پنجشنبه, ۰۸ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
بسم الله الرحمن الرحيم

اشتراک در انتخابات ديموکراتيک حرام قطعى است

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

]وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [

خطاب عام

اشتراک در انتخابات ديموکراتيک حرام قطعى است

مردم مسلمان و احزاب سياسى افغانستان

السلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.

حزب التحرير افغانستان خطاب عامى را براى مردم مسلمان و ارگان هاى سياسى اين سرزمين ايراد ميکند، که تطبيق شريعت اسلامى از طريق سهيم شدن در نظام ديموکراتيک ممکن نيست. طوريکه نظام فعلى افغانستان نظام دموکراتيک رياستي است و خود را متعهد به تطبيق اساسات ديموکراسى ميداند، که قانون اساسى کشور مبين اين موضوع است. همچنان نتايجى که از تطبيق نظام حاکم در افغانستان شاهد آن بوديد، بغير از کشتار مردم بى گناه، ترويج فحشا و بى بندبارى، زمينه سازى براى معاملات ربوى و ايجاد اقشار سرمايه دار غير مسوول و واجب الاحترام، فقر و ... چيزى ديگرى نبوده، و تجربه هاى که حرکات اسلامى در سرزمين هاى اسلامى حاصل کرده اند، شاهد اين حقيقت است. على الرغم اين اشتراک در انتخابات ديموکراتيک، به نظام ديموکراسى در سرزمين هاى اسلامى مشروعيت داده و به مشکلات سياسى، اقتصادى و ... امت افزوده است.

مقام رياست جمهورى یک مقام غاصب حقوق مسلمانان، خاين ارزشهاى مادى و معنوى، و دست سهیم در قتل وکشتار مسلمانان بیگناهیست که همه روزه توسط بمباردمان نیروهای خارجی بیرحمانه به قتل میرسند. اين تنها افغانستان نيست بلکه دستان رؤساى سایر بلاد اسلامی نیز مانند فلسطین،کشمير، وزيرستان، عراق، سودان، چيچينيا و غیره در ريختن خون تمام مسلمانان شهيد، اتلاف حقوق هزاران مسلمان بيوه، يتيم و بى خانه، آغشته است.

 دیموکراسی کمیت را مدنظر دارد واسلام به کیفیت می اندیشد، اسلام اهل تقوا را براى ادای مسوولیت میگمارد و دیموکراسی صاحبان پول ونیرنگ را بر اریکۀ قدرت مینشاند. پس بترسید از عذاب خداوند I و در تطبیق نظام غیر اسلامی سهم نگيرید.

نظام هاى ديموکراتيک بر دو قاعده اساسى استوار است: نخست، حاکميت از مردم است، يعنى مردم حق وضع قوانينى را دارند که دولت توسط آن امور مردم را سرپرستى مى نمايد و دوم، مردم مصدر قدرت است که مردم حق انتخاب ريس دولت، مراقبت و محاسبه با حکام را دارند، از آنجاييکه اشتراک همه مردم در وضع قوانين به استثناى انتخاب رييس دولت که مستقيما توسط مردم تعين ميشود، ممکن نيست، بناء مردم براى حفظ اين سلطه و تقنين، وکلا‌ء را به مجلس پارلمان انتخاب مى نمايند و آنرا بنام قوه مقننه ياد مى کنند که وکلاء از تنفيذ قوانين خود ساخته نظارت و با حکام محاسبه مى نمايند. در حاليکه الله I تقنين را از آن خود و رسولش گردانيده، درين راستا مى فرمايد: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُبِينًا ٣٦ الاحزاب. (و نيست هيچ نوع اختيارى براى مومن و مومنه اى که وقتى الله I و رسولش r در مورد امرى فيصله نمايند، ازان سرپيچى کند، و کسى که سرپيچى کرد، هرآينه به گمراهى آشکار گمراه گرديد.)  اين نظام جديد در واقعيت نظامى است که از فرهنگ و مفاهيم زندگى غرب گرفته شده و به عقيده جدايى دين از سياست بنا‌ء شده است. و نشر اين نظام ظاهرا و عملا چيزى بغير از نشر و توسعه فرهنگ و عقيده غرب نيست، که به استعمار ساير ملل اقدام نموده و افغانستان هم جزء آن ميباشد.

اما نظامى حکومتى که بر امت مسلمه واجب است، ايمان را بر اساس عقيده اسلامى و عمل را به مقتضى آن بالاى مردم فرض مى نمايد و اين اساس کاملا متناقض با اساس ديموکراسى است. زيرا قاعده مهمى که نظام حکومتى اسلام بران بنا‌ء شده، سيادت و حاکميت را از آن شرع ميداند، برخلاف ديموکراسى که به عقيده جدايى دين از زندگى معتقد است.  و دلايل قطعى برين قاعده آيات متعدد قرآن شريف است، مانند: (إن الحكم إلا لله)، (يعنى حق تشريع و تقنين بغير از الله I از کسى ديگرى نيست.) و حکم درين مورد به معنى تشريع و تقنين است، يعنى امر، نهى و اباحت. و يا اين قول پروردگار I: وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ ٤٩ المائده. (حکم کن در ميان شان به آنچه فرو آورده است خدا و پيروى مکن از خواهشات شان و هوشدار که از بعض ما انزل الله شما را نگذراند.) همچنان مى فرمايد: وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـذَا حَلاَلٌ وَهَـذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ ١١٦ النحل. ( به خاطر دروغگويي زبانهاى تان، نگوييد که اين حلال است و اين حرام، ازين رو ميخواهيد به الله I افترا کنيد، هرآينه کسانيکه بر الله I افترا مى نمايند موفق نمى شوند.)  و بسا آيه هاى ديگر.

بناء در نظام اسلام مجلسى که به نيابت از مردم براى تشريع و تقنين ايجاد شود وجود ندارد، زيرا در دولت اسلامى سيادت و حاکميت از آن شريعت اسلامى است و رييس دولت (خليفه) صلاحيت دارد تا احکام شرعى را براى سرپرستى امور مردم تبنى نمايد.

اين بدين معنى نيست که انتخابات در نظام اسلامى وجود ندارد، انتخابات وسيله عملى است براى تعين شخصى که مسلمين با وى بيعت نمايد. همچنان وسيله انتخاب وکلايى است که به نيابت از امت براى مشاورت، مراقبت و محاسبه (امر بالمعروف و نهى عن المنکر) با دولت و پيگيرى شکايت هاى امت به مجلس امت ( اهل الحل و العقد) و تعين تعداد کانديدان براى رياست دولت را به عهده دارد.

پس فرق اساسى ميان انتخابات اسلامى و ديموکراتيک اينست که در ديموکراسى تشريع، تقنين و انتخاب رييس جمهور به اکثريت آراء صورت مى گيرد که اين عمل را الله I حرام نموده است، اما در انتخابات اسلامى امت ميتواند تنها براى تعين تعداد کانديدان رياست دولت جهت بيعت نمودن مسلمين با وى براى سرپرستى امور مردم طبق اسلام و نيابت وکلاء براى مجلس امت انتخابات را براه بيندازد، تا به اساس احکام اسلام با امراء محاسبه و از آنان مراقبت نمايند.

اى اهل سرزمين رباط!

ديموکراسى حکومت آراى اکثريت است، ما شاهد آن هستيم که پارلمانها به تحريم بسا امورى اقدام نموده اند که خداوند آن را بالاى مسلمانان فرض گردانيده است، مانند پارلمان ترکيه که حجاب را ميخواهد منع قرار دهد، پارلمان افغانستان هم مشروعيت حضور نيروهاى خارجى را موضوع بحث خويش قرار داده است، نمونه زنده ديگرى تصويب قانون احوال شخصيه اهل تشيع در پارلمان افغانستان است که عکس العمل هاى قدرت هاى کفرى را برانگيخته و نقطه فشار و استفاده هاى سياسى خويش قرار داده اند، که بالاخره دولت افغانستان را درين مورد به غور وبرسى مجدد مجبور کرد، در حاليکه الله I حضور کفار و سلطه نظامى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى آنان را بالاى مسلمانان حرام گردانيده است. الله I مى فرمايد: وَلَن يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ١٤١ النساء. (خداوند هرگز کدام راه سلطه و غلبۀ کفار را بر مومنان نمى دهد.) همچنان پارلمانها در سرزمين هاى اسلامى بسا امورى حرام را حلال نموده اند، مانند نوشيدن شراب، اجازه فعاليت به بانک هاى سودى که حرام بوده اما پارلمانهاى ديموکراتيک آن را جواز داده اند، پس اسلام ديموکراتيک (اسلاموکراسى) اصطلاحى است که دشمنان الله I ورسولش r به آن نام نهاده اند.

اى وارثين صلاح الدين ايوبى و طارق ابن زياد!

مردم افغانستان مردم مسلمان بوده و در طول تاريخ ايثار فوق العاده را در راه اسلام از خود نشان داده و نيروهاى جهانى را بارها شکست داده اند. نظام حکومت در اسلام خلافت است خداوند Y اقامه خلافت اسلامى را بالاى مسلمانان واجب گردانيده است، تا عقيده اسلامى را حفاظت، احکام شرعى را تطبيق و دعوت اسلام را به ساير جهان حمل نمايد و بشريت را از بد بختى ها و ظلم کفار آزاد و در رحمت و عدل مسلمانان داخل نمايد. خلافت اسلامى آن دولتى است که سرزمين هاى تقسيم شده امت مسلمه را تحت قيادت يک خليفه، مجددا وحدت خواهد بخشيد. خلافت اسلامى مرزهاى کاذب ترسيم شده استعمارگران غربى ميان امت مسلمه را از بيخ و بن برخواهد کند، و امور مسلمين را به بهترين وجه سروسامان خواهد بخشيد.

اى مردم مسلمان وشهيد پرور افغانستان!

نظام هاى ديموکراتيک در تمام سرزمين هاى اسلامى قوى ترين مانع در قبال تطبيق شريعت اسلامى توسط دولت اسلامى (خلافت) ميباشد، زيرا اين نظام ها با نظام اسلام در تناقض کامل قرار دارند. اگر درين انتخابات شرکت نماييد، کدام مشکل امت را حل نمى کنيد، بلکه مصيبت هاى امت مسلمه را در افغانستان ازين هم زياد تر خواهد شد و اشتراک درين انتخابات حرام قطعى است. به همين منظور حزب التحرير شما را از راى دهى در انتخابات نصيحت ميکند، تا مرتکب اين گناه کبيره و عمل حرام نشويد. حکام غرب ظاهراً حق راى دادن را به شما ميدهند ولى صلاحيت انتخاب حاکم از دولت اول استعمارگر کافر است.

ديموکراسى فقط وسیله برای استعمار و استثمار ملت هاست، نه طریقه تطبیق شریعت اسلامی، اشتراک در انتخابات و نظام ديموکراسى تنازل تدريجى از اسلام است و تنازل در بعضى از بخشهاى اسلام (تطبيق جزئى اسلام) حرام قطعى است. الله I درين مورد مى فرمايد: أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ البقرة: ٨٥.( آيا شما به برخى از كتاب ايمان مى آوريد و به برخى ديگر كفر ميورزيد، پس نيست جزاى آنهاييكه اين نوع عمل مى كنند، چيزى ديگرى بغير از پريشانى و ذلت در زنده گى دنيا و در روز قيامت هم آنان به سخت ترين عذاب برگردانده ميشوند و الله Y از اعماليكه انجام ميدهيد غافل نيست.) هرچند در نظام ديموکراسى مفاهيم شيرين لفظى، مانند حقوق بشر، جامعه مدنى، عدالت اجتماعى و غيره به شما تبليغ ميشود، درحاليکه همين مفاهيم سبب بدبختى امت اسلامى شده است و غرب توسط همين مفاهيم حاکميت خويش را بر امت اسلامى تحکيم مى بخشد.

حزب التحرير براى رستگارى شما و رضامندى الله I اين خطاب عام را ايراد ميکند، که خداى ناخواسته ديموکراسى هدف زنده گى تان در بدل اسلام نگردد، زيرا تبليغات غرب اذهان مسلمانان را فاسد و راکد ساخته و فهم دقيق از اسلام را در امت تضعيف نموده است و شما را به راه ضلالت سوق مى کند. الله I درين مورد مى فرمايد: يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ٨  الصف. (ميخواهند كه فرو نشانند نور خدا را به باد دهن هاى شان و الله I تمام مى سازد نور خويش را، اگر چه نا خوش شوند كافرا

اى مسلمانان!

حزب التحرير که براى اقامۀ خلافت راشده ثانى در اکثر سرزمين هاى اسلامى فعاليت مى نمايد، شما را دعوت مى کند که تمام انرژى تان را براى اقامه خلافت اسلامى متحد نموده و با تمام توان خویش به ادای این وجیبه بزرگ با جوانان این حزب همکار و همگام شوید. طريقه رسول الله r را که شامل مراحل تثقیف، عمل فکری، مبارزه سیاسی و نصرت اهل قوت است براى تحقق این هدف نقشه راه خويش قرار دهيد. به الله متعال Y عذر و زارى ميکنيم تا ما را به تاسيس و اقامه خلافت راشده به منهاج نبوت موفق سازد که به بشارت آن امام احمد به قول پیامبر r چنين روايت ميکند: ...ثم تکون خلافة على منهاج النبوة. رواه احمد. (خلافت به منهاج نبوت دوباره قائم خواهد شد).

در اخير از شما تقاضا ميکنيم که نصيحت ما را قبول نماييد و از آنانى باشيد که الله Y در مورد شان ميگويد: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ١٨ الزمر. يعنى، آنانيکه سخن را ميشنوند و احسنش را متابعت ميکنند.

]وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ[ يس: ١٧

(و بر ما بغير از رساندن پيام آشكار مسووليت ديگرى نيست).

حزب التحرير- افغانستان

Last modified onشنبه, 11 فوریه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه