بسم الله الرحمن الر حیم

خبر:

به تاریخ ۱۵ فبروری ۲۰۱۷م، "Gazeta.uz" گزارش داد که شوکت میرزا بایوف رییس جمهور ازبکستان به تاریخ ۱۲ فبروی سال جاری، فرمانی را به منظور ایجاد یک مرکز تحقیقی بین المللی به نام امام ترمذی به امضا رساند. به رویت اسناد مشهود، این تصمیم به هدف انجام دادن مطالعات عمیق، رشد ظرفیت علمای حدیث و حفظ آثار حقوق دان مسلمان ابوعیسی ترمذی(امام ترمذی ۸۲۴-۸۹۲هـ) که در عرصه رشد موضوعات اسلامی کمک های زیاد را انجام داده است، اتخاد گردید. این اقدام باعث حفظ و انکشاف ارزش های دین-ملیتی مردم ازبکستان گردیده و نسل جوان را با روحیۀ بالا و افکار عشق و وفاداری به میهن شان تربیه می نماید.

تبصره:

ما می بینیم که میرزا بایوف از اسلوب جدید رییس جمهور تاجیکستان(امام علی رحمان) کار می گیرد. رحمان از احساسات مسلمانان به منظور بالا بردن اعتبار خود در میان مردم به صفت پیرو اسلام استفاده کرده و سال ۲۰۰۹م را به نام امام ابو حنیفه نامید. میرزا بایوف خوب می داند که ۹۳ درصد مردم ازبکستان را سنی مذهب تشکیل می دهد و قوت گرفتن تعهد مسلمانان نسبت به اسلام یک امر طبیعی است. حتی از لابلای بیانیۀ میرزا بایوف هم فهمیده می شود که می گوید چنین شخصیت های اسلامی؛ مانند: امام البخاری، امام الترمذی، ابوریحان البیرونی، الخوارزمی، امام الماتریدی و بسیاری از علمای دیگر در ازبکستان زنده گی می کردند و همه می دانند که مردم ازبکستان واقعاً اسلام را دوست دارند و آماده هستند که برای فداکاری های بزرگ برای این دین تعهد نمایند.

بعد از فروپاشی جماهیر شوروی، علمای مسلمان مدارسی را در خانه های شان باز کرده و اسلام را در آن جا تدریس می کردند. مسلمانان حتی از کشورهای همسایه به آن جا می آمدند تا اسلام را بیاموزند. وقتی که درک اسلام منحیث یک ایدیولوژی در ذهن این علماء مطرح شد، مسلمانان را بیشتر نیرو بخشید تا اسلام را توسعه بدهند. حکومت کریموف این چنین وضعیت را تحمل کرده نتوانست. طوری که هویداست، دیکتاتور اسبق کریموف علیه مسلمانان قد علم نمود تا نگذارد مسلمانان برای زنده گی دوباره اسلامی دست یابند.

مسلمانان که بخاطر از سر گرفتن زنده گی اسلامی دعوت می کنند، تعداد شان به هزارها تن می رسد و سال هاست که در زندان های ازبکستان محبوس می باشند، و نمی گویند که چه تعداد شان شهید شده است. بنابر این، حکومت ازبکستان می خواهد تا اذهان مسلمانان را با اسلامی پر کنند که مورد خواست خودشان است، چرا که آن ها می دانند فعالیت های اسلامی را منع قرار داده نمی توانند.

اگر حکومت ازبکستان خواهان رشد احادیثی است که توسط ترمذی روایت شده، پس ما یکی از احادیثی را که امام ترمذی از عدی بن حاتم روایت نموده است نقل قول می نماییم:

قَالَ: أَتَيْتُ النَّبِيَّ صلى الله عليه وسلم وَفِي عُنُقِي صَلِيبٌ مِنْ ذَهَبٍ‏.‏ فَقَالَ: «يَا عَدِيُّ اطْرَحْ عَنْكَ هَذَا الْوَثَنَ.» وَسَمِعْتُهُ يَقْرَأُ فِي سُورَةِ بَرَاءَةَ‏: ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ‏﴾‏ قَالَ: ‏«أَمَا إِنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا يَعْبُدُونَهُمْ وَلَكِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا أَحَلُّوا لَهُمْ شَيْئًا اسْتَحَلُّوهُ وَإِذَا حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ شَيْئًا حَرَّمُوه.»

گفت: نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدم درحالی که گردن بندی از طلا به گردنم بود و او صلی الله علیه وسلم گفت: ای عدی این بت را از گردن ات دور کن بعداً رسول الله صلی الله علیه وسلم آیاتی را از سوره توبه تلاوت کرد: آن ها( یهود و نصاری) علماء و روحانیون شان را به عوض الله سبحانه و تعالی، خدای خود می گیرند. قسمی نی که آن ها را عبادت کنند مگر این که هر چیز را برای شان حلال می دانستند آن ها باور به حلال بودن آن داشتند و از چیزی که منع شان می کرد آن ها قبول می کردند که حرام است.

از این حدیث دانسته شد که تقنین و مشروعیت دادن تنها از آن الله است. میرزا بایوف و حکومت اش باید بدانند که امام ترمذی رحمت الله علیه از طریق این حدیث و از طریق بسیاری احادیث دیگری که روایت نموده است نشان می دهد، قوانین که توسط مردم در پارلمان تقنین می گردد، قوانین کفری است. بناً اگر امام حیات می داشت، شاید در بین مسلمانان از اولین کسی می بود که علیه این قوانین که توسط حکومت ازبکستان به زور تطبیق می شود، قد علم می نمود. ما مطمین هستیم که او در جمع کسانی می بود که اراکین این حکومت را به زندان می کشانید.

ای مسلمانان ازبکستان! اجازه ندهید تا چنین حکام ظالم مانند میرزا بایوف شما را فریب دهد. کاری را که او انجام می دهد از در مرزهای باز با کشورهای همسایه مواظبت می کند و از همین حالا بالای تمام کارمندهای اجرایی کار خواهد کرد، تا حق الامتیاز کار مردم را در خاک روسیه، ملغا بسازد. پس این کار وی جز بدست آوردن اعتبار برای حامیان اش و مطرح نمودن وی میان اطرافیان اش، چیزی دیگری نیست. ما می بینیم که هنوز هم هزارها تن از مسلمانان بی گناه فقط بخاطر این که می گویند الله رب ماست  در زندان ها به سر می برند. او از شما مواظبت نمی کند و نه در خدمت شماست. بنابر این، این حکام مفسد بالای ما ظلم شان را تا زمانی که ما مسلمانان یکجا نشده و دولت خلافت را تاسیس نکنیم، ادامه خواهند داد. دولتی که با آمدنش تمامی این ظالمان را از میان خواهد برداشت.

نوشته شده برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

نویسنده: مبین ابوداوود

بدون شک که دولت های جهان از همان آغاز، نسبت به انقلاب مقدس شام، دنباله رو راه های خصمانه بوده و علیه آن طوطیه چینی می کنند؛ به همین لحاظ آن ها دسایس و دام هایی را سد راه این انقلاب به وجود می آورند.

بعد از درک نقش شان، در میان خود، آن ها به دو دسته تقسیم شدند که در محتوا یکی؛ اما در ظاهر متفاوت بودند. یکی از آن دو دسته با رژیم ظالم سوریه ایستاد و وی را حمایه کرد؛ در عین حال دیگری ادعای ایستاد شدن و دوست بودن با انقلاب را سر می داد. این کار بخاطر بازداشتن و مقید ساختن انقلاب بود تا به طرف سرنوشت تاریک و مسیر اجبار(راه حل سیاسی امریکایی) جهت اش دهند.

تمام این حالات به خوبی قابل درک بوده و چیزی شگفت انگیزی نیست؛ چرا که هنوز هم جنگ میان حق و باطل ادامه داشته و سیاست حیله گری تا به حال در مقابل مخلصین الله سبحانه وتعالی، به پیش گرفته می شود.

﴿وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ﴾

[ابراهیم: ۴۶]

آن ها پلان های شان را به راه می اندازند؛ مگر همه اش نزد الله سبحانه وتعالی است، حتی اگر پلان های شان برای کوه ها کافی باشد.

خطر کسانی که خود را با مردم شام دوست می پندارند، بیشتر از کسانی است که علیه شان ایستاده اند؛ چرا که آن ها توان این را دارند تا با راه های مختلف، بعضی از رهبرانِ گروه ها را به خواب عمیق فرو برند و آن ها را مجبور به خیال پردازی در مورد پیروزی و آزادی کنند. بعد از قرار دادن آن ها به دنبال آتش بس ها و مذاکرات، آن ها وعدۀ ایستاد شدن و امید حمایت از آن ها را نیز می دهند.

﴿يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا﴾

[نساء: ۱۲۰]

شیطان وعده و امید می دهد؛ ولی شیطان وعده نمی دهد؛ مگر به فریب.

بناً این رهبران فراموش کردند که غرب کافر، جز فریب چیزی دیگری برای شان نداده و مذاکرات تنها یک بخشی از فریب و حیله آن هاست. وضعیت فلسطین در پیش نظرتان است، کدام یک از حقوقی را مذاکرات برای مردم فلسطین بار آورده است و راه مذاکرات توأم با امید، آن ها را به کجا کشاند؟!

ای مسلمانان در سرزمین شام و اقامت گاه دارالاسلام: انقلاب شما به سال هفتم اش داخل شد و بدبختانه از یک تنزل به دیگری در حرکت است، چرا که انقلاب از اساسات اش منحرف شده، شعارهای اش را ترک کرده و جنگ علیه رژیم ظالم شام مبدل به جنگ ذات البینی شده است؛ بدین ترتیب، ظالم محفوظ و مظلوم ترسیده مانده است. پس چی وقت خوابیده ها بیدار خواهند شد؟! چه وقت صداهای محرومان و ناله های رنجدیده ها آن ها را بیدار خواهد کرد تا این که ارتباطات شان را با حمایه گران جهانی قطع کرده و به ندای الله سبحانه وتعالی پاسخ دهند؟ چی وقت آن ها بر فریب مذاکرات پی می برند تا باشد که در واقعیت انقلاب زنده گی کنند؟

چی وقت ما خواهیم فهمید که موفقیت انقلاب ما تنها در بسته بودن با اساسات اش بدست می آید؟ پس به ریسمان الله سبحانه وتعالی چنگ زده و طرحی را تطبیق کنیم که از عقیدۀ ما سرچشمه می گیرد و توسط برادران شما در حزب التحریر آماده شده است؛ توسط کسانی که شب و روز بخاطر نجات کشتی از غرق شدن، کار می کنند. حالا وقت اش رسیده تا شما کسانی را که غرب کافر برای تان رهبران سیاسی تعیین کرده از میان بردارید.

رهبرانی که غرب می خواهد توسط آن ها اهداف خود را با منحرف ساختن و از میان بردن انقلاب و بقای رژیم مجرم و مزدور، بدست بیاورد. حالا وقت اش رسیده تا امور انقلاب را در ادارۀ مردم اش قرار دهید و رهبری سیاسی اش را به رهبران قابل اعتماد بسپارید تا امر دست بکار شدن را به صورت مستقیم در راستای برانداختن رژیم و اقامه خلافت ثانی فقط بر منهج نبوت، قسمی که رسول الله صلی الله علیه وسلم  مژده اش را داده است، صادر کنند. این فقط بخاطر الله سبحانه وتعالی-یگانه ذات با عظمت در هستی- و موفقیت در آخرت است؛ پس بگذارید تا کارکنان به همین طریقه کار کنند.

﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾

 [یوسف: ۲۱]

الله سبحانه وتعالی بالای امور اش چیره است؛ اما اکثر مردم نمی دانند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه