- مطابق
آتشبس در غزه؛ نقابی بر چهرهی واقعیتی که با خون و ویرانی میسازند
(ترجمه)
خبر:
یک تحقیق شبکه الجزیره که بر تحلیل تصاویر ماهوارهای متکی است، الگوهای تخریب سیستماتیک و منظمی را که رژیم اشغالگر از ۱۰ تا ۳۰ اکتبر سال گذشته در غزه انجام داده بود، افشا کرد.
ادارهی "سَنَد" که وابسته به شبکهی الجزیره است برای راستیآزمایی خبری، همچنین عملیات انفجار، تخریب سازماندهی شده و بمباران هوایی سنگینی را که توسط نیروهای اشغالگر از زمان آغاز اجرای توافق آتشبس در داخل این منطقه صورت گرفته، رصد و ثبت کرده است. (الجزیره نت)
تبصره:
پس از اعلام «آتشبس فریبنده» بر نوار غزه که با حمایت ترامپ و توافق برخی از سرزمینهای عربی انجام شد، برای همه آشکار بود که این پیمان تنها به سود کیان یهود بسته شده است.
این حقیقت تلخ، اکنون با استناد به تحلیلهای تصاویر ماهوارهای و گزارشهای خبری تازه، به طور کامل آشکار شده است: ارتش رژیم یهود هزاران ساختمان را در غزه؛ بهویژه در محله الشجاعیه، شهر خانیونس در مناطقی که تحت کنترلش بود و نیز در رفح و مناطق شرقی آن را که شاهد عملیات وسیع تخریب و خاکبرداری بودند تخریب کرده است.
تخریب گسترده در غزه کار تصادفی نیست. این یک نقشهٔ استراتژیک برای رسیدن به اهداف بزرگتر است. یکی از این اهداف، از بین بردن "خاک حاصلخیزی است که مقاومت در آن ریشه میدواند."
یعنی با نابودی زیربناها، مکاتب و خانههای مردم، دیگر مقاومت نمیتواند به راحتی خود را سامان دهد یا نیرویش را بازیابد. این یک تهدید درازمدت است: آنها با نابودی همه چیز، میخواهند واقعیت تازهای بسازند؛ غزهای فرسوده، ورشکسته و غیرقابل سکونت تا مردم غزه به ناچار هر راهحل سیاسی یا امنیتی، حتی آواره شدن را بپذیرند. چون وقتی غزه به یک تپهٔ خاک تبدیل شود، دیگر مردمش به تنهایی نمیتوانند آن را بسازند. آنگاه کشورها و نهادهای خارجی با شروط خودشان وارد میشوند و قدرت تصمیمگیری را به دست میگیرند. ویرانی امروز، یعنی تسلط سیاسی فردا!
در واقع، توصیف آتش بس در غزه به عنوان "فریبنده" بیسبب نبود. دلیلش این بود که این آتش بس جزئی و ناتمام بود و اهداف به اصطلاح نظامی را در بر نمیگرفت. این امر به کیان یهود اجازه میداد تا زیر نام بهانههای امنیتی، حملات و تخریبهای خویش را ادامه دهد.
همچنان، این پیمان توسط بزرگترین حامی کیان بدون تضمینهای بینالمللی بسته شد که آن را سست و در معرض نقض قرار میدهد. این سستی بهویژه با عدم وجود بازخواست بینالمللی بیشتر میشود، چون کیان یهود خود را فراتر از هر گونه بازپرسی و جوابگویی میپندارد.
تا چه زمانی ما همچون امتی خوار، تسلیم و تماشاگر باقی خواهیم ماند؟ تماشاگر مردمی مستضعف، فرسوده، آواره و گرسنه؟! فراتر از همه اینها، مردمی که در هر لحظه، جان و مالشان بیحرمت و مباح شمرده میشود؟!
همگی باید صلاحالدین ایوبی زمان خود باشیم. امروز غزه به امت اسلامی یادآوری میکند که صلاحالدین تنها یک قهرمان شجاع نبود، بلکه او سرداری بود از سلسلهای حکومتمدار که دارای یک طرح کلان بود، ارتش منظم داشت و در پشت سرش یک امت متحد ایستاده بود. پس، دعوت به "صلاحالدین بودن" به معنای قهرمانپروری فردی نیست، بلکه به معنای تلاش برای برپایی دولتی است که همه فرزندان امت را به عنوان سربازانی در یک صف و تحت یک پرچم واحد متحد کند. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ﴾ [نساء: 75]
ترجمه: و شما را چه شده که در راه الله (سبحانه وتعالی) و [برای نجات] مردان و زنان و کودکان مستضعف، پیکار نمیکنید؟
نویسنده: منال أم عبیدة
مترجم: حسن سلحشور



