شنبه, ۱۰ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۲۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
دروسی از آزادسازی فلسطین توسط صلاح الدین
بسم الله الرحمن الرحيم

دروسی از آزادسازی فلسطین توسط صلاح الدین

(ترجمه)

بسیاری از افراد هم‌چنان شاهد کشتار مهیب و وحشتناکی هستند که در فلسطین در حال وقوع است. آنچه از منطقه شیخ جراح آغاز شد و با حمله به مسجدالاقصی به بیت المقدس سرایت کرد، قلوب بسیاری از مردم جهان را جریحه­دار کرد. این چرخش و تحول در حوادث عبارت از تکرار اشغال و طرد کُند، باشندگان بومی منطقه به دست یهود و یاورانش بوده که یک قرن می­شود به دراز کشیده. پس از سال­های سال از مطالبه قطعنامه­های سازمان ملل و مداخله غرب، اکنون بسیاری فهمیده اند که اشغالگران باید توسط ارتش مسلمانان ریشه­کن و برباد شوند.

متون و تاریخ اسلامی از جنگ­های آزادی­بخش که اشغالگران را بیرون رانده است، فراوان است. شاید مهم­ترین آن­ها در مشتمل بودن دروس آموزنده، آزادسازی فلسطین توسط سلطان صلاح الدین ایوبی باشد که فلسطین را در سال 1187م. بعد از 88سال اشغال توسط صلیبی­ها آزاد ساخت.

جغرافیای سیاسی در قرن یازدهم میلادی

تحرکات سیاسی موجود در قرن یازدهم میلادی از سوی قدرت­ها و نهادهای رقیب و سیاست توازن قدرت تفاوت چندانی با آنچه امروز در سرزمین­های اسلامی وجود دارد نیست. خلافت عباسی قیادت مرکزی امت اسلامی را بدوش داشت، اما با حلول قرن یازدهم میلادی مجد و عظمت گذشته خود را از دست داد و تنها در سایه­ی از قدرت سابق خود باقی ماند. قلب سرزمین­های اسلامی بین مصر و شهرهای فارس ناهمگون و بی­بنیاد شد و عدم تمرکز سیاسی منجر به ظهور دولت­های موروثی شد که مراکز قدرت رقیبی را علیه خلافت ایجاد کردند.

رقبای اصلی، فاطمیون، فرقه اسماعیلیه بودند که ادعا می­کردند به دلیل این‌که آن­ها از نسل امام علی و فاطمه هستند، حق حکمرانی دارند که همین کارشان منجر به ملقب شدن‌شان به «فاطمیون» شد. فاطمیون سیطره بر سرزمین­های اسلامی و تأسیس حکومت اسماعیلیه را وظیفه خود دانستند و از سال 909م. مستقیماً اقتدار عباسیان را به چالش کشیدند. زمانی­که آن­ها مصر را در سال 969م. اشغال کردند، به اولین قدرت جهان در سرزمین­های اسلامی مبدل گشتند. با پایان قرن یازدهم میلادی، فاطمیون بر آفریقای شمالی، مصر، مکه، مدینه و قسمت­های از سوریه و فلسطین حکومت کردند.

سلجوقیان یکی دیگر از بازیگران سیاسی بودند. در دوران عدم تمرکز، عباسیان برای حفظ توازن و تعادل در برابر فاطمیون از سربازان برده­­ای که از سرزمین­های ترک آسیای میانه آورده شده بودند، برای خدمت در ارتش شان استفاده کردند. به گونه‌ای که این قبائل ترکی بسوی سرزمین­های اسلامی مهاجرت کردند و به اسلام گرویدند؛ سپس در یک هرج و مرج سیاسی در قرن دهم میلادی دولت­های خود را تأسیس کردند. سلجوقیان دولتی را بنا کردند که از سوریه تا آسیای میانه امتداد داشت، اما آن­ها نقش حمایت از خلافت را بدوش گرفتند و از گسترش اقتدار فاطمیون در قرن یازدهم جلوگیری کردند. در پایان قرن یازدهم، سلجوقیان در سراسر آناتولی گسترش یافتند و حتی در سواحل مقابل قسطنطنیه پدیدار گشتند.

حتی قبل از آغاز جنگ­های صلیبی، مسلمانان به علت داشتن حکام و پادشاهان رقیب متلاشی و پراکنده بودند که وضعیت آن زمان، عین وضعیت سرزمین­های اسلامی و حکام امروزی است که با هم‌دیگر رقابت دارند و چنان وضعیتی وجود داشت که آماده بهره­برداری برای هرکسی بود که طرح­های برای منطقه داشت.

استعمار اروپا در قرن یازدهم

وقتی امپراتور بیزانس، آلکسیس، فهمید که نمی­تواند در سال 1095م. با مسلمانان بجنگد، برای جلوگیری از سقوط امپراتوری بیزانس به رقیب خود پاب اوربان دوم در رم متوسل شد. پاپ اوربان از فرصت استفاده کرد و یک ارتش صلیبی را در سرتاسر اروپا تحت نام مسیح بسیج کرد که تعداد آن به ده­ها هزار نفر رسید. در واقعیت قدس نصب العین پاپ اوربان بود. وی از تمام نصرانی­ها خواست تا که از حمله بازپس­گیری اشغال شهر بیت المقدس و تأسیس مملکت صلیبی در فلسطین تحت اقتدار پاپ حمایت کنند.

از سال 1096م. لشکریان تحت قیادت اشراف و مردان جنگجویی از فرانسه، آلمان و ایتالیای جدید به سمت اروپای شرقی حرکت کردند. در طول راه یهودیان اروپا، به دلیل حماسه مذهبی که کلیسا دامن زده بود، مورد قتل عام قرار گرفتند و هنگامی­که صلیبی­ها به دیوارهای قسطنطنیه رسیدند، امپراتور آلکسیس از ترس این­که مبادا این شهر را همانند ده­ها شهر دیگری که در طول را ویران نموده بودند، ویران کنند، برای شان اجازه دخول نداد.

هنگامی­که صلیبی­ها به شهر باستانی انطاکیه در مرز سوریه و ترکیه رسیدند، سیاست در منطقه به نفع آن­ها می­چرخید. طوری­که انطاکیه مثل بسیاری از سرزمین­ها و شهرها یک جزیره تنها بود. امپراتوری سلجوقیان یک رژیم سیاسی یکپارچه نبود، بلکه در عوض، شاهزادگان کوچک ترک شهرهای جداگانه­­ای را اداره می­کردند و دائم با یکدیگر درگیر بودند. شهرهای بزرگ دمشق، حلب و موصل از بین رفته بود و امیران آن­ها دائما در جنگ بسر می­بردند. زمانی­که حاکم انطاکیه از امیران و شاهزادگان دیگر علیه صلیبیونی که شهر وی را محاصره کرده بودند، کمک خواست، هیچ پاسخی دریافت نکرد. و هنگامی­که صلیبیون شهر انطاکیه را تصرف کردند، ساکنان آن را کشتند و کشتار انطاکیه بر علاوه کشتارهای دیگری‌که در طول راه قدس صورت گرفته بود، منجر به نشر وحشت­زدگی در مناطق اطراف شد. بنابرین امیران و شاهزادگان مسلمانان مشتاق خودداری و تجنب از درگیری همراه با صلیبیون بودند و به مجرد این­که دانستند که هدف صلیبیون قدس است، بسیاری تصمیم گرفتند به جای این­که با صلیبی­ها بجنگند، از طریق غذا، اسلحه و عبور امن‌شان، از آن­ها حمایت کنند. در تابستان سال 1099م. صلیبیون به دیوارهای قدس رسیدند. در 15 ژوئیه 1099م. پس از محاصره‌ای که فقط یک هفته به طول انجامید، صلیبیون مؤفق شدند تا که بین المقدس را از دست مسلمانان بگیرند(انا لله و انا الیه راجعون). این اولین باری بود که از زمان دخول عمر رضی الله تعالی عنه بعد از 462 سال، قدس از دست مسلمانان گرفته شد و این امر به دلیل تفرقه رهبران مسلمان و امثال شریف حسین و میر جعفر در همان زمان رخ داد که آن­ها صلیبیون را کمک کردند.

تمام باشندگان و ساکنان قدس که بیشتر از 70هزار نفر بودند، به قتل رسیدند، به گونه‌ای که خون مسلمانان تحت اقدام استعمارگران هم‌چو رود سرازیر شد. مساجد و کنیسه­ها در سراسر شهر تخریب و نابود گردید. حتی مسیحیان نیز در رنج افتادند؛ قسمی­که صلیبیون سعی داشتند تا که نسخه کاتولیک خود از مسیحیت را به جای کلیساهای سنتی یونان، ارمنستان، گرجستان و دیگر کلیساها در شهر تحمیل کنند.  

  دولت­های وابسته

با هرج و مرج سرزمین­های اسلامی، صلیبیون مؤفق به تثبیت موقعیت‌شان در قدس شدند و در عرض چهار سال، چهار مملکت صلیبی در مناطق: الرها، امارت انطاکیه، امارت ارمنی کلیکیا و ولایه طرابلس همراه با مملکت قدس به میان آمد.

به دلیل اختلافات داخلی، سرزمین­های اسلامی ضعیف­تر از آن بودند که در برابر صلیبیون مقاومت کنند، زیرا مراکز قدرت و فرمانروائی بغداد، دمشق و یا هم قاهره در وضعیتی نبودند که بتوانند پاسخ­گو باشند. حتی بعضی از روستاها و شهرهای اسلامی تجارت با دولت­های صلیبی را آغاز کردند که این کارشان حضور صلیبی­ها را تقویت بخشید.

قدرت در وحدت

نیم قرن از فقدان و نبود قدس در دست مسلمانان طول کشید تا پاسخ مسلمانان متبلور شود. به گونه‌ای که کار از عمادالدین زنگی امیر ترکی که بر شهر موصل در شمال عراق حکومت می­کرد، شروع شد. وی موصل و حلب را تحت یک دولت واحد با تلفیق دو شهر بزرگ در منطقه متحد کرد و ارتش وی در سال 1044م. به ولایه الرها دولت صلیبی یورش کرد. در آن زمان الرها ضعیف­ترین دولت صلیبی بود. صلیبیون از دست دادن آن را مانند کار امیران و شاهزادگان کوچک با انطاکیه دیدند و این اشتباه بزرگی بود.

استراتیژی عمادالدین، تشکیل یک سوریه متحد در برابر تهدیدهای صلیبی با قرار دادن دمشق در تحت کنترولش بود، اما شهر باستانی از تحت قبضه اش خارج شد، زیرا امیر دمشق دوست نداشت که از قدرتش کناره­گیری کند و لو که این کار بنام وحدت مسلمانان باشد و به وحدت آنان منجر شود.

عمادالدین زنگی در سال 1146م. درگذشت و پسرش نورالدین زنگی به خاطر وحدت و توحید سرزمین­های اسلامی مبارزه را به عهده گرفت. نورالدین زنگی در سال 1149م. اکثریت سرزمین­های اطراف انطاکیه را بدست آورد و در سال 1154م. امیر دمشق را با کمک ساکنان محلی که از تحالف و هم­پیمانی آن به دولت­­های صلیبی خسته شده بودند از پای درآورد.

با اتحاد سوریه تحت یک حاکم، فقط مسئله مصر باقی ماند. در آن هنگام صلیبیون به خاطر اشغال به سمت جنوب چرخیدند تا که جای پای خود را در منطقه وسیع سازند. فاطمیون احساس کردند که بزودی شکست خواهند خورد. بنابرین به عمادالدین که لشکری تحت نام وحدت اسلامی فرستاده بود، وصل شدند، اما به مجرد­ این­که صلیبیون شکست خوردند، فاطمیان همرای صلیبیون تازه­شکست‌خورده به خاطر بیرون راندن نورالدین و ارتش آن از مصر هم­پیمان شدند. این یک خیانت درجه اول بود و نورالدین از مصر عقب‌نشینی کرد. اما فقط بعد از چهار سال، فاطمیون باری دیگر مجبور شدند که با نورالدین به پیوندند، زیرا صلیبیون به قصد اشغال مصر برگشتند و این بار نورالدین زنکی صلیبیون را در مصر شکست داد، سپس فاطمیون را شکست داد و فرمانده خود؛ جنرال شیرکوه را والی مصر گماشت که چند ماه بعد بدلیل مرضی که عاید حالش شده بود، درگذشت و برادرزاده‌اش یوسف در سال 1169م. به جایش منصوب شد؛ همان که همۀ ما وی را بنام صلاح الدین ایوبی می­شناسیم.

محاصره دشمن

صلاح الدین ایوبی اساس آزادسازی قدس را نهاد و بلافاصه شروع به فعالیت کرد. این کار با وحدت بخشیدن و توحید مصر و گذاشتن تمام بازماندگان فاطمیان در زباله­دان تاریخ آغاز شد. حکومت فاطمیون گمراه که قرن­های متمادی در سرزمین­های اسلامی بسان خار بود، رسماً منسوخ شد و دانشگاه الازهر مصر که سنگر تبلیغات اسماعیلیه بود، به یک دانشگاه اسلامی سنتی تبدیل شد که تا به امروز هم‌چنان باقی­ست.

صلاح الدین با مملکت قدس معاهدات صلح امضاء کرد تا برایش مهلت داده شود که سرزمین­های اطراف قدس را وحدت بخشد و زمانی­که نورالدین در 1174م. در اثر بیماری درگذشت، صلاح الدین در نقش والی به حمایت گستردۀ از مردم به سمت سوریه روان شد و سوریه و مصر را کاملاً وحدت بخشید؛ آن­هم برای اولین بار از زمان حکومت فاطمیون. سپس عراق را نیز تحت سلطه خود متحد ساخت و این بدین معناست که حالا  مملکت صلیبی قدس در میان یک دولت با اقتدار و متحد اسلامی احاطه شده است که حاکم آن معتقد است که آزادسازی قدس وجیبه اش می­باشد.

در جنگ حطین در سال 1187م. ارتش صلاح الدین، ارتش صلیبی را در قدس کاملا شکست داد و جز افراد اندکی از اشراف که در شهر قدس به صلاح الدین تسلیم شدند، کسی دیگری باقی نماند. صلاح الدین برخلاف صلیبیون که تمام ساکنان قدس را به قتل رساندند، اجازه داد تا در امنیت بسوی سرزمین­های مسیحی بروند و برای شان اجازه داد تا داشته­هایشان را همرای شان ببرند و اماکن مسیحی نیز محفوظ ماند و اجازه زیارت در آنجا داده شد.

از آزادسازی قدس دروسی بسیار می­توان آموخت که در مورد وضعیت امروزی ما صدق می­کند:

انقسام و متفرق بودن: صلیبیون به دلیل عدم وحدت حکام مسلمانان توانستند که جایگاه خود را در سرزمین­های اسلامی بدست آورند، به گونۀ که اختلافات جزئی آن­ها باعث شده بود که آن­ها را بر سر چیزهای بی­ارزش رقیب سازد و نگرانی شان از جنگ با یکدیگر بیشتر از مقابله با تهدید صلیبیون بود و این به وضعیت کنونی ما مسلمانان بسیار همخوانی دارد، طوری­که ما امروز به دولت­های قومی و ملی تقسیم شده ایم که با یکدیگر رقابت می­کنیم و این در حالی­ست که غرب کافر از این اختلافات قومی کوچک به خاطر منافع ویژۀ خود سودجویی می­کند.

برکناری حکام: صلاح الدین به ما آموخت که با اختلافات چگونه برخورد کنیم، طوری­که وی با تمام حکامی‌که از اتحاد و بازپس­گیری قدس امتناع ورزیده بودند، جنگید و آنان را برکنار ساخت و هنگامی­که فتح مصر از فاطمیان را رهبری می­کرد، حمایت مردمی را بدست آورد که نه تنها ارادۀ آزادسازی قدس را نداشتند؛ بلکه به حکومت فاطمیان سرتسلیم فرود آورده و آن را متحل شده بودند؛ ولی بعد از آن اراده آزادسازی قدس را نمودند. صلاح الدین با احساسات مردم هماهنگ بود، نه با حکام فاطیمیون. هان! ما امروز با وضعیت مشابه مواجه هستیم. حکام امروزی ما کاملاً با احساسات امت در تضاد اند، قسمی­که امت خواهان آزادسازی قدس است، اما حکام به میزان ضعف مسلمانان و قدرت یهودیان و به میزان بسته بودن دستان شان استناد می­کنند. اما صلاح الدین در این سناریو به ما نشان داد که این حکام باید برکنار شوند و کسانی­که احساسات شان با امت هم­خوانی دارد جایگزین شوند.

حکام مزدور و دست‌نشانده: دولت صلیبی به همکاری حکام کوچک مسلمانان که در اطراف قدس بودند، توانست موقعیت خود را در منطقه تثبیت کند. هدف دولت صلیبی، استفاده از قدس برای تقویت و گسترش موقعیت‌اش در سرزمین­های شام بود. امروزه رژیم یهود در قرن بیست و یکم نقش مملکت صلیبی را بازی می­کند. حکام مصر، اردن و سوریه معاهدات و روابطی با یهود دارند که یهود را تقویت بخشیده و یهود بدون آن به حیات خود ادامه داده نمی­تواند. صلاح الدین با عین وضعیت روبرو شد و با تمام مناطق اطراف قدس جنگید و حکام مزدور آن زمان را برکنار کرد، وی در واقع با این کار خود خط تأمین حمایت از مملکت صلیبی را قطع نمود.

خط تأمین و امداد رسانی: صلاح الدین از ابتدا دید که تجارت بین روستاها و حکام کوچک مسلمانان است که از اقتصاد پادشاهی صلیبی در قدس حمایت می­کند، بنابرین وی از طریق آزادسازی این سرزمین­ها این خط تأمین و امدادرسانی را قطع کرد و در نتیجه شاهرگ اقتصادی مملکت صلیبی قطع شد. وقتی محاصره قدس شروع شد مسیحی­ها نتوانستند که مقاومت بیاورند و تسلیم شدند، چون­که نتوانستند با نیروهای صلاح الدین وارد جنگ شوند. امروز وضعیت مشابهی را با رژیم یهود می­یابیم، طوری­که آب آن از اردن فراهم می­شود و گاز طبیعی آن از مصر و حکام منطقه و اطراف قدس این رژیم غاصب را حمایت می­کنند.

پایگاه پیشروی: دولت­های صلیبی در ابتدا به عنوان پایگاه جبه­ای از کلیسا در اروپا به میان آمدند تا به سرزمین­های مقدس دست یافته و اطراف آن را تحت استعمار خود قرار دهند. با وجود جنگ­های متعدد، صلیبیون توانستند که پایگاه پیشروی خود را حفظ کنند. طولانی­ترین استعمار 88 سال بود که صلاح الدین به آن خاتمه بخشید. این نقش امروزی رژیم یهود در منطقه می­باشد، یهود برای حفظ موقعیت خود، در منطقه مداخله نموده و به همین دلیل غرب آن را مسلح ساخته  و آن را حمایت می­کند؛ همان­گونه که دولت­های صلیبی معاهدات و توافق­نامه­های با حکام کوچک مسلمانان به خاطر حفظ موقعیت شان و این­که برای برادران مسیحی شان در اروپا پایگاه پیشروی باشند به میان آورده بودند. پس امروز حامل و انتقال دهنده طیاره­ها برای ایالات متحده رژیم یهود است و همین رژیم یهود یکی از ابزاری است که ایالات متحده برای حفظ نفوذ خود در منطقه از آن استفاده می­کند. اخراج مملکت یهود از منطقه مثل که صلاح الدین ایوبی در قرن یازدهم انجام داد، دقیقاً همان چیزی­ست که باید امروز صورت گیرد تا این ابزار خارجی از مداخله کردن در منطقه امتناع ورزیده و از بین برده شوند.

صلاح الدین ایوبی با عملکرد خود، به ما واضح ساخت که برای اتحاد و وحدت مجدد مسلمانان، اخراج حکام مزور از میان مسلمانان و آزادسازی فلسطین چیز غیر ممکن نبوده و راه حصول آن همان چیزی­ست که وی طی نمود. به عبارت دیگر؛ عملکرد وی بیانگر این­ست که ما چگونه سرزمین مبارک قدس را به اذن الله سبحانه وتعالی آزاد می­سازیم و واجب است که این کار را در اولویت قرار دارد و همین امر بزودی زود به وضعیت المناک که امروز شاهد آنیم، خاتمه خواهد بخشید.

#الأقصى_يستصرخ_الجيوش

#Aqsa_calls_armies     #AqsaCallsArmies

#OrdularAksaya 

نویسنده: عدنان خان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: محمد مزمل

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه