جمعه, ۳۰ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

غلامی به امریکا زنده‌گی مسلمانان را تبدیل به زندانی مانند گوانتانامو خواهد کرد

(ترجمه)

خبر:                                                                                                                                                                   

واشنگتن: کاخ سفید در یک بیانیۀ به قانون‌گذاران گفته است‌ که نیاز به یک سرمایۀ اضافی برای نوسازی زندان گوانتانامو دارند. زندانیان گوانتانامو منحیث مردان جوانی در افغانستان و در جاهای دیگر-تقریباً در زمان جنگ امریکا با تروریزم- دستگیر شده و وارد زندان شدند. با گذشت بیش از 15 سال، بیشتر ساکنین زندان مشهور نظامی امریکا به میان‌سالی رسیده‌اند. (منبع: خبرگزاری داون)

تبصره:

یکی از بزرگترین نمونه‌های بی‌عدالتی نظام سرمایه‌داری اختطاف و محبوس کردن مسلمانان بدون کدام محاکمه است. زندان گوانتانامو توسط جورج دبلیو بوش بعد از حملات یازدهم سپتمبر، برای بررسی وسیع تمام سؤظن‌های ایجاد شده، باز شد. گزارشات زیادی مبنی بر مورد شکنجه قرار گرفتن افراد و بدرفتاری با ایشان وجود دارد. اشخاص زیادی بعد از نجات از سال‌ها شکنجه در آن زندان، قصه‌های غم‌انگیز زیادی برای شریک کردن دارند. یک چیز بسیار مهم این است که شاید این‌جا تنها زندان مشهور باشد، اما این‌جا تنها مکان نیست، جایی‌که مسلمانان برای رفع بدگمانی امریکا علیه‌شان مورد بازجویی قرار می‌گیرند، می‌باشد. این‌جا دوزخی است که آن‌ها بعد از دوره‌ها عذاب جسمی و روحی در آن انداخته شده اند. گوانتانامو زندانی است که دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری امریکا برایش از کانگرس بودجه خواست، او خواست این زندان را با "افراد بدی"پر کند.

اگرچه سازمان‌های حقوق‌بشری از نزدیک متوجه این امر بوده و هشدارهای را مبنی بر بدرفتاری با زندانیان داده اند، خود منبع اخباری گشتند که شنیده می‌شد، آن‌ها قادر به توقف این فجایع نیستند. این نشان می‌دهد که تحت نظام سرمایه‌داری، در صورت ضرورت حقوق‌ بشر قربانی خواهد شد.

از سوی دیگر اسلام حقوق محروم‌نشدنیِ را برای زندانیان می‌دهد. بعد از جنگ بدر، پیامبر صلی‌الله و علیه وسلم نشان دادند که اسیر در میان حقوق دیگرش، حق دارد که لباس پاک بپوشد و به صورت درست غذا بخورد و مسلمانان دستور داده شدند که با اسیران جنگی با مهربانی رفتار کنند. امام مالک رحمه الله گفته است که او هرگز با آموزه‌ای از اسلام مواجه نشده که شکنجه را برای اسیر جنگی به‌منظور استخراج اطلاعات تصویب کرده باشد.

مسلمانان محدود به پیروی از احکام الله سبحانه وتعالی و پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه وسلم هستند که این احکام به نام قوانین یاد می‌شوند. هیچ منافعی به ما اجازه نمی‌دهد تا قانون را مطابق آن تغییر دهیم؛ لیکن در نظام سرمایه‌داری قوانین می‌توانند تغییر کنند و خواسته‌های فعالان برای تطبیق قوانین، نادیده گرفته خواهد شد. در تاریخ اسلام رفتار با زندانیان قلب‌ها را نرم کرده و شمار زیادی را به سمت اسلام سوق داده است. حالا ما می‌بینیم که حتی معاوضۀ زندانیان برای ما یک انتخاب نیست، اگر ما توهمات را کنار بگذاریم، درک خواهیم کرد که ما خود اسیران و غلامان نظامی هستیم که به ما حق هیچ خواسته‌ای را نمی‌دهد.

رهبران ما در سرزمین‌های اسلامی، محافظین ما نه، بل زندانبانان ما هستند. آن‌ها فقط برای‌شان به دستگیری افراد کمک نکرده، بلکه در اول برای‌شان اماکن محلیِ را برای شکنجه و بازجویی آماده می‌کنند و بعداً در صورت ضرورت آن‌ها را تحویل‌شان می‌دهند. ما همگی برای جرایم ناشناخته شده زندانی بوده و شکنجه می‌شویم.

فرار از این زندان برای ما مستلزم پلان‌ریزی و تمرکز بالای تأسیس خلافت و رهبری درست مسلمانان است. فقط یک خلیفۀ عادل خواهد دانست که چگونه پیروان پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه وسلم را محافظت کرده و ارزش‌شان را نگهدارد. خلافت یگانه دولتی‌ست که شکار بی‌رحمانه و مستمر مسلمانان را تمام خواهد کرد و نخواهد پذیرفت که اراضی مسلمانان برای علایق طمع‌کارانه مهاجمین خارجی استفاده شود.

﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾

]حدید: 25[

ترجمه: ما پیامبران‌مان را با دلایل روشن فرستادیم و با آن‌ها کتاب و ترازو را نیز نازل کردیم تا مردم به عدالت عمل کنند.

نویسنده: اخلاق جهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

حزب التحریر-ولایه پاکستان مرام‍نامۀ(منوفیستو) سال ۱۴۳۹هـ.ق مطابق ۲۰۱۸م را به نشر رسانید

تغییر واقعی در تغییر حزب بر سر قدرت نیست، بلکه تغییر کلی در نظام حکم است

حزب التحریر-ولایه پاکستان دیدگاه خویش را پیرامون آیندۀ پاکستان تحت قیادت دولت خلافت اسلامی بیان می‌دارد

(ترجمه)

مردم مسلمان پاکستان نسبت محبتی‌که به الله سبحانه وتعالی و رسول اکرم صلی الله علیه وسلم دارند، می‌خواهند پاکستان را منحیث یک دولت اسلامی ببینند. اشتیاق مردم پاکستان برای اسلام و حاکمیت اسلامی تا حدی است که احزاب دینی و سیکولر هردو در پیکار‌های انتخاباتی‌شان وعدۀ ایجاد دولتی همانند دولت رسول الله صلی الله علیه وسلم را در مدینه منوره به مردم می‌دهند. این در حالی‌ست که مردم پاکستان بارها مورد خیانت این حکام و احزاب‌شان قرار گرفته و بعد از حمایت و به قدرت رسانیدن آن‌ها از نظام اسلامی محروم بوده اند. شعار هایی از قبیل نظام مصطفی، دولت رفاه‌ساز اسلامی و اسلامایزیشن (مسلمان‌سازی) همه و همه جهت کسب حمایت مردم استفاده شده؛ اما نتیجۀ اسلامی برای مردم پاکستان به بار نیاورده اند. مردم پاکستان به خاطر نداشتن علم کافی از این‌که نظام اسلامی واقعی چگونه بوده و ساختار اصلی آن چگونه است و این‌که رهبر و رعیت در آن چه مسئولیت‌هایی دارند، بارها از سوی این احزاب و رهبران آن مورد سوء استفاده قرار گرفته اند.

حزب التحریر-ولایه پاکستان مرامنامۀ سال ۱۴۳۹هـ.ق مطابق ۲۰۱۸م را تحت نام "پاکستان، خلافت و متحدسازی جهان اسلام" به نشر رسانید تا از این طریق بتواند برای مسلمانان پاکستان بفهماند که ساختار اصلی دولت اسلامی چیست و دارای چه مؤلفه‌هایی است تا بتوانند از آن طریق احزاب سیاسی را مورد تحلیل ژرف اسلامی قرار دهند. در این مرامنامه حزب التحریر-ولایه پاکستان، پاکستان را زیر قیادت دولت خلافت اسلامی مورد تحلیل قرار می‌دهد. این مرامنامه حکمرانی، اقتصاد، جامعه و نظام‌های حاکم در این کشور را با دلایل اسلامی مورد تدقیق قرار می‌دهد. این مرامنامه هم‌چنان مواردی از قبیل تعلیم و تربیه و استراتیژی‌های خارجی و رسانه‌ای را نیز مورد بحث قرار می‌دهد. موارد ذیل از مباحث اصلی این مرامنامه می‌باشند:

۱. در نظام اسلامی هیچ کسی به شمول خلیفه مسلمانان و مجلس امت حق و صلاحیت ساختن قوانین را مطابق خواست‌های خود ندارند.

۲. رهبر مسلمانان مستلزم پیروی و تطبیق احکام اسلام بر مبنای قرآن و سنت بوده و مجلس امت مستلزم نظارت خلیفۀ مسلمانان در خصوص تطبیق اسلام است. این شوری هم‌چنان وظیفۀ مشوره‌دهی و نصیحت رهبر مسلمانان را در امور زنده‌گی شهروندان نیز بر عهده دارد.

۳. نفت، گاز، برق و دیگر منرال‌ها از جمله دارایی‌های عامه به شمار رفته و مفاد آن مربوط به همه‌ی جامعه است. هرنوع شخصی‌سازی و ملی‌سازی آن نظر به قوانین اسلام ممنوع می‌باشد. 

۴. تحت حاکمیت اسلام همه‌ای موارد مالیات غیراسلامی؛ از قبیل: مالیات عایداتی، مالیات عمومی، مالیات دارایی، مالیات تولید وغیره مالیات از بین رفته و ملغی اعلام خواهند شد. اسلام برای جمع‌آوری دارایی‌های عمومی قواعد و قوانین خاص خود را دارد. تنها در صورت ضرورت به جمع‌آوری مالیات، این مالیات به اندازۀ معین و تنها از ثروتمندان اخذ خواهد شد.

۵. در نظام اسلامی در این کشور به جای سرمایه‌گذاری‌های خارجی، سرمایه‌گذاری‌های داخلی ترغیب خواهد شد و از این طریق اقتصاد از وابستگی به سازمان‌های استعماری خارجی رهایی خواهد یافت.

۶. در نظام اسلام، همه اقسام قرضه‌های سودی رد خواهند شد. این در حالی‌ست که این قرضه‌ها در پاکستان بار‌ها پرداخت شده اند؛ اما با آن هم پاکستان به خاطر بی‌عدالتی‌های نظام سودی، از این قرض‌ها رهایی ندارد. بر علاوه، قرضه‌های ویرانگر خارجی بر مبنای سود و شرایط دیگرف همه متوقف خواهند شد.

۷. هر شهروند می‌تواند در صورت بارور ساختن زمین غیرقابل استفادۀ زراعتی، که ملکیت کسی دیگر نبوده و مال دولت است، صاحب آن شود.

۸. هیچ رهبری مصونیت قضایی نداشته و هرنوع خلاف‌ورزی آن‌ها از هدایات قرآن و سنت باعث برطرفی آنی آن‌ها توسط محکمۀ اعمال غیرقانونی خواهد شد.

۹. تمرکز سیاست خارجی همانا توسعه اسلام به مناطق دیگر توسط دعوت و جهاد خواهد بود.

حزب التحریر-ولایه پاکستان از همه‌ای مسلمانان می‌خواهد تا این بیانیه را بخوانند، تا باشد که با ستفاده از آگاهی‌های اسلامی آن دیگر فریب احزاب و رهبرانی را نخورند که از احساسات اسلامی و اشتیاق آن‌ها مبنی بر تطبیق اسلام همواره استفاده کرده و به قدرت برسند. هم‌چنان، این بر مسلمانان است که با مبازه حزب التحریر یکجا شده و برای تأسیس خلافت راشدۀ اسلامی برمنهج نبوت مبارزه نمایند تا آرزوی تغییر واقعی آن‌ها به واقعیت مبدل گردد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

 

این بیانیه را می‌توانید از آدرس ذیل دانلود نمائید.

https://goo.gl/XaRnFg

ادامه مطلب...

(ترجمه)

طی هفتاد سال گذشته توطئه‌های متعددی برای تحکیم موجودیت یهود، فریب و انحراف امت از هدف عالی آن، که همانا آزادسازی فلسطین و رهانیدن آن از چنگال یهود است، به وقوع پیوسته که بارزترین این توطئه‌ها به اختصار بیان می‌گردد:

1- حکومت‌داران مسلمان طی سال‌های متمادی از زمان غصب فلسطین توسط انگلیس و یهود به انحراف و جلوگیری مسلمانان از آزادی فلسطین برخواسته و حرکات جهادی را در داخل فلسطین از همان ابتدای امر فریب دادند و طوری وانمود ساختند که گویا این حکومت‌داران می‌خواهند فلسطین را آزاد سازند. بناءً این حکام انتظار داشتند تا مسلمانان امور و قیادت عساکر عربی را مشترکاً به دست این حکام داده و سلاح‌های‌شان را نیز به آنان بسپارند که چنین شد و هم‌زمان با ایجاد قیات مشترک عربی، فلسطین در سال 48 توسط این حکام تسلیم یهود گردید؛ سپس فضاحت و رسوائی سال 67 به وقوع پیوسته و باقی ماندۀ فلسطین به شمول مسجد مبارک الاقصی نیز تسلیم یهود شد.

2-  در کنفرانس اضطراری سران عرب، که در سال 1946م در اسکندریۀ مصر برگزار شد، دولت‌های عربی بر عربیت قضیۀ فلسطین تأکید نموده و این قضیه را قلب قضایای اساسی کشورهای عربی دانستند و تأکید ورزیدند که سرنوشت فلسطین متعلق به سرنوشت همه دولت‌های عربی بوده و ضربه بر پیکر فلسطین، ضربه بر پیکر همۀ ملت‌های عربی است و به این ترتیب قضیۀ فلسطین به اساس قطعنامۀ دولت‌های عربی در سال 1950م قضیۀ مرکزی کشور‌های عربی گردید. این قطعنامه تصریح نموده: «به رسمیت شناختن موجودیت رژیم یهود خطر مشترک بر همه‌ای سرزمین‌های عربی بوده و دفاع از فلسطین مکلفیت همه‌ای کشور‌های عربی می‌باشد.» دولت‌های عربی در سال 1964م در اولین کنفرانس عادی‌سازی روابط‌شان با یهود در شهر قاهره، طی قطعنامه‌ای، سازمان آزادی بخش فلسطین را تأسیس نموده و در مواد 13 و 14 این قطعنامه تذکر داده اند که: «مکلفیت آزادسازی فلسطین بر همه دولت‌های عربی بوده مخصوص تنها فلسطین نمی‌باشد.»

اما چیزی نگذشت که از لحن این پیمان‌ها و قطعنامه‌ها کاسته شده و به تدریج بر روی آن‌ها خط فراموشی گذاشته شد و قضیۀ فلسطین که متعلق به همه‌ای عرب‌ها خوانده شده بود، به قضیۀ تنها فلسطین تبدیل گردید، چنان‌چه در کنفرانس رباط در سال 1974م اولین قطعنامه‌ای صادر شده که خالی از شعار آزادسازی فلسطین بوده و در آن چنین ذکرشده بود: «رهبری دولت‌های عربی تأکید دارند که آزادی تمامی خاک فلسطین و اقامۀ رژیم ملی مستقل، به رهبری سازمان آزادی‌بخش فلسطین با این ویژه‌گی، که تنها این سازمان نمایندۀ مشروع ملت فلسطین است، حق ملت فلسطین می‌باشد، به این ترتیب مکلفیت آزادسازی فلسطین به عنوان یک بحث، از پیمان‌ نامه‌های کشور‌های عربی و سازمان آزادی‌بخش فلسطین حذف گردیده و در عوض جنگ و عملیات نظامی، هم در قطعنامه‌های کشورهای عربی و هم در پیمان سازمان آزادی‌بخش فلسطین صلح با دولت اشغالگر یهود به یک استراتیژی جدید تبدیل شد. چنان‌چه قطعنامه‌ای عربی در سال 2002م در بیروت و نشست ظهران در سال 2018م تصریح نموده: «صلح با یهود یک استراتیژی بوده قطعنامه‌های بین‌المللی، مخصوصاً قطعنامه‌ای 242 اساس تمام امور صلح با یهود می‌باشد و هیچ مانع در تقسیم قدس میان یهود و فلسطین و جود ندارد.

قطعنامه‌های عربی و مجلس ملی بر امکان اجرای صلح با یهود، طبق قطعنامه‌های بین‌المللی در عوض اخراج‌شان از اراضی اشغالی سال 67 و برپائی دولت فلسطین اظهار نظر نمودند. اولین گام‌های خائنانه در کنفرانس مجلس ملی دایر شده در الجزایر در سال 1983م برداشته شد، چنان‌چه در قطعنامه آمده است: «پذیرفتن پالیسی قطعنامه‌های نشست فارس، اخراج رژیم یهود از اراضی اشغالی سال 1967م، بر پائی دولت مستقل فلسطینی، بازگشت پناهنده‌گان فلسطینی و صلح در بین دولت‌های عربی و رژیم یهود، حق ملت فلسطین است.» سپس جلسۀ شورای ملی در عمان در سال 1985م دایر شد که از مهم‌ترین تصمیمات آن پذیرفتن مقوله "خاک در مقابل صلح" و موافقت این سازمان بر دایر شدن کنفرانس بین‌المللی صلح که همه‌ای اطراف درگیر به شمول رژیم یهود در آن حضور داشته باشند، بوده است. هم‌چنان تذکر بر عدم حمایت تروریزم از طرف سازمان آزادی‌بخش فلسطین و اصطلاح عدم حمایت از تروریزم می‌باشد، چیزی‌‌که اشاره بر عملیات نظامی بر ضد یهود می‌باشد و بعد از آن کنفرانس شورای ملی الجزائر در سال 1991م منعقد شد، کنفرانسی‌که پیش‌زمینۀ کنفرانس مادرید برای صلح بود که مهمترین تصمیمات آن ضرورت برانعقاد کنفرانس مادرید بر اساس قطعنامه‌های 242 و 338 تحت شعار "خاک در مقابل صلح " بود.

بعد از آن دورهء 21 برای شورای ملی در سال 1996 در شهر غزه آمد، شورای ملی‌‌ای که اکثر مواد پیمان ملی را ملغی ساخته و احترام به معاهدات صلح با دولت یهود را تأکید کرد و در توافقنامه‌های آن آمده است: «پایبندی سازمان آزادی‌بخش فلسطین به موافقتنامه‌های اوسلو 1 و موافقت‌نامۀ قاهره و نامه‌های به رسمیت شناختن روابط دو جانبه 9 و 10 ماه سپتمبر 1993م و توافقنامۀ اسرائیلی-فلسطینی در مورد کنارۀ باختری و غزه اوسلو 2 که در واشنگتن در سال 1995م دایرشده لازمی است، موافقت‌نامه‌ای‌که پیمان اوسلو و تمامی ملحقات آن را تأئید نموده و به اساس آن کنفرانس صلح مادرید و مذاکرات واشنگتن برگذار گردید. از جمله قطعنامه‌های این نشست تعدیل پیمان ملی بر الغای موادی بود که با نامه‌های دوجانبۀ سازمان آزادی‌بخش فلسطین و دولت یهود در تضاد قرار داشت و به تاریخ 9 و 10 ماه سپتمبر 1993م صادر شد و مجلس ملی فلسطینی را مکلف به اعادۀ متن پیمان ملی نموده و آن را به مجلس مرکزی در اولین اجتماع آن پیشکش نموده است.

این توافقات فقط در بین سازمان آزادی‌بخش فلسطینی و این صلح ننگین در پیمان اوسلو سال 1993م با دولت یهود پایان نیافته؛ بلکه به تعداد کثیری از نظام‌های عربی تجاوز کرد و روابط صلح نظامی، سیاسی، تجاری وغیره در بین شان به امضاء رسید که بارزترین آن‌ها توافقنامه‌ای نظام مصر است که تحت نام معاهدۀ صلح کمپ دیوید با دولت یهود در سال 1979م به امضاء رسید و در تعقیب آن روابط عادی‌سازی، تجاری و امنیتی به امضاء رسیده و سفارت دولت یهود در قاهره گشایش یافت. هم‌چنان نظام اردن به امضای معاهدۀ وادی عربه بعد از کنفراس اسلو در سال 1994م اقدام نمود و این معاهده شامل موادی بود که عادی‌سازی و ایجاد روابط نماینده‌گی‌های سیاسی، تجاری وغیره را فراهم می‌ساخت.

به همین ترتیب موریتانیا سفارت یهود را در نواکشوت در سال 1994م افتتاح نموده و به دنبال آن امارات در سال‌های 2008 و 2009م همین روال را پیروی نمود. چنان‌چه وزارت خارجۀ امارات نماینده‌گی خود را به عنوان یک مرجع دیپلوماتیک از طریق خبرگزاری سازمان ملل(ایرنا) در دولت یهود اعلام نمود؛ وزارت خارجه‌ای‌که مقر آن در ابوظبی بوده است. هم‌چنان قطر در سال 1996م به امضای فروش گاز، ایجاد ذخیره گاز در تل ابیب و افتتاح دفتر تجاری یهود در دوحه اقدام نمود و در سال 1996م دولت یهود دفتر نماینده‌گی تجاری خود را جهت پیشرفت روابط اقتصادی، کاری و تجاری در عمان و در ماه نوامبر سال 1994م دفتر ارتباط را در پایتخت المغرب گشایش داد و بر عکس المغرب دفترش را در دولت یهود باز نموده که چهار ماه پس از آن مسدود شد و درسال 1996م دولت یهود دفتری را در تونس گشایش داد که تونس نیز عین عمل آن را در ماه می 1996م انجام داد؛ اما یهود دفتر آن را به سبب مخالفت‌های فلسطین مسدود کرد. اما ترکیه که از گذشته‌ها روابط کامل و همه‌جانبه با دولت یهود داشته که شامل روابط امنیتی، نظامی، دیپلوماتیک، تجارتی وغیره مسایل بوده که تا هنوز ادامه دارد.

یقیناً توطئه‌ها علیه فلسطین و مردم مسلمان این سرزمین مقدس، در موارد فوق خلاصه نشده، بلکه طمع یهود برین است که بر تمام سرزمین فلسطین تسلط پیدا کرده و بقیه ساکنین آن را اخراج و مهاجرین پناهندۀ‌ فلسطینی را اجازه ندهند تا پس به کشورشان باز گردند. هم‌چنان جهان غرب در تلاش است تا به کمک توطئه‌ حکام مسلمان فلسطین را به سوی نابودی برده و تحت نام "معاملۀ قرن" دولت ضعیف فلسطین را در کنار ساحل سیناء بکشد و جلوگیری موقت تجاوز یهود بر فلسطین را مقدمه‌ای توطئۀ جدیدی در آینده بسازد. این توطئه به تدریج پیش‌برده شده تا سیناء را وطن مردم فلسطین قرار داده و بقیه ساکنین فلسطین را نیز به شکل تدریجی اخراج و به جای‌شان یهودیان را از اطراف جهان در خاک فلسطین جایگزین سازند.

این واقعیت برنامه و توطئه‌هایی است که غرب کافر آن را برای فلسطین، که سرزمین اسراء و معراج رسول الله صلی الله علیه وسلم است، در نظر دارد و آن هم اعمال و دسیسه‌هایی است که حکام مزدور مسلمان در قبال قضیۀ اقصی و مسلمانان مظلوم فلسطین انجام داده و می‌دهند. اما سؤال این است: آیا جهان غربی‌که در پی اخراج مسلمانان از فلسطین و بخشیدن آن به یهود است، در این تصمیم خبیثانه‌اش پیروز خواهد شد؟

برای جواب به این سؤال می‌گوئیم: مسلمانان در طول تاریخ فلسطین را بعد از فتح حضرت عمر فاروق رضی الله عنه، حفظ نموده و بیشتر از چند بار آن را از غصب صلیبی‌ها نجات دادند؛ در زمان مغول و بار دوم در زمان صلیبی‌ها و در آخر دوران خلافت، در حالی‌که خلافت در ضعیف‌ترین روزهایش قرار داشت. اما یهودیان از اعمال خبیثانه‌ای شان دست بر نداشته به رهبری حرکت صهیونیستی هرتسل به کرات تلاش کردند که حکام دولت عثمانی را به ثروت‌اندوزی‌های خود و تصفیه حسابات قروض دولت اسلامی تطمیع و فریب دهند، مخصوصاً در زمان سلطان عبدالحمید ثانی تا ازین طریق سرزمین فلسطین را به قوم یهود بسپارند؛ اما به فضل الله سبحانه وتعالی و همت بزرگ رادمردان آن زمان تلاش‌های شان به ناکامی انجامیده و دست خالی از سرزمین مقدس فلسطین بازگشتند.

 بدون شک کفار با جایگزین نمودن یهود در سرزمین مقدس فلسطین، خدمت بزرگی برای پلان‌های استعماری شان در سرزمین‌های اسلامی نموده اند که در رأس این پلان‌ها؛ جلوگیری از احیای خلافت اسلامی و مشغول نمودن امت مسلمه به جنگ‌ها و پریشانی‌ها و تهدیدات از طرف دولت شریر یهود قرار دارد، اما آن‌ها نمی‌دانند که الله سبحانه وتعالی مکرشان را به خودشان بر می‌گرداند. از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که خلافت راشدۀ ثانی را برمنهج نبوت به زودی باز گردانده و ما را با آزادی مسجدالاقصی و سرزمین فلسطین و فتح روم، که بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم است، عزت بخشد.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: حمد (طبیب)

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

اردغان به تاریخ 13 می 2018م طی یک سفر سه روزه وارد لندن شد، وی در این سفر با ملکه الیزابت و تریزامی نخست وزیر، دیدار و گفتگو نمود. این سفر اردغان درست چند هفته قبل از انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه انجام می‌شود که قرار است به تاریخ 24 جولای برگزار گردد. می‌دانیم که اردغان از زمان کودتای نافرجامی‌که در ترکیه اتفاق افتاد تا کنون روابط خوبی با انگلیس ندارد. پرسش این است که این سفر چگونه و به چه هدفی صورت گرفته و آیا توانسته اهداف‌اش را براورده نماید؟

پاسخ:

برای روشن شدن هدف این سفر، نکات زیر را به بررسی می‌گیریم:

1- همه می‌دانند که اردوغان تلاش دارد تا قدرت خویش را از طریق نظام ریاستی استحکام بخشد، زیرا بر اساس این نظام؛ تمام ارگان‌ها زیر تسلط رئیس جمهور قرار می‌گیرند و این در حالی است که این کشور در وضعیت اضطراری به سر می‌برد. این وضعیت اضطراری، که در ترکیه اعمال گردیده، باعث شده تا کنون 160هزار تن بازداشت شده و تقریباً به همین تعداد از کارمندان حکومت از وظایف‌شان برکنار شوند. در عین حال، از زمان کوتای نافرجام علیه حکومت ترکیه در سال 2016م، ارگان‌های حکومتی از وجود هزاران تن از مخالفان دولت، به شمول کارمندان، وکلای مدافع، نظامیان پولیس و افراد اکادمیک پاک‌سازی گردیده که اکثریت آنان وابسته به انگلیس بوده اند، اما با وجود آن هم، اردوغان قبل از ترک استانبول به جانب لندن در اظهاراتی حکومت شاهی انگلیس را شریک استراتیژی و هم‌پیمان خوانده و تأکید نمود که وی قضایای دو جانبه، اقلیمی و بین‌المللی را در روز سه شنبه با نخست وزیر انگلیس به بررسی خواهد گرفت.

به گفته اردوغان؛ این بررسی شامل تحولات اخیر قبرس و ارتباط آن با ترکیه و انگلیس به عنوان دو ضامن، خواهد شد. هم‌چنین در خصوص "نقشۀ مشترک کاری" در خاورمیانه نیز گفتگو خواهد نمود. اردوغان هم‌چنین تأکید نمود که وی در این سفر بالای افزایش میزان تجارت میان ترکیه و انگلیس تمرکز خواهد نمود، او گفت: «هدف ما این است که روابط اقتصادی ما پس از خروج انگلستان از اتحادیۀ اروپا، بدون سکته‌گی ادامه داشته باشد.» (منبع: 13 می 2018م http://www.elfagr.com)

2- از اظهارات اردغان چنین بر می‌آید که وی قضایای اقلیمی و بین‌المللی، آخرین تحولات قضیۀ قبرس، نقشۀ کاری در خاورمیانه و افزایش میزان تجارت میان ترکیه و انگلیس را با تریزامی به بحث و بررسی گرفته، اما در مورد نقشۀ کاری در خاورمیانه باید گفت که این قضیه‌ای نیست که تریزامی آن را با شخصی مانند اردوغان گفتگو و تبادل نظر نماید. و اما این ادعای اردوغان در کنفرانس مطبوعاتی‌اش که لحظاتی پیش از ترک ترکیه به جانب انگلیس و در میدان هوایی اتاترک در استانبول اظهار نمود، که گویا وی در دیدارش با می روی مسائل اقتصادی و افزایش مبادلات تجارتی میان دو کشور تمرکز خواهد نمود، نیز عاری از صحت می‌باشد، زیرا امور اقتصادی و تجاری به منظور افزایش میزان مبادلات تجارتی میان دو کشور نیاز به فضای استوار و ثابت سیاسی میان دو طرف می‌باشد و این چیزی است که در حال حاضر میان این دو کشور وجود ندارد، به ویژه پس از کودتای نافرجام.

یکی از نشانه‌های عدم صحت این ادعای اردوغان، این است که وی از امضای هیچ‌گونه پروژۀ قابل توجه اقتصادی با انگلیس در این سفر یاد نکرد. می‌ماند قضیۀ قبرس که ممکن است دو طرف در مورد ان گفتگویی داشته باشند، زیرا ترکیه و انگلیس هر دو ضامن صلح و امنیت در این جزیره می‌باشند، اما این در صورتی است که تشنجی در آن رونما گردد، اما در حال حاضر اوضاع در این جزیره آرام است. به این ترتیب معلوم می‌شود که تمام اهدافی را که اردوغان از این سفر اعلان نمود، هیچ‌گونه دلیل و سندی ندارد، بلکه هدف اصلی‌اش از این ادعاها؛ منحرف نمودن افکار عامه از دلیل و سبب اصلی سفرش می‌باشد.

3- دلیل اصلی و حقیقی این سفر را می‌توان پس از بررسی تحولاتی دانست که از زمان کودتای نافرجام تا کنون در ترکیه رونما گردیده و آن را به این سفری ارتباط داد که درست قبل از انتخابات صورت می‌گیرد. به این ترتیب روشن خواهد شد که هدف واقعی اردوغان از سفر به انگلیس چیست:

الف) روشن است که مزدوران انگلیس در ترکیه در پس کودتای نافرجام قرار داشته و به گونۀ فعال آن را مدیریت می‌نمودند و به همین دلیل بود که اردوغان اقدامات بسیار سخت‌گیرانه‌ای را علیه مزدوران انگلیس، به ویژه در اردو روی دست گرفت، چنان‌چه در پرسش به برخی از آن اشاره شد. این اقدامات سخت‌گیرانه، باعث خشم شدیدی شده که در انگلیس علیه اردوغان به وجود آمده.

ب) این‌که چرا این سفر درست قبل از انتخابات صورت می‌گیرد و ارتباط آن با کودتای نافرجام و پیامدهای آن چیست، باید گفت که انگلیس سعی دارد احزاب مخالف حکومت ترکیه را، که وابسته به انگلیس می‌باشند، تشویق نماید تا با یکدیگر یکجا شده و تحالف بی‌سابقه‌ای را علیه اردوغان و به منظور به دست آوردن چوکی‌های بیشتر در پالمان به راه اندازند. انگلیس برای این کار، از تکتیک‌های استفاده می‌کند که معمولاً در چنین مواقعی به کار می‌گیرد و آن این‌که احزاب یاد شده را تشویق می‌کند با شعارهای مشترک وارد انتخابات شوند تا حداقل موفق شوند انتخابات را به دور دوم بکشانند و به این ترتیب اردوغان بر خلاف دعایش، طوری به نظر رسد که از اکثریت آراء برخوردار نیست و در نتیجه؛ چهره‌اش در افکارعامه مغشوش شود، حتی اگر بعدها موفق هم شود. طبیعتاً این کار مانعی بزرگی است که اردوغان از آن ترس دارد.

ج) بنابر این، این سفر بیشتر به سفری دلجویانه از انگلیس شباهت دارد که پیش از انتخابات ترکیه به تاریخ 24 جولای آینده، صورت می‌گیرد.  اردوغان سعی دارد انگلیس‌ها را در بدل دادن امتیازاتی مانند: آزاد نمودن مزدوران انگلیس از زندان‌ها، تعریف و توصیف زیاد از انگلیس به عنوان هم‌پیمان استراتیژیک و متوقف نمودن روند پاکسازی گسترده‌ای که علیه مزدوران انگلیس به راه انداخته بود، در عوض از انگلیس‌ها می‌خواهد از میزان رویارویی مزدوران‌اش با وی در تبلیغات انتخاباتی بکاهد. این است هدف اصلی و غیراعلان شدۀ سفر اردوغان به انگلیس.

4- اما این‌که آیا وی در براورده نمودن این هدف موفق بوده یا خیر؟ به نظر می‌رسد پاسخ منفی است، زیرا:

- تریزامی پس از دیدار با اردوغان در دفتر کار خویش، در کنار اردوغان ایستاده و خطاب به خبرنگاران چنین گفت: «محاکمه نمودن کسانی‌که در پی براندازی حکومت منتخب دموکراتیک بوده اند، کار درستی است، اما در عین حال این مسئله نیز مهم است که ترکیه نباید از ارزش‌های دموکراتیکی‌که ادعای آن را دارد، چشم‌پوشی نماید». (منبع: 16 می 2018م alarab.co.uk) یعنی این‌که می در برابر رسانه‌ها از اردوغان انتقاد نمود، در حالی‌که او مهمانش بود.

-گردهمایی گروه‌های مدافع آزادی بیان از بهر انتقاد از اردوغان: «در این گردهمایی انتقادی‌که در برابر مقر حکومت در داوون ستریت برگزار شده بود، شماری از اعضای گروه‌های مدافع آزادی بیان، مانند سازمان قلم و خبرنگاران بدون مرز شرکت نموده بودند.» (منبع: صفحۀ انترنتی قلم 15 می 2018م) «فعالان طرفدار کردها در این گردهمایی، پلاکارت‌هایی را حمل می‌کردند که در آن تصویر اردوغان با کلمۀ "تروریست" جای داده شده بود.» (منبع: شبکۀ خبری العین 15 می 2018م)

برگرفته از جریدۀ الرایه

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: راهپیمایی سکوت در شهرک تل الکرامه برای درخواست نمودن آزاد نمودن دعوت گران

حزب التحرير - ولايه سوريه برای درخواست آزاد نمودن دعوت‌گرانی که در بازداشت گروه صقور الشام در اريحا قرار دارند، در شهرک تل الكرامه واقع در حومۀ ادلب راهپیمایی سکوت به راه انداخت.

چهارشنبه، 14 رمضان مبارك 1439هـ / 30 می 2018م

ادامه مطلب...

متقین چه کسانی هستند: آن‌هایی‌که محبوب الله اند؟

(ترجمه)

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾

[بقره: ۱۸۳]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما فرض شده همان‌گونه که بر کسانی قبل از شما فرض شده بود،‌ تا پرهیزگار شوید.

همه‌گی ما منحیث انسان در عرصه‌های مختلف زنده‌گی؛ از قبیل: عرصۀ تحصیلی، کاری، خانواده‌گی و... اهدافی داریم که برای بدست آوردن آن سعی و تلاش می‌کنیم. اما هدف ما از رسیدن به رمضان که بخاطر کسب آن سعی و تلاش  می‌نماییم، چیست و این هدف چگونه باید بر زنده‌گی ما تأثیرگذار باشد؟ در آیۀ فوق الله سبحانه و تعالی می‌فرماید که هدف از  روزه گرفتن این است تا انسان متقی شود. اما تقوا چیست؟ چگونه از زمره متقیان شویم؟

در واقع هدف هر مسلمان باید این باشد تا از جملۀ متقین(بندگان محبوب الله) گردد، از جمله همان بنده‌گانی که الله متعال برای شان وعدهٔ مغفرت، رحمت، اجر و پاداش زیاد و بهشت را داده است و هم‌چنان آن‌ها را از شر و فتنه حفاظت می‌نماید و در انجام اعمال صالح توفیق نصیب شان می‌کند. هم‌چنان متقین  کسانی اند که الله متعال آن‌ها را دوست خویش توصیف نموده است.

الله متعال می‌فرماید: 

﴿إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِير﴾

[مُلک: ۱۲]

ترجمه: کسانی‌که از پروردگار شان در نهان می‌ترسند، مسلماً، آمرزش و پاداش بزرگی دارند!

﴿قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ﴾

[آل‌عمران: ۱۵]

ترجمه: بگو آيا شما را به بهتر از اين‌ها خبر دهم براى كسانى‌كه تقوا پيشه كرده‏‌اند نزد پروردگارشان باغ‌هايی است كه از زير [درختان] آن‌ها نهرها روان است در آن جاویدانه بمانند و همسرانى پاكيزه و [نيز] خشنودى الله را دارند و الله به امور بندگان [خود] بينا است.

﴿بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ﴾

[آل عمران: ۷۶]

ترجمه: آرى هر كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگارى نمايد بى‏‌ترديد الله پرهيزگاران را دوست دارد.

﴿وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا

[اطلاق: ۳/۲]

ترجمه: و هر کس تقوای الهی پیشه کند، الله راه نجاتی برای او فراهم می‌کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی می‌دهد؛ و هر کس بر الله توکّل کند، کفایت امرش را می‌کند؛ الله فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و الله برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

﴿إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِين

[جاثیه: ۱۹]

ترجمه: آنان هرگز در برابر الله از تو حمايت نمى‌كنند [و به هيچ وجه به كار تو نمى‌‏آيند] و ستمگران بعضي‏شان دوستان بعضى دیگر اند و الله يار پرهيزگاران است.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

[حدید: ۲۸]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن(در میان مردم و در مسیر زنده‌گی خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد؛ و الله غفور و رحیم است.

مسلماً، هر بندۀ مخلص باید آرزو و حسرت متقی شدن را داشته باشد، اما چه کسانی متقی بوده و ویژه‌گی‌های ایشان چیست؟ ممکن است ما فکر کنیم که  متقی کسانی اند که بیشترین اوقات خویش را به مسجد و نماز خواندن و تسبیح و دعا کردن سپری می‌کنند و زیاد روزه می‌گیرند، لباس‌های مخصوص مذهبی می‌پوشند و از داشتن امکانات زنده‌گی چشم پوشی می‌کنند. اگر از تقوا چنین تصوری داشته باشیم ممکن بیشترین اوقات خود را در تلاش انجام دادن چنین اعمالی سپری نماییم، تا ما نیز از  جمله متقین شویم. آیا دیدگاه اسلام نیز از متقی چنین است؟

عمر بن خطاب رضی الله عنه از ابی بن کعب سؤال نمود: «حقیقت تقوا چیست؟» بن کعب چنین جواب داد: «آیا هرگز از راه پر خاری با لباس بلند و گشاده‌ای گذشته‌ای؟» عمر رضی الله عنه جواب داد، بلی. بن کعب، گفت: در آن حال چه کردی؟ عمر رضی الله عنه پاسخ داد: «دامان خود را به دقت بلند نموده تا از تماس گرفتن به خارها و پاره شدنش جلوگیری نمایم و  بعد با دقت بسیار به راه خود ادامه دادم.» ابن کعب گفت: «این همان تقواست.» بناً، تقوا عمل بسیار محتاطانه و هوشیارانه‌ای که از داخل شدن به گناه جلوگیری می‌کند. و این حالتی است که انسان آگاهانه حضور خالقش را در زنده‌گی خویش درک نموده، خالقی که تمام اعمال ما را تنظیم می‌کند، هم‌چنان انسان را انگیزه می‌دهد تا اوامرش را بجا آورده و از نواهی او سبحانه و تعالی  پرهیز کند. تقوا از مادۀ «وقی» گرفته شده که به معنی حفظ و نگهداری است. عالم اسلام ابن حجر العسقلانی تقوا را چنین توصیف می‌کند: «تقوا عبارت از سپری است بین ما و عقوبات الله.» بناً کسی‌که تقوا پیشه می‌کند، آگاهانه از الله ترس داشته و همین ترس و پرهیزگاریش همانند سپری است در مقابل خشم و مجازات الله سبحانه و تعالی، راهی است که سبب می‌شود تا انسان به بندۀ مخلص و فرمانبردار تبدیل شده و از تمام اوامر و نواهی الله سبحانه و تعالی اطاعت کند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

[آل‌عمران: ۱۰۲]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! آن‌گونه که حق تقوا و پرهیزگاری است، از الله بپرهیزید، و از دنیا نروید، مگر این‌که مسلمان باشید!

زمانی‌که پیامبر صلی الله علیه و سلم این آیه را تفسیر می‌کردند، فرمودند:

«أَنْ يُطَاعَ فَلَا يُعْصَى، وَيُشْكَرَ فَلَا يُكْفَرُ، وَيُذْكَرَ فَلَا يُنْسَى.»

ترجمه: الله را فرمان برند و او را نافرمان نباشند؛ الله را همواره یاد کنند و هرگز فراموش نکنند و الله را شاکر باشند و هرگز کافر نشوند.

علمای اسلام می‌فرمایند: «اشخاص متقی از جمله کسانی هستند که از اوامر الهی اطاعت نموده و از نواهی الله پرهیز می کنند.»

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾

[حشر: ۱۸]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید از(مخالفت) الله بپرهیزید؛ و هرکس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ واز الله بپرهیزید که الله از آن‌چه انجام می‌دهید آگاه است.

راجع به این آیه ابن کثیر می‌فرماید: «الله متعال برای مان امر می‌کند که از او اطاعت کنیم تا از آتش دوزخ نجات پیدا کنیم.» عالم بزرگوار حسن بصری می‌فرماید: «اشخاص متقی کسانی هستند که اوامر الله را بجا آورده و از نواهی‌اش پرهیز می‌کنند.» خلیفۀ بزرگوار عمر بن عبدالعزیز می‌فرماید: «تقوا داشتن تنها به تمام روز را روزه داشتن و تمام شب را نماز خواندن خلاصه نمی‌شود، بلکه عبارت از ترک محرمات و انجام  فرایض می‌باشد، که در نتیجه الله متعال برای چنین شخصی اجر عظیم اعطاء می‌کند.»

بناً متقین از جمله کسانی اند که از اوامر و نواهی الله متعال در تمام عرصه‌های زنده‌گی خویش از عبادات گرفته تا اخلاق، اجتماع، اقتصاد و سیاست اطاعت می‌کنند. روزی عمر بن خطاب رضی الله عنه  بسوی اشخاصی که نماز می‌خواندند نگاه کرد و گفت: «هر کدام از شما هر قدر که نماز بخوانید مرا فریب داده نمی‌توانید چون دین داری واقعی آن است که در تطبیق دین الله پایبند بوده و محتاطانه به اوامر الله چنگ زده و از نواهی‌اش دوری کنید.»

شخص متقی تنها  به روزه گرفتن و نماز خواندن اکتفا نمی کند بلکه با همسر، اولاد، والدین و اقوام خویش به مهربانی رفتار نموده و حقوق شان را طبق شریعت اسلامی اداء می نماید. شخص متقی تنها قیام، تلاوت، ذکر و دعا و نماز خواندن زیاد انجام نمی‌دهد بلکه در وقت معامله با جنس مخالف با لباس تقوا، طبق نظام اجتماعی اسلام عمل می‌کند. شخص متقی تنها به صدقه دادن اکتفاء نمی‌کند بلکه در تجارت و اقتصاد خویش از رباء دوری جسته و مطابق نظام اقتصادی اسلام عمل می‌کند. شخص متقی کسی نیست که نماز بخواند و مسجد برود و در عین حال در مقابل کشتار امت مسلمه در سوریه و فلسطین و میانمار و دیگر جاها خاموشی اختیار نماید، بلکه طبق دساتیر اسلامی در مقابل ظلم و ستم صدای خویش را بلند نموده و استادگی می‌کند.

شخص متقی تنها به نماز و روزه و حجاب امر به معروف نمی‌کند، بلکه انسانی است که حکام سرزمین‌های اسلامی را امر به معروف نموده  در مقابل تطبیق نظام‌های کفری و فساد حکام خاموش ننشسته؛ و دعوت اسلامی که عبارت از تطبیق اسلام  است، طبق دستور الله متعال حمل نموده  تا دولت اسلامی را به طریقۀ نبوت تأسیس کند.

در نتیجه، تقوا مانند کلید است که دروازه‌های رحمت و بهشت را بروی مان می‌گشاید و همانند هر کلید دیگر که اگر دندانه‌هایش با قفل برابر نباشد دروازه را باز نمی‌کند، این کلید نیز دروازه‌های بهشت بروی مان نمی‌گشاید تا این‌که تمام اعمال خویش را مطابق احکام اسلامی عیار سازیم  و این تنها زمانی ممکن است که نظام الهی یعنی خلافت اسلامی بخاطر تطبیق ذره ذره قوانین اسلامی تأسیس شود و ما نیز بتوانیم در زیر چتر خلافت در اطاعت کامل از اوامر و نواهی الله زنده‌گی خویش را سپری نماییم.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«كُلُّ أُمَّتِي يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ، إِلاَّ مَنْ أَبَى»‏‏.‏ قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ يَأْبَى؟ قَالَ: ‏«مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى»

ترجمه: تمام امتم به بهشت می‌روند مگر کسی‌که سرباز زند. از ایشان پرسیدند: ای رسول الله صلی الله علیه و سلم  چی کسی سر باز می‌زند؟ فرمودند: آن‌که از من اطاعت کند به بهشت می‌رود و آن‌که از دستورات من سرپیچی کند به تحقیق سرباز زده است و از ورود به بهشت محروم خواهد شد.»

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

شمارۀ 184 جریدۀ الرایه به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره می‌خوانید:

سخن هفته: ای ارتش‌های مسلمانان! ماه مبارک رمضان، ماه پیروزی‌ها است؛ چنان‌چه پیامبر صلی الله علیه وسلم در ماه رمضان در معرکۀ البدر بر قریش پیروز گردیده و نیز مکه در این ماه فتح گردید، و هم‌چنان مسلمانان در ماه رمضان در حطین بر صلیبی‌ها و در عین جالوت بر تاتارها پیروز گردیدند و.... این همه پیروزی‌ها تحت قیادت دولت اسلامی صورت گرفت؛ طوری‌که مسلمانان نیروهای کفار را شکست داده و حکومت‌داری اسلامی را بر آن‌ها مسلط گرداند. و به کمک الله سبحانه وتعالی نیروهای مسلمانان چندین برابر گردیده و در قلب دشمن رعب ایجاد گردید. بنابر این، به اعطای نصرت به حزب‌التحریر بخاطر تأسیس خلافت بر منهج نبوت بشتابید و از همدیگر پیشی گیرید تا این‌که عصر پیروزی‌های امت دوباره آغاز گردد.

- سرمقاله: دروغ‌های دموکراسی و خرافات آزادی در کشورهای غربی!

- چرا امریکا با کوریای شمالی بازی می‌کند؟ و آیا با او نشست خواهد کرد یا جنگ را آغاز خواهد نمود؟

- رمضان و شتافتن برای اعلای کلمة الله(بلند بردن دین الله سبحانه وتعالی)؛

- راهپیمایی‌های بزرگ مردمی بخاطر انسجام ارتش پاکستان برای آزاد سازی الاقصی؛

- انتخابات و تأثیر آن بر مالیزیا؛

-کنفرانس "آن سوی اسلام سیاسی" یاری از سوی الله متعال و پیزوزی نزدیک؛

- انقلاب شام و اهل شام راه نجاتی جز تبنی نمودن پروژۀ اسلام عظیم ندارند؛

- دولت سیسی با ادعای کمک به فلسطین علیه فلسطین توطئه می‌نماید؛

- خلافت با مبارزۀ هر پیامبر با قوم‌اش؛ تاجگذاری پیروزی حق بر باطل است؛

- ای اردوغان! اگر سخنی را بگویید و خودتان بر آن عمل نکنید، موجب خشم عظیم الله متعال می‌گردد؛

- آیا بر "الازهر" لازم نیست که ارتش‌های مسلمانان را برای آزاد نمودن مسجدالاقصی تحریک نماید؟!

- ای اهل شام! نا امید نشوید، زیرا دشمن تان ضعیف است؛

- حکومت ستمگر سوریه ریاست کنفرانس بین‌المللی را بر عهده گرفت... حقیقت حکومت جنایتکار بین المللی افشا گردید!

- دوباره به قدرت رساندن و انتخاب نمودن همان سیاست‌مداران در لبنان فساد را از بین نمی‌برد؛

- فرانسه دولت اشغالگر است و از آن هیچ نفعی برای مسلمان توقع نمی‌رود.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه