
تاریخ هجری :14 جمادی الاول 1447
تاریخ میلادی : سه شنبه، 04 نوامبر 2025م
دفتر مطبوعاتی
توجیه احمقانۀ رئیس استخبارات استرالیا برای جنایات رژیم صهیونیستی!
(ترجمه)
دیروز مایک بِرگِس، رئیس کل دستگاه امنیت و اطلاعات استرالیا، در مؤسسۀ لووی سخنرانیای ایراد کرد که صرف برای تمدید پردهپوشی دولت استرالیا بر سر کینهورزی نسلکشیطلبان غاصب سرزمین مقدس فلسطین بود. سخنرانی او مجموعهای از اظهارات تکراری و مأخوذ از زبان دولت و طرفداران نسلکشی را دربر داشت. او از «تهدیدات به همبستگی اجتماعی»، «افزایش یهودستیزی» و «عادیسازی خشونت سیاسی» سخن گفت. حتی تا آنجا پیش رفت که از احتمال وقوع «ترورهای سیاسی که از خارج هدایت میشوند» در داخل استرالیا هشدار داد.
بِرگِس در تلاش نافرجامش برای وارونهسازی نقش مظلوم و جلاد، حزبالتحریر را مثال زد و آن را جزو گروههایی خواند که «از تنشها درباره غزه سوءاستفاده میکنند» و گفت: «در حالی که حزبالتحریر انگیزهای دینی دارد، رفتار تحریکآمیز، خطابه هجومی و استراتژی خبیث آن تا حد زیادی شبیه تاکتیکهای شبکه نئونازیهاست. محکوم کردن آن نسبت به (اسرائیل) و یهودیان توجه رسانهها را جلب میکند و در جذب نیرو مفید است؛ اما عمداً از دعوت به خشونت سیاسی مستقیم خودداری میکند. حزبالتحریر میخواهد حدود قانون را بدون شکستن آنها بیازماید و مانند نئونازیها، این رفتار را موجه نمیسازد. میترسم خطابه ضد (اسرائیل) آنها روایتهای گستردهتری از یهودستیزی را تغذیه و نرمال کند».
در این راستا، حزبالتحریر-استرالیا میخواهد نکات زیر را روشن سازد:
۱. ایراد این سخنرانی در مؤسسۀ لووی- که توسط صهیونیست تندروِ حامی نسلکشی، فرانک لووی، تأسیس شده است- دقیقاً روشن میسازد که دولت استرالیا هنگام سخن گفتن از «همبستگی اجتماعی» چه منظوری دارد. برگس در میان هواداران قاتلان کودکان و تجاوزگران اسیران قرار داشت؛ کسانی که معتقدند پروژه این است که شهرها را با خاک یکسان کنند و اگر کسی زنده ماند، او را تا مرگ با گرسنگی رها کنند. معنای همبستگی اجتماعی در لغتنامه آنها این است که به جنایتکاران اجازه داده شود به جنایاتشان ادامه دهند و از قربانیان خواسته شود که در سکوت بمیرند.
۲. استرالیا حامی همیشگی نسلکشی بوده است. نسلکشی از زمانیکه بریتانیا در سال 1788م این سرزمین را اشغال کرد امری پذیرفتهشده بود و همچنان پذیرفتهشده بود. وقتی که استرالیا اولین نسلکشی در فلسطین را در سال ۱۹۴۷ مشروع ساخت و از همانسو ادامهٔ نسلکشی از سال ۲۰۲۳م را نیز پذیرفته است. اگر تمام آن جنایات قانونی بودند، پس سخن برگس از «احترام به قانون»، نفرتانگیز است.
۳. بیست سال «جنگ علیه تروریسم» نشان داد غرب تا کجا حاضر است برود تا از تبعات جرایمش شانه خالی کند. به جای پذیرش مسئولیت، سرزمینهای را به طور کل ویران کردند و میلیونها انسان را بدون تفکیک کشتند و هر صدای مخالف را جرم انگاشتند، حتی اگر تنها به اعتراض صرف محدود بود. امروز همان سناریو دوباره برای تطهیر این موجود جنایتکار اجرا میشود، اما این بار جهان فریبخوردهٔ گذشته نیست.
۴. خشم جهانی علیه این رژیم غاصب امر جهانی است و مردمان همهٔ ادیان و اقوام در سراسر جهان آن را بیان طبیعی پاسخ به جنایات او میدانند. به همین دلیل، اتهام «یهودستیزی» تنها با بیاعتنایی و ملال پاسخ داده میشود.
۵. ادعای اینکه حزبالتحریر «از قضیۀ غزه سوءاستفاده میکند» اهانتی است به شعور مردم و به مسلمانان؛ گویی مسلمانان از داشتن تحلیل سیاسی مستقل ناتوان اند و فقط قربانیان سادهای هستند که بهراحتی فریب توطئهها را میخورند. این تحقیر بنیان سیاست پیدرپی دولتهای استرالیا در سرکوب جمعی مسلمانان را تشکیل میدهد.
۶. حملۀ برگس به حزبالتحریر صرف یک کمپاین تبلیغاتی برای ترساندن مسلمانان است. حزبالتحریر یکی از صداهای مستقل و ثابت در مخالفت با این رژیم جنایتکار است و دولتها و همپیمانان شان در پی خاموشکردن این صدا از طریق تهدیدهای قانونی سرکوبگر و پیگیریهای امنیتیاند.
۷. دعوت حزبالتحریر تنها برای رفع ظلم از اهل سرزمین مقدس فلسطین و آزادی آن از یهودیان غاصب نیست؛ بلکه دعوتی است برای رفع ظلم از همهٔ ستمدیدگان جهان، مسلمان و غیرمسلمان، که توسط رژیمهای سکولار به فلاکت کشانده شده و به ابزار تولید منافع سرمایهداران جشع تبدیل شدهاند. پروژه و یا طرح حزبالتحریر طرح تمدنی جایگزین برای سرمایهداری حریص است، نه نظامی که به نفع فیصدی کمی از سرمایهداران حکمرانی کند. از اینرو حزبالتحریر خواهان برپایی خلافت راشده بر منهج نبوت است که بهموجب آن نه تنها امنیت و عدل در سرزمینهای اسلامی برقرار خواهد شد، بلکه در سراسر جهان صلح و عدالت جاری میگردد. این همان فرمان خالق است که ما را به آن فرا میخواند و مایهٔ رضایت وی بوده و راهی به سوی بهشت است.
۸. حملۀ برگس به حزبالتحریر بخشی از کمپاین اسلامهراسی است که رسانههای غربی علیه اسلام و مسلمانان به راه انداختهاند تا افکار سالم در غرب را از حقیقت اسلام عظیم منحرف کنند و نگذارند مردم از تمدن ورشکستۀ غرب چشم بردارند و اسلام را بهعنوان یک جایگزین تمدنی و راه زندگی عادلانه بیابند. برگس مانند نادانان مشرک قریش است که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم تهمت بستند تا چهرۀ او و رسالتش را مخدوش کنند؛ آیا در این کار موفق شدند؟! این مسأله فقط زمان میخواهد تا مردم ناپاک را از نیک تفکیک کنند.
۹. برای روشن شدن موضع اسلام دربارۀ قضیۀ فلسطین که مورد اتفاق همۀ مسلمانان در همهجا است، موارد ذیل را تأکید میکنیم:
الف) فلسطین سرزمین اسلامی است و تعیین سرنوشت آن تنها از آنِ مسلمانان است و وفق احکام شرع بهتصمیم مسلمانان واگذار میشود.
ب) در سایۀ حکومت اسلامی، فلسطین همواره مأوای مسلمانان، یهودیان و مسیحیان بوده و نمونههای عالی همزیستی انسانی را پیش چشم داشته است.
ج) بریتانیا فلسطین را اشغال کرد و آن را به خاطر منافع استعمارگرانهاش به یهودیان سپرد، سپس امریکا این پروژه را پذیرفت. اسلام نه اشغال بریتانیا را بهرسمیت میشناسد و نه هم اشغال صهیونیست را و مسلمانان همواره با همهٔ تلاشهای عادیسازی و وجود این غاصب مخالف خواهند بود.
د) فلسطین بهوسیلۀ قوای نظامی اشغال شده و پاسخ مشروع به این تجاوز نظامی، مواجهۀ نظامی برای آزادسازی سرزمین مقدس فلسطین است.
ه) مسئولیت آزادسازی سرزمین مقدس فلسطین بر دوش ارتشهای مسلمانان است؛ آنها فرزندان این سرزمیناند و واجب است که وارد مداخلهٔ نظامی شوند، نه تنها برای بازداشتن یهود، بلکه برای آزادسازی کامل فلسطین!
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-استرالیا



