شنبه, ۱۶ جمادی الثانی ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۱۲/۰۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در سیاسی

پرسش

اخیراً تنش بین الجزایر و مراکش افزایش یافته است و الجزایر مراکش را به آتش زدن در جنگل‌ها و حمایت از جنبش‌های جدایی طلب، قطع روابط دیپلوماتیک و بستن مرزهای بین‌شان متهم کرده و از عدم تمدید قراداد گسترش گاز طبیعی به اسپانیا که از طریق خاک مراکش می‌گذرد، خبر داد و مراکش را به کشتن سه الجزائری متهم کرد. دلایل تشدید این تنش با وفاداری آن‌ها به یک طرف یعنی انگلیس چیست؟ از این تنش چه انتظاری می‌رود؟ آیا وضعیت تا مرحله جنگ تشدید می‌یابد یا دوباره به آرامش باز می‌گردد؟ تشکر.

پاسخ

اجازه دهید روابط بین الجزایر و مراکش را مرور کنیم و برای روشن‌شدن پاسخ موارد زیر را به بررسی می‌گیریم:

1-       الله سبحانه و تعالی در قرن اول هجری به سرزمین‌هایی‌که در مغرب واقع است، اسلام را نعمت داد؛ مردم آنجا داوطلبانه وارد اسلام شدند، پرچم آن را بر دوش گرفتند، در راه آن خالصانه جهاد نمودند، سرزمین‌های‌شان به صورت ولایت در داخل دولت خلافت در آمد و استعمارگران هنگامی‌که ضعف دولت خلافت را احساس کردند، آن را اشغال نمودند. فرانسوی‌ها الجزایر را در سال 1830م اشغال کردند و اعلام نمودند که بخشی از فرانسه است. بنابراین، مردم آن قیام کردند و در برابر اشغالگران مقاومت کردند. استعمارگران با استفاده از انواع ظلم و آزار، میلیون‌ها نفر از مردم الجزایر را بخاطرهویت اسلامی‌شان کشتند؛ اما هیچ خیری نصیب‌شان نشد و در سال 1962م ذلت‌وار از آن سرزمین بیرون شدند و مجاهدین نیز از حمایت مردم مراکش برخوردار شدند... و در مورد مراکش، فرانسوی‌ها کنترول خود را به نام پیمان حمایت فرانسه از مراکش در سال 1912م تا 1956م بر آن تحمیل کردند و بر اساس سبک غربی یک سلطنت که با استعمارگران رابطه داشته باشد را ایجاد کردند.

2-        زمانی‌که فرانسه استعمارگر از الجزایر خارج شد، رئیس جمهور آن، احمد بن بیلا با حمایت امریکا از طریق رژیم مصر در زمان عبدالناصر که از انقلابیون حمایت می‌کرد تا گسترش نفوذ امریکا در الجزایر را تضمین کند، در ارتباط بود. در سال 1963م درگیری‌های بین الجزایر و مراکش رخ داد که ظاهرا نزاع سرحدات بود و بنام "جنگ الرمال" نامیده شد و این اقدامات یکی از جنگ‌های استعماری است؛ چون رژیم الجزایر به رهبری بن بیلا وابسته به امریکا بود و از زمان به قدرت رسیدن حسن دوم در سال 1961م مراکش به بریتانیا وابسته بود است. بنابراین، مزدوران به خاطر کشورهای استعماری که از آن‌ها پیروی می‌کنند، بدون شرم و حیا از الله سبحانه و تعالی و رسولش و مؤمنان با یک دیگر می‌جنگند.

3-       اما انگلیس در مراکش از طریق حسن دوم کودتا کرد و مزدور خود "هواری بومدین" را آورد و مزدور امریکا، احمد بن بیلا را در سال 1965م سرنگون نمود که بلاخره روابط بین الجزایر و مراکش خوب شد؛ پس از این‌که انگلیس وابستگی الجزایر را تضمین کرد، بومدین مانند مراکش به مقام ریاست جمهوری رسید، هردو کشور پیمانی را امضا کردند. برای تعیین مرزها و حسن همجواری در دو مرحله در سال 1969 و 1972م و اختلافات مرزی بین آن‌ها متوقف شد و آن‌ها بر حفظ کشور مستقلی آنگونه که استعمارگران می‌خواستند توافق کردند؛ اما در سال 1976م مراکش روابط خود را با الجزایر در اعتراض به رسمیت شناختن جبه پولیساریو که امریکا پشت تأسیس آن بود قطع کرد، اگر چه نظام الجزایر مانند سیستم مراکش از بریتانیا پیروی می‌کند .با این حال، بریتانیا از الجزایر می‌خواست که پولیساریو را در آغوش بگیرد تا آن را تحت نظارت قرار دهد و آن را در اردوگاه‌ها و در یک منطقه کوچک محاصره کند تا از ایجاد دولتی در صحرائی مراکش به نمایندگی از امریکا جلوگیری کند؛ بناً از مزدوران خود در مراکش محافظت و نفوذ خود را حفظ کند.

4-        سپس خبر از تأسیس اتحادیه مغربی بین مراکش، الجزایر و تونس در سال 1989م دادند و از جمله بندهای آن "حفظ استقلال هر یک از کشورهای عضو" اتحادیه مغربی بود، به عنوان شروع و مقدمه این توافق در سال 1988م اعلام نمودند. از احیای روابط دیپلوماتیک و عادی‌سازی بین نظام‌های الجزایر و مراکش، با موافقت مراکش برای رسیدن به هدف مورد نظر که الجزایر جبه پولیساریو را حفظ کند که این بخاطر جلوگیری از تمکین و ایجاد دولت حامی امریکا در صحرای غربی است از سرنگونی نظام در مراکش جلوگیری می‌کند. اما بریتانیا به دلیل نفوذ فزاینده امریکا در منطقه و برتری امریکا و سلطه بین المللی و توانایی‌اش نمی‌تواند پروژه اتحادیه مغرب یا سایر پروژهای خود را اجرا کند.

5-        در پایان سال 1991م انتخابات در الجزایر برگزار شد و مردم الجزایر این فرصت را داشتند تا عقیده و باوری‌که نسبت به دین و حکومت اسلامی دارند، آن را بیان کنند، در حالی‌که جبهه نجات اسلامی حدود 82% آرا را به دست آورده بود. رهبران سکولار ارتش، به ویژه روشنفکران تثقیف شده فرانسه در الجزایر، علیه شاذلی بن جدید، رئیس جمهور که در آغاز سال 1992م به این جبهه اجازه ورود به انتخابات را داده بود، کودتا کردند که این جبهه را مجبور به استعفا کردند. مردم زمانی‌که کودتا را نپذیرفتند، رهبران این کودتا شروع به کشتار مردم الجزایر کردند و حق حکومت کردن در سرزمین‌شان بر اساس دین اسلام را لغو کردند. پس از قتل عام در این سرزمین نظام الجزایر تمایل به فرانسه داشت که باعث شد از این قتل عام انگلیس سوء استفاده کند و بتواند مزدور خود، عبدالعزیز بوتفلیقه را به ریاست جمهوری بازگرداند. این اتفاق افتاد و الجزایر به آغوش انگلیس بازگشت و بوتفلیقه وظایف خود را برای تلاش عادی‌سازی روابط با مراکش آغاز کرد. بوتفلیقه برای شرکت در تشییع جنازه حسن دوم در سال 1999م از مراکش دیدن کرد و محمد ششم، پادشاه جدید از رویکرد پدرش در متابعت از بریتانیا پیروی کرد و نشانه‌های از بهبود روابط بین دو نظام در سال 2005م ظاهر شد. هردو نظام در خدمت انگلیس که صاحب اختیار در آن کشور‌ها بود در آمدند. هردو کشور ابتداء بخاطر منافع انگلیس تلاش می‌کردند و بعد بخاطر منافع خود باهم همگرا می‌شدند.  

6-       این وضعیت شکننده و شرایط حساس داخلی در هردو کشور وجود داشت که واقعیت حاکمان هر دو کشور را واضح و آشکار ساخت. بناءً این مشکلات خارجی را باید ایجاد می‌کردند تا مردم را مصروف نگهداشته و آن‌ها را از وضعیت داخلی منحرف کنند که در نتیجه این اختلاف و این تنش‌های داغ در بین‌شان مصنوعی بود...!

و با تدبر به این شرایط مشخص است که:

الف- از زمان به وجود آمدن جنبش سال 2019م، وضعیت الجزایر آرام نبوده و بلکه آشفته بوده است، اگرچه انتخابات جدید ریاست جمهوری، قانونگذاری و هم‌چنان تعدیل قانون اساسی صورت گرفته است. ...

با این حال تنش داخلی در الجزایر باقی ماند و منبع ثابت فشار بر رژیم جدید در الجزایر شد. بنابراین، رژیم نیاز به ایجاد تنش‌های خارجی به ویژه با مراکش داشت تا توجه مردم را از زوایای داخلی به خارجی منحرف کند، که جنگ‌ها با مراکش بود. بناءً الجزایر از طریق تنش با مراکش به دنبال بازپس گیری برخی از مناطق و برقراری اوضاع غیر مستقر داخلی خود است. ...

ب- وضعیت داخلی مراکش جدی تر از وضعیت مردم مراکش است که از داخل شدن به مشکلات خارجی تا عادی‌سازی روابط با رژیم یهود؛ رژیمی‌که سرزمین مبارک فلسطین را اشغال نموده است و سرسخت‌ترین دشمن با الله سبحانه و تعالی، رسول او و مؤمنین است. از آنجایی‌که این روابط مطیع بودن را به دولت یهود نشان می‌دهد و نظام مراکش رابطه خود را  با رژیم یهودی در تمام زمینه‌ها تقویت و ادامه داده است، وزارت دفاع رژیم یهودی گفت: «گانتس، وزیر دفاع با همتای مراکشی‌اش، عبدالطیف لودیی تفاهم نامه‌ای دفاعی را امضا کردند. آقای گانتس هم‌چنین با رئیس ستاد ارتش مراکش ملاقات نمود و این توافقنامه چهارچوب محکمی را فراهم می‌کند که روابط دفاعی دو کشور را رسمی کند و پایه‌ای را برای هرگونه همکاری آینده می‌گذارد... این توافق نهادهای دفاعی در هردو کشور را قادر خواهد ساخت تا از افزایش همکاری ها در زمینه‌های اطلاعاتی، همکاری‌های صنعتی، آموزش نظامی و غیره برخوردار کند.» وب سایت خبری أوف اسرائیل گفت: «این اولین توافق از نوع خود بین اسرائیل و یک کشور عربی تا اکنون بوده است.» (منبع: الأناضول2021/11/24)

نظام مراکش این ذلت و خواری را یعنی برقراری روابط با رژیم یهود را به دلیل این‌که در مقابل اعلان امریکا  و اعتراف ترامپ مبنی به رسمیت شناختن صحرایی غربی به خاک مراکش را توجیه کرد: «من امروز اعلامیه‌ای را امضا کردم که حاکمیت مراکش بر صحرایی غربی را به رسمیت شناخت. پیشنهاد جدی، واقع‌بینانه مراکش برای خودمختاری تنها پایه و اساس راه‌حل برای داد و ستد، صلح و پیشرفت دائمی است!» (منبع: روزنامه، 2020/12/10م)

این استدلال محض و بهانه‌ای زشت‌تر از گناه است و دولت مراکش نیز برای منحرف کردن توجه  مردم از ذلت و خواری خود که به سمت رژیم یهودی رفته بود، نیاز به ایجاد مشکلات خارجی به ویژه با الجزایر داشت.

7- به این ترتیب اتفاقات به شیوه‌ای هماهنگ شروع به شعله‌ور شدن، گرفت؛ اما برای این دو رژیم مهم است که وضعیت داخلی را با مرتکب شدن جنایاتی‌که به همراهی استعمار کافر غربی مرتکب شدند، نگهدارند. برخی از این اتفاقات مشخص است که:

-          وزارت امور خارجه الجزایر سفیر مراکش را به دلایل اعتراض و سخنان سرقنسول مراکش که الجزایر را یک کشور دشمن خطاب کرده بود، در شهر وهران الجزایر در ماه مه 2020م احضار کرد و مقامات الجزایری شخص قنسول را غیر مرغوب گفتند.

-          در سال 2020/11/13 در منطقه مرزی کرکرات، ارتش مراکش گروهی از تظاهرکنندگان صحرائی را اخراج کرد که مانع عبور مسافران از این مرز با موریتانی می‌شدند و بعدها الجزایر خواستار خروج سربازان مراکشی شد.

-          در سال 2021/7/25 سفیر مراکش در سازمان ملل خواستار استقلال مردم قبائلی در الجزایر شد و الجزایر سفیر خود در مراکش را برای مشوره احضار کرد و در سال 2021/7/23 الجزایر ادعا کرد که مراکش از برنامه جاسوسی یهودیان بیغاسوس علیه مقامات مسؤل استفاده می‌کند، در حالی‌که مراکش این ادعا را تکذیب کرد.

-          از زمان تشکیل دولت جدید الجزایر به ریاست أیمن بن عبدالرحمان و اولین جلسه خود را در 25 ژوئیه 2021م،  برگزار کرد و سیاست خارجی الجزایر موقف‌های ضعیف را نسبت به مراکش گرفت که با شروع معالجه‌ای دولت الجزایر به بحران آتش سوزی جنگل‌ها آغاز شد و مراکش را متهم به انداختن آتش و نابودی شمال کشور کرد...

-          وزیر امور خارجه رژیم یهودی از مراکش دیدن کرد و از آنجا در تاریخ 2021/8/11م، الجزایر را متهم کرد که علیه دولت‌اش همراه با ایران مداخله می‌کند، و این روابط الجزایر و مراکش را بیشتر تحت فشار قرار داد.

-          در سال 2021/8/24 رمطان لعمامره، وزیر امور خارجه الجزایر از قطع روابط با مراکش اعلان نمود و گفت: «در طول تاریخ ثابت شده است که دولت مراکش از زمان استقلال الجزایر در سال 1962هرگز دست از اعمال غیردوستانه، خصمانه و تحقیرآمیز علیه کشور ما را برنداشته است.» (منبع: فرانس پرس 2021/8/24)

و در سال 2021/9/22 الجزایر حریم هوایی خود را به روی تمام هواپیماهای نظامی و غیرنظامی مراکش بست. در تاریخ 2021/10/31  رادیو أنباء الجزایر گزارش داد که: «رئیس جمهور الجزایر، عبدالمجید تبون به شرکت ملی سوناطراک دستور داده که رابطه‌ تجاری با مراکش و تمدید قرارداد گاز طبیعی اسپانیا از طریق مراکش، متوقف گردد که  در نیمه شب ۳۱ اکتبر ۲۰۲۱ به پایان می رسد.» و او این موضوع را با «شیوه های تهاجمی دولت مراکش نسبت به الجزایر» توجیه کرد.

- بلافاصله پس از اعلان الجزایر، دفتر ملی برق و آب آشامیدنی مراکش اعلام کرد که «تصمیم اعلان شده از سوی مقامات الجزایر مبنی بر تجدید نکردن توافق نامه‌ای خط لوله گاز در مراکش و اروپا اکنون تأثیر چندانی بر عملکرد سیستم برق ملی نخواهد داشت. مراکش گزینه‌های دیگری را برای جایگزین‌های پایدار میان مدت و بلندمدت در نظر می‌گیرد.» (منبع: بی بی سی 2021/10/31م)

- دفتر ریاست جمهوری الجزایر در تاریخ 2021/11/3م اعلان کرد که مراکش متهم به کشتن سه راننده الجزائری است و آن‌ها در حال انتقال کامیون‌های تجارتی  بین پایتخت موریتانی و شهر ورقله در جنوب الجزایر بودند مورد هدف قرار گرفتند. «الجزایر روز چهارشنبه سوم نوامبر، 2021 گفت سه نفر از شهروندان آن در گلوله باران مراکشی‌ها در مرز بین صحرایی غربی و موریتانی کشته شدند؛ در حالی‌که الجزایر عهد کرده است که مرگ آن‌ها را بدون پاسخ و مجازات نخواهد ماند.» (منبع: دویچ وله 2021/11/3م) خبرگزاری فرانس پرس نیز گزارش داد که آن‌ها دوشنبه گذشته، در 2021/11/1 کشته شدند، در حالی‌که مراکش آن را تکذیب کرد. (منبع: فرانس پرس 2021/11/3م)

8- پژوهشگر این اتفاقات و موقف‌گیری‌های اعلام شده، معتقد است که حوادث بیشتری بین کشورها رخ می‌دهد و با مذاکره و بحث‌ها، قطع روابط، توقف کامیون‌ها و هواپیماها و حتی قطع انتقال گاز حل نمی‌شود! مگر این‌که هدف از ایجاد مشکل، منحرف کردن مردم از جرایم داخلی باشد! به ویژه این دو رژیم که تابع یک استعمارگر به نام بریتانیا هستند و این استعمارگر این‌ مزدوران را برای ایفای نقش‌های مختلف استفاده می‌کند. بنابراین، با وجود این اختلافات موقف‌گیری‌های آن‌ها در مورد مسائل منطقه در شمال آفریقا متحد است، چه در مورد مسائل لیبی و چه در رابطه به تونس باشد.

هیچ تفاوتی بین آن‌ها در مورد مسائل منطقه‌ای در آنجا وجود نداشت، آن‌ها در اینجا اختلاف نظر دارند و در آنجا با توجه به نقش‌های داده شده توسط بریتانیا و هم‌چنین مشتریان دیگر آن توافق می‌کنند... مثلاً قطر و امارات؛ اما به هر کدام از آن‌ها نقش می‌دهند. گاهی منافع آن‌ها نیاز به آشتی دارد و در یک مورد با هم اند و گاهی باید با هم اختلاف پیدا کنند و در کنار یک مزدور امریکایی دیگر همدیگر را پیدا کنند! وظیفه‌ها نیز بین مراکش و الجزایر تقسیم می‌شود. اجماع آن‌ها به نمایندگی از بریتانیا در مورد امور لیبی و تونس منعکس شده است. در حالی‌که آن‌ها در حال حاضر در اختلاف هستند!

9- در مورد آنچه انتظار می‌رود، جنگ گرم بین آن‌ها در حال حاضر بعید خواهد بود، چرا که علل تنش نظر به واقعیت آن‌ها مثبت نیست؛ اما بعید نیست که زد و خوردهای کوتاه‌مدت بخاطر بیانیه رئیس جمهور الجزایر که در مورد کشته شدن سه الجزایری اظهار نظر کرده بود که (این حادثه بدون مجازات نخواهد ماند) وجود داشته باشد.

اگر طرفین به مذاکره و تفاهم در مورد شیوه مصالحه بریتانیا متوسل نشوند، آرامش را به خاستگاه خود باز خواهند گرداند، اما بعد از این‌که احزاب احساس می‌کنند مشکلات داخلی شان(عادی سازی مراکش با یک نهاد یهودی، اعتراضات مردم به رژیم جدید الجزایر) دیگر مردم هردو کشور را تحریک نمی‌کند! يعني هرنوع مشکل دليل می‌شود که هردو رژيم به تضعیف شود.

در پایان، دردناک است که همه نظام‌ها در جهان اسلام تابع و وابسته به دولت‌های استعماری اند و استعمارگران وظایفی را به آن‌ها واگذار می‌کنند و این دولت‌ها به خاطر منافع استعمارگران وظیفه‌ای خود را انجام می‌دهند. هم‌چنان برای جدایی مسلمانان تلاش می‌کنند و مانع  وحدت آن‌ها در دولت واحد می‌شوند؛ دولتی‌که اسلام را همان طوری‌که قبل از استعمار تطبیق می‌کرد... این وضعیت باید مسلمانان را بیدار سازد که برای بازگرداندن انسجام در میان آن‌ها و متحد کردن آن‌ها در یک دولت واحد که همانا خلافت راشده باشد، تلاش کنند و حاکمیت دین اسلام را بازگردانند، که در بین‌شان هیچ شکاف و اختلاف وجود نداشته باشد و قسمی باشند که الله سبحانه وتعالی فرموده است.

الله سبحانه و تعالی می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ [حجرات: 10] ترجمه: مؤمنان برادر یکدیگرند. و همان طور که مسلم از نعمان بن بشیر روایت می‌کند که رسول الله ﷺ گفت: «مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى»

ترجمه: از نعمان بن بشیر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مؤمنان در دوستی، مهربانی و همکاری با يکديگر، مانند پيکری هستند که اگر يک عضو آن به درد آيد، ساير اعضا با بی‌خوابی (بی قراری) و تب با آن هم نوا می‌شوند.»

مترجم: پارسا «امیدی»

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

دو سوال دارم: اول؛ در کتاب نظام اقتصادی در بحث بیمه آن‌جا مثالی وارد شده است که فهمش خیلی مشکل به نظر می‌رسد و آن این‌که دادن کالا به غسال(لباس شوی) وقتی‌که کالا از بین برود، در این‌جا مسئله ضمانت دهنده، ضمانت گیرنده و ضمانت شده و غسال نامعلوم است. فرق این باشرکت بیمه در چیست؟ ضامن شرکت، مضمون له صاحب موتر و مضمون عنه موتر که موتروان آن ناشناس بوده یکی از روزها تصادم خواهد کرد.

دوم:دولت‌اسلامی مشکل احتکار‌ را چگونه معالجه می‌کند؟ آیا محتکر را به فروش نرخ معین مجبور می‌کند، درحالی‌که دخالت در نرخ حرام می‌باشد. الله به‌سبب زحمات‌تان ثواب‌را نصیب‌تان نموده، مسلمان‌ها‌را نفع برساند.

پاسخ

وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته!

1- سوال شما از مضمون عنه در ضمانت و بیمه بی‌گمان موضوع برای‌تان مشکل به نظر می‌رسد. برادرگرامی! به سوال شما آگاه شدم. به هرحالت بدون‌شک حرمت بیمه صرف به سبب مضمون عنه نیست؛ بلکه با شریعت بسیار در مخالفت می‌باشد، مثلاً نبود حق تعهد و ذمه‌داری در حالت و مال و این مسایل بیمه‌را باطل می‌سازد. هم‌چنان در بیمه معاوضه صورت می‌گیرد که باطل است و... لیکن معلوم می‌شود که شما در گمان‌تان دچار اشتباه شده اید، مبنی براین‌که حالت غسال که در نظام اقتصادی ذکر نموده‌ایم، مضمون عنه مجهول‌است. با همین وجود ضمانت درست است و این موضوع در حالت بیمه که مضمون عنه مجهول –چنان‌که گمان کردید- باطل می‌باشد. سوال کردید که‌ چگونه در حالت غسال صحیح و در حالت بیمه باطل است؟

ای برادر، ما نگفتیم که درد و حالت مضمون عنه مجهول است؛ بلکه گفتیم که در حالت غسال مجهول می‌باشد و در حالت بیمه موجود نیست، متنی‌را از نظام اقتصادی در دوحالت‌ برایت نقل می‌نمایم:

الف- درحالت غسال در کتاب چنین آمده است: مگر این‌که شرط نیست که مضمون عنه معلوم باشد. هم‌چنان شرط نیست که مضمون له معلوم باشد. ضمانت صحیح می‌شود، هرچند که مجهول باشد. اگر شخصی به‌شما گفت که لباست‌ را به غسال بدهید، می‌گوید، می‌ترسم که تلفش کند. گفته می‌شود  که لباس‌ را بده، ضمانت‌اش ‌را می‌کنم و غسال‌ را معین نکرد، درست است. اگر به غسال داد و گم شد، ضمانت می‌شود، گرچه مضمون عنه مجهول‌هم باشد. هم‌چنان می‌گوید که فلانی غسال ماهر ‌است و هرکس که در پیش او لباسی ‌را گذاشت، من ضامن غسال می‌باشم، در هر آن‌چه که تلف شده‌است. در این حالت درست‌است، هرچند که مضمون له مجهول‌هم باشد. بعداً دلیل‌ را ذکر نموده گفته است: "دلیل ضمانت واضح بوده، عهدی‌ را به عهدی ضمانت کند که ضمانت ثابت می‌شود که در آن ضامن، مضمون عنه و مضمون له بدون تعویض واضح وثابت می‌شود. مضمون عنه و مضمون له مجهول می‌باشند، چنان‌که ابو داود ازجابر رضی الله عنه روایت نموده که رسول‌الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند:

«كان رسول الله صلى الله عليه وسـلم لا يصلي على رجل مات وعليه دين، فأتي بميت فقال: أعليه دين؟ قالوا: نعم ديناران. قال: صلوا على صاحبكم. فقال أبو قتادة الأنصاري: هما عليّ يا رسول الله، قال: فصلى عليه رسول الله صلى الله عليه وسـلم، فلما فتح الله على رسول الله صلى الله عليه وسـلم قال: أنا أولى بكل مؤمن من نفسه. فمن ترك ديناً فعليّ قضاؤه، ومن ترك مالاً فلورثته»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم به میت که قرضدار بود، نماز نخواند. میتی آورده شد و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: آیا قرضداراست؟ گفتند: بلی، دو دینار. وی صلی الله علیه وسلم فرمود: به دوست تان نماز بخوانید. ابو قتاده انصاری گفت: دو دینار به گردن  من است یا رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم بالای وی نماز خواند. وقتی‌که الله به رسول الله فتح و پیروزی را نصیب نمود، رسول الله فرمود: من به هر مؤمن از خودش نزدیک‌تر هستم، کسی‌که قرضدار است، ادای قرض آن به من است و کسی‌که مالی از او باقی می‌ماند، من وارث آن ام.

پس این‌حدیث واضح می‌سازد که ابو قتاده رضی الله عنه عهد خود‌را در مورد حق مالی‌که به قرضدار واجب می‌باشد، با عهد و ذمه میت یک‌جا نموده؛ هم‌چنان آشکار شد که در ضمانت، ضامن، مضمون عنه ومضمون له وجود داشته، ضامن ملتزم به پرداخت حق ذمه واری بدون معاوضه می‌باشد. مضمون عنه میت و مضمون له صاحب قرض که دروقت ضمانت مجهول می‌باشد. حدیث فوق شروط ضمانت‌را تصحیح می‌کند.

واضح شد که جهالت در مضمون عنه و مضمون له در نبودش نیست؛ بلکه در نبود معرفی نام و معلومات پیرامونش؛ اما میت مضمون عنه موجود است و ضامن نام ونسبش ‌را کسی نمی‌شناخت، در حالی‌که موجود است؛ پس جهالت در بیان مضمون عنه است، نه درنبود آن. به همین سبب ضمانت درست‌است به خاطر که مضمون عنه موجود می‌باشد، اگرچند که شناخت آن مجهول است، همین‌قسم که غسال در منطقه وجود دارد؛ لیکن نامش‌را نمی‌داند و شخص لباس‌ها را برای شستن به او می گذارد و این‌کار در ضمانت طبق دلیل ضمانت هیچ تأثیر نمی‌کند؛ چنان‌که درحدیث ابو داود گذشت.»

ب- اما درحالت بیمه در کتاب چنین وارد شده ا(شرکت بیمه ضمانت نموده است وآن‌را لازم نکرده، نه درحالت و نه در مال. در این صورت ضمانت درست نبوده، بیمه باطل می‌باشد؛ علاوه برآن که در بیمه مضمون عنه موجود نیست و شرکت بیمه به کسی ضمانت حقی‌را نمی‌کند؛ اگرچه مسمی به ضمانت هم‌باشد.عقد بیمه فاقد عنصر اساسی لازمی شرعی‌ست و او عبارت از وجود مضمون عنه است.در ضمانت باید سه چیز موجود باشد؛ ضامن، مضمون عنه و مضمون له. در بیمه مضمون عنه وجود ندارد؛ بناءً براین شرعاً باطل است. مثلاً: در موتر حادثه کردن مضمون عنه است و شرکت بیمه دربدل حادثه که وقوع آن قطعی‌نیست، پولی‌را به حیث ضمانت می‌گیرد، درحالی‌که نوعیت حادثه معروف نبوده، به‌همین سبب چنین عقدی باطل است، هم غیرموجود است و هم مجهول می باشد. شما در غیر موجود و مجهول دچار اشتباه شده اید که مجهول در حالت غسال و مجهول دربیمه چگونه می‌شود که اولی درست و دومی باطل.

مطلبی‌را به‌شما بیان کردیم که مضمون عنه در حالت غسال موجود بوده، لیکن نام و نسبش مجهول می‌باشد و مضمون عنه در حالت بیمه غیر موجود بوده و نام و نسبش نیز مجهول است. امیدوارم کفایت نموده باشد.

2-و اما موضوع احتکار چنان‌که در بخش نظام اقتصادی بیان کردیم، حرام می‌باشد: احتکار به صورت مطلق حرام و ممنوع می‌باشد. در این را‌بطه در حدیث به شکل صریح نهی جازم وارد شده است. در صحیح مسلم از سعید بن مسیب از معمربن عبد الله عدوی از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت نموده که فرموده است:

«لا يحتكر إلاّ خاطئ»

ترجمه: جز خطا کار دیگری احتکار نمی‌کند.

قاسم از ابو امامه روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «نهى رسول الله صلى الله عليه وسـلم أن يُحتكر الطعام»؛ رسول الله ص از احتکار طعام منع نمود. این حدیث در مستدرک حاکم آمده است. در دیگر لفظ آمده: «من احتكر فهو خاطئ»؛ کسی‌که احتکار می کند، پس او خطا کار است. نهی در حدیث مفید ترک طلب می‌کند و محتکر را مذموم قلمداد نموده است که خطا کار است؛ پس قرینه دلالت به نهی جازم می‌کند. از همین جا احادیث دلیل حرمت احتکار را بیان می نماید. محتکر به کسی گفته می‌شود که اموال را جمع نموده منتظر قیمت شدن آن است تا با قیمت بالا به فروش برساند و خرید آن به‌اهل شهر گران تمام می‌شود.

چگونه‌گی حل مشکل احتکار اینست که محتکر تعزیر شده و تعقیب می‌شود و مجبور ساخته می‌شود که اموال‌را برای مردم پیش‌کش نموده، برای مصرف کننده‌گان به بیع بازار به‌فروش برساند، نرخ تعیین نمی‌شود؛ چون‌ تعیین نرخ حرام است؛ چنان‌که در کتاب چنین آمده است: «بدون شک تعیین نرخ در اسلام مطلقاً حرام می‌باشد. احمد از انس رضی الله وعنه روایت نموده است: «غلا السعر على عهد رسول الله صلى الله عليه وسـلم فقالوا: يا رسول الله لو سعَّرت. فقال: إن الله هو الخالق، القابض، الباسط، الرازق، المسعر، وإني لأرجو أن ألقى الله، ولا يطلبني أحد بمظلِمة ظلمتها إياه، في دم، ولا مال». ولما روى أبو داود عن أبي هريرة قال: «إن رجلاً جاء فقال: يا رسول الله، سعّر. فقال: بل ادعوا. ثمّ جاءه رجل فقال: يا رسول الله، سعّر. فقال: بل الله يخفض ويرفع» ترجمه: در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم نرخ بالا رفت. مردم گفتند: ای رسول الله چرا نرخ را تعیین نمی‌کنید؟ رسول الله فرمود: بدون شک الله خالق، گیرنده و قابض، فراخ کننده، رزق دهنده و تعیین کننده نرخ می‌باشد. و من امیدوارم که به الله به گونه ملاقات نمایم که به کسی ظلمی را مرتکب نشده باشم که از من بخواهد در مال و خون. ابوداود از ابو هریره رض روایت نموده است که گفت: شحصی پیش رسول الله آمده گفت: ای رسول الله، نرخ‌را تعیین کنید.فرمود: بلکه بخواه. سپس مردی آمد و گفت: ای رسول‌الله نرخ‌را تعیین نمایید. رسول‌الله فرمود: بلکه الله نرخ‌را پایین و بالا می‌کند.

حدیث فوق دلالت به تحریم تعیین نرخ می‌کند و کسی‌که برایش ظلمی شده به‌حاکم شکایت کرده خواهان از بین رفتن آن شود و ظلم که از طرف حاکم شود، در نزد الله  وی گنهکار می‌شود ؛چون‌ مرتکب فعل حرام شده است. به رعیت است که شکایت خود‌را به محکمه مظالم بالا نموده در مورد تعیین نرخ که حاکم کرده است؛ برابر است که والی باشد یا خلیفه و بر محکمه مظالم است که به مظلومین رسیده‌گی نماید.

و اما این‌که اموال به نرخ بازار فروخته شود، خود حکم شرعی‌است در رابطه به فروخت وخرید؛ وقتی‌که مال در نزد محتکر باشد و بس. اگر اموال در بازار محدود بود، به دولت است که اموال‌را در بازار زیاد نماید؛ به‌خاطری‌که تجار نتوانند اموال‌را به خواست خود نرخ گذاری و محدود نمایند و اگر اموال در بازار زیاد بود، تاجر مجبور می‌شود که مال خود‌را مطابق نرخ بازار بفروشد. راه‌حل جلوگیری از  احتکار محتکر این است که وی‌را توسط تعزیر شکنجه داده شود و هم‌چنین مجبور کرده شود که مال خود‌را به بازار عرضه کند؛ در صورتی‌که مال صرف در دست وی است؛ پس به‌دولت است که اموال‌را در بازار ازدیاد نماید تا نرخ‌ها وابسته به‌کسی دیگر نشود.

مسئله‌ی نرخ‌گذاری در کتاب قرار ذیل واضح شده است: آن‌چه که در روزهای جنگ از بالا رفتن نرخ حصول می‌شود، یا در نتیجه‌ی بحران‌های سیاسی که در اثر کمبود و یا به‌سبب احتکار و یا به‌ندرت یافت شدن‌ آن، نرخ بالا می‌رود. اگر بالا رفتن نرخ از نتیجه احتکار باشد، احتکار را الله حرام نموده است و اگر از نادر بودن آن باشد، خلیفه باید امور مردم‌را رعایت نموده به زیاد شدن و جلب‌آن در بازار تلاش کند. یکی از راه‌های منع نرخ بالا همین است. عمر رضی الله وعنه در سال گرسنه‌گی که مسمی به سال الرماده(خاکستر) بود، مواد خوراکی‌را از سرزمین‌های مصر و شام جلب و جذب و به‌حجاز که احساس کمبود مواد خوراکی می‌شد، ارسال و روان کرد تا مشکل گرسنه‌گی مردم‌را حل نمود. به این اساس بدون تعیین نرخ، نرخ ها پائین آمد.

عدم فروش به نرخ بازار غبن است. غبن فاحش حرام است و او آن‌است که از نرخ تجاوز نموده، در بازار و در پیش‌تجار چنین بیع معروف و مشهور نباشد. اگر در اثرکمبودی باشد تا جایی مشکل ندارد و اگر مشکل بسیار بزرگ داشته باشد، شامل اصطلاح غبن فاحش می‌شود، حرام می‌باشد. بر بائِع واجب‌است که نرخ بازار‌ را مراعات نماید و بر دولت لازم است که تاجر نرخ بازار را تحت کنترول خود نگیرد. اگر بالا رفتن نرخ از کمبودی اموال باشد، بر دولت ضرور است که اموال‌را در بازار آورده، به فروش رسانده، هیچ تاجر نتواند که در تعیین نرخ‌ها حاکمیت داشته باشد.

در کتاب شخصیه‌اسلامی در جزء دوم آن درباب بیع سلم چنین آمده است: شرط این‌است که در قیمت غبن فاحش نباشد؛ بلکه ضرور‌است که قیمت مطابق نرخ بازار باشد. در وقت عقد بیع وقت تعیین شود، نه‌در وقت تسلیمی مال؛ به خاطر‌که بیع سلم، غبن فاحش در بیع در این صورت حرام می‌باشد. بیع‌سلم نیز در این صورت شامل غبن فاحش می‌شود؛ چون‌ مال به عجله فروخته شده، پول در وقت تعیین شده آن به شتاب قبض می‌گردد، لهذا حرام می‌باشد. در جزء سوم شخصیه‌اسلامی در باب علت آمده است: از ابو هریره رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«نهى رسول الله صلى الله عليه وسـلم أن يبيع حاضر لباد»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم از بیع حاضر به اهل بادیه منع نموده است.

بخاری ذکر کرده که بیع اهل‌شهر به اهل‌بادیه که مشتری می‌باشد، ممنوع است، به علت بدوی بودن آن؛ زیرا وی از نرخ ها بی‌خبر بوده، عدم فهم نرخ بازار وجه علت می‌باشد. هم‌چنان ابوهریره حدیثی‌را در مورد منع جلب اموال خارج از بازار و ملاقات با بایع که وجه علت‌را بیان می‌کند، روایت نموده که رسول‌الله صلی  الله وعلیه وسلم فرمودند:

«نَهَى صلى الله عليه وسـلم أَنْ يُتَلَقَّى الْجَلَبُ، فَإِنْ تَلَقَّاهُ إِنْسَانٌ فَابْتَاعَهُ، فَصَاحِبُ السِّلْعَةِ فِيهَا بِالْخِيَارِ إِذَا وَرَدَ السُّوقَ» (ترمذی)

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم از دیدار برای جلب اموال منع کرده است. اگر انسانی قبل از دخول بایع  چیزی را خرید، صاحب اموال اختیار دارد که بعد از دخول در بازار بیع را فسخ نماید.

خلاصه حل موضوع احتکار:

- احتکار کننده تعزیر را عقوبت می‌شود.

- مجبور ساخته می‌شود که مال‌را عرضه نموده به بیع بازار به فروش برساند.

- مال نباشد، مگر در نزد وی و مردم هم نیازمند باشند، بر دولت است که مال را ازدیاد نموده، تجار نتوانند به نرخ‌ها حاکمیت داشته باشند.

- به همین‌قسم مشکل نرخ‌ها بدون نرخ‌گذاری که جایز نیست، حل می‌شود.

برادرتان عطا بن خلیل ابو رشته

مترجم: بدرالدین"حسینی"

ادامه مطلب...

حکومت دنمارک در جنگ علیه ارزش‌های خانواده‌گی اسلام شکست خورده است

  • نشر شده در دنمارک

یک نظرسجنی بزرگ سالانه به دستور دولت که اخیراً به ‌نشر رسیده است، نشان می‌دهد که مسلمانان – صرف‌نظر از جنسیت و سن- روش زند‌گی بی‌قید و شرط غربی را رد می‌کنند. در این "نظرسنجی شهروندی" از هزاران مسلمان پرسیده شده است؛ آیا اشکالی ندارد که فرزندان آن‌ها (دختر/پسر) قبل از ازدواج رابطه‌جنسی نداشته باشند؟ که به اتفاق کل پاسخ شان نخیر بود.

یافته‌های این بررسی نشان می‌دهد که زنا به اتفاق جوانان مسلمان 18 ساله و اشخاص مسن‌تر آن‌ها یک عمل زشت و غیر قابل قبول می‌باشد. این امر ثابت می‌کند که نسل‌جوان مسلمان متولد در دنمارک آزادانه روش زندگی شرافت‌مندانه‌ی اسلامی را انتخاب می‌کنند و از هم‌سان شدن (با غرب) خودداری می‌کنند. علاوه بر این، هیچ تفاوتی مبنی بر زنا به‌عنوان یک امر غیر قابل‌قبول، میان مردان و زنانی‌که مخاطب این سروی قرار گرفتند، صرف‌نظر از این که در مورد پسر یا دختر آنان باشد، وجود نداشت.

از این‌رو، ماتیاس تسفایه، وزیر ادغام، با ناامیدی شدید به این نظرسنجی واکنش نشان داده و با صدای بلند اظهار داشت که دولت وقتی در مورد ادغام صحبت می‌کند، هدفش در واقع به معنای یکسان‌سازی است و چنین گفت: «ادغام موفقیت‌آمیز البته این است که مردم زبان دنمارکی را یاد بگیرند و شغل پیدا کنند، اما هم‌چنین در مورد پایبندی به ارزش‌های دنمارکی و برابری جنسیتی هم است. (منبع: Berlingske 8/12/2021)

تسفایه به‌طرز مفتضانه‌‌ای تلاش می‌روزد تا از این مطالعه به‌عنوان مدرکی برای مشکل «کنترل اجتماعی منفی» استفاده کند، اگرچه بررسی فوق نشان می‌دهد که این دیدگاه‌‌‌ها از خود جوانان مسلمان پیرامون زنا است که آن‌را اظهار نموده و در نهایت انتخاب داوطلبانه‌ای خودشان است، که وزیر ادغام آن‌را قبول نخواهد کرد! تنها حزبی‌که کنترل ذهن را اداره و اعمال می‌کند، خود دولت است!

بناءً، وزیر ادغام به‌‌طور بی‌شرمانه‌ای، به‌شکل ماهرانه در خصوص این نظرسنجی تحقیقی با صحبت نمودن در مورد "ظلم و ستم زنان" اظهار نظر کرد. در حالی‌که، این مطالعه ثابت می‌کند که این زنان مسلمان بودند که زنده‌گی با حیاء را نسبت به زنده‌گی بی‌حیاء ترجیح دادند؛ همان‌‌طوری‌که مطالعات گذشته نیز این یافته‌های تحقیقی را نشان داده بود.

دولت در وهم، فریب و ناامیدی قرار دارد تا دیدگاه مبتذل خود را بر مسلمانان تحمیل کند و از این‌رو آماده است تا از هر ابزاری استفاده کند. حتی تسفایه به "معلمان/آموزگاران دبیرستان/مکاتب لیسه و مربیان فوتبال" گوش‌زد نموده است تا باید در "جنگ ارزش‌هایش" علیه فرهنگ‌اسلامی سهیم شوند. با این‌حال، سال به‌ سال، بررسی‌های کنترل ذهنی دولت نشان می‌دهد که مسلمانان تا اکنون حاضر به ترک هویت‌اسلامی خویش نیستند.

چرا مسلمانان علی‌رغم این‌که در یک کشور سکولار به دنیا آمده و بزرگ شده اند از روش زندگی قبیح/زشت خودداری می‌کنند؟ پاسخ بسیار ساده است: هرکس با فطرت پاک و ‌غیرفاسد می‌تواند درک کند که این امر باشکوه و نجیب است تا به روش شرافت‌مندانه زنده‌گی کند. اسلام بر ارزش‌های واقعی مانند حیاء، پاک‌دامنی، کرامت، فضیلت و احترام فوق‌العاده برای زن تأکید دارد.

فلهذا، ارزش‌های‌غربی را نمی‌توان فرهنگ گفت که وزیر ادغام از آن نماینده‌گی می‌کند و خواهان تحمیل‌اش بر مسلمانان است. در این اواخر، مدارکی از وی مبنی بر فرهنگ‌جنسی و رفتار تحقیرآمیز با زنان در کانال پربیننده TV2 و هم‌چنین در پارلمان دنمارک، جایی‌که خود تسفایه در آن حضور دارد، درز کرده است.

اگر وزیر ادغام دنمارک به‌طور کافی مغرور و متعقد است که او می‌تواند مسلمانان را وادار کند تا از ارزش‌های اسلامی‌شان دست‌ بردارند، پس فقط یک چیزیست که باید بگویم: این امر هرگز اتفاق نخواهد افتاد!

از سوی‌دیگر، ما انتظار داریم که تعداد دنمارکی‌هایی‌که روش زنده‌گی غربی را ترک می‌کنند و روش زندگی اسلامی را انتخاب می‌کنند، پیوسته افزایش یابد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-دنمارک

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش

شبکه‌ی خبری الجزیره به‌تاریخ 20 دسمبر 2021م در صفحه‌ی انترنتی خود نوشت: «اردو/سپاه اوکراین و جدایی طلبان وابسته به‌مسکو با هم درگیر شده و این درگیری منجر به کشته شدن افرادی از هردو جانب گردید. این تنش‌ها در حالی بالا می‌گیرد که درست یک روز قبل الیکسی دانیلوف سکرتر شورای امنیت ملی و دفاع اوکراین اعلان نمود که کشورش برای نخستین‌بار در تاریخ خویش راهکار مستقل و متشکل از تمام ارگان‌ها و قطعات اردو را به هدف جلوگیری از هرگونه تجاوز احتمالی از جانب روسیه را آماده نموده است. اوکراین قبلاً ادعا نموده بود که روسیه قریب به 100 هزار سرباز را در مرز با اوکراین مستقر نموده تا با پایان جنوری آینده به اوکراین حمله‌ور شود. اما روسیه برنامه‌ریزی برای حمله به اوکراین را رد نمود» (منبع: الجزیره 20 دسمبر 2021م)

 پرسش این است که: واقعیت این کشمکش‌ها از چه قرار بوده و ابعاد و انگیزه‌های نهفته در پس آن چیست؟ دیگر این‌که انتظار می‌رود بالاگرفتن این تنش‌ها به کجا بینجامد، به ویژه تنش‌ها میان روسیه و امریکا؟

پاسخ

برای روشن‌شدن پاسخ موارد زیر را به بررسی می‌گیریم:

  1. روسیه‌ی قیصری در جریان قرن شانزدهم بالای سرزمین اوکراین مسلط شد، سپس رفته رفته مردم اوکراین خودشان در استعمار سایر مناطق با روسیه شریک شدند و روس‌ها را کمک کردند تا سایر ملت‌ها را زیر استعمار خود در آورند، در حدی‌که ملت‌های استعمارشده به‌ندرت روس‌ها و اوکراینی‌ها را از یک‌دیگر تفکیک می‌نمودند؛ مخصوصاً که هردو از ریشه‌ی سلافی استند. زمانی‌که اتحادجماهیر شوروی در سال 1991م از هم پاشید و در همان سال اوکراین استقلال خود را گرفت، اوکراین در فضای "اتحادجماهیر شوروی" تبدیل به‌دولت دوم شده و با داشتن شمار بزرگ نفوس در حدود 40 ملیون‌تن در شمال بحر سیاه از موقعیت منحصر به فرد برخوردار گردید؛ هم‌چنین با داشتن زیربنای صنعتی که دست کمی از همتای روس‌اش نداشت و با برخوردار بودن از سپر هسته‌ای که یک سوم میراث باقی مانده از شوروی را تمثیل می‌کند. اوکراین از این واقعیت‌ها زمانی برخوردار بود که هنوز بر اساس توافق‌نامه‌ی امریکا و روسیه با اوکراین در مقابل تعهد امریکا و روسیه به‌حفظ وحدت اراضی اوکراین و حفظ استقلال آن از روسیه جدا نشده بود. اوکراین پس از آن در خصوص ناوگان بحری شوروی در بحر سیاه که روسیه بیش‌ترین سهم آن‌را به ارث برد، بارها با روسیه وارد مذاکرات سخت و طولانی شد، ناوگانی‌که بر اساس توافق دو طرف هم‌چنان در بندر سیفاستوبل در جزیره‌ی کریمیه در قالب اوکراین متمرکز باقی ماند.
  2. روسیه هر بار در هر کشمکشی‌که با اوکراین به راه می‌ انداخت، موفق نمی‌شد، اوکراین را به آغوش خود برگرداند؛ چه در مسئله‌ی تقسیم ناوگان بحر سیاه در اوایل دهه‌ی نود، یا مسئله‌ی پر جن‌جال پایپ‌های گاز که اتحاد شوروی آن‌را در داخل خاک اوکراین بناء کرده بود تا گاز روسیه را از توسط آن به اروپا انتقال دهد و هم‌چنین پیامدهای این مسئله مانند نیاز روسیه به‌خطوط بدیل مانند خط "سیل ترکی" از طریق بحر سیاه و یا "سیل شمالی" از طریق بحر بلتیک تا آلمان و یا هم در مسایل تجاری مانند نیاز شدید بازار روسیه به شکر و روغنی‌که در سرزمین حاصل‌خیز اوکراین تولید می‌گردد و یا هم مسئلۀ عضویت اوکراین در هیأت‌های مختلفی که روسیه برای دولت‌های منظومه‌ی شوروی سابق طراحی نمود و یا هم‌چنین روی‌کردهای اوکراین به جانب اتحادیه‌ی اروپا و ناتو که پس از آن بالا گرفت. تمام این کشمکش‌ها میان روسیه و اوکراین به روسیه فرصت نداد در جریان سه دهه‌ی گذشته، با وجود برخورداری از امکانات نظامی بیش‌تر، مجدداً بالای اوکراین تسلط پیداکند.
  3. اوکراین باغچه‌ی جلوِ روسیه به‌شمار می‌رود و نه مانند کشورهای آسیای میانه که از نظر موقعیت، روابط قومی، دین و تاریخ به مثابه‌ی حیات خلوت آن است. اوکراین برای روسیه و جایگاه بین‌المللی آن نقش سپر را دارد؛ بالای بحر سیاه اشراف داشته و آن‌را در اختیار خود دارد، به علاوه‌ی اشراف آن روی مناطق اسلامی قفقاز که روسیه در طول تاریخ آن‌را به‌خود پیوند داده، هم‌چنین زمین‌های حاصل‌خیز اوکراین و کالاهای اساسی آن برای روسیه امنیت غذایی به بار آورده و آن‌را در تحول روابط‌اش با غرب محفوظ نگه می‌دارد و از طریق اوکراین است که روسیه به اروپای شرقی راه دارد، چه با خطوط گاز و یا غیر آن. گذشته از همه، اوکراین امروزه آخرین منطقه‌ی حایل برای گشودن گره تاریخی روسیه در ترس و نگرانی از اروپا به شمار می‌رود، اروپایی‌که دو بار "ناپلیون و هتلر" از مسیر اوکراین به روسیه حمله نمود؛ اگرچه ضعف دولت شوروی، آن‌را وادار نمود تا دست از اروپای شرقی به‌عنوان منطقه‌ی حایل بردارد، اما اینک با درنظر داشت پیش‌رویی‌های اعضای پیمان ناتو در شرق اروپا، روسیه از اوکراین و بلاروس به عنوان همسایه‌گانش انتظار دارد حد اقل به صفت منطقه‌ی حایل در برابر خطرهای ناتو و پیش‌روی‌های ابزار نظامی آن به‌جانب شرق عمل کند. روسیه در حال‌حاضر قصد دارد اوکراین را از پیوستن به‌پیمان آتلان‌تیک شمالی "ناتو" و یا حمایت از آن بازدرد، «سیرگی ریاب‌کوف معاون وزیر خارجه‌ی روسیه، حمایت نظامی امریکا از اوکراین را برای امنیت روسیه یک‌چالش خواند». (منبع: شبکه‌ی خبری العین 13 اپریل 2021م).
  4. غرب، به ویژه امریکا این واقعیت موجود در مورد گره اوکریان در سیاست روسیه را درک نموده و می‌داند که اوکراین نقطه‌ ضعف روسیه است، مخصوصاً پس از آن که  تحرکات جریان‌های قومی در اوکراین شدت گرفته و دشمنی آنان با روسیه عمیق گردیده. بناءً اوکراین از دو دهه به این سو تبدیل به میدان کشمکش میان امریکا و اروپا از یک‌طرف و روسیه از طرف دیگر شده است. در پی انقلاب سال 2014م پرتقالی که منجر به برکناری یانکوویتچ رئیس‌جمهور وابسته به روسیه‌ی اوکراین گردید، روسیه در همان‌سال در واکنش به برکناری یانکوویچ شبه‌جزیره‌ی کریمیه واقع در جنوب اوکراین را از پی‌کر اوکراین جدا نموده و آن‌را به روسیه پیوند زد، جزیره‌ای که روسیه در آن پایگاه‌های نظامی استراتژیک و بزرگی دارد. روسیه به این هم اکتفاء نکرد؛ بلکه جدایی‌طلبان روس در اوکراین را تحریک نمود تا در مناطق شرقی شورش نموده و استقلال دو ولایت "دونیتسک و لوگانسک" را اعلان نمایند و روسیه این دو ولایت را به نام "روسیه‌ی کوچک" نام‌گذاری نموده کمک‌های نظامی را به آن سرازیر نمود. تمام این واقعیت‌ها باعث شد اوکراین به آغوش غرب رفته و با اصرار خواهان پیوستن به‌پیمان ناتو گردید، به این امید که از شر خصومت‌های روسیه در امان بماند. غرب شروع به‌نزدیک نمودن اوکراین به خود نموده و تظاهر به حمایت از آن نمود، چنان‌چه اوکراین را به نشست‌های اروپا و نشست‌‌های "ناتو" دعوت می‌نمودند، مخصوصاً زمانی که کش‌مکش با روسیه شدت بیش‌تری می‌گرفت، در حالی‌که اوکراین نه عضو اتحادیه‌ی اروپاست و نه "ناتو"، امریکا شروع به مسلح نمودن اوکراین نموده و ملیاردها دالر کمک نظامی به آن پرداخته و اردوی آن‌را تمرینات نظامی می‌دهد.
  5. روسیه پیوند دادن جزیره‌ی کریمیه به‌خود زیر فشار تحریم‌های سخت اروپا و امریکا قرار گرفت، به‌همین دلیل تلاش نمود برای جریان این تحریم‌ها، روابط اقتصادی خود با چین را افزایش دهد؛ چنان‌که خطوط پایپ نقل نفت و گاز به چین را ساخت و گذرگاهی خشکه (راه آهن) برای حمل و نقل مستقیم کالاهای چین به اروپا گشود، یعنی در چهارچوب برنامه‌ی بزرگ چین موسوم به (راه ابریشم) با چین کمک نمود. گذشته از همه؛ روسیه کم‌کم شروع به رها نمودن ذخایر نقدی خویش از وابسته‌گی به اوراق بهادار امریکا و دالر نموده و تجارت خویش را تا حدود زیادی از قید و بند دالر رها نمود. هرچند روسیه از نظر تجارتی در مقایسه با اروپا و چین چندان پرقدرت نیست؛ اما امریکا به این نتیجه رسید که روسیه دارد تسلط اقتصادی امریکا را به‌چالش می‌کشد و سایر دولت‌ها را تشویق می‌کند جرئت گرفته و در برابر آن ایستاده‌گی کنند، چنان‌که این واقعیت را می‌توان در بسیاری از داد و ستدهای تجاری روسیه به‌خصوص با چین در اتکاء به واحدهای پولی داخلی به‌جای دالر مشاهده نمود. بناءً این تهدیدی است برای امریکا و هم‌چنین اتهامی‌که اخیراً متوجه روسیه شد، مبنی بر این‌که بهای گاز را افزایش داده به هدف این که می‌خواهد بحران اقتصادی جدیدی را برای اروپا رقم زند.
  6. روسیه به ابعاد و مزایای بزرگ اوکراین از نظر تاریخی، تسلط، اقتصاد و امنیت چشم دوخته، یعنی منطقه‌ی حایل با ناتو. بناءً اوکراین برای روسیه خط سرخ است؛ «پوتین پیمان ناتو را هشدار داد که نیرو و سلاح در اوکراین منتشر خواهد نمود. او گفت: "گسترش زیربنایی نظامی ناتو در اوکراین برای روسیه خط‌سرخ بوده و عکس‌العمل قوی در پی خواهد داشت." از جانب‌دیگر؛ جوبایدن رئیس‌جمهور امریکا گفت که وی در خصوص اوکراین هیچ خط‌سرخی را از هیچ طرفی نمی‌پذیرد.» (منبع: نون پست 4 دسمبر 2021م). با توجه به آن‌چه گفته شد، روسیه، که بحران‌فعلی اوکراین را مدیریت می‌کند، دست از اوکراین بر نداشته و نخواهد گذاشت تبدیل به لقمه‌ی آماده برای امریکا و ناتو شود، مخصوصاً اینک پس از آن که تحریم‌های غرب را تجربه نموده و آن‌را تحمل نمود. گذشته از آن؛ روسیه می‌داند که امریکا در حال حاضر سخت درگیر رویارویی با چین است، به این‌معنا که به هیچ‌وجه امریکا اقدام به پیوستن اوکراین به ناتو نخواهد نمود؛ زیرا این‌کار هزینه‌های زیادی برای دفاع از اوکراین روی دست امریکا خواهد گذاشت، به‌دلیل این‌که این‌کار آماده‌گی‌های امریکا در شرق‌دور برای رویارویی با چین را تضعیف خواهد کرد. از جانب‌دیگر؛ روسیه به اروپائی‌که نیروی نظامی کم‌تری داشته و در موارد انرژی تا حدود زیادی به روسیه وابسته می‌باشد، اهمیت زیادی قایل نیست، به این معنی که روسیه باور دارد که شرایط بین‌المللی برای موفقیت‌اش در اوکراین آماده است. بناءً سیرگی لاوروف وزیر خارجه‌ی روسیه به انتونی بلینکین همتای امریکایی‌اش ابلاغ نمود که مسکو نیاز به "تضمین‌های امنیتی دراز مدت در مرزهای غربی خود دارد که متوقف شدن روند گسترش پیمان آتلان‌تیک شمالی "ناتو" به‌جانب شرق از آن جمله به‌شمار می‌رود. وی افزود که این درخواستی جدی و حتمی است» (منبع: بوابة الوسط اللیبیه 2 دسمبر 2021م)

7. این است واقعیت خواست‌های روسیه که تنش‌های اوکراین را به‌هدف آن دامن می‌زند، زیرا روسیه به این باور است که غرب روند حمایت تسلیحاتی از اوکراین را افزایش می‌دهد و این که ممکن است غرب پس از تقویت تسلیحاتی اوکراین این کشور را تشویق کند، جدایی‌طلبان روس در شرق اوکراین را ریشه‌کن کند و ممکن است پس از آن اوکراین را تحریک کند در جزیره‌ی کریمیه وارد جنگ شود و این‌ها همه خطرهایی است که متوجه روسیه می‌باشد. والیری گیراسیموف رئیس ارکان روسیه در اظهاراتی گفت: «مسلح نمودن اوکراین با طیاره‌ها/هواپیماها، طیاره‌های بدون سرنشین/جنگنده‌ها و هلیکوپتر‌ها/چرخبال‌ها، کییف (پایتخت اوکراین) را انگیزه خواهد داد دست به اقدامات خطرناک بزند، اما هر اقدام تحریم‌آمیز از جانب کییف برای حل اوضاع در دونباس با استفاده از زور فوراً سرکوب خواهد شد». (منبع: آر تی 9 دسمبر 2021م) به این ترتیب بحران‌کنونی نشان می‌دهد که روسیه در گام نخست می‌خواهد کریمیه بدون هیچ‌گونه شک و تردیدی جزء روسیه باقی بماند؛ بلکه می‌خواهد جهانی، امریکا و اروپا این قضیه را به رسمیت بشناسند. هدف دوم روسیه این است که شرق اوکراین بیرون از تسلط اوکراین و به عنوان بخشی از روسیه مبدل گردد و هدف سوم، که بیش‌ترین تأثیر را دارد این است که می‌خواهد اوکراین به ناتو نپیوندد و این که نیاز به تضمین‌هایی در این خصوص وجود دارد، به ویژه پس از مانورهای نظامی مشترک ناتو و اوکراین در بحر‌سیاه، چنان‌چه پوتین رئیس‌جمهور روسیه گفت: «مانورهای اخیر پیمان آتلانتیک شمالی "ناتو" در بحر سیاه تمام مرزها را زیر پا نمود. وی گفت که غرب هشدارهای کشورش را به اندازه‌ی کافی جدی نمی‌گیرد. وی که در حضور مسوولین سیاست‌خارجی در مسکو صحبت می‌نمود به پروازهای استراتژیک بمب‌افگن‌های ناتو در فاصله 20 کیلومتری مرز کشوراش اشاره نموده گفت که این کار تمام حد و مرزهای مجاز را زیر پا می‌کند. وی افزود: «شرکای‌غربی ما با حمایت تسلیحاتی مدرن و کشنده و انجام دادن مانورهای تحریک‌آمیز نظامی به تنش‌ها دامن می‌زنند». (منبع: الجزیره نت 18 نومبر 2021م)

8. پاسخ امریکا به‌خواسته‌های روسیه این بود که نشست دوجانبه‌ای را میان پوتین و بایدن برگزار نمود. این نشست به‌تاریخ 7 دسمبر 2021م برگزار شد و موضوع اساسی آن کشمکش‌های اوکراین بود؛ اما نه یگانه موضوع آن و در جریان نشست معلوم شد که روسیه از امریکا می‌خواهد خطوط‌سرخی را که در اوکراین ترسیم نموده به‌رسمیت بشناد. این نیز معلوم شد که امریکا، روسیه را در صورت راه‌اندازی جنگ در اوکراین به تحریم‌های اقتصادی هشدار می‌دهد و امریکا چیزی فراتر از آن در اختیار ندارد، چنان‌که رئیس‌جمهور امریکا در روز بعد از نشست تأکید نمود که مداخله‌ی‌نظامی امریکا در صورت جنگ روسیه در اوکراین وارد نیست. امریکا اندکی پیش از نشست توسط بسیاری از مسوولین خود تهدید به‌تحریم‌هایی نمود که روسیه تا کنون مانند آن‌را ندیده است و در مورد منع جریان عبور گاز روسیه در خط "سیل شمالی" به آلمان سخن گفتند و گفتند که در این خصوص با آلمانی‌ها صحبت خواهند نمود و بزرگ‌ترین کاری را که امریکا می‌تواند انجام دهد این است که روسیه و بانک مرکزی آن‌‎را از سیستم تحویلات مالی خارجی منع خواهد نمود، هرچند بسیاری از بخش‌های تجارت روسیه با دالر صورت نمی‌گیرد.

9. با دقت نمودن به این قضیه درخواهیم یافت که روسیه دارد خود را درگیر بحرانی می‌کند که ممکن است پیامد آن به ضرر خود آن تمام شود؛ زیرا امریکا می‌تواند رئیس‌جمهور اوکراین را تشویق کند روسیه را تحریک نماید تا این که روسیه دیگر فرصت و انتخابی بجز جنگ در اوکراین نداشته باشد و به این ترتیب در گل و لای اوکراین و در برابر اروپا گیر افتد؛ زیرا اوکراین دولت عضو ناتو نیست تا امریکا مجبور باشد برای دفاع از آن دست به کار شود و در صورتی‌که روسیه مرتکب اشتباه شده و با اوکراین درگیر شود، امریکا تمام توجیهات لازم برای وادار نمودن دولت‌های اروپائی و برگردانیدن آن‌ها زیر فرمان امریکا به‌دلیل قرار گرفتن به گونه‌ی یک‌ صف‌واحد در برابر تجاوز روسیه را به دست خواهد آورد، چیزی‌که با وجود تعدد قطب‌های جهانی که روسیه ادعا می‌کند منافات دارد. هم‌چنین افق دیگری نیز وجود دارد که روسیه آن‌را نمی‌بیند؛ در صورت راه‌اندازی جنگ توسط روسیه در اوکراین، امریکا ابزار جدیدی برای در هم شکستن ائتلاف به وجود آمده میان روسیه و چین در دست خواهد داشت، چنان‌که امریکا خواهد توانست بالای چین فشار آورده و به وسیله‌ی تجارتی که با امریکا دارد آن‌را هشدار خواهد داد از روسیه‌ی متجاوز به اوکراین فاصله بگیرد؛ که اگر چین به این هشدار تن داد و از روسیه فاصله گرفت، یکی از اهداف بزرگ امریکا براورده خواهد شد و اگر روسیه به انواع مختلف تحریم‌ها تن داده و پس از جنگ از اوکراین بیرون رفت خواسته‌های امریکا در شرق اوکراین فوراً دنبال خواهد شد؛ بلکه حتی در مورد جزیره‌ی کریمیه و این کار روسیه را از کسب هرگونه دستاوردی از جنگ با اوکراین محروم خواهد نمود؛ حتی عواقب ‌ناگواری را برایش به بار خواهد آورد؛ به علاوه‌ی این که امریکا دولت‌های شرق اروپا را تحریک نموده و آنان‌ را وادار خواهد نمود برای ضربه زدن به روسیه در اوکراین حمایت‌های فعال و مؤثر نظامی روی دست گیرند. در این خصوص شاید تجربه‌ی شکست روسیه در افغانستان هنوز از حافظه‌ها پاک نشده باشد. با توجه به آن‌چه گفته شد؛ روسیه دارد دست به بازی خطرناکی در ماحول اوکراین می‌زند که ممکن است تبدیل به دام بزرگی برایش شده و پیامدهای آن برای روسیه ناگوار کننده باشد، درست مانند فرد احمقی که به عواقب کارهای خود نمی اندیشد.

9. در خصوص این که اوضاع به‌کدام جهت روان است، ذیلاً بررسی می‌گردد:

أ‌.         دولت‌های اروپایی سعی دارند تنش‌ها را کم کنند و روسیه را از جنگ اوکراین منصرف نمایند، اروپا می‌خواهد روابط جهان با روسیه را نرم کند تا از خطرهای احتمالی جلوگیری کرده و روند جریان منابع انرژی روسیه به اروپا با قیمت معقول تضمین گردد، فرانسه و آلمان و ایتالیا خواستار راه اندازی مذاکرات با روسیه و اوکراین جهت حل نزاع می‌باشند. چنان‌که: «هایکو ماس وزیر خارجه‌ی آلمان در اظهاراتی گفت که کشوراش علاقمند بهبود روابط با روسیه می‌باشد. وی تأکید نمود که تحقق این هدف خواستار پیش‌رفت در حل نزاع در دونباس می‌باشد.» (منبع: آر تی 23 نومبر 2021م) اما انگلیس احتمالاً تلاش دارد اوضاع را از باب رقابت‌سیاسی با اتحادیه‌ی اروپا که از آن بیرون شده، تشدید کند. «ژنرال نیکولاس کارتر رئیس ارکان اردوی انگلیس گفت: خطرها نسبت هر زمان دیگری پس از جنگ سرد بیش‌شده و بیم جنگ میان غرب و روسیه زیاد است.» (منبع: الجزیره نت 13 نومبر 2021م) وی هم‌چنین گفت: «در مورد احتمال بروز کشمکش در منطقه باید هوشیار باشیم. ژنرال نیک کارتر به بی بی سی گفت: امیدوارم عملاً با روسیه جنگی در نگیرد؛ اما وی افزود که ناتو باید برای این احتمال آمادگی داشته باشد. (منبع: بی بی سی 5 دسمبر 2021م) چنین اظهاراتی از جانب انگلیس بیش‌تر از آن که هشدار جنگ باشد، به‌هدف مشوش کردن طرف‌هاست.

ب‌.     اما قاطع‌ترین عامل موقف امریکاست، زیرا در بسیاری موارد بالای حکومت اوکراین تسلط دارد و به‌همین دلیل است که روسیه با فرستادن نامه‌ای به امریکا خواهان تضمین‌های امنیتی شد و چنین نامه‌ای را تنها برای دولت امریکا فرستاد و نه هیچ دولت دیگری به دلیل این‌که سایر دولت‌های عضو پیمان ناتو پیرو امریکاستند، در حدی‌که حتی تأخیر امریکا در پاسخ به نامه‌ی روسیه در خصوص ضمانت امنیتی مخصوصاً موضوع پیوستن اوکراین به پیمان باعث نگرانی روسیه گردیده: «سیرگی ریابکوف معاون وزیر خارجه‌ی روسیه در مسکو گفت: که مسکو نیاز دارد امریکا زودتر به پیشنهادهایش پاسخ دهد؛ زیرا اوضاع دشوار بوده و ممکن است پیچیده شده و تنش‌ها بالا گیرد». (منبع: الجزیره 20 دسمبر 2021م) به این ترتیب:

-          اگر امریکا تصمیم بگیرد در اوکراین برای روسیه ضمانت امنیتی بدهد بدون این که در مورد چین به توافق برسند، در این‌صورت پله‌ی روسیه در این بحران سن‌گین شده و دادن چنین ضمانت‌هایی پرده از ناتوانایی‌های بیش‌تر موقف امریکا برخواهد داشت؛ زیرا امریکا به خواسته‌های روسیه تن‌داده و به‌خواسته‌های اروپا با سردی پاسخ داده است. پس چنین موقفی از امریکا بعید است؛ مگر این‌که روسیه در قطع رابطه‌اش با چین به‌نفع امریکا کوتاه بیاید.

-          اما اگر امریکا تصمیم بگیرد روسیه را تحریک نموده و آن‌را وارد جنگ با اوکراین کند در این‌صورت روسیه در دام نقشه‌های امریکا خواهد افتاد و یا انداخته خواهد شد.

-          با دقت نمودن به امور فوق گمان‌اغلب این است که شروع جنگی داغ میان روسیه و اوکراین بعید به‌نظر می‌رسد، مگر این‌که تحولات جدیدی رخ دهد و بر اساس آن روسیه فریب خورده درگیر جنگ شود؛ اما باید در نظر داشت که عدم انتظار جنگ به معنای این نیست که زد و خوردهای متفرق در مراحل مختلف در شرق اوکراین اتفاق نخواهد افتاد.

به این‌ترتیب، انتظار نمی‌رود امریکا بتواند روابط روسیه با چین را به‌طور کلی قطع نماید و در نتیجه روسیه هرگز اهداف سه‌گانه‌ی خود را به‌دست نخواهد آورد؛ ممکن است بر اساس طریقه‌ی پیروان نظام سرمایه‌داری که همانا سازش و حل وسط است، موقف‌گیری امریکا در مورد اهداف سه‌گانه‌ی روسیه نرم‌تر شود و روسیه در عوض آن روابط‌اش با چین را کاهش دهد. آن‌گاه است که روسیه به لشکرکشی خود در مرز با اوکراین پایان داده و به‌همین امتیاز اکتفاء کند.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

پرسش

السلام علیکم ورحمت الله و برکاته!

در نظام سرمایه‌داری میان تخصیص و اقطاعی‌که در کتاب اموال وارد شده است، چی فرقی وجود دارد؟ الله سبحانه وتعالی  هزاران خیر به شما نصیب گرداند!

پاسخ                     

وعليكم السلام ورحمت الله وبركاته!

1 – سه نوع ملکیت وجود دارد: ملکیت عامه، ملکیت دولتی و ملکیت خصوصی.

2 – ملکیت‌های عامه عبارت از اعیانی است ‌که شارع ملکیت آن‌را متعلق به همه‌ی مسلمانان قرارداده و میان آنان مشترک گردانیده و اشخاص را از تملک آن منع کرده است؛ امثال دینامنت برق و استیشن آن، کارخانه‌های گاز و سنگ ذغال و هم‌چنان معادن جاری غیر منقطع، چه جامد مانند طلا و آهن یا مایع مانند نفت و یا هم معدن گازی مانند گاز طبیعی وغیره؛ این‌همه معادن و امثال این‌ها ملکیت عامه بوده و مملوک و ملک مشترک جمعیت مسلمانان محسوب می‌‌شود و یک‌منبع از منابع بیت‌المال است و خلیفه مطابق به احکام شریعت بین آنان توزیع می‌کند.

3 – ملکیت دولتی عبارت از اعیان است از قبیل زمین، ساختمان و اشیای منقوله‌ای که مطابق به احکام شریعت حق عامه‌ی مسلمانان به آن تعلق می‌گیرد. بنابراین تد بیر، وارسی و تصرف آن به خلیفه موکول می‌باشد.

4 -  در قبال تد‌ بیر ملکیت عامه و ملکیت دولتی گرچه دولت مسوولیت دارد؛ ولی میان هردوملکیت تفاوت وجود دارد؛ پس هرآن‌چه که در ملکیت عامه شامل است مانند نفت، گاز، معادن طبیعی، بحرها، نهرها، چشمه‌ها، ساحات، جنگل‌ها، چراگاه‌ها، مساجد؛ برای خلیفه جائز نیست که این املاک را به کسی تملیک دهد، چه فرد باشد و چه جمعیت، چون  ملک عامه مسلمانان است.

ولی آن‌چه که در ملکیت دولت شامل است، از قبیل زمین و ساختمان؛ خلیفه صلاحیت دارد قسمتی از آن‌را به  ملکیت اشخاص درآورد؛ چه عین و منفعت آن‌را و یا منفعت را بدون تملیک عین، و یا این‌که اجازه دهد به آباد کردن و تملک بپردازد. خلیفه  به هرشکلی‌که دران صلاح و منفعت مسلمانان را می بیند، می‌تواند تصرف کند.

5 – خلیفه صلاحیت دارد که به شخص که زمین زراعتی ندارد، از ملکیت دولت زمین توزیع کند تا درآن به زراعت پرداخته  و تملک کند. این عمل بخاطر آنست که ثروت منحصر به چنگ ثروتمندان  باقی نماند:

﴿كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ﴾ [حشر: 7]

ترجمه: تا ثروت دست به دست ثروتمندان شما باقی نماند.

 لیکن این عمل به این معنی نسیت که ملکیت شخصی  را به نا حق و بدون دلیل ازاو کشیده  به دیگری بدهد؛ بلکه از ملکیت دولت به فقرا توزیع میکند، نه به اغنیاء. "اقطاع" به چنین عملی گفته می‌شود.

"اقطاع" از اراضی دولتی صورت می‌گیرد، نه از ملکیت خصوصی، و به طبیعت حال از ملکیت عامه هم صورت نمی‌گیرد.

6 – این ملکیت‌ها را شریعت با احکام شرعی تعیین نموده است؛ بنابر این، تغییر صنف آن جایز نمی‌باشد؛ پس ملکیت عامه به ملکیت خصوصی منتقل نمی‌شود، به شکلی‌که حق حفاری و استخراج پترول به شرکتی خاصی داده شود؛ عملی‌که به آن تخصیص یعنی "خصخصه" می‌گویند و به چنین عملی ملکیت عامه به ملکیت خصوصی تبدیل می‌شود... هم‌چنان جائز نیست که ملکیت خصوصی به ملکیت دولتی منتقل کرده شود؛ به این ترتیب که تجارت‌خانه‌یی از مالکش مصادره و به ملکیت دولتی تبدیل شود که به آن تامیم می‌گویند.

7 – از آن‌چه گذشت فرق میان تخصیص، تامیم و اقطاع واضح می‌گردد؛ پس تخصیص عبارت است از فروش ملکیت عامه به شرکت‌های خصوصی، مانند این‌که امتیاز حفر پطرول، یا مناجم، و یا برق را به شرکت‌های خصوصی بدهد. عملی‌که  حرام  و ناجایز است؛ چون ملکیت عامه هم‌چنان ملکیت عامه باقی می‌ماند و به ملکیت خصوصی تبدیل نمی‌شود... و تامیم عبارت است از تبدیلی  ملکیت فردی به ملکیت دولتی و یا ملکیت عامه مانند این‌که تجارت‌خانه‌ای ملکیت خصوصی را به ملکیت عامه یا ملکیت دولتی تبدیل کرده شود که این عمل ناجایز است؛ چون ملکیت‌ها هم‌چنان در ملکیت مالکانش باقی می‌ماند و حق تملک در آن به غیر مالکان تغییر نمی‌کند...

اما اقطاع عبارت است از این‌که دولت از ملکیت خود به مردم  توزیع می‌کند. بدین ترتیب سطح اقتصاد‌شان بالا می‌رود که در نتیجه ثروت به دست ثروتمندان محصور و دست به دست باقی نمی‌ماند. بسیاری‌هایی هستند که به حدکافی چیزی در اختیارندارند تا به عزت و کرامت زندگی نمایند؛ بنابرین دولت به عده‌ای آنانی‌که زمین زراعتی ندارند، زمین توزیع می‌کند؛ بلکه دولت از مال خود به دهاقین برای زراعت زمین‌های‌شان کمک می‌کند.

بنابراین اقطاع در اسلام به معنای فقهی شرعی‌اش تا تامیم و  تخصیص فرق می‌کند.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: محمدمسلم ثاقب

ادامه مطلب...

حزب التحریر-ولایه تونس فراخوانی را به مردم تونس و حاکمیت سیاسی آن که یکی از شباب این حزب را دستگیر نموده، فرستاد

  • نشر شده در تونس

حزب‌التحریر-ولایه تونس فراخوانی موسوم به "همسه" را تحت عنوان: " شعار انقلاب بود و هنوز هست، مردم می‌خواهند رژیم حاکم را سرنگون سازد"، به مردم تونس فرستاد. حزب تأکید نمود؛ رژیمی‌که مردم در 17 دسامبر 2010م علیه آن قیام کردند، یک رژیم سکولار و وابسته به غرب بود. حزب هم‌چنان افزود؛ هنگامی‌که مردم برای سرنگونی رژیم فراخوانی می‌کردند، بدون شک که آن‌ها برای ایجاد هرج‌ومرج فراخوانی نکرده، بلکه خواستار نظامی بودند که ضامن عدالت، حقوق و پیش‌رفت اقتصادی باشد. این تنها با نظام برخواسته از عقیدۀ مردم یعنی اسلام و حاکمیت اسلام زیر سایه خلیفه عادل بر منهج نبوت ممکن است. حزب‌التحریر از مردم تونس خواست که با تسلیم شدن به راه الله، کتاب او و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم گام بردارند که رستگاری دنیا و آخرت را در پی دارد.

شباب حزب‌التحریر تذکرنامۀ "همسه" را به روز پنچ‌شنبه 16 دسامبر 2021م توزیع نمودند که طی آن سامی بدری یک‌تن از اعضای حزب‌التحریر توسط گاردملی/محافظ‌ملی در شهر سیدی بوزید، مهد انقلاب دست‌گیر شد که هنوز در بازداشت به سر می‌برد. این کار نادرستی ادعای رئیس‌جمهور قیس سعید را مبنی بر وفاداری به انقلاب و اهداف آن را نشان می‌دهد.

بدون شک هدف اصلی انقلاب فروپاشی/سقوط دادن نظام بود، و دستگیری کسانی‌که این شعار را سر می‌دهند و مردم را بسوی تغییر اساسی بر اساس عقیده اسلامی فرا می‌خوانند در حقیقت خیانت در برابر انقلاب است نه وفا به آن.

شباب حزب‌التحریر-ولایه تونس قبلاً هم با رژیم بورقیبه و بن علی مواجه شده بودند، اما نه دست‌گیری و نه هم زندان مانع آنان شد؛ بلکه آن‌ها امروز برای سرنگونی هژمونی غربی، نظام قانون‌گذاری، ابزارهای محلی و تأسیس حاکمیت قانون بر اساس اسلام آن مصمم‌تر و جدی‌تر اند و تازیانه مجرمان و زندانی کردن توسط ظالمان هیچ تأثیری بر عزم آن‌ها نخواهد داشت. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾ [توبه – ۳۲ ]

 ترجمه: آن‌ها می‌خواهند نور الله را با دهان خود خاموش کنند، غافل از این‌که الله نورش را کامل می‌کند، هرچند کافران را خوش نه آید.

دفترمطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس

 مترجم عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

حوادث هولناک اردوگاه مهاجران فلسطینی برج الشمال در جنوب لبنان

  • نشر شده در لبنان

چنان‌که در روایات متواتر سنن ابوداود روایت شده‌است، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إنَّ السعيدَ لَمَنْ جُنِّبَ الفِتَنَ، إنَّ السعيدَ لَمَنْ جُنِّبَ الفِتَنَ، إنَّ السعيدَ لَمَنْ جُنِّبَ الفِتَنَ، ولَمَن ابتُلِيَ فصَبَر؛ فَوَاهاً»

ترجمه: خرسند است کسی‌که از نفاق‌افگنی پرهیز می‌کند، خرسند است کسی‌که از نفاق‌افگنی پرهیز می‌کند، خرسند است کسی‌که از نفاق افگنی پرهیز می‌کند و چه نیکوست کسی‌که رنج می‌بیند و صبر می‌کند.

پس از حوادث دردناک پی در پی در اردوگاه برج شمال – مانند انفجار و تیراندازی در مراسم تشیع جنازه – که جان افراد بی‌گناه را گرفت و به‌‌‌جای یک مراسم تشیع جنازه، چندین مراسم تشیع جنازه برگزار شد و جوانانی را قربانی کرد که در اوج جوانی‌شان به‌سر می‌بردند. ما در حزب‌التحریر – ولایه لبنان بنابر احکام دین‌مان از همه دعوت می‌کنیم تا دست از شورش بردارند و صبر اختیار کنند.

این بدین معناست که گویا مردم فلسطین در لبنان به هیچ سرگرمی جز جنگ و جدال در میان یکدیگر نیاز ندارند! خصوصاً باوجود این همه بحران‌های فزایندۀ سیاسی، اجتماعی، صحی/بهداشتی و معیشتی‌که لازم به یادآوری و توصیف نیست. حال‌آن‌که مردم فلسطین همگی در لبنان در شرایط مشابهی زنده‌گی می‌کنند و حالت زنده‌گی‌شان با مردم خود لبنان فرقی ندارد.

اگرچه اتخاذ موقف جدی علیه این تظاهرات مسلحانۀ پوچ و اغراق‌آمیز در هر شور و شادی الزامی‌ست، ولی اکنون بر مقامات عالی‌رتبه‌‌ای که خود را به‌عنوان رهبران مردم فلسطین جای زده‌اند، ندا سر می‌دهیم تا جلو فجایع را بگیرند و از بیانات فتنه‌انگیز خودداری کنند، و جلسات فوری را برای جلوگیری از استثمار مردم فلسطین در لبنان، مخصوصاً با موجی از حرکات تعصب‌گرایانه در قبال حقوق بشر دایر کنند.

هم‌چنان کسانی را که الفاظ فتنه‌انگیز سر می‌دهند، هشدار می‌دهیم و از صحبت‌های عجیب و غریب‌شان صرف‌نظر می‌کنیم. خصوصاً در شبکه‌های اجتماعی که اکثراً تبدیل به منبر فتنه‌انگیزی شده‌اند. و سخنان رسول الله صلی الله علیه و سلم را یادآور می‌شویم که به‌عنوان پیشوای مؤمنین در صحیح خود فرمودند:

«كَفَى بالمَرْءِ كَذِباً أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ»

ترجمه: برای یک مرد از دروغ همین‌قدر کافی است که هرچه را می‌شنود بازگو کند.

این بدان معناست که شخصی به‌طور ناچار خاصتاً در چنین مواقع الفاظ دروغین را می‌شنود و اگر او نیز چنین الفاظی را سر دهد، سپس او نیز مرتکب یک عمل حرام است.

اولویت امروزی این است که از فتنه بپرهیزیم، با رنج و آسیب صبور باشیم، و اولویت را به شریعت و حکمت بدهیم. و اگر هنوز در این‌گونه حوادث اولویت‌بندی نکنیم، پس چی وقت باید این کار را انجام دهیم؟

تا زمانی‌که حقیقت از دروغ واضح است، اصل اساسی این است که به آن‌چه رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را در زمان ابتلا و آزمایش به آن ملزم قرار داده‌است، توصل کنیم؛ چنان‌چه توسط امام بخاری در صحیح‌اش روایت شده‌است.

«سَتَكُونُ فِتَنٌ القاعِدُ فيها خَيْرٌ مِنَ القائِمِ، والقائِمُ فيها خَيْرٌ مِنَ الماشِي، والماشِي فيها خَيْرٌ مِنَ السَّاعِي، ومَن يُشْرِفْ لها تَسْتَشْرِفْهُ، ومَن وجَدَ مَلْجَأً أوْ مَعاذاً فَلْيَعُذْ بهِ»

ترجمه: بر شما ابتلاست؛ زمانی‌که اشخاص ساکن بهتر از کسانی اند که ایستاده اند، کسانی‌که ایستاده اند بهتر از کسانی اند که قدم می‌زنند، کسانی‌که قدم می‌زنند، بهتر از کسانی اند که می‌دوند و هر آن‌کس که در این آزمایش‌ها به دنبال پیروزی است، سبقت خواهند گرفت و هر آن‌کس که پناهگاه و مسکن یافت، خودش را مسکنت می‌دهد.

به خانوادۀمان تسلیت می‌گوییم! برای شفایاب شدن هرچه سریع‌تر برادران مجروح‌مان دعا می‌کنیم و از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم تا برای هر گروه پاداش‌شان را اعطا کند، برای مجروحان پاداش صبر و برای دعاکننده‌گان رحمت و هدایت نصیب کند؛

﴿وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155) الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (156) أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ [بقره: ۱۵۵ – ۱۵۷]

ترجمه: و بشارت ده به استقامت‌کنندگان!  آن‌ها که هرگاه مصیبتی به ایشان می‌رسد، می‌گویند: ما از آنِ الله (سبحانه و تعالی) هستیم و به سوی او بازمی‌گردیم! این‌ها همان‌ها اند که الطاف و رحمت الله (سبحانه وتعالی) شامل حال‌شان شده‌است و آن‌ها هدایت‌یافتگان اند!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه لبنان

متراجم: راشد مسلم

ادامه مطلب...

واقعۀ سیالکوت، چهره خبیث نظام سیکولار را افشاء نمود خلافت قطعاً ضمن این‌که از تمام شهروندان غیرمسلمان ذمی خود محافظت می‌نماید، از عزت پیامبر صلی‌الله علیه وسلم نیز محافظت می‌نماید!

  • نشر شده در پاکستان

بعد از قتل و سوزاندن یک غیر‌مسلمان در سیالکوت، فاصله میان مردم مسلمان پاکستان و دولت سیکولار آشکار شد. گرچه رویداد سیالکوت فوراً توسط مسلمانان و علمای آن‌ها تقبیح شد؛ اما حاکمان سیکولار آن‌را ناشی از غیرت و احساسات‌اسلامی برای دفاع از عزت و جایگاه پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و سلم عنوان کردند. آنانی‌که توسط مفکوره‌های غربی مسموم شده اند، حتی ادعا کردند که مسلمانان بنا به‌احساسات و علاقه شدیدی‌که به‌دین و تطبیق شریعت دارند، از مرز چنین حادثات نیز فراتر می‌روند. در واقع، حاکمان سیکولار کنونی، هماهنگ با باداران غربی خود، با تحقیر و اهانت به‌حفظ مقدسات دین و احیای دولت به‌اساس هر آن‌چه که الله سبحانه و تعالی نازل کرده است، می‌نگرند. آنان علاقه مسلمانان به‌تأسیس خلافت و تطبیق همه‌جانبه اسلام را متهم و افراط‌گرایی می‌نامند. به‌همین دلیل، بعد از حادثه سیالکوت، حاکمان پاکستان موضوع تجدید National Action Plan (پلان ملی عملیاتی) را مطرح ساختند تا افراط‌گرایی را از بین ببرند. فاصله موجود میان مردم و دولت به دلیل سیکولار بودن نظام فعلی و سرچشمه گرفتن آن از مفکور و ایدیولوژی غربی پابرجاست؛ در حالی‌که احزاب و کتله‌ها به دین و مفکوره اسلامی مخلص هستند. برعلاوه، طبقه حاکم می‌خواهد تا از طریق پلان ملی عملیاتی دعوت به‌سوی اسلام را سرکوب نموده و مسلمانان را وادار نماید تا مفکوره‌های لیبرال غربی را به‌عوض مفکوره‌های اسلامی بپذیرند.

این‌جا سوال ایجاد می‌شود: آیا مردم باید مشخص سازند تا کدام مفکوره و ایدیولوژی بر آن‌ها حکومت کنند یا دولت باید مردم را وادار به اطاعت از ایدیولوژی و مفکوره خود نماید؟ چگونه چنین وضعیتی زمینه ایجاد جامعه با ثبات، امن و در حال رشد را فراهم خواهد ساخت؟ فاصله موجود میان مردم و دولت، دلیل اساسی بروز واقعات مانند سیال‌کوت می‌باشد؛ جایی‌که بی اعتمادی میان مردم، دولت و ساختارهای آن به اوج خود رسیده است. در حقیقت دولت لیبرال-سیکولار فعلی پاکستان دولت تحمیلی می‌باشد که به اساس قوانین غربی از استعمار انگلیس در شبه قاره (هند، پاکستان، بنگله دیش) بجا مانده است و با احساسات‌اسلامی که مسلمانان را وادار به مبارزه برای دولت‌اسلامی می‌کند، در تعارض می‌باشد. بناءً، ایدیولوژی و طرز تفکر حاکمان در تعارض دایمی با دین و طرزتفکر‌اسلامی مسلمانان قراردارد. این دولت از مفاهیم و ارزش‌های غربی سیکولار دفاع و حراست می‌نماید، در حالی‌که مسلمانان خواهان تطبیق شریعت و تأسیس دوباره خلافت می‌باشند.

تنها خلافت امنیت غیر مسلمانان را تأمین می‌تواند که در مقابل تنها از مردان توانا جزیه اخذ می‌شود پیامبر صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید:

«مَنْ قَتَلَ مُعَاهَدًا لَمْ يَرِحْ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَإِنَّ رِيحَهَا تُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ أَرْبَعِينَ عَامًا» [صحیح بخاری [

ترجمه: کسی‌که کافر معاهد را به قتل برساند، بوی جنت برایش نمی‌رسد، در حالی‌‌که خوشبویی آن از مسافه چهل سال به مشام می‌رسد.

محکمه‌شرعی تمام قضایا علیه شهروندان مسلمان و غیرمسلمان را در روشنایی قرآن و سنت فیصله می‌نماید. این در حالی‌ست که خلیفه بشمول حفاظت و حراست از جایگاه و عزت پیامبر صلی‌الله علیه و سلم، مسوول حفاظت از شعایر اسلامی می‌باشد. در عصر باشکوه اسلامی، خلافت نه تنها حقوق و امنیت را به‌شهروندان ذمی خود فراهم ساخته بود؛ بلکه با بسیج نیروی‌های‌مسلح خود از عزت و شرف پیامبر صلی‌الله علیه و سلم نیز دفاع کرده بود؛ حتی حالا، تنها خلافت می‌تواند برعلاوه حفظ حرمت پیامبر صلی‌الله علیه و سلم، امنیت شهروندان غیرمسلمان خویش را نیز تضمین نماید و این کار را با از بین بردن فاصله ایجاد شده میان مردم و دولت در جامعه انجام می‌دهد.

پاکستان منتظر تصمیم در مورد پلان عملیاتی ملی نیست؛ بلکه منتظر یک‌تصمیم قاطع از سوی اهل نصرت خود هست تا این نظام فاسد سیکولار را ریشه‌کن نماید و این‌کار با نصرت دادن به حزب التحریر برای تأسیس دوباره خلافت به‌منهج نبوت امکان‌پذیر است.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه پاکستان

مترجم: خالد "سیف الله"

 

ادامه مطلب...

دیدار جان کری، فرستادۀ اقلیمی امریکا از اردن یک‌دیدار استعماری برای تحکیم شرایط آب برای برق!

  • نشر شده در اردن

جان‌کری، فرستاده‌ی ویژه‌ی رئیس جمهور امریکا برای اقلیم به‌تاریخ ۴ دسامبر ۲۰۲۱م، دیدارهای جداگانه‌ای را با داکتر بِشر الخصاونه نخست‌وزیر اردن، معاون نخست‌وزیر، و ایمن صفدی وزیر امور خارجه و مهاجرین اردن انجام داد. آنان بر نیاز فوری برای دست‌یافتن به‌یک راه‌حل پایدار و مؤثر بر تغییر اقلیم در منطقه، مخصوصاً در مورد منبع آب اردن، موافقت کردند و بر ماندگاری قوت هم‌کاری و دوستی استراتیژیک امریکا و اردن تأکید بیشتری داشتند.

همین کری بود که در دوران اوباما موقف وزیر خارجه‌ی ایالات متحده را داشت، و نقش گسترده‌ای را در مذاکرات دشوار با دولت یهود ایفا کرد؛ چنان‌که در آخرین سال حاکمیت اوباما ۹ مرتبه با مقامات آن دولت دیدار کرد، و این‌که نقش بزرگی را در برپایی توافق‌نامه‌ی اقلیمی پاریس بازی کرد؛ توافق‌نامه‌ای‌که ترامپ او را از آن خارج کرد، اما بایدن وی را با سِمتی جدید من‌حیث فرستاده‌ی ویژه‌ی رئیس جمهور امریکا برای امور اقلیمی بازگرداند. در حقیقت، او سایه‌ی مؤثری برای وزیر خارجه کنونی، بلینکن که معاونش بود، به‌شمار می‌رود تا استراتیژی‌هایی را که در دوران وزارت خارجه‌ی خودش به‌راه انداخته‌بود، ادامه دهد؛ از جمله برقراری مجدد روابط با شرکای اروپایی، که وی عده‌ی زیادی از سیاسیون‌شان را زیر چتر امور اقلیمی، توافق‌نامه‌ی ایران و توافق قضیه‌ی فلسطین ملاقات کرده‌بود.

هیچ جزئیاتی نه از رسانه‌ی رسمی رژیم اردن و نه از حکومت‌اش درباره‌ی این ملاقات منتشر نشد – امری‌که در خصوص توافق با دولت یهود معمول است – برخلاف آن‌چه در اعلامیه‌ی مطبوعاتی سفارت امریکا گفته شد: «این توافق‌نامه در مورد نیاز فوری برای دست‌یافتن به‌یک راه‌حل پایدار مؤثر بر تغییر اقلیم در منطقه، مخصوصاً در مورد منبع آب اردن است، و بر قوت ماندگار همکاری و دوستی استراتیژیک ایالات متحده و اردن تأکید بیشتری دارد»؛ موضوعی‌که در رسانه‌های محلی طنین انداخت.

دیدار جان کری از اردن نه به‌ارتباط اقلیم، بل علیه پس‌زمینه‌ی توافق‌نامه‌ی اکسپو است، زیرا او نقش مهمی را در وساطت برای مرام‌نامه‌ی ماه گذشته در خصوص معامله‌ی آب و برق میان دولت یهود، اردن و امارات متحده‌ی عربی بازی کرد؛ توافق‌نامه‌ای‌که شامل احداث یک‌کارخانه‌ی بزرگ برق خورشیدی در اردن برای تولید برق به‌دولت یهود می‌باشد، به‌علاوه‌ی یک کارخانه‌ی تبدیل آب شور به‌شیرین که آب‌را به‌اردن می‌فرستد. شاه تاکنون دو مرتبه کری را ملاقات کرده‌است؛ نخست از طریق یک کانفرانس ویدیویی آنلاین در ماه مه گذشته، و ثانیاً به‌تاریخ ۲۰ جولای ۲۰۲۱ در حاشیه‌های دیدار شاه در واشنگتن صورت گرفت. بعید است که محور اصلی این ملاقات‌های مکرر صحبت در مورد تأثیرات تغییر اقلیمیِ باشد که نگرانی کشورهای صنعتی بزرگ را در مورد آلوده‌گی اقلیمی شکل می‌دهد؛ چنان‌که کری با حیله‌گری تمام گفت: «جهت دست‌یافتن به راه‌حل‌های پایدار و مؤثر بر تغییر اقلیم در منطقه.» اما شواهد نشان می‌دهد که این توافق‌نامه در رابطه با قضیۀ تطبیق پیش‌نویس توافقات دولت یهود در روشنایی یافتن راه‌حل‌هایی است که به‌قضیه‌ی فلسطین نقطه‌ی پایان می‌گذارد. قبل از این مسئله، روی پروژه‌ی گسترش خط‌آهن حیفا – ایربد و خلیج توافق صورت گرفته‌بود، و توافق‌نامه‌ی گاز تحقیرآمیزی‌که پدرخوانده‌اش، یعنی خود شخص جان‌کری از جانب شرکت امریکایی نوبل انرژی به امضاء رساند.

باوجود نارضایتی شدید مردم علیه این توافق‌نامه و هدف سیاسی‌اش جهت قدرت‌مندسازی ستون‌های دولت یهود و بینش امریکایی برای حل قضیۀ فلسطین، خواه آن راه‌حل یک‌دولت یا راه‌حل دو‌دولت باشد که در میدان‌عمل امکان تطبیق ندارد، و خواه آن اصطلاحاً معامله‌ی قرن یا هر چیز دیگر، به‌علاوه‌ی حرمت شرعی و خیانت‌اش به‌مردم اردن و فلسطین، درکنار آب فراوان موجود در زمین‌اش. بنابر گفته‌ی متخصصین آب اردن، و علیه پیشینه‌ی پروژه‌ی تبدیل آب شور به‌شیرین عقبه که می‌تواند آب مورد نیاز اردن را بدون عقد موافقت‌نامه با ملت‌های دشمن مسلمانان – ازجمله یهودیان و امریکای حریص استعمارگر – تأمین کند، به‌ویژه داستان خشکی امسال سدها نزد عام مردم افشاء شده‌است، داستانی‌که جز مقدمه‌ی چنین توافقی نیست.

بناءً، این دیدارها و ملاقات‌های کری با نخست وزیر و وزیر خارجه در حضور سفیر فوق‌العاده و تام‌الاختیار امریکا که اجازه‌ی امضای هر توافق‌نامه‌ای را از جانب اداره‌ی ایالات متحده در این خصوص دارد، به‌منظور شروع امکان‌سنجی مطالعاتی برای این پروژه خواهد بود که از ۲۰۲۲ شروع می‌شود و با تطبیق این پروژه‌ی خائِنانه، تحت‌پوشش تعامل با چالش‌های تغییر اقلیمی به‌پیش می‌رود.

پاسخ حقیقی و مؤَثر به توطئه‌ی بریتانیا، نیروهای امریکایی استعمارگر غرب‌کافر، غارت ثروت امت، حیله‌گری سیاسی‌شان که اکنون برای مردم اردن افشاء شده‌است، تصویب طرح‌های سیاسی‌شان و تقویت دولت ضعیف یهود، با یک پروژه‌ی‌ملی نحیف یا یک کشور ضعیف داده نخواهد شد. امریکای استعمارگر این پروژه را ایجاد کرده‌است تا امت را از پروژه‌ی عظیم‌اش، یعنی پروژه‌ی تأسیس دولت‌اسلامی دور نگهدارد؛ دولت خلافتی‌که امت را تحت سایه‌ی تطبیق اسلام وحدت می‌بخشد؛ دولتی‌که فاخرانه، عزت‌مندانه و قدرت‌مندانه در برابر دولت یهود می‌ایستد و آن‌را ریشه‌کن می‌کند؛ در برابر امریکا و بریتانیا می‌ایستد و آنان‌را به اذن الله قادر و متعال از صفحه‌ی روزگار محو می‌کند چنان‌که دیگر بازگشتی برای‌شان نیابند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ [محمد: ۷]

ترجمه: ای مؤمنان! اگر (دین) الله (سبحانه و تعالی) را یاری دهید، الله (سبحانه و تعالی نیز) شما را یاری می‌دهد و گام‌های‌تان را استوار می‌دارد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه اردن

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

بسم الله الرحمن الرحیم

پرسش

ارزش لیرۀ ترکیه در مدت کوتاهی به پایین‌ترین حد خود رسید و در نتیجه در کم‌تر از دو ماه بیش‌تر از 30% و از شروع سال جاری تا کنون 45% از ارزش خود را از دست داد. تورم تا حدود 21% افزایش یافت و قیمت اجناس به گونۀ قابل توجهی بالا رفته است. این را نیز باید یادآوری نمود که از سال 2013م تا کنون پیوسته در وضعیت سقوط قرار داریم. اسباب این وضعیت چیست؟ و چگونه می‌توان این بحران را معالجه و کاهش ارزش لیره را متوقف نمود؟ پرسش دیگر این که پیامدهای این وضعیت بالای انتخابات سال 2023م چیست؟

پاسخ

برای درک اسباب این موضوع و پیامدهای آن، موارد زیر را بررسی می‌کنیم:

  1. بلی، لیره از شروع سال جاری 45% و از اواخر ماه اوکتوبر 30% از ارزش خود را در برابر دالر از دست داده. دلیل آن بالا رفتن سطح قرضه‌ها/بدهی‌ها و لزوم بازپرداخت قرضه‌های عاجل و عدم توان پرداخت این قرضه‌ها در زمان تعیین شدۀ آن می‌باشد. این‌ها اسباب مهمی است که در کاهش بهای لیره نقش دارد. چنان‌که قرضه‌ها/بدهیهی‌های ترکیه به گفتۀ وزارت خارجۀ ترکیه به تاریخ 31 مارچ 2021م به حدود 448.4 ملیارد دالر می‌رسد و اصل قرضه‌ها 262.1 ملیارد دالر است و این مبلغ با سود آن به علاوۀ پرداخت ضمانت بر قرضه‌ها افزایش داشته. قرضه‌های عاجلی را که ترکیه باید در جریان یک سال باید بپردازد، به حدود 168.7 ملیارد دالر می‌رسد. برای بازپرداخت این قرضه‌ها ترکیه نیاز به قرضه گرفتن از جهت‌های دیگری دارد و به این ترتیب همواره در گرداب لزوم بازپرداخت قرضه‌ها باقی می‌ماند. به نظر می‌رسد ترکیه در بازپرداخت قرضه‌های عاجل خود توان کافی ندارد و این قرضه‌ها باید با ارزهای خارجی پرداخت گردد. جدول بازپرداخت قرضه‌ها بالای اقتصاد ترکیه فشار آورده، چنان‌که عجز در پرداخت آن در ماه اوکتوبر گذشته از 3.7 ملیارد دالر به 12 ملیارد دالر در ماه نومبر گذشته افزایش داشته و انتظار می‌رود این عجز در ماه دسمبر جاری تا 10.4 ملیارد دالر افزایش یابد و انتظار می‌رود تا ماه‌ها تابستان پیش‌رو ما‌ه‌هانه 9 ملیارد دالر افزایش داشته باشد. این پیش‌بینی‌های شماری از اقتصاد دانان ترک است که در بانک‌های این کشور کار می‌کنند. اردوغان سعی نمود بار این ملامتی را بر دوش طرف‌های مجهولی بیندازد که ارزهای خارجی خریداری نموده و از بازارها بیرون می‌کنند و نمی‌گذارند به بانک مرکزی برسد. چنان‌که: «اردوغان شورای رقابت حکومتی را موظف نمود تا سازمان‌هایی را که مقادیر زیاد ارزهای خارجی را خریداری نموده اند، مشخص نموده و دریابند که آیا در این مسئله نیرنگ و بازی صورت گرفته یا خیر. وی گفت: کشور ما با جنگ استقلال اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند و هرگز تسلیم فشارهایی که به هدف تغییر مسیر جریان دارد نخواهد شد. ما شاهد نیرنگ و بازی‌هایی هستیم که در خصوص بهای ارز و قیمت سود و افزایش قیمت‌ها توسط کسانی که قصد دارند ترکیه را از معادله بیرون کنند، جریان دارد.» (منبع: خاور میانه 27 نومبر 2021م). به این ترتیب دیده می‌شود که تمام این ادعاها در حقیقت تلاش برای فرار از مسئولیت و سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌ها مطرح می‌گردد، زیرا عجز کاملاً واقعی بوده و دروازۀ قرضه و سود برای طرف‌های مختلف کاملاً باز گذاشته شده، اعم از دولت یا شرکت‌ها و یا افرادی‌که توسط کارت‌های بیمه به آن اقدام می‌کنند. هم‌چنین قرضه‌ها با واحدپولی بیگانه پرداخت می‌گردد که همه این موارد بحران واقعی را به بار آورده و باعث کاهش ارزش پول و افزایش فقر می‌گردد. از آن طرف؛ بانک‌ها و سازمان‌های مالی قرضه‌دهنده ذخیره‌های شان را پر می‌کنند و دولت‌هایی‌که در پشت آن‌ها قرار دارند، به خصوص دولت‌های استعمارگر، مداخلۀ شان را در امور این سرزمین افزایش داده و تسلط بیش‌تری بالای آن خواهد یافت.

  2. اسباب و دلایل فوق است که باعث افزایش بی‌سابقه و قابل توجه قیمت اشیاء و اجناس گردیده، چنان‌که ادارۀ احصائیۀ ترکیه به تاریخ 3 دسمبر 2021م اعلان نمود: «حجم تورم در ترکیه در ماه نومبر بر اساس محاسبات سالانه به 21.31% رسیده است» (منبع: اناضول 3 دسمبر 2021م). این خود منجر به منقبض و فشرده شدن اقتصادی شده و این میزان چهار برابر بیش‌تر از هدفی است که حکومت اردوغان مشخص نموده است؛ امری‌که هزینۀ زندگی برای بسیاری از خانواده‌ها را بسیار سنگین می‌کند و توان بسیاری از مردم برای بازپرداخت قرضه‌های شان را از آنان خواهد گرفت. ریاست بودجه و استراتژی ریاست جمهوری ترکیه در گزارشی‌که به تاریخ 2 دسمبر 2021م منتشر نمود، گفت: «شمار مصرف کننده‌گانی‌که توان پرداخت قرضه‌های سودی شان را ندارند، در سال جاری تا 127.2% در مقایسه با سال قبل افزایش یافته. باید گفت که شمار کسانی‌که از کارت‌های بیمه یا قرضۀ سودی در ترکیه استفاده می‌کنند، یعنی کسانی‌که قرضه‌های سودی دریافت می‌کنند، به حدود 35 ملیون تن رسیده است. لطفی الوان وزیر خزانه‌داری ترکیه در اظهاراتی گفت: «شمار کسانی‌که از کارت‌های قرضه استفاده می‌کنند، به 34 ملیون و 119 هزار و 250 تن می‌رسید. آنان 874 ملیارد و 300 ملیون لیرۀ ترکی را قرضه گرفته اند». (منبع: بی بی سی ترک 14 سپتمبر 2021م)

  3. دولت، رئیس دولت و سازمان‌های دولتی مردم را به مصرف بیش‌تر تشویق می‌کنند تا منجر به رشد اقتصادی گردد. مصرف بیش‌تر مردم را به روی آوردن به قرضه‌های بیش‌تر می‌کند که همانا سود حرام و مملو از اضرار است. یگانه تغییری را که دولت آورده این است که بانک مرکزی بنا به دستور اردوغان نرخ سود را از 24% به 19% کاهش داد و در ماه‌های اخیر تا 15%کاهش داشته است. رئیس‌جمهور با این اقدام خود سعی نمود از احساسات مسلمانان سؤ استفاده کند، آنجا که تجمع اعضای پارلمانی حزب‌اش به تاریخ 17 نومبر 2021م گفت: «سود سبب است و تورم نتیجۀ آن، پس ما با تورم خواهیم جنگید و به سود اجازه نخواهیم داد ملت ما را زیر گیرد.» چه تفاوت است میان این که سود 24% باشد یا 19% و یا 15%؟ کم یا زیاد سود همه حرام است و هرکی سود بخورد یا خوردن آن را قانونی سازد و یا به آن تشویق کند، در حقیقت اعلان جنگ با الله و رسول نموده. از سال 2002م که اردوغان و حزب‌ به اصطلاح اسلامی‌گرایش بر سر قدرت اند تا کنون در جریان 19 سال اکثریت مردم ترکیه در معاملات سودی دخیل می‌باشند. برای راه‌اندازی چرخۀ اقتصاد و رشد اقتصادی، یعنی تداوم خرید و فروش، سرمایه‌گذاری و کاهش بیکاری مردم را تشویق به قرضه‌ گرفتن می‌کنند؛ در حالی‌که همه با سود داد و ستد می‌گردد. بار سنگین و پیامدهای کوبندۀ آن را اینک مردم ترکیه متحمل می‌شوند به دلیل این‌که از طریق قرضه‌های سودی به مصرف‌گرایی روی آورده اند. فقر و بی‌چاره‌گی مردم عادی پیوسته افزایش یافته و از آن طرف؛ ثروت و سرمایۀ سرمایه‌داران افزایش یافته است. اینک سر و صدای مردم در برابر اردوغان بالا گرفته و محبوبیت‌اش در میان مردم به پایین‌ترین حد خود رسیده و این در حالی است که انتخابات ریاست جمهوری در راه است، چنان‌که قرار است به تاریخ 18 جون 2023م برگزار گردد. شکی نیست که اساسی‌ترین دلیل انتشار سود، که یکی از پایه‌های نظام دموکراسی می‌باشد، همین نظام دموکراسی سکولاری است که در حال حاضر در ترکیه تطبیق می‌گردد.

  4. اردوغان ناجی اقبال رئیس سابق بانک مرکزی را به تاریخ 19 مارچ 2021م از سمت‌اش بر کنار نمود؛ زیرا وی از سیاست سود بالا دفاع می‌نمود و به عوض وی، قاوجی اوغلو را مقرر نمود و به وی مسئولیت داد تا فوائد سودی را کاهش داده و سعی کند قیمت‌ها را ثابت نگهدارد و اقتصاد ترکیه را پیش از انتخابات پارلمانی و ریاست‌جمهوری آینده فعال نگهدارد. شهاب قاوجی اوغلو رئیس بانک مرکزی ترکیه در سخنانی گفت: «هدف بانک مرکزی از مداخله در بازارهای پولی این است که به نوسان‌های موجود در بازار پایان دهد و نتایج متراکم موقف ما از سیاست نقدی موجود در نیمۀ نخست سال 2022م قابل ملاحظه خواهد بود». (منبع: اناضول 2 دسمبر 2021م) اردوغان، لطفی الوان وزیر خزانه‌داری و مالی را برکنار نموده و نور الدین نباتی را به عوض وی مقرر نمود و این خبر را در نشریۀ رسمی ترکیه به تاریخ 2 دسمبر 2021م اعلان کرد. لازم به ذکر است که او در حالی وی را به این سمت تعیین می‌کند که درست یک سال قبل به تاریخ 10 دسمبر 2020م دامادش بیرات البیرق را از این سمت بر کنار نموده بود و این نشان‌دهندۀ سردرگمی و اضطراب در سیاست‌گذاری و طرح راه‌حل‌ها و تلاش برای اندختن بار ملامتی و ناکامی بر دوش افرادی است که آنان را تعیین می‌کند.

  5. شکی نیست که اردوغان هنوز در خدمت سیاست‌های امریکا را در منطقه کار نموده و منافع آن را تأمین می‌کند و با تمام وجود در مدار امریکا می‌چرخد. امریکا در مقابل به اشکال مختلف از وی حمایت می‌کند. چنان‌چه شرکت‌های بین‌المللی برای تصنیف بیمه را که شرکت‌های امریکائی است منتشر نموده و گزارش‌های مثبتی را به نفع اردوغان انتشار می‌دهد. به طور مثال نشریۀ امریکائی استندرد آن د بورز تصنیف بیمه به تاریخ 1 دسمبر 2021م با نشر گزارشی ادعا نموده که انتظار می‌رود اقتصاد ترکیه رشد نماید: «احتمال رشد اقتصاد ترکیه در جریان سال جاری را از 1.2 به 9.8% بالا برده در حالی که این احتمال در سال 2022م از 0.4 را به 3.7% بالا برده است. این نشریه در ماه سپتمبر گذشته احتمال رشد اقتصاد ترکیه در سال 2021م را 8.6% گفته بود.» (منبع: اناضول 1 دسمبر 2021م) آژانس امریکایی رتبه‌بندی اعتباری ویتش نیز به تاریخ 2 دسمبر 2021م با انتشار بیانیه‌ای اقتصاد ترکیه را به گونۀ مثبت ارزیابی نمود. در این بیانیه گفته شده که انتظار می‌رود اقتصاد ترکیه در سال جاری به جای 9.2% که این آژانس در ماه سپتمبر گذشته پیش‌بینی نموده بود، 10.5% رشد داشته باشد. هم‌چنین پیش‌بینی‌هایش در خصوص رشد اقتصادی ترکیه در سال 2022م را از 3.5% به 3.6% بالا برده و جایگاه ترکه در درجه‌بندی بیمه را در همان حد "بی بی-" نگهداشته است. بیانیۀ این آژانس اشاره نموده که «رشد اقتصادی ترکیه در مقایسه با کشورهای هم‌طراز اش قوی می‌باشد، اما سهم افراد از درامدهای ملی از سال 2013م به بعد در خصوص ارزش دالر/دلار رو به کاهش است.» (منبع: اناضول 3 دسمبر 2021م) آژانس امریکائی رتبه‌بندی اعتباری مودیز بین‌المللی به تاریخ 3 دسمبر 2021م، رتبۀ ترکیه را در حد بی2 هم‌چنان ثابت اعلان نمود، به علاوۀ دیدگاه منفی در مورد آیندۀ آن. این آژانس به اشاره نمود که: «خطرهای اساسی ضعف خارجی ترکیه به دلیل عجز محاسبات جاری کاهش یافته، چیزی‌که روند تدریجی بهبود ساختار ذخایر نقدی بیرونی را بر اساس کلی و پاک کمک می‌کند، هرچند لیره در حال حاضر در وضعیت ضعیفی قرار دارد و این که ترکیه از اقتصاد بزرگ و متنوعی برخوردار است و انتظار می‌رود اقتصادی این کشور در جراین سال جاری 11% و در سال 2022م، 4% رشد داشته باشد». آژانس مذکور در پیش‌بینی قبلی‌اش که در ماه نومبر گذشته منتشر نموده بود، گفته بود که اقتصاد ترکیه در سال جاری تا 9.2% رشد خواهد داشت. (منبع: اناضول 4 دسمبر 2021م) پس دیده می‌شود که این گزارش‌های شرکت‌های رتبه‌بندی اعتباری امریکائی و بین‌المللی در حقیقت حمایت و پشتی‌بانی از اردوغان به شمار می‌رود و این بدان معنی است که امریکا می‌خواهد وی در انتخابات پیش‌رو پیروز گردد؛ زیرا او در خدمت آن قرار دارد و تا کنون هیچ بدیل توانایی برای وی در میدان به نظر نمی‌رسد.

  6. رئیس‌جمهور ترکیه سعی دارد اقتصاد را تقویت نموده و ارزش واحدپولی را با جلب سرمایه‌گذاری‌های بیرونی و هم‌چنین جستجوی زمینه‌های سرمایه‌گذاری ترکیه در خارج ثابت نگهدارد. برای تحقق این هدف در حال حاضر به دولت‌های خلیج روی آورده، چنان‌که با وجود این که مدت‌هاست با امارات سرناسازگاری دارد، اما اینک ساز دوستی و نزدیکی با آن سر می‌دهد. چنان‌که محمد بن زاید ولی‌عهد امارات بنا بر دعوت اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه طی یک سفر رسمی به تاریخ 24 نومبر 2021م وارد ترکیه شد. لازم به ذکر است که دو طرف به تاریخ 31 آگست 2021م در یک تماس تلفنی روابط دو جانبه و قضایای منطقه‌ای را به بررسی گرفتند. بعد از آن مولود چاویش اوغلو وزیر خارجۀ ترکیه در اظهاراتی گفت که اخیراً جو مثبتی بالای روابط ترکیه و امارات سایه افگنده. ترکیه و امارات در سفر ولی‌عهد امارات به ترکیه 10 توافق‌نامه در عرصه‌های مختلف با حضور اردوغان و ابن زاید امضاء نمودند. پس از آن ابن زاید در صفحۀ تویتراش نوشت: «امروز در انقره با اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه دیدار نمودم و گفتگوهای مثبتی با هم داشتیم. گفتگوهای مان روی فرصت‌های تقویت روابط اقتصادی متمرکز بود.» هم‌چنین محمد حسن سویدی رئیس شورای ادارۀ شرکت توسعه‌وی ابوظبی گفت: «امارات تصمیم گرفته 10 ملیارد دالر را برای سرمایه‌گذاری در ترکیه تخصیص داده است.» وزیر خارجۀ ترکیه اعلان نمود که ماه آینده به ابوظبی سفر خواهد نمود. (منبع: اناضول 24 نومبر 2021م) پس از آن ارزش لیرۀ ترکیه اندکی در برابر دالر بالا رفت، سپس مجدداً رو به سقوط گذاشت. یک سال و اندی است که اردوغان تلاش دارد با حکومت‌هایی در منطقه که با آن خصومت داشته مصالحه کند، زیرا خصومت‌های‌شان مبدئی نبوده، بلکه ناشی از منافع و سیاست‌های مرتبط با امریکاست، امریکایی‌که ترکیۀ اردوغان همواره در مدار آن می‌چرخد. می‌دانیم که امارات اخیراً روابط‌اش را بارژیم یهود عادی نمود، چنان‌که اردوغان نیز عادی نموده و بالای عادی‌سازی تأکید دارد. پس ترکیه و امارات و سایر نظام‌های حاکم در منطقه دارند برعلیه فلسطین دسیسه چینی نموده و در برابر اشغال آن توسط یهودیان سکوت "مرگ‌باری" را پیش گرفته اند.

  7. رئیس‌جمهور ترکیه به تاریخ 6 دسمبر 2021م عازم قطر شد، هرچند این سفر به دعوت امیر قطر برای مشارکت در هفتمین دور گردهمایی در کمیتۀ استراتژی علیای دو کشور صورت گرفته. اردوغان پیش از سفر به قطر در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «حجم پروژه‌هایی که تاجران ترک در قطر راه اندازی نموده اند به 15 ملیارد دالر می‌رسد.» وی افزود: «دو کشور مشارکت خویش بر اساس منافع دو جانبه در بسیاری از عرصه‌های اقتصادی و دفاعی و هم‌چنین تجارت و سرمایه‌گذاری را تقویت نموده اند». او گفت: «روابط خویش را با برادران مان در خلیج بدون هیچ تمییزی و در چهارچوب منافع مشترک و احترام متقابل پیوسته گسترش خواهیم داد.» (منبع: اناضول 6 دسمبر 2021م) محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر خارجۀ قطر نیز در کنفرانس مطبوعاتی با مولود چاویش اغلو همتای ترک‌اش گفت: «انتظار می‌رود در جریان گردهمایی دور هفتم کمیتۀ استراتژی، 12 توافق‌نامه میان ترکیه و قطر به امضاء رسد.» وی این سخنان را اندکی پیش از سفر اردوغان به دوحه مطرح نمود. (منبع: اناضول 6 دسمبر 2021م) سپس 14 توافق‌نامۀ همکاری میان قطر و ترکیه امضاء شد. «قطر و ترکیه 14 توافق‌نامه را امضاء نمودند و اردوغان تأکید نمود که انقره سخت علاقمند همکاری با دولت‌های خلیج است. کار هفتیمن دور کمیتۀ استراتژی با ریاست شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر دولت قطر و اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه که در حال حاضر در دوحه پایتخت قطر به سر می‌برد آغاز گردید. دو طرف 14 توافق‌نامۀ همکاری در عرصه‌های مختلف مانند اقتصادی، سرمایه‌گذاری، صنعت، دفاع، امنیت، اوقاف، رسانه‌ها، فرهنگ و ورزش را امضاء نمودند. (منبع: الجزیره + اناضول 7 دسمبر 2021م) این‌ها تلاش‌هایی است که اردوغان به هدف تقویت اقتصاد ترکیه و جلوگیری از سقوط لیرۀ ترکیه به خرج می‌دهد.

  8. انتظار نمی‌رود روند سقوط لیره به این زودی‌ها متوقف گردد، هرچند تلاش‌هایی برای جلوگیری از این سقوط شده و هنوز جریان دارد، اما بدون نتیجه؛ زیرا اساسی‌که این تلاش‌ها بر مبنای آن جریان دارد فاسد و باطل است. لیره قبلاً در اواخر سال 2004م تا سر حد یک ملیون و 797 لییره سقوط نمود، در پی آن قرار شد شش صفر را از 1 جنوری 2005م از آن حذف کنند و به این ترتیب یک دالر مساوی به 1.79 لیره شد و این وضع نیز طولی نکشید تا این که بهای لیره از سال 2013م به بعد شروع به سقوط نمود و رفته رفته این روند سقوط سرعت گرفت. سقوط بهای لیره ارتباط مستقیم به نوسان وضعیت اقتصادی ترکیه دارد. اسباب نوسان وضعیت اقتصادی ترکیه در اصل به اساساتی بر می‌گردد که بالای آن استوار می‌باشد و هم‌چنین سیاست‌هایی که بر مبنای آن تطبیق می‌شود. پس تا زمانی که این اساسات معالجه و درست نگردد، مردم هم‌چنان با آتش این نظامی‌که اقتصاد بالای آن بنا گردیده خواهند سوخت و بدبختی آنان ادامه خواهد یافت. اقتصاد ترکیه بالای اساس نظام باطل سرمایه‌داری استوار است، نظامی‌که سیاست اقتصادی آن مبتنی بر افزایش تولید، رشد اقتصادی و تشویق به مصرف‌گرایی می‌باشد و به همین دلیل است که اردوغان و نظام‌ سکولاری اش دروازۀ قرض و قرضه‌های سودی را باز نموده است با وجود آن که این‌کار به شدت در اسلام تحریم گردیده. او هم‌چنین دروازۀ سرمایه‌گذاری‌های بیرونی را باز نموده، طوری‌که شرکت‌ها اقدام به راه‌اندازی پروژه‌های عام‌المنفعه مانند ساخت پل‌ها، راه‌ها، کانال‌ها، مترو و میدان‌های هوایی/فرودگاه‌ها نموده اند و این شرکت‌های خصوص به شمول شرکت‌های بیرونی پول آن را از عام مردم حاصل می‌کنند و فواید هنگفتی را از آن به دست می‌آورند. در حالی‌که راه‌اندازی چنین پروژه‌هایی بنا به دستور اسلام از جملۀ منافع عامه به شمار می‌رود که پیش‌برد آن به گونۀ مجانی کار دولت است. رمز حل مشکلات اقتصادی در توزیع دارایی‌های عام و منافع موجود بالای تمام افراد رعیت و فرصت دادن مردم برای استفاده از آن نهفته است. لازم است رفع نیازهای اساسی تمام افراد جامعه به گونۀ فرد فرد و به صورت کامل توسط دولت ضمانت گردد و در عین حال به هر فرد فرصت داده شود تا نیازهای کمالی (خواست‌های غیر ضروری و مشروع) خود را تا آخرین حد ممکن براورده نمایند، چنان‌که در ماده‌های قانون اساسی اسلامی برگرفته شده از کتاب و سنت تذکر داده شده. در عین حال لازم است به وابسته‌گی لیرۀ ترکیه با دالر پایان داده شود و این که به به احکام شرعی، اساس آن باید طلا و نقره در نظر گرفته شود. هم‌چنین باید دانست که ارتباط اقتصاد به خارج و به قرضه‌ها امر خطرناک و ویران‌گر است، به ویژه اگر که این ارتباط بر اساس معاملات سودی باشد. چنان‌که الله سبحانه وتعالی کسانی را معاملات سودی انجام می‌دهند، به جنگ با خود و رسولش صلی الله علیه وسلم فرا خوانده می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(278) فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴾ [بقره: 278-279]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) الله بپرهیزید و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید! اگر (چنین) نمی‌کنید، بدانید الله و رسولش، با شما پیکار خواهند کرد! و اگر توبه کنید، سرمایه‌های شما، از آنِ شماست [= اصل سرمایه، بدون سود]؛ نه ستم می‌کنید، و نه بر شما ستم وارد می‌شود.

الله سبحانه وتعالی به کسانی‌که از هدایت او پیروی می‌کنند، بشارت سعادت داده و کسانی را که از هدایت وی روی می‌گردانند وعدۀ شقاوت و بدبختی داده می‌فرماید:

﴿فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ(123) وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا﴾ [طه: 123-124]

ترجمه: هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می‌شود، و نه در رنج خواهد بود! و هر کس از یاد من روی گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت!

در اخیر به ذکر این آیت شریفه بسنده می‌کنیم:

﴿هَٰذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ﴾  [آل عمران: 138]

ترجمه: این، بیانی است برای عموم مردم؛ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران!

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه