یکشنبه, ۰۲ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

بیرون کشیدن اجساد بی‌جان 35 مهاجر از سواحل تونس

وزارت دفاع تونس بیان داشت که دست کم 35 پناهنده پس از غرق شدن قایق حامل‌شان در سواحل قرقنه واقع در جنوب تونس کشته شدند و67 پناهندۀ ديگر توسط گارد ساحلی نجات داده شدند. در بیان وزارت دفاع تونس آمده است که علمیات نجات هم‌چنان ادامه دارد و در مورد هویت پناهنده‌ها گفته شده است که این پناهندگان باشندگان تونس و سائر کشورها هستند. کشور تونس از یک سال به این‌طرف، محل اساسی عبور قایق‌های پناهندگان غیرقانونی‌، که قصد ایتالیا را دارند، قرار گرفته است. از طرف دیگر، گارد ساحلی حفاظت از سواحل، لیبیا را با حمایت گروپ‌های مسلح لیبیا شدت بخشیده است، و این‌کار باعث برگشت گروپ‌های زیاد مهاجرین از آن‌جا نیز گردیده است. مسئولین امنیتی می‌گویند: قایقی‌که در حدود 180 سرنشین داشت و80 نفر آن باشندگان کشورهای افریقایی بودند، پس از داخل شدن به آب در آن غرق گردید.

ناامنی، پناهندگی و بی‌حرمتی به کرامت انسانی، از پدیده‌های جدیدی است که با تسلط غرب بر سرزمین‌های اسلامی توسط حکام مزدور و جیره‌خوار استعمار غربی نهادینه گردیده است. این نهادها و کشورهایی‌که ادعای حقوق بشر دارند و در ظاهر از وضعیت ناهنجار حقوق بشری انسان‌ها ابراز نارضايتی می‌نمایند؛ خود باعث بروز این همه دشواری‌ها اند و به هیچ وجه جزء از راه‌حل شده نمی‌توانند.

یگانه راه‌حل و یگانه راه بيرون رفت از این همه مصيبت‌ها، دشواری‌ها و بی‌عزتی‌های‌که مسلمان‌ها در آن به سر می‌برند، برکندن نظام‌های دیکتاتوری موجود در سرزمین‌های اسلامی و اقامۀ خلافت اسلامی است؛ خلافتی‌که امت اسلامی را یکپارچه ساخته و بیچارگان و مظلومین را یاری خواهد کرد و امت را به جایگاه و موقف رهبری‌اش باز خواهد گردانید؛ خلافتی‌که خلیفه و رئیس دولت‌اش همانند پدر خانوادۀ مهربان خواهد بود؛ نه اين‌كه دشمن شان باشد؛ خلیفه‌ای که نان‌آور رعیتش خواهد بود؛ نه این‌که داشته‌های‌شان را بدزدد و خلیفه‌ای که مردم و رعیتش را در دامان پر از مهر و شفقتش جمع خواهد کرد، نه این‌که در میان شان دیوارهای جدایی نژادپرستانه ایجاد کند.

تاریخ گواه این خواهد بود که سرزمین‌های اسلامی در زیر سایۀ حاکمیت اسلام، نماد از امنیت، ثبات و ارزش قایل شدن به کرامت انسانی بوده است، و تا زمانی‌که دولت اسلامی وجود داشت، پناهگاه مظلومین و بیچارگان بوده است.

منيب حميدی

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

انتخابات مالیزیا به تاریخ 9 می 2018م انجام گرفت و نتیجه این شد که نجیب، نخست وزیر برحال، شکست خورد و مهاتیر برنده شد. لازم به ذکر است که مهاتیر دهۀ نود عمرش را پشت سر گذاشته، بناءً طوری به نظر می‌رسد که انگار نقشه‌ای مشخصی در پس پرده در مورد این انتخابات طراحی گردیده بود. پرسش این است که آیا انگیزه‌های خارجی در این خصوص وجود داشته و یا چنان که ادعاء می‌شود، بازی دموکراتیک داخلی در کار است؟

پاسخ:

1- ساختار جغرافیایی مالیزیا طوری است که در بخش جنوبی آن شبه‌جزیرۀ ملایو و در بخش شمالی آن جزیرۀ بورنیو موقعیت دارد و فاصلۀ گسترده‌ای از بحر جنوبی چین در میان این دو جزیره قرار گرفته. اسلام در این منطقه توسط بازرگانان مسلمان و در قرن سیزدهم میلادی راه یافت، طوری‌که نخست حاکمان و افراد نخبه اسلام را به صفت دین خویش برگزیدند، سپس میان عام مردم منتشر گردید. سلطنت مالکا که در شبه‌جزیرۀ ملایو حاکمیت می‌نمود، از جایگاه برجسته‌ای برخوردار بود، زیرا پس از آن‌که راه‌های تجارت بحری به دلیل جنگ‌های مغول‌ها مسدود گردید، تجارت از طریق بحر در آن رونق فراوانی پیدا نمود. این سلطنت استقلال خویش را در قرن پانزدهم میلادی از چین گرفت و پس از کسب استقلال، اسلام را به صفت دین رسمی خویش برگزید و آن را به سرعت در سراسر این جزیره منتشر نمود، زیرا این حاکمیت از قدرت و جایگاه بلندی برخوردار بود. اما با وجود آن هم این منطقه در سال 1511م و به وسیلۀ همین سلطنت، زیر استعمار پرتگال قرار گرفت، آنگاه که فردی را از داخل تطمیع نمودند تا دروازۀ قلعۀ پایتخت را به روی استعمارگران باز نماید. سپس در سال 1641م، هالندی‌ها آمدند و استعمار این جزیره در سال 1786م و از طریق تجارت و معاهده‌های اجارۀ بندرها آغاز گردید. انگلیس‌ها استراتیژی استفاده از نژادهای "ساکنان این جزیره" را روی دست گرفتند تا حاکمیت عملی از آن خودشان بوده و پادشاهان باقی مانده به عنوان حکام سمبولیک حضور داشتند. اتحاد مالایوها در این شبه‌جزیره باعث شد استقلال‌شان را از انگلیس در سال 1957م رسماً بگیرند.

دولت مالیزیا در سال 1963م و پس از اتحاد جزیرۀ ملایو با جزیرۀ بورنیو تشکیل گردید. هرچند سنگاپور در سال 1965م از طریق رأی‌گیری در پارلمان مالیزیا از پیکر آن جدا گردید، اما این منطقه نیز در تشکیل دولت مالیزیا در سال 1963م نقش داشت.

2- معلوم است که تسلط سیاسی انگلیس بالای مالیزیا، حتی بعد از استقلال این کشور نیز ادامه داشت، به طور مثال:

الف) مالیزیا همواره عضو "کومنولث انگلیس" و یکی از اعضای جریان عدم انحیاز بوده که در سال 2003م به آن ملحق شد. در عین حال یکی از اعضای مؤسس رابطۀ ملت‌های جنوب شرق آسیا و سازمان کنفرانس اسلامی می‌باشد، که تونکو عبدالرحمن نخست وزیر این کشور، نخستین سرمنشی آن بود.

ب) پیش نویس دفاع از قدرت‌های پنجگانه در سال 1971م میان انگلیس، استرالیا، نیوزلند، مالیزیا و سنگاپور امضاء شد و این در حالی بود که "شرق سویس" که مربوط به انگلیس بود، از آن خارج شد. لازم به ذکر است که استرالیا در سال 1971م توسط حزب لیبرال حکومت می شد، حزبی‌که در سراسر قرن بیست وابسته به انگلیس بود.

ج) مهاتیر محمد نخست وزیر مالیزیا با ساختن سازمان اوپیک وابسته به امریکا مخالفت نمود. این سازمان در سال 1989م توسط استرالیا و زیر رهبری رئیس حزب کارگر راه‌اندازی گردید، حزبی‌که وابسته به امریکا بود. وریث هوک رهبر حزب کارگر استرالیا و بول کیتنگ نخست وزیر این کشور، مهاتیر را به دلیل عدم حضورش در گردهمایی سال 1993م سازمان اوپیک در سیاتل امریکا متمرد خواند.

د) مهاتیر محمد در سال 1997م سازمان دیگری به عنوان بدیل اوپیک زیر نام مجموعۀ اقتصادی شرق آسیا پیشنهاد نمود، اما این مفکوره ناکام مانده و بعدها به گردهمایی‌های نشست شرق آسیا ملحق گردید، که شامل استرالیا بود، اما به رهبری جون هاورد نخست وزیر لیبرال وابسته به انگلیس فعالیت می‌نمود، لیکن با وجود آن هم سرانجام امریکا از آن اخراج گردید. امریکا و روسیه نتوانستند در سال 2011م به این مجموعه ملحق شوند.

3- انگلیس متوجه شد که امریکا خودش را به نجیب رزاق، نخست وزیر اسبق مالیزیا نزدیک می‌کند، بناءً نگران شد که مبادا او به جانب امریکا تمایل پیدا کند؛ هرچند در حکومت قبلی مالیزیا که وابسته به انگلیس بود، به عنوان وزیر فعالیت می‌نمود و هرچند وی از اعضای حزب حرکت ملی مالیزیای متحد بود، که از استقلال به بعد، بالای این کشور حکومت می‌نمود. در زیر به برخی از نشانه‌هایی‌که نشان دهندۀ این نگرانی انگلیس بود، اشاره می‌شود:

الف) اوباما در ماه اپریل 2014م به مالیزیا سفر نمود و وی نخستین رئیس جمهور امریکا بود که پس از 50 سال، از مالیزیا دیدن می‌نمود. وی در این سفر اعلان نمود که روابط روابط مالیزی-امریکا را به مشارکت فراگیر ارتقا می‌دهد، تصمیمی‌که بخشی از سیاسیت اوباما زیر عنوان "محور آسیا" به شمار می‌رفت.

ب) نجیب و اوباما مثل دو دوست بوده و در ماه دسمبر 2014م، در جزایر هاوایی باهم "گولف" بازی نمودند و سپس اوباما در ماه نومبر 2015م برای بار دوم از مالیزیا دیدن به عمل آورد.

ج) نجیب با قوت تمام از مشارکت تجاری از طریق بحر آرام پشتیبانی نمود، مشارکتی‌که به پیشنهاد امریکا به وجود آمد. وی اصرار نمود که امریکا نیز باید در این مشارکت سهیم باشد. سپس بعد از آن‌که امریکا در زمان حکومت ترامپ از این مشارکت بیرون رفت، جهت تداوم برنامۀ نقاط تجاری با جاپان همکاری نمود. پس از آن‌که ایالات متحده از توافق مشارکت تجارتی از طریق بحر آرام بیرون رفت، نزدیک بود این مشارکت از هم بپاشد، اما ویتنام و مالیزیا توانستند در نجات دادن 11 دولت و بقای آن در این مشارکت، نقش بسیار مهمی را بازی نمودند. (منبع: https://asia.nikkei.com/Economy/Vietnam-and-Malaysia-play-vital-roles-in-making-TPP- 11-)

4- به نظر می‌رسد انگلیس با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات سال 2018م، قصد دارد یک بار دیگر به مزدور قدیم و مخلص‌اش(مهاتیر محمد) روی آورده، کسی‌که از آدرس اپوزسیون به هدف دستیابی به قدرت وارد میدان کارزار شد. انتظار می‌رود مالیزیا در حال حاضر از سیاست‌های امریکا فاصله گرفته و فعالیت‌هایش را برای کاستن از مداخلات امریکا در منطقه از سر گیرد و این چیزی است که سیاست‌های انگلیس در پی آن قرار دارد. 

10 رمضان 1439هـ.ق

26 می 2018م

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

بهای نفت به تاریخ ۲۴می ۲۰۱۸م به گونۀ چشم‌گیری افزایش یافت؛ طوری‌که بهای هر بشکه نفت خام برنت، به ۷۹ دالر رسید و هر بشکه نفت خام تکساس ۷۱ دالر. این افزایش پس از کاهش مستمری است که از سال ۲۰۱۴م شاهد آن بودیم، آیا این بدان معنی است که جهان وارد مرحلۀ جدیدی از افزایش بی‌سابقۀ نفت خواهدشد؟ و آیا ممکن است این افزایش شبیه به افزایش قبلی خواهد بود که تا ۱۵۰دالر در هر بشکه رسید؟ دلایل آن چیست؟

پاسخ:

نفت مانند هر کالای دیگر، از روند عرضه و تقاضا متأثر می‌باشد، اما در عین حال و بر خلاف سایر کالاها، استقرار بهای نفت را نمی‌توان حدس زد، یعنی این‌که هرگونه تغییری در عرضه و یا تقاضا، می‌تواند به گونۀ مستقیم روی بهای نفت تأثیرگذار باشد و این واقعیت بر می‌گردد به طبیعت بازار نفت، و در عین حال مالیات نیز، به ویژه در جریان تنش های سیاسی، بالای عدم استقرار بازار نفت تأثیرگذار می‌باشد. برای بهتر روشن شدن موضوع به بررسی موارد زیر می‌پردازیم:

1-    عرضه:

الف) سازمان کشورهای صادر کنندۀ نفت(اوپک) و کشورهای غیرعضو در این سازمان توافق نمودند تا از میزان نفت عرضه شده در بازار بکاهند، چنان‌چه در توافقی‌که در اواخر سال ۲۰۱۷م میان روسیه و دولت‌های اوپک صورت گرفت، فیصله شد تا به میزان ۱.۸میلیون بشکه در روز، از استخراج نفت خام کاسته‌شود تا به این ترتیب از میزان زائد نفت عرضه شده در بازار کاسته شده و قیمت‌ها بالا برود. تحقیقی‌که سازمان استندرد اندبورز اوپک انجام داده، نشان می‌دهد که کشورهای اوپک در ماه اپریل، برای سومین ماه پی در پی کمترین میزان نفت خام خویش را از یک سال بدین سو استخراج نمودند. چنان‌چه در ماه گذشته روزانه 32 میلیون بشکه استخراج نمودند، یعنی ۱۴۰.۰۰۰ بشکه کمتر از ماه مارچ و میزان استخراج امروز آن به ۳۲.۷۳ ملیون بشکه در روز بوده، یعنی کمتر از آن‌چه که سازمان اوپک مشخص نموده‌ بود. بر اساس فیصلۀ اوپک، روزانه باید ۷۳۰ هزار بشکه استخراج می‌گردید. قرار است این توافق اوپک برای یک سال دیگر نیز ادامه داشته‌باشد و در صورت تداوم اوضاع کنونی، به گمان اغلب قیمت نفت خام افزایش بیشتری نیز داشته باشد. این چیزی است که رئیس بخش تحقیقات درازمدت شرکت مشوره‌دهی انرژی(Aspects) به آن اشاره نمود: «آن‌چه امروز شاهد آن استیم، در آینده بیشتر اتفاق خواهد افتاد و آن این‌که مشکلات عرضه و یا تهدیدات آن به پیمانۀ وسیع و به گونۀ روشن‌تری بالای قیمت‌ها تأثیر خواهدگذاشت.» (منبع: Https://www.marketwatch.com)

ب) اوضاع سیاسی و اقتصادی ونزویلا بالای توانایی‌های این کشور در برآورده شدن اهداف تولیدی آن تأثیر فراوان داشته، چنان‌چه در ماه اپریل ۲۰۱۸م، ۱.۴۱ میلیون بشکه در روز تولید داشته و این میزان نشان می‌دهد که در تناسب به همین روز در ماه قبل(مارچ ۲۰۱۸م)، ۸۰هزار بشکه در روز کمتر و در تناسب به سال ۲۰۱۷م، ۵۴۰هزار بشکه در روز کمتر تولید نموده است. بدون شک یکی از دلایل اصلی این کاهش تولید، سیاست دولت ونزویلا بوده، چنان‌چه شرکت نفتی "دی ونزویلا یا PDVSA" به گونۀ بدی اداره می‌گردید و شرکت "کونوکو فیلیپس" در ماه گذشته در یک قضیه‌ای به دلیل مصادره نمودن دو پروژۀ نفتی در ونزویلا، به ارزش دو میلیارد دالر در برابر شرکت PDVSA برنده گردید و شرکت PDVSA عملاً نتوانست قرضه‌اش را به مبلغ ۲.۵ میلیون دالر پرداخت نماید. تمام این موارد در کاهش میزان تولید شرکت دولتی ونزویلا نقش داشته که در نهایت باعث کاسته شدن در میزان عرضه می‌گردد و به این ترتیب، افزایش قیمت نفت وابسته به کاهش میزان عرضه می‌باشد.

ج) پیامدهای خروج ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران و چگونگی اعمال تحریم‌های جدید علیه صنعت نفت ایران، در سال ۲۰۱۲م و در زیر سایۀ حکومت اوباما نیز تحریم‌های شبیهی طراحی گردیده ‌بود. می‌توان حدس زد که این تحریم‌ها باعث خواهد شد میزان تولید نفت ایران تا ۲۰درصد کاهش داشته باشد، یعنی از ۵۰۰هزار بشکه به  ۴۰۰هزار بشکه در روز، معادل یک میلیارد دالر در ماه به قیمت فعلی افزوده خواهد شد. (منبع: http://foreignpolicy.com) این در حالی است که امریکا هنوز مشخص نکرده چه اقداماتی علیه ایران خواهد داشت، اما حدس و گمان‌ها نشان می‌دهد که تحریم‌هایی در راه است که صنعت تولید نفت ایران را هدف قرار خواهد داد. تمام این تدابیر سه گانه که تذکر داده شد در کاهش میزان عرضۀ نفت سهم داشته و چنان‌که دیده شد، افزایش قیمت نفت را در پی داشت.

2-    تقاضا:

الف) میزان تقاضای نفت نیز افزایش داشت و آژانس بین المللی انرژی اعلان نموده که ممکن است تقاضای جهانی نفت در سال ۲۰۱۷م از  ۹۷.۸ میلیون بشکه در روز به ۹۹.۳ میلیون افزایش یابد. آژانس یاد شده که مقر آن در پاریس است، انتظار دارد تقاضای جهانی نفت در سال ۲۰۱۸م از ۱.۳ میلیون بشکه در روز به ۱.۴میلیون افزایش داشته باشد و این مسئله بعد از آن مطرح گردید که صندق بین‌المللی پول، رشد اقتصاد جهانی را در سال جاری و سال آینده رو به افزایش خواند. آژانس بین‌المللی انرژی در گزارش ماهوار خویش از بازارهای جهانی گفته که تقاضای نفت در سال 2017م به میزان ۱.۶ میلیون بشکه در روز افزایش را نشان می‌دهد. (منبع: https://www.reuters.com)

ب) چین یکی دیگر از دلایل رشد تقاضای نفت به شمار می‌رود، چنان‌چه انتظار می‌رفت، چین در ماه اپریل ۲۰۱۸م روزانه بیشتر از ۹ میلیون بشکه نفت خام مصرف نماید، یعنی بیشتر از هر وقت دیگری در گذشته و این چیزی معادل ۱۰درصد مصرف جهانی نفت و بیشتر از یک سوم تقاضای تمام آسیا را نشان می‌دهد. در صورتی‌که قیمت نفت خام به ۷۵ دالر در هر بشکه برسد، قطعاً به این معنی خواهد بود که هزینۀ واردات چین در ماه به بیشتر از ۲۰ میلیون دالر خواهد رسید. این درحالی است که این میزان از تقاضای بی‌سابقه در زمانی از سال می‌باشد، که معمولاً میزان واردات کاهش می‌داشته باشد و هم‌چنین بیانگر این است که تقاضای نفت چین بیشتر از میزانی است که انتظار می‌رفت. بانک جولدمان ساکس امریکایی در یاد داشت به کارگران چنین می‌گوید: «تقاضای چین به شدت در حال افزایش است و ممکن است بیشتر از تخمین‌های فعلی باشد.» (منبع: https://www.reuters.com) با توجه به معلومات فوق الذکر، تقاضای جهانی در حال افزایش است و این خود باعث شده قیمت نفت، چنان‌چه دیده شد، افزایش داشته باشد.

3- بازار بورس: این بازار در حالاتی‌که میزان عرضه و تقاضای نفت به سرعت دچار نوسان می‌شود، فعال می‌گردد؛ بر علاوۀ اوضاع معنوی بازار که به سختی می‌توان آن را مشخص نمود. به این ترتیب، بازار بورس در زمان افزایش یا کاهش قیمت نفت روشن‌تر می‌شود و صندوق‌های بزرگ احتیاطی در بازار نفت نقش بزرگی را بازی می‌کنند و این کار را یا از طریق خریداری اسناد بزرگ نفتی و یا فروش آن انجام می‌دهند. به این ترتیب دیده می‌شود که بازار بورس به مثابۀ شمشیر دولبه‌ای‌ست که ممکن در افزایش تقاضا تأثیر داشته و در نتیجه باعث افزایش قیمت شود و ممکن است در کاهش تقاضا تأثیرگذار باشد، که باعث کاهش قیمت نفت می‌گردد. اما در هر حال، بازار بورس در افزایش قیمت نفت در حال حاضر چندان تأثیر زیادی نداشته؛ بلکه نقش بزرگ را مسئلۀ عرضه و تقاضا دارد که در فوق بیان گردید.

اما آن‌چه مسلم است این است که بعید به نظر می‌رسد قیمت نفت به میزان سابق آن، که تا ۱۵۰ دالر رسیده بود، افزایش پیدا کند؛ زیرا اوضاع اقتصادی کنونی جهان تحمل آن را ندارد و به این ترتیب انتظار می‌رود قیمت نفت به کندی افزایش یافته و قبل از رسیدن به مرز ۱۰۰ دالر متوقف گردد. به ویژه با توجه به این‌که جنگ تجاری قریب الوقوع میان امریکا و چین منجر به کاهش میزان تقاضا گردیده و در پی آن قیمت نفت به ساده گی کاهش خواهد یافت. به علاوۀ این‌که در صورت افزایش قیمت نفت به اندازه‌ای که خلاف میل امریکا باشد، فشارهای امریکا از طریق عربستان سعودی بالای کشورهای اوپک، در افزایش میزان تولید، تأثیرات خاص خود را خواهد داشت.

 

10 رمضان 1439هـ.ق

26 می 2018م

ادامه مطلب...

برای زنان خیرخواهی داشته باشید

«عَنْ عَمْرِو بْنِ الْأَحْوَصِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي أَنَّهُ شَهِدَ حَجَّةَ الْوَدَاعِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ وَذَكَّرَ وَوَعَظَ فَذَكَرَ فِي الْحَدِيثِ قِصَّةً فَقَالَ «اَلَا وَاسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْرًا فَإِنَّمَا هُنَّ عَوَانٍ عِنْدَكُمْ لَيْسَ تَمْلِكُونَ مِنْهُنَّ شَيْئًا غَيْرَ ذَلِكَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ فَإِنْ فَعَلْنَ فَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ضَرْبًا غَيْرَ مُبَرِّحٍ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا أَلَا إِنَّ لَكُمْ عَلَى نِسَائِكُمْ حَقًّا وَلِنِسَائِكُمْ عَلَيْكُمْ حَقًّا فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَى نِسَائِكُمْ فَلَا يُوطِئْنَ فُرُشَكُمْ مَنْ تَكْرَهُونَ وَلَا يَأْذَنَّ فِي بُيُوتِكُمْ لِمَنْ تَكْرَهُونَ أَلَا وَحَقُّهُنَّ عَلَيْكُمْ أَنْ تُحْسِنُوا إِلَيْهِنَّ فِي كِسْوَتِهِنَّ وَطَعَامِهِنَّ»

(رواه الترمذى و قال حديث حسن صحيح)

ترجمه: از عمرو بن احوص جشمی رضی الله عنه روايت شده است که او در حجه الوداع از پيامبر صلى الله عليه وسلم  شنيد، بعد از آن‌که حمد و ثنا فرمود و تذکر داد و پند و موعظه کرد، فرمود: آگاه باشيد و در مورد زنان تان توصيۀ خير مرا قبول کنيد؛ زيرا آنان اسيرانی در دست شما هستند و شما مالک هيچ چيز از آن‌ها جز آن(پيوند زناشويی و حفظ مال و ناموس‌شان) نيستيد، مگر اين‌که کار آشکاری(مانند نشوز و نافرمانی و سوء معاشرت) انجام دهند، که اگر چنين کردند، از همبستری با آن‌ها دوری کنيد و(اگر مطمئن بوديد که تأثيری دارد) آرام و غير شديد آنان را بزنيد، اگر مطيع شدند، ديگر به ضرر ايشان راهی(برای ايراد و اشکال تراشی و آزار و زدن‌شان) در پيش نگيريد و اقدامی نکنيد. آگاه باشيد! شما بر زنان خود حقی داريد و زنان‌تان نيز بر شما حقی دارند؛ حق شما بر ايشان اين است که فرش شما را برای کسانی‌که نمی‌خواهيد پهن نکنند  و کسانی را که دوست نداريد، به خانۀ شما راه ندهند و حق ايشان بر شما آن است که در فراهم آوردن لباس و غذا(و نيازهای ديگر زندگی آن‌ها و معاشرت) از آن‌ها دريغ نکنيد.

شرح حدیث:

در تحفة الآحوذی شرح ترمذی وغیره شروح آمده است: لفظ "أَلَا" حرف تنبیه است. لفظ "وَاسْتَوْصُوا" تأکید در قبول توصیه و نصیحت است. لفظ "إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ" استثناء می‌کند، زنانی را که فحشاء آشکار نمایند: مثل: سرکشی، برخورد زشت و بی‌عفتی لفظ "فَإِنْ فَعَلْنَ فَاهْجُرُوهُنَّ" یعنی اگر صفات زشت فوق در زنان بود، اول از بستر خواب‌شان دوری کنید. دوم: اگر اصلاح نشدند، آن‌ها را بزنید؛ ولی زدنی‌که بدون زخم و عیوب بوده و از طاقت بالا نباشد. و لفظ "فُرُشَكُمْ مَنْ تَكْرَهُونَ" طیبی گفته است: برای هیچ کسی از مرد و زن اجازه نیست که در منازل زوجین داخل شود.

یقیناً الله سبحانه وتعالی حیات زوجیت را یک حیات معاشرت و مصاحبت قرار داده است که یک دیگر خود را به‌شکل تام و در همه امور زندگی همراهی می‌کنند؛ همراهی و مصاحبتی‌که در آن یکی بر دیگری مطمئن می‌باشد، زیرا الله سبحانه وتعالی این زوجیت را محل اطمینان قرار داده است. فلهذا همیشه الله سبحانه وتعالی به حسن معاشرت بین زوجین توصیه فرموده اند، و بر شوهران لازم است تا در معاشرت با زنان‌شان احسان داشته باشند. به همین خاطر است که الله سبحانه وتعالی قیادت شوهر را بالای زن لازمی ساخته است و شوهران را بر زنان مسلط گردانیده است. قسمی‌که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ﴾

[نساء: ۳۴]

ترجمه: مردان بر زنان سرپرست‌اند(و در جامعۀ كوچك خانواده، حق رهبری دارند و صيانت و رعايت زنان بر عهدۀ ايشان است).

توضیح موضوع:

این است گنجینه‌های نظام اجتماعی که الله سبحانه وتعالی آن را در قرآن‌کریم برای ما لازمی و مقررکرده است، چنان نظامی‌که اگر مراعات و تطبیق شود، هرگز زنان در آن جامعه خوار و ذلیل نمی‌شوند؛ قسمی‌که امروز است، هرگز شقاوت و زندگی تنگ برای‌شان نمی‌بود.

در نهایت، یقین ما بر این است که الله سبحانه وتعالی از جانب خود برای‌ما وعده کرده است و او سبحانه وتعالی خلاف وعده نمی‌کند، و ما ان‌شاءالله بشارت‌های نصرت را می‌بینیم که در افق‌ها می‌تابد. می‌دانیم که دولت اسلامی یعنی دولت به منهچ خلافت راشده ان‌شاءالله اقامه‌شدنی و فراگیر قاب قوسین خواهد شد و در آن روز مؤمنین را به نصرتی از جانب الله سبحانه وتعالی فرح و شادمانی‌ست.

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

شیخ بزرگوار! بنده یکی از شباب حزب التحریر در پاکستان هستم؛ بعضی علوم اجتهاد مثل عربی و اصول فقه را بسیار کم فرا گرفته و اصول را از کتاب شما بررسی نموده‌ام، یک بار در یکی از سفرهای ما برادری در مورد کشتن حشرات توسط وسایل برقی سؤال نمود، معلوماتی‌که داشتم، برایش گفتم-ضمن این‌که معلومات خود را نیز به شما ارسال نمودم- حالا خواستم از شما بپرسم که آیا استعمال وسایل برقی در کشتن حشرات جائز است یا خیر؟

پاسخ:

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

از بحث شما مطلع شدم و در آن سه ملاحظه دارم که قرار ذیل می‌باشند:

1ـ علاقه‌مندی و توجه شما به استنباط احکام قابل قدر است و روش و بررسی شما در ادله و استنباط احکام از آن‌ها مطابق طریقۀ ما در اصول... عالی می‌باشد، و این امری‌ست که بشارت دهندۀ خیر است و از الله سبحانه وتعالی استدعا دارم که در امور کمک تان کند و توفیق بیشتر نصیب تان نماید.

 2ـ تحقیق در مورد سوختاندن، پیچیده‌گی‌های زیادی دارد. شما سوختاندن ذریعۀ آتش و سوختاندن توسط برق را فرق نموده اید؛ در حالی‌که هردوی آن یک قضیه می‌باشد. شعلۀ آتش هیزوم، حرارتی ایجاد می‌نماید که به یک کیفیت معین سبب حریق می‌گردد و هم‌چنان ارتباط برق، حرارتی تولید می‌نماید که سبب حریق با کیفیت مشخص می‌شود. بنابر این، حکمی‌که مرتبط به سوختاندن با آتش می‌شود، همان حکم به سوختاندن توسط برق نیز تطبیق می‌گردد.

‌3- شما در بحث تان کشتن حشرات را با سوختاندن توسط برق گفته اید که قتل حشره قبل از سوختن توسط برق صورت می‌گیرد، چنان‌چه در بحث متذکر شده اید: «سبب سوختن آنست که برق در جسم حشره جاری شده و تولید حرارت می‌نماید... و همین حرارت سبب سوختن جسم حشره شده ... و حشره از جریان برق می‌میرد؛ نه از سوختن، در حقیقت سوختن بعد از مرگ حشره صورت می‌گیرد، یعنی حشره در حالی‌که  مرده است، می‌سوزد.»

برادر عزیز، چیزی‌که شما ذکر نموده اید، در آن ملاحظه‌ای وجود دارد و به نظر عمیق متخصص ضرورت می‌باشد، چون حشره توسط برق از بین رفته و سوخته است، پس در این صورت آن حشره زنده بوده، نه مرده و هنگامی‌که برق با او تماس نموده آن از بین رفته و سوخته است، پس چرا گفته شده که حشره توسط آواز برق مرده است و بعداً ذریعۀ برق سوخته است؟ در حالی‌که آن حشره بعد از حال رفتن توسط برق، مرده یافت گردیده، پس در این صورت برای فهم و شناخت سبب مرگ حشرات، ضرورت به نظر دانشمندانی‌که تخصص در وسایل برقی داشته باشد، داریم، که آیا حشره توسط برق سوختانده شده است؟ که در این صورت حکم نصوص وارد شده در مورد حرمت سوختاندن زنده جان‌ها بر این مسئله مطابت می‌نماید، یا این‌که سوختن بعد از مرگ حشره صورت گرفته است؟ بعد از این‌که تحقیق صورت بگیرد، می‌شود که حکم شرعی برایش داده شود.

4ـ دلایل حرمت قتل ذریعۀ سوختاندن واضح است که از آن جمله قرار ذیل است:

از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را در لشکری اعزام نموده و فرمود:

«إِنْ وَجَدْتُمْ فُلاَنًا وَفُلاَنًا فَأَحْرِقُوهُمَا بِالنَّارِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ عليه الصلاة والسلام حِينَ أَرَدْنَا الخُرُوجَ: إِنِّي أَمَرْتُكُمْ أَنْ تُحْرِقُوا فُلاَنًا وَفُلاَنًا، وَإِنَّ النَّارَ لاَ يُعَذِّبُ بِهَا إِلَّا اللَّهُ، فَإِنْ وَجَدْتُمُوهُمَا فَاقْتُلُوهُمَا»

(رواه البخاری)

ترجمه: اگر شما فلان و فلان شخص را یافتید، آن‌ها را با آتش بسوزانید؛ بعداً زمانی‌که از مدینه خارج می‌شدیم برای مان گفت: من شما را به سوختاندن فلان و فلان امر نموده بودم و ذریعۀ آتش به جز الله(سبحانه وتعالی) کسی دیگر تعذیب نمی‌نماید، پس اگر آن دو شخص را دریافتید، ایشان را به قتل برسانید.

در مسند امام احمد رحمه الله از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم در لشکری ما را اعزام نمود و برای ما گفت: اگر فلان و فلان مرد از قریش را دریافتید، آن‏ها را با آتش بسوزانید، بعداً زمانی‌که قصد خروج از مدینه را داشتیم، برای ما فرمود: من شما را قبلاً گفته بودم اگر فلان و فلان را یافتید، با آتش بسوزانید، در حالی‌که با آتش به غیر از الله سبحانه وتعالی کسی دیگر را سزاوار نیست که کسی را تعذیب نماید. بناءً اگر آن‌ها را یافتید، به قتل برسانید.

هم‌چنان سوختاندن زنده جان‌ها با آتش حرام است و این حکم عام بوده تنها برای انسان مخصوص نمی‌باشد؛ بلکه همه مخلوق را شامل می‌شود. بنابر این، تعذیب(شکنجه) و قتل توسط آتش حرام است. هم‌چنان هر آن چیزی‌که در معنی(حکم) آتش باشد، نیز حرام است، مثل تعذیب و قتل ذریعۀ برق.

5ـ اما آن حدیثی‌که شما ذکر نموده اید و از آن، کشتن را با آتش مکروه فهمیده اید؛ نه حرام، به دلیل لفظی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم گفته است: من از الله سبحانه وتعالی حیاء می‌نمایم، پس این استنباط مرجوح(فاقد اعتبار) است، زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از آن می‌فرماید: «لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يُعَذِّبَ بِعَذَابِ اللَّهِ» یعنی برای هیچ کسی درست نیست که به عذاب الله(آتش)، دیگری را تعذیب نماید و این متن حدیث است:

سعید بن منصور در سنن خود از ابن ابی نجیح روایت نموده که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم گروهی را به جنگ با مشرکین فرستاد و فرمود:

«إِنْ وَجَدْتُمُوهُ فَاجْعَلُوهُ بَيْنَ حِزْمَتَيْ حَطَبٍ، ثُمَّ أَشْعِلُوا فِيهِ النَّارَ ثُمَّ قَالَ: إِنِّي لَأَسْتَحْيِي مِنَ اللَّهِ لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يُعَذِّبَ بِعَذَابِ اللَّهِ...»

ترجمه: اگر آن‌ها را یافتید، در میان انبار هیزوم انداخته و آتش بزنید و بعداً فرمود: من از الله(متعال) حیاء می‌کنم، برای هیچ کسی درست نیست که به عذاب الله(آتش)، دیگری را تعذیب نماید. ...

طوری که شما ملاحظه نمودید، رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از این سخنش(لَأَسْتَحْيِي مِنَ اللَّهِ) یعنی من از الله سبحانه وتعالی حیاء می‌نمایم، فرمود: «لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يُعَذِّبَ بِعَذَابِ اللَّهِ» یعنی برای هیچ کسی درست نیست که به عذاب الله(آتش)، دیگری را تعذیب نماید. بنابر این، هرگاه این حدیث با حدیث بخاری جمع گردد، واضح می‌شود که شکنجه و قتل ذریعۀ آتش حرام است.

خلاصه این‌که حکم شرعی موقوف بر تحقيقات در مورد كشتن حشرات توسط وسایل برقی می‌باشد، تا اين‌كه بشناسيم که آیا توسط سوختاندن، كشتن حشرات صورت می‌گیرد یا این‌که سوختن بعد از حال رفتن و مردن حشره توسط برق صورت گرفته است و بدین لحاظ، برق در وجود حشره سرایت نموده و حشره حریق گردیده است. باز هم بحث بیشتر این موضوع نیاز به نظر کسانی دارد که در این مورد تخصص دارند و سپس مبنی بر آن حکم شرعی استنباط می‌گردد.

در اخیر آن چه را در اول نوشتۀ خود ذکر نموده بودم، تکرار می‌نمایم که علاقه‌مندی و توجه شما به استنباط احکام قابل قدر است. روش و بررسی شما در ادله و استنباط احکام از آن‌ها مطابق طریقۀ ما در اصول... عالی می‌باشد، و این امری‌ست که بشارت دهندۀ خیر است و از الله سبحانه وتعالی استدعا دارم که در امور خیر کمک تان کند و توفیق بیشتر نصیب تان نماید.

برادر تان عطاء ابن خلیل ابورشته

1 ربیع الاول 1435هـ.ق

2 جنوری 2014م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه