شنبه, ۱۲ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۱۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
بسم الله الرحمن الرحيم

نظام سوریه، شکست سکولاریسم، تحقق تغییر و بازگشت خلافت راشده

(ترجمه)

سقوط نظام منفور سوریه نقطه‌عطفی در تاریخ امت اسلامی بود؛ این واقعه نشان داد که همراهی الله سبحانه‌وتعالی با مظلومان همیشگی است. خیزش‌های امت اسلامی نمرده‌اند و پروژۀ تغییر که فرزندان این امت برای بازگرداندن اسلام به صحنه زندگی و ازسرگیری حمل پیام آن به جهانیان آغاز کرده‌اند، متوقف نشده است. حتی با وجود تلاش‌های پی‌در‌پی برای متوقف ساختن گسترش آن و خاموش کردن شعله‌هایش در بستر کشاکش فرهنگی با نظام مادی سرمایه‌داری که هستی و نسل‌ها را تباه کرده است، به‌ویژه آن‌که سوریه بخشی از سرزمین شام است که قلب جهان به‌شمار می‌رود. آنچه در سال‌های اخیر در آنجا رخ داده، بازتاب یک نبرد فرهنگی میان امت اسلامی در تلاش برای بازیابی نقش و دولت خویش از یک سو و قدرت‌های استعمارگر جهانی سرمایه‌داری به‌ویژه امریکا از سوی دیگر است.

بدون تردید، سقوط این رژیم گامی بزرگ در مسیر تغییر به‌شمار می‌رود، تغییری که با دخالت ربانی تحقق یافت و الله سبحانه‌وتعالی بدان مسلمانان مستضعف در شام را گرامی داشت؛ همانانی که از هر سو -دشمن و دوست ظاهری، نزدیک و دور- هدف حمله قرار گرفتند، پایداری شگفت‌انگیز طی چهارده سال، نقطۀ ‌درخشانی در این نبرد بود که بخشی مهم از آن با عقب‌نشینی شتاب‌زده و خفت‌بار ایران و پایان نفوذش و هم‌چنین شکست و خروج حزب لبنانی وابسته به ایران از میدان نبرد نظامی، به انجام رسید؛ هر دو (ایران و حزبش) از ابزارهای اصلی در مواجهه با هدف امت اسلامی برای بازگرداندن سلطه و تأسیس دولت خویش بودند.

سرنگونی این ابزارهای نظامیِ شاخص در رویارویی با انقلاب مبارک شام، پیامدهای گستردۀ برای منطقه به دنبال خواهد داشت؛ به‌ویژه آنکه این انقلاب با شعارهایی روشن و قاطع، از جمله سرنگونی رژیم و برپایی خلافت بر ویرانه‌های آن، آغاز شد؛ شعارهایی که خواب را از چشم جهان ربود، جهان برای مقابله با آن به تکاپو افتاد، از پلیدترین ابزارها برای مقابله نظامی استفاده کرد، از جمله دامن‌زدن به تعصبات فرقه‌ای که تأثیر شدیدی بر انقلاب داشت، در این میان رژیم ترکیه نیز که در مدار سیاسی آمریکا حرکت می‌کند، نقشی مهم ایفا کرد، به‌ویژه پس از به‌دست گرفتن اختیار تصمیم‌گیری در انقلاب.

رژیم ترکیه بنا به دستور و تحریک آمریکا برای مهار انقلاب وارد سوریه شد تا از  خارج شدن آن از قید تصمیمات بین‌المللی جلوگیری کند و با نیرنگ و فریب، پس از شکست نقش‌آفرینی نظامی ایران از سقوط سکولاریسم در شام جلوگیری نماید.

مناطق موسوم به «کاهش تنش» و نتایج کنفرانس‌های بین‌المللی نیز ضربه‌های سنگینی به انقلاب شام وارد کرد. ایران و روسیه توانستند در سال ۲۰۱۶م حلب را بازپس گیرند و پس از آن مناطق بیشتری چون غوطه، حمص، درعا و نهایتاً در اواخر ۲۰۱۹م ریف شمالی حماه و ریف شرقی ادلب را تصرف کنند، فجایعی که در این روند رقم خوردند، فقط به‌اندازۀ کوچکی در زندان صیدنایا به تصویر کشیده شد. پوتین بعدها اعتراف کرد که اگر سکوت دوستش اردوغان نبود، بازپس‌گیری حلب ممکن نبود، واقعیت‌های میدانی از هر گفته و نوشته‌ای گویاترند. اردوغان تا آخرین لحظه پیش از آغاز عملیات «ردع العدوان» هم‌چنان مردم را به سفر به ترکیه و اجرای قطعنامۀ ۲۲۵۴م که بقای رژیم سکولار در سوریه را تضمین می‌کند، دعوت می‌کرد.

نبردهای «ردع العدوان» ریشه‌دار بودن انقلاب در دل مجاهدین را به‌خوبی نشان داد؛ مجاهدینی که به سوی بقایای فروریختۀ رژیم یورش بردند تا پایان این نبرد، همراه با فروپاشی نظام و زوال دهه‌ها ظلم و طغیان و جنایاتی باشد که نظیر آن در تاریخ دیده نشده است. بسیاری بر این باورند که دستاوردهای این نبرد بسیار فراتر از انتظار بود و این از فضل الله سبحانه وتعالی بود که بر فداکاری‌های مجاهدین صادق برکت بخشید.

آنچه اکنون هویداست، تلاش رژیم ترکیه برای تداوم سکولاریسم در سوریه پس از سقوط رژیم مجرم است، از طریق مشاوره‌ها و توصیه‌هایی که به دولت تازه‌تشکیل‌شده در دمشق ارائه می‌دهد؛ زیرا بیم آن دارد که گرایش اسلامی مجاهدین و پروژۀ خلافت در سوریه که همواره مایۀ نگرانی مراکز تصمیم‌گیری در آمریکاست، به تحقق برسد. این پروژه اکنون حمایت مردمی گستردۀ در سوریه و در میان انقلابیون و مجاهدین دارد. از همین رو، ترکیه با ابزارهای خود برای ناکام‌سازی این پروژه و محدود کردن حاملان دعوت آن تلاش می‌کند.

امروز شاهد تلاش آمریکا به‌عنوان تصمیم‌گیرندۀ اصلی هستیم که در حال بازتولید همان مدل ترکیه‌ای در سوریه است؛ با غوغای رسانه‌ای، فریب گسترده، هماهنگی با کشورهای عربی به‌ویژه کشورهای خلیج فارس و مصر و با دقتی بی‌سابقه، همراه با سیلی از توجیهات؛ درست مانند آنچه در ترکیه رخ داد. هدف آن است که مردم شام را از سرچشمه عزت و کرامت‌شان دور کنند، همان کرامتی که برای بازگرداندن حکم الله سبحانه وتعالی در زمین و رضایت او خون‌ها نثار کرده‌اند.

مدل توسعه‌ای ترکیه که در دو دهۀ گذشته به‌عنوان خدمت‌گذار منافع بین المللی و نظام‌های حاکم در جهان به امت اسلامی تحمیل شد، اکنون در سوریه در حال تکرار است؛ از طریق نظام مدنی، دموکراتیک و شکلی از سکولاریسم نرم، با تثبیت افراد مورد رضایت آمریکا در حکومت. کسانی با نقش‌های مشکوک که توانایی تغییر موضع و خیانت به اصول شرعی را دارند و مرتکب جنایاتی علیه مجاهدین شده‌اند و اکنون قرار است در دورۀ پس از سقوط رژیم اسد نقش ایفا کنند.

در نتیجه، فشارهایی بر ادارۀ مرحلۀ گذار وارد می‌شود تا از اجرای اسلام و برپایی خلافت در سوریه جلوگیری شود. این هم‌زمان با هیاهوی رسانه‌ای و دیپلماتیک میان ترکیه و کشورهای عربی است که در ظاهر تند و قاطع به‌نظر می‌رسند تا بیشترین امتیازات را در برابر به‌رسمیت شناختن دولت فعلی کسب کنند و در مراحل بعدی با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و سپس به سازمان ملل متحد موافقت نمایند.

اما توطئه‌ی دولت‌های منطقه‌ای و نظام حاکم جهانی برای به‌تعویق انداختن بازگشت اسلام به‌عنوان نظام حاکم، به خواست الله سبحانه وتعالی به خودشان بازخواهد گشت؛ چراکه ما یقین داریم نظام سرمایه‌داری، خود حامل بذرهای نابودی‌اش است، سقوط آن نتیجۀ قطعی و حتمی است. مسلمانان امروز دیگر آن مسلمانان صد سال پیش نیستند. آگاهی ویژگی بارز این مرحله است؛ آگاهی‌ که غرب را واداشت تا در عرض چند سال، همۀ نقشه‌ها و اوراقی را که برای دهه‌ها طراحی کرده بود، بسوزاند.

چنانکه پایداری مردم شام، چهره‌ی محور دروغین مقاومت را رسوا کرد، دیگر ساختارهای فریب را نیز فروخواهد ریخت، جنبش‌های انقلابی، پس از کنارزدن جریان‌ها در مرحلۀ تخریب نظام‌های منحط وارد مرحلۀ پیشرفتۀ شده‌اند؛ چراکه آگاهی سیاسی امت به‌شدت رشد یافته و توطئه‌گر و فریبکار را از میدان بیرون می‌راند، توسعه‌ای که بر پایه‌های اصولی و ریشه‌های ثابت و مبنای محکم بنا نشده باشد، به‌آسانی توسط طوفان تغییر واژگون می‌شود؛ جلوه‌های توسعه‌ای که در قالب تصاویر و زرق‌وبرق به نمایش درآمده‌اند، به‌زودی از سوی واقعیت‌های عینی تکذیب خواهند شد و بر سر طراحانش فرو خواهد ریخت.

در میان تحلیل‌های سیاسی و پیچیدگی بازیگران، نباید نقش رژیم یهود فراموش شود؛ در حالی که امت اسلامی برای تغییر و برپایی مجدد خود از زیر آوار نظام‌های جابر سکولار بیدار شد، کشورهای خلیج، به رهبری عربستان سعودی و امارات، پروژۀ عادی‌سازی با رژیم یهود را پیش می‌برند و با تمام توان در پی ادغام آن در منطقه‌اند، هرچند این پروژه محکوم به شکست است، چراکه ذهنیت یهودی با آن سازگار نیست و مسلمانان نیز آن را نمی‌پذیرند؛ زیرا مسألۀ سرزمین مبارک فلسطین یک مسألۀ عقیدتی است که قرآن کریم آن را در رگ رگ امت نهادینه کرده است.

با این حال، این دولت‌ها -همراه با مصر و اردن- در مسیر عادی‌سازی گام برداشته‌اند و پس از سقوط اسد چشم به‌راه کشاندن سوریه به این اردوگاه ذلت‌بار هستند، در حالی که امت اسلامی در کلیتش، وجود رژیم یهود را رد می‌کند و آن را غده‌ای سرطانی می‌داند که باید ریشه‌کن شود، حاکمان عرب در حال عادی‌سازی با آن هستند. بسیاری از مسلمانان نیز به‌دلیل نقش مشکوک ایران فریب خورده‌اند؛ نقشی که انقلاب شام و سپس طوفان مسجدالأقصی آن را رسوا کرده و نقاب از چهرۀ شعارهای دروغین آن برداشته‌اند.

نقشی که نظام‌های عربی و دولت ترکیه برای تداوم سکولاریسم در سوریه ایفا می‌کنند، ویژگی بارز مرحلۀ آیندۀ سوریه خواهد بود؛ تحت نظارت آمریکا و ترصد رژیم یهود، در تلاشی برای از بین بردن اصول انقلاب شام و کشاندن آن به سازش با محیط عربی‌اش به بهانۀ بازسازی کشوری که همه می‌خواهند تابع و هماهنگ با مواضع دولت‌های منطقه‌ای باشد تا رژیم یهود و نظم جهانی ظالمانه را حفظ کند. در همین حال، امت اسلامی به‌جوش آمده تا تغییری حقیقی رقم بزند؛ تغییری که مرزهای سایکس–پیکو را در هم بشکند، امت را در زیر پرچمی واحد گرد آورد؛ پرچمی که الله سبحانه وتعالی، رسولش و مؤمنان دوست می‌دارند.

این یکی از اهداف پنهان پروژه‌هایی است که اکنون در سوریه پی‌ریزی می‌شوند و تأثیر روانی گستردۀ بر امت دارند؛ امتی که با پیروزی انقلاب و سقوط طاغوت، از شرق تا غرب شاد شد و امید دارد که مردم شام، فساد حاکمان مزدور را جبران کرده و شام را نقطۀ آغاز آزادی امت اسلامی از کابوس نظام‌های سکولار جاهلی قرار دهند و آن را به نقش فرهنگی بزرگ خود بازگردانند.

بی‌تردید، سوریه همواره گذرگاه فرهنگ‌ها بوده و امروز در چهارراه تاریخ ایستاده است: یا قیام می‌کند و شریعت را مشعل راهش قرار می‌دهد تا امت نیز بیدار شده و به نبرد آگاهی بپیوندد، ظلم و حکومت جابرانه را کنار زند، یا به شکست‌های گذشته، شکستی دیگر افزوده می‌شود، اما آنچه مسلم است، این است که شام مرکز سرزمین اسلام است. اهل شام، به‌ویژه مجاهدین باید بر فرمان الله سبحانه وتعالی ثابت‌قدم بمانند و تسلیم امیال و خواسته‌ها نشوند. آن‌ها باید با آگاهی و درک عمیق از پیامدها، به مجاهدت خود ادامه دهند تا شام را بار دیگر قرارگاه اهل ایمان و غوطه را میدان اسب‌سواری مجاهدینی قرار دهند که مسجدالأقصی در انتظار آنان است و این جایی است که تنها خلافت راشده بر منهج نبوت می‌تواند آن را آزاد سازد، پس برای چنین هدفی باید تلاش کرد.

برگرفته از مجلۀ الوعی

شماره‌های ۴۶۲، ۴۶۳، ۴۶۴ – سال سی‌ونهم –

رجب، شعبان، رمضان ۱۴۴۶هـ.ق.

جنوری، فیبروری و مارچ ۲۰۲۵م.

نویسنده: احمدمعاز سوریه

مترجم: مصطفی اسلام

Last modified onشنبه, 10 می 2025

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه