روشن شدن پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در فوق، امور زیر را به بررسی می‌گیریم:

  1. عراق برای امریکا اهمیت فوق‌العاده زیادی دارد، چنان‌چه ترامپ رئیس‌جمهور امریکا در این اواخر گفت: «عراق سرزمین مهم و نیرومندی است و در تأمین ثبات اقلیمی و بین‌المللی نقش مرکزی را در منطقه در اختیار دارد.» وی تأکید نمود که «ایالات متحده برای استحکام روابط میان دو کشور سخت حریص بوده و آماده است برای تقویت اقتصاد عراق کمک‌های اقتصادی ضروری را به این کشور داشته باشد.» (منبع: اندپندنت و شبکه العالم 11 می 2020م) به همین دلیل بود که امریکا بالای عراق تمرکز زیاد نمود و لشکر بزرگی متشکل از 250 هزار سرباز برای اشغال آن فرستاد. هم‌چنین ائتلافی با مشارکت 49 دولت و با حدوداً 50 هزار سرباز تشکیل داد، به علاوه شماری از شرکت‌های امنیتی بدنامی مانند بلک‌واتر که در ایالت کارولینای شمالی امریکا موقعیت دارد تا مسئولیت‌های کثیفی مانند لادرک نمودن بعضی افراد، ترورها، سرقت‌ها، حفاظت از جان مسئولین امریکائی، اماکن حضورشان و هیأت‌های اعزامی آنان را انجام دهد.

امریکا در عراق پایگاه‌های نظامی دائیمی برپا نموده که در حال حاضر سه پایگاه اصلی می‌باشد؛ "عین‌الأسد" در ولایت انبار، پایگاه هوائی "بلد" در ولایت صلاح‌الدین و پایگاه "تاجی" در شمال بغداد. از جانب دیگر، ایالات متحده و عراق توافق‌نامه "چهارچوب استراتجیک" را دارند که به تاریخ 17 نومبر 2008م توسط ایالات متحده منتشر گردید و در این توافق‌نامه چنین گفته شده: «دو طرف تأکید دارند که کشورهای‌شان صادقانه تمایل دارند با یک دیگر روابط درازمدت دوستانه داشته باشند. دو طرف مجدداً روی روابط درازمدت در عرصه‌های اقتصادی، دیپلوماتیک، فرهنگی و امنیتی تأکید دارند. این توافق‌نامه هم‌چنان لازم‌الإجراء خواهد بود؛ مگر این‌که یکی از دو طرف خواسته باشد که به آن پایان دهد و در چنین صورتی طرف مذکور باید پیشا‌پیش در زمینه هشدار کتبی به طرف مقابل بدهد و درست یک‌سال بعد از تاریخ صدور چنین هشداری به توافق‌نامه پایان داده خواهد شد. برای استحکام هرچه بیش‌تر امنیت در عراق، دو طرف برای رشد روابط و همکاری‌های دوجانبه در خصوص آماده‌گی‌های دفاعی و امنیتی تلاش متداوم خواهند داشت». چنان‌که از متن این توافق‌نامه بر می‌آید؛ یک توافق‌نامه کاملاً استعماری است و به امریکا حق می‌دهد زیر نام " همکاری‌های دوجانبه در خصوص آماده‌گی‌های دفاعی و امنیتی" در امور عراق مداخله نماید.

  1. اعتراض‌ها در عراق به فساد، راند‌خواری، اختلاس توسط مسئولین حکومتی و هم‌چنین به دلیل افزایش میزان بی‌کاری میان مردم، مختل شدن خدمات عامه، نوسان اوضاع معیشتی و بلند رفتن قیمت اجناس مخصوصاً قیمت برق بالا گرفت در حدی که مناطق طرف‌دار نظام را نیز در بر گرفت. این نوع اعتراض‌ها از اوایل سال 2010م شروع شد و هر ازگاهی در جریان سال‌های مختلف شعله‌ور می‌شد و به دلایل گوناگون دوباره خاموش می‌گردید، دلایلی مانند سرکوب نمودن، وعده‌هایی دروغین توسط مسئولین مبنی بر گوش‌دادن به خواسته‌های اعتراض‌کننده‌گان و یا هم فعالیت بعضی از طرف‌های سیاسی دخیل در نظام در جهت مهارنمودن آن. اما اعتراض‌های اخیر، که از اوایل ماه اکتوبر 2019م بالا گرفت، متفاوت بود، چنان‌چه اعتراض‌کننده‌گان این‌بار با وجود اعمال خشونتی که علیه آنان صورت گرفت، دست از اعتراض بر نداشتند، سپس خشونت‌ها بالا گرفت به شمول قتل، مجروح نمودن، زندانی کردن. تفاوت دیگر اعتراض‌های اخیر این بود که ندای محکومیت ایران نیز در آن شنیده شد و اعتراض‌کننده‌گان جام قهر خویش را بالای ایران پاشانده و قنصل‌گری‌ها و مراکز آن را به دلیل قرار گرفتن گروه‌های عراقی وابسته به ایران در برابرشان به آتش کشیدند و هم‌چنین به سبب این‌که عملاً مشاهده نمودند چگونه نظام حاکم و جریان‌های سیاسی و ملیشه‌های مسلح با ایران در ارتباط می‌باشند و در عین حال به گونه مستقیم یا غیر مستقیم با امریکا نیز در ارتباط می‌باشند. از آن‌جایی که حجم اعتراض‌ها بسیار قوی بود، نظام حاکم و عادل المهدی نخست وزیر آن  ناتوانی خویش از مهار اوضاع را به صراحت اظهار نمودند و گفتند که این مشکل را نمی‌توانند حل وفصل نموده و به خواسته‌های اعتراض‌کننده‌گانی که خواستار سقوط نظام می‌باشند رسیده‌گی کرده نمی‌توانند و آن وضعت عبدالمهدی را وادار نمود تا به تاریخ 30 نومبر2019م برای نجات نظام استعفاء دهد و یک روز بعد از آن بود که پارلمان بلافاصله درخواست استعفای وی را پذیرفت. برهم صالح رئیس جمهور نیز به تاریخ 26 دسمبر 2019م ناچارشد مخالف قانون اساسی عمل نماید و نپذیرد که اسعدالعیدانی کاندیدای بزرگ‌ترین تیم پارلمانی موسوم به "البنا" به صفت نخست‌وزیر تشکیل حکومت دهد، زیرا اعتراض‌کننده‌گان با او کانیداتوری وی مخالف بودند، به دلیل این‌که وی به عنوان والی/استاندار البصره اعتراض‌کننده‌گان آن شهر را سرکوب نموده بود. بنابر این، این اعتراض‌ها نسبت به دور قبلی آن مؤثریت بیش‌تری داشت.

  2. در این اثناء بود که گروه‌هایی وابسته به حشدشعبی به تاریخ 28 دسمبر 2019م، موشک‌هایی را بدون هیچ مناسبتی بالای پایگاه امریکایی در نزدیکی کرکوک پرتاب نمودند و یک امریکایی را که در آن پایگاه کار می‌نمود به قتل رسانیدند. به نظر می‌رسد این کار بیرون از سیاق موضوع رخ داده باشد، زیرا فالح فیاض رئیس گروه حشدشعبی دو ماه قبل به تاریخ 19 اوکتوبر 2019م از واشنتن دیدن نمودن و با مارک اسپر وزیر دفاع آن و با حضور مارک میلی رئیس هیأت مشترک ارکان دیدار و گفتگو نمود. در آن زمان اعلان شد که در این دیدار در خصوص روابط دو کشور، به ویژه همکاری‌های نظامی گفتگو صورت گرفت و اینک این قتل اتفاق می‌افتد. اندکی پس از کشته‌شدن آن امریکائی بود که اردوی امریکا حملات هوائی را به تاریخ 29 دسمبر 2019م بالای گروه کتائب مسلح حزب‌الله، که یکی از جریان‌های مربوط ب حشدشعبی می‌باشد، انجام داد و اعلان شد که حد اقل 27 تن کشته و 62 تن دیگر از اعضای این گروه مجروح گردیده اند. هم‌چنین امریکا به تاریخ 3 جنوری 2020م توسط یک فروند طیاره/هواپیمای بدون سرنشین حمله هوائی را در نزدیکی میدان‌هوایی/فرودگاه بغداد انجام داد و اعلان شد که در آن قاسم سلیمانی فرمانده فیلق قدس نیروهای بسیج ایران به قتل رسیده؛ کسی‌که تأثیر زیادی بالای حشد شعبی داشت و هم‌چنین ابومهدی المهندس معاون حشد شعبی نیز در این حمله به همراه چهار نظامی دیگر از اعضای بسیج با رتبه‌های بالای نظامی به قتل رسیدند. امریکا از این حوادث به منافع خود و منافع رئیس‌جمهوراش استفاده نمود؛ رئیس‌جمهوری‌که دنبال هر فرصتی برای تقویت چانس برنده‌شدن خویش در دور دوم ریاست امریکاست.

اما به نظر می‌رسد این حوادث اوضاع را بیش‌تر علیه امریکا تقویت نموده، بناءً پارلمان عراق به تاریخ 5 جنوری 2020م فیصله‌ نمود تا در جهت پایان دادن به حضور نیروهای بیگانه کار و فعالیت صورت گیرد و از نخست وزیر خواست فیصله آن را عملی نماید. عبدالمهدی نیز در این زمینه با آنان هم‌نوا شد. واکنش امریکا به این تصمیم پارلمان عراق توسط ترامپ رئیس جمهور امریکا ظاهر گردید، طوری‌که وی هشدار داد که تحریم‌هایی را بالای عراق اعمال خواهد نمود، وی گفت: «ایالات متحده به هیچ‌وجه عراق را ترک نخواهد نمود، مگر در صورتی‌که حکومت عراق هزینه پایگاه امریکا در آنجا را بپردازد.» وی افزود: «ما در آن‌جای پایگاه هوائی داریم که هزینه آن به گونه استثنائی و فوق‌العاده زیاد است. این پایگاه ملیاردها دالر هزینه برداشته که برای مدت طولانی قبل از من خرج آن شده و ما هرگز عراق را ترک نخواهیم نمود؛ مگر این‌که تمام این مصارف را بپردازند و در صورتی‌که عراق خواستار خروج نیروهای امریکائی شود و این کار بر اساس تعاملات دوستانه صورت نگیرد، در چنین صورتی ما تحریم‌هایی را بالای عراق اعمال خواهیم نمود که قبلاً هرگز شبیه آن را ندیده باشند، طوری‌که تحریم‌های ایران در مقایسه با آن خیلی ناچیز به نظر خواهد رسید.» (منبع: اسکای نیوز 5 جنوری 2020م)

  1. سپس ایران اعلان نمود که به تاریخ 8 جنوری 2020م و درست در ساعت 1:20 به وقت تهران، به چند پایگاه امریکائی در عراق حمله موشکی نموده و در این حملات حد اقل 80 امریکائی را به قتل رسانیده است. تلویزیون ایران اعلان نمود که ما انتقام سلیمانی را گرفتیم، امریکا حملات موشکی ایران را پذیرفت، اما کشته شدن هیچ فرد امریکائی را در آن نپذیرفت. سپس حجم این حوادث رفته رفته کاهش یافت و اوضاع آرام شد. پس از مدتی محمد توفیق علاوی وزیر سابق مخابرات در حکومت مالکی به تاریخ 1 فبروری 2020م اعلان نمود که رئیس جمهور وی را موظف به تشکیل حکومت نموده. اعتراض‌کننده‌گان اعلان کردند که کاندید شدن علاوی در این پست را نمی‌پذیرند و گفتند با هر فرد سیاسی که از زمان آغاز اشغال عراق توسط امریکا در سال 2003م در نظام حاکم دخیل بوده مخالف می‌باشیم و وی پیش از آن‌که مدت مسئولیت‌اش به درازا بکشد استعفاء داد. سپس رئیس جمهور عدنان زرفی را به تاریخ 16 مارچ 2020م موظف به تشکیل حکومت نمود و وی پست‌های زیادی را در حکومت در اختیار داشت از جمله پس از اشغال نجف به صفت نخستین والی آن تعیین گردید. اما زرفی به تاریخ 9 اپریل 2020م از این‌که توان تشکیل حکومت را ندارد، عذرخواهی نمود و در همان روز برهم صالح رئیس‎جمهور عراق، مصطفی کاظمی رئیس استخبارات عراق را که وابسته به هیچ حزبی نیست موظف به تشکیل حکومت نمود و این خود نقض دیگر قانون اساسی است.

لازم به یادآوری است که مصطفی کاظمی قبلاً به صفت مخالف صدام در خارج فعالیت داشت و بعد از سال 2003م به شهر سلیمانیه عراق برگشت. وی زمانی‌که به صفت رئیس تحریر امور عراق در سایت خبری مونیتور امریکا فعالیت داشت، به شدت از لزوم و نیاز به تقویت روابط امریکا و عراق دفاع می‎‌نمود، چنان‌‌چه در یکی از مقاله‎هایش گفته بود: «دنبال نمودن روابط عراق – امریکا پس از سال 2003م نشان می‌دهد که اگر این روابط ضعیف و ضمنی شود، ممکن است زمینه دخالت طرف‎های دیگر بیرونی را فراهم آورد و هم‎چنین باعث خسارت‌هایی در منافع مشترک عراق و امریکا در منطقه خواهد گردید. بنابر این عراق و ایالات متحده امریکا باید روابط‌شان را به هدف ساختن رابطه مستحکم استراتجی، که به برگشتن توازن قدرت در منطقه کمک نماید و منافع مشترک دو طرف را تأمین نماید، تقویت نمایند.» (منبع: سایت امریکائی مونیتور 2 اوکتوبر 2015م). بناءً روشن است که وی به صورت مخفی و علنی در جهت تأمین منافع دستگاه‌های امنیتی امریکا فعالیت دارد و فعالیت‌هایش با هماهنگی کامل نیروهای اشغال‎گر عراق صورت می‌گیرد که پس از برگشت‌اش در سال 2003م به عراق آغاز گردیده. از آنجایی‌که وی چنین واقعیتی دارد، بسیاری از مردم عراق تعجب نمودند که چرا عبادی در سال 2016م به صورت ناگهانی مدیریت استخبارات را که یک پست فوق‌العاده حساسی است و نیاز به فردی دارد که به شدت مورد اعتماد امریکا باشد، به وی پیشنهاد نمود.

«حیدرالعبادی رئیس‌جمهور عراق در سال 2016م مردم عراق را با تعیین فردی مانند مصطفی کاظمی، که یک روزنامه‌نگار و فعال حقوقی بود، در رأس اداره استخبارات غافل‌گیر نمود. این در حالی بود که جنگ علیه گروه "داعش" به اوج خود رسیده بود؛ گروهی‌که بخش‌هایی از این سرزمین را اشغال نموده بود و اردوی عراق هنوز موفق نشده بود به کمک ائتلاف جهانی آن را سرکوب نماید.» (منبع: فرانس24،  8  می 2020م) دیگر این‌که امریکا روابط خویش در روابط استخباراتی با وی هیچ وقت پنهان نکرده بود. «نشریه وول استریت ژورنال امریکا در گزارشی به نقل از دیوید شینکر معاون وزیر خارجه امریکا در امور شرق دور نوشت که کاظمی در جریان فعالیت‌اش به صفت رئیس استخبارات عراق "خوب عمل نموده" و ما از کار مشترک با وی به صفت نخست وزیر استقبال می‌نمائیم.» (منبع: الجزیره نت به نقل از وول استریت ژورنال 30 می 2020م) هم‌چنین دیده شد که وی در جریان سفری که در سال 2017م با حیدرالعبادی نخست وزیر وقت عراق به عربستان سعودی داشت، چگونه او و دوست شخصی و نزدیک‌اش محمد بن سلمان یک دیگر را گرم و طولاانی به آغوش گرفتند و به کسی پوشیده نیست که بن سلمان تا بناگوش غرق خدمت به امریکائیان است!   

  1. پارلمان عراق به تاریخ 7 می 2020م با 255 رأی موافق از اصل 329 رأی، به حکومت کاظمی رأی موافق داد و این در حالی است که کاظمی متهم است در عملیات ترور قاسم سلیمانی و ابومهندی مهندس به امریکا کمک نموده، چنان‌چه ابوعلی عسکری مسئول امنیتی ملیشه‌های کتائب حزب الله در عراق «مصطفی کاظمی رئیس استخبارات عراق را متهم نمود که در عملیات قتل قاسم سلیمانی فرمانده فیلق قدس و ابومهدی المهندس معاون رئیس حشدشعبی به امریکا کمک نموده». (منبع: الحره 3 مارچ 2020م)

نخستین واکنش طرف‌داران ایران در عراق توسط علی الکورانی، که یک فرد تندرو مذهبی می‌باشد، صورت گرفت؛ وی که به ملیشه‌های حزب‌الله لبنان وابسته است، با هجوم به کاظمی وی را متهم نمود که آجندای امریکا را عملی می‌نماید. (منبع: سایت خبری العین 15 می 2020م). اما با دقت نمودن به اوضاع متوجه می‌شویم که احزاب وابسته به ایران بودند که به نفع کاظمی رأی داده و به وی رأی اعتماد دادند و در عین حال همین احزاب است که وی را متهم می‌کنند که مزدوری امریکا را می‌کند و در کشتن فرزندان‌شان و کشته شدن سلیمانی و المهندس همکاری نموده، نه فقط این؛ بلکه وی حتی درخواست‌های احزاب مذکور را رد نموده و با سهم‌داشتن آنان مخالفت نموده، یعنی این احزاب را از "غنیمت‌های" وزارت‌خانه‌ها محروم نموده. این‌ها همه بیان‌گر آن است که امریکا، مستقیم و یا توسط ایران، بالای احزاب یادشده تسلط زیادی دارد و تنش‌های اعلان شده با ایران چیزی جز پاشیدن خاکستر به چشم مردم نیست، حتی کشتن سلیمانی پیامدی فراتر از یک سلسله سر و صدا و داد و وایلایی در داخل ایران نداشت که خیلی زود فروکش نمود و به فراموشی سپرده شد؛ طوری‌که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و دلیل آن، روابط پشت پرده با امریکاست. شاید این احزاب قومی عراق نمی‌دانند که محرومیت‌شان از پست‌های وزارت‌خانه‌ها در حقیقت به هدف مجازات‌شان صورت نگرفته، بلکه هدف این بوده تا از شدت موج خشمی که جاده‌های عراق را فرا گرفته کاسته شود، زیرا این امواج خشم پس از کاهش اقدامات مبارزه با ویروس کورونا در عراق، مجدداً بالا گرفته و این بدان معناست که بسیاری از این احزاب، چه مستقیم و یا توسط ایران، وابسته به امریکاستند، در حدی‌که رأی اعتماد دادن احزاب مذکور به این شکل برای کاظمی، برخی از رسانه‌ها را بر انگیخته تا در مورد توافق‌نامه و یا معامله‌ای میان دو طرف سخن به زبان آورند!

ابراهیم زبیدی در نشریه عربی‌زبان لندن می‌گوید: «شماری از ائتلاف‌ها و جریان‌های سیاسی عراق با مصطفی کاظمی مخالفت نموده و با انتشار بیانیه‌هایی وی را به مزدوری امریکا متهم نموده اند و ادعا دارند که وی در قتل قاسیم سلیمانی و ابومهدی المهندس دست داشته.» زبیدی در ادامه می‌افزاید: «چنان‌که مشاهده نمودید و مشاهده می‌کنید؛ این جریان‌های سیاسی در پارلمان از وی حمایت نمودند، انگار هیچ اتفاقی قبلاً نیفتاده و دلیل آن، اوامر و تعلیماتی است که سفارت ولی فقیه در بغداد اخیراً به آنان داده و یا هم سفارت کاکای‌شان دونالد ترامپ، مگر این خود نوعی از انواع صحنه‌سازی غیر عاقلانه نیست؟» (منبع: العرب لندن 8 می 2020م). سرانجام کاظمی با وجود تمام اتهاماتی که متوجه وی بود، رأی اعتماد را به دست آورد. به علاوه آن، ممکن است چهره کاظمی در بیانیه‌ای که انتظار می‌رود در اواسط ماه جاری در خصوص گفتگوی استراتجیک میان امریکا و عراق منتشر شود، براق و روشن جلوه داده شود، «قرار است دو کشور در اواسط ماه پیش‌رو برای تعیین شروط روابط آینده خویش گفتگوی استراتجیک داشته باشند.» (منبع: الجزیره نت به نقل از وول استریت ژورنال 30 می 2020م)

  1. کاظمی در همان جلسه اخذ اعتماد، حکومت‌‌اش را موقتی خواند و وعده سپرد که سعی خواهد نمود زمینه برگزاری انتخابات زودهنگام را مساعد کند، وی گفت: «یکی از اولویت‌های حکومت‌اش این است که واکنش به درخواست‌های برحق مردم، انتخابات زودهنگام برگزار نماید.» او این اظهارات را در تلاش برای راضی نمودن اعتراض‌کننده‌گان و مخالفان به زبان آورد و به همین دلیل بود که افزود: «لازمه زمینه‌سازی برای انتخابات پاک این است که دولت در تمام عرصه‌ها حاکمیت داشته باشد، مخصوصاً این‌که سلاح‌های موجود کاملاً در اختیار دولت و نیروهای آن و زیر فرمان سرقومندان اعلی مسلح قرار گیرد و دولت تبدیل به میدانی برای حل و فصل خصومت‌ها نگردیده و اجازه داده نشود از خاک عراق  بالای دیگران تجاوز صورت گیرد.» (منبع: بی بی سی 7 می 2020م)

کسب رأی اعتماد برای کاظمی یک دستاورد مهم و برای امریکا خبر خوشی بود؛ امریکائی‌که سعی دارد نظامی را که در عراق برپا نموده به اشتباه‌های خود اعتراف نماید تا زمینه استقرار نفوذش در عراق فراهم گردد و نظامی قانون‌مند شناخته شود. به همین دلیل بود که مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا فوراً با مصطفی کاظمی تماس تلفنی برقرار نموده و کسب رأی اعتماد پارلمان به صفت نخست‌وزیر عراق را برایش تبریک گفت و به تاریخ 7 می 2020م در صفحه تویترش نوشت: «صحبت امروزم با مصطفی کاظمی نخست‌وزیر جدید عراق بسیار عالی بود و اینک زمان کار فوری و جدی برای اجرای اصلاحاتی که مردم عراق خواستار آن استند فرا رسیده». وی افزود: «من متعهد شدم که وی را در عملی نمودن آجندای شجاعانه‌اش یاری رسانم.» مورگان اورتاگوس سخن‌گوی وزارت خارجه امریکا نیز در این زمینه گفت: «ایالات متحده به هدف کمک به حکومت جدید "وارد نمودن برق از ایران برای مدت 120 روز" را نادیده می‌گیرد و این نشانه‌ای از رغبت ما در همکاری جهت فراهم آوری شرایط مناسب موفقیت حکومت است.» (منبع: کونا 7 می 2020م) سپس رئیس‌جمهور امریکا شخصاً با کاظمی صحبت نمود، چنان‌چه جاد دیر سخنگوی قصر سفید در بیانیه‌ای گفت: «رئیس‌جمهور ترامپ امروز دوشبه 11 می 2020م در تماسی تلفنی با کاظمی، تأیید حکومت‌اش توسط نماینده‌گان مجلس عراق را به وی تبریک گفت. رئیس‌جمهور از کمک ایالات متحده به عراق در جریان شیوع ویروس کورونا خبر داد و تأکید نمود که ما برای شکست دائمی گروه داعش با عراق همکاری مشترک خواهیم داشت. رئیس‌جمهور هم‌چنین نخست‌وزیر را تشویق نمود تا به خواسته‌های مردم عراق در خصوص اصلاحات و راه‌اندازی انتخابات زودهنگام توجه نماید.» (منبع: رویترز و الحره امریکا 12 می 2020م)

  1. یکی از نخستین اقدامات کاظمی در اولین گردهمائی‌اش با وزرای حکومت به تاریخ 9 می 2020م این بود که اعلان نمود عبدالوهاب ساعدی مجدداً به صفت رئیس اداره مبارزه با تروریزم عراق تعیین گردیده. کاظمی در اظهاراتی مطبوعاتی گفت: «تصمیم گرفتیم برادر قهرمان مان عبدالوهاب ساعدی را مجدداً به صفت رئیس اداره مبارزه با تروریزم تعیین نمائیم. "نیروهای مبارزه با تروریزم، نیروهای ویژه‌ای در اردوی عراق به شمار می‌رود، زیرا توسط نیروهای امریکائی تمرینات دیده و مسلح شده اند و در جنگ علیه گروه داعش در جریان سه سال از 2014  تا 2017م به عنوان سرنیزه عمل نموده.» (منبع: آژانس اناضول ترکیه 9 می 2020م) تلویزیون العربیه به تاریخ 11 می 2020م گفت که تصمیم مصطفی کاظمی در خصوص تعیین مجدد عبدالوهاب ساعدی و ترفیع وی به صفت فرمانده اداره مبارزه با تروریزم به هدف پذیرش درخواست مردم صورت گرفته، زیرا اداره مبارزه با تروریزم عراق تا آخرین حد وابسته به امریکاست.

در اواسط سال 2017م بود که یک گزارش امریکائی "اداره مبارزه با تروریزم" را بهترین اداره‌ای خواند که ایالات متحده آن را در عراق تأسیس نموده. این اداره زیر مجموعه اردو/لشکر عراق بوده که ایالات متحده آن را با معیارهای جدید تجهیز و تمرین داده و بنا به گزارشی‌که معهد واشنتن برای سیاست خاورمیانه منتشر نمود؛ شاید کارائی و تجهیزات آن شبیه به نیروهای عملیات ویژه امریکا باشد.» (منبع: عربی21، 30 سپتمبر 2019م) لازم به ذکر است که به گفته منبع فوق؛ ساعدی در سال‌های 2006 و 2008 به گونه استثنائی توسط المالکی که مزدور امریکاست، ترفیع نظامی داده شد و یان به معنای رضایت امریکا از این فرد نظامی عراق است. اداره یاد شده به دو دلیل از حمایت مردمی برخوردار است؛ دو دلیلی‌که قیام‌کننده‌گان عراق از آن بی خبر اند: نخست این‌که امریکا خود این اداره را از کشتن تظاهرکننده‌گان منع نمود و این دقیقاً همان اسلوبی است که امریکا آن را در سال 2011م در مصر به کار گرفت، آنگاه که اردوی مصر متعهد شد که علیه تظاهر کننده‌گان از خشونت کارنخواهد گرفت و این اقدام باعث شد مردم به تشکیل شورای نظامی پس از حسنی مبارک رضایت نشان‌دهند، یعنی امریکا می‌خواست دست اداره مبارزه با تروریزم از خون مردم پاک بماند  تا در هرگونه تغییری به صفت بدیل عرض اندام نماید. دلیل دوم این‌که مردم عراق گمان نمودند ساعدی به دلیل این‌که توسط عادل عبدالمهدی از ریاست اداره مبارزه با تروریزم برکنار گردید، مخالف نظام حاکم به ریاست عبدالمهدی است و به همین دلیل بود که خواستار ساعدی به صفت بدیل شدند. در غیر آن روشن است که تظاهرات عراق با قاطعیت کامل با نفوذ ایران و امریکا در عراق مخالف است.

ما به تاریخ 4 دسمبر 2019م در این خصوص سخنانی را منتشر نموده بودیم، آنجا که گفتیم: «در خصوص عراق: امریکا عراق را تقریباً غیر مستقیم از پشت پرده حکومت می‌کند، چنان‌چه شمار کارمندان سفارت‌اش در بغداد به 16 هزار تن می‌رسد که فعالیت تمام وزارت‌خانه‌های عراق، به خصوص وزارت عرصه‌های مربوط به نفت و امنیت، را زیر نظر دارند. این بزرگ‌ترین سفارت امریکا در تمام جهان بوده و پایگاه‌های نظامی زیادی نیز در عراق دارد که مشهورترین آن همان پایگاه عین‌الأسد در انبار می‌باشد. امریکا در هفته اخیر ماه گذشته هیأت‌های زیادی را به عراق فرستاد، از جمله سفر غیرمترقبه پنس معاون رئیس‌جمهور امریکا که به تاریخ 23 نومبر2019م وارد پایگاه عین‌الاسد شد. هنوز یک هفته از سفر معاون رئیس جمهور امریکا به عراق نگذشته بود که امریکا مارک میلی فرمانده هیأت ارکان مشترک اردوی امریکا را به تاریخ 27 نومبر 2019م به بغداد فرستاد و این خود نشانه پیگیری مجدانه امریکا از اوضاع جاری در عراق است، به خصوص با توجه به این‌که عراق در نظر امریکا از حساسیت زیادی برخوردار است و دیده شده که اداره مبارزه با تروریزم در عراق، که یک قدرت بزرگ نظامی می‌باشد، امریکائی‌ها خود آن را تشکیل داده و با بهترین تجهیزات نظامی مجهز نمودند. این دستگاه از سیاست سرکوب معترضین به دور بوده و به نظر می‌رسد معترضین در میدان تحریر نیروهای این اداره را یگانه مرجعی می‌پندارند که آنان را از شر رهبران فاسد نجات خواهد داد، چنان‌چه تصویر بزرگی از ژنرال عبالوهاب ساعدی یکی از فرماندهان این اداره را با خود حمل می‌نمایند که اخیراً توسط عبدالمهدی برکنار گردید. انگار این نیروها مورد تأیید تظاهرکننده‌گان بوده و خواهان نقش آن در حل و فصل اوضاع می‌باشند.» (نقل قول از منشور قبلی تمام شد)

  1. خلاصه این‌که کاظمی با اشاره انگشت امریکا در عراق می‌چرخد به دلایل زیر:

الف) تاریخ‌چه فعالیت‌هایش؛ به صفت رئیس تحریر امور عراق در سایت خبری مونیتور امریکا و دفاع جدی وی در سال 2015م از لزوم استحکام و قوی بودن روابط امریکا و عراق.

ب) تعیین او در سال 2016م به صفت رئیس استخبارات و استقبال امریکا از این تعیین، چنان‌چه روزنامه وول استریت ژورنال امریکا به نقل از دیوید شینکر معاون وزیر خارجه امریکا گفت که کاظمی در زمان فعالیت‌اش به صفت رئیس استخبارات "کارهای خوبی انجام داد" و اینک ما از کار مشترک با وی به صفت نخست‌وزیر استقبال می‌نمائیم.

ج) روابط‌اش با دوست صمیمی وی محمد بن سلمان به کسی پوشیده نیست، به ویژه زمانی‌که دیده شد که وی در جریان سفری که در سال 2017م با حیدرالعبادی نخست وزیر وقت عراق به عربستان سعودی داشت، چگونه او و دوست شخصی و نزدیک‌اش محمد بن سلمان یک دیگر را گرم و طولاانی به آغوش گرفتند و به کسی پوشیده نیست که بن سلمان تا بناگوش غرق خدمت به امریکائیان است!

د) کسب رأی اعتماد پارلمان به تاریخ 7 می 2020م که به کمک مستقیم و غیر مستقیم امریکا از طریق ایران با اعمال فشار بالای احزاب وابسته به ایران صورت گرفت، در حالی‌که کاظمی متهم است که در قضیه ترور قاسم سلیمانی و المهندس به امریکائی‌ها کمک نموده و این‌که او "آجندای امریکا" را عملی می‌نماید. این موارد همه بیان‌گر آن است که امریکا بالای ایران تأثیرگذاری فعال دارد و تنش‌های لفظی و ظاهری چیزی جز پاشیدن خاکستر به چشم مردم نیست!

هـ) مورد دیگر همین برگردانیدن عبدالوهاب ساعدی به تاریخ 9 می 2020م به صفت رئیس اداره مبارزه با تروریزم در عراق می‌باشد، در حالی‌که می‌دانیم نیروهای این اداره توسط نیروهای امریکائی تمرین دیده و تجهیز شده اند، چنان‌چه گزارشی‌که توسط معهد واشنتن برای سیاست خاور‌میانه در اواسط سال 2017م "اداره مبارزه با تروریزم" را بهترین اداره‌ای خواند که ایالات متحده آن را در عراق تأسیس نموده است. (منبع: عربی 21، 30 سپتمبر 2019م)

تمام این موارد نشان می‌دهد که کاظمی از چه جای‌گاهی در نزد امریکا برخوردار می‌باشد و مردم عراق پیش از آن‌که پشیمان شوند و پشیمانی سودی نداشته باشد، باید این واقعیت را به خوبی درک نمایند.

  1. این پاسخ به پرسش را با یک سخن به پایان می‌برم و آن این‌که عراق برای رهائی خود و برگشتن به عزت و شکوه گذشته‌اش و برخوردار شدن از دولتی با اقتدار و مرکزی برای دولتی بزرگ که امریکا، بریتانیا و سایر دولت‌های استعمارگر را زیر فشار گیرد، هیچ راهی بجز برگشتن به مصدر و منبع عزت و شکوه خود ندارد که همانا اسلام عزیز است که از طریق برپائی دولت اسلام، یعنی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت، جامه عمل خواهد پوشید و راست فرمود الله قوی و عزیز آنجا که فرمود:

﴿وَلِلّٰهِ العِزَّةُ وَلِرَسُولِه وَلِلمُؤمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَعلَمُونَ﴾ [منافقون: 8]

ترجمه: عزت تنها از آن الله و رسول‌اش و مؤمنان است اما منافقان این را نمی دانند

 

 

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه