چهارشنبه, ۲۳ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۲۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

هشدار وزیر دفاع رژیم یهود به لبنان؛ شما را به عصر حجر بر می‌گردانیم!

(ترجمه)

خبر:

سایت "اخبارالیوم" از تهدید تندوتیز یوآو گالانت، وزیر دفاع رژیم یهود به حزب ایرانی لبنان (حزب الله) خبر داد که هشدار می‌دهد «لبنان را به عصر حجر باز می‌گردانیم». این اتفاق در جریان بازدید او از منطقه جبل دوف در مرز لبنان و دیدن خیمه برپا شده توسط حزب مذکور در آن منطقه به وقوع پیوست. گالانت گفت: «من به حزب الله و نصرالله هشدار می‌دهم که اشتباه نکنند. شما در گذشته اشتباه کردید و بهای بسیار سنگینی پرداخت نمودید. اگر این‌جا جنگ یا درگیری رخ دهد، لبنان را به عصر حجر برمی‌گردانیم.»

تبصره:

رژیم یهود یک رژیم بی‌ارزش می‌باشد که از خانه عنکبوت بی‌بنیادتر است. چنانچه این  واقعیت  در هر رویارویی آن با مردم فلسطین به وضوح نمایان می‌شود. این رژیم قادر به توقف مردم بی‌دفاع فلسطین علیه خود نیست و اگر پشتیبانی امریکا و اورپا و حمایت نظام‌های جنایت‌کار حاکم در سرزمین‌های مسلمانان نمی‌بود، از دیرباز اثری از آن باقی نمی‌ماند. این‌ها کسانی هستند که یهود را با اسباب دنیا یاری می‌کنند و امروز یهود به سرزمین‌های مسلمانان دست‌درازی نموده، هشدار می‌دهد که لبنان را به عصر حجر بر می‌گرداند و به سوریه حمله کرده و کشته و زخمی به جا می‌گذارد، بدون این‌که کسی جوابش را بدهد!

"حلف الممانعة" نیز در مقابل این تهدید مستقیم، سکوت اختیار کرده است؛ در حالی‌که از آن‌ها انتظاری جز سکوت و پذیرش ذلت نمی‌رود. آری، این نظام به اصطلاح قدرتمند و مقتدر سوریه است که یهود از چپ و راست به پیکره‌اش ضربه زده، سربازانش را می‌کشد؛ اما این‌ رژیم جنایت‌کار به همین هشدار بسنده می‌‌کند که  در زمان و مکان مناسب پاسخ‌ خواهیم داد، در عوض این‌که با دیدن حمله یهود به مردم سوریه با تمام نیرو واکنش نشان دهد.

ای لشکریان مسلمانان، فقط شما باقی مانده‌اید! آیا برای انجام روش سعد بن معاذ آماده‌اید که حکم الله از فوق آسمان‌های هفت‌گانه را بر یهود بنی قریظه قضاوت کرد؟

نویسنده: محمد ابو هشام

پنج‌شنبه، 10 آگست 2023م.

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

شبکۀ "الامارات الیوم" به تاریخ 25 جولای 2023م، در صفحۀ انترنتی خود نوشت: «رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، سفر سه روزه‌اش را به دولت‌های خلیج در هفتۀ گذشته "موفقانه و بسیار مثمر" خواند. اردوغان در اظهارات تلویزیونی‌اش در شام روز دوشنبه، در اشاره به سفری که همراه با شمار زیادی از تاجران به خلیج داشته، گفت که این سفر، "گام بسیار مهمی" در عرصۀ سیاست خارجی به شمار می‌رود.»

رئیس‌جمهور ترکیه به تاریخ 17-19 جولای 2023م، همراه با بیشتر از 200 تن از تاجران و شخصیت‌های مهم ترکیه از عربستان سعودی، قطر و امارات متحدۀ عربی دیدار نمود. سوال این است که هدف از این سفر چیست؟ با توجه به این‌که دولت‌های خلیج از نظر روابط سیاست بین‌المللی با ترکیه متفاوت می‌باشد. یا این که سفر مذکور به انگیزه‌های اقتصادی خاص و با در نظر داشت تورم قابل ملاحظه‌یی صورت می‌گیرد که وضعیت کنونی اقتصاد ترکیه با آن دست و گریبان می‌باشد؟ با ابراز سپاس و امتنان.

جواب:

برای روشن شدن پاسخ به سوال‌های مطرح شده، مسایل زیر را بررسی می‌نماییم:

1. این سفر، که بیشتر از 200 تن از تاجران و شخصیت‌های برجسته، اردوغان را در آن همراهی می‌کردند، در زمانی صورت می‌گیرد که ترکیه از بحران اقتصادی رنج برده و تورم در آن به گونۀ بی‌سابقه‌یی افزایش یافته و "لیره" واحدپولی ترکیه، پیوسته بهای خود را از دست می‌دهد. بناءً مسایل اقتصادی در این سفر برجسته می‌شود؛ چنان‌چه در جریان این سفر؛ 18 توافق‌نامه و بیانیۀ مشترک در عرصه‌های مختلف به شمول سرمایه‌گذاری، صنعت، دفاع، صحت، انرژی قابل تجدید و صنعت فضانوردی به امضا رسید. هم‌چنین، توافقی به ارزش 50.7 ملیارد دالر میان ترکیه و امارات متحدۀ عربی امضا شد.

2. ترکیه از بحران اقتصادی و افزایش روزافزون قیمت‌ها رنج می‌برد و آمار رسمی نشان می‌دهد که تورم در ترکیه در حول و حوش 40% در نوسان می‌باشد، اما آمار غیر رسمی نشان می‌دهد که از مرز 100% هم فراتر رفته. «بر اساس بیانیه‌های رسمی که امروز چهار شنبه منتشر گردید؛ تورم در ترکیه در ماه‌ جون با در نظر داشت محاسبات سالانه، به 38.2% رسیده و این پایین‌ترین میزان در 18 ماه اخیر می‌باشد، اما به گفتۀ گروه مستقل تحقیقات تورم، میزان تورم با در نظرداشت محاسبات سالانه تا 108.5% افزایش داشته.» (منبع: الجزیره مباشر، 5 جون 2023م)

3. بانک مرکزی ترکیه پیش از انتخابات ماه می سال 2023م، مبالغ زیاد دالر به هدف حفظ بهای دالر در سطح مشخص، وارد بازار نمود و این کار باعث کاهش شدید ذخایر واحدپولی بیگانه در بانک مرکزی ترکیه گردید. بهای دالر، که در زمان انتخابات 28 می، معادل 19.90 لیره بود، اینک به 26 لیره رسیده و به این ترتیب؛ ارزش لیره در برابر دالر از شروع سال جاری تا کنون، 28 درصد کاهش یافته. «پس از آن که یک مسئول و شماری از صرافان گفتند که بانک مرکزی استفاده از ذخایر خود را برای حمایت از لیره متوقف نموده، لیرۀ ترکیه اوایل امروز سه شنبه شاهد کاهش بهایش تا 26.10 لیره در برابر دالر بود که در نوسان‌های اخیر بی‌سابقه بوده. سپس ارزش لیره در سطح 26.05 ثابت گردید و با این حساب، از شروع سال جاری تا کنون بیشتر از 28% کاهش یافته است». (عربی21، 27 جون 2023م)

4. بنابر این، اردوغان از نظر سرمایه‌گذاری و تمویل در رویارویی با کمبود بودجه، تورم مزمن و ضعف لیرۀ ترکیه آرزوهای بزرگی را در این خصوص در سر می‌پروراند. «در تحلیلی که در بلومبرگ آمده گفته شده که اردوغان سعی دارد روابط‌اش را با دولت‌های نفت‌خیز جهان عرب بهبود بخشد تا باشد که از این طریق خالی‌گاه سرمایه‌گزاران غربی را که به دلیل سیاست‌های اقتصادی غیر معمول نمی‌خواهند در ترکیه سرمایه‌گذاری کنند، پر نماید.» (منبع: https://aposto.com، 21 جولای 2023م)

5. برای تسهیل روابط با خلیج، محمد شیمشک، که روابط خوبی با سرمایه‌گذاران انگلیسی و خلیجی دارد و قبلاً برکنار شده بود، پس از انتخابات 28 می 2023م، به عنوان وزیر مالیه تعیین گردید. وی تحصیلات‌اش را در مقطع ماستری/کارشناسی ارشد در پوهنتون/دانشگاه اکستر در انگلیس، که از طریق یک بورسیه توسط بانک "ایتی" دریافت نموده بود، به پایان رسانید و نیز به عنوان آگاه مسایل اقتصادی و استراتیژی و مدیر در سازمان‌های جهانی در لندن ایفای وظیفه نموده است. بنابر این، تعیین وی به صفت وزیر مالیه به هدف جلب سرمایه از اروپا و کاهش انتقاد انگلیس از ترکیه صورت گرفته است. از این رو، محمد شیمشک در ماه جون به عربستان سعودی، قطر و امارات متحدۀ عرب سفر نمود و او که در میان حلقات مالی انگلیس شهرت دارد و نیز در سازمان‌های مالی زیادی فعالیت داشته، با مقامات عالی رتبۀ سعودی، قطر و امارات متحدۀ عرب دیدار و گفتگو نمود. «ماه گذشته، جودت یلمزا معاون رئیس‌جمهور، محمد شیمشک وزیر خزانه‌داری و مالیه و نیز حفیظ غای ارکان مسؤول بانک مرکزی به دولت‌های خلیج سفر نموده و "فرصت‌های همکاری اقتصادی" را با ارزش خواندند. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که این سفرهای ادارۀ اقتصادی به هدف زمینه‌سازی برای توافق‌نامه‌هایی صورت گرفته که قرار است در سفر اردوغان به خلیج امضا شود.» (منبع: https://www.indhyturk.com، 17 جولای 2023م) بناءً سفر اردوغان پس از زمینه‌سازی‌های اقتصادی صورت گرفت.

6. انقره در ماه نومبر پیش‌رو قرضه‌های گوناگونی را باید بپردازد و ناچار است پیش از فرارسیدن ماه نومبر، منابع خارجی را برای پرداخت قرضه‌های خارجی خود پیدا کند و به همین دلیل است که به سرمایه‌گذاران خلیج روی آورده است. «جی پی مورگان گفت که قرضه‌های ماهانۀ ترکیه در ماه‌های جولای تا اوکتوبر سال 2023م، چیزی در حدود 2.4 تا 3.5 ملیارد دالر است. بانک به وجود قرضه‌های خارجی سنگینی اشاره نموده که باید در جریان ماه‌ دسمبر 2023م تا مارچ 2024م پرداخت گردد.» (منبع: https://www.bloomberght.com، 6 جولای 2023م).

7. بنابر این؛ دلایل اقتصادی سفر اردوغان به خلیج، فراتر از دلایل سیاسی آن می‌باشد و مقاله‌یی را که سایت Atlantic council یا "شورای آتلانتیک" منتشر نموده، این مسأله را عینی تر می‌سازد. «دو پژوهش‌گر هریک سرحات سوبوک اوغلو و موزه حسن المرزوقی در این مقاله‌یی که سایت Atlantic council یا "شورای آتلانتیک" منتشر نموده می‌گویند که دلیل اصلی توجه جدید ترکیه به استحکام روابط با دولت‌های خلیج، همانا جذب سرمایه‌ها و حفاظت از میراث اردوغان به صفت رهبری می‌باشد که در جریان دو دهۀ گذشته رشد اقتصادی به بار آورده است.» (منبع: https://www.atlanticcouncil، 21 جولای 2023م)

8. این حقیقت در اظهارات اردوغان نیز هویداست: «اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه اشاره نمود که میزان مبادلات تجارتی میان ترکیه و امارات به 10 ملیارد دالر رسیده است. وی امارات را یکی از مهم‌ترین شرکای تجارتی و اقتصادی ترکیه در منطقه خواند. اردوغان تصریح نمود که در سفر به امارات، 13 توافق‌نامه در عرصه‌های مختلف را امضا نموده و ارزش مجموعی این توافقات به 50.7 ملیارد دالر می‌رسد.» (منبع: امارات الیوم، 25 جولای 2023م).

9. خلاصه این‌که سفر اردوغان به منطقۀ خلیج، در درجۀ نخست یک سفر اقتصادی است و دور از حقیقت نخواهد بود اگر بگوییم که این سفر تنها به یک هدف اقتصادی صورت گرفته که همانا کاهش تورم و بهبود وضعیت "لیرۀ" ترکیه می‌باشد تا زمینۀ توازن بازار اقتصادی ترکیه فراهم گردد.

این حقایق به وضوح نشان می‌دهد که واقعیت موجود سرزمین‌های مسلمانان بیان‌گر وجوب وحدت میان آن‌ها می‌باشد و این‌که سرمایه‌های ظاهری و باطنی این سرزمین‌ها برای ساکنان آن کافی است و می‌تواند فقر را از مسلمانان دور نموده و شأن و شوکت آنان را بالا ببرد. اگر مسلمانان این واقعیت را درک کنند، قطعاً برادروار بندگی الله سبحانه وتعالی را خواهند نمود و واقعاً که امت واحد خواهند شد؛ بهترین امتی که برای رهنمایی مردم به جانب هدایت فرستاده شده است:

﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ[آل عمران: 110]

ترجمه: شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که پدیدار گشته‌اید (برای اصلاح بشر، که مردم را) به نیکوکاری امر می‌کنید و از بدکاری باز می‌دارید و ایمان به الله دارید.

16 محرم 1445هـ.ق.

3 آگست 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

چرا زمانی‌که اوکراین اعلام نمود قصد دارد به پیمان ناتو بپیوندد، روسیه عملیات نظامی علیه آن به راه انداخت، اما در برابر فنلند که عملاً به پیمان مذکور ملحق شد، هیچ اقدام نظامی انجام نداد و هم‌چنین در برابر سوئد/سویدن نیز هیچ حرکتی از خود نشان نمی‌دهد؛ در حالی‌که قرار است عنقریب به پیمان یاد شده بپیوندد؟ 

جواب:

برای روشن شدن جواب، به بررسی موارد زیر می‌پردازیم:

اول: پیش از این در مورد اوکراین و دلایل اعلان جنگ روسیه علیه آن منشورات زیادی را منتشر نموده ایم:

1. در پاسخ به پرسشی‌که به تاریخ 24 جنوری 2004م منتشر نمودیم، گفتیم: «اوکراین ارتباط مستحکمی با روسیه داشته و هم‌پیمان مهم آن به شمار می‌رود، به علاوۀ این که اوکراینی‌هایی هم هستند که خود را روس برمی‌شمارند و با زبان روسی صحبت می‌کنند و شمار زیادی از آنان دارای نژاد روسی می‌باشند، مخصوصاً آنانی که در شرق اوکراین سکونت دارند...»

2. در پاسخ به پرسش دیگری که به تاریخ 20 مارچ 2010م منتشر نموده بودیم، چنین گفتیم: «اوکراین، که 603700 کیلومتر مربع مساحت و 48 ملیون تن نفوس دارد، به دلیل اشرافی که بالای بحر سیاه دارد، از موقعیت استراتیژیکی برخوردار می‌باشد. ویژگی دیگر آن این است که چندین خط انرژی، مخصوصاً خطوط گاز طبیعی از آن می‌گذرد، به علاوۀ موقعیت جغرافیایی آن که اروپا را به آسیا وصل می‌کند...»

3. هم‌چنین در پاسخ به پرسش دیگری که به تاریخ 23 می 2013م منتشر گردید، گفتیم: «اوکراین از هر جای دیگری برای روسیه اهمیت بیشتری دارد و اگر آن را از دست بدهد، غرب مستقیماً با روسیه هم‌مرز خواهد شد. پس اوکراین برای روسیه به سان سپری در برابر اروپاست، گذشته از اهمیت اقتصادی که دارد، چنان‌چه لوله‌های گاز روسیه از طریق آن وارد غرب می‌شود. این را نیز نباید فراموش نمود که روسیه سعی دارد بالای مناطق اتحاد جماهیر شوروی، به شمول اوکراین مجدداً تسلط داشته باشد...»

4. در پاسخ به پرسشی منتشر شده به تاریخ 22 فبروری 2014م گفته بودیم: «اوکراین از هر جای دیگری برای روسیه اهمیت بیشتر دارد و در صورتی‌که آن را از دست بدهد، غرب مستقیماً با روسیه هم‌مرز خواهد شد، پس اوکراین برای روسیه نقش سپری در برابر اروپا را دارد، چنان‌چه اوکراین در فاصلۀ تنها 300 کیلومتری مسکو موقعیت دارد. این است دلیل مداخلۀ روسیه در اوکراین. این از یک جهت، از جهت دیگر، پایگاه نظامی بحر سیاه روسیه در آن موقعیت دارد. پس اوکراین از یک طرف، پلی میان اروپا و روسیه به حساب می‌رود و از طرف دیگر، منطقۀ حایل میان آن دو محسوب می‌شود.»

5. در پاسخ به پرسش دیگری که به تاریخ 22 دسمبر 2021م منتشر شد، گفتیم: « اوکراین باغچۀ جلوی روسیه به شمار می‌رود و نه مانند دولت‌های آسیای میانه که از نظر موقعیت، روابط قومی، دین و تاریخ به مثابۀ حیات‌خلوت آن است. اوکراین برای روسیه و جایگاه بین‌المللی آن نقش سپر را دارد؛ بالای بحر سیاه اشراف داشته و آن را در اختیار خود دارد، به علاوۀ اشراف آن روی مناطق اسلامی قفقاز که روسیه در طول تاریخ آن را به خود پیوند داده است. هم‌چنین زمین‌های حاصل‌خیز اوکراین و کالاهای اساسی آن برای روسیه امنیت غذائی به بار آورده و آن را در تحول روابط‌اش با غرب محفوظ نگه می‌دارد و از طریق اوکراین است که روسیه به اروپای شرقی راه دارد، چه با خطوط گاز و یا غیر آن. گذشته از همه، اوکراین امروزه آخرین منطقۀ حائل برای گشودن گره تاریخی روسیه در ترس و نگرانی از اروپا به شمار می‌رود؛ اروپائی که دو بار "ناپلویون و هتلر" از مسیر اوکراین به روسیه حمله نمود، اگرچه ضعف دولت شوروی، آن را وادار نمود تا دست از اروپای شرقی به عنوان منطقۀ حائل بردارد؛ اما اینک با در نظرداشت پیش‌روی‌های اعضای پیمان ناتو در شرق اروپا، روسیه از اوکراین و بلاروس به عنوان همسایه‌گانش انتظار دارد حد اقل به صفت منطقۀ حائل در برابر خطرهای ناتو و پیش‌روی‌های ابزار نظامی آن به جانب شرق عمل کنند. روسیه در حال حاضر قصد دارد اوکراین را از پیوستن به پیمان آتلان‌تیک شمالی "ناتو" و یا حمایت از آن بازدارد.»

دوم: تمام آن‌چه گفته شد، بیانگر اهمیت اوکراین برای روسیه می‌باشد، در حدی‌که روسیه، اوکراین را تقریباً یک دولت مستقل نمی‌داند، چنان‌چه پوتین در سخنانش به تاریخ 21 فبروری 2022م گفت: «...اوکراین تنها یک دولت همسایه برای ما نیست؛ بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از تاریخ، فرهنگ و فضای معنوی ما می‌باشد. آن‌ها تنها دوستان، همکاران و رفقای ما نیستند، بلکه آن‌ها اقارب ما نیز هستند که روابط هم‌خونی و خانوادگی با یکدگر داریم.» (منبع: آژانس اناتولیا، 23 فبروی 2022م) روسیه هم‌چنین اوکراین را به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتیژی و نیز ساختار دیموگرافی آن، منطقه‌یی حایل میان خود و ناتو می‌داند که به معنای خط سرخ روسیه می‌باشد، پس به هیچ وجه اجازه نمی‌دهد ناتو به آن دست پیدا کند. پوتین در هشدار به پیمان ناتو در خصوص ارسال نیرو و سلاح به اوکراین گفت: «وسعت دادن زیربنای نظامی ناتو در اوکراین برای روسیه خط سرخ تلقی می‌گردد و پاسخ زننده‌یی را در پی خواهد داشت.» (منبع: نون پست، 4 دسمبر 2021م)

پس از آن که روسیه در برگردانیدن اوکراین به آغوش خود ناکام گردید؛ چه در مسألۀ تقسیم نمودن کشتی‌های جنگی بحر سیاه در آغاز دهۀ نهم، چه در مسألۀ خطوط عریض و طویل گاز که اتحاد جماهیر شوروی آن را در داخل اوکراین ساخته بود تا گاز روسیه را از طریق آن وارد اروپا نماید و چه در مسألۀ تجارت، مخصوصاً نیاز شدید روسیه به شکر و روغنی که از زمین‌های حاصل‌خیز اوکراین حاصل می‌گردد و نیز پس از بروز روی‌کرد اوکراین به جانب اروپا و ناتو، پس از آن که روسیه در تمام این موارد ناکام گردید، به قدرت نظامی به عنوان آخرین گزینه روی آورد و پوتین گمان می‌نمود که با این گزینه، خواهد توانست روسیه را به جایگاه دولتی بزرگ در سطح جهانی برگرداند. او به این باور بود که امریکا درگیر موضوع چین می‌باشد و به همین دلیل در صورت هجوم روسیه به اوکراین، ساکت خواهد ماند، مخصوصاً که پوتین گمان کرده بود پیش از آن که امریکا دست به کار شود، او به سرعت بالای اوکراین مسلط خواهد شد، زیرا امریکا سرگرم قضیۀ چین است. دلیل دیگر اقدام پوتین برای جنگ در اوکراین، همانا حماقت سیاسی و جنون شدید برتری‌جویی وی می‌باشد.

نتیجه این شد که امریکا موضوع اوکراین را در اولویت قرار داد و با ارسال تجهیزات نظامی و دادن تمرینات نظامی به سربازان اوکراینی از آن حمایت نمود و اروپا را با خود همراه نموده و جنگ اوکراین را تا آخرین سرباز اوکراینی و سرباز روسی ادامه خواهد داد، در حالی که سربازان خود امریکا، اوضاع را از دور زیر نظر دارند!

سوم: اما این‌که چرا روسیه در برابر فنلند، که عملاً به پیمان ناتو پیوسته، اقدام نظامی نکرد و نیز هیچ تحرکی در برابر سوئد/سویدن، که عنقریب به پیمان ناتو ملحق خواهد شد، از خود نشان نمی‌دهد، باید چنین پاسخ داد:

1. هرچند سوئد/سویدن همسایۀ روسیه نیست و فنلند همسایۀ آن است، اما هیچ یک از این دو دولت از نظر موقعیت جغرافیایی، دیموگرافی، تاریخی، تسلط، اقتصاد، و امنیت چنان که همه می‌دانند، مانند اوکراین نیستند. بناءً این دو دولت برای روسیه نقش مرگ و زندگی را ندارند، چنان که اوکراین دارد. گذشته از آن، دید روسیه به این دو سرزمین کاملاً متفاوت است، زیرا روسیه، اوکراین را به صفت یک دولتی کاملاً مستقل از خود نمی‌بیند، چنان‌چه در اظهاراتی که از پوتین نقل قول کردیم به آن اشاره شد، مخصوصاً که این سرزمین در گذشته بخشی از خاک اتحاد جماهیر شوروی بود. اما واقعیت فنلند و سوئد/سویدن کاملاً مختلف است؛ فنلند از سال 1995م به عضویت اتحادیۀ اروپا در آمد و در سال 2023م عضو ناتو گردید و سوئد/سویدن از روابط گرم و مستحکمی با ناتو برخوردار است و دو طرف به طور منظم تمرینات مشترک انجام می‌دهند و یکی از شش عضو اتحادیۀ اروپاست که عضویت ناتو را ندارد و در سال 1995م، عضو اتحادیۀ اروپا گردید. به این ترتیب، دیده می‌شود که روسیه هیچ بهانه‌یی، حتی نمادین ندارد تا چنان که به اوکراین حمله نمود، به این دو دولت نیز حمله کند.  

2. از جانب دیگر، روسیه در حال حاضر در تنگنای اوکراین گیر مانده و هنوز از آن بیرون نیامده و به این ترتیب، توان پرداختن به جنگ جدیدی را ندارد. ممکن است اینک به میزان توانایی و قدرت خود نیز پی برده باشد، چنان‌چه از جنگی که در اوکراین به راه انداخته حدوداً یک و نیم سال می‌گذرد، بدون این که در آن موفق شده باشد. بنابر این، پرداختن به جنگ جدیدی در حالی‌که به وضوح در برابر اوکراین و غرب که از آن حمایت می‌کند، ناتوان شده، در شرایط کنونی بعید به نظر می‌رسد.

3. پیشینۀ مشابهی در این خصوص وجود دارد که می‌بایست به آن اشاره نمود؛ زمانی‌که دولت‌های پیمان وارسوی سابق، یعنی پولند، اتریش، بلغاریا، رومانیا، استونیا، لیتوانیا و لاتویا، "که همه بخشی از اتحاد شوروی سابق بودند" در جریان امواج گسترش دامنۀ پیمان ناتو در سال 1997م به این پیمان ملحق شدند، روسیه در آن زمان ناتوان بود و هنوز از هرج و مرج ناشی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بهبود نیافته بود و هم‌چنین از پیامدهای فروپاشی آن رنج می‌برد و به عنوان دولتی مستقل از نظر سیاسی و اقتصادی ثبات نیافته بود. بناءً توان ایستادن در برابر غرب برای ممانعت از پیوستن آن دولت‌ها به پیمان ناتو را نداشت.

اینک نیز تهاجم روسیه به اوکراین، که هنوز در وادار نمودن اوکراین برای پذیرفتن شروط روسیه موفق نیست، ضعف خطرناک نظامی روسیه را برای همه برملا نمود؛ ضعفی که شهرت و جایگاه روسیه را به اهتزاز درآورد. این واقعیت روسیه شبیه واقعیت آن در دهۀ نهم می‌باشد و بنابر این، روسیه در حال حاضر در وضعیتی به سر نمی‌برد که بتواند با عضویت سوئد/سویدن و فنلند در ناتو مخالفت نماید، به دلیل موقفی که این دو دولت دارد و ضعف نظامی که روسیه در حال حاضر از آن رنج می‌برد.

امیدوارم تصویر مربوط به تفاوت میان موقف روسیه در برابر اوکراین و موقف آن در برابر سوئد/سویدن و فنلند روشن شده باشد.

26 محرم 1445هـ.ق.

13 آگست 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

جریان زهر نژادپرستی در وجود امت!

(ترجمه)

خبر:

اخبار زیاد در رابطه به حوادث نژادپرستی در ترکیه، لبنان، کویت و دیگر سرزمین‌های اسلامی وجود دارد.

تبصره:

کمتر روزی سپری می‌شود که حمله نژادپرستی علیه مهاجر سوری در ترکیه و هم‌چنین حوادث مشابه در لبنان یا آزار دادن ده‌ها هزار "البدون(البدون به معنی  بدون شناسنامه و بدون هویت رسمی است که به حدود 100 هزار شهروند کویتی اطلاق می‌شود که دولت کویت از دادن حق شهروندی به آن‌ها سر باز می‌زند.)" در کویت و مشکلات زیاد در سرزمین‌های دیگر اسلامی نشنیده باشیم، نبینیم و نخوانیم.

بلی، این حوادث تعداد زیادی از مسلمانان را تحریک می‌کند و از آن‌ها منکر می‌شوند و تلاش مقابله با مهاجرین را دارند و بعضی دیگر برادری ایمانی و عواقب ظلم و سایر مفاهیم کلی صحیح را یاد آور می‌شوند. لیکن چگونه امکان دارد این زخم را تداوی و چگونه انگشت را روی زخم خونریز بگزاریم؟

واقعیت این است که نژادپرستی در سطوح مختلف نتیجه مستقیم میوه از میوه‌های کاشت شده‌ای دولت-ملت می‌باشد؛ لذا این میوه فاسد را غرب کافر استعمارگر با اسالیب و وسایل خبیث زرع نموده و با حدود و مرزهای ملی لعنتی سایکس پیکو آن را ترسیم کرده است. پس نژادپرستی نمونه‌ای از دولت-ملت گردیده که این در گذشته وجود نداشت و از آن حاصل زهری بدست می‌آید که به قلب‌ها و عقل‌های مسلمانان ریشه می‌دواند و نظام‌های ساخته غرب بیل زدن، آب‌یاری کردن و مستحکم کردن آن را به دوش دارند.

این مدل از دولت و فکر وطنی را که تمثیل می‌کنند لازم است که آن را انکار، ترک و نسبت به آن بغض داشت. چگونه وقتی وطن‌پرستی با بسیاری از احکام شرعی که نمونه کاملاً متفاوتی را ارائه می‌دهد، برخورد می‌کند.

از یک جهت وطن‌پرستی مفهوم ولاء و براء را مخالف احکام شریعت اسلامی آورده و از جهت دیگر فرقه سیاسی را در بین امت ایجاد کرده که هم‌چنان مخالفت واضح با احکام شریعت اسلامی دارند که وحدت سیاسی را ایجاب می‌کند، از جهت سوم استحقاق حقوق و ایجاب تکالیف را به وطن ارتباط می‌دهند که این نیز مخالف با احکام شریعت اسلامی می‌باشد؛ شریعتی که احقاق حقوق، ایجاب تکالیف را بر اساس مقتضای شریعت اسلامی می داند، نه خاک. جهت‌های دیگری نیز وجود دارد که مجال بر شمردن آن نیست و نشان می‌دهد که وطن پرستی تا چه اندازه با شریعت اسلامی کینه‌توزی و تضاد دارد.

یکی از آن‌ها چند روز پیش در مصاحبه‌ای با من تلاش کرد موضع دولتش (مراکش) را در مورد عادی‌سازی با رژیم غاصب یهودی توجیه کند، برای استفاده از صدای او در سازمان ملل ضد همسایه الجزایری در قضیه صحراء  و توافق با شیطان را به خاطر وطن جایز می‌دانند!

زمانی که وطن را به بت عصر توصیف می‌کنم، مبالغه نکرده‌ام!

پس برای وطن مرز، تاریخ، پرچم، سرود، لهجه، دوست، دوشمن، جشن‌ها، نماد، فرهنگ، سیاست، نقد، قانون اساسی، جنگ و شهداء وجود دارد. این دسته‌ای وطن یک یا دوتا نیست؛ٓ بلکه 52 بسته متفرق به عدد دولت‌های ملی و متفرق می باشند.

اینجا خانه بیماری و مریضی است و این معبودی است که هر لحظه و هربار باید سنگسار شود. هرگز مثل این فکر خبیث و خطرناک در میان اهل فکر، فرهنگ و سیاست محل بحث نمی‌باشد. آیا خطوط مرزی را که کفار استعمارگر ترسیم نموده‌اند، به خطوط سرخ تبدیل نشده است؟ به آن خطوط مرزی نزدیک نمی‌شویم، بلکه آن خطوط را تقدیس می‌کنیم!

در پایان می‌گویم، مسلمان سوری برادر مسلمان ترکی است و مسلمان البدون برادر مسلمان کویتی‌ست و مسلمان لبنانی برادر مسلمان سوری می‌باشد... برای این‌که این برادری به یک واقعیت سیاسی، حقوقی و قانونی، بدیل دولت‌های به روش غرب کافر تبدیل گردد، گریزی از خلافت بر منهج نبوت نیست!

نویسنده: م. أسامة الثويني

مترجم: پارسا امیدی

تاریخ: جمعه، 4 آگست 2023م.

ادامه مطلب...

14 آگست، پیام سالروز استقلال

  • نشر شده در پاکستان

مسلمانان پاکستان، بنگلادیش و افغانستان باید خلافتی را تأسیس نماید تا آن‌ها را وحدت بخشیده و با تهدید جدی اتحاد آمریکا و هند مقابله نمایند!

(ترجمه)

پس از تجزیه هند در 14 و 15 آگست سال 1947، میلیون‌ها مسلمانی که در هند باقی مانده‌اند، اکنون تحت اثر پاپیولیزم فرقه‌ای "هندوتوا" به شدت رنج می‌برند تا مودی بتواند در انتخابات پیروز گردد. حکام بنگلادیش نیز مانند حکام پاکستان، سیاست خویشتن‌داری و تسلیم شدن را در برابر آن پیش از دولت هندو اتخاذ می‌نمایند. با این‌حال، بخش ستم‌دیده دیگری از امت اسلامی، مسلمانان برما، پس از تجزیه هند، قربانی جنایات شدید بودایی‌ها هستند. در مورد پاکستان، که به اندازه کافی قدرت و توانایی آن‌را دارد تا برای هرگونه تجاوز "هندوتوا" پاسخ مناسب بدهد، اکنون برای گفتگو و اعزام یک تیم کرکت به هند برای آن التماس می‌نماید. این در حالی‌ست که پس از الحاق اجباری کشمیر اشغالی به هند در آگست 2019، دولت هندو نزدیک به ده هزار تن از خواهران مسلمان ما را ربوده است.

اکنون با توجه به حمایت‌های گسترده آمریکا از دولت مودی، از جمله تهیه آخرین تسلیحات نظامی و تغییر شکل چشم‌انداز استراتیژیک منطقه، مسلمانان منطقه چاره‌ای جز تأسیس دوبارۀ خلافت برمنهج نبوت ندارند. در واقع، این استقرار دوبارۀ خلافت است که تمام سیاست این منطقه را تغییر خواهد داد و یک بار دیگر قیام اسلام را به حکومت بلامنازع در شبه‌قاره هند تضمین خواهد کرد، همان‌طور که قرن‌ها در عصر خلافت چنین بود.

روابط آمریکا و هند با دیدار "کلینتون و واجپایی" در سپتامبر 2000 گرم شد. این روابط با توافق هسته‌‌ای غیرنظامی در نشست "بوش و مانموهان" در جولای 2005 به اوج خود رسید. اکنون با دیدار "بایدن و مودی" در جون 2023 به طور فزاینده‌ای به یک رابطه استراتیژیک فراگیر تبدیل می‌گردد. این روابط با همکاری در خصوص موتورهای کشتی‌های جنگی، پهپادهای نظامی، هوش مصنوعی و تأمین زنجیره‌های مختلف آمریکا گسترش یافته است. مودی با تشویق از این موضوع به مسلمانان هند و منطقه حمله کرده است. آمریکا تکنالوژی پیش‌رفته خودرا در اختیار دولت هندو قرار می‌دهد تا از آن به عنوان سلاحی علیه چین و مسلمانان منطقه استفاده نماید. چین تهدید کنونی آمریکاست، در حالی‌که مسلمانان منطقه این توانایی را دارند که با تأسیس دوبار‌ه خلافت خواب‌را از چشمان واشنگتن و دهلی نو برباید. این تنها راه خنثی نمودن نقشه‌های اتحاد آمریکا و هند است.

ای نیروهای مسلح پاکستان! چه خواهد شد زمانی‌که این حکام مزدور را سرنگون نموده و برای حزب‌التحریر نصرت دهید که کاملاً برای تأسیس دوباره خلافت به منهج نبوت آماده می‌باشد؟! امیر حزب‌التحریر، شیخ عطاء بن خلیل ابوالرشته، تمام مظاهر قدرت دولتی را به نحو مؤثری تحکیم خواهد کرد و به سرعت افغانستان، آسیای مرکزی و بنگلادیش را در یک دولت واحد خلافت وحدت خواهد بخشید و با سرنگونی دولت‌های دیگر سرزمین‌های اسلامی در منطقه و خارج از منطقه، از طریق منابع سیاسی، اقتصادی و نظامی، یک دولت عظیم که با قدرت معنوی اسلام که دین حق بوده تقویت گردیده و یک حکومت بزرگ و قوی را ایجاد خواهد کرد.

خلافت این نظم استعماری را از بین برده و این ساختار ظالمانۀ ساخته دست بشر را ریشه‌کن خواهد نمود. خلافت فوراً سلطۀ خلیفه را بالای تمام جهان اسلام گسترش خواهد داد. خلافت به اذن الله سبحانه وتعالی به سرعت در جهان اسلام گسترش می‌یا‌بد که حکام سرزمین‌های عربی و غیر عربی فرصت فرار به کشورهای غربی با کیسه‌ها و بکس‌های پر را نخواهند یافت.

خلافت بر منهج نبوت برای آزادسازی فلسطین و کشمیر جنگ خواهد کرد. خلافت دوباره کنترول مسیرهای تجاری عمومی جهان‌را به دست خواهد گرفت، خواه کانال سویز باشد، تنگه مالاکا یا تنگه هرمز. خلافت نظام نوین اسلامی را ایجاد خواهد کرد و نظم کنونی بین‌المللی فاسد را دفن خواهد نمود. این خلافت، بزرگ‌ترین دولت جهان خواهد بود. بیش‌ترین منابع و بیش‌ترین جمعیت را در جهان خواهد داشت. قدرت‌مندترین نیروی مسلح و مهمات را در جهان خواهد داشت. بالاتر از همه، قدرت ایمان به الله سبحانه وتعالی را خواهد داشت، که بالای هر کسی‌که جرأت مقابله با آن‌را داشته باشد، چیره می‌گردد.

پس ای نیروهای مسلح پاکستان! همین حالا بیرون آیید و نصرت الله را با خون و عرق و جان خود به دست آورید! الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿لِيُحِقَّ الحَـقَّ وَيُبطِلَ البَاطِلَ وَلَو كَرِهَ المُجرِمُونَ﴾ [انفال: 8]

ترجمه: تا این‌که حق ظاهر و حاکم گردد و باطل از بین برود حتی اگر کافران خویش ندارند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه پاکستان

27 محرم 1445ه.ق.

دوشنبه 14 آگست 2023م.

مترجم: عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

هوش مصنوعی؛ شمشیر دو لبه‌ای که دولت‌های سرمایه‌داری را از پای در می‌آورد

(ترجمه)

خبر:

گروهی از دانشمندان به شدت درباره هوش مصنوعی و خطرهای آن هشدار دادند؛ چنانچه هشدار دادند که از این فن‌آوری برای تولید و ساخت اسلحه‌های بیولوژیکی استفاده خواهد شد که تمام بشریت را تهدید می‌کند. در روزنامۀ واشنگتن پوست آمده: «سه شرکت پیشتاز هوش مصنوعی (اوپن ای آی، آلفا بت و متا) در جلسۀ کنگره هشدار دادند که پیشرفت سریع هوش مصنوعی طی چند سال آینده باعث مضررهای زیادی خواهد شد و تروریستان از این تکنولوژی برای ساخت اسلحه‌های بیولوژیکی استفاده خواهند کرد.» این روزنامه به نقل از یوشوا بنجیو، استاد هوش مصنوعی در دانشگاه مونترال که معروف به یکی از پدران هوش مصنوعی مدرن است می‌گوید: «آمریکا باید برنامۀ همکاری بین‌المللی را برای قانونی ساختن هوش مصنوعی به پیش ببرد و استفاده از تکنولوژی نوین را در سرتاسر جهان تنظیم کند.» داریو امودی، مدیر عامل شرکت آنتروپیک در زمینۀ هوش مصنوعی هشدار داده است: «ترس از توسعۀ هوش مصنوعی برای اینست که در کم‌تر از دو سال می‌تواند ویروس‌های خطرناک و سلاح‌های جدید بیولوژیکی را به وجود آورد.» از جانب دیگر، استوارت راسل، استاد کمپیوتر در کالیفورنیا برکلی گفت: «فهم و درک هوش مصنوعی نسبت به تکنولوژی‌های دیگر سخت‌تر و دشوارتر است.»

بر اساس بیانیۀ روزنامه، این جلسه میزان نگرانی‌ها را در مورد فرارفتن هوش مصنوعی از عقل بشر و خارج شدن آن از کنترل برای آسیب رساندن به انسان‌ها و این‌که هوش مصنوعی تبدیل به یک واقعیت گردیده و دیگر تئوری و خیال نیست، آشکار کرد.

اما در شش ماه گذشته تعدادی از محققین برجسته هوش مصنوعی از جمله بنگیو جنبش‌هایی را آغاز کردند تا جهانیان را از خطرهای استفاده از هوش مصنوعی هشدار دهند و از سیاست‌‌مداران خواستند که باید به این تهدید‌ها به عنوان یکی از دلایلی که حکومت‌ها را وادار به طرح قوانین جدید می‌کند، توجه نمایند.

گفته می‎شود این جلسه چند روز پس از آن برگزار گردید که شرکت‌های هوش مصنوعی از جمله "اوپن آی"، "الفابیت" که مربوط به گوگل است و "متا" در هفته گذشته تعهدات دوطلبانۀ خود را به کاخ سفید برای اجرای اقداماتی مانند واتر مارک کردن محتوای تولید شده بخاطر ایمن کردن تکنولوژی انجام دادند. (به نقل از القدس العربی)

تبصره:

خطر هوش مصنوعی و ساخت سلاح‌های بیولوژیکی در مقایسه به زندگی کردن زیر نظام‌های سرمایه‌داری یک خطر خیلی اندکی است. چیزی‌که کارشناسان از خطرات هوش مصنوعی بیان کردند، عملاً درست بوده اما آن‌ها نمی‌دانند که در حقیقت خطرات هوش مصنوعی در نبود ارزش‌های متعالی و عادل اسلامی در صدر قدرت و پیشبرد امور نهفته است. بنابراین، از سرمایه‌دارهایی که فقط به فکر قدرت، سیطره، استعمار، نابود کردن مردم و سوء استفاده از آن‌ها هستند، تصور نمی‌رود که هوش مصنوعی را بخاطر رفاه و آسایش بشریت بکار گیرند؛ چنانچه از زمان انقلاب صنعتی تا امروز هیچ کاری برای بشریت انجام نداده اند و از پیشرفتی که ذهن بشر به دست آورده به نفع آن استفاده نکردند. از این جهت اگر به هشدارهای کارشناسان توجه کنیم، می‌بینیم که تمام خطرات از واقعیت  نظام سرمایه‎داری که بالای دنیا حاکم است، سرچشمه می‌گیرد.

دولت‌های سرمایه‌داری که مصلحت و منفعت مادی را معیار خود قرار داده اند، هر چیزی را که به دست‌شان برسد، تابع این معیار می‌کنند و این موضوع شامل تمام دستاوردهای بشری اعم از اکتشافات، و اختراعات می‌گردد. افرادی که بر این امر سیطره دارند، گروه اندکی هستند که تعدادشان از یک درصد فراتر نمی‌رود و اکثر‌شان از دولت‌های حریص غربی هستند. اگر به هر پیشرفتی در تکنولوژی دست بیابند، از آن برای ثروت‌اندوزی از طریق احتکار یا دزدی آشکار استفاده نموده، اکثریت مردم را از دستاوردهای ذهن بشری محروم می‌کنند، با وجود این‌که بیشتر این  ذهنیت‌ها در اصل از  قشر فقیر و محروم مردم هستند. به عنوان مثال پیشرفتی که بشریت در بخش طب به دست آورده بسیار خیره کننده است؛ اما بازهم برخورداری از مراقبت‌های صحی خوب، برای تمام مردم دنیا بسیار دشوار است و فقط تعداد اندکی از ثروتمندان می‌توانند از آن برخوردار شوند. همین مثال درمورد هوش مصنوعی نیز صدق می‌کند؛ چراکه غرب استعمارگر فقط مصلحت تعدادی از سرمایه‌داران را در نظر می‌گیرد و دیگر مردم را از منفعت هوش مصنوعی محروم می‌کند. به عنوان مثال در سال‌های پیش‌رو می‌خواهند که هشتاد درصد کار انسان‌ها را توسط هوش مصنوعی انجام دهند با این کار بیشتر مردم از کار کردن محروم می‌شوند، حتی کسانی‌که مانند برده در شرکت‌های سرمایه‌داران کار می‌کنند، نیز بیکار خواهند شد.

بلی، تا زمانی‌که بشر این حالت را درک نکند، وضعیتش بد‌تر و تاریک‌تر خواهد شد و زندگی کردن در زیر نظام سرمایه‌داری فقط به بدبختی‌ آن می‌افزاید؛ نه چیز دیگری. پس بر بشریت و در رأس آن بر امت اسلامی واجب است تا در راه حاکم کردن نظام الهی که عدالت را برای مردم به ارمغان می‌آورد، کار کنند و با از بین بردن حاکمیت دولت‌های سرمایه‌داری بشریت را از شر آن‌ها نجات دهند؛ چنانچه نشانه‌ای از این طمع‌ها در بیانیۀ نایب رئیس آمریکا، "کاملا هارس" آمده است که در دومین نشست در رابطه به آلوده‌گی آب و هوا در جمعه گذشته چنین گفته بود: هنگامی‌که از انرژی پاکیزه و ماشین‌های برقی استفاده کنیم و "نفوس روی زمین" را کاهش دهیم، تعداد زیادی از کودکان‌مان می‌توانند هوای پاک را تنفس نموده و آب پاکیزه بنوشند. زمانی‌که دولت اسلامی برپا شود و احکام عظیم اسلام به درستی تطبیق گردد، تنها با استفاده از منابع کشف شدۀ روی زمین می‌تواند زندگی بیش از 150 میلیارد انسان را با رفاه و آسایش تضمین کند تا تمام مردم بدون احتکار و دزدی زندگی خوبی داشته باشند، چراکه این دو شرعاً حرام می‌باشد. دولت اسلامی طوری محصولات را سرپرستی نموده و توسعه می‌دهد که مردم با سهولت تمام می‌توانند از آن استفاده کنند؛ چراکه دولت اسلامی دولت پشتیبان است نه دولت مالیه‌گیر و این دولت برای منفعت تمام مردم کار می‌کند، نه یک قشر خاص از آن‌ها.

یقیناً درک کردن خطر‌های هوش مصنوعی فقط با کار کردن در راه اقامۀ خلافت راشده ثانی امکان‌پذیر است و هم‌چنان نفع بردن از پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی فقط و فقط در زیر سایۀ دولت خلافت محقق می‌شود. پس آیا برای مسلمانان و غیر مسلمانان کدام بهانه‌ای وجود دارد که خود را از زیر نظام‌هایی که بشریت را به نابودی می‌کشاند، آزاد کنند؟! آیا بر عاقلان و کسانی‌که مردم را به اسلام دعوت می‌کنند، واجب نیست تا دست امت و تمام بشریت را گرفته و به سوی کشتی نجات ببرند؟!

﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ(105) إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ(106) وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ﴾ [انبیاء: 105-107]

ترجمه: ما علاوه بر قرآن، در تمام کتب انبیاء پیشین نوشته ایم که بی‌گمان سراسر روی زمین را بندگان شایستۀ ما به ارث خواهند برد. این (سخن برای مفهوم قانون زندگی دنیایی، و آگاهی از سرنوشت حیات اخروی) مردمان عبادت پیشه را کافی و بسنده است. ای پیامبر! ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستاده‌ایم.

نویسنده: بلال مهاجر

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

شبکۀ الجزیره به تاریخ 31 جولای 2023م، در سایت انترنتی خود چنین نوشت: «دو فرد در استکهلم، پایتخت سوئد یک نسخه از قرآن کریم را در برابر ساختمان پارلمان سوئد سوزاندند. این دو فرد پس از آن اقدام به این کار نمودند که پولیس به آنان اجازه تنظیم چنین کاری را داد. این در حالی است که سازمان همکاری‌های اسلامی در یک نشست اضطراری ویدیویی، ادامه یافتن چنین اهانت‌ها در سوئد و دانمارک را تقبیح نمودند. لازم به ذکر است که سلوان مومیکا و سلوان نجم، نخست قرآن کریم را زیر پاهای خود نموده، سپس آن را سوزاندند؛ چنان‌‌که قبلاً نیز این کار را در برابر مسجد جامع بزرگ شهر استکهلم در اواخر ماه مارچ 2023م انجام داده بودند.»

سوال این است که آیا این کارها انگیزۀ فردی داشته و ناشی از کینه‌توزی آنان علیه اسلام و مسلمانان می‌باشد یا این که در پس این اقدامات شنیع، انگیزه‌های پنهان سیاسی وجود دارد؟

جواب:

شکی نیست که دولت‌های کفری و سیاست‌مداران آن‌ها و نیز دستگاه‌های استخباراتی شان کینه‌ها و بغض‌های سنگینی‌ علیه مسلمانان در سر می‌پرورانند و زهر خود را در هر فرصتی بالای مسلمانان می‌پاشند. اما درک این کینه‌ها و چگونگی تکامل آن و نیز تشخیص آن در هر یک از سرزمین‌های کفری می‌طلبد تا به تفاصیل و جزئیات بسیاری از مسایل پی برده و از انواع دسیسه‌های سیاسی و استخباراتی که علیه مسلمانان چیده می‌شود، آگاهی کامل داشته باشیم. جزئیات و تفاصیل این مسایل قرار ذیل بیان می‌گردد:

1. تاریخ دولت‌های اسکاندیناوی و تشکیل اندیشۀ سیاسی در آن همواره محکوم به دو چیز بوده؛ اول: این‌که این‌ها دولت‌های خالص اروپایی می‌باشد، چنان‌چه این‌ها دولت‌هایی است که در شمالی‌ترین قسمت اروپا موقعیت دارد و این دولت‌ها در دورۀ "فایکنج"، که از قرن هشتم تا قرن یازدهم میلادی ادامه داشت، تنها سرزمین‌های اطراف خود را استعمار می‌نمود و بس. دورۀ مذکور که قبل از ظهور قدرت‌های بزرگ اروپا بود، برای مردم منطقۀ اسکاندیناوی یک دورۀ طلایی به شمار می‌رفت. زمانی که بریتانیا به عنوان دولت بزرگ در شمال غرب اروپا، روسیه در شرق این قاره و آلمان در وسط آن سر بلند نمودند، دولت‌های اسکاندیناوی تبدیل به ماهی‌هایی شدند که در برابر نهنگ‌های بزرگ قرار دارد؛ طوری که نفوذ بریتانیا در نرویج که همسایه آن بود گسترش یافت، نفوذ روسیه در فنلند، که هموجوار آن بود بالا گرفت و نفوذ آلمان در دانمارک، که در مجاورت آن قرار داشت افزایش یافت. اما سوئد که در وسط سرزمین‌های اسکاندیناوی پنهان شده بود، توانست تا حدودی استقلال خود را حفظ نماید و اردوی معتبری بسازد و به این ترتیب، نسبت به سایر دولت‌های اسکاندیناوی به دولت‌های بزرگ کمتر وابسته بود، اما از آن جایی که بریتانیا در دورۀ پیش از جنگ دوم جهانی بزرگترین دولت به شمار می‌رفت، طبیعی بود که در تمام سرزمین‌های اسکاندیناوی نفوذ بیشتر را داشته باشد و توانست نفوذ فعال روسیه و آلمان را در آن جا کاهش دهد.

2. در نتیجۀ موقعیت جغرافیایی دولت‌های اسکاندیناوی، که دور از جهان اسلام قرار گرفته، این‌ دولت‌ها شامل آن عده از دولت‌های اروپایی نمی‌شوند که سرزمین‌های مسلمانان را استعمار نموده و پس از سقوط دولت عثمانی با مسلمانان درگیر شدند، البته به استثنای موارد خاص و کوچکی مانند دانمارک. بنابر این، دولت‌های مذکور تا حد زیادی از دشمنی که میان مسلمانان و دولت‌های اروپایی به وجود آمد، به دور بودند، زیرا این دولت‌های اروپایی بود که سرزمین‌های مسلمانان را استعمار نموده بودند. این‌جاست که دلیل پناهندگی‌های قابل توجه اخیر مسلمانان از سرزمین‌هایی مانند عراق، سوریه و سومال به دولت‌های اسکاندیناوی تفسیر می‌گردد و این که چرا دولت‌های این منطقۀ اروپا، مخصوصاً سوئد، از پناهندگان مسلمان به گرمی استقبال نمود، استقبالی که این سرزمین‌ها را بیشتر در محراق توجه مسلمانانی قرار داد که از سرزمین‌های خود فرار می‌نمایند؟

اما این واقعیت زیاد دوام نیافت، مخصوصاً پس از آن که طرز زندگی پاک و بی‌آلایش مسلمانان در سوئد و سایر دولت‌های اسکاندیناوی و حتی سراسر اروپا، تأثیر گذاشت، طوری‌که شمار مسلمانان در آن افزایش یافت، تعداد مساجد بیشتر شد، تجارت غذاهای حلال برجسته گردید و این روند ادامه یافت در حدی‌که صحنه‌های "دختران محجبۀ اروپا" ظاهر گردید. به جای این‌که احترام آنان برای مسلمانان بیشتر شود، کینه‌توزی شان بالا گرفت و رفته رفته گسترش یافت! چنان‌چه اقداماتی کینه توزانه از طرف ادارۀ خدمات اجتماعی سوئد "سوسیال" مبنی بر گرفتن کودکان مسلمانان از خانواده‌های شان به بهانۀ حمایت از کودک، افزایش یافت. سپس سازمان‌های تندرو و بنیادگرای این سرزمین‌ها فرصت یافتند تا علیه مسلمانان دست به کار شوند، چنان‌چه قرآن کریم و پرچم/بیرق برخی از سرزمین‌های اسلامی مانند ترکیه، عراق و مصر را آتش زدند.

قبل از آن نیز اقداماتی علیه مسلمانان صورت گرفته بود که برجسته‌ترین آن، نشر کاریکاتورهای اهانت‌آمیز به ارزش‌های اسلامی بود، مانند کاریکاتورهای اهانت‌آمیز برای مسلمانان و رسول الله صلی الله علیه وسلم، توسط یک روزنامۀ دانمارکی در سال 2005م منتشر گردید و سپس روزنامۀ بدنام "شارلی ابدو"ی فرانسه آن کاریکاتورها را در سال 2006م بازنشر نمود. هم‌چنین اقدامات متعدد و پی‌هم دیگری که برای تحریک مسلمانان صورت گرفت. در کنار این اقدامات اهانت و تحریک‌آمیز، جریان‌های راست بنیادگرا ظاهر گردیدند که پدیدۀ موسوم به "اسلامفوبیا" یا اسلام هراسی را انتشار دادند.

3. اما موج اخیر دشمنی با اسلام که در قالب سوزاندن نسخه‌هایی از قرآن پاک در سوئد و دانمارک تمثیل گردید، دو مسأله در آن قابل ملاحظه بود؛ اول: قرآن پاک نخستین بار در سوئد توسط راسموس پالودان، رهبر حزب راست‌گرای تندرو دانمارک "هارد لاین"، که یک تندرو دارنمارکی بود سوزانده شد. (منبع: یورونیوز عربی، 22 جنوری 2023م). او این کار را در برابر سفارت ترکیه و زیر نظر نیروهای سوئدی انجام داد! دوم: شدیدترین اقدام تحریک‌آمیز توسط یک فرد مسیحی تندرو عراقی الاصل صورت گرفت که دست به اعمالی شدیداً تحریک‌آمیز زد، مانند پاره نمودن صفحاتی از قرآن پاک، لگدزدن به آن، گذاشتن چربی خوک بالای آن و در نهایت سوراندن آن. او این کارها را در برابر مسجدی در فوره در هنگام خروج نمازگذاران از نماز عید سعید قربان سال 2023م انجام داد. سپس کار سوزاندن قرآن کریم به گونۀ یک کمپاین در سوئد و دانمارک به بهانۀ آزادی بیان ادامه یافت.

انگار در این دو مسألۀ فوق‌الذکر اشاره‌یی است مبنی بر این که این غیر سوئدی‌هاستند که دست به چنین کارهایی می‌زنند و نه خود سوئد و این که آنان برای این اعمال خود از برخی بندهای قانون اساسی سوئد سؤ استفاده نموده اند. سپس دولت، این اقدامات را تقبیح نمود، اما اعلان کرد که به دلیل آزادی بیان که در قانون اساسی سوئد درج گردیده، نمی‌تواند از آن جلوگیری نماید.

4. یکی دیگر از نکات قابل ملاحظه این است که اقدامات صورت گرفته، مشخصاً ترکیه را هدف قرار داده بود؛ چنان‌چه اقدام اول در برابر سفارت ترکیه صورت گرفت و پرچم ترکیه نیز همزمان با قرآن کریم سوزانده شد. شاید واکنشی که امریکا به این اقدام نشان داد، به هدف از آن اشاره داشته باشد: «یک سخن‌گوی وزارت خارجۀ امریکا در پاسخ به پرسشی که در جریان گزارش روزانۀ وزارت مطرح گردید گفت: بگذارید دو چیز را بگویم... و این چیزی نیست که شما قبلاً از ما نشنیده باشید. ما همواره گفته ایم که آتش زدن متون دینی، کاری نامحترمانه و آزاردهنده است و این که هر آن‌چه که قانونی باشد، الزاماً مناسب و ضرور نیست. بناءً می‌گذارم حکومت سوئد و مسئولین اجرای قانون داخلی آن مشخصاً در این خصوص و مواردی فراتر از این مورد مشخص، سخن بگویند.» وی در ادامه افزود: «اما به گونۀ گسترده، هریک از اتریش و ترکیه را تشویق می‌نماییم، بدون تأخیر با پروتوکول پیوستن سوئد به پیمان ناتو موافقت نمایند تا بتوانیم در زودترین فرصت ممکن به حضور سوئد در این پیمان خوش‌آمد بگوییم. ما به این باور استیم که سوئد به تعهدات‌اش بر مبنای توافق سه جانبه‌یی که با فنلند و ترکیه در حاشیۀ نشست مدرید در سال گذشته داشت، عمل نموده.» (منبع: CNN عربی، 29 جون 2023م)

5. با دقت نمودن بیش‌تر، متوجه می‌شویم که این موج از اقدامات جنایت‌آمیز در سوزاندن قرآن پاک در درجۀ نخست ناشی از کینه‌توزی علیه اسلام و مسلمانان است. هدف دیگر این است که روند پیوستن سوئد به ناتو را از طریق تحریک نمودن ترکیه، مختل نمایند. شاید کسی‌که این اقدامات را طراحی نموده می‌داند که ترکیه در نهایت به خواسته‌های امریکا مبنی بر پیوستن سوئد به ناتو و قرار دادن آن به عنوان یک شکست دیگر برای روسیه به دلیل جنگ در اوکراین، تن خواهد داد. چنان‌چه اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه برای عملی نمودن این خواسته‌های امریکا، با ارجاع مسألۀ پیوستن سوئد به ناتو، به پارلمان ترکیه موافقت نمود، یعنی با پیوستن آن موافقت کرد و این موافقت در جریان نشست ناتو در لیتوانی به تاریخ 11 جولای 2023م صورت گرفت.

بعید نیست رژیم یهود در آن‌چه اتفاق افتاده دست داشته باشد، به دو دلیل؛ اول این‌که پناهندۀ عراقی مقیم در سوئد، که قرآن کریم را سوزاند، یکی از افراد موساد (استخبارات رژیم یهود) است. «وزارت استخبارات ایران شام روز دوشنبه اعلان نمود که معلومات موثقی را به دست آورده مبنی بر این‌که سلوان مومیکا، که قرآن کریم را در سوئد آتش زد، با "موساد" اسرائیل ارتباط وظیفوی داشته. وزارت فوق‌الذکر ایران در بیانیه‌یی که در آژانس رسمی "ارنا" منتشر نمود گفته که مومیکا در سال 2019م به استخدام "موساد" در آمد و وی در بدل خیانت در حق مردم عراق و امت اسلامی توانست تابعیت سوئد را به دست آورد.» (منبع: عربی جدید، 10 جولای 2023م) فرد دیگری که در دور جدید سوزاندن با وی مشارکت نمود، دوست او بوده و با او در ارتباط بوده است. دوم این که هدف این بوده تا با مختل نمودن روند پیوستن سوئد به ناتو، روسیه را دلگرم نمایند، مخصوصاً در سایۀ تنش‌های موجود میان نتانیاهو و بایدن که هنوز هم حاضر نیست از وی استقبال نماید.

6. در اخیر باید گفت آن‌چه بیشتر از همه دردآور است، این است که به حرمت مسلمانان در سطح بین‌المللی اهانت صورت می‌گیرد و حکام مسلمانان و سازمان‌های آنان در بسترهای خود آرمیده اند! بزرگترین واکنشی که برخی از آنان در برابر این حرمت شکنی‌ها از خود نشان می‌دهند این است که آن را تقبیح می‌نمایند؛ واکنشی که هیچ دردی را درمان نمی‌کند! هیچ انسان عاقلی با این حقیقت مخالف نیست که حرمت‌شکنی و اهانت به مقدسات، مستلزم جنگ بی‌امانی است که وسوسه‌های شیطان را از یاد دشمن ببرد! واقعاً بسی دردناک است که امت‌های ضعیف و ناتوانی مانند دولت‌های اسکاندیناوی به بهانه‌های ناچیزی در قوانین اساسی شان، به احساسات امت اسلامی اهمیت ندهند و با بی‌باکی تمام، دست به آتش زدن مقدس‌ترین مقدسات مسلمانان بزنند.

می‌دانیم که این وضعیت هم‌چنان ادامه خواهد یافت تا زمانی که مسلمانان دارای خلیفه‌یی شوند که بر اساس ما أنزل الله حاکمیت نماید، در راه الله متعال جهاد کند و حق را توسط شریعت الله سبحانه وتعالی به حق‌دار برساند. آنگاست که هیچ یک از این دولت‌های ضعیف و حتی دولت‌های به اصطلاح بزرگ، جرأت نخواهد نمود به حریم مسلمانان دست درازی نماید. آنگاه به مجازات اهانت کننده اکتفا نخواهد شد، بلکه دولت و یا دولت‌هایی که از او حمایت و یا به او پناه می‌دهند، نیز مجازات خواهند شد.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ [شعراء 227]

ترجمه: و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفر گاهی و دوزخ انتقامی بازگشت می‌کنند.

16 محرم 1445هـ.ق.

3آگست 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

تغییر دولت با چهره‌های جدید رهبری، چیزی بیش از یک وصله‌ای به نظام نیست!

(ترجمه)

پس از مدت کوتاهی از انتخاب "شوکت میرضیایف" به عنوان رئیس جمهور برای سومین بار، وی دست به یک سری اصلاحات زد که تمرکز اصلی آن بر موضوع پرسونل/افراد دولت بود. شایان ذکر نیست که بیش از 80 نفر از مقامات مختلف قوۀ قضائیه، امور داخله و نظام مالیاتی برکنار شدند. امروز وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور و هم‌چنان حوزه آموزش و پرورش در وضعیت اسفناکی قرار دارد و بیکاری به اوج رسیده است. رذایلی مانند رشوه‌ستانی، فساد، قبیله‌گرایی و جنایات مختلف عمیقاً ریشه دوانده است. علاوه بر این، در شرایطی که اتباع این کشور که در خارج از کشور به خصوص در روسیه کار می‌کنند، با تبعیض، مشکلات اقتصادی، نقض حقوق شان مواجه گردیده و به بهانه‌های مختلف تحت پی‌گرد قانونی قرار می‌گیرند و به دنبال آن به جنگ اوکراین کشیده می‌شوند. دولت میرضیایف نمی‌تواند شجاعانه به عنوان یک کشور مستقل عمل نموده از آن‌ها محافظت نماید. همۀ این‌ها حس ناامیدی و عدم اعتماد به آن‌را در بین مردم کشور تقویت می‌نماید.

از این رو، دولت میرضیایف بلافاصله پس از انتخابات ناگزیر شد تا ابتکارات جدیدی را آغاز کند و "احزاب مقصر" را شناسایی و منزوی نماید. با توجه به حقایق ذکر شده، می‌توان تشخیص داد که دو هدف مورد نظر وجود دارد:

اولاً، این‌که امید مردمی را که هنوز از انتظار برای تغییرات مثبت خسته نشده‌اند زنده نماید، ناامیدی آن‌ها را فرو بنشاند و به عبارت دیگر یک‌بار دیگر آن‌هارا برای مدت معینی فریب دهد و زمان بخرد.

ثانیاً، به این مسئولان نشان دهند که آن‌ها عامل واقعی افزایش بیکاری در کشور، نابسامانی اقتصادی و گسترش جرم و جنایت هستند.

آیا این واقعاً درست است؟ آیا پریشانی و بحران کنونی ناشی از این است که مسئولان با مسئولیت‌پذیری به وظایف خود عمل نمی‌کنند؟ و آیا تغییر و تبدیل آن‌ها منجر به بهبود وضعیت خواهد شد؟ قطعاً نه! زیرا وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی، فشار بر تعلیمات دینی و این‌که هنوز صدها زندانی مذهبی و سیاسی در زندان به سر می‌برند، همۀ این‌ها پیامدهای تلخ نظام دموکراتیک و نظام اقتصادی سرمایه‌داری است که اخیراً به رأی عام/همه پرسی گذاشته شد. پس در کلام الله سبحانه وتعالی تدبر نمایید که می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً [طه: 124]

ترجمه: و هرکسی از یاد من روی ګردان شود، پس برای وی زندگی سخت و تنگی خواهد بود.

بنابراین، مهم است تأکید نماییم که میرضیایف، با برکناری تعدادی از مقامات و سرزنش کامل آن‌ها، اساساً این را تلقی می‌نماید که گویا این افراد مسئول همه چیز هستند. بنابراین، او عمر این دموکراسی فاسد سرمایه‌داری را که مناسب نبوده و مردم ما طعم تلخ آن‌را می‌چشند، طولانی می‌کند. او هم‌چنان قصد دارد با این‌کار سرزمین ما را برای مدت طولانی تحت نفوذ قدرت‌های استعماری مانند روسیه، آمریکا و چین نگهدارد.

علاوه بر این، چراغ سبز "برادران بزرگ" برای همه پرسی اخیر و انتخابات ریاست جمهوری در واقع در ازای چنین "خدمات بدون مزد" بود. بنابراین نمی‌توان از اصلاحات میرضیایف به نفع مردم مسلمان ما انتظار داشت. تنها راه راستین نجات و رستگاری، بازگشت به اسلام است که به عنوان رحمت بر جهانیان نازل شده و پذیرفتن آن به عنوان روش زندگی است که تمام امور ما‌را تنظیم می‌کند. اگر ما مسلمانان افکار خود‌را اصلاح نماییم و دین خودرا این‌گونه بپذیریم، یقیناً که الله سبحانه وتعالی ما‌را از مشکلات امروزه نجات داده و حال‌مان را بهبود می‌بخشد.

﴿وَمَن يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً (2) وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ [طلاق: 2 – 3]

ترجمه: و هر کی از الله تقوا نماید، الله برای وی راه بیرون رفت‌را نشان می‌دهد و از راهی برای وی رزق می‌دهد که گمان نمی‌کند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ازبکستان

19 محرم 1445هـ.ق.

یکشنبه 06 آگست 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

مبارزه علیه تروریزم یک پلان آمریکایی برای جلوگیری از وحدت مسلمانان است

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

اکنون بحث میان صاحبان قدرت پاکستان و جامعه استراتژیک آن در مورد نقش پاکستان در منطقه بالا گرفته است. در 25 جولای 2023، فرماندهی مرکزی آمریکا اعلامیۀ مطبوعاتی را منتشر نمود که در آن"تمرکز ویژه بالای مبارزه علیه تروریزم" را تأکید نموده است. روز قبل، در 24 جولای 2023، جنرال آمریکایی، "مایکل اریک کوریلا" با فرماندۀ ارتش پاکستان دیدار نمود. دفتر مطبوعاتی اردو/ارتش اعلام نمود؛ «مقام معظم رهبری از موفقیت‌های ارتش پاکستان در مبارزه علیه تروریزم و تلاش‌های مستمر آن برای برقراری صلح و ثبات در منطقه ابرازی قدردانی می‌نماید.»

مبارزه علیه تروریزم ادامۀ سیاست استعماری "تفرقه‌انداز و حکومت کن" می‌باشد. در دوران استعمار، قدرت‌های غربی مرزهایی ایجاد نمودند که باعث درگیری دوام‌دار میان مسلمانان می‌گردد. در منطقۀ پاکستان، آن‌ها قبایل پشتون را از طریق مرز بین پاکستان و افغانستان دو تقسیم نمودند. این مرز را خط دیورند می‌نامند؛ زیرا توسط استعمارگر حیله‌گر انگلیسی، "سر هنری ماریون دیورند" ساخته شده است. مرزهای استعماری نیازی را درمیان قبایل ایجاد نمود تا برای حفظ تجارت و پیوندهای خانوادگی، مرزهارا نادیده بگیرند. سپس استعمارگران اصرار داشتند که حکام مسلمانان مرزهارا حفظ نموده و از حذف و تجاوز به زور آن جلوگیری کنند. بنابراین، کشمکشی به وجود آمد که امنیت و صلح‌ را در منطقه تضعیف کرد.

در سرتاسر سرزمین‌های مسلمانان، از پاکستان تا مصر، مرزها بین اقتدار منطقه و ساکنان آن کشمکش ایجاد می‌کند. این کشمکش‌ها مسلمانان را تضعیف نموده و در عین حال دشمنان آن‌ها را تقویت می‌نماید. این کشمکش‌ها بدتر می‌شود، زیرا دولت‌های ناکام در سرزمین‌های اسلامی، فقر و رنج ساکنان را افزایش می‌دهد. علاوه براین، کفار از سفارت‌خانه‌های خود در سرزمین‌های مسلمانان برای تأمین مالی و تسلیحاتی کسانی‌که با دولت می‌جنگند، استفاده می‌نمایند و هیزم بر آتش‌ این درگیری‌ها می‌ریزند.

ای مسلمانان پاکستان! در واقع، قدردانی آمریکا از مبارزه علیه تروریزم یک ترفند استعماری برای تفرقه انداختن و حکومت نمودن بالای مسلمانان است. آمریکا از ارتش مسلمان پاکستان می‌خواهد که با مسلمانان در مناطق قبیله‌ای بجنگد. مبارزه علیه تروریزم ارتش‌را در جنگ فتنه در این مرزهای غربی به دام می‌اندازد، در حالی‌که به هند در مرز شرقی صلح می‌دهد. در حالی‌که مسلمانان در حال جنگ با مسلمانان هستند، دولت هندو بدون هیچ‌گونه مزاحمتی کشمیر را اشغال می‌کند. این در حالی است که الله سبحانه وتعالی به مسلمانان دستور داده است.

﴿وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ [بقره: 190]

ترجمه: و آنانرا خارج سازید همانطوریکه شمارا خارج مینمایند.

در واقع، مبارزه علیه تروریزم باعث ایجاد کشمکش، ناامنی، اختلاف و ضعف در میان امت اسلامی می‌گردد. مبارزه علیه تروریزم باعث ایجاد دشمنی بین مسلمانان گردیده که مانع وحدت یافتن افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی به عنوان یک دولت قوی خلافت می‌گردد. الله سبحانه وتعالی هشدار داده است:

﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ [انفال: 46]

ترجمه: از الله و رسولش اطاعت نمایید، و با یکدیگر منازعه و کشمکش نکنید که قوت تان از بین می‌رود.

ابن کثیر در تفسیر خود می‌گوید: «و قوت تان از بین می‌رود، یعنی قدرت تان، وحدت تان و هر چه از خوشبختی‌ها در میان شما باشد.«

ای مسلمانان نیروهای مسلح و مناطق قبیله‌ای پاکستان! فوراً میل تفنگ خودرا به جهت درست نشانه بگیرید! به عنوان یک نیروی مسلح واحد برای آزادسازی کشمیر اشغالی وحدت یابید! برای تبدیل شدن به یک دولت واحد، خط دیورند را از بین ببرید! مراکز فتنه، سفارت و کنسول‌گری آمریکا و هم‌چنان کمیسیون عالی هند را مهر و موم کنید! منافقین را با اعلام جهاد با دشمن کافر، در میان خود آشکار نمایید !هم‌دیگر را هما‌ن‌طوری‌که الله سبحانه وتعالی شمارا خطاب می‌نماید، به عنوان مؤمنان و به برادری واحد خطاب نمایید! میان خود آشتی برقرار کنید و به عنوان اولین گام برای دست‌یابی به هر آن‌چه در دین تان است، نصرت خودرا به حزب‌التحریر برای تأسیس خلافت بر منهج نبوت عطا کنید!

بدون شک، وحدت مسلمانان پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی و بنگله‌دیش به عنوان یک دولت خلافت امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ [حجرات: 10]

ترجمه: به تحقیق مؤمنان برادر یک‌دیگر اند.

امام قرطبی در تفسیر خود می‌فرماید: «یعنی در دین و حرمت، نه در نژاد؛ به همین دلیل گفته شده که برادری در دین ماندگارتر از برادری در نژاد است. برادری بر اساس نژاد با تفاوت دین قطع می‌گردد، در حالی‌که برادری در دین هرگز با اختلافات نژادی از بین نمی‌رود.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر -ولایه پاکستان

10 محرم 1445هـ‌.ق.

جمعه، 28 جولای 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

قرغیزستان؛ تعطیلی مساجد آغاز گردیده است

بسم الله الرحمن الرحیم

(ترجمه)

خبر:

در منطقه جلال آباد قرغیزستان، کمیسیون ویژه‌یی برای بررسی قانونی بودن مساجد شروع به فعالیت نمود.

کمیته دولتی امنیت ملی ایجاد یک کمیسیون ویژه را آغاز نمود که شامل کارمندان خودگردانی محلی، اداره امور داخلی، مؤسسه دولتی کاداستر، وزارت حالات اضطراری، SSES، کمیسیون دولتی امور دینی (SCRA) و SAMK می‌باشد. خدمات نشراتی این بخش گزارش داده  است. در جریان بازرسی‌های گذشته، کمیسیون به تعداد 60 مسجد را شناسایی کرد که در SAMK و SCRA ثبت نام نکرده بودند. 33 مسجد در منطقه سوزک، دو مسجد در بازار-کرگون، پنج مسجد در نوکن، سه مسجد در آکسی، پنج مسجد در چاتکل، یک مسجد در توکتوگل، هفت مسجد در توغوز-تورو، و هم‌چنان سه مسجد در جلال آباد و یک مسجد در مایلو-سو. در این گزارش هم‌چنان آمده است که 11 مسجد اسناد مربوطه را برای ثبت در SAMK و SCRA آماده کرده‌اند. برای 49 مسجد دیگر، کمیسیون مذکور  برای حل مسئله ثبت آن‌ها در SAMK و SCRA توصیه‌هایی ارائه نمود.

این گزارش هم‌چنان خاطرنشان می‌سازد که مساجد غیرقانونی به طور خودسرانه و بدون رضایت دولت‌های محلی و SAMK ساخته شده‌اند.

تبصره:

اگر به خاطر داشته باشید، در ماه مارچ سال جاری، برخی از رسانه‌های قرغیزستان از قصد مقامات برای بسته نمودن این مساجد به اصطلاح "غیر معیاری" خبر داده بودند. به همین منظور، اداره معنوی مسلمانان قرغیزستان به همراه کمیسیون دولتی امور دینی قانونی را "در مورد آزادی مذاهب و تشکیل‌های مذهبی" اصلاح نمودند که بر اساس آن نه تنها مساجد بلکه تمامی نمازخانه‌ها باید ثبت و راجستر گردند.

 »در حال حاضر بیش از 2600 مسجد در قرغیزستان وجود دارد. از این تعداد فقط 1055 مسجد به طور رسمی ثبت شده است. ما ساخت و ساز آن‌ها را کنترول می‌کنیم. قبل از ساخت یک مسجد خاص، همه اسناد مربوط با سازنده بررسی می‌نماییم. این عمل به معنای واقعی کلمه از سال گذشته انجام می‌شود. مساجدی که معیارهای تعیین شده را رعایت نکنند، ما آن‌ها را خواهیم بست.» در جریان میز مدور در ماه مارچ، معاون مفتی ضمیر راکیف گفت: «قرغیزستان؛ خطر افراط گرایی دینی.»

قبل از به قدرت رسیدن صدیر جباروف، قرغیزستان در آسیای مرکزی نوعی جزیره آزادی نسبی از دیکتاتوری و آزار و اذیت اسلام و حاملان آن بود. با این‌حال، با روی کار آمدن رئیس جمهور فعلی و دوست نزدیکش "کامچی‌بک تاشیف"، که ریاست کمیته دولتی امنیت ملی را بر عهده دارد، اوضاع به طور چشم‌گیری تغییر نمود. مخالفان تحت فشار شدید قرار گرفتند، رسانه‌های مستقل بسته شدند و سرکوب علیه اسلام‌گرایی شکل سیستماتیک را به خود گرفت. ظاهراً، حالا رژیم جباروف تصمیم گرفته است که به حساب مساجد هم برسد. تذکر می‌دهیم که اقدامات مشابه با تعطیلی مساجد به بهانۀ عدم رعایت برخی معیارها از مدت‌ها قبل در سایر کشورهای منطقه انجام شده است.

به همین ترتیب، تنها در تاجیکستان رژیم رحمان هزاران مسجدی را که ساکنان محلی با هزینه شخصی خود ساخته بودند، بست. در سال 2011، حداقل 1500 مسجد، در سال 2015، 1032 و در سال 2018، 1938 مسجد و بسیاری از مسجدها بسته شده و مساجد به باشگاه‌های ورزشی تبدیل شد.

نویسنده: محمد منصور

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

24 محرم 1445 ه.ـق.

جمعه 11 آگست 2023 م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه