پنجشنبه, ۱۰ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۰۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

گسترش فساد و فحشاء در سرزمین حرمین توسط حکام آل سعود

بسم الله الرحمن الرحیم

 

(ترجمه)

خبر:

در حالی‌که صدای غرش هواپیماها، تانک‌ها و موشک‌هایی که غزه و لبنان را هدف قرار داده‌اند، به گوش می‌رسد و ناله‌های مادران داغ‌دیده و گریۀ کودکان از دل ویرانه‌ها شنیده‌ می‌شود، حکام آل سعود بدون این‌که از الله سبحانه وتعالی یا بندگان مؤمن  مجروحش شرم کنند، در میان این همه خون‌ و ویرانی‌ جشن رسوایی برای نمایش مُد در شهر ریاض برگزار کردند. این جشن که بخشی از برنامه‌های "موسم ریاض 2024" بود، شاهد حضور تعدادی از بازیگران و مدل‌های زن بی‌حجاب و فاسد بود که بر روی صحنه حاضر شده و خود را با لباس‌های نازک و فاحشه‌وار به نمایش گذاشتند و در مقابل چشمان مردان و زنان می‌رقصیدند.

تبصره:

این اولین باری نیست که پادشاه آل سعود عمداً مراسم‌های زشت و ناپسند را در سرزمین حرمین برگزار می‌کند؛ بلکه با توجه به عزم راسخ خود برای فساد، یک نهاد کامل به نام «هيئة الترفيه» تشکیل داده که سالانه میلیاردها ریال برای آن هزینه می‌شود. این نهاد به برگزاری فعالیت‌ها و رویدادهایی می‌پردازد که به دین و اخلاق مسلمانان آسیب می‌زند. به عنوان مثال، این نهاد خوانندگان مرد و خوانندگان زن را دعوت می‌کند تا آهنگ‌های کفرآمیز و فاحش را در کنسرت‌های پر سر و صدا و مختلط اجرا کنند. علاوه بر این، مسابقاتی برگزار می‌شود که هدف آن نمایش دادن زنان به شکلی غیر شرعی و غیر اخلاقی است و در آن مردان و زنان مختلط هستند. این اقدامات به وضوح برای ترویج فحشاء در سرزمین‌ حرمین و محل نزول وحی است؛ گویی که حکام آل سعود عزم خود را جزم کردند تا مردم را از دین‌شان بازدارند.

اشاعه فحشاء در میان مؤمنان یکی از بزرگ‌ترین فسادها و ناپسندترین معصیت‌هاست. الله سبحانه وتعالی در قرآن کریم، عاملان این کار را به عذاب در دنیا و آخرت تهدید کرده است. در این راستا الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾ [نور: ۱۹]

ترجمه: کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها میان کسانی که ایمان آورده‌اند پخش گردد، بر ایشان مسلماً عذابی بزرگ در دنیا و آخرت است و الله (سبحانه وتعالی عواقب و آثار اجتماعی سوء چنین تمایلاتی را) می‌داند و شما نمی‌دانيد.

فتنه‌انگیزی در بین مردم و دور کردن آن‌ها از دین، گناهی است که تنها با توبۀ صادقانه بخشیده می‌شود. الله متعال در قرآن کریم به این موضوع اشاره کرده و فرموده است:

﴿إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ﴾ [بروج: ۱۰]

ترجمه: كسانى‌كه مردان و زنان مؤمن را شکنجه دادند تا از دین الله باز گردند، آن گاه توبه نكردند، دوزخ آنان راست و عذاب آتش را (نيز در پيش) دارند.

این‌که حکام آل سعود به فساد و تباهی رسیده‌اند، نتیجه سکوت مردم و اهل سرزمین حجاز نسبت به آن‌هاست. اگر مسلمانان از همان ابتدای سلطنت آن‌ها؛ زمانی‌که با انگلیسی‌ها در تضعیف دولت خلافت عثمانی هم‌دست شدند، جلو‌شان را می‌گرفتند و به رفتارهای‌شان اعتراض می‌کردند، اکنون شاهد وضعیتی نبودیم که فساد و فحشاء در سرزمین وحی، مهد نبوت، صحابه و تابعین گسترش یابد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [مائده: ۵۱]

ترجمه: ای كسانی‌كه ايمان آورده‌ايد، يهوديان و مسيحيان را دوست (هم‌پيمان و پشتيبان خود) نگيريد؛ (زيرا) بعضی از آن‌ها دوست (هم پيمان) بعضی ديگرند (زیرا پيوند تاريخی و دينی آنها با يكديگر بسيار نيرومندتر از پيوند با شماست) و هر كس از شما كه آنان را به دوستی (تكيه‌گاه) بگيرد، از آن‌ها محسوب می‌شود، مسلماً الله مردمان ستمگر را به سرانجام (موفقيت) نمی‌رساند.

اما هنوز فرصت از دست نرفته؛ پس بر امت اسلامی، علمای آن و مردم سرزمین حرمین شریفین، نوادگان پیامبر صلی الله علیه وسلم و صحابه جوانمرد و شجاع واجب است که عزم و ارادۀ خود را جزم کنند تا آتش این قیام خاموش نشود تا حکام آل سعود را بسوزاند و برای مسلمانان خلیفه‌ای انتخاب کنند که خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را برقرار سازد تا جایگاه و اهمیت دین و قدسیت سرزمین حرمین را بازگرداند.

نویسنده: مهندس باهر صالح

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

ارتباط منصب‌های پیشنهادی ترامپ به دولت آمریکا با ایران

(ترجمه)

خبر:

روزنامه نیویورک تایمز روز پنج‌شنبه گزارش داد که ایلان ماسک، میلیاردر نزدیک به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا با سفیر ایران در سازمان ملل دیدار کرده است تا تنش میان تهران و واشنگتن را کاهش دهد. این روزنامه به نقل از دو منبع ایرانی که نام‌های‌شان ذکر نشده اعلام نمود که دیدار بین ثروتمندترین مرد جهان و سفیر ایران، امیر سعید ایروانی مثبت بوده است (منبع: العربیة)

تبصره:

دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا برای چند منصب مهم دولت آمریکا نامزدهایی را پیشنهاد کرده است که جهت‌گیری سیاست خارجی وی از جمله خاورمیانه را نشان می‌دهد. از جمله کسانی‌که برای این مناصب نامزد شده‌اند می‌توان به مارک روبیو که به مواضع ضد نفوذ چین و ایران شهرت دارد برای سمت وزیر خارجه و بیت هیگیت به عنوان وزارت دفاع و مایکل والتز به‌عنوان مشاور امنیت ملی اشاره کرد.

ترامپ در جریان کارزار انتخاباتی خود گفته بود که سیاست جوبایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، در جلوگیری از إعمال تحریم‌های سخت‌گیرانه بر صادرات نفت ایران، واشنگتن را تضعیف، تهران را تشویق نموده و به ایران این امکان را داده است که نفت بفروشد، پول جمع‌آوری کند، قدرت هسته‌ای خود را افزایش دهد و نفوذ خود را از طریق گروه‌های مسلح گسترش دهد. اما دیدار ایلان ماسک با سفیر ایران، آن هم به درخواست ماسک چه معنایی دارد؟

اولاً: آمریکا کشوری نیست که توسط یک فرد، گروهی از افراد یا حتی یک حزب اداره شود؛ بلکه یک کشور مبتنی بر نهادها و مؤسسات است که هرکدام وظایف و اختیارات خاص خودشان را دارند. در این کشور سیاست خارجی تا حد زیادی تحت کنترل دولت سایه است؛ حتی اگر نشانه‌هایی از اختلاف نظر وجود داشته باشد. این اختلافات معمولاً به سیاست داخلی محدود می‌شوند و همه حوزه‌ها را در بر نمی‌گیرند. از نکات قابل توجه اینست که انتصابات ترامپ عمدتاً شامل افرادی نیست که وزن سیاسی بالایی داشته باشند؛ بلکه بیشتر افرادی هستند که به وفاداری و اطاعت شخصی از ترامپ مشهورند. بنابراین، این افراد لزوماً بر اساس دیدگاه‌ها و مواضع خود، رهبری روابط را به عهده نخواهند گرفت.

ثانیاً: ایران گنجینه‌ای ارزشمند به امریکا است و نقش بزرگی در حفظ منافع آن ایفا می‌کند؛ به‌ویژه در زمان بحران‌ها و دشواری‌ها. این مسئله مورد تأیید سیاستمداران ایرانی نیز قرار گرفته است. به عنوان مثال علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 2002 طی اظهاراتی که روزنامهٔ "الشرق الأوسط" آن را منتشر کرد، گفت: «نیروهای ایرانی با طالبان جنگیدند و به شکست آن‌ها کمک کردند. اگر ما به نیروهای آمریکایی در مبارزه با طالبان کمک نمی‌کردیم، آمریکایی‌ها در باتلاق افغانستان غرق می‌شدند. آمریکا باید بداند که بدون سپاه مردمی ایران نمی‌توانست طالبان را سرنگون کند.» ایران در جریان بهار عربی نیز به شکل قابل توجهی ظهور کرد، که این امر ناشی از ضعف ابزارها و گزینه‌های آمریکا در آن دوره بود. دلایل و شرایط این ضعف جای بحث در اینجا نیست؛ اما نکته جالب توجه اینست که کمیته بیکر-همیلتون در توصیه‌های خود تصریح کرده بود که باید عراق به ایران و سوریه سپرده شود. این کمیته پیشنهاد داده بود که مذاکرات مستقیم با ایران و سوریه انجام شود تا تعهد آن‌ها به سیاست‌های سازنده در قبال عراق و دیگر مسائل منطقه‌ای جلب شود. هدف این مذاکرات، تکرار همکاری ایران و آمریکا در افغانستان و تطبیق آن بر شرایط عراق بود. اما سوال اینجاست: چگونه آمریکا می‌تواند تا این حد به دشمن قسم‌خورده خود (محور شرارت) اعتماد کند؟ و چگونه ایران می‌تواند دشمن خود (شیطان بزرگ) را از باتلاق‌ها نجات دهد، اگر اعتماد و رابطه‌ای بزرگ میان آن‌ها وجود نداشته باشد که دیگر بر کسی پوشیده نیست؟!

ثالثاً: پس چگونه باید دعوت به این دیدار را درک کنیم و چرا؟ مشخص است که ذهنیت ترامپ و کسانی که از پشت سر او حمایت می‌کنند، در راستای تحقق منافع آمریکا و تبلیغ برای روش و سبک مدیریتی او پیش می‌رود. این سبک به گونه‌ای است که طرف مقابل مجبور به ارائه امتیازات بزرگ و چشمگیر می‌شود، به دلیل ترس از تبعات تهدیدات آمریکا. به نظر می‌رسد که ایران متوجه شده یا پیش‌بینی کرده که ممکن است ترامپ به قدرت بازگردد؛ بنابراین تغییرات داخلی بزرگی را آغاز کرده است، از جمله انتخاب رئیس‌جمهور جدید ایران. علاوه بر این جواد ظریف، وزیر خارجه پیشین و مهندس توافق هسته‌ای ایران به عنوان مشاور رئیس‌جمهور جدید منصوب شده است. به نظر می‌رسد این سفیر از انتصابات یا توصیه‌های ظریف باشد که پس از گرفتن مسئولیت معاونت رئیس‌جمهور در امور استراتژیک، وظیفه نظارت بر تحولات ملی و بین‌المللی و تحقق اهداف قانون اساسی را بر عهده داشته است.

درست است که جواد ظریف بعداً استعفای خود را به دلایل مختلفی، از جمله اقامت در آمریکا و اتهام جناح محافظه‌کار به او به عنوان یکی از اعضای "باند نیویورک" که شامل دیپلمات‌های لیبرال و حامیان آمریکا بود، تقدیم کرد. اما او و کسانی که با او هستند، هم‌چنان در سایه کار خواهند نمود. هدف از انتصاب او در مقام مشاور این است که مذاکرات با آمریکا را فعال کرده و به توافقات جدیدی دست یابد که مرزهای نفوذ ایران را مشخص کند و به این ترتیب ایران بتواند نقش خود را در چارچوب استراتژی آمریکا ایفا کند. این تلاش‌ها ممکن است به ایران فرصتی برای انجام یک معامله بزرگ با ترامپ به سبک معامله‌گری او بدهد.

از اینجا می‌توان فهمید که دیدار زودهنگام ایلان ماسک با سفیر ایران به منظور دست‌یابی به یک معامله تا زمان بازگشت ترامپ و کاهش بحران‌ها با دستاوردهای سیاسی و اقتصادی است که به ایران این امکان را می‌دهد تا از انزوا و تحریم‌های تحمیل شده خارج شود. این‌ها تنها نظریه‌پردازی نیست؛ بلکه گزارش‌های بین‌المللی نشان می‌دهند که ایران آمادگی خود را برای حل بحران هسته‌ای با غرب اعلام کرده است. این پیام توسط رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به تروئیکای اروپایی منتقل شد. طبق اخبار، دیپلمات‌ها اعلام کردند که قدرت‌های اروپایی قصد دارند تصمیم جدیدی علیه ایران در هیئت مدیره آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بگیرند تا تهران را به دلیل همکاری کم‌تر تحت فشار قرار دهند؛ در حالی‌که جهان در انتظار بازگشت رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، دونالد ترامپ، است.

نویسنده: حسن حمدان

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

قضیۀ فلسطین مسئلۀ امت اسلامی است، نه نظم بین‌الملل!

(ترجمه)

خبر:

جنرال سید عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان در نشست گفتگوی مارگالا در روز جمعه ۱۵ نوامبر سال ۲۰۲۴ که توسط اندیشکدۀ سیاست‌پژوهی اسلام‌آباد برگزار شد، اظهار داشت که پاکستان در هیچ درگیری جهانی مشارکت نخواهد کرد و به جای آن به تلاش‌های خود برای تحقق صلح و ثبات جهانی ادامه می‌دهد. وی هم‌چنین بر حمایت پاکستان از تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی تأکید کرد.

تبصره:

جنرال سید عاصم منیر در سخنرانی خود به مسائل مختلفی از جمله فلسطین، کشمیر، تروریسم، افراط‌گرایی هند، اخبار جعلی و تغییرات اقلیمی پرداخته و بیانیۀ سیاسی ارائه کرد. این سخنرانی درست چند روز پیش از برگزاری نمایشگاه تسلیحاتی دفاعی ۲۰۲۴ پاکستان- IDEAS صورت گرفت که هدف آن نمایش قدرت نظامی پاکستان بود.

به نظر می‌رسد جنرال سید عاصم منیر به موضوع درخواست مسلمانان پاکستان برای اقدام ارتش در جهت پایان دادن به جنایات کیان یهود که از سوی غرب به ویژه آمریکا حمایت تسلیحاتی و مالی می‌شود، اشاره کرده است؛ زیرا از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بدین‌سو مسلمانان پاکستان از پدران و پسران خود در ارتش خواسته‌اند که برای آزادی مسجد الاقصی، غزه و تمامی سرزمین مبارک فلسطین بدون توجه به عواقب احتمالی آن، وارد عمل شوند.

نظام منیر-شریف پیش از این ادعا کرده بود که به دلیل نبود ارتباطات زمینی بین فلسطین و پاکستان قادر به انجام هیچ کاری نیست؛ اما مردم این عذر را رد کرده‌اند؛ زیرا آن‌ها می‌بینند هر زمان که استعمارگران غربی به ارتش پاکستان در هر نقطۀ از جهان نیاز داشته‌اند، رهبری نظامی بدون تأخیر نیرو اعزام کرده است. در همان سخنرانی جنرال عاصم منیر اشاره کرد که «۲۳۵۰۰۰ نیروی حافظ صلح پاکستانی در مأموریت‌های حفظ صلح سازمان ملل شرکت کرده‌اند و ۱۸۱ پاکستانی جان خود را در این راه فدای صلح جهانی کرده‌اند.» پس سوال این است که چرا حکام پاکستان از همین نیروها برای آزادی سرزمین مبارک فلسطین استفاده نمی‌کنند؟

اکنون نظام منیر-شریف بهانۀ دیگری آورده و گفته است که پاکستان نمی‌خواهد بخشی از هیچ درگیری جهانی شود! اما مسئلۀ فلسطین یک درگیری جهانی نیست که قدرت‌های استعمارگر آن را حل کنند؛ بلکه فلسطین سرزمین اسلامی است که قضیۀ آن تنها به امت اسلامی و ارتش‌های آن مربوط می‌شود و حتی اگر عذر این نظام را بپذیریم؛ پس چرا در مورد کشمیر که بخشی از پاکستان است، حکام پاکستان نیروهای مسلح را برای آزادی آن به حرکت درنیاوردند؛ در حالی‌که دولت هندو در ۵ اگست ۲۰۱۹ از خط قرمز آن عبور کرده است؟

واقعیت اینست که نظام منیر-شریف مانند حکومت‌های قبلی تنها مزدور استعمارگران است. سیاست‌های آن‌ها تنها بر اساس منافع استعمارگران بوده و هیچ توجهی به امنیت و دین مسلمانان ندارد. هیچ تفاوتی نمی‌توان میان مسلمانان پاکستان و نیروهای مسلح آن قائل شد و یگانه راه حل رهایی از این ذلت، از بین بردن حکام دست‌نشاندۀ استعمار، برپایی خلافت بر منهج نبوت و اتحاد سرزمین مسلمان از اندونزی تا مراکش است و در چنین شرایطی خلیفۀ راشده میلیون‌ها سرباز مسلمان را برای آزادسازی تمامی سرزمین‌های اشغالی به حرکت در خواهد آورد.

برپایی خلافت راشده نه تنها یک آرزو بلکه یک واجب شرعی است که بشارت آن توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم داده شده است؛ چنانچه در حدیثی که امام احمد نقل کرده، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: پس از آن سلطنت جبریه خواهد بود که به میزان خواست الله (سبحانه وتعالی) ادامه خواهد داشت، سپس الله (سبحانه وتعالی) آن را وقتی بخواهد برخواهد داشت و بعد خلافتی بر منهج نبوت خواهد آمد.

نویسنده: شهزاد شیخ

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

چند پرسشی راجع به تصویربرداری(عکاسی)، رسامی و نقاشی دارم، از شما خواهان ارایه ی پاسخ هستم. پرسش های من قرار ذیل است: ۱- حکم تصویربرداری(عکاسی) در اسلام چیست؟ ۲- حکم رسامی اعضای بدن انسان چیست؟ ۳- و آیا حکم نقاشی و مجسمه سازی  بر عکاسی هم مطابقت می کند؟

پاسخ:

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

قبلاً راجع به تصویربرداری پاسخ کامل ارایه کرده بودیم، ظاهراً شما آگاهی ندارید، همان پاسخ در برگیرنده ی موضوعات ارایه شده در پرسش شما و سایر موضوعات مرتبط به همین موضوع است. بناً متن همان پاسخ را برایت نقل می کنم. پیش از ارایه پاسخ به پرسش های مربوط به تصویربرداری و رسامی بر دو امر تاکید می کنیم:

یکم: قسمتی از پاسخ مربوط به حکم شرعی در مورد رسامی (توسط دست) است، و مفهوم "حرام بودن تصویر ذی روح" وارد شده در احادیث، نیز بر رسامی نمودن ذی روح توسط دست مطابقت می‌کند؛ اما تصویربرداری توسط آله ی بنام کمره مباح است و احادیث بر این مطابقت نمی کند.

دوم: قسمتی از پاسخ مربوط به تصاویر چاپ شده که سایه ندارد جایز است و با تمام جزیيات مربوط به همين پرسش بیان گردیده است؛ اما تصویری که سایه دار است؛ یعنی اجساد و پیکره ها که شما در پرسش به کلمه "نحت" یا مجسمه سازی ذکر نموده اید، حرام بودن این واضح است و ما در آخر پرسش بیان می نماییم.

پاسخ به پرسش های تصویری که سایه ندارد(تصاویر چاپ شده) با تمام انواع و جزیيات آن را ارایه می نماییم. راجع به پرسش اصلاح و دست کاری تصاویر(دور کردن چین و چروک صورت، تغییر رنگ چشم تغییر بعضی از خصوصیات چهره و...)، ترسیم تصاویر انسان ها و حیوانات شبیه به اصالت.

این دو پرسش مربوط به ترسیم اشیای ذیروح یا اصلاح و دست کاری تصاویر اشیای ذیروح با دست؛ مانند دور کردن چین و چروک صورت، تغییر بعضی خصوصیات چهره و... بر می گردد، و حکم تحریم وارد شده در ادله شرعی بر این ها مطابقت می کند و لوکه رسامی توسط دست(قلم پنسل) باشد یا توسط موز کمپیوتر، در هر صورتی که ترسیم با سعی و تلاش انسانی و مشابه ذیروح و زنده جان باشد تحریم بر آن منطبق می شود. دلیل بر این، حدیث امام بخاری که از ابن عباس روایت نموده است می باشد:

«مَنْ صَوَّرَ صُورَةً فَإِنَّ اللَّهَ مُعَذِّبُهُ حَتَّى يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ، وَلَيْسَ بِنَافِخٍ فِيهَا أَبَدًا.»

ترجمه: هركس، تصويری بسازد تا زمانی كه در آن روح ندمد، الله سبحانه وتعالی او را عذاب خواهد داد و هرگز روح دميدن از او ساخته نيست.

هم چنان عبد الله بن عمر رضی الله عنهما می گوید که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«إنَّ الَّذِين يَصْنَعونَ هذِهِ الصُّورَ يُعَذَّبُونَ يَوْمَ الْقِيَامَة، يُقَالُ لهُم: أحْيُوا مَا خَلَقْتُمْ.»

(متفقٌ عليه)

ترجمه: همانا روز قيامت كسانی را كه اين مجسمه ها(تصاویر) را می سازند، عذاب می دهند و به آن ها می گويند: آن چه را كه خلق كرده ايد، زنده كنيد.

راجع به پرسش کاربرد تصاویر و رسامی های چاپ شده: کاربرد تصاویر، رسامی ها و شعاراتی که توسط سایر مردم رسم شده باشد نه توسط خود همان شخص؛ یعنی کار برد و استعمال تصویر از سایر اشخاصی که توسط خود فرد رسامی نشده باشد، حکم نگهداشتن و گردآوری تصاویر بر این مطابقت می کند و بر سه نوع است:

یکم: اخذ تصویر ذیروح(زنده جان) و انتقال آن برای گذاشتن در اماکن عبادت؛ مانند: جای نماز، پرده های مسجد، آگاهی های مساجد وغیره. این کار حرام است و دلیل آن حدیثی است که ابن عباس روایت نموده است:

ترجمه: «رسول الله صلی الله علیه وسلم تا زمانی که تصاویر داخل کعبه از بین برده نشد داخل کعبه نشد.»

وارد نشدن رسول الله صلی الله علیه وسلم به خانه ی کعبه تا از بین بردن تصاویر قرینه است بر ترک جازم و گذاشتن تصاویر در اماکن عبادت، دلیل است بر تحریم تصاویر در مساجد. امام احمد از ابن عباس رضی الله عنه روایت نموده است:

ترجمه: «زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم تصاویر را در خانه کعبه دید وارد کعبه نگردید، فرمان از بین بردن آن را صادر کرد و از بین برده شد.»

اما اگر انتقال تصویر غیر رسم شده توسط خود شخص برای کاربرد و استعمال در اماکن غیر از عبادتگاه باشد، دلایلی وارد گردیده که جواز این را بیان می دارد. در صورتی که در مکان ها جهت احترام، تعظیم و تجلل باشد؛ مانند: پرده های منازل، اعلانات موسسات تحصیلی، لباس های پوشیدنی مکاتب، ادارات و آگاهی هایی که به عبادت مرتبط نیست، گذاشته شود با کراهت جایز است. اگر در کف اتاق یا پوشیدن آن برای نمایش ظاهری و یا از این قبیل تمام این ها مکروه است؛ اگر از تصاویر در مکان های غیر از عبادتگاه و احترام؛ مانند: فرش اتاق که روی آن قدم می گذارید، یا روی دوشکی که بالای آن می خوابید و استراحت می کنید، یا بالشتی که بر آن تکیه می کنید و یا تصاویر رسامی شده در زمینی که شما روی آن قدم می زنید و حالات ازین قبیل که استفاده گردد، همه مباح است.

مسلم در مسند خویش از ابوطلحه روایت می کند، من از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که گفت:

«لا تدخل الملائكة بیتاً فیه كلب ولا صورة.»

ترجمه: فرشتگان به خانه یی كه در آن سگ و یا تصویر باشد، وارد نمی شوند.

در روایت مسلم آمده است:

«إلا رقماً فی ثوب.»

ترجمه: به جز تصویری که در لباس چاپ شده باشد.

این خود دلیل برای استثنا قرار دادن تصویر چاپ شده در لباس می باشد. از حدیث فوق چنین استنباط می شود که ملایک در خانه هایی که عکس چاپ شده در لباس باشد، وارد می شود. بدین معنی که تصاویر چاپ شده در لباس جایز می باشد؛ چون ملایک در خانه هایی که عکس چاپ شده در لباس باشد، وارد می شود. چنان چه حدیث دیگر رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد اثبات این حکم صراحت دارد. بخاری از ام المؤمنین عایشه صدیقه رضی الله عنها روایت می کند که وی گفت:

«دَخَلَ عَلَی النَّبِی صلی الله علیه وسلم وَفِی الْبَیتِ قِرَامٌ فِیهِ صُوَرٌ فَتَلَوَّنَ وَجْهُهُ ثُمَّ تَنَاوَلَ السِّتْرَ فَهَتَكَهُ.»

ترحمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم روزی وارد اتاقم شد و در پرده ی اتاق تصویری از حیوانات را دید، روی مبارک شان از قهر سرخ شد و سپس پرده ی اتاق را پایین کرده آن را پارچه پارچه کرد.

"القرام" نوع جامه ی است که در آن زمان به منظور ساختن پرده های خانه استفاده می شد. سرخ شدن چهره ی رسول الله صلی الله علیه وسلم و پایین کردن پرده، منع استفاده از پرده ی تصویردار را افاده می کند. پس اگر این عمل در جمله ی داخل شدن ملایک در خانه هایی که تصویر چاپ شده در آن باشد به حساب آید. ثابت می سازد که دلیل بر امر تحریم نبوده؛ بلکه مکروه است؛ چون جایی که تصویر در آن وجود داشت، پرده یی بود که در دروازه آویزان شده بود و این عمل خود نوع محترم شمردن به حساب می آید. بناً گذاشتن تصویر در جای مورد احترام مکروه است.

احمد در مسند خود از ابوهریره رضی الله تعالی عنه روایت می کند که جبرییل علیه السلام به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت:

«وَمُرْ بِالسِّتْرِ یقْطَعْ فَیجْعَلَ مِنْهُ وِسَادَتَانِ تُوطَآَنِ.»

ترجمه: دستور بده که پرده را از وسط دو پاره کرده و مردم به روی آن راه بروند.

در این جا واضح می گردد که جبرییل علیه السلام برای رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور می دهد که پرده را از مکان های مورد احترام دور کند؛ پس کاربرد تصاویری رسم شده در مکان هایی که مورد احترام قرار نمی گیرد مباح می باشد.

پرسش ترسیم نشان و علامت انسان یا حیوان؛ بطور مثال علایم در راه؛ مانند: پیاده روها، تصویر دروازه هنگام آتش سوزی و علامه منع قدم زدن یک جا با سگ در پارک ها، ترسیم اعضای بدن انسان یا حیوان؛ بطور مثال: تصویر مصافحه و دست دادن یا تصویر انگشتان دست و یا سر اسپ به عنوان شعار وغیره: اگر تصاویر رسم شده تصویر ذیروح بود حرام است؛ چون در احادیث وصف تصویر حرام گردانیده شده ذیروح بودن آن است و این وصف بر تصویر کامل، نصف تصویر و یا تصویر سری که متصل با اعضای بارز بدن، مانند دست ها و امثال این باشد مطابقت می کند.

اما اگر این علایم تصویری بود که دلالت بر ذیروح بودن نمی کرد؛ مانند تنها تصویر دست و انگشت که به یک چیزی اشاره می کند و یا تصویر دو دست که با هم مصافحه می کند، امثال این ها حرام نیست و دلایل حرام بودن بر این ها مطابقت نمی کند؛ اما ترسیم سر که فقط با اعضای بارز بدن انسان پیوست نباشد، در این گونه فقها اختلاف دارند و قول راجیح عدم تحریم  تصویر سر که با سایر اعضای بدن انسان پیوست و یک جا نباشد، است. دلیل بر این احادیث وارد شده بر جواز قطع سر بت(مجسمه) برای این که به شکل درخت باقی بماند می باشد؛ مانند حدیث ابوهریره رضی الله عنه که جبرییل علیه السلام برای پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید که مجسمه حرام محسوب نمی گردد در صورتی که سر آن قطع  گردد.

«فمر برأس التمثال الذي في باب البيت فليقطع ليصير كهيئة الشجرة... فَمُرْ بِرَأْسِ التِّمْثَالِ يُقْطَعْ فَيُصَيَّرَ كَهَيْئَةِ الشَّجَرَةِ...»

(رواه حمد)

ترجمه: فرمان بده تا سر مجسمه یی را که در دروازه ی کعبه است قطع کنند تا به شکل درخت در آید؛ مانند پیکره ی درخت باقی بماند، فرمان بده که سر مجسمه را قطع نمایند و به شکل درخت در آید.

بدین معنی که رسم تنها سر و سایر اعضای بدن انسان که با سر متصل و پیوست نباشد، در هردو صورت حرام نیست و چنین نیست که سر بدون پیوست به سایر اعضای بدن حرام است و مجسمه بدون سر حرام نیست؛ چون جبرییل علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه وسلم امر کرد تا سر مجسمه را قطع کند. بدین معنی که قطع کردن سر جایز است و هر چیزی که مرتبط به قطع سر شود نیز جایز است.

باید ذکر کرد که در نزد فقهای حنبلی و مالکی تنها بقای سر جایز است و در نزد فقهای شافعی اختلاف است، اکثر فقهای  شافعی تنها بقای سر مجسمه را تحریم می کنند و اقلیت شان جایز می شمارند.

پرسش ترسیم تصاویر انسان ها و حیوانات غیر مشابه به اصالت، رسامی حکایات عجیب و غریب که اصلاً واقعیت ندارد. پاسخ به این پرسش ها قرار ذیل است: اگر تصاویر دلالت به موجود ذیروح می کرد و لوکه شبیه اصالت هم نباشد حرام است؛ چون نصوص به تحریم آن ها مطابقت می کند. در حدیثی که مسلم روایت کرده است رسول الله صلی الله علیه وسلم به عایشه رضی الله عنها امر کرد تا پرده یی را که بر دروازه  آویزان بود دور سازد؛ چون در آن پرده تصاویر اسپ های بالدار بود و طبعاً اسپ بالدار اصلاً وجود ندارد. مسلم روایت نموده است که عایشه رضی الله عنها می فرماید:

«قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ سَفَرٍ وَقَدْ سَتَّرْتُ عَلَى بَابِي دُرْنُوكًا فِيهِ الْخَيْلُ ذَوَاتُ الْأَجْنِحَةِ فَأَمَرَنِي فَنَزَعْتُه.»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم از سفر بر گشت و بر دروازه درنوک(نوع از جامه) آویزان کرده بودم که در آن تصاویر اسپ های بالدار بود، برایم امر کرد و من برکندم.

دوم: تصاویر سایه دار(مجسمه ها و نقاشی): نقاشی اجسام ذیروح و مجسمه سازی به استثنای بازیچه ی اطفال حرام است. دلیل بر این احادیث ذیل است: احمد از ابو هریره رضی الله عنه روایت می کند:

قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: «أتاني جبريل عليه السلام فقال: إني كنت أتيتك الليلة فلم يمنعني أن أدخل عليك البيت الذي أنت فيه إلا أنه كان في البيت تمثال رجل... فمر برأس التمثال يقطع فيصير كهيئة الشجرة... ففعل رسول الله صلى الله عليه وسلم.»

ترجمه:  پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «جبرییل نازل گردید و گفت، شب گذشته آمدم و به خاطر مجسمه مردی که درمنزل شما بود(نقاشی شده) به نزد تان نیامدم، دستور بده که سر مجسمه را ببرند تا به شکل درخت در آید.» و رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین کرد.

وعن ابن عباس، وجاءه رجل فقال: إني أصور هذه الصور، وأصنع هذه الصور، فأفتني فيها، فقال ادن مني، فدنا منه حتى وضع يده على رأسه، قال: أنبئك بما سمعت من رسول الله صلى الله عليه وسلم سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: «كل مصور في النار، يُجعل له بكل صورة صورها نفس تعذبه في جهنم، فإن كنت لا بد فاعلاً فاجعل الشجر وما لا نفس له.»

ترجمه: ابن عباس می فرماید: مردی نزد من آمد و گفت: من این تصاویر را نقاشی می کنم و این تصاویر را می سازم، در مورد این امر برایم فتوی بده. برایش گفتم: نزدیکم بیا، نزدیک شد و دستم را بر سرش نهادم و گفتم به چیزی که از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیده ام تو را آگاه می سازم، از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که می فرمود: «هر نقاشی در آتش است و در برابر هر جانوری که صورت آن را کشيده است، نفسی قرار داده می شود و او را در جهنم تعذيب می کنند.» ابن عباس می گويد: اگر ناگزير هستی که اين کار را انجام دهی، پس تصوير درخت و يا هر موجود بيجانی را رسم کن.

رسامی عبارت از ترسیم صورت و چهره ی کسی یا چیزی است، که شامل مجسمه ها و نقاشی نیز می شود. نفس نقاشی و رسامی "تصویر" است. مسلم روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم، حضرت علی رضی الله عنه را به کار پنهانی فرستاد و برایش گفت، تمامی مجسمه ها و بت ها را منهدم بساز.

نقاشی هر تصویر ذیروح و لوکه سایه دار(مجسمه) باشد و یا غیر سایه دار حرام است. از تحریم تصاویر رسامی و نقاشی شده تصاویر و رسامی هایی که برای اطفال ساخته شده باشد، مستثنی است؛ مانند: رسامی های کاریکاتوری برای اطفال یا رسامی های خیالی برای سرگرمی، تسلیت، شادمانی و یا برای آموزش اطفال و... تمام این ها بنابر دلایل واردشده جایز است.

أخرج أبو داود عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا قَالَتْ: «قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم مِنْ غَزْوَةِ تَبُوكَ أَوْ خَيْبَرَ وَفِي سَهْوَتِهَا سِتْرٌ فَهَبَّتْ رِيحٌ فَكَشَفَتْ نَاحِيَةَ السِّتْرِ عَنْ بَنَاتٍ لِعَائِشَةَ لُعَبٍ فَقَالَ مَا هَذَا يَا عَائِشَةُ قَالَتْ بَنَاتِی.»

ترجمه: داوود از عایشه رضی الله عنها روایت نموده است که چنین فرمود: «رسول الله صلی الله علیه وسلم از غزوه ی تبوک یا خیبر بر گشت و در اتاق من پرده آویزان بود، باد وزید و حصه از پرده بالا گردید و بازیچه های دختران عایشه نمایان گردید، فرمود این چیست؟ گفت دخترانم.»

حدیثی را که بخاری از عایشه رضی الله عنها روایت نموده است، می فرماید:

ترجمه: با دختران ام نزد رسول اله صلی الله علیه وسلم بازی می نمودم؛ یعنی با بازیچه های به شکل دختران.

مسلم حدیثی را که ربیع بنت معوذ الانصاری رضی الله عنه روایت نموده است، می فرماید:

«...وَنَجْعَلُ-وفي رواية مسلم ونصنع- لَهُمْ اللُّعْبَةَ مِنْ الْعِهْنِ فَإِذَا بَكَى أَحَدُهُمْ عَلَى الطَّعَامِ أَعْطَيْنَاهُ ذَاكَ حَتَّى يَكُونَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ» أي تلهيهم باللعبة حتى موعد الإفطار.»

ترجمه: و برای آن ها عروسك های پشمی می ساختيم و هر وقت يكی از آن ها برای غذا گريه می كرد، او را با آن عروسك، سرگرم می كرديم تا اين كه وقت افطار فرا می رسيد.

بناً از تمامی این احادیث جایز بودن بازیچه های اطفال و لوکه به شکل مجسمه ی ذیروح هم باشد واضح می گردد؛ ازین رو ترسیم کاریکاتورهای حکایات غیر واقعی به شکل اولی جایز است؛ چون به صورت تصاویر چاپ شده می باشد. آرزومندم که پاسخ پرسش تان را بر جوانب مختلف و مرتبط به آن را دریافت کرده باشید.

برادر شما عطاء بن خلیل ابورشته

20 جمادی الثانی 1438 هـ.ق

19 ژانویه 2017م.

ادامه مطلب...

حکام ایران؛ پدیدهٔ تبلیغاتی و آتش‌باز‌های نمایشی‌اند که هیچ‌ پیوندی با نصرت یا آزادی‌سازی ندارند.

سردار حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب ایران، در افتتاح رزمایش‌های رزمی-امنیتی «نصرالله» تأکید کرد: "رژیم صهیونیستی اگر تصور کند که با ترور فرماندهان حزب‌الله می‌تواند این جنبش را از میدان خارج کند، دچار اشتباهی بزرگ شده است". وی افزود: "حزب‌الله جریانی عظیم و شکست‌ناپذیر است که خاموش کردن یا نابودی آن غیرممکن است". او با هشدار به رژیم یهودی گفت: "امروز شما را زیر نظر خود قرار می‌دهیم. تا پایان خواهیم جنگید و هرگز اجازه نخواهیم داد که سرنوشت مسلمانان در دستان شما باشد. انتقام خود را خواهیم گرفت، ضربات سختی بر شما وارد خواهد شد و باید منتظر عواقب آن باشید".

بدین ترتیب، رهبران ایران بدون کوچک‌ترین شرمی همچنان به تکرار عبارات تهدید و وعید علیه رژیم غاصب و جنایتکار یهود ادامه می‌دهند، در حالی که هیچ اقدام واقعی یا حرکت جدی از جانب آن‌ها در سطح رسیدگی به این جنایت یا پرداختن به مسئلهٔ فلسطین دیده نمی‌شود. برای هر صاحب بینش و بصیرتی آشکار شده است که این رهبران دروغ‌گو و فریب‌کار هستند؛ زیرا یهودیان را آزاد گذاشتند تا نوار غزه را بیش از یک سال با حملات خود ویران کنند، تا جایی که به  تودۀ  از آوار تبدیل شد. در این جنگ وحشیانه، بیش از ۱۴۶ هزار نفر شهید یا مجروح شدند که بیشتر آن‌ها را کودکان و زنان تشکیل می‌دهند، و بیش از ۱۰ هزار نفر مفقود گشتند. با این حال، این رهبران حتی اندکی احساس غیرت یا مسئولیت نکردند که برای یاری این مردم مظلوم قدمی بردارند. بلکه آنان را رها کردند تا با سینه‌های عریان در برابر یهود، امریکا، بریتانیا، آلمان و دیگر کشورهای استعماری و مستکبر به‌ تنهایی مقاومت کنند. 

پس از آن، رژیم یهود حملات وحشیانه‌ی خود را علیه لبنان و ضاحیهٔ جنوبی بیروت، مقر حزب ایران در لبنان، آغاز کرد و فرماندهان درجه اول و دوم این حزب را ترور نمود. اما ایران این حزب را تنها گذاشت تا در برابر ارتش یهود، جنگنده‌هایش، بمب‌های ویرانگر آتش‌زا و موشک‌های مرگبارش به‌تنهایی مقابله کند. نه تنها حمایتی از آن نکرد، بلکه آن را در برابر سرنوشت محتومش در یک صحنه‌ای مملو  از ذلت و خذلان رها ساخت.

حالا نیز رهبران ایران همچنان به ایراد سخنان پرطنین و تهدیدات بی‌مایه ادامه می‌دهند، گویی چیزی بیش از یک پدیدهٔ صوتی نیستند. حتی زمانی که تهدید می‌کنند، خشم می‌ورزند و تظاهر به قدرت می‌کنند، عملکردشان از یک حرکت نمایشی فراتر نمی‌رود؛ حرکتی که فقط حامل پیامی تبلیغاتی است، بی‌آنکه به دشمن آسیبی برساند یا تجاوزی را متوقف کند.

حق فلسطین و لبنان بر عهدهٔ ایران بسیار سنگین و بزرگ است. فلسطین این حق را دارد که ارتش‌ها با تمام امکانات خود، از جمله جنگنده‌ها، موشک‌ها، پهپادها و تانک‌ها، برای آزادسازی آن بسیج شوند و در یک جنگ واقعی رژیم یهود را از ریشه برکنند؛ نه اینکه به ضربهٔ محدود و نمادین اکتفا شود که شاید اندکی آن را آزار دهد، اما همچنان موجودیتش را حفظ کند، گویی در میدان یک مسابقه‌ی ورزشی قرار داریم!

لبنان نیز این حق را دارد که ارتش‌ها برای یاری آن، بیرون راندن اشغالگران و انتقام خون شهدایش به حرکت درآیند؛ نه اینکه تنها به برگزاری جشن‌ها و ایراد سخنرانی‌های پر زرق‌وبرق و یا حتی به حمایتی نظامی کم‌رنگ و پنهانی اکتفا شود.

بر هر انسان آزاد و شریفی در صفوف ارتش‌های مسلمانان فرض است که به کاروان دعواتگران مخلص برای براندازی حکام ستمگر و برپایی خلافت راشده‌ی ثانی بر منهج نبوت بپیوندد؛ خلافتی که امت اسلامی را یکپارچه سازد و ارتش‌های آن را به سوی فلسطین و لبنان روانه کند تا این سرزمین‌های اشغال‌شده را از لوث وجود یهود پاک سازد. در غیر این صورت، امت ما همچنان در گرداب درد، خونریزی و ویرانی گرفتار خواهد ماند. 

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

نشست ریاض؛ گواه خیانت آشکار حاکمان مسلمانان به غزه و لبنان

بیش از 400 روز از آغاز جنگ ویرانگر رژیم غاصب و جنایتکار صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه می‌گذرد؛ جنگی كه بعد از زمان جنگ جهانی دوم تا امروز سابقه نداشته است. در پی این جنایات، کشتارها و ویرانی‌های گسترده‌ای نیز در لبنان به وقوع پیوست. با این حال، حاکمان سرزمین‌های اسلامی در ریاض گرد هم آمدند و نشستی که آن را «استثنایی» نامیدند، برگزار کردند. اما دستاورد این نشست، تصمیماتی ضعیف و بی‌ارزشی بود که نمی‌توان آن را چیزی جز خیانت آشکار تعبیر کرد.

پس از آنکه خواستار حمایت همه‌جانبه سیاسی، دیپلماتیک و حمایت بین‌المللی از مردم فلسطین شدند و از شورای امنیت سازمان ملل،  در خواست کردند تا قطعنامه‌ای الزام‌آوری را برای توقف حملات به غزه و ممنوعیت انتقال یا صادرات سلاح به رژیم صهیونیستی صادر کند ؛ اما این خواسته‌ها، از نوشته‌های روی کاغذ فراتر نرفت. چراکه نه برنامه‌ای برای اجرا ارائه دادند و نه هیچ اقدام عملی مشخصی در نظر گرفتند. خواسته‌های آنان حتی از شعارهای تظاهرات مردمی نیز کم‌اثرتر بود، زیرا در تظاهرات، صداها در خیابان‌ها و میدان‌ها طنین‌انداز می‌شود و گاه می‌تواند سیاستمداران کشورهای استعماری را به واکنش وادارد. اما خواسته‌های این نشست تنها سخنانی در میان دیوارهای ساکت و غیرقابل نفوذ سالون کنفرانس بود که هیچ اثری در دنیای بیرون نداشت.

پس از این مطالبات ضعیف و بی‌ارزش که گویای خیانت آشکار حاکمان مسلمانان، چه عرب و چه غیرعرب، به غزه و لبنان است، شرکت‌کنندگان در نشست به مأموریت اصلی خود پرداختند؛ مأموریتی که از سوی اربابان استعماری‌شان، به‌ویژه امریکا، به آن‌ها محول شده بود و آن عبارت از ترویج دوباره طرح‌های خیانت، وابستگی و تسلیم است.

این حاکمان نالایق، پس از چند جمله ظاهری در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان، بر اهمیت صلح با این رژیم تأکید کردند و با پذیرش اشغال سه‌چهارم سرزمین فلسطین، از راه‌حل دو دولتی حمایت نمودند؛ طرحی که بر اساس آن، دولتی فلسطینی بی‌سیادت، بدون سلاح و بی عزت، بر پایه مرزهای ساختگی چهارم جون سال  1967 م شکل گیرد .

اکنون زمان آن فرا رسیده است که امت اسلامی، این حاکمان خائن را از مسند قدرت به زیر کشد و حاکمیت از دست‌رفته‌اش را بازپس گیرد. تنها راه تحقق این هدف، نصرت نیروهای مخلص ارتش‌های اسلامی به حزب التحریر برای برپایی خلافت راشده بر منهج نبوت است؛ خلافتی که رژیم صهیونیستی را نابود کند، تمام فلسطین را از بحر تا نهر آزاد سازد و آن را به آغوش امت اسلامی بازگرداند. در غیر این صورت، امت اسلامی و نیروهای آن در برابر الله عزیز و جبار مسؤول خواهند بود و در روز قیامت به دلیل سکوت و کوتاهی‌شان در نصرت اسلام و مسلمانان مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. چنانکه الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾ [توبه: 38]

ترجمه: ای مؤمنان! چرا هنگامی به شما گفته می‌شود:‌ (برای جهاد) در راه الله سبحانه و تعالی حرکت کنید،‌ سستی می‌کنید و دل به دنیا می‌دهید؟ آیا به زندگی این جهان به جای زندگی آن جهان خوشنودید؟ و (فانی را بر باقی ترجیح می‌دهید؟) تمتع و مال  این جهان در برابر تمتع و مال  آن جهان،‌ چیز کمی بیش نیست.

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: احمد صادق امین

 

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

جواب  سؤال

 

(ترجمه )

سؤال: جنرال سابق پرابوو سوبیانتو ۷۳ ساله در ۲۰ اکتوبر ۲۰۲۴م سوگند ریاست جمهوری  اندونیزیا را در برابر پارلمان اداء کرد. این رویداد پس از انتخابات ریاست جمهوری که در فیبروری گذشته برگزار شد و اعلام پیروزی وی در ۲۰ مارچ ۲۰۲۴م اتفاق افتاد. آمریکا نیز نیز به صورت فوری پیروزی وی را تبریک گفته، بلینکن وزیر خارجه آمریکا تبریکی خود را ارسال کردهگفت: «واشنگتن به دنبال همکاری محکمی با پرابوو است»{الجزیره، ۲۰ مارچ ۲۰۲۴}

هم‌چنین، پرابوو در ۱ اپریل ۲۰۲۴م حتی پیش از آغاز به کار رسمی خود، به چین سفر کرد و در دیدار با رئیس‌جمهور چین، شی جین‌پینگ، اظهار داشت: «کاملاً از توسعه روابط نزدیک‌ بین  اندونیزیا و چین حمایت می‌کند و مایل است سیاست دوستی که رئیس‌جمهور جوکو، با چین پیش گرفته بود، ادامه یابد» {رویترز، ۱ اپریل ۲۰۲۴}.

حالا سؤال این است؛ آیا این تبریک سریع آمریکا و سفر فوری پرابوو به چین، به معنی روابط  اندونیزیا با آمریکا و چین است؟ به عبارت دیگر، آیا سیاست  اندونیزیا نسبت به آمریکا تغییر خواهد کرد؟ سیاست  اندونیزیا در قبال چین چگونه خواهد بود؟ و سیاست  این کشور نسبت به حملات رژیم صهیونیستی به غزه چیست؟

جواب: برای جواب به این سؤالات، موارد زیر را بررسی می‌کنیم:

اول: سیاست آمریکا و  اندونیزیا:

  1. آمریکا پس از آزادی  اندونیزیا از استعمار هالند در سال ۱۹۴۹م تلاش کرد جایگزین هالند شود و از طریق ارائه کمک‌ها و قرضه‌ها نفوذ خود را در این سرزمین افزایش دهد، اما  اندونیزیا این کمک‌ها را نپذیرفت و آن‌ها را ابزاری برای سلطه‌گری دانست، آن وقت بود که آمریکا بالای آن فشارهای را  تحمیل نمود که در نهایت، رئیس‌جمهور احمد سوکارنو در سال ۱۹۵۸م به دریافت این کمک‌ها تن داد و از آن زمان آمریکا نفوذ خود را در این سرزمین گسترش داد؛ چنانچه در جستجوی اجیران برای خودش گردید و توانست که در ارتش این کشور مزدوران جدیدی که در رأس شان محمدسوهارتو قرار داشت پیدا کند و در سال 1966م دست به انقلاب علیه احمدسوکارنو بزند. آمریکا برای تقویت نفوذ خود، به حمایت از او (سوهارتو) پرداخت تا کمونیست‌ها را سرکوب کند. سپس به او کمک کرد تا تیمور شرقی را در سال ۱۹۷۵ م از استعمارگران پرتگالی آزاد کند. اما زمانی که آمریکا خواستار جدایی تیمور شرقی از  اندونیزیا شد، سوهارتو در اجرای این خواسته تعلل کرد. در پاسخ، آمریکا مشکلات اقتصادی برای او ایجاد کرد و ابزارهای مالی وابسته به آن، مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، نقش مهمی در بحرانی کردن اوضاع ایفا کردند، این بحران‌ها منجر به اعتراضات دانشجویی و شورش‌هایی شد که در نهایت سوهارتو را وادار به اعلام استعفای خود در سال ۱۹۹۸م کرد، آمریکا نیز او را مانند هر مهره‌ای که در اجرای پروژه‌هایش تأخیر کند یا تاریخ مصرفش به پایان برسد، به گوشه‌ای انداخت!

  2. پس از سوهارتو، معاون او یوسف حبیبی به مدت  بیشتر از یک سال ، بین سال‌های ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹م، ریاست جمهوری  اندونیزیا را بر عهده گرفت، او خواسته‌های آمریکا را برآورده کرد؛ که از جمله این خواسته‌ها موافقت با برگزاری همه‌پرسی حق تعیین سرنوشت تیمور شرقی به عنوان مقدمه‌ای برای جدایی آن از  اندونیزیا و تعهد به عدم مطالبه مجدد این منطقه بود، او هم‌چنین نظام انتخابات را با عنوان «گذار به دموکراسی» طراحی کرد، پس از او عبد الرحمن وحید حدود دو سال، بین سال‌های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۱م حکومت را در دست داشت، اما پارلمان او را به اتهام فساد برکنار کرده و جای او را مگاوَتی سوکارنو، دختر احمد سوکارنو، نخستین رئیس‌جمهور   زن  اندونیزیا گرفت که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴م ریاست جمهوری را بر عهده داشت. در دوران او در سال ۲۰۰۲م جدایی تیمور شرقی از  اندونیزیا اعلام شد و او نیز هم‌چون سلف خود خیانت کرد!

  3. انتخابات ریاست جمهوری در  اندونیزیا طبق اصلاحات جدید به صورت مستقیم برگزار شد و رئیس‌جمهور می‌تواند حداکثر دو دوره و هر دوره به مدت ۵ سال انتخاب شود، سوسیلو بامبانگ یودهویونو از سال ۲۰۰۴ م تا ۲۰۱۴ به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد. بعد از آن در سال ۲۰۱۴ جوکو ویدودو رئيس جمهور شد و در سال ۲۰۱۹ م بار دیگر به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب گردید و دوره دوم او در اکتبر ۲۰۲۴م به پایان رسید، جوکو ویدودو در دوران خود تلاش زیادی برای حفظ وابستگی نظام  اندونیزیا به آمریکا داشت، در جریان سفر اخیر خود به آمریکا و دیدار با جوبایدن در تاریخ ۱۳ نوامبر ۲۰۲۳م او بر تقویت شراکت استراتژیک میان دو کشور و تقویت نقش محوری اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا توافق کرد، آمریکا تلاش دارد تا با استفاده از  اندونیزیا، نفوذ خود را در این اتحادیه که شامل کشورهای متعددی است و برخی از آنها خارج از نفوذ آمریکا قرار دارند گسترش دهد، این اقدامات به منظور مقابله با چین و جلوگیری از گسترش نفوذ آن در منطقه دریای چین جنوبی صورت می‌گیرد. بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، در پیامی به مناسبت روز استقلال  اندونیزیا در تاریخ ۱۷ جولای ۲۰۲۴م به این موضوع اشاره کرد و گفت: «در گام تاریخی جدید در روابط ما، رئیس‌جمهور جوکو ویدودو و رئیس‌جمهور جو بایدن در نوامبر گذشته روابط میان ایالات متحده و  اندونیزیا را به سطح یک شراکت استراتژیک جامع ارتقا دادند.» {منبع: روزنامه الیوم السابع، ۱۷ /۸/۲۰۲۴}.

  4. در انتخابات ریاست جمهوری  اندونیزیا که در تاریخ ۱۴ فبروری ۲۰۲۴م برگزار شد، پرابوو سوبیانتو (داماد رئیس‌جمهور پیشین محمد سوهارتو) و معاون او جبران، فرزند رئیس‌جمهور وقت جوکو ویدودو، در دور اول با کسب ۵۸.۵۸ درصد آرا به پیروزی رسید. با این حال بر اساس قوانین  اندونیزیا، جبران نمی‌توانست به عنوان معاون رئیس‌جمهور نامزد شود زیرا سن او ۳۶ سال بود، در حالی که قوانین این کشور نامزدی برای مناصب عالی هم‌چون ریاست جمهوری و معاونت آن را برای افراد زیر ۴۰ سال ممنوع کرده بود؛ اما رئیس قوه قضائیه  اندونیزیا، که او نیز داماد جوکو ویدودو است، پیش از انتخابات تغییری در قوانین ایجاد کرد که به افراد زیر ۴۰ سال اجازه می‌داد برای این مناصب نامزد شوند. جوکو ویدودو پیش‌تر در فکر تمدید دورۀ ریاست جمهوری خود بود، اما موفق به انجام این کار نشد. در نتیجه، او معامله‌ای با پرابوو انجام داد تا از او حمایت کند و در بدل  آن، جبران را به عنوان معاون رئیس‌جمهور منصوب کند. دولت  اندونیزیا، از رئیس‌جمهور ویدودو گرفته تا ارتش، سازمان اطلاعات و پلیس، به صورت آشکار از انتخاب پرابوو حمایت کردند، این حمایت‌ها با مخالفتی از سوی آمریکا روبه‌رو نشد، همان‌گونه که معمولاً در چنین مواردی رخ می‌دهد.

پرابوو که توسط همکاران نظامی‌اش در ارتش به «پسر آمریکا» معروف بود، در آمریکا آموزش دیده است، از جمله در فورت بینینگ در ایالت جورجیا و فورت براگ در ایالت کارولینای شمالی، پس از اعلام رسمی پیروزی او در ۲۰ مارچ ۲۰۲۴، آمریکا نیز سریعاً این پیروزی را تبریک گفت. بلینکن وزیر خارجه آمریکا، پیام تبریکی فرستاد و اظهار داشت: «واشنتن به همکاری نزدیک با پرابوو چشم دوخته است» {منبع: الجزیره، ۲۰ مارچ ۲۰۲۴} که این امر وفاداری پرابوو به آمریکا و تقویت این وابستگی را تأیید می‌کند!

  1. پرابوو به طور رسمی به عنوان رئیس‌جمهور منصوب شد و مراسم تحلیف خود را انجام داد و سپس به تاریخ ۲۰ اکتوبر ۲۰۲۴م دولت جدید خود را تشکیل داد. در دوره انتقالی بین پیروزی او در انتخابات تا زمان آغاز به کارش به عنوان رئیس‌جمهور که حدود هفت ماه به طول انجامید هم‌چنان سمت پیشین خود را به عنوان وزیر دفاع در دولت سلفش جوکو ویدودو، حفظ کرد.

در این دوره آمریکا به تاریخ ۲۶ جولای ۲۰۲۴م مانورهای نظامی بزرگی را با  اندونیزیا در منطقه سیداوارگو واقع در جزیره جاوه که در حوزه دریای چین جنوبی قرار دارد، برگزار کرد، این مانورها به مدت دو هفته ادامه یافت و کشورهایی هم‌چون جاپان، تایلند، بریتانیا، سنگاپور، فرانسه، کانادا و نیوزلند در آن شرکت داشتند.

هم‌چنین، پرابوو در این مدت سفرهای خارجی متعددی انجام داد، از جمله سفری به آمریکا که در آن با لوید آستین، وزیر دفاع امریکا در پنتاگون دیدار کرد، سفیر آمریکا در  اندونیزیا، کمالا شریین الخضیر، اظهار داشت: «روابط کشور ما با رئیس‌جمهور جدید  اندونیزیا به سال‌ها قبل بازمی‌گردد، حتی پیش از آنکه او در سال ۲۰۱۹ م سمت وزیر دفاع را بر عهده بگیرد...» {منع: الجزیره، ۲۰ اکتبر ۲۰۲۴م». این نشان می‌دهد که روابط آمریکا با پرابوو از دوران خدمت او در ارتش، زمانی که در پایگاه‌های آمریکا تحت آموزش قرار می‌گرفت و توسط افسران آمریکایی تعلیم می‌دید، شکل گرفته بود. هم‌چنین این روابط در دوران فرماندهی او بر ارتش در زمان حکومت سوهارتو ادامه داشت. منبع:{وب‌سایت VOI - Voice of Indonesia نیز در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۴، تنها چند روز پس از تحلیف پرابوو، مطلبی را منتشر کرد:

«وزیر دفاع  اندونیزیا، شفری شمس‌الدین، و سفیر  آمریکا در  اندونیزیا، کامالا شیرین لَخضَر، فرصت‌های همکاری دفاعی میان این دو کشور، از جمله امنیت دریایی را مورد بحث و بررسی قرار دادند، رئیس دفتر روابط عمومی دبیرخانه وزارت دفاع  اندونیزیا،  ادوین آدریان سومانتا، روز دوشنبه اعلام کرد که سفیر آمریکا به وزیر دفاع  اندونیزیا تمایل امریکا  را برای افزایش همکاری در زمینه امنیت دریایی ابراز کرده است، در نشستی که در دفتر وزارت دفاع  اندونیزیا برگزار شد، سفیر آمریکا هم‌چنین تمایل کشورش را برای ادامۀ مانورهای که در حال حاضر به صورت سالانه و منظم یک بار در  اندونیزیا برگزار می‌شود، اعلام کرد. در این دیدار، شفری از سفیر کامالا برای بازدیدش تشکر کرد و بر تعهد  اندونیزیا به تقویت شراکتی که میان این دو کشور ایجاد شده است، تأکید نمود.

با تدبر و ملاحظۀ دقیق در مطالب فوق روشن می‌شود که رئیس‌جمهور جدید  اندونیزیا، پرابوو، از زمان اعلام پیروزی‌اش در انتخابات به تاریخ ۲۰ مارچ ۲۰۲۴م تا زمان تحلیف او در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۴م، و حتی پس از آن، هم‌چنان مسیر و منهج سلف خود حرکت می‌کند و حتی وابستگی بیش‌تری به آمریکا نشان داده است چنانچه نفوذ امریکا هم‌چنان باقی است.

دوم: سیاست چین در قبال  اندونیزیا:

  1. رابوو، رئیس‌جمهور منتخب  اندونیزیا، در حالی که هنوز رسماً صلاحیت‌های خود را بر عهده نگرفته بود، به تاریخ ۱ اپریل ۲۰۲۴م سفری به چین انجام داد و با رئیس‌جمهور این کشور، شی جین‌پینگ، دیدار کرد، او در این دیدار اظهار داشت: «به طور کامل از توسعه روابط نزدیک‌تر میان  اندونیزیا و چین حمایت می‌کنم و تمایل دارم سیاست دوستی‌ای را که رئیس‌جمهور جوکو در قبال چین دنبال می‌کرد، ادامه دهم» در مقابل، شی جین‌پینگ گفت: «پکن از دیدگاهی راهبردی و بلندمدت به روابط خود با  اندونیزیا می‌نگرد و آماده است تا همکاری‌های جامع راهبردی را بیش از پیش تعمیق بخشد» [رویترز، ۱ آوریل ۲۰۲۴]

با درک این مسأله که چین در  اندونیزیا فعالیت اقتصادی قابل توجهی دارد، چه در سطح روابط تجاری و چه در زمینه سرمایه‌گذاری. هم‌چنین، هر دو کشور از اعضای سازمان ( اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا) هستند. این وضعیت ایجاب می‌کند که روابط میان  اندونیزیا و چین به گونه‌ای مدیریت شود که  اندونیزیا در جایگاه دشمن چین قرار نگیرد، در حالی که هم‌چنان وابستگی خود را به سیاست‌های آمریکا، همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، حفظ کند.

  1. روزنامه کویتی به تاریخ ۹ نوامبر ۲۰۲۴م در وب‌سایت خود نوشت: «رئیس‌جمهور چین، شی جین‌پینگ، و رئیس‌جمهور  اندونیزیا، پرابوو سوبیانتو، در جریان مراسم امضای توافق‌نامه‌ای در تالار بزرگ خلق در پکن دست یکدیگر را فشردند، این نخستین سفر خارجی سوبیانتو پس از سه هفته از آغاز دورۀ ریاست‌جمهوری او بود، او در پکن با همتای چینی خود، شی جین‌پینگ، دیدار کرد و بر حفظ روابط نزدیک با چین، که بزرگ‌ترین شریک تجاری  اندونیزیا و یکی از مهم‌ترین سرمایه‌گذاران خارجی آن است، تأکید نمود.

پرابوو سوبیانتو، ژنرال پیشین ۷۳ ساله، در این دیدار گفت: « اندونیزیا به چین نه فقط به‌عنوان یک قدرت بزرگ، بلکه به‌عنوان یک تمدن بزرگ نگاه می‌کند.» او افزود: «این دو کشور از قرن‌ها پیش روابط نزدیکی داشته‌اند، بنابراین در شرایط کنونی جیووپلیتیکی و جغرافیای اقتصادی، طبیعی است که  اندونیزیا و چین به شرکای بسیار نزدیک در حوزه‌های متعدد تبدیل شوند»

شی جین‌پینگ نیز در این دیدار بر حمایت از دولت سوبیانتو تأکید کرد و از او بابت انتخاب چین به‌عنوان نخستین مقصد خارجی‌اش تشکر نمود، شی اظهار داشت: «من اطمینان دارم که  اندونیزیا مسیر توسعه مستقل خود را ادامه خواهد داد و در مسیر دستیابی به رفاه ملی و نوسازی کشور به موفقیت‌های جدیدی دست خواهد یافت،  اندونیزیا هم‌چنین نقش مهمی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی ایفا خواهد کرد.»

چین و  اندونیزیا از متحدان اصلی اقتصادی به شمار می‌روند، اما در خصوص حاکمیت بر دریای چین جنوبی تنش‌هایی لفظی میان آن‌ها رخ داده است، قرار است پرابوو سوبیانتو پس از سفر به پکن، به دعوت جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، راهی واشنگتن شود، این سفر بخشی از یکسفر بین‌المللی است که شامل پرو، برازیل، و بریتانیا نیز می‌شود.

با تأمل در این موضوع روشن می‌شود که روابط بین  اندونیزیا و چین فراتر از حوزه‌های تجاری نمی‌رود و این روابط تأثیری بر نفوذ سیاسی آمریکا در  اندونیزیا ندارد، تجارت محور اصلی این روابط است، اما زمانی که مسائل به نفوذ حاکمیت، و موضوع دریای چین جنوبی کشیده می‌شود، این دو کشور دچار تنش و اختلاف نظر می‌شوند!

سوم: سیاست  اندونیزیا در قبال مسائل مسلمانان

  1. روشن است که  اندونیزیا یک سرزمین اسلامی و ریشه‌دار است، چرا که مردم آن از قرن اول هجری به اسلام گرویدند، جمعیت این سرزمین نزدیک به ۳۰۰ میلیون نفر است که اکثریت آن‌ها حدود ۹۰ فیصد  مسلمان هستند،  اندونیزیا با وسعتی بیش از ۱.۹ میلیون کیلومتر مربع سرزمین پهناور و غنی از منابع طبیعی و مواد خام به شمار می‌رود، این سرزمین این ظرفیت این را دارد که به یک قدرت بزرگ تبدیل شود، به شرطی که طرح قانون اساسی اسلامی در آن به اجرا درآید و رهبری سیاسی آگاه و اسلامی، زمام امور آن را در دست گیرد.

  2. سیاست خارجی رئیس‌جمهور جدید  اندونیزیا در قبال مسائل مسلمانان، همانند سیاست‌های سلف او  بر اساس دیدگاه‌های آمریکا شکل گرفته است، پرابوو به تاریخ ۱ جون ۲۰۲۴م در سخنرانی خود در نشست گفتگوی شانگریلا، بزرگ‌ترین مجمع امنیتی آسیا که در سنگاپور برگزار شد، اظهار داشت: «پیشنهاد سه‌مرحله‌ای جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا درباره آتش‌بس در غزه، گامی در مسیر درست است.» او افزود: «در صورت لزوم و درخواستی از سوی سازمان ملل ما آماده‌ایم نیروهای گسترده‌ای برای حفظ و نظارت بر آتش‌بس اعزام کنیم و هم‌چنین امنیت را برای تمامی طرف‌ها و جنبه‌ها فراهم آوریم.» وی افزود: «پیشنهاد سه‌مرحله‌ای جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا درباره آتش‌بس در غزه گامی در مسیر درست است.» او هم‌چنین خواستار « راه‌حلی عادلانۀ برای وضعیت فلسطین» شد و گفت: «این به معنای موجودیت حقوق نه‌ تنها برای اسرائیل، بلکه به معنی داشتن حقوق مردم فلسطین، وطن، کشور و زندگی در صلح نیز می‌باشد» {منبع: رویترز، ۱ جون ۲۰۲۴}

  3.  این در حالی است که وظیفۀ او به‌عنوان رئیس‌جمهور یک کشور اسلامی این است که به یاری مردم غزه بشتابد، نیروها و تجهیزات نظامی کافی برای بازدارندگی دشمن وحشیانه‌ای که بی‌رحمانه به کشتار مردم بی‌گناه مشغول است ارسال کند، دشمنی که به‌طور عمدی کودکان، زنان، و افراد غیرمسلح را هدف قرار می‌دهد و زیرساخت‌های غیرنظامی مانند خانه‌ها، مدارس، و بیمارستان‌ها را تخریب می‌کند، تنها کمک  اندونیزیا به مردم غزه، ساخت شفاخانه   اندونیزیایی بود که آن نیز توسط رژیم یهود دشمن اسلام و مسلمانان نابود شد، این رژیم از حمایت بی‌وقفه آمریکا برخوردار است و آمریکا از آن سوی اقیانوس‌ها سلاح‌های کشنده، تجهیزات نظامی و کمک‌های گسترده را بدون توقف برایش ارسال می‌کند. با وجود این همه جنایات و حقایق رئیس‌جمهور جدید  اندونیزیا، پرابوو، روابط خود با آمریکا را بیشتر تقویت کرده و وابستگی خود را به آن افزایش داده است، این نزدیکی به دلیل روابط دیرینۀ او با آمریکا و حمایتی است که همواره از سوی آن دریافت کرده است.

  4.  با وجود چنین رویکردهای سیاسی و حکامی که در  اندونیزیا بر سر کار هستند و سیاست‌های خود را در همراهی با آمریکا تنظیم می‌کنند، فرصتی مهم و تاریخی برای این سرزمین از دست می‌رود که می‌توانست به یک قدرت بزرگ تبدیل شود، این در حالی است که اگر رهبری آگاه، اسلامی و مخلص زمام امور را به دست می‌گرفت و قانون اساسی اسلامی که برآمده از عقیده و دین اسلام ناب مردم این سرزمین است را به اجرا می‌گذاشت،  اندونیزیا می‌توانست به جایگاه شایسته‌ای در میان سرزمین‌های جهان دست یابد، چنین رهبری سیاسی می‌توانست برای اتحاد سرزمین‌های اسلامی، به‌ویژه سرزمین‌های مجاور آن مانند مالیزیا، تلاش کند و این اتحاد را به‌عنوان نقطه ارتکاز و یا مرکزی برای برپایی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت قرار دهد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾. [انفال:  24]

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هرگاه الله سبحانه تعالی و رسول الله صلی الله علیه وسلم شما را به چیزی فراخواند که مایۀ زندگی و حیات شماست از دستور شان اجابت کنید.

نهم جمادی الاول 1446هـ.ق

11نوامبر2024م

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

اعتماد به کنفرانس‌های ریاض خردمندانه نیست!

(ترجمه)

خبر:

در تاریخ 11 نوامبر 2024، نشست اضطراری و استثنائی در ریاض برگزار شد که در آن رهبران سرزمین‌های اسلامی و یا نمایندگان آن‌ها شرکت کردند. این نشست با سخنانی مبنی بر محکومیت و اعتراضات گسترده‌ای نسبت به کشتارهای کیان یهود آغاز گردید. در این نشست، توجه ویژه‌ای به قربانیان فلسطین و لبنان شد و تلاش‌هایی برای یافتن راه‌حل‌هایی جهت توقف آتش‌بس و فراخوان به صلح "عادلانه" مطرح گردید که هدف آن رسیدن به ثبات در منطقه‌ی خاورمیانه بود. هم‌چنین از جامعه بین‌الملل خواسته شد تا با فشار بر کیان یهود، کشتارهای بدون متحرک (بدون توقف و مداوم) آن را متوقف سازد!

تبصره:

همواره حکام مسلمانان نقش منافقانه‌ای را بازی کرده و گمان می‌کنند با کلمات فریبنده و جملات زیبا می‌توانند مردم را فریب دهند و آن‌ها را با وعده‌های توخالی و شعارهای پوچ بازی داده و به راه ببرند؛ همانند گوسفندانی که بدون فکر کردن به چوپان‌های‌شان اعتماد دارند. این حکام خائن و بی‌ارزش همواره از غفلت مردم و اعتماد آن‌ها به شعارهای دروغین و شجاعت‌های تظاهری‌شان سوء استفاده کرده‌اند. اما آیا شرکت‌کنندگان در کنفرانس ریاض گمان می‌کنند که هنوز در میان جامعه کسی است که به سخنانشان باور داشته باشد؟

چه کسی به سخنان بن سلمان و غم‌شریکی وی دررابطه به کودکان غزه و لبنان اعتماد خواهد کرد؛ در حالی‌که او سرزمین حرمین را به عنوان مسیری برای کمک به کیان یهود و تأمین نیازهای آن‌ها از قبیل سوخت و غذا باز کرده است و به طور علنی در جنگ علیه غزه و لبنان مشارکت داشته است؟! چه کسی پس از افشای اظهاراتش در کتاب "جنگ" که توسط بوب‌ وودوارد نوشته شده است، به او اعتماد خواهد کرد؟ اظهاراتی که علیه نیرو‌های مقاومت در غزه و حمایت از رژیم صهیونیستی بوده است؛ همان رژیمی که به جنگ به هدف نسل‌کشی پرداخته است. چه کسی به حمایت او از فلسطین و لبنان اعتماد خواهد کرد، مخصوصاً پس از این‌که پدافند هوایی عربستان به موشک‌ها و پهپادهای یمنی که توسط حوثی‌ها به سوی رژیم اشغالگر پرتاب شده بود، پاسخ داد؟!

چه کسی به حاکم اردن، غلام انگلیس، که در واقع راه اصلی تأمین کمک‌ها برای رژیم اشغالگر بوده و امنیت مرزهای خود را به‌طور صادقانه حفظ می‌کند، اعتماد خواهد کرد؟ او همواره معترضان را در برابر سفارت کیان یهود در اردن سرکوب کرده و هر فردی را که به انجام عمل جهادی برای حمایت از برادرانش در غزه مشکوک باشد، بازداشت می‌کند؟! چه کسی می‌تواند اظهارات لو‌رفته‌ی او درباره‌ی لزوم سرکوب حماس را فراموش کند، چون او حماس را تهدیدی برای همه دانسته و آن را ادامه‌ دهنده جنبش اخوان المسلمین می‌داند؟!

چه کسی به گفته‌های بشار اسد، که به عنوان یک جلاد شناخته می‌شود و مردم شام را سرکوب کرده و صدها هزار نفر از آن‌ها را با بمب‌های بشکه‌ای، موشک‌های اسکود و سلاح‌های شیمیایی نابود کرده است، اعتماد خواهد داشت؟ او هم‌چنین مردم فلسطین را در اردوگاه‌های سوریه با استفاده از سلاح و یا با گرسنگی به قتل رساند. حال در اظهارات خود علیه یهودیان و جنایات‌شان موضع می‌گیرد و خواستار یک برنامه عملی برای متوقف کردن این جنایات می‌شود؛ در حالی‌که او به‌طور علنی از حمایت غزه حتی با برگزاری تظاهرات و نظارت رسانه‌ای خودداری کرده و به تهدیدات مستقیم آمریکا و رژیم اشغالگر عمل کرده است. بنابراین، این مثال معروف درباره‌اش صدق می‌کند: "زمانی‌که یک فاحشه درباره شرف سخن می‌گوید"؟

چه کسی به سخنان نماینده‌ی حاکم ایران اعتماد می‌کند؛ کسی‌که برای تحقق پروژه توسع‌طلبانه و نژادپرستانه‌ی ایران، در عراق، سوریه و یمن بی‌گناهان را به قتل رسانده و هم‌چنان ادامه می‌دهد؟ در حالی‌که با تمام وجود تلاش می‌کند ایران را به عنوان قهرمانی که از مستضعفان جهان برای رضای الله متعال، دفاع کرده و به دنبال انصاف و عدل است، به تصویر بکشد!

چه کسی به دجال انقره اردوغان، که تنها بر روی کاغذ خطوط قرمز دارد و با تهدیدات تو‌خالی از آزادی غزه با قدرت سخن می‌گوید، باور خواهد داشت؟ او حتی روابط خود را با رژیم صهیونیستی به عنوان پائین‌ترین شاخه‌ی ایمان نیز قطع نکرده و شرکت‌های ترکیه به‌طور مستقیم به یهودیان در زمینه سوخت و غذا کمک کردند و سپس از طریق یک سرزمین واسطه به حمایت‌های خود ادامه دادند، و چه کسی به او اعتماد می‌کند، پس از آنکه نقشه‌ها و توطئه‌هایش فاش شده است؟

چه کسی به این جمع دروغ‌گویان و خائنانی که در ریاض نشسته‌اند و رسوایی‌های‌شان برای هر بینا و کوری روشن شده است، اعتماد و باور خواهد داشت؟ پستی و بی‌غیرتی آن‌ها برای مردم فلسطین و لبنان آشکار است و در واقع این حکام از کیان یهود حمایت می‌کنند. اگر آن‌ها نبودند، این رژیم نه وجود داشت و نه دوام می‌آورد. چه کسی جز یک انسان بی‌خرد می‌تواند به این افراد اعتماد کند؟

ای جماعت انسان‌های شیطان‌نما که به کنفرانس دروغین ریاض فراخوانده شده‌اید! الله سبحانه وتعالی شما را لعنت کند و تلاش‌های‌تان را ناکام گرداند و شما را در دنیا و آخرت خوار سازد. الله سبحانه وتعالی غم شما را از سر امت اسلام دور کند و ما را در پاکسازی سرزمین‌های اسلامی و بندگانش از پلیدی شما یاری فرماید. امید واریم که این امر به زودی محقق شود و این برای الله مقتدر و توانا کار دشواری نیست.

نویسنده: شیخ عدنان مزیان

مترجم: حسن سلحشور

11جمادی الاولی 1446ه.ق.

13 نوامبر 2024م.

ادامه مطلب...

پیروزی ترامپ و پایان صلح خیالی!

(ترجمه)

خبر:

دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوری‌خواه آمریکا، در انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور به پیروزی رسید.

تبصره:

آمریکا کشوری است که ذاتاً هدف‌های شرورانه دارد و و هر اقدام، عملیات و سیاستی را که مطرح می‌کند، تنها به هدف تجلی بخشیدن به این شرارت است، فرقی نمی‌کند که چی کسی در کاخ سفید بر مسند قدرت قرار دارد، جمهوری‌خواه یا دموکرات، اگر هم تفاوتی باشد تنها در روش و ظاهر کار است؛ زیرا دموکرات‌ها بیشتر با فریب و دورویی پیش می‌روند؛ به قول معروف: "هم قاتل‌اند و هم در مراسم سوگواری شرکت می‌کنند". برخورد آن‌ها با مردم با عزت غزه نمونۀ آشکار این مکر و دورویی است؛ زیرا از یک طرف به جرایم کیان یهود چراغ سبز نشان می‌دهند تا یکی پس از دیگری به نسل‌کشی مردم غزه ادامه بدهند و با ارسال تسلیحات و پشتیبانی همواره ایشان را حمایت می‌کنند و از طرف دیگر وانمود می‌کنند که برای توقف حملات و رساندن کمک به مردم غزه در تلاش‌اند.

حزب جمهوری‌خواه از نظر اهداف خارجی اصولاً اهداف مشابهی با حزب دموکرات دارد، اما شیوۀ دستیابی به این اهداف را با تکبر، خشونت و بی‌احترامی دنبال می‌کند، در دورۀ اول ریاست‌جمهوری ترامپ، بدی و زشتی این سیاست به شکل بی‌سابقه‌ای نمایان شد.

کیان یهود برای هردو حزب آمریکایی به عنوان پایگاه استراتژیک و پیشرفته در قلب جهان اسلام به شمار می‌آید که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. به همین دلیل آمریکا تلاش کرده تا آن را محافظت کند و در راستای حفظ آن از حکام دست‌نشاندۀ خود در سرزمین‌های اسلامی استفاده کند. این کشور هم‌چنین توافق‌هایی میان این حکام و کیان یهود به امضا رسانده تا حضور این کیان را در سرزمین‌های مسلمانان طبیعی جلوه دهد. هم‌چنان، دولت آمریکا با فریب‌کاری به طرح‌هایی مانند «حل دو کشور» و «زمین در برابر صلح» ادامه می‌دهد که به حکام بی‌اعتبار و ضعیف کمک کند تا مردم خود را به تسلیم و سکوت وادار کنند.

بازگشت ترامپ به صحنۀ قدرت در آمریکا به نظر می‌رسد که پیامدهای آن از آنچه امروز امت اسلامی تجربه می‌کند، تاریک‌تر و سخت‌تر باشد. این پیر‌مرد متکبر با چشم حقارت به مسلمانان نگاه می‌کند و آن‌ها را فقط گله‌هایی از گوسفندانی می‌بیند که توسط حکام دست‌نشانده و فاسد رهبری می‌شوند. ترامپ قصد دارد مساحت سلطۀ کیان یهود را گسترش دهد، همان‌طور که قبلاً اعلام کرده بود، حتی در دوران ریاست‌جمهوری قبلی‌ خود گفته بود که «حل دو کشور» نه تنها مناسب نیست، بلکه دست‌یابی به آن بسیار دشوار است.

این وضعیت استعماری تاریک تنها زمانی پایان می‌یابد که بازگشت اسلام و برپایی حکومت اسلامی به مهم‌ترین هدف و پروژۀ سیاسی مشترک مسلمانان تبدیل شود و برای برپایی آن تلاش کنند.

نویسنده: ولید بلیبل

11جمادی الاولی 14446ه.ق.

13 نوامبر 2024م.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

نسل کشی و دموکراسی آیا می توان از قاتل کمک خواست؟

(ترجمه)

خبر:

انتخابات آمریکا در پنجم نوامبر سال ۲۰۲۴ برگزار شد و دونالد ترامپ با اکثریت قاطع آراء بر کامالا هریس پیروز شد. بسیاری از مسلمانان در ایالات متحده بار دیگر در این انتخابات دموکراتیک شرکت نمودند، به امید این‌که آرای آنان بتواند به نسل‌کشی در غزه پایان دهد. برخی از مسلمانان به دلیل اعتقاد به وعده ترامپ برای برقراری صلح در منطقه، یا به منظور مجازات هریس و دولت بایدن برای حمایت و تأمین مالی مستمر رژیم مجرم یهود، از ترامپ حمایت نمودند.  برخی دیگر از هریس حمایت نمودند و او را «بد بهتر از بدتر» و بهترین گزینه برای مخالفان جنگ در غزه برای دستیابی به اهداف‌شان دانستند. عده‌ای نیز به نماینده حزب سبز، جیل استاین و کورنل وست، نامزد حزب مردم رأی دادند؛ چرا که این دو مواضع محکمی ضد جنگ داشته و وعده توقف نسل‌کشی را داده بودند.

تبصره:

در این انتخابات و هم‌چنین در انتخابات دموکراتیک دیگر کشورهای غربی، بسیاری از مسلمانان استراتژی‌هایی را به کار گرفتند تا بهترین راه‌ها را برای تاثیرگذاری در بازی دموکراتیک برای پیشبرد موضوع فلسطین بیابند. نسل‌کشی در غزه، اشغال فلسطین و سرکوب مسلمانان در سایر نقاط جهان تا زمانی پایان نخواهد یافت تا این توهم را کنار نگذاریم که مشارکت در نظام دموکراتیک و روند انتخاباتی می‌تواند مشکلات ما را به عنوان یک امت اسلامی حل کند. یک ضرب‌المثل انگلیسی است که می‌گوید: «دیوانگی این است که کاری را بارها و بارها انجام دهی و انتظار نتایج متفاوت داشته باشی.»

آیا بارها و بارها شاهد شکست سنگین کشورهای غربی و دیگر کشورهای دموکراتیک در توقف نسل‌کشی یا پاکسازی قومی مسلمانان در سوریه، یمن، میانمار، آفریقای مرکزی، کشمیر، ترکستان شرقی و دیگر نقاط نبوده‌ایم، بدون توجه به شدت فجایع و بدون توجه به نظر مسلمانان ساکن آن کشورها؟ آیا شاهد جنگ‌های استعماری غرب در افغانستان و عراق نبوده‌ایم، با وجود مخالفت گسترده داخلی؟ در بریتانیا، میلیون‌ها نفر در سال ۲۰۰۳ علیه حمله به عراق تظاهرات نمودند، اما با این وجود، دولت بلیر به‌رغم این مخالفت عمومی، به جنگ رفت. دلیل این امر این است که دولت‌های دموکراتیک سرمایه‌داری غربی، برنامه‌ها و اقدامات خود را در سیاست خارجی بر اساس آراء اقلیت محلی یا حتی نظر عمومی اکثریت تعیین نمی‌کنند، بلکه بر اساس منافع سیاسی و اقتصادی بلندمدت کشور، مؤسسات، نهادها و ساختارهای آن و حفظ سلطه خود بر مناطق مختلف جهان، بدون توجه به موضع اصولی حزب یا رئیس‌جمهوری که در قدرت است، تنظیم می‌کنند.

در این حالت، آمریکا و بسیاری دیگر از دولت‌های استعماری سرمایه‌داری غربی بر این باورند که حفظ و تقویت رژیم یهود در راستای منافع ملی آن‌هاست، بدون توجه به شدت مخالفت‌ها در میان توده‌های خود. بنابراین، این باور که ما مسلمانان می‌توانیم از طریق مشارکت در فرآیند انتخاباتی دموکراتیک بر برنامه‌های سیاست خارجی آمریکا یا دیگر کشورهای غربی در فلسطین یا سایر کشورهای اسلامی تأثیر بگذاریم، یک خیال باطل است!

علاوه بر این، شرکت در این انتخابات دموکراتیک تنها به معنای ابراز حمایت از نامزد و سیاست‌های او نیست؛ بلکه تأییدی است بر صحت سیستمی که او نمایندگی می‌کند و از آن حمایت و دفاع می‌کند. این به معنای مشروعیت بخشیدن و تأیید سیستم استعماری سرمایه‌داری غیر اخلاقی است که در ایجاد، تأمین مالی، حفاظت، تقویت و حفظ رژیم یهود نقش داشته است. این به معنای پذیرش سیستمی است که به این اشغالگر مجرم امکان داده تا بدون مجازات، نسل‌کشی را انجام دهد و افرادی مانند ترامپ، بایدن و هریس را به عنوان رهبران تولید کرده است؛ کسانی‌که در حمایت قاطع خود از رژیم مجرم یهود تردیدی ندارند، بدون توجه به میزان جنایات آن.

مویرا دونیگان، نویسنده بخش ثابت روزنامه گاردین آمریکایی می‌نویسد: «آیا آمریکا سزاوار ترامپ است؟ در سال‌های پس از صعود او به قدرت، یکی از نظریه‌ها این است که او تنها تجسم شیاطینی است که از مردم بیرون رانده نشده‌اند؛ بازمانده‌های نژادپرستی که به این کشور اجازه داد اقتصاد خود را بر پشت بردگان بنا کند، و روابط خشونت‌آمیز و تحمیل‌شده‌ای که به او این امکان را داد تا کشور خود را بسازد و سلطه جهانی خود را از طریق اشغال خشونت‌آمیز و اجبار برقرار کند. هم‌چنین علاقه به پول کثیف و بی‌اعتنایی به اصولی که همیشه محرک اقتصاد طماع ما بوده‌اند.»

در این نسخه از داستان، ترامپ نه تنها نمادی از بیماری است، بلکه مانند مجازات آمریکا است... چنین حقیقتی در نظام دموکراتیک سرمایه‌داری در سراسر جهان غرب طنین‌انداز می‌شود. آیا این همان سیستمی است که می‌تواند عدالت را برای مردم فلسطین محقق سازد؟ آیا این همان سیستمی است که ما مسلمانان می‌خواهیم از طریق مشارکت در انتخابات دموکراتیک این کشورها از آن حمایت کنیم؟ آیا واقعاً از سازنده، تأمین‌کننده مالی و حامی قاتل انتظار کمک داریم؟

ما مسلمان، برای اینکه بتوانیم نسل‌کشی در غزه و سرکوب مسلمانان در دیگر نقاط جهان را متوقف کنیم، باید دیدگاه خود را فراتر از استراتژی‌های ناموفق برای تغییر بالا ببریم. باید از این باور نادرست که می‌توانیم مشکلات خود را از طریق سیستم دموکراتیکی که ارتباط نزدیکی با استعمار دارد و در بسیاری از کشورهای اسلامی جنایات نسل‌کشی مرتکب شده است، حل کنیم، رهایی یابیم. باید این توهم و افسانه را بشکنیم که صندوق‌های رأی قادر به تغییر تصمیمات سیاست خارجی کشورهای سرمایه‌داری هستند که در زیر سایه آن‌ها زندگی می‌کنیم. اما این درست نیست! در واقع، یکی از بهترین راه‌ها برای ابراز خشم و مخالفت با نسل‌کشی در غزه، جدایی از سیستمی است که این نسل‌کشی را تأمین مالی کرده و آن را تسهیل می‌کند!

اگر واقعاً میخواهیم کشتارها در غزه را پایان دهیم باید به دنبال راه حل درستی باشیم که سرزمین فلسطین را به طور کامل و برای همیشه آزاد کند. یک ارتش وجود دارد که مردم غزه و سایر مناطق فلسطین را به قتل میرساند. بنابراین پایان دادن به این نسل کشی نیازمند بسیج یک ارتش برای دفاع از مردم و آزادسازی آن‌هاست. به همین دلیل باید از افسران ارتش‌های مسلمان خواسته شود که به وظیفه اسلامی خود در دفاع از امت و آزادی آن پاسخ دهند. اما امروز هیچ حاکم یا دولتی در کشورهای اسلامی وجود ندارد که اراده سیاسی برای به حرکت درآوردن ارتش خود به منظور انجام این وظیفه را داشته باشد.

بنابراین، ما مسلمانان باید تمرکز خود را به تغییر رهبری‌ها و نظام‌ها در کشورهای مسلمان معطوف کنیم، با براندازی رژیم‌های خیانتکار و فاسدی که کشورهای ما به آن‌ها گرفتار شده‌اند، و ایجاد دولتی که اسلام و امت را نمایندگی کرده و برای آن‌ها به سرعت بجنگد. این دولت، خلافت بر منهج نبوت است. در واقع، هیچ پیروزی برای این امت بدون اطاعت از الله سبحانه وتعالى و اتکا به راه‌حل‌ها و نظام او نخواهد بود. الله سبحانه وتعالى می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ [نور:۵۱]

ترجمه: گفتار مؤمنان در آن هنگام که به سوی الله و پیامبرش فراخوانده می شوند تا در میانشان حکم کند، تنها این است که می گویند: شنیدیم و اطاعت کردیم.و آنان رستگارند.

نویسنده: أسماء صدیق

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

11جمادی اولی 1446ه.ق.

 13 نوامبر 2024م.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه