ولایه لبنان : واقعیت های خلقت ، توهم های تئوری تکاملی را کاملا نقض می نماید "
- نشر شده در ویدیوها
سخرانی ارزشمند شیخ " احمد الصوفی ابو نزار الشامی "
عضو حزب التحریر ولایه لبنان
سخرانی ارزشمند شیخ " احمد الصوفی ابو نزار الشامی "
عضو حزب التحریر ولایه لبنان
ارایه کننده : مفکر سیاسی احمد الخطوانی ابو حمزه
چهار شنبه ، ۱۲ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۱ نوامبر ۲۰۱۷.م
ارایه کننده : شیخ سعید الکرمی ابو عبد الرحمن جمعه ، ۱۴ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۲ نوامبر ۲۰۱۷.میلادی
ارایه کننده شیخ : ابو عمران البرق جمعه ، ۰۷صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۲۷ اکتوبر ۲۰۱۷.میلادی
دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال خورسندی برای تعقیب کننده گان و باز دید کننده گان صفحات مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر اعلام می دارد که برنامه ویدیویی جدید را تحت عنوان " مردم از ما می پرسند! " که از جمله نشرات دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه اردن است ، را تقدیم می نماید با ما باشید..
- قسمت ۱۵- پرسش : چرا غرب و پیروان آن (اعم از مسلمان و کافر) علیه خلافت دست به جنگ می زنند ؟؟ مجری برنامه : داکتر احمد حسونة معاون رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه اردن یک شنبه ؤ ۱۶ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۵نوامبر ۲۰۱۷.میلادی
تفسیر آیه یازدهم ، سوره آل عمران :
"قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ "
ارایه کننده : شیخ یوسف مخازرة ابو الهمام
سه شنبه ، ۰۴ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۲۴ اکتوبر ۲۰۱۷.میلادی
سخنرانی هفته وار داکتر مصعب ابو عرقوب عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه فلسطین ( سرزمین مقدس ) جمعه ، ۱۴ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۳ نوامبر ۲۰۱۷.میلادی
حُکام، اکثریت مخالفین و زورمندان افغانستان در گرو بیگانهگان اند!
خبر:
فرمانده عملیاتی استخبارات ماموریت حمایت قاطع در افغانستان در گفت و شنودی با خبرنگاران افغان در کابل از افزایش فعالیت بازیگران منطقه یی چون روسیه، ایران، پاکستان و چین هشدار داده است. دگروال بورنز، فرمانده عملیاتی استخبارات ماموریت حمایت قاطع گفته است: "تمام این کشورها از برخی بازیگرانی که در حکومت وحدت ملی هستند، زورمندان و یا طالبان اند، حمایت میکنند. این (حمایت) به خاطر گسترش نفوذ آنها در (منطقه) است و این را حتمی می سازند؛ وقتی که گفتگوهای صلح آغاز میشود، یکی از این افراد برای تأمین منافع آنان نمایندگی کند." به باور او کشور های منطقه در تلاش اند تا در آینده افغانستان نقش داشته باشند. در حالیکه این چهار کشور منطقه چنین اتهام ها را رد کرده اند. )منبع: آریانا نیوز 3 نومبر 2017م)
تبصره:
این گونه اظهارات فرمانده عملیاتی استخبارات نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان از یکسو پیچیدگی حقیقت قضیه افغانستان را برملا می سازد که به بهانه مبارزه با "تروریزم و افراطگرایی" توسط امریکا و ناتو به میدان گرم رقابتهای منطقوی و بینالمللی مبدل گردیده است. از سوی دیگر، هویت حُکام افغانستان، مخالفین مسلح، مخالفین سیاسی و زورمندان را به نمایش میگذارد که اکثر آنان برای منافع شخصی و گروهی خود، از کشورهای ذیدخل در قضیۀ افغانستان به مانند مزدوران حلقه بگوش متابعت میکنند. درحالیکه دگروال بورنز فرمانده مرکز مشترک عملیاتی استخباراتی امریکا و ناتو در افغانستان، در اظهارات خود نقش حمایوی امریکا، کشورهای عضو ناتو و هند را از مزدورانشان در افغانستان نادیده گرفته شده و با کمال بی حیایی تنها به سوی نقش طرف مقابل خود (روسیه، چین، ایران و پاکستان) انگشت انتقاد گرفتهاند.
مقامات استخباراتی نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان درحالی چنین اظهار نظر میکنند که جنگ جاری همه روزه جان صدها تن افغان را در صفوف نیروهای مسلح و مخالفین گرفته و هزاران تن دیگر را مجروح و بی خانمان میسازد. جنگی که چوب سوخت آن را تنها مسلمانان تشکیل میدهد. بنابرین اخیراً واشنگتن با دولت وحدت ملی افغانستان، موافقت کرد تا معلومات در مورد تلفات نیروهای نظامی افغان را مکتوم نگهدارد. همچنان روزنامه واشنگتن تایمز، در تازه ترین مقالهاش در مورد افغانستان، یاد آور شده که جنگ در افغانستان از پیشبینیها هم دشوارتر شده است.
گزارش اخیر سرمفتش خاص امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) هم نشان میدهد که از اول ماه جولای تا سی ام ماه سپتمبر امسال، اردوی افغانستان مناطق زیادی را که قبلاً تحت اداره خود داشتند از دست داده و در حال حاضر بر این مناطق طالبان و گروه داعش تسلط حاصل کردهاند. گزارش سیگار، همچنان نشان میدهد، آمارهای که در گذشته در مورد تلفات نیروهای افغان بصورت علنی نشر میشد. حالا پنهان نگهداشته میشود. چون تلفات اخیر نیروهای امنیتی باعث شکنندگی صفوف آنان گردیده و یک فضای بی اعتمادی را در میان سربازان بمیان آورده است. از اینرو، می خواهند با پنهان نگه داشتن تلفات، روحیه نظامیان را برای تداوم جنگ حفظ کنند.
پس قابل یاد آوری است که این همه موارد، حداقلی است که ادارههای امریکایی و دولت افغانستان بر آن اقرار میکنند. درحالیکه وضعیت چندین برابر از آنچه که در گزارشهای رسانهها، نهاد های تحقیقاتی و دولتی میآید رقتبار است. درین مورد ویدیوها و تصاویر مختلف همه روزه از چهار گوشه افغانستان توسط مردم محل، سربازان نیروهای امنیتی، سربازان طالب و … به نشر میرسد که نمایندگی از شدت و وحشت جنگ توسط تمام جناحهای دخیل میکند.
یگانه متضرر اصلی این جنگ از تمام جوانب مردم مسلمان افغانستان است. چنانچه اخیراً اداره تنظیم مخابراتی (اترا) برای شرکتهای ارایه کننده خدمات انترنتی، دستور داده است که شبکههای اجتماعی (وتساپ و تلگرام) را برای ۲۰ روز در کشور مسدود کرده و جدولی از صفحات، حسابهای فیسبوکی و تویتری را تهیه نموده تا هرچه زودتر آنها را مسدود سازد.
این است حقیقت تمام داعیههای اغواگرانه امریکا و ناتو برای مردم افغانستان که یکی پی دیگری رسوا میشود: از آزادی بیان گرفته تا صلح، حقوق بشر، حقوق زن، از بین بردن فقر، دولت سازی و بازسازی همه و همه در جریان ۱۶ سال گذشته درین سرزمین تجربه گردید، که تمام آن جز جنگ، ناامنی، قتل، فتنه، فساد، فحشا، فقر، رشوه و دخیل شدن هرچه بیشتر قدرتهای منطقوی در قضیه افغانستان چیزی دیگری به مردم مسلمان افغانستان به ارمغان نیاورد. فلهذا هنوز هم سر وقت است تا بخود آیم و از صفر علیه این همه بدبختیها و بحرانها قدعلم نماییم.
تمام موارد فوق نشاندهنده ابعاد بیشتر منطقوی و بینالمللی جنگ در افغانستان است که بعد از امضای پیمانهای استراتیژیک و امنیتی با امریکا و بخصوص بعد از اعلام استراتیژی جدید ترامپ در مورد آسیای جنوبی و افغانستان، جنگ درین خطه از پیشبینیها هم دشوارتر شده است. پس مطلقاً جای تأمل و تفکر است، تا مردم افغانستان حقیقت این جنگ بیگانهگان را که بر خون و سرزمین ما جریان دارد درک نموده و علیه دولت جان کیری، زورمندان مزدور، مخالفین سیاسی و مسلح وابسته به کشورهای بیرونی به پا خیزند و نگذارند بیشتر ازین طعمهی رقابتهای آنها گردند. مسلمانان افغانستان قرنهاست که توسط این نوع خاینین دچار جنگ، آشوب و فتنه گردیدهاند. این عین همان تصویری است که در اکثر سرزمینهای اسلامی در حال حاضر به مشاهده میرسد.
رسول الله صلی الله علیه وسلم از زمانی برای امت هُشدار داده بود که ملل دیگر جهان بر مسلمانان به سبب غالب شدن دوستی دنیا و کراهیت از مرگ، بالایشان هجوم آورده و آنان را مغلوب خواهند ساخت، طوری که فرموده:
«یوشِكُ الأُمَمُ أَنْ تَدَاعَى عَلَیكُمْ كَمَا تَدَاعَى الأَكَلَةُ إِلَى قَصْعَتِهَا» فَقَالَ قَائِلٌ وَمِنْ قِلَّةٍ نَحْنُ یوْمَئِذٍ قَالَ «بَلْ أَنْتُمْ یوْمَئِذٍ كَثِیرٌ وَلَكِنَّكُمْ غُثَاءٌ كَغُثَاءِ السَّیلِ وَلَینْزِعَنَّ اللَّهُ مِنْ صُدُورِ عَدُوِّكُمُ الْمَهَابَةَ مِنْكُمْ وَلَیقْذِفَنَّ اللَّهُ فِى قُلُوبِكُمُ الْوَهَنَ» فَقَالَ قَائِلٌ یا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا الْوَهَنُ قَالَ «حُبُّ الدُّنْیا وَكَرَاهِیةُ الْمَوْتِ» (سنن ابی داود: صحیح)
ترجمه: زود است که (تمام) ملل دیگر بر شما حمله کنند؛ به مثل حیواناتی که بر شکار حمله میکنند. از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسیدند، آیا تعداد مسلمانان در آن زمان اندک خواهد بود؟ رسول الله فرمود: نه، تعداد شما بسیار زیاد میباشد؛ اما به مانند کف روی آب خواهید بود. در آن زمان الله سبحانه وتعالی هیبت شما را از قلوب دشمنان تان بیرون کشیده و در قلوب شما وهن را داخل خواهد ساخت. اصحاب سوال نمودند که وهن چیست؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: حب الدنیا و کراهیت الموت.
این است تصویر امروزی ما! پس لازم است تا طرفهای ذیدخیل داخلی و قدرتمندان با نفوذ و مخلص افغانستان، این حدیث را مصداق عملی واقعیت خویش قرار داده و از آن درس عبرت بگیرند که تا زمانی دوستی دنیا در میانشان وجود داشته باشد، منافع زودگذر دنیا باعث فروغلطیدن آنان به دست قدرتهای شرقی و غربی میگردد، این قدرتهای خونخوار از سرزمین، خون و عزتشان منحیث ابزار در بازیهای بینالمللی بهره میبرند. در ضمن، تا زمانی که این رهبران و قدرتمندان از مرگ کراهیت دارند و بر علیه اشغالگران و مزدورانشان دست به مبارزه نمیزنند، دعوت و مبارزه برای تاسیس دوباره دولت خلافت بر منهج نبوت را حمایت نمیکنند. جان و زندگی دنیا برایشان عزیز مینماید، این حالت تداوم یافته و ما منحیث چوب سوخت در رقابتهای منطقوی و بینالمللی وسیله قرار خواهیم گرفت.
سیف الله مستنیر
رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه افغانستان
به نقل از خبرگزاری مطبوعات سعودی بهتاریخ 24 اکتوبر 2017م، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی گفته است: «کشورش به آنچه قبلاً بوده(اسلام میانه و متعدل) برخواهد گشت.» و نیز اضافه کرد: «30 سالمان را با افکار افراطگرایی هدر نمیدهیم. با این حساب افکار افراطگرایی را ریشهکن کرده و به زندهگی طبیعی برخواهیم گشت.» ما در صدد آن هستیم که دوباره به آنچه قبلاً بودیم، برگردیم که همانا اسلامی است که دروازه آن به تمام ادیان، سنتها و مردمان مختلف باز است.» هدف وی از آنچه ادعاء میکند، اسلامی است که بدور از احکام در راستای دولت، جامعه و نیز قبول افکار غربی است، تا باشد که یک دولت سیکولر با جامعه سیکولر تأسیس گردد که اساس آن را دولتهای استعمارگر غربی در سرزمینهای اسلامی گذاشتهاند.
محمد بن سلمان همزمان با ولیعهدی پدرش حاکم رژیم فعلی نظام سعودی تعیین گردید. محمد بن نایف که قبلاً درین زعامت بود، چهار ماه قبل بهتاریخ 21 جون 2017م برکنار گردید. محمد بن سلمان اکثریت ِسمتهای مختلف زعامت امور دولتی را به دلیل کهن سالی پدرش بهپیش میبرد. ملک سلمان که به 81 سالگی رسیده است و در آستانه از دنیا رفتن میباشد، با این حال، وی چشمانداز سال 2030م را طرح کرده است که متکی بر فروش نفت توسط شرکت نفتی عربستان سعودی تحت نام خصوصیسازی فروش نفت به کشورهای خارجی است. همچنان خواهان افتتاح منطقه سیاحتی و فعالساختن نقش زنان در صدد دوری از اسلام است.
بنابرین، محمد پسر سلمان به تفریط آنچه از اسلام و احکام آن باقی مانده، تحت نام اسلام میانه، متعدل و روشنفکریکه سیکولرانی آن را اساس گذاری کردهاند، که بنامهای اسلامگراهای معتدل یا اعتدالگرایان یاد شده؛ بخش روحی اسلام را قبول و بخش سیاسی اسلام را افراط مینامند، دعوت میکند. آنان دموکراسی را با نظامهای غربی و آنچه تحت نام آزادی زن و فعالساختن نقش وی، مبنی بر اساس افکار غربی متعلق به زن و مخالف با اسلام است، پذیرفتهاند.
عثمان طه
(ترجمه)
پرسش اول:
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!
این را میدانیم که هر نوع غصب حرام است؛ اما اگر دولت زمین مردم را غصب نموده و آن را بفروشد، و یا اینکه بر آن ساختمانی بسازد و سپس آن را بفروشد، آیا خرید و ساخت و ساز آن جواز دارد؟ در صورتیکه شخص دیگری زمین غصب شده را از دولت بخرد، آیا خرید آن از شخص دوم جواز دارد؟ و یا اگر همین شخص دوم بالای آن زمین غصب شده ساختمانی بسازد، آیا خرید آن جواز دارد؟
پاسخ:
وعلیکم والسلام و رحمة الله و برکاته!
1- بلی، هر نوع غصب حرام است. به اساس این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:
«مَنْ ظَلَمَ قِيدَ شِبْرٍ مِنْ الأَرْضِ طُوِّقَهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِينَ»
(اخرجه مسلم من حديث عائشة رضی الله عنها)
ترجمه: هر کس به اندازهای يک وجب زمينی را به ظلم غصب کند، آن قطعه زمين تا هفت طبقهی زير آن به گردنش آويخته میشود.
هر کسیکه زمینی را غصب کند، مرتکب حرام و گناه بزرگی شده است؛ بدین معنی: اگر کسیکه قسمتی از زمین را و لو کم باشد یا زیاد، غصب کند، مرتکب گناهی شده است که به سبب آن در آخرت مجازات میشود، و در دنیا مستحق مجازات تعزیری شده و همچنان بالایش لازم است تا شیء غصب شده را به همان حالتی که غصب نموده بود، به مالکاش واپس گرداند؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:
«علی الید ما آخذت حتی تودی»
(اخرجه الترمذی)
ترجمه : هر شخصی که از راه نامشروع در مال دیگری تصرف کند، ضامن و مسئول آن است تا آنکه آن را به صاحبش باز گرداند.
و هنگامیکه غاصب شیء غصب شده را تلف کند و یا حالتش را تغیر دهد؛ بطور مثال: غاصب تکه غصب شده را بدوزد، یا معدن غصب شده را استخراج نماید، و یا حیوان غصب شده را ذبح نماید، در تمامی این حالات بالای غاصب واجب است تا قیمت آن را بپردازد.
۲- اگر غاصب بالای زمین غصب شده ساختمانی بسازد؛ شخص مذکور صاحب آن شده نمیتواند و مالک اصلی آن زمین، حق دارد که خواستار از بین بردن ساختمان با اینکه هزینه آن بر عهده غاصب باشد، شود، و در صورتیکه در اثنای از بین بردن ساختمان زیانی به زمین برسد، بالای غاصب واجب است که هزینه آن را بپردازد؛ زیراکه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:
«لَيْسَ لِعِرْقٍ ظَالِمٍ حَقٌّ»
ترجمه: سعی و تلاش ظالم مستحق پاداشی نیست.
پس کسیکه روی زمین غصب شده کشت کند و یا آن را بازسازی کند؛ نه صاحب زمین میشود و نه صاحب بازسازی آن، و خرید این نوع زمین و ساختمان از غاصب، جواز ندارد.
۳- همچنان، گاهی در خرید چنان میشود که شیء غصب شده را مشتری میخرد و این سلسلهای خرید و فروش تا چند شخصی ادامه مییابد. هنگامیکه مشتری بفهمد که شیء مذکور غصب شده است؛ خرید آن بر وی حرام بوده و گنهکار میشود، و زمین ملکیت شخصی است که از آن غصب شده بود(مالک اولی آن). در صورت تغییر حالت زمین، مثل اینکه ساختمانی روی آن ساخته شود، فقها در حکم ساخت و ساز آن از دو دید اختلاف نظر دارند:
اول: از دید کم و زیاد بودن هزینه ساختمان نسبت به قیمت زمین؛
دوم: از دید اینکه بازسازی کننده غاصب است یا مشتری؟
نظری را که من ترجیح داده و با آن به نتیجه رسیدهام قرار ذیل است:
۱- خریدن ساختمان از غاصب و یا از شخصی که آن را از غاصب به شکل تحفه یا بخشش گرفته و یا به اساس موقف و قدرت خویش از دولت گرفته باشد، حرام است . مثلاً زمینی را دولت غصب نموده و آن را برای کارمندان و صاحب منصبان به اساس موقف شان تقسیم نماید؛ حکم خرید این زمین همانند حکم خرید زمین غصب شده از دولت است؛ یعنی حکم آن همانند مستقیماً غصب نمودن است. بنابر این، خرید زمین از اینها جواز نداشته و حرام است.
۲- اگر شخص دوم مطابق به قیمت معمول بازار روز، آن را از دولت میخرد و بر آن ساختمانی میسازد که هزینه ساخت آن بالاتر از قیمت زمین میباشد، برای شخص سوم خرید آن از شخص دوم جواز دارد؛ چون حق مالک اصلی، از زمین ساقط شده و صاحب قیمت آن میگردد؛ نه از خود زمین؛ چنانچه اگر حالت جنس غصب شده تغییر یابد، صاحب اصلی مستحق قیمت آن میشود، نه اصل جنس، و در صورتیکه غاصب دولت باشد، ضامن پرداخت قیمت کامل زمین و ضامن تغییر زمین به حالت اولی آن(ضامن پرداخت هزینه زیانی که به سبب غصب بالای صاحب اصلی وارد شده است) میباشد؛ پس به همین اساس خرید جنس غصب شده از شخص دوم با در نظرداشت شرایط ذیل جواز دارد:
۱- غاصب باید دولت باشد؛ پس در این صورت این مال توسط دولت غصب شده است که باید دولت آن را به مالک اصلی آن واپس گرداند. بنابر این، شخص دوم غاصب قیمت زمین است؛ نه خود زمین؛ به همین اساس، شخص دوم مکلف به پرداخت قیمت جنس غصب شده نمیباشد؛ اما اگر غاصب شخص باشد؛ نه دولت؛ پس ضامن پرداخت قیمت جنس غصب شده مشتریها میباشند؛ مشتری اول، دوم و به همین ترتیب سوم و....
۲- باید مشتری دوم، جنس غصب شده را از دولت به قیمت معمول بازار همان عصر گرفته باشد.
۳- باید هزینه ساخت و ساز ساختمان روی زمین غصب شده بالاتر از قیمت خود زمین باشد.
بنابر این، خلاصهی پاسخ به پرسش تان قرار ذیل است:
خریدن جنس غصب شده از دولت جواز ندارد؛ اما خرید آن از شخصی که از دولت خریده باشد، به دو شرط جواز دارد:
اول: به قیمت معمول بازار همان عصر خریده باشد؛ نه اینکه به شکل تحفه، بخشش و یا به اساس موقف دولتی خویش بدون پرداخت قیمت آن، بدست آورده باشد. همچنان مشتری اول اگر انجمن و یا فرد معینی باشد، مشکلی ندارد.
دوم: باید هزینه ساخت و ساز ساختمان روی زمین غصب شده بالاتر از قیمت خود زمین باشد. در صورتیکه زمین غصب شده را انجمن از دولت بخرد، دراین صورت برای جواز خرید این زمین، شرط سومی اضافه میگردد که باید انجمن به اساس شریعت اسلامی برگزار شده باشد؛ نه اینکه همانند شرکتهای سهامی و امثال آن باشد.
پرسش دوم:
آیا مستفید شدن از سهولتها و خدمات اتحادیهها؛ بطور مثال: خرید اشیاء به طور اقساط و کمکهای مالی در حالات مشخص برای اعضای اتحادیه جواز دارد؟
پاسخ:
ما عدم جواز اشتراک ورزیدن در اتحادیهها را تبنی نمودهایم؛ اما اگر اشتراک ورزیدن در اتحادیهها به سان جواز کار باشد؛ مثلاً: اگر یک شخص در شغل(پیشه و حرفه) خویش بدون عضو بودن در اتحادیه و انجمن، کار کرده نمیتوانست؛ یعنی عضو بودن در اتحادیه و انجمن لازمی باشد، کسب عضویت اتحادیه به هدف گرفتن جواز کار جائز است، و در این حالت، بهره مند شدن از خدمات و سهولتهای اتحادیه که مخالف شریعت نباشد، جواز دارد. مثلاً: گرفتن کمک مالی بطور رباء(سود) نباشد.
خلاصه اینکه: در صورتیکه اشتراک ورزیدن در اتحادیه و عضو شدن در انجمن جواز داشته باشد؛ پس بهرهمند شدن و استفاده از سهولتها و خدمات آن نیز جائز است، و اشتراک نمودن در اتحادیه زمانی جواز دارد که ثبت و اشتراک کردن برای هر کارمند همان شغل لازمی باشد.
برادر شما عطاء بن خلیل ابورشته
۱۲ محرم الحرام ۱۴۲۵هـ.ق
۴ مارچ ۲۰۰۴م