چهارشنبه, ۲۹ ذیحجه ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۶/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ازبیکستان و حزب‌التحریر

(ترجمه)

خبر:

روز جمعه 2024/07/05  دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر کمپاینی را برای حمایت از برادران مظلوم ما در ازبیکستان تحت عنوان: وا امتا؛ فریاد زندانیان عقیدتی در ازبیکستان را برگزار کرد.

تبصره:

در مورد دعوت حزب‌التحریر در ازبیکستان صحبت‌های زیادی وجود دارد.  از آغاز تا گسترش  علیه دعوت‌گران و فداکاری‌ها و موقف‌ها... اما حداقل می خواهم در مورد این خبر موارد زیر را تبصره نمایم:

اول) اگر گسترش شدید فکر حزب‌التحریر در ازبیکستان نمی‌بود، با این حجم از دستگیری و شکنجه مواجه نمی‌شدند؛ چرا که جسد یک مرده نمی‌جنگد.

دوم) اگر امروز از ازبیکستان نام برده می‌شود، به کشتار اندیجان اشاره می‌کند که در آن بازداشت شدگان و خانواده‌های‌شان با گلوله‌های واقعی کشته شدند و در آسفالت دفن شدند؛ اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برید، از زندان‌ها و جوشاندن زندانیان با آب تا شهادت یاد می‌کنید؛ همانطور که در مورد عثمانوف رحمه‌الله اتفاق افتاد، دندان کشیدن، آویزان کردن با سیخ در هوا، تزریق ایدز به زندانیان، خفگی با سلسه، جلوگیری از نوزاد شیرخوار از مادر و ... را ذکر کرد.

اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برم، سخنان خانم اناباطخان رحمه‌الله به نوه‌هایش را یادآور می‌شوم که آنان را به صبر در حمل پیام دعوت توصیه می‌کرد و می‌گوید: «با استراحت راحت نخواهید شد.»

و یادآور جواب جوان کم سن و سال می‌شوم که یک خبرنگار خارجی به او گفته بود: «شما اعلامیه‌های حزب‌التحریر را به قیمت 20 دلار پخش می کنید؟» آن جوان با اطمینان پاسخ داد و گفت: «من 100 دلار به شما می دهم و از شما دعوت می‌کنم که اعلامیه‌های حزب‌التحریر را پخش کنید.»

از جوانی یادآور می‌شوم که فقط برای گرفتن غذای روزانه مغازه‌اش را باز می‌کرد و وقتی به دستش مقدار قوت رسید، به همین بسنده کرد و رفت تا کار حمل دعوت را انجام دهد...

سوم) ابتلاء و آزمایش سنتي است كه الله سبحانه وتعالی در آيات متعددی آن را بیان کرده است؛ چنانچه الله متعال می‌فرمايد:

﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ﴾ [عمران: 186]

ترجمه: به طور مسلم از لحاظ مال و جان خود مورد آزمایش قرار می‌گیرید.

این وضعی انبیاء، رسولان، اصحاب و کسانی بود که به نیکی از آن‌ها پیروی کردند.

«لَقَدْ كَانَ مَنْ قَبْلَكُمْ وَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَتُحْفَرُ لَهُ الْحُفْرَةُ، ثُمَّ يُوضَعُ فِيهَا ثُمَّ يُوضَعُ الْمِنْشَارُ عَلَى رَأْسِهِ، ثُمَّ يُمْشَطُ بِأَمْشَاطِ الْحَدِيدِ مَا دُونَ عَظْمِهِ فَمَا يَصْرِفُهُ ذَلِكَ عَنْ دِينِهِ»

ترجمه: قبل از شما کسانی بودند که برای آن‌ها گودالی کنده می‌شد، سپس در آن قرار می‌گرفت و اره بر سر او  می‌گذاشتند، سپس با شانه‌های آهنی، آنچه را که روی استخوانش بود شانه می‌کردند و او از دینش منصرف نمی‌شد.

و این حالت امروز در مورد جوانان حزب‌التحریر به طور عام و مسئولان آن‌ها به طور خاص صدق می‌کند.

چهارم) درد برطرف می‌شود و ثواب می‌ماند؛ انشاءالله و رسول الله صلی الله علیه و سلم گفتند: «...وَيُؤْتَى بِأَشَدِّ الْمُؤْمِنِينَ ضُرًّا وَبَلَاءً فَيُقَالُ: اغْمِسُوهُ غَمْسَةً فِي الْجَنَّةِ، فَيُغْمَسُ فِيهَا غَمْسَةً فَيُقَالُ لَهُ: أَيْ فُلَانُ، هَلْ أَصَابَكَ ضُرٌّ قَطُّ أَوْ بَلَاءٌ؟ فَيَقُولُ: مَا أَصَابَنِي قَطُّ ضُرٌّ وَلَا بَلَاءٌ»

ترجمه: و او را با سخت‌ترین آزار و آزمایش مؤمنان می‌آورند و گفته می شود: او را در بهشت فرو برید، ای فلانی آیا تا به حال بلایی سر شما آمده است؟ می‌گوید: هیچ بلایی سرم نیامده است.

این در مورد آخرت و در مورد این دنیا، افکار ناامیدی در لحظات پریشانی، اندوه و وقفه، خود منادی آرامشی قریب‌الوقوع است.

﴿حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا﴾ [یوسف: 110]

ترجمه: ای پیامبر! یاری ما را دور از خویشتن مدان، یاری ما به شما نزدیک و پیروزی‌تان حتمی است.

پنجم) روزی در آخرت می‌رسد که ستمگرِ متکبر از کرده خود پشیمان می شود.

﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ * مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ﴾ [ابراهیم: 42-43]

ترجمه: و (ای رسول ما) هرگز مپندار که الله از کردار ستمکاران غافل است؛ بلکه (کیفر) ظالمان را به تأخیر می‌افکند تا آن روزی که چشم‌ها(یشان) در آن روز خیره و حیران است.  (در آن روز سخت آن ستمکاران) همه شتابان و هراسان سر به بالا کرده و چشم‌ها واله مانده و دل‌هایشان به دهشت و اضطراب است.

اما در این دنیا، همان طور که با حمزه البسیونی افسر زندان نظامی در دوران جمال عبدالناصر که به شکنجه زندانیان معروف بود، اتفاق افتاد؛ طوری‌که با سیخ‌های آهنی پیشانی او را سوراخ کرد، گردنش را پاره کرد و سمت راستش را تقسیم کرد تا این‌که شانه‌اش از بقیه بدنش جدا شد.

سرانجام دومین آفتاب خلافت راشده بر منهج نبوت طلوع می‌کند؛ هرچند کافران و ستمگران و مستکبران از آن متنفر باشند و سپس ظلم و ظلمات با نور و عدالت اسلام از بین می‌رود. ای مسلمانان، شما را به این ندا فرا می‌خوانیم!

نویسنده: جابر أبو خاطر

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

فرق میان هجرت و پناهندگی!

(ترجمه)

خبر:

در روز‌های اخیر تمام مسلمانان هر یک به شیوه‌ی خود آغاز سال جدید هجری قمری را در سراسر جهان جشن گرفتند.

تبصره:

ممکن است برخی بپرسند در بین هجرت و پناهندگی چه ارتباطی وجود دارد؟ سوال مشروعی است؛ زیرا از لحاظ انگیزه‌ها، دلایل و اهداف فرق‌های زیادی بین این دو وجود دارد؛ اما هردو به معنی ترک نمودن سرزمین و اقارب و رفتن به دیار غربت است که هر سرزمینی سبک‌های زندگی متفاوتی دارند و باعث می‌شود انسان احساس غربت و وحشت کند. لیکن تفاوت‌های بسیاری در نحوه‌ی برخورد میزبانان با هریک از این دو (مهاجر و پناهجو) وجود دارد که محور بحث و توجه ما همین است.

همانا صحابه‌ی کرام به مدینه منوره هجرت کردند و گرامی‌ترین سرزمین الله سبحانه وتعالی را به سوی الله ترک کردند؛ سرزمینی‌که مایه‌ی فخر و عزت‌ آنان و محل تعالی روح‌‌شان بود، تا جایی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره‌ی آن سرزمین فرمودند:

«وَاللهِ إِنَّكِ لَخَيْرُ أَرْضِ اللهِ وَأَحَبُّ أَرْضِ اللهِ إِلَيَّ وَلَوْلَا أَنَّ أَهْلَكِ أَخْرَجُونِي مِنْكِ مَا خَرَجْتُ»

ترجمه: به الله قسم که تو بهترین و محبوب‌ترین سرزمین الله (سبحانه وتعالی) نزد من هستی؛ اگر اهالی تو مرا از تو (مکه) بیرون نمی‌کردند هرگز از تو خارج نمی‌شدم.

اما در مقابل، استقبال انصار از مهاجرین بعد از این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم بین آن‌ها پیوند برادری ایجاد کردند؛ به گونه‌ای بود که گویی فرشتگانی در لباس انسان بودند. آن‌ها این فرموده الله سبحانه وتعالی را در خود تجسم کرده بودند:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ [حجرات: ۱۰]

ترجمه: جز این نیست که مٶمنان برادرند.

هم‌چنین رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره‌ی آن‌ها فرمودند:

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ...»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است.

انصار تمام دارایی خود با مهاجرین تقسیم کردن؛ تا جایی‌که می‌خواستند زنان خود را طلاق داده و به عقد مهاجرین درآورند. این اتفاق در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشریت و در هیچ تمدنی رخ نداده است.

در آن سوی صحنه تصویری کاملاً متفاوت از این صفحه زرین و درخشان را مشاهده می‌کنیم که مردم یمن، سوریه، سودان و قبل از آن‌ها بسیار از مسلمانان زیر بمباردمان طیاره‌ها و آتش توپ‌خانه‌ها و گلوله‌ها مهاجرت کردند و در حالت سرگردانی به دنبال امنیت و آرامش به نزد همسایگان مسلمان خود رفتند؛ اما باوجود این‌که مسلمان بودند و به سوی مسلمانانی پناه برده بودند که دین‌شان همان دین صحابه، پیامبر‌شان همان پیامبر صحابه و برادری‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان‌شان ایجاد کرده بود، هنوز برقرار بود؛ ولی نگاه و رفتار به آن‌ها کاملاً متفاوت از زمان صحابه بود. به آن‌ها به عنوان پناهندگان خارجی نگریسته شده و بسیاری از سرزمین‌های اسلامی مرز‌های خود را بروی آن‌ها بستند و سرزمین‌هایی‌که مرز‌های خود را به صورت رسمی بر آن‌ها باز کردند، ورودشان را به قدری سخت و پیچیده کردند که اکثریت آن‌ها مجبور شدند خطرات سفر را بپذیرند و از راه‌های ناهموار عبور کنند که برخی جان خود را در این راه‌ها از دست دادند. برخی سرزمین‌ها آن‌ها را در خارج از شهرها حبس کردند و اردوگاه‌های پناهندگان را ایجاد کردند که در بسیاری از موارد حداقل امکانات زندگی کرامت‌آمیز را نداشتند و همیشه تهدید به اخراج می‌شدند و به آن‌ها گفته می‌شد که  اگر از این اردوگاه‌ها خارج شوند یا قوانین مهاجرتی را که برای آن‌ها تعیین شده بود نقض کنند، اخراج خواهند شد!

همه‌ی این‌ها فقط به این دلیل است که به آن‌ها به عنوان خارجی نگریسته شد؛ نه به عنوان فرزندان این سرزمین؛ بنابراین دین و همسایگی شفاعت آن‌ها را نکرد!

سوال این‌جاست که چرا این تفاوت فاحش در رفتار این‌ها و انصار وجود دارد؟!

در حالت اول نگاه به آن‌ها به عنوان مسلمان بود و مسلمان یقیناً برادر مسلمان است؛ بنابراین اساس نگاه‌شان اسلام بود.

اما در حالت دوم (رفتار مسلمانان فعلی) به آن‌ها به عنوان بیگانه‌های خارجی پناه‌جویی بود که اهل آن سرزمین نیستند؛ بنابراین اساس نگاه‌شان ملیت بود.

ملیت‌گرایی به حدی بد است که میان مسلمانان تفرقه انداخته و وحدت‌شان را از بین می‌برد. این چیزی است که استعمارگر کافر با تعیین مرزها بین سرزمین‌های اسلامی به آن دست یافت و آن‌قدر مقدس شده است که گویی الله متعال به آن امر کرده! او سبحانه وتعالی در کلام حمید خود می‌فرماید:

﴿إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ﴾ [انبیاء: ۹۲]

ترجمه: [گفتيم:] اين است امّت شما كه امّتى يگانه است و من پروردگارتان هستم، پس مرا بپرستيد.

و این ملیت‌گرایی باعث شده که مسلمانان پشت یکدیگر را خالی کنند! این غزه است که اکنون در خون غلتیده؛ در حالی‌که چهارطرف آن را مسلمانان احاطه کرده است؛ ولی هیچ کس به فریاد‌های آنان پاسخی نمی‌دهند! در حالی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«المُسْلِمُ أخُو المُسْلِمِ، لا يَظْلِمُهُ، ولا يَخْذُلُهُ، ولا يَحْقِرُهُ» (أخرجه مسلم عن أبي هريرة)

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، به او ظلم نمی‌کند، پشتش را خالی نمی‌کند و او را تحقیر نمی‌کند.

ملیت‌گرایی باعث شد که نظام‌های کفری اداره امور عامه را به دست بگیرند؛ در ملیت‌گرایی هیچ نظام اقتصادی، حکومتی یا اجتماعی وجود ندارد...

پس از خروج استعمار از سرزمین‌های اسلامی، به اطراف خود نگاه کردیم و چیزی جز نظام‌های کفری نیافتیم. برخی به سرمایه‌داری، برخی به سوسیالیزم و برخی دیگر به ترکیبی از این دو روی آوردند. همۀ این‌ها بدین خاطر بود که ملیت‌گرایی اندیشه‌ای برای تنظیم امور زندگی نیست؛ بلکه یک ارتباط عاطفی و غریزوی است که به وطن‌پرستی مربوط می‌گردد.

آیا وقت آن نرسیده که به خود بیاییم، به کتاب الله سبحانه وتعالی و هدایت پیامبرمان صلی الله علیه وسلم باز گردیم و خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت را که الله سبحانه وتعالی برای ما  وعده داده و حبیبش صلی الله علیه وسلم بشارت آن را داده است اعلان کنیم؟!

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

امانت چگونه ضایع می‌گردد؟

 (ژباړه)

امام بخاری رحمه الله از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

‏«إِذَا ضُيِّعَتْ الْأَمَانَةُ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: إِذَا أُسْنِدَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ»

ترجمه: چون امانت ضایع ساخته شود، انتظار قیامت را بکش. گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم! امانت چگونه ضایع می‌گردد؟ فرمود: هر گاه امور به غیر اهلش (نا اهلان)سپرده شود انتظار قیامت را بکش.

کرمانی گفت: مراد از "امر" تمام امور متعلق به دین از قبیل امارت، خلافت، و افتاء، قضاء وغیره می‌باشد. هم‌چنان کرمانی می‌گوید: لفظ اسند الامر الی غیر اهله" یعنی این‌که الله سبحانه وتعالی تعیین حکام را امانتی بر عهده بندگانش قرار داده و بر آنان فرض گردانیده که حکام خود را نصیحت و محاسبه کنند. بنابراین، بر مسلمانان شایسته و سزاوار است که امور خود را به اهل دین بسپارند؛ زیرا  اگر پیشبرد امور خود را به غیر اهل دین بسپارند، امانتی را که الله سبحانه وتعالی به آن‌ها سپرده ضایع کرده است.

ما در زمانی زندگی می‌کنیم که زمام امور، با وجود این‌که موضوعی بس اساسی است به حکام خائنی سپرده شده که اهلیت آن را ندارند و ما همه روزه با آن‌ها سر و کار داریم. این افراد لیاقت حکومت‌داری را ندارند؛ زیرا توسط کفار استعمارگر تعیین شده و بر مسلمانان سلطه یافته‌اند، انواع شکنجه‌ها را بر مسلمانان روا داشته و بر کفر آشکار حکم می‌کند؛ حال آن‌که این حکام مزدور از پس یک کار ساده بر نمی‌آیند و حاکم‌نما و مردنماهایی هستند که امانت توسط آنان ضایع شده و خیانت جای امانت را اشغال کرده است.  حاکمیت آن‌ها کسانی را می‌پذیرند که راضی هستند، به نوبۀ خود بخشی از بدی‌های آنان باشند و افرادی هم‌چون علماء، عالم‌نماها، مفتی‌ها و قضاتی وجود دارند که از آن‌ها پیروی نموده و از حاکمیت‌شان خوشنود هستند و هیچ کدام از اعمال ناروای‌شان را محکوم و نکوهش نمی‌کنند.

این اشخاص به الله سبحانه وتعالی، رسول الله صلی الله علیه وسلم و مسلمانان خیانت کرده‌اند و به امانتی که به ایشان سپرده شده است آگاهانه خیانت کرده‌اند. آن‌ها کسانی هستند که آیات الله سبحانه وتعالی را به سخره گرفته و مفهوم کلام الله متعال را تحریف کردند و گمراهانی هستند که امانت علم و حکم را ضایع کردند.

امانت هرگز بر زمین بر نمی‌گردد، مگر این‌که امر (حکومت)  به اهلش یعنی اهل دین سپرده شود ؛ کسانی‌که به سوی برپایی خلافت بر منهج نبوت دعوت می‌کنند؛ خلافتی‌که خیانت را از بین برده و امانت را ایجاد می‌کنند.

بار الها،  خلافت را زودتر برپا گردان و ما را از جمله لشکریان مسلمانانی قرار بده که شاهد حاکمیت آن باشند!

ادامه مطلب...

با یوناما الفتّ با دعوت‌گران مسلمان شدّت؟! Featured

دفتر معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) به تاریخ 9 جولای سال جاری گزارشی را به نشر رساند که در آن عمل‌کرد 3 ساله‌ای حکومت افغانستان در مورد «حقوق بشر» بررسی شده است. در این گزارش 30 صفحه‌ای، یوناما بر فعالیت  وزارت امر به معروف و نهی از منکر شدیداً حمله نموده، و کارکردهای آن را ناقض «حقوق بشر» خوانده است. در گزارش به مواردی همچو تحمیل حجاب، ممنوعیت زنان از حضور در فلم‌ها، الزام زنان به سفر با محرم، جلوگیری از تجلیل روز عاشقان، امر به نماز جماعت، تعزیرات... اشاره صورت گرفته که از دید یوناما ناقض «حقوق بشر» و خلاف «آزادی» می‌باشد.

ما گزارش یوناما را حمله‌ی صریح بر احکام و ارزش‌های اسلامی می‌دانیم و آن را شدیداً محکوم می‌کنیم. این گونه حملات بر اسلام و فتنه‌اندوزی در جامعه در حالی صورت می‌گیرد که یوناما در افغانستان دفتر رسمی دارد و مسوولین آن توأم با پروتوکول با مقامات حکومتی دیدار می‌کنند، و حتی نیروهای امنیتی نظام حاکم از جان کارمندان و دفاتر رسمی آن با تدابیر بالا حفاظت می‌کنند.

متأسفانه موقف نظام حاکم در مقابل این گزارش بسیار ضعیف بوده و زمانی‌که نسخه‌ی ابتدایی این گزارش به وزارت امر بالمعروف و نهی از منکر می‌رسد این وزارت به بسیار خون‌سردی خود را در مقابل یوناما پاسخ‌گُو دانسته و به حملات و توهین این سازمان به نرمی پاسخ می‌دهد که این پاسخ‌های دفاعی با گزارش نیز ضمیمه شده است. در واقع یوناما ترویج کننده‌ای ارزش‌های لیبرال و تأمین کننده منافع امریکا در افغانستان است و این نهاد تلاش دارد با نشر چنین گزارش‌ها هویت اسلامی مجاهدین را زیر تاثیر خود قرار دهد.

یوناما با بی‌شرمی حکم امر بالمعروف را ظلم و خلاف حقوق بشر می‌داند، ولی موقف حکومت در برابر آنها مدارا و مصلحت است. اما وقتی حزب‌التحریر به حکم امر بالمعروف عمل می‌کند، با دعوت‌گران حزب به شدّت برخورد می‌شود و تحت نام «تفرقه و فتنه‌اندوزی» به زندان‌ انداخته شده و مورد شکنجه قرار می‌گیرند. حکومت چرا در مقابل توهین‌های یوناما موقف ضعیف گرفته، اما در مقابل خواست‌های شرعی حزب التحریر به سرکوب دست می‌زند؟

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ [الفتح:29]

محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند

چشم پوشی از فعالیت خطرناک یوناما و سایر سازمان های بین‌المللی در افغانستان بخاطر بعضی از منافع مادی، اشتباه بس بزرگ سیاسی بوده که عواقب زیبان‌بار را در پی دارد. حُکام افغانستان می‌بایست نسبت به ملل متحد، ماموریت‌ها و نهادهای وابسته به آن  موقف شدید و صریح داشته باشند. چون این نهادها لانه‌های جاسوسی و ابزارِ سیاسی قدرت‌های غربی می‌باشند که فعالیت آن‌ها ضد اسلام و مسلمانان بوده و باید هرچه زودتر متوقف گردند.

وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ [البقره:120]

يهوديان و مسيحيان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر اين كه از آئين (تحريف شده ايشان) پيروى كنى. بگو: تنها هدايت الهى هدايت است. و اگر از خواستها و آرزوهاى ايشان پيروى كنى، بعد ازآن‌كه علم و آگاهى يافته‌اى هيچ سرپرست و ياورى از جانب خدا براى تو نخواهد بود.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

نظام میرضیایف در ازبیکستان و از سرگیری روش کریموف در تعقیب شباب حزب‌التحریر و دشمنی با اسلام

(ترجمه)

"نهادهای امنیتی ازبیکستان 23 عضو حزب‌التحریر را مجدداً بازداشت کرده‌اند و دادگاهی برای آن‌ها در تاریخ ۹ می سال جاری به اتهام همان جرم‌هایی‌که در زمان حکومت ظالمانۀ کریموف محکوم و از سال 1990 و 2000م تا مدت 20 سال زندان بودند برگزار کردند. با وجود ادعاهای زیادی‌که میرضیایف در سال‌های گذشته مطرح و اظهار داشت که مخالف با شکنجه و خشونت در برابر زندانیان بوده و در راه تثبیت آزادی افکار و  مبارزه با بازداشت خودسرانه قرار دارد؛ اما  رفتار نظام ازبیکستان زیر رهبری وی در این روزها نشان می‌دهد که وی مخالف با اسلام و هر کسی‌که به آن دعوت کند بوده و در تعقیب شباب حزب‌التحریر با روش‌های سرکوبی و وحشی که سابقه‌ای دارد، مانند سلف جنایتکارش کریموف، پیش می‌رود."

نظام میرضیایف به توقیف نوجوانان به صورت خودسرانه و با روش‌های وحشیانه و غیرانسانی پرداخته و آن‌ها را تحت شکنجۀ شدیدی قرار داده و آن‌ها را مجبور به اعتراف به تهمت‌های ساختگی کرده و با قراردادن کیسه‌های پلاستیکی بر سر آن‌ها‌، فشارهای سختی را وارد کرده است. این نظام نوجوانان را برای امضا به اعتراف‌هایی از قبل آماده‌شده مجبور ساخته و با آوردن همسران شان به دفتر و تجاوز بر آن‌ها تهدیدشان کرده است و با احضار پسر یکی از آن‌ها که در خارج از کشور درس می‌خواند، از طریق سفارتخانه و با آوردن پسر یکی دیگر از جوانان به دفتر امور داخلی برای کسب امضای اجباری بر اعتراف به نوعی دیگر تهدید کرده و برای رسیدن به مقصدش حتی متمسک به وصل‌کردن جریان الکتریکی و یا برقی به این نوجوانان شده است. هم‌چنین 16 نوجوان جدید در مناطق تاشکند، آندیجان، حوقان، کرشی و سمرقند دستگیر و به تاشکند آورده شده و به اتهاماتی مرتبط به استفاده از خشونت و ترور مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته اند!

اتهام تروریسم و استفاده از خشونت علیه شباب حزب‌التحریر به وضوح افترا و دروغ است؛ زیرا حزب‌التحریر و شباب آن نه خشونت می‌کنند و نه هم ترور و از زمان تأسیسش در سال ۱۹۵۳م تاکنون هیچ گونه سابقه‌ای مبنی بر خشونت و ترور ندارد. شباب حزب‌التحریر این کار را به خاطر ترس از رژیم‌ها یا تلاش برای همرای با رژیم‌های سرکوب‌گر انجام نمی‌دهند، بلکه به خاطر عبودیت و بندگی به الله سبحانه وتعالی وطریقه از سرگیری زندگی اسلامی انجام می‌‌دهند؛ روش فکری‌سیاسی که منهج پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم بوده است.

بنابراین، هیچ یک از رژیم‌های سرکوب‌گر و پولیسی در سرزمین‌های اسلامی و حتی در غرب، علی‌رغم تلاش‌های مکررشان نتوانسته‌اند اتهام تروریسم یا خشونت علیه حزب‌التحریر و شباب آن را اثبات کنند. اما این بغض و نفرتی است که از دل‌های حکام جنایت‌کار سرچشمه گرفته و آن‌ها را وادار به تکذیب چشمان و گوش‌های شان می‌کند تا به دنبال انتقام از پروژه و برنامۀ آیندۀ اسلام؛ خلافت بر منهج نبوت شوند.

بنابراین، حکام مسلمانان به دستور اربابان شان یعنی رهبران جنایت‌کار و استعمارگر آمریکا، بریتانیا، روسیه، فرانسه و آلمان با پروژه و برنامۀ اسلام مبارزه می‌کنند و قوانین و اصول تحریف شدۀ شان را که در جهان برایش بازاریابی می‌کنند(آزادی‌ها، دموکراسی، حقوق بشر)؛ هنگامی‌که موضوع به شباب حزب‌التحریر می‌رسد نادیده گرفته و زیر پا می‌کنند.

بازگشت میرضیایف به سیاست‌های سرکوب، بازداشت و شکنجه به روش کریموف، نشان از اجرای خواسته‌ها و سیاست‌های رهبران استعماری روسیه و آمریکاست و این‌که حکام ما، همان‌طور که همیشه بوده‌اند قدرت تصمیم‌گیری نداشته و هیچ چیزی در اختیار نداشته و از استعمارگر پیروی کرده و مزدوریش را می‌کنند.

ما در حزب التحریر، نظام میرضیایف را هشدار می‌دهیم که از بازگشت به سیاست‌های وحشی‌گرانه و سرکوبی کریموف علیه اسلام و دعوت‌گرانش دست‌بردار شود؛ زیرا این مسیر جنایت‌کاران بوده که هیچ نفعی برای شان نخواهد رساند؛ جز این‌که خشم مردم را برای شان جلب کرده و به نابودی شان سرعت می‌بخشد.

لذا امت اسلامی هر لحظه در حال نزدیک شدن به روزی است که در آن از زیر یوغ استعمار آزاد گشته و به شریعت پروردگارش بر می‌گردد و آن را دستور و قانون زندگی خود قرار می‌دهد. امروزه امت اسلامی از هر زمان دیگری برای دستیابی به اهداف و آرزوهایی خود نزدیک‌تر است. میرضیایف باید فوراً شباب ما را آزاد و از تعقیب دعوت‌گران و مخالفت با اسلام منصرف شود و از سلفش، عبرت بگیرد!

بنابر این، عاقبت و سرانجام نیک از برای متقیان است، هرچند که همۀ ملت کفر جمع شوند. الله سبحانه وتعالی معین و نصرت‌دهندۀ دین خود است، گرچه این نصرت دیر آید.

‏‏﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ‏[مجادله: 21]

ترجمه: ‏الله چنين مقدر كرده است كه من و پيامبرانم قطعاً پيروز می‌گرديم. بی‌گمان الله نيرومند چيره است.

برگرفته از شماره503جریده الرایه

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

جمعه، 29 ذوالحجه 1445ه.ق. مطابق به 5 / 7/ 2023م.

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

آیا می‌خواهید با اطاعت از این حکام؛ الله سبحانه وتعالی را به خشم آوریم؟!

(ترجمه)

خبر:

واعظ کویتی سالم الطویل می‌گوید: «در مورد اطاعت از ولی الأمر نیاز به صحبت بیشتر است.»  (منبع: یوتیوب)

تبصره:

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از الله (با پیروی از قرآن) و از پیامبر (الله محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید؛ چرا که الله قرآن را نازل، و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

ای شیخ!  اولاً به خاطر خودت از الله بترس و ثانیاً به خاطر مسلمانان، که الله سبحانه وتعالی از تو درباره میراثی‌که از رسول الله صلی الله علیه وسلم به ارث برده‌ای می‌پرسند. هیچ دانای واقعی نیست که نداند این اولیای امور اولیای اموری نیستند که اطاعت از آن‌ها واجب باشد؛ پس آیه می‌گوید: ﴿وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾  یعنی از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند)، اگر می‌خواهید تحت کلمه منکم صد خط بکشید، ولی از این حکامی‌که از ما طلب اطاعت می‌کنید از ما نیستند، نه ما از آن‌ها هستیم، نه آن‌ها ما را دوست دارند و نه ما آن‌ها را دوست داریم و آن‌ها را نفرین می‌کنیم؛ زیرا آن‌ها از الله و شریعت او دور هستند. لذا شرط در اطاعت از ولی الأمر تنها تطبیق شریعت الله سبحانه وتعالی بر رعیت است؛ اما اطاعت از این رویبضات بر گردن ما نیست و این‌ها اسلام را تطبیق نمی‌کنند. برعکس آن‌ها گناه و معصیت را به ما نزدیک می‌سازند، چون آن‌ها ولی الأمر و حکام گماشته شده کفار هستند. بناءً از چگونه اطاعتی صحبت می‌کنید؟

به این آیه نگاه کنید:

﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که الله قرآن را نازل و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید، این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

بلی، نظر به این دلایل است که باعث شده ما از آن‌ها اطاعت نکنیم و آن‌ها را بازخواست کنیم و حتا خواستار برکناری آن‌ها و بیعت با خلیفه‌ای باشیم که بر اساس شریعت الله حکم می‌کند. ما این موضوع را به الله و رسولش بازگردانده‌ایم.

ما به این درک رسیده‌ایم که این حکام ترسی از الله  سبحانه وتعالی ندارند و تطبیق دین الله در حکومت‌داری‌شان جای نیست؛ پس می‌خواهید که با اطاعت از این حکام، الله سبحانه وتعالی بر ما خشم بگیرد؟

نویسنده: سوزان المجرات

مترجم: پارسا امیدی

4  جولای 2024

ادامه مطلب...

استغفار امت بابت گناهی‌که بخاطر سکوت در برابر حاکمان خود مرتکب شده

(ترجمه)

از انس بن مالک رضی‌الله عنه روایت است که از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که می‌فرمودند:

«قال اللَّه تعالى: يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَا دَعوْتَني وَرَجوْتَني غَفَرْتُ لَكَ عَلى ما كَانَ مِنكَ ولا أُبَالِي، يا ابنَ آدم، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُكَ عَنَانَ السماء، ثم اسْتَغْفَرْتَني غَفَرتُ لَك، يَا ابْنَ آدَم، لَو أَتَيْتَني بِقُرابٍ الأَرْضِ خطايا، ثُمَّ لَقِيْتَني لا تُشْرِكُ بِي شَيْئًا، لأَتَيْتُكَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً». (رواه الترمذي)

ترجمه: الله متعال می فرمايد: ای فرزند آدم! تا وقتی‌که مرا بخوانی و به من اميدوار باشی، همۀ گناهانی را که از تو صادر شده، می‌بخشم و (به گناهانت) اهميت نمی‌دهم. ای فرزند آدم! اگر گناهانت به اندازه‌ای بزرگ و زياد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می بخشم و (به گناهانت) توجه نمی کنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بيايی و با من ملاقات کنی که به پُریِ زمين گناه کرده‌ای، ولی هيچ چيز و هيچ کس را شريکم نکرده باشی، من با همين اندازه مغفرت و آمرزش نزدت خواهم آمد.

این حدیث شریف از امیدبخش‌ترین احادیثی است که در سنت پیامبر گرامی صلی‌الله علیه وسلم آمده است. در آن دعوت به خوش‌بینی و مغفرت فراوان از جانب الله متعال وجود دارد. پس گناهکاران از کثرت خطاها و گناهان خود ناامید نشوند و از طلب بهشت و نجات از آتش جهنم باز نمانند. رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«حولها ندندن، أي حول سؤال الجنة والنجاة من النار، فمن كثرت ذنوبه وغفل عنها حتى فاقت العدد والإحصاء فعليه بالاستغفار»

ترجمه: دربارهٔ آن زمزمه می‌کنیم، یعنی دربارهٔ خواهش بهشت و نجات از آتش جهنم. پس کسی‌که گناهانش بسیار شده و از آن‌ها غفلت کرده تا حدی‌که تعداد گناهانش از حساب و شمار فراتر رفته باشد، باید به استغفار بپردازد.

هم‌چنین حضرت عایشه رضی‌الله عنها از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«طوبى لمن وجد في صحيفته استغفارا كثيرا»

ترجمه: خوشا به حال كسى‌كه در نامۀ اعمالش، استغفار بسيار وجود داشته باشد.

بزرگ‌ترین گناهان و معاصی در این روزها چیست؟! چقدر مردم به استغفار و طلب رضای الله متعال نیاز دارند؟! در جوامع مسلمانان امروزی در هر ساعت و در هر دقیقه چقدر اعمال منکر و ناشایست انجام می‌شود؟! بر مسلمانان و بر این امتی که گرفتار حکام فاسد و علمای درباری شده‌اند روزی نمی‌گذرد مگر این‌که مسلمانان در خیابان‌ها و بازارها، در زندگی عمومی و خصوصی، در بانک‌های ربوی و نهادهای دولتی، در ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و مؤسسات و در هر مکان مرتکب حرام می‌شود.

همه منکراتی‌که امت اسلام گرفتار آن شده از یک موضوع اساسی نشأت گرفته و آن عدم وجود حاکم مسئولیت‌پذیری است که امت را بر اساس کتاب و سنت رهبری کند. بنابراین موجودیت تمام منکرات مرتبط به موجودیت منکر بزرگ است و آن وجود حکامی است که بر اساس کفر و قوانین آن حکم می‌راند. این اتفاق پس از سقوط دولت خلافت به وقوع پیوست؛ دولتی‌که مسلمانان حدود چهارده قرن در زیر سایه آن زندگی کردند و بر اساس قرآن و سنت پاک رسول الله صلی الله علیه وسلم برآنان حکم می‌شد. امروز بر امت اسلامی واجب است که تعالی خود را بازیابد و بابت گناه سکوت در برابر حاکمانش در نزد پروردگار خویش استغفار کند و با کار و تلاش همراه با کسانی‌که مخلصانه برای بازگرداندن دین به عنوان دولت فعالیت می‌کنند به استغفار خود مفهوم ببخشد.

پروردگار! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت نورانی گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

برادری اسلامی

(ترجمه)

أبوهریره رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت مى‌كند كه ایشان فرمودند:

«لاَ تَحَاسَدُوا وَلاَ تَنَاجَشُوا وَلاَ تَبَاغَضُوا وَلاَ تَدَابَرُوا وَلاَ يَبِعْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَيْعِ بَعْضٍ وَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لاَ يَظْلِمُهُ وَلاَ يَخْذُلُهُ وَلاَ يَحْقِرُهُ التَّقْوَى هَاهُنَا وَيُشِيرُ إِلَى صَدْرِهِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنْ الشَّرِّ أَنْ يَحْقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ دَمُهُ وَمَالُهُ وَعِرْضُهُ». (رواه المسلم)

ترجمه: شما مسلمانان به یكدیگر حسادت نورزید، به زیان یكدیگر سازش نكنید، به یكدیگر بغض و كینه نورزید و به همدیگر پشت نكنید و هیچ یک از شما روی معامله دیگری، معامله نکند، بندگان الله و برادران همدیگر باشید. مسلمان برادر مسلمان است، به برادر خود ستم نمى‌كند، دست از یاری و كمک او نمى‌كشد، او را تكذیب نمى‌كند، او را خوار و ذلیل نمى‌شمارد، این تقوا و پرهیزكاری است و ایشان سه بار به سینه‌شان اشاره نمودند و گفتند: برای انسان همین كافی است كه برادر مسلمان خویش را تحقیر کند و او را كوچک شمارد، خون، مال، شرف و ناموس هر مسلمان بر مسلمان دیگر حرام است.

این حدیث و احادیث فراوان دیگر به امور مختلفی می‌پردازد که روابط عمومی بین مسلمانان را تنظیم می‌کند، اموری مانند حسادت نورزیدن و عدم ایجاد اسبابی که منجر به حسادت و دشمنی بین برادران مسلمان شود. حسادت به معنای آرزوی  زوال نعمت از برادر مسلمان است.  بنابراین، روابط مسلمانان باید بر مبنای محبت، هم‌دردی در لحظات شادی و غم باشد و مسلمان باید برای برادر مسلمان خود چیزی را بپسندد که برای خود می‌پسندد. هم‌چنین این حدیث برخی از معاملات تجاری بین مسلمانان را نیز تنظیم می‌کند، مانند منع کردن مسلمان از معامله کردن بر معامله دیگران.

یکی از مهم‌ترین مواردی‌که در این حدیث شریف به آن اشاره شده تأکید به برادری در دین اسلام است؛ زیرا این رابطه بهترین نوع روابط انسانی است که اساس آن اشتراک در عقاید، افکار و اصول می‌باشد.

از مقتضیات برادری اینست که هیچ‌کس نباید به برادر مسلمانش ستم کند، هم‌چنین نباید کاری انجام دهد یا سخنی بگوید که حق برادر مسلمانش زیر پا شده یا به آن تجاوز شود. در موقعیتی که برادر مسلمانش نیاز به یاری دارد، نباید از یاری کردن وی دست بکشد، بلکه باید او را در حق یاری نموده و از ارتکاب حرام بازدارد و در نهایت نباید در بین مسلمانان تبعیض، تفرقه و تحقیر کردن دیگران وجود داشته باشد. عدم پایبندی به این حقوق در بین برادران مسلمان، مخالف اصولی است که این رابطه ایمانی و این برادری را تنظیم می‌کند.

حدیث شریف این رابطه را به چیزی ارتباط داده که باعث ایجاد و شکل‌گیری آن می‌شود و آن عبارت است از  تقوا و ترس از الله سبحانه وتعالی و تلاش برای خشنودی او، اشتیاق به کسب رضایت الله سبحانه وتعالی و اجتناب از حسادت که این رابطه را نابود می‌کند.

در پایان حدیث، رسول الله صلی‌الله علیه وسلم به حرمت دست‌درازی یا تجاوز به مهم‌ترین دارایی‌های مردم یعنی خون، مال و ناموس اشاره کردند؛ مگر در مواردی که شرع اجازه داده باشد. بنابراین قتل یک مسلمان بدون دلیل شرعی حرام است و قصب مال متعلق به برادر مسلمان به زور و بدون دلیل شرعی حرام است. اما آبرو خط سرخی است که الله سبحانه وتعالی برای دفاع از آن یا مردن در راه حفظ آن، پاداش بزرگی تعیین کرده است. بنابراین چگونه ممکن است که برادر به آبروی برادرش دست‌درازی کند؟ این یک گناه کبیره است که شرع از آن منع کرده است.

لذا بر ما مسلمانان که به دنبال خشنودی الله متعال هستیم، لازم ست که در حفظ اموری که این حدیث به آن اشاره نموده است کوشا باشیم و آن را بر اساس موازین شرعی حفظ نمائیم.

بنابراین، باید سعی کنیم تا معنی و هدف شریعت در تنظیم دقیق روابط انسانی به خصوص برادری اسلامی را درک کنیم تا جامعه‌ای کامل، بی‌نقص و با زیرساخت درست داشته باشیم؛ زیرا جامعه تنها در صورتی به یک‌دستی و انسجام می‌رسد که به احکام شرعی منضبط باشد،؛ چون شریعت اسلام یگانه نظامی است که می‌تواند مردم را برای رسیدن به خوشبختی دنیایی و دستیابی به رضایت الله سبحانه وتعالی و بهشت جاویدان ارتقا دهد.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

قدرت و توانایی برای تطبیق احکام

(ترجمه)

ابوهریره رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«ذَرُونِي مَا تَرَكْتُكُمْ؛ فَإنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِيَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِأَمْرٍ فَخُذُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَمَا نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (سنن ابن ماجه)

ترجمه: تا زمانی‌که رهای‌تان می‌کنم (دستوری نمی‌دهم) رهایم کنید؛ زیرا امت‌های گذشته به خاطر سوال‌های‌شان و مخالفت با پیامبران هلاک شدند. لذا هر گاه شما را به چیزی دستور دادم آن را در حد توان خود بگیرید و اجرا کنید و از آنچه شما را باز داشتم اجتناب ورزید.

در این حدیث شریف هدایات فراوانی نهفته است. اگر انسان به حال خود گذاشته شود به دنبال آسانی می‌گردد؛ زیرا انسان تنبل است و به تلاش و مجاهده رغبت ندارد. با این حال ما کسانی را می‌بینیم که برای انجام کار خیر تلاش می‌کنند و با کسانی‌که به آسان‌گیری علاقه داشته و سختی را دوست ندارند، مقابله می‌کنند. صحابه رضوان الله علیهم در راه شناخت احکام الله متعال سعی و تلاش می کردند تا گرفتار حرام نشوند.

برخی مسلمانان به گمان این‌که برای‌شان آسانی حاصل خواهد شد، به وفور سؤالات می‌پرسند. در گذشته نیز اتفاق افتاده که برخی از مردم برای شانه خالی کردن از فرامین الله سبحانه وتعالی، سوالات بسیاری می‌پرسیدند. چنانچه داستان گاو بنی اسرائیل (بقره) و شتر صالح علیه السلام که در قرآن کریم آمده، برای اذهان آشنا است.

آری، رسول گرامی صلی الله علیه وسلم مسلمانان را از کثرت سوال درباره مسائلی که شریعت بیان نموده است منع فرموده؛ زیرا در گذشته هنگامی‌که پیامبران به سوی قوم خود فرستاده می‌شدند، مردم‌شان بیش از حد سوال می‌پرسیدند، این امر به دلیل عدم پذیرش حکم و میل به گناه بود تا این‌که عذاب بر آنان نازل می‌شد. دین اسلام به صورت کامل آمده است، هیچ نقصی در آن وجود ندارد و چیزی‌که شریعت به آن نپرداخته است، حلال می‌‌باشد.

نکته دیگری‌که در این حدیث شریف توجه را به خود جلب می‌کند، این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم است که الله متعال مسلمانان را به چیزی‌که توان انجام آن را ندارند، مکلف نساخته است. لذا هرکس به اندازهٔ توانش مکلف بوده و الله سبحانه وتعالی هر مسلمان را بر اساس توانایی و قدرتش محاسبه خواهد کرد. او سبحانه وتعالی از این امر آگاه است و از احوال بندگان خویش نیز آگاه است و هر انسان بر نفس خودش گواه می‌باشد. اما تحریم و ممنوعیت از یک عمل، درخواست امتناع و خودداری از آن عمل است و هر فردی قادر است از حرام دوری کند و برای شخصی‌که مرتکب عمل حرام شده هیچ عذری وجود ندارد.

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که ما را در اجرای دستوراتش یاری فرماید، امور را بر ما آسان سازد و ما را از حرام دور گرداند؛ زیرا در آن‌ هیچ عذری نداریم که در محضر الله متعال استدلال کنیم! از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که امورمان را آن‌طور که راضی است و دوست دارد آسان گرداند و  هرچه زودتر کسی را بیاورد که ما را در برپایی احکام الهی در این دنیا یاری کند.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

چه کسی جلو جنایات رژیم غاصب یهودی را خواهد گرفت؟!

(ترجمه)

خبر:

رژیم یهودی تهدید می‌کند که فرودگاه بیروت را بمباران و لبنان را همانطوری که غزه را ویران کرد، ویران می‌کند و ترورها را در لبنان افزایش می‌دهد.

تبصره:

بداخلاقی رژیم یهودی  در غزه و نابودی آن و مردمش با رضایت و حمایت غرب به ویژه امریکا و سازمان ملل که به اظهارات توخالی بسنده می‌کنند، صورت گرفت. این کار جسارت رژیم یهودی را به کشتارها و نسل کشی‌ها بیشتر ساخته است؛ چه در کرانه باختری و بیت المقدس و چه در لبنان.  روزنامه تلگراف انگلیسی گزارش داد که فرودگاه بیروت انبار اسلحه برای حزب ایران لبنان است؛ گویی که یهودیان را به بمباران فرودگاه تشویق می‌کنند. در زمانی‌که رژیم غاصب هر روز  رهبران حزب ایران یا گروه‌های  اسلامی از قبیل جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی را ترور می‌کند و مسئولان این رژیم غاصب تهدید به نابودی لبنان می‌کنند که غزه را ویران کردند و هواپیماهایش در آسمان لبنان گشت و گذار دارند، جنوب و  منطقه بقاع را بمباران می‌کنند. در برابر جنایات رژیم غاصب و غرب ، اسلحه،  پول و سربازی که می‌فرستد، تعجب می‌کنیم.

چرا دستگاه‌های امنیتی هنوز ماموران یهودی را شناسایی و دستگیر نکرده‌اند؟ توجه داشته باشید که بمب‌گذاری و ترور روزانه توسط این عوامل مزدور انجام می‌شود.  با وجود این‌که شاهد رقابت فعال این سازمان‌ها در تعقیب مردم مظلوم و آواره شام و تعقیب اسلام‌گرایان به بهانه تروریزم هستیم.

زمانی‌که لبنان تهدید می‌شود، حکومت و ارتش آن کجاست؟  آیا ارتش لبنان کار را به ایران و حزبش سپرده؟ اگر حکومت در مورد رویاروی با رژیم یهودی جدی است، پس اجازه  داوطلب شدن را برای مبارزه با یهودیان از همه ساکنان لبنان باز کند.

ای مردم لبنان! رژیم یهودی رژیم غاصبی است و امکان همزیستی با آن در این حد وجود ندارد و تنها راه‌حل ریشه‌کن کردن و هم‌چنان مقابله نظامی با آن است و واقعیت گواهی می‌دهد که یهودیان برای مسلمانان دشمن هستند. حتا برای کسانی‌که در کنار آن‌ها ایستاده‌اند؛ پس بنگرید که چگونه با حکومت عباس که به یهودیان کمک می‌کند برخورد دارد و چگونه به دنبال پایان دادن به اقتدار او هستند!

به الله سوگند، به الله سوگند، اگر غرب از آن‌ها حمایت و مساعدت نمی‌کرد، به طواغیت مسلمان کمک نمی‌کرد، مرزهای موجود آن‌ها را حفظ نمی‌کرد و لشکریان مسلمانان را از جهاد آن‌ها باز نمی‌داشت، جرأت نمی‌کردند در مقابل ما بایستند و تنها با ما بجنگند.

ای مردم لبنان! این رژیم از حمله به شما دست برنمی‌دارد و لبنان و اکثر سرزمین‌های شام و حتا مصر و حجاز را حق خود می‌داند.  آیا سکوت در مقابل آن جواز دارد؟ آیا اجازه می‌دهید نهادهای امنیتی بر آن‌ها چشم ببندند؟  آیا به صهیونیست‌های عرب، چه رسانه‌ها و چه روحانیون اجازه تبلیغ آن‌ها را می‌دهید؟!

حقيقت نيز گواهی بر بزدلی و ضعف آن‌ها می‌دهد. همانا الله سبحانه وتعالی در مورد آن‌ها به ما گفته است، از جمله اين‌كه الله متعال فرموده :

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ﴾ [حشر: 14]

ترجمه: یهودیان هرگز با شما به صورت دسته‌جمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمیجنگند. عداوت و دشمنی در میان خودشان شدّت دارد.

و هم‌چنان  الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُواْ إِلاَّ بِحَبْلٍ مِّنَ اللهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاؤُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ﴾. [آل‌عمران: 112]

ترجمه: (آنان هرکجا یافته شوند) مُهر) خواری بر ایشان خورده است؛ مگر (این که از روش ناپسند خود دست بردارند و در اعمال خویش تجدیدنظر کنند و) با پیمان الله( یعنی رعایت قوانین شریعت) و پیمان مردم (یعنی رعایت مقرّرات همزیستی مسالمتآمیز، خویشتن را از اذیّت و آزار در امان دارند و از مساوات حقوقی و قضائی برخوردار گردند) و آنان شایستهی خشم الله شدهاند و(مُهر) بیچارگی بر ایشان خورده است.(

ما معتقد هستیم که پایان یهودیان نزدیک است و شاید امت بیدار شود و محدودیت‌هایی را که مانع از مبارزه با آن‌ها و از بین بردن آن‌ها می‌شود بشکنانند. به زودی آن را خواهیم دید و راست گفت رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«تُقاتِلُكُمُ اليَهُودُ فَتُسَلَّطُونَ عليهم، ثُمَّ يقولُ الحَجَرُ: يا مُسْلِمُ، هذا يَهُودِيٌّ ورائِي، فاقْتُلْهُ»

ترجمه: با یهودیان میجنگید و  بر آنان مسلط می شوید، سپس سنگ میگوید: ای مسلمان، این یهودی پشت سر من است، پس او را بکشید.

نویسنده: الشيخ د. محمد إبراهيم

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه