سه شنبه, ۲۷ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

"جوبایدن"، رئیس جمهور امریکا امروز چهارشنبه، "واشنگتن" مرکز امریکا را به هدف سفر رسمی که شامل اسرائیل، کرانۀ غربی و مملکت عربی سعودی می‌شود، ترک نمود...[عربیه نت 13 جولای 2022م] نشریۀ متذکره به روز هفتم به تاریخ 10 جولای 2022م در سایت خود چنین به نشر رسانده بود: «جوبایدن، رئیس جمهور امریکا گفت که او به زودی در هفتۀ آینده به خاورمیانه سفر خواهد کرد تا فصل جدید و امیدوار کننده‌ای را برای نقش امریکا در منطقه آغاز نماید...» روزنامه شرق اوسط به تاریخ 5 جولای 2022م در سایت خود نشر نمود که: «ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا گفته است که ایران در هفته‌ها و ماه‌های اخیر بارها خواسته‌هایی را خارج از چارچوب توافق هسته‌ای 2015 مطرح کرده است... به گزارش خبرگزاری رویترز، در حال حاضر دور دیگری از مذاکرات با ایران برنامه‌ریزی نشده است...» حالا سوال این است که آیا این بدان معناست که امریکا به توافق هسته‌ای پشت کرده است؟ هدف سفر" بایدن" در این مقطع زمانی چی بوده و آیا این سفر ارتباط به توافق هسته‌ای دارد و یا  این سفر به مناسبت مسائل دیگری انجام شده است؟ آیا ممکن است که ایران یک قدرت هسته‌ای شود؟ الله سبحانه و تعالی به شما برکت داده، پیروزی و فتح را نصیب‌تان گرداند!

پاسخ:

در حقیقت پرسش متشکل از دو بخش است: بخش اول درباره موضوع توافق هسته‌ای با ایران و بخش دومی درباره سفر "بایدن" که پاسخ آن به قرار ذیل است: 

اول: توافق هسته‌ای:

1-      قضیۀ هسته‌ای ایران با ابعاد محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، بخش مهمی از سیاست امریکا در قبال ایران است و حتی با دیگر قضایا تداخل دارد تا به ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی در استراتژی امریکا تبدیل شود. بنابراین، دیده می‌شود که از زمان امضای توافق هسته‌ای امریکا و ایران در سال 2015 و انکار آن توسط امریکا در سال 2018 و مذاکرات برای بازگشت به آن، همانطور که امروز اتفاق می‌افتد، می‌بینید که به راست و چپ تغییر می‌کند. با نگاهی دقیق به چشم‌انداز استراتیژی ایالات متحده برای برنامه هسته‌ای ایران، متوجه می‌شویم که سیاست امریکا بیشتر به مدیریت این قضیه تا حل و فصل آن نزدیک است! این دیدگاه امریکائی‌ها از قضیۀ هسته‌ای به هیچ‌وجه از استراتژی منطقه‌ای امریکا در سرزمین‌های اسلامی و بین المللی جدا نیست.

2-        واقعیت عینی‌که وجود دارد، اینست؛ باید باور کرد که ایران در بیش‌تر سیاست‌های خارجی خود پشت صحنه با امریکا هماهنگ بوده و از سیاست امریکا خارج نمی‌شود. به گونۀ مثال؛ اشغال عراق توسط امریکا در سال 2003م این هماهنگی را تا حد زیادی آشکار کرد؛ زیرا  نفوذ امریکا و ایران در عراق مساویانه در کنار هم پیش می‌رفت؛ سپس ائتلاف بین‌المللی به رهبری امریکا علیه داعش و مداخله در سوریه به هیچ یک از اهداف ایرانی در سوریه یا شبه‌نظامیان آن ضربه نزد. بنابراین، امریکا آن‌ها را در جنگ علیه انقلاب شام رها کرد تا این انقلاب را ریشه‌کن کنند و امریکا با هواپیماهایش به بهانه "تروریسم" انقلابیون شام را مورد حملات قرار داد که این چنین تعاملاتی تنها در بین کشورهایی‌ می‌تواند صورت گیرد که بر سر مسائل پیش‌رفت‌های شان توافق کنند. پس نقش امریکا و ایران در سوریه برای حفظ مزدورش، بشار بود. علاوه بر این، اشغال افغانستان توسط امریکا، هماهنگی ایران و امریکا را نیز آشکار کرد؛ چنانچه برخی اظهارات ایرانی‌ها لطف ایران را برای امریکا در تسهیل اشغال افغانستان واضح ساخته است!

3-      پس از پایان جنگ عراق و ایران در سال 1988م و ظهور عراق به عنوان یک قدرت نظامی بزرگ، ایران در سال 1989م به ساخت برنامه موشکی و هسته‌ای خود به هدف جبران نمودن و سرپوش گذاشتن آنچه که در جنگ با عراق بود، شروع کرد. امریکا از دهۀ پنجاه به بعد به طور رسمی به ایران در تحقیقات هسته‌ای کمک کرد و این تحقیقات پس از انقلاب خمینی متوقف، اما در سال 1989م دو باره راه‌اندازی شد. به همین ترتیب، با از بین رفتن ارتش عراق توسط ارتش امریکا در سال‌های 1990-1991 و اخراج آن از کویت و اعمال تحریم‌ها و بازرسی‌ها بر عراق، میدان در منطقه برای برجسته شدن قدرت ایران خالی شد و سیاست امریکا پس از جنگ سرد به دنبال دشمن خیالی بود تا حضور پایگاه‌های نظامی خودش را در سراسر جهان پس از فروپاشی اتحاد شوروی توجیه نماید و ایران بهترین توجیه و بهانه برای این خواست امریکا بود؛ چنانچه امریکا بسیاری از سیاست‌گذاری‌های خود را به بهانۀ تهدید ایران توجیه می‌نمود تا جایی‌که روسیه از بهانه امریکا برای نصب سپر موشکی امریکا در لهستان و رومانی با تهدیدات موشکی ایران بسیار به شگفت آمد!

4-      بنابراین، برنامه هسته‌ای ایران و عجله ایران برای نصب هزاران دستگاه غنی‌سازی یورانیوم، زنگ خطر را در کشورهای بزرگ اروپایی و هم‌چنین کشورهای حاشیه خلیج فارس به صدا درآورده است که با بررسی دقیق‌تر، متوجه می‌شویم که همه این‌ها برای سیاست امریکا از چندین جهت ضروری بود:

الف- ایجاد تهدید ایران برای کشورهای حاشیه خلیج فارس که منابع نفتی در آن قرار دارد تا امریکا بتواند از حاکمان شان حمایت کند. رئیس جمهور"ترامپ" به این افتخار که امریکا از عربستان حمایت می‌کند، از وی می‌خواهد تا در قالب باج‌خواهی و مافیا پول بپردازد و او می‌گفت که بدون حمایت امریکا سعودی نمی‌تواند دو هفته دوام بیاورد.

ب- در سطح بین‌المللی، امریکا محاصره استراتژیک‌ را علیه روسیه و نصب سپر موشکی خود در نزدیکی مرزهای روسیه آغاز کرد که همۀ این اقدامات به بهانه‌های مختلف، از جمله محافظت از کشورهای اروپایی در برابر موشک‌های ایران بود.

5-      با ترس فزایندۀ اروپا، قدرت‌های بین المللی شروع به مذاکره کرده و از سال 2006 با ایران به امید کنترل برنامۀ هسته‌ای‌اش در چارچوب نظامی نه، بلکه در چارچوب صلح‌آمیز مذاکره کردند و برای این منظور، گروه 5+1 یعنی قدرت‌های گروه بین المللی هسته‌ای پنج + آلمان تأسیس شد، با وصف این‌که امریکا یکی از این قدرت‌های پنج‌گانه بود، مذاکرات هسته‌ای با ایران توسط قدرت‌های بین المللی و بدون مشارکت مستقیم امریکا انجام شد، یعنی این مذاکرات که 9 سال (تا سال 2015م) طول کشید، برای امریکا محدود کردن برنامۀ هسته‌ای ایران جدی نبود، و کشورهای اروپایی علاوه بر روسیه و چین، جلسات پی‌هم و بی‌نتیجه می‌گرفتند. این مذاکرات عامل دیگری در قسمت بارز ساختن قدرت ایران و نمایش دادن تهدیدات آن بود.

6-      علاوه بر آن، اختلافات داخلی در امریکا به شدت در خصوص برنامه هسته‌ای ایران تأثیر گذاشته است. دولت ترامپ دوره‌ای بود که اختلاف امریکا به نقطه خطرناکی رسیده بود. رئیس جمهور "ترامپ" در آن زمان به سیاست سلف خود، یعنی "اوباما" در مورد برنامه هسته‌ای ایران حمله کرد و در زمان خروج از توافق هسته‌ای در سال 2018م از تحریم‌های حداکثری علیه ایران و باز کردن راه برای تضعیف بیش‌تر ایران توسط یهودیان خبر داد و از آنجایی‌که با قلدوری رفتار می‌کرد، در آغاز جولای 2020م با کشتن قاسم سلیمانی، رهبر سپاه پاسداران قدس، ایران را تذلیل نمود و نیز به دلیل این‌که دولت ترامپ برخلاف دولت دموکرات "اوباما" در هماهنگی کامل با رژیم یهودی به رهبری نتانیاهو بود، رژیم یهودی در حمله به اهداف ایرانی از حد خود فراتر رفته بود؛ خواه این حملات هدف قرار دادن مستقیم هسته‌ای مثل خرابکاری در نیروگاه "نطنز" باشد و یا غیرمستقیم مانند سرقت اسناد مهم هسته‌ای ایران توسط رژیم یهودی، این علاوه بر ترورهای متعددی بود که دانشمندان و کارشناسان هسته‌ای ایران را توسط رژیم یهود مورد هدف قرار داد.

7-      در آن وقت دموکرات‌های امریکا در حالی‌که خارج از حکومت بودند، با اراکین نظام ایران به ‌خصوص "جواد ظریف"، وزیر امور خارجۀ وقت، تماس گرفتند و برای شان وعده می‌دادند که پیروزی حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری  2020م به معنای بازگشت به توافق هسته‌ای می‌باشد. این قولی بود که "بایدن"، نامزد دموکرات قبل از رئیس جمهور شدن اعلام نموده و "بایدن" به بهانۀ اختلافات داخلی امریکا خود را متعهد به بازگشت به توافق هسته‌ای ایران کرده بود، و رئیس جمهور"بایدن" بعد از مدت کوتاهی عملاً وظایف خود را در امریکا در سال 2021 آغاز کرد و به مذاکرات هسته‌ای با ایران بازگشت. اما این مذاکرات هم‌چنان در جای خود است، زیرا بازگشت امریکا به توافق هسته‌ای با ایران دیگر از استراتیژی امریکایی‌ها نبوده؛ بلکه در پی بروز دادن مجدد تهدیدات ایران هستند. علاوه بر این، نمایندگان جمهوری‌خواه در کنگره خواستار ارائه موافقتنامه جدید با ایران به اساس رأی‌گیری در کنگره شدند و تهدید کردند که در صورت غالب شدن در کنگره دوباره آن را رد خواهند کرد که این مسئله نیز باعث سردرگمی روند مذاکرات شد و یک سال و نیم است که دولت "بایدن" نمی‌تواند به توافق هسته‌ای با ایران بازگردد.

8-      سپس جنگ اوکراین بر موضوع توافق هسته‌ای سایه افگنده و در این وقت دولت "بایدن" برعهده داشت که عرضه نفت به اروپا را به عنوان جایگزینی برای روسیه تضمین کند و این یکی از الزامات رهبری امریکا به پیمان ناتو است. دولت "بایدن" سیاست خود را بر لزوم لغو تحریم‌ها علیه ایران و سوق دادن تجارت نفت این کشور به بازارهای بین‌المللی و هم‌چنین با ونزویلا و عربستان سعودی جهت داد، و در خصوص ایران، امریکا در ماه مارچ 2022 م عجالتاً تسریع روند انعقاد توافق هسته‌ای ایران را پس از حملۀ روسیه به اوکراین آغاز کرد. دولت "بایدن" آماده بود که مطالبات ایران را در قسمت حذف سپاه پاسداران از فهرست گروه‌های تروریستی که قبلاً "ترامپ"، رئیس جمهور سابق امریکا او را شامل نموده بود، بپذیرد. بناءً بازگشت امریکا به توافق هسته‌ای در نتیجه آخرین تحولات در سیاست امریکا پس از جنگ اوکراین بسیار نزدیک شده، اما زمانی‌که روسیه -که بخشی از گروه 5+1 است- روابط تجاری خود را با ایران شرط گذاشت، امریکا از امضای این توافق انصراف کرد. انتظار می‌رود که اگر روسیه بر شرایط خود باقی بماند، موضوع توافق هسته‌ای در ماه‌های آینده تا پایان انتخاباتِ میان دوره‌ای کنگرۀ امریکا در نوامبر 2022م به کندی ادامه خواهد داد... زیرا به نظر می‌رسد که "بایدن" اکنون از توافق هسته‌ای ایران به مسئلۀ انتخابات میان دوره‌ای بیش‌تر تمرکز کرده است.

دوم: سفر بایدن به منطقه:

1-       کسی‌که در خصوص سفر "بایدن" به منطقه تعمق می‌کند، در می‌یابد که این سفر مقدمه‌ای برای انتخابات میان‌دوره‌ای و بالا بردن سهام "بایدن" و حزبش در این انتخابات است؛ اگرچه در ظاهر این سفر به اهداف دیگری ارتباط داده شود! زیرا "بایدن" در یک بحران داخلی با حزب جمهوری‌خواه قرار گرفته، مخصوصاً در دو موضوع قابل توجه: موضوع اول بهره‌گیری حزب جمهوری‌خواه از علاقه‌مندی فزایندۀ "بایدن" به توافق هسته‌ای با ایران بدون فشار و تحریم‌های بیش‌تر و دوم، عدم توجه "بایدن" به افزایش و تحکیم روابط رژیم یهود، طوری‌که "ترامپ" انجام می داد. از آنجایی‌که این دو موضوع بر انتخابات میان‌دوره‌ای امریکا تاثیر گذار است، "بایدن" در ماه‌های باقی مانده از انتخابات میان‌دوره‌ای نومبر 2022م به این دو موضوع توجه بیش‌تری می‌کند.

 راه‌حل "بایدن" در خصوص موضوع اول این است که "بایدن" این دیدار را با بیانیه "ند پرایس"، سخنگوی وزارت امور خارجۀ امریکا ارائه کرد که توسط روزنامه شرق اوسط به تاریخ 5 جولای 2022م گزارش شد که «...در حال حاضر دور دیگری از مذاکرات با ایران وجود ندارد. ...» این علاوه بر اظهارات چندپهلویی "بایدن" در مورد توافق است که منجر به پایان دادن مراحل توافق هسته‌ای یا کاهش سرعت آن تا بعد از انتخابات میان‌دوره‌ای به هدف جلوگیری از سوء استفاده حزب جمهوری‌خواه از این موضوع علیه "بایدن" و حزبش می‌شود.

 سپس "بایدن" با اعلام حمایت بی‌سابقه از رژیم یهودی، با گذاشتن بزرگ‌ترین بسته حمایتی تاریخ به "تل ابیب" که بیش از 4 میلیارد دلار برآورد شده، به موضوع دوم پرداخت. این علاوه بر تسریع عادی‌سازی رژیم یهود است که همه این مسائل به خاطر اطمینان برای بدست آوردن آرای لابی یهودی در انتخابات میان‌دوره‌ای به نفع او می‌باشد که به این هدف بیش‌تر از "ترامپ" و حزبش از رژیم یهود حمایت کرده است. بنابر این، همین وقت و زمانِ سفر "بایدن" به منطقه، مخصوصاً به سوی رژیم یهود بود که در این ماه، جولای 2022 صورت گرفت و در حقیقت ابراز حمایت از رژیم یهود کارت تبلیغاتی از لابی یهودی برای "بایدن" محسوب می‌شود. این علاوه بر افزایش محبوبیت او نسبت به مردم‌اش است که این محبوبیت با تأییدی مزدوران دنباله‌روش در منطقه صورت می‌گیرد؛ خصوصاً مسئلۀ انرژی عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس! همین مسئله باعث بالا رفتن سهم انتخاباتی "بایدن" می شود که این مطلب با موارد زیر ثابت می‌شود:

الف- کاخ سفید گفت که "جوبایدن"، رئیس جمهور امریکا می‌خواهد از سفر خود به خاورمیانه -که از چهارشنبه آغاز می‌شود- برای تقویت نقش ایالات متحده در منطقه‌ استفادۀ استراتیژیک، با اهمیت و فزاینده‌ای بنماید. "جیک سالیوان"، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، در یک کنفرانس مطبوعاتی در کاخ سفید، دوشنبه، اهداف این سفر را که اولین سفر بایدن در دورۀ ریاست جمهوری وی است و شامل اسرائیل، فلسطین و سپس عربستان سعودی می‌شود، به بررسی گرفت؛ سفری‌که رهبران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مصر، اردن و عراق جمع می‌شوند. "سالیوان" در خصوص موضوع عادی‌سازی اشاره به تمایل امریکا نموده و گفت که برای تقویت آنچه که مسیر بهبود روابط اسرائیل با بیش‌تر کشورهای عربی خواند می‌شود(هرگونه عادی سازی مثبت است)." بایدن" از کشورهای حاشیه خلیج فارس خواسته بود تا تولید نفت را با توجه به قیمت‌های بالای 100 دلار در هر بشکه افزایش دهند که این مطلب نگرانی‌های جهانی در مورد انرژی و امنیت غذایی را در ادامه جنگ روسیه علیه اوکراین در خصوص نرخ تورم بالا برد. [الجزیره 11 جولای 2022م]

ب- الجزیره به تاریخ 10 جولای 2022 م مقاله‌ای را در واشنگتن پست منتشر کرد: «"جوبایدن" رئیس جمهور امریکا گفت که هفته آینده به خاورمیانه سفر خواهد کرد تا فصلی جدید و امیدوارکننده برای نقش امریکا در منطقه آغاز کند... در مقاله منتشر شده توسط واشنگتن پست، رئیس جمهور امریکا گفت که نشست سران منطقه در عربستان سعودی(جده) نشانه‌ای از ایجاد ثبات و استقرار در خاور میانه است؛ با اشاره به این‌که او اولین رئیس جمهور امریکا خواهد بود که از اسرائیل به جده سفر می کند. "بایدن" در رابطه با روابط با اسرائیل اشاره کرد که دولت او بزرگ‌ترین بسته حمایتی تاریخ را به "تل ابیب" داده است که بیش از 4 میلیارد دلار برآورد شده است.»

ج-  نشریۀ شرق اوسط در تاریخ 5 جولای 2022 م در وب‌سایت خود منتشر کرد: «ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا امروز (سه شنبه) گفت که ایران در هفته‌ها و ماه‌های اخیر بارها خواسته‌هایی را خارج از چارچوب توافق هسته‌ای 2015م مطرح کرده است. وی افزود: مطالبات جدید حاکی از عدم جدیت از سوی تهران است. هفته گذشته در دوحه، مذاکرات غیرمستقیم بین تهران و واشنگتن که هدف آن شکستن بن‌بست در مورد چگونگی بیرون‌رفت از توافق هسته‌ای بود، بدون پیشرفت مورد انتظار پایان یافت. به گزارش خبرگزاری رویترز، "پرایس" گفت که در حال حاضر دور دیگری از مذاکرات با ایران طرح ریزی نشده است.»

د- در نشریۀ موسوم به روز هفتم به تاریخ 5 می 2022 م آمده است: «چند چالشی وجود دارد ‌که "جو بایدن"، رئیس جمهور ایالات متحده و حزب دموکرات با نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره پس از بحران‌های‌ پی‌درپی -که دولت امریکا را با شکست مواجه کرده بود- مواجه شدند. امریکا در طی سه ماه تلاش کرد تا روسیه را از ادامه جنگ در داخل خاک اوکراین منصرف سازد، با وصف مجموعۀ از تحریم‌های پی‌درپی اقتصادی که امریکا بر ضد روسیه وضع کرد و با این تحریم‌ها اثرات جهانی تورم و روند تولید انرژی همراه بود که باعث شد بانک فدارالی امریکا نرخ سود را به میزان 5% بالا ببرد. این بلند رفتن در طول 22 سال گذشته بی‌سابقه بوده و به باور تحلیل‌گران و رسانه‌های اجتماعی امریکا، انتخابات نیمه‌‌دوره‌ای به مثابۀ نظرسنجی در خصوص ریاست جمهوری" بایدن" در دوسال اول آن در حکومت بوده است.

بنابر این، هدف اصلی سفر "بایدن" به منطقه در این زمان خاص، یعنی قبل از انتخابات میان دوره‌ای، همان است که در ابتدا ذکر کردیم: «کسی‌که به سفر "بایدن" به منطقه دقت می‌کند، می‌بیند که این سفر مقدمه‌ای برای انتخابات میان دوره‌ای است که سهام "بایدن" و حزبش را در این انتخابات افزایش می‌دهد، اگرچه ظاهراً این سفر به اهداف دیگری ارتباط داده شود.»

سوم: و در خاتمه ما به دو مسئله تأکید می‌کنیم:

1-      بر این دولت‌های به اصطلاح بزرگ، مشکلات وارد می‌شود که گاه منجر به درگیری شدید بین احزاب و اجزای آن‌ها می‌شود... اما درد این‌جاست که این دولت‌ها راه‌‌حلی برای مشکلات خود در سرزمین‌های ما و به هزینه ما پیدا می‌کنند! "بایدن" از سرزمین ما دیدن می‌کند؛ اما قبل از آن از بین مردمی‌که بیشترین دشمنی را با ما دارند -یعنی رژیم یهود که سرزمین مبارک ما فلسطین را اشغال نموده- پرواز می‌کند و سپس مستقیماً به سرزمین حجاز می‌رود؛ جایی‌که حاکمان آن با تسلیم و شادمانی از او استقبال می‌کنند و "بایدن" افتخار می‌کند و می‌گوید که او اولین رئیس جمهور امریکا خواهد بود که از "اسرائیل" به جده سفر می‌کند. .. و بزرگ‌ترین بسته حمایتی تاریخ را برای یک کشور یهودی فراهم می‌کند... با این حال، حاکمان آل‌سعود حیا نمی‌کنند، بلکه حیا را از دست داده اند! سپس"بایدن" با حاکمان کشورهای حاشیه خلیج فارس دیدار و درباره افزایش تولید انرژی برای کاهش تورم در امریکا گفتگو کرده و سپس با این گروه حکام(حاکمان رژیم‌های مصر، عراق و اردن) جمع می‌شوند و در خصوص قضیۀ عادی‌سازی دیدار می‌کند و می‌گوید: «هر گونه عادی سازی مثبت است.» "بایدن" این‌گونه می‌خواهد که با این حکام -به جای جهاد برای از بین بردن یهود- روابط‌شان را با رژیم یهود عادی‌سازی کند! و سپس آن حاکمان بدون ترس و واهمه‌ای از الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم و بدون کدام شرم از مؤمنان برای "بایدن" کف می‌زنند، به جای این‌که امریکا و رژیم یهود را دشمن بخواند:

﴿هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾ [منافقون: 4]

ترجمه: آن‌ها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! الله آن‌ها را بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند؟!

2-       در مورد آنچه در اخیر سوال آمده بود «آیا ایران می‌تواند به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شود؟» بلی، می‌تواند؛ اگر ایران سیاست خارجی خود را همانطور‌ی‌که بیان شد، با امریکا هماهنگ نسازد؛ در این صورت ایران می‌تواند به یک قدرت مهم تبدیل شود، اما پیوند سیاسی ایران با سیاست امریکا باعث می‌شود که در مدار امریکا بچرخد و با کنترل توافق هسته‌ای، این موضوع را به مذاکرات وین، یعنی با موافقت امریکا ربط داده است. سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «اگر فردا توافقی در "وین" تکمیل شود، اگر فردا در وین به توافق برسد، تمام اقداماتی‌که ایران انجام داده است، از نظر فنی برگشت‌پذیر است.» [اندپندنت عربی 13 جون 2022م)

بنابراین تغییر اساسی در ایران بعید به نظر می‌رسد، مگر این‌که ایران اسلام را در سیاست داخلی و خارجی خود حاکم قرار داده و بعد از آن رابطه خود را با امریکا به طور کامل و غیرقابل برگشت قطع نماید... ما به این نظریم و این عمل را از سوی سیاستمداران فعلی ایران بعید می‌دانیم؛ اما به الله سبحانه وتعالی عذر می‌کنیم؛ شاید به پروردگارشان رجوع کنند و از الله بترسند.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

به جواب بکر ساعد

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته و مغفرته!

از الله سبحانه و تعالی می‌خواهم که شما را به تمام خیرها مؤفق گرداند و او صاحب خیر است.

پرسشم این است: وقتی علماء اجماع کردند که اگر کسی از این‌که بسم الله جزء از سورۀ فاتحه محسوب می‌شود، انکار کند کافر نمی‌شود؛ زیرا این مطلب به احادیث متواتر ثابت شده؛ پس چرا در بعضی از مصاحف کنونی بسم الله در اول سورۀ فاتحه نوشته شده است؟! آیا این مسئله با این‌که الله سبحانه و تعالی قرآن کریم را حفظ می‌کند، در تعارض قرار ندارد؟ وقتی دولت اسلامی انشاء الله تأسیس شود، موقف دولت اسلامی در آینده در خصوص مسایل غیر متواتر مثل ذکر سورۀ بسمله در اول قرآن کریم و ذکر دعاهای غیر متواتر در آخر مصحف چی خواهد بود؟ الله سبحانه و تعالی شما را برکت دهد.

پاسخ

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

قبلاً ما به تاریخ 21 ربیع الاول 1432هـ.ق 26 مارچ 2011م در خصوص بسم الله  جواب داده بودیم که در این جواب چنین آمده بود:

«نسبت به بسم الله  باید گفت که بسم الله جزء از آیۀ سورۀ نمل است: ﴿إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ اما وقتی در اول سورۀ فاتحه و یا در اوایل سایر سوره‌ها ذکر شود، پس در این صورت اختلاف است که آیا بسم الله  از جمله آن سوره به حساب می‌آید و یا این‌که تنها به عنوان فاصل بین سوره‌ها است؟ این اختلاف کدام مشکلی ندارد؛ زیرا هردو گروه اقرار به این دارند که بسم الله الرحمن الرحیم بخش از قرآن در سورۀ نمل است، اختلاف تنها در وضع بسم الله در اول سوره‌ها غیر از سورۀ توبه است که آیا ذکر آن در اوایل سوره‌ها جزء از سوره‌ها و یا جزء از سورۀ فاتحه است و یا نیست ... پس تا وقتی همه اقرار داشته باشند که بسمله آیه از قرآن کریم و از سورۀ نمل است، اختلاف در خصوص اوایل سوره‌ها بوده و این اختلاف هیچ نوع تأثیری به جز از قرائت آن در نماز ندارد؛ به این معنی که آیا باید در نماز در اول سورۀ فاتحه و اوایل سوره‌های دیگر به صورت جهری و سری خوانده شود و یا خوانده نشود؟ که این اختلاف توسط مجتهدین استنباط شده و مطابق به احکام شرعی است.» ختم.

برای وضاحت بیش‌تر و جواب به سایر موارد که در سوال‌تان ذکر شده موارد ذیل را ذکر می‌کنم:

1-      در صفحه 159 الی 160 جزء اول کتاب شخصیه آمده است: «جبرئیل تمام آنچه از قرآن است، در هر سال یک مرتبه به رسول الله صلی الله علیه و سلم قرائت می‌کرد و در آن سالی‌که رسول الله صلی الله علیه و سلم وفات نمودند، جبرئیل تمام قرآن را به رسول الله صلی الله علیه و سلم دو مرتبه خواند. از عائشه رضی الله عنه از فاطمه علیها السلام روایت است:  

«أَسَرَّ إِلَيَّ النَّبِيُّ إِنَّ جِبْرِيلَ كَانَ يُعَارِضُنِي الْقُرْآنَ كُلَّ سَنَةٍ مَرَّةً وَإِنَّهُ عَارَضَنِي الْعَامَ مَرَّتَيْنِ وَلَا أُرَاهُ إِلَّا حَضَرَ أَجَلِي»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم آهسته برایم گفت که جبرئیل در هرسال یک مرتبه قرآن را برایم می‌خواند؛ ولی در این سال دو مرتبه برایم خواند و من این مسئله را چیزی دیگری غیر از این‌که اجلم فرارسیده است، نمی‌دانم.

هم‌چنان از ابوهریره روایت است که گفت:

«كَانَ يَعْرِضُ عَلَى النَّبِيِّ الْقُرْآنَ كُلَّ عَامٍ مَرَّةً فَعَرَضَ عَلَيْهِ مَرَّتَيْنِ فِي الْعَامِ الَّذِي قُبِضَ فِيهِ» ]بخاری این حدیث را روایت کرده است[

ترجمه: ایشان در هر سال یک مرتبه تمام قرآن را بر رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌خواند؛ ولی در این سال که وفات شدند، دو مرتبه خواند.

جبرئیل قرآن را در هر سال به رسول الله صلی الله علیه و سلم پیش می‌نمود؛ یعنی در هر سال ترتیب آیات قرآن را پیش‌کش می‌کرد و هم‌چنان ترتیب آیات قرآن را نسبت به سوره‌ها پیش‌کش می‌نمود؛ زیرا معنای پیش‌کردن قرآن کریم به معنی پیش‌کردن جملات قرآن کریم، کلمات قرآن کریم و ترتیب قرآن کریم نسبت به یک دیگر است. هم‌چنان امکان دارد که از این حدیث فهیمده شود که عرض ترتیب بعض سوره‌ها نسبت به بعضی دیگری صورت می‌گرفت؛ مگر احادیث صحیح دیگری به صورت صریح در خصوص ترتیب آیات آمده است؛ زیرا این احادیث در خصوص ترتیب بعضی آیات نسبت به بعضی دیگر و ترتیب آیات در سوره‌ها می‌باشد.

«ضَعُوا هَذِهِ الآيَاتِ فِي سُورَةِ كَذَا بَعْدَ آيَةِ كَذَا»

ترجمه: این آیات را در فلان سوره بگذارید، بعد از فلان آیه بگذارید.

«ضَعُوا هَؤُلَاءِ الْآيَاتِ فِي السُّورَةِ الَّتِي يُذْكَرُ فِيهَا كَذَا وَكَذَا»

ترجمه: آن آیات را در سوره‌ای که فلان چیز و فلان چیز ذکر شده بگذارید.

به این ترتیب بعضی از سوره‌ها ختم می‌شد و سورۀ دیگری غیر از آن شروع می‌شد و این یک امر توقیفی از جانب الله سبحانه و تعالی بود که توسط جبرئیل صورت می‌گرفت. از ابن عباس رضی الله عنه روایت شده که گفته است:

«كَانَ النَّبِيُّ لَا يَعْلَمُ خَتْمَ السُّورَةِ حَتَّى يَنْزِلَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه و سلم ختم سوره را نمی‌دانستند تا این‌که بسم الله الرحمن الرحیم نازل می‌شد.

و در روایت دیگری آمده است:

«فَإِذَا نَزَلَتْ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ عَلِمُوا أَنَّ السُّورَةَ قَدِ انْقَضَتْ» (این حدیث را سنن بیهقی و ابوداوود روایت کرده)

ترجمه: وقتی بسم الله الرحمن الرحیم نازل می‌شد، می‌دانستند که سوره تکمیل شده است.

پس همه این احادیث به صورت قطعی دلالت به ترتیب آیات در سوره‌هایش و هم‌چنان ساختار سوره‌ها با تعداد آیات و چگونه وضع آن دارد و همه ترتیب قرآن از جانب الله سبحانه و تعالی توقیفی است و این شکلی است که امت از پیامبرشان صلی الله علیه  و سلم روایت کرده و این مسئله به صورت متواتر ثبت شده است...»

2-      وقتی صحابه رضی الله عنهم به مصحف عثمان اعتماد کردند، بسم الله  را در اول سورۀ فاتحه و در اوایل سایر سوره‌ها به جز سورۀ برائت ثابت دانستند؛ ولی واضح نبود که ذکر بسم الله در اول هر سوره یعنی سورۀ فاتحه و سایر سوره‌ها آیه‌ای از سوره است و یا این‌که بسم الله برای فصل بین سوره‌ها است؟ به همین دلیل در خصوص این‌که بسم الله  آیه‌ای از فاتحه و یا سایر سور است، در بین علماء اختلاف پیدا شد، با وصف موجودیت این اختلاف تمام‌شان اقرار کردند که بسم الله به صورت نوشتاری در مصحفی‌که صحابۀ کرام جمع کردند، در اول سورۀ فاتحه و در اوایل سایر سوره‌ها غیر از سورۀ برائت ذکر شده، پس بسم الله چیزی نیست که در این اواخر مسلمانان آن‌را در اول سورۀ فاتحه و یا سایر سوره‌ها ذکر کرده باشند؛ بلکه بسم الله  در مصحف عثمان در اول سورۀ فاتحه و سایر سوره‌ها به استثنای سورۀ برائت ذکر است و این ذکر به اساس اجماع صحابه و اتفاق شان رضی الله عنهم اجمعین صورت گرفته است.

3-      در جلد 1 صفحه 234 کتاب سیوطی تحت عنوان: "الإتقان في علوم القرآن" آمده است: «الفاتحه: جمهور علما گفتند که هفت آیه است و کوفیون و مکیون بسم الله را حساب کردند، غیر از ﴿أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾ و باقی علماء عکس آن‌را نمودند و حسن گفته است هشت آیه است که بسمله و ﴿أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾ را نیز به حساب آوردند و بعضی گفتند که شش آیه است که این دو را به حساب نیاوردند و دیگران این سوره را نه آیه خواندند؛ پس این‌ها بسم الله و ﴿أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ﴾ و ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ﴾ را حساب کردند. نظریه اول را آن‌چه احمد و ابوداود، ترمذی، ابن حزیمه، حاکم، دارقطنی و غیر از ایشان تخریج نموده تقویت نموده است. از ام سلمه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به این شکل می‌خواند:

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ * الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ * مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ * إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلا الضَّالِّينَ﴾

پس این سوره را آیه آیه جدا کرده و آن‌را به اساس اعراب شمرده است و﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ را آیه شمرده و ﴿عَلَيْهِمْ﴾ را نشمرده است. دارقطنی به سند صحیح از عبدخیر روایت نموده است که گفته است علی رضی الله عنه از سبع المثانی سوال شد، پس او در جواب گفت: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾ سپس گفته شد، این‌ها شش آیه هستند، سپس او گفت: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ نیز آیه است.» ختم.

مطلب فوق به معنی این است که اختلاف در خصوص موضوع بسم الله از این جهت که او آیه است... با دلایل صحیح در باب اجتهاد قرار گرفته و پیروی از مجتهدین معتبر امر مشروع است...

4-      چیزی‌که بر مصحف داخل شده مانند نقطه‌گذاری، حرکات و علامات موضوعه برای وقف و احکام ترتیل... و یا آن‌چه در بعضی مصاحف در آخر آن بعضی ادعیه گذاشته شده و یا در حواشی آن تفسیر و شروح گذاشته شده ... تمام این مسایل تأثیری در اختلاط قرآن به غیرش ندارد. مسلمانان به قرآن توجه جدی کردند و ملیون‌هاتن آن‌را حفظ نمودند و نصوص آن متواتر شده و جای به نظر نمی‌رسد که قرآن به غیر خود خلط و یا بر مردم اشتباه و پوشیده گردد. به همین دلیل، مسلمانان از صدها سال است که بعضی مسایل را که بر قرائت قرآن کریم کمک می‌کند، مثل نقاط، حرکات و غیره داخل کردند و این مسایل هیچ تأثیری بر نص قرآن کریم ننموده، به همین دلیل، دولت خلافت از وجود این حرکات و علامات وقف وارده بر مصاحف را منع نمی‌سازد.

خلاصه این‌که موجودیت اختلاف نسبت به این‌که بسم الله آیۀ از فاتحه است و یا خیر و یا این‌که عدد آیات سورۀ فاتحه 6 است و یا 7؟ یا این‌که آهسته خوانده شود و یا جهریه؟ تمام این مسایل تأثیری در حفظ قرآن کریم توسط الله سبحانه و تعالی ندارد. مثلاً بسم الله در سورۀ نمل آیۀ از قرآن کریم است و قرآن از زمان خلفای راشدین رضی الله عنهم در یک مصحف جمع شده است؛ مانند که در زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم نوشته شده است و مثلِ که آن را از رسول الله صلی الله علیه و سلم آموختند و الله سبحانه و تعالی راست فرموده است:

﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾ (حجر آیه: 9)

ترجمه: بی تردید ما خود این ذکر را نازل کردیم و مسلماً نگهدار آن نیز هستیم.

امیدوارم در همین حد کفایت کند.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

در بیانیۀ پایانی اتحادیۀ اروپا -که در اجلاس سرانش در پایتخت آن، بروکسل، در دو روز 23 و 24 جون 2022 تحت عنوان مدیترانۀ شرقی در رابطه به روابط ترکیه با یونان به ویژه اختلاف بر سر جزایر دریای اژه صادر شد- آمده است: "اتحادیه نسبت به اظهارات و اقدامات اخیر ترکیه ابراز نگرانی عمیق می‌کند. ترکیه باید به حاکمیت و تمامیت ارضی همه کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا احترام بگذارد." (صدای آمریکا 24/6/2022) از سوی دیگر، ترکیه در بیانیه‌ای که توسط وزارت امور خارجه‌اش منتشر شد، گفته است: "دستیابی به موضعی مغرضانه و بدون چشم‌انداز از واقعیت در مورد کشورمان در تصمیم‌های اتخاذ شده در اجلاس سران کشورهای اتحادیۀ اروپا، مایۀ تأسف بوده و غیرقابل قبول است که اتحادیۀ اروپا برای مشروعیت بخشیدن به گزاره‌های افراطی مغایر با قوانین بین‌المللی در مورد مدیترانۀ شرقی و دریای اژه تلاش دارد." (آناتولی 24/6/2022)

یعنی بار دیگر، تنش بین روابط ترکیه و یونان بازگشته است؟ آیا این امر می‌تواند منجر به جنگ بین آن‌ها شود، با وجود این‌که هر دو در پیمان ناتو هستند؟ پس موضع آمریکا در زمانی‌که این اتحادیه را رهبری می‌کند، چیست؟ آیا می‌تواند این تنش را از بین ببرد و اوضاع را آرام کند، یا این تنش به تشدید ادامه پیدا خواهد کرد؟

پاسخ:

برای وضاحت بیشتر، موارد ذیل را به بررسی می‌گیریم:

1-      حدود 1800 جزیرۀ کوچک و بزرگ و صخره‌ای در دریای اژه وجود دارد که حدود 100 جزیرۀ آن مسکونی و تنها 24 جزیره با مساحت بیش از 100 کیلومتر مربع است. این جزایر با شهرهای یونان از زمانی‌که محمد فاتح رحمه الله از سال 1456م پس از فتح بزرگ استانبول، پایتخت امپراتوری روم شرقی در سال 1453م، فتوحات خود را در آن‌ها آغاز کرد، تحت حاکمیت اسلام و اقتدار مسلمانان قرار گرفت. اما وقتی ضعف در دولت عثمانی به عنوان یک دولت اسلامی ظاهر شد، کشورهای کفری از موقع استفاده کردند و شروع به توطئه علیه دولت اسلامی نمودند و یونانیان را به شورش علیه آن تحریک کردند، بلکه انگلیس، فرانسه و روسیه قیام نمود و مستقیماً در جنگ دریایی علیه آن مداخله کرد تا یونان را از آن جدا سازد تا این‌که در سال 1830م این حادثه انجام شد. اما حاکمیت بر بسیاری از جزایر برای دولت عثمانی باقی ماند تا این‌که ایتالیا در سال 1912م در جریان جنگ در لیبی جزایر مانش را اشغال کرد که به آن‌ها دوازده جزیره می‌گویند که علاوه بر ده جزیرۀ کوچک و مجمع صخره‌ای، در اصل 14 جزیره بودند. این جزایر به دلیل همجواری با مرزهای ترکیه پس از تقسیم در معاهدۀ لوزان اهمیت پیدا کردند، برخی از آن‌ها در حدود 3 کیلومتر از آن فاصله دارد؛ در حالی‌که از نزدیک‌ترین ساحل یونان در حدود 500 کیلومتر فاصله دارند. این جزایر در معاهدۀ لوزان به ایتالیا بخشیده شد که توسط دولت انقره به ریاست مصطفی کمال از طریق نمایندۀ وی، عصمت اینونو، امضا شد و در آن سرزمین‌های وسیع دولت عثمانی را واگذار کردند و به اصطلاح ترکیۀ فعلی راضی بودند که توسط متحدین به رهبری بریتانیا تعیین حدود شده است.

ایتالیا در ازای ورود به جنگ جهانی اول از جانب خود علیه آلمان و دولت عثمانی، حق بریتانیا را بر جزایر به رسمیت شناخت. در سال 1947، پس از شکست ایتالیا در جنگ جهانی دوم، قرارداد صلحی در پاریس بین دول متفقین و ایتالیا به امضا رسید. این قرارداد مقرر می‌کرد که ایتالیا جزایر مانش، دوازده جزیره را به شرطی به یونان واگذار کند که خلع سلاح شود. ترکیه خواستار مذاکره برای تعیین سرنوشت بسیاری از جزایر مورد مناقشه و جزایر کوچکی شد که طبق توافقات قبلی تابعیت خود را به هیچ کشوری منتقل نکرده‌اند، در حالی‌که یونان مدعی حق خود بر تمام جزایر دریای اژه است، به جز برخی جزایری‌که تنها بر اساس معاهدۀ لوزان به ترکیه بازگردانده شدند.

یونان خواهان افزایش آ‌ب‌های اقلیمی خود از 6 مایل به 12 مایل گردید. ترکیه با وجود این‌که طرف قرارداد پاریس نبوده و آن را امضا نکرده، هم‌چنان تابع و موافق آن است! چاووش اوغلو، وزیر امور خارجۀ این کشور در مصاحبه‌ای با روزنامۀ الحریات در تاریخ 26 می 2022 گفت: "یونان باید به پیمان صلح منعقد شده در سال 1947م پایبند باشد که تنها به یک واحد نظامی کوچک از سربازان یونانی اجازه می‌دهد در جزایر دودکانیز حضور داشته باشند". وی در صورتی‌که یونان به مفاد پیمان صلح پایبند نباشد، هشدار به تشدید این موقف داد... بُعد دیگر بحران مربوط به حقوق ناشی از آن حاکمیت است که در حوزه‌های نفوذ دریایی و مناطق اقتصادی بازنمایی می‌شود و حق اکتشاف منابع انرژی مانند نفت و گاز در نزدیکی این جزایر است. بحث استقرار پایگاه‌های آمریکایی در آن‌ها و جاه‌طلبی‌های اروپایی و به ویژه فرانسه در این منطقه به این موضوع اضافه شد.

2-      فرانسه وارد خط شد و آشکارا حمایت خود را از یونان در برابر ترکیه اعلام کرد و در تابستان 2020 اعلام نمود که در مقابل ترکیه در کنار یونان است و در مقابل گسترش کشتی‌های نظامی و حفاری ترکیه در شرق مدیترانه، هواپیماها و کشتی‌های جنگی رافال را فرستاد. این کشور در سپتامبر 2021م توافقنامۀ همکاری متقابلی را با یونان امضاء کرد که بر اساس آن "کمک متقابل با تمام ابزارهای مناسب در صورتی‌که دو کشور مشترکاً متوجه شوند که حملۀ مسلحانه علیه قلمرو یکی از آن‌ها در حال انجام است" را تصریح می‌کند. سپس فرانسه برای تقویت این توافقنامه در جنوری 2022 توافقنامه‌ای را برای همکاری نظامی مشترک بین دو کشور امضا نمود که بر اساس بیانیۀ ستاد کل فرانسه، "مشارکت استراتژیک دو کشور را در سطح نظامی متحد می‌کند". این موافقت‌نامه هم‌چنین "تقویت و ساختار روابط دفاعی- نظامی در بلندمدت و تجسم همکاری نظامی دوجانبۀ فرانسه و یونان را در سطوح راهبردی و عملیاتی امکان پذیر می‌کند و همکاری نظامی دوجانبه گسترش خواهد یافت." (فرانس برس 22/1/2022) دو روز قبل از امضای این قرارداد، یونان اعلام کرد که 6 فروند جنگنده رافال از 18 فروند هواپیمای رزمی رافال را که یونان سال گذشته از فرانسه خریداری کرد، به همراه 3 فروند ناوچه به ارزش 5.5 میلیارد یورو از فرانسه دریافت کرده است. به نقل از خبرگزاری فرانسه، کارشناسان گفتند: "این توافقنامۀ دفاعی بی‌سابقه و غیرعادی است، زیرا دو کشور عضو ناتو را به هم مرتبط می‌کند و ترکیه، یکی دیگر از اعضای ائتلاف را هدف قرار می‌دهد." فرانسه بر این موضع در اتحادیۀ اروپا و موضع آن تأثیر گذاشت و موقف آن طرفداری یونان در مقابل ترکیه بود.

3-      آمریکا در قبال این اقدام فرانسوی‌ها سکوت نکرد، بنابراین برای خنثی کردن اثر آن و زدن ضربۀ اول به یونان اقدام نمود. پس چنین اتفاق افتاد که یونان، قبرس و رژیم یهود در 20/12/2018 تمایل خود را برای ایجاد یک پروژۀ خط لوله برای انتقال گاز طبیعی از شرق دریای مدیترانه به اروپا بدون مشارکت ترکیه و بخش شمالی ترک قبرس در آن اعلام کردند. این خط لوله قرار بود حدود 10 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را به اروپا برساند؛ اما آمریکا پایان حمایت خود از این پروژه را اعلام کرد.

به تاریخ 10/1/2022 رژیم یهود و یونان اطلاع دادند که "از نظر سیاسی و مالی از این پروژه حمایت نخواهند کرد." و این یک "پیروزی برای ترکیه شمرده شد که از پروژه جدا شده است." (شرق الاوسط 10/1/2022) مجلۀ نظامی یونان در گزارشی‌که در 10/1/2022 منتشر نمود، اشاره کرد که: "پروژۀ آتن برای افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی برای تبدیل شدن به مرکز انرژی و اتحاد تاریخی با (اسرائیل) است که سبب حاشیه راندن ترکیه و دستیابی به اهداف دیگر است تا به طور کامل فروپاشد. همین امر در مورد قانون مانیاتیس نیز صدق می‌کند که حدود بیرونی فلات قاره یونان را مشخص می‌سازد. هر دو هدف فروریخت، ترکیه قانون مانیاتیس را زیر پا گذاشت، که آن را میهن آبی می‌خواند و با توافق ترکیه و لیبی برتری خود را بر مواضع یونان تقویت کرد و اکنون موضع واشنگتن آمده است تا به او فرصت دهد. او اظهار داشت: "میتسوتاکیس نخست وزیر (یونان) خواهان گفتگو با ترکیه نیست، همانطور که او با آمریکا مذاکره نکرد." او افزود: "آمریکا از طریق آلمان برای جلوگیری از اعمال تحریم‌ها علیه ترکیه به دلیل بحران حفاری در شرق مدیترانه در سال گذشته تلاش کرد."

اگر به موضوع دقت کنیم، درمی‌یابیم که امریکا می‌خواسته تا به خاطر همکاری یونان با فرانسه، هشداری را متوجه یونان سازد و نتیجۀ حرکت فرانسه را در منطقه باطل نماید. آمریکا می‌خواست این پروژه را با ترکیه، متحد نزدیک خود، که در مدارش برای مقابله با فرانسه می‌چرخد، مرتبط نماید.

4-      یونان متوجه شد که آمریکا را توسط توافق با فرانسه و نزدیک شدن به آن (خشمگین) کرده، بنابراین، برای رفع این موضوع به امضای توافق‌نامه با آمریکا موافقت کرد و پارلمان یونان امضای آن را از 14/10/2021 به 13/5/2022 موکول کرده بود. چنانچه امضای آن صورت گرفت و در جریان رأی گیری، میتسوتاکیس نخست وزیر یونان از این توافق دفاع کرد و گفت: "توافقنامۀ همکاری دفاعی با ایالات متحده در خدمت منافع ملی کشور است. این یک رأی اعتماد برای یونان است و مهم است؛ زیرا در قدم نخست متضمن تعهد صریح است که حضور آمریکا در یونان هر 5 سال یکبار (به جای یک سال چنانچه قبلاً بود) تمدید می‌شود، و هر یک از طرفین حق دارند در صورت لزوم به آن پایان دهند. در قدم دوم این همکاری دوجانبه با ایالات متحده مهم است؛ زیرا نه تنها در زمان مناسب؛ بلکه در مکان نیز گسترش می‌یابد. در پایگاه دریایی سودا (در کرت)، کل زیرساخت‌ها در حال مدرنیزه شدن است و نقش کلی پایگاه در حال افزایش می‌باشد. سودا برعلاوۀ میدان شلیک در لیتوچورو و دو اردوگاه نظامی در ولوس و الکساندروپلیس، تنها میدان و پایگاهی است که یک ناو هواپیمابر آمریکایی می‌تواند در مدیترانۀ شرقی روی آن پهلو بگیرد. در قدم سوم توافق جدید بدان جهت مهم است؛ زیرا به وضوح ارادۀ مشترک برای دفاع متقابل از حاکمیت و تمامیت ارضی در برابر هر گونه تهدید، حتی حملۀ مسلحانه را بیان می‌نماید." (روز هفتم، ازخبرگزاری‌ها 13 13/5/2022)

بدین ترتیب، آمریکا یونان را مطیع ارادۀ خود، نفوذ خود را در آن تقویت و همکاری خود با فرانسه را فلج کرد!

5-      پس از آن، اظهارات یونان کم شد و نخست وزیر یونان گفت: "با وجود اظهارات تندی‌که منجر به تشدید تنش بین دو همسایه شد، باز نگهداشتن کانال‌های ارتباطی با ترکیه مهم است." (خلیج جدید.17/6/2022)

 اما این وضعیت اتحادیه اروپا را به دردسر انداخته است! از این رو، برای صرفه‌جویی در مصرف آب، به بیانیۀ عمومی و ملایم خود در قبال ترکیه اکتفا کرد و در عین حال از یونان به دلیل عضویت در اتحادیه حمایت نمود.

در بیانیۀ پایانی که در اجلاس سران در بروکسل به تاریخ 23 و 24 جون 2022 تحت عنوان "دریای مدیترانۀ شرقی" صادر شد، آمده است: "اتحادیه اروپا نسبت به اظهارات و اقدامات اخیر ترکیه ابراز نگرانی عمیق می‌کند. ترکیه باید به حاکمیت این کشور و تمامیت ارضی همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا احترام بگذارد."

نخست وزیر یونان پس از آن گفت: ما کاملاً پشت آنچه در بیانیۀ پایانی اتحادیه اروپا آمده است که ترکیه را در قبال حاکمیت و تمامیت ارضی اعضای اتحادیۀ اروپا پاسخگو کرده، ایستاده‌ایم و خواستار کاهش تنش بر اساس قوانین بین المللی شده است. امیدوارم این بار ترکیه به این درخواست‌ها توجه کند؛ زیرا این تنها راه کاهش تنش است که توسط همسایۀ ما در دو ماه گذشته در شرق مدیترانه به طور کامل تشدید شده است. (صدای آمریکا 24/6/2022).

6-      بدین ترتیب، آمریکا توانست تنش بین ترکیه و یونان را کاهش دهد، زیرا ترکیه در مدارش می‌چرخد ​​و یونان تحت کنترل قرارداد دفاعی با آمریکا قرار گرفته است و نفوذ اتحادیۀ اروپا به ویژه فرانسه بر یونان کاهش یافته است. در واقع نظام ترکیه به صورت تلویحی اعطای دوازده جزیره به یونان را در قرارداد پاریس در سال 1947م به رسمیت شناخته است. این نظام برنامه‌ای برای بازگرداندن آن‌ها نیز ندارد؛ مانند سایر جزایری‌که در قراردادها به طور رسمی به یونان تعلق نگرفته اند. انتظار نمی‌رود رژیم سکولار ترکیه برای اعادۀ این جزایر در دریای اژه که تحت کنترل یونان هستند، اقدام جدی انجام دهد.

اردوغان کاری جز جنگ لفظی انجام نمی‌دهد و سپس عقب‌نشینی می‌کند، همانطور که در سال 2020 اتفاق افتاد؛ زمانی‌که کشتی‌های حفاری را در شرق دریای مدیترانه عقب‌نشینی نمود و روی این موضوع پرده انداخت. بنابراین، انتظار نمی‌رود که جنگ بین ترکیه و یونان برای اعادۀ این جزایر رخ دهد، زیرا رشته‌های قضیه در دست آمریکاست و ترکیه در مدار آن می‌چرخد ​​و نفوذ آمریکا پس از آن توافق در یونان بیشتر شده است.

7-      سرانجام، جزایر دریای اژه و در واقع یونان، پس از فتح قسطنطنیه در داخل دولت اسلامی (عثمانی) قرار گرفتند، بعد از فتح قسطنطنیه در سال 1435م بر اساس فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم:

«لتُفْتَحَنَّ الْقُسْطَنْطِينِيَّة فَلَنِعْمَ الأَمِير أَمِيرهَا وَلَنِعْمَ الجَيْشُ ذَلِكَ الجیْشُ»  [مسند احمد]

ترجمه: قطعا قسطنطنیه فتح خواهد شد، چی نیکوست امیر آن فتح و چقدر زیباست آن لشکری که فتح می‌کند.

سه سال بعد، یعنی در سال 1456 میلادی، فتوحات به سمت یونان و به سمت آن جزایر آغاز شد و ندای اذان (الله أکبر، الله أکبر) در آن جا بلند گردید و قطعاً دوباره بازگشتنی است، ان‌شاءالله! در روزی‌که مؤمنان به نصرت الله سبحانه و تعالی خوشحال می‌شوند، روزی‌که مؤمنان را خلیفه‌ای رهبری کند و به آن چه الله سبحانه و تعالی نازل نموده است، بر آن‌ها حکومت نماید، همراه آنان در راه الله سبحانه و تعالی جهاد کند و اصل و فرع دار اسلام را برگرداند! زیرا خلیفه همان سپر امت و محافظ آن از دشمنانش است! راست گفت رسول الله صلی الله علیه و سلم:

«إنما الْإِمَامُ جُنَّة يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَ يُتَّقَى بِه» [مسلم]

ترجمه: امام مسلمین، سپر است که در پشت آن جنگ کرده می شود و به آن پناه برده می شود.

مترجم: احمد صادق امین

 

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

به جواب ربیع ربیع

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

برادر دوست داشتنی! سوالم در خصوص حدیث لبید بن اعصم و سحر شدن رسول الله صلی الله علیه و سلم است، آیا این حدیث عصمت نبوت را مجروح می‌سازد؟ در حالی‌که الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ (3) إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ﴾ (نجم: 3 و 4)

ترجمه: و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید! آنچه می‌گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست!

﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ﴾ (مائده: 67)

ترجمه: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام نداده‌ای! الله تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه می‌دارد؛ و الله، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمی‌کند.

﴿إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلا رَجُلا مَسْحُوراً﴾ (اسراء: 47)

ترجمه: آنگاه که ستم‌گران می‌گویند شما جز از مردی سحر شده پیروی نمی‌کنید.

آیا حدیثی‌که عایشه رضی الله عنه روایت کرده که لبید بن اعصم رسول الله صلی الله علیه و سلم را سحر نموده، به خاطری‌که مخالف عصمت رسول الله صلی الله علیه وسلم است، از لحاظ درایت مردود است؟

شیخ ما! از الله سبحانه و تعالی می‌خواهم که شما را به خیر و به بر پائی خلافت موفق گردانده و در روز قیامت با انبیاء، صدیقین، صالحین و شهداء حشر نموده و الله سبحانه و تعالی شما را حفظ نماید!

پاسخ

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

اول: بلی این حدیث از لحاظ درایت مردود می‌باشد؛ زیرا معنی رد حدیث از لحاظ درایت به چنین موردی مصداق دارد.

در کتاب شخصیه جلد 1 صفحه 188 آمده است: «... بلکه موضوع از این قرار است که وقتی حدیثی متناقض با آن‌چه باشد که به صورت قطعی المعنی در قرآن آمده در این صورت است که این حدیث از لحاظ درایت یعنی از لحاظ متن مردود می‌باشد؛ زیرا این حدیث متناقض با قرآن است...» هم‌چنان در صفحه‌ی 93 جلد 3 کتاب شخصیه تحت عنوان شروط قبول خبر آحاد آمده است: «خبر آحاد وقتی قبول می‌شود که شرایط پذیرش آن از لحاظ روایت و درایت تکمیل باشد... اما شروط قبولی خبر آحاد از لحاظ درایت این است که در تعارض با آن‌چه قوی‌تر از آن است، قرار نگیرد؛ خواه آن نص قوی حدیث متواتر باشد و یا حدیث مشهور...»

دوم: برای توضیح بیشتر این مسئله موارد ذیل را ذکر می‌کنم:

1-      رسول الله صلی الله علیه و سلم از هر ارتکاب حرام و مکروه معصوم است که دلایل در این خصوص قطعی می‌باشد، پس هر آن‌چه رسول الله صلی الله علیه و سلم انجام داده وحی از جانب الله سبحانه و تعالی بوده، خواه آن عمل فرض باشد و یا مستحب و مباح، الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ﴾ (احقاف: 8)

ترجمه: من تنها از آنچه به سویم وحی می‌شود، پیروی می‌کنم

﴿قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي﴾ (اعراف:203)

ترجمه: بگو من فقط از آنچه از سوی پروردگارم به سویم وحی می‌شود، پیروی می‌کنم.

چنانچه او صلی الله علیه و سلم الگوی برای مسلمانان است؛ الله سبحانه و تعالی فرموده است: 

﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ (حشر: 7)

ترجمه: هر آنچه فرستادۀ الله به شما داد، بگیرید و از آنچه نهی کرد، خود داری نمائید!

﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ﴾ (آل عمران: 31)

ترجمه: بگو اگر شما چنین هستید که الله (سبحانه و تعالی) را دوست دارید، پس مرا پیروی کنید تا الله (سبحانه و تعالی) شما را دوست بدارد.

هم‌چنان هر آن‌چه رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته، خواه امر باشد و خواه نهی، آن وحی از جانب الله سبحانه و تعالی است.

2-      بلی، طوری‌که شما در سوال خود گفتید، مشرکین رسول الله صلی الله علیه و سلم را به سحر متهم کردند، اما قرآن جواب شان را طوری رد کرد که رسول الله صلی الله علیه وسلم مسحور نبوده و سحر نشده است؛ مثلاً در سوره‌ی اسراء این قول الله سبحانه و تعالی آمده است:

﴿نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً﴾ (اسراء:47)

ترجمه: هنگامی‌که به سخنان تو گوش فرامی‌دهند، ما بهتر می‌دانیم برای چه گوش فرا می‌دهند(و هم‌چنین) در آن هنگام که با هم نجوا می‌کنند؛ آنگاه که ستمگران می‌گویند: شما جز از انسانی‌که افسون شده، پیروی نمی‌کنید!

قرطبی در تفسیر این آیه کریمه فرموده است: «...آن‌ها از رسول الله صلی الله علیه و سلم قرآن را می‌شنیدند، سپس نفرت می‌ورزیدند و می‌گفتند؛ این شخص ساحر و مسحور است؛ چنانچه الله سبحانه و تعالی خبر داده است، این قول را قتاده و غیر از آن گفته است. ﴿وَإِذْ هُمْ نَجْوى﴾ یعنی آن‌ها در مورد تو نجوی می‌کردند، قتاده گفته است: نجوای ایشان این قول شان بود که می‌گفتند رسول الله صلی الله علیه و سلم مجنون و ساحر است که افسانه‌های پیشینیان را می‌آورد، و همین‌گونه تهمت‌ها را وارد می‌کردند. گفته شده است: وقتی عتبه اشراف قریش را به غذایی دعوت کرد که آماده کرده بود، رسول الله صلی الله علیه و سلم بر ایشان داخل شدند و بر آن‌ها قرآن قرائت کردند و آن‌ها را به سوی الله سبحانه و تعالی دعوت کردند؛ پس آن‌ها نجوا کردند و می‌گفتند که این شخص ساحر و مسحور است. هم‌چنان گفته شده است: رسول الله صلی الله علیه و سلم حضرت علی را دستور داد تا غذای آماده کند و بزرگان قریش را به آن دعوت کند. حضرت علی این کار را کرد و رسول الله صلی الله علیه و سلم وارد شد و بر آن‌ها قرآن را تلاوت نمود و آن‌ها را به توحید دعوت کرد و گفت:

«قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لِتُطِيعَكُمُ الْعَرَبُ وَتَدِينَ لَكُمُ الْعَجَمُ»

ترجمه: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ بگوئید تا عرب شما را اطاعت کند و عجم در برابر شما فرمانبردار شوند.

از رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌شنیدند؛ ولی آن‌ها ابا ورزیدند و در بین شان نجوا کنندگان می‌گفتند که این شخص ساحر و مسحور است؛ پس این آیه مبارکه نازل شد. زجاج گفته است که نجوی اسم مصدر است؛ یعنی آن‌ها صاحب نجوا یعنی اسرار بودند: ﴿إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ﴾ یعنی ابوجهل، ولید بن مغیره و امثال آن‌ها می‌گفتند؛ ﴿إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً﴾ یعنی آن‌ها از مرد سحر شده‌ای که سحر آن‌را مریض و امور و عقل‌اش را مختل ساخته پیروی می‌کنند. این مطلب را به خاطری می‌گفتند تا مردم را از او دور و متنفر ‌سازند.» ختم.

منطوق این آیۀ کریمه رد است، بر آن‌چه مشرکین می‌گفتند که او مسحور است. مفهوم آیۀ مبارکه این است که رسول الله صلی الله علیه و سلم سحر و مسحور نبوده است. در سوره‌ای فرقان آمده است:

﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً * أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً * انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً﴾ (فرقان 7، 8 و 9)

ترجمه: و گفتند این چه رسولی است که غذا می‌خورد و در بازارها می‌گردد!؟ چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده تا به همراهش هشدار دهنده باشد؟ یا چرا گنجی بر او افکنده نشده؟ چرا باغی ندارد که از آن بخورد؟ و ستم‌گران گفتند شما جز از مردی جادوزده‌‌ای پیروی نمی‌کنید. بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند، به این ترتیب گمراه شدند و ره به جائی نمی‌برند.

و منطوق این آیه کریمه نیز رد است، بر آنچه گفتند که رسول الله صلی الله علیه وسلم سحر شده. مفهوم این آیه مبارکه این است که رسول الله صلی الله علیه وسلم سحر نشده و مسحور نبوده است.

3-      مجازات ساحر در اسلام قتل است که دلایل آن بسیار زیاد و مشهور است:

-          حاکم در مستدرک خود بر صحیحین تخریج نموده و این حدیث صحیح الاسناد را از جندب خیر تخریج و روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«حَدُّ السَّاحِرِ ضَرْبَةٌ بِالسَّيْفِ»

ترجمه: حد ساحر زدن با شمشیر است.

-          در مسند شافعی آمده است که سفیان از عمرو بن دینار خبر داده که او از بجاله شنیده است که عمر رضی الله عنه نوشت: "اقْتُلُوا كُلَّ سَاحِرٍ وَسَاحِرَةٍ. قَالَ: فَقَتَلْنَا ثَلَاثَ سَوَاحِرَ؛ هر مرد ساحر و زن ساحره را بکشید، گفت: ما سه زن ساحره را کشتیم." و گفت خبر داده شدیم که حفصه همسر رسول الله صلی الله علیه و سلم کنیزی‌که آن‌را سحر کرده بود، به قتل رساند. به این ترتیب مجازات ساحر به معنی مشهوری‌که وجود دارد، مجازات قتل است.

سوم: حالا جواب سوال شما را در خصوص حدیث لبید ابن اعصم که رسول الله صلی الله علیه وسلم سحر شده بیان می‌کنیم:

مسلم از عایشه روایت کرده که یهودی از بنی زریق رسول الله صلی الله علیه وسلم را سحر کرد؛ او گفت: جریان قسمی بود که به رسول الله صلی الله علیه و سلم گمان می‌شد که عملی را انجام داده؛ در حالی‌که انجام نداده بود؛ مثلاً یک روز و یا یک شب بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم دعا کردند، باز دعا کردند، باز دعا کردند، سپس فرمودند:

«يَا عَائِشَةُ أَشَعَرْتِ أَنَّ اللهَ أَفْتَانِي فِيمَا اسْتَفْتَيْتُهُ فِيهِ؟ جَاءَنِي رَجُلَانِ فَقَعَدَ أَحَدُهُمَا عِنْدَ رَأْسِي وَالْآخَرُ عِنْدَ رِجْلَيَّ، فَقَالَ الَّذِي عِنْدَ رَأْسِي لِلَّذِي عِنْدَ رِجْلَيَّ، أَوِ الَّذِي عِنْدَ رِجْلَيَّ لِلَّذِي عِنْدَ رَأْسِي: مَا وَجَعُ الرَّجُلِ؟ قَالَ: مَطْبُوبٌ، قَالَ: مَنْ طَبَّهُ؟ قَالَ: لَبِيدُ بْنُ الْأَعْصَمِ، قَالَ: فِي أَيِّ شَيْءٍ؟ قَالَ: فِي مُشْطٍ وَمُشَاطَةٍ، قَالَ: وَجُفِّ طَلْعَةِ ذَكَرٍ، قَالَ: فَأَيْنَ هُوَ؟ قَالَ: فِي بِئْرِ ذِي أَرْوَانَ»

ترجمه: ای عایشه آیا دانستید که الله (سبحانه و تعالی) در خصوص چیزی‌که طالب معلومات شدم، معلومات داده است؟ دو مرد در نزدم آمدند که یکی شان در پشت سرم نشست و دیگری در پایان پایم، آن‌که در پشت سرم نشست به آن شخص که در پایان پایم نشست، گفت، و یا آن‌که در پایان پایم نشست، به آن‌که در پشت سرم نشسته بود، گفت: درد این مرد چیست؟ وی جواب داد و گفت؛ این سحر شده است. او گفت؛ چی کسی آن را سحر نموده؟ گفت: لبید این اعصم، گفت در چی چیزی؟ گفت در بافت موئی گفت و ظرف، گفت کجا است او؟ گفت در چاه ذی اروان.

گفت: سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم آن‌را در نزد گروه از اصحابش آورد و گفت:

«يَا عَائِشَةُ وَاللهِ لَكَأَنَّ مَاءَهَا نُقَاعَةُ الْحِنَّاءِ، وَلَكَأَنَّ نَخْلَهَا رُءُوسُ الشَّيَاطِين»

ترجمه: ای عائشه، قسم به الله آب آن چاه مانند سرخی حناء بود و سر درختان آن مانند سر شیطان!  

عایشه گفت؛ سپس من گفتم: یا رسول الله آیا آنرا سوختاندی؟ ایشان فرمودند:

«لَا أَمَّا أَنَا فَقَدْ عَافَانِي اللهُ، وَكَرِهْتُ أَنْ أُثِيرَ عَلَى النَّاسِ شَرّاً، فَأَمَرْتُ بِهَا فَدُفِنَتْ»

ترجمه: نه، الله (سبحانه و تعالی) مرا شفا داد و من نخواستم که با بیرون کردن آن از چاه شر را بر مردم به وجود بیاورم، امر کردم و در همان چاه دفن شد.

با تعمق به این حدیث واضح می‌شود که این حدیث به مسائل ذیل در تعارض است:

1-      این حدیث با عصمت رسول الله صلی الله علیه وسلم در تعارض قرار می‌گیرد؛ مثلاً این حدیث طوری بیان می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم سحر شده و او طوری گمان می‌کرد که عمل را انجام داده؛ در حالی‌که انجام نداده بود و او فکر می‌کرد که نماز ظهر را اداء نموده؛ در حالی‌که اداء نکرده بود و یا مثل این؛ در حالی‌که این موارد به صورت طبیعی طوری می‌رساند که گویا رسول الله صلی الله علیه وسلم به اعمال و افعالی پرداخته که وحی نبوده و تمام این چیزها متناقض با عصمت رسول الله صلی الله علیه و سلم در اعمال و اقوال آن حضرت صلی الله علیه و سلم است؛ مگر در وحی.

2-      این علاوه بر آن است که رسول الله صلی الله علیه وسلم لبید بن اعظم ساحر را به قتل نرسانده، در حالی‌که او منافق بوده، چنانچه در در بخاری آمده است که بر او احکام اسلام تطبیق شد، فقهاء در خصوص قتل ساحر ذمی اختلاف کردند؛ ولی در خصوص قتل مسلمان ساحر با تکمیل شروط آن اختلاف نکردند؛ در حالی‌که لبید در ظاهر مسلمان بود و احکام اسلام بر آن تطبیق شد، با وجود آن حسب روایات وارده به قتل نرسید.

3-      سوم تعارض مفهوم آیات کریمه به این حدیث می‌آید:

الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً﴾ (اسراء: 47)

ترجمه: آنگاه که به سخنان تو گوش می‌دهند، ما بهتر می‌دانیم که به چه چیزی گوش می‌دهند و نیز هنگامی‌که باهم نجوا می‌کنند و ستم‌گران می‌گویند شما جز از مردی سحر شده پیروی نمی‌کنید.

﴿وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً (7) أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً (8) انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً﴾ (فرقان: 9-7)

ترجمه: و گفتند این چه رسولی است که غذا می‌خورد و در بازارها می‌گردد!؟ چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده تا به همراهش هشدار دهنده باشد؟ یا چرا گنجی بر او افکنده نشده؟ چرا باغی ندارد که از آن بخورد؟ و ستم‌گران گفتند شما جز از مردی جادوزده‌‌ای پیروی نمی‌کنید. بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند؛ به این ترتیب گمراه شدند و ره به جائی نمی‌برند.

چنانچه در فوق بیان کردیم. بناءً این حدیث و تمام احادیث صحیح السند که بیان‌گر سحر رسول الله صلی الله علیه و سلم است، از جهت درایت رد شده، یعنی رسول الله صلی الله علیه و سلم سحر نشده است... زیرا وقتی حدیث صحیح السند باشد؛ اما با آیۀ کریمه قطعی در تعارض قرار گیرد، آن حدیث از جهت درایت مردود می‌باشد.

امیدوارم که به همین حد کفایت کند و الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و در کارش باحکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

پیام تبریکی دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان به مناسبت عید سعید اضحی

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان فرارسیدن عید سعید اضحی را برای دعوت‌گران، مجاهدین و کافه‌ی امت مسلمه مبارک‌باد می‌گوید. نزد الله متعال دعا می‌کنیم که طاعات، عبادات، زحمات، مبارزات و قربانی‌های تمام کسانی را که برای حاکمیت اسلام و ظهور دوباره‌ی اسلام منحیث قدرت بزرگ جهانی تلاش می‌کنند، قبول نماید.

عید سعید اضحی پهلوی این‌که ایامی برای سُرور و خوشحالی است، اما پیام بزرگی از سنت ابراهیمی را نیز تازه می‌کند. عید اضحی برای ما حضرت ابراهیم علیه‌السلام را به یاد می‌آورد که شخصیت و زندگی او بهترین الگو برای مؤمنین است.

قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ ﴿الممتحنه:4﴾

قطعا براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست

 وقتی به حضرت ابراهیم علیه‌السلام فکر می‌کنیم در حقیقت در مورد ملت ابراهیم می‌اندیشیم که چنگ زدن به ملت، دین و روش زندگی او، انسان را از ملت‌ها، ارزش‌ها و نظام‌های دیگر آزاد می‌سازد. بلی! ملت ابراهیم همان روش زندگی ابراهیمی است که صرف با اسلام معنی پیدا می‌کند.

با پیروی از ملت ابراهیم است که صرف الله متعال و قوانین او به ولایت گرفته می‌شود، از کفر و تمام نهادها، دولت‌ها و سازمان‌های کفری بیزاری جُسته شده و بر فرق نظم سکولار جهانی که بت‌های معاصر پنداشته می‌شوند با تبر حق چنان ضربه‌ی محکمی وارد می‌شود تا مغز مجسمه‌های باطل از قبیل: حقوق بشر، حقوق زن، جامعه جهانی، ملل متحد، دولت ـ ملت، مرزهای ملی و غیره مجسمه‌های نمرودی از هم بپاشند و نابود شوند.

بلی! حضرت ابراهیم علیه‌السلام به تنهایی خود یک امت بود، چون خصوصیاتی داشت که الله متعال ملت وی و صفات وی را برای ما الگو قرار داده است.

إِنَّ إِبْرَٰهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا ﴿النحل:120﴾

ابراهیم (به تنهایی) امّتی بود مطیع فرمان خدا؛ خالی از هر گونه انحراف

 او در راه الله متعال بهترین قربانی دهنده بود، چون در راه حاکمیت حق نهایتِ توکل و اعتماد بر خالق خود داشت. وقتی حکم الله سبحانه وتعالی به سراغش می‌آمد هیچ تشویش و حرجی بر دل راه نمی‌داد، لبیک‌کنان به سوی حکم الله می‌شتافت، برای سخت‌ترین امتحان‌ها آماده می‌شد و حتی عزیزترین‌های خود را زیر تیغ قربانی قرار می‌داد. او برای ما آموخت که حتی با فطرت سالم نیز می‌توان فساد نظام‌های نمرودی را شناخت و بت‌های آن‌ها را شکست، اگر از آتش نمرودیان زمانه‌ی خویش نهراسیم و الله متعال را بر همه امور غالب بدانیم.

بلی! اگر به حکم الله متعال، قضاوت عقل سلیم و فطرت سالم چنگ بزنیم ساده است که غیر انسانی بودن نظم امروزی جهان را نیز درک کنیم، بت‌ها، ارزش‌ها، نهادها و سازمان‌های آن را شناسایی نماییم و با نهایت اعتماد به نصرت الله متعال هر آن مورد، فکر و احساسی که مانع اظهار دین الله متعال می‌شود را به قربانگاه بکشانیم. این کار وقتی شدنی است که صفت «حنیف» بودن را کسب کنیم و قلب‌های ما به حق تمایل داشته و در راه حاکمیت حق در قبال هر نوع مشکلات و سختی‌ها صبر و استقامت داشته باشیم و تنها بالای الله قوی و عزیز توکل کنیم.

قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿آل‌عمران: ٩٥﴾

بگو: خدا راست مى‌گويد. آيين حنيف ابراهيم را پيروى كنيد و او از مشركان نبود.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

پیام تبریکی حزب‌التحریر به مناسبت عید سعید اضحی سال ۱۴۴۳ھـ.ق. Featured

 

(ترجمه)

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر،‌لا اله الاالله، الله اکبر، الله اکبر، و لله الحمد

بسم الله الرحمن الرحیم. حمد و ثنا بر پروردگار جهانیان، قادر مطلق، توانای بلندمرتبه و بزرگ؛ صاحب کلید فخر و عزت و ناصر کسانی‌که او را نصرت می‌دهند. و درود و سلامتی بر سرور پیامبران، کسی‌که دعوت اسلام را حمل کرد، قرآن را رساند، اصحاب را بر مبنای وحی استوار کرد، دولت اسلام را تأسیس و نظام‌اش را تصدیق کرد، سرور کائنات، سیدنا محمد صلی الله علیه و علی آله و اصحابه اجمعین.

اشک شوق، چهرۀ حجاج را در وداع با کعبه نورانی می‌کند و صفوف نماز عید قربان از نزدیکی دل‌های مسلمانان عطر خوشی و شادی می‌گیرد، و کودکان مسلمان با لباس عید مانند پرندگان پُرانرژی شادی می‌کنند... امروز عید اضحی فرا رسیده‌است، روزهای خوشی که قرار است سرزمین‌های اسلامی را فرا گیرد! عید بر شما مبارک!

حزب‌التحریر به همین مناسبت صمیمانه‌ترین تبریکات و تهنیات‌اش را به تمام امت مسلمه تقدیم می‌کند و از بارگاه الله سبحانه و تعالی می‌خواهد که ایام شادی، خوشی و آرامش را بر امت سرازیر کند و آنان را غرق در برکات خود سازد.

هم‌چنین خوشحالم که تبریک خود و رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر و تمام برادران و خواهران شاغل در ادارات و واحدهای آن را به امیر حزب‌التحریر، عالم برجسته عطا بن خلیل ابوالرشته رحمت الله علیه تقدیم می‌کنم. از الله سبحانه و تعالی استدعا می‌کنم که با دستان خودش به امت مسلمه نصرت و توانمندی عطا کند.

این عید درحالی فرا می‌رسد که بقایای پیوندهای امت مسلمه به اسلام در معرض شدیدترین حملات قرار دارد. پس از دهه‌ها ویرانی و جنگ‌های مستقیم و نیابتی که غرب از طریق‌اش سعی کرد، بر منابع و سرمایه‌های امت اسلامی تسلط یابد، امریکا و کشورهای مسلمان همراهش از حالت نظامی بیرون آمدند و نوکران خود را که قلب‌های‌شان در قهقرای تاریکی و جنایت غوطه‌ور بودند، به‌منظور تخریب اجتماعی مسلمانان وارد میدان کردند. از این رو، غرب در گشودن دروازه‌های جوامع کشورهای مسلمان به روی بدی‌های جامعۀ غربی، "سیاست زور" را در پیش گرفته‌است.

غرب کافر استعمارگر سنت‌های مردمان اقوام گذشته را که در قرآن مورد سرزنش قرار گرفتند، در کشورهای خود احیا کرده‌است، و بدین ترتیب، انواع بیماری‌های اجتماعی در آن‌جا ظاهر شد. شیوع این بیماری‌ها در غرب افزایش می‌یابد، طوری‌که امروز به مرز یک بیماری کشنده رسیده‌است. از اعمال قوم لوط (همجنس‌گرایی) و کشتن کودکان توسط فرعون گرفته، تا بی‌خدایی کسانی‌که پس از نابودی قوم نوح آمدند. امروزه غرب در مخمصۀ بداخلاقی، ابداع مسئله جنسیت و تشدید بی‌عفتی، تا قضیۀ مشروع‌سازی سقط جنین و ایدۀ قیام علیه تقنین خالق، گسترش بی‌دینی، تشدید نیهیلیزم (پوچ‌گرایی)، بحران افسردگی و سوء مصرف مواد مخدر گرفتار شده‌است، این فقط شروع یک بمب ساعتی در جامعۀ غرب است.

و از آن‌جایی‌که غرب از جدی بودن پدیده‌های ناشی از این زشتی‌ها آگاهی دارد، می‌خواهد آن‌ها را در سرزمین‌های‌مان گسترش دهد تا آن‌ها را فلج کند و به بحران خود با روسیه و چین پایان دهد و سپس استعمار خود را کامل کند.

بناءً غرب امروز تبدیل به سیاه‌چاله‌ای شده‌ که بشریت را تهدید به تاریکی‌یی می‌کند که فقط الله سبحانه و تعالی از عاقبت‌اش خبر دارد.

ای مسلمانان!

تنها زمانی می‌توانید به بهترین امت برای بشریت تبدیل شوید که برخیزید و آنان را به معروفی‌که حمل می‌کنید، امر کنید و از منکری‌که در آن غوطه‌ور هستند، بازدارید. هیچ کس شما را به آن سمت سوق نخواهد داد؛ مگر حاکمی‌که خلافت را به طریقۀ نبوت، به پیروی از رسول الله صلی الله علیه و سلم و خلفای راشدین رضی الله عنهم برای شما باز گرداند. باشد که پیروزمندانه این سرزمین‌ها را فتح کنید تا قانون الله سبحانه و تعالی را برپا کنید و بشریت را از تاریکی‌های نظام‌های بشری بیرون آورید و به نور روشن اسلام وارد کنید. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾ (آل عمران: ۱۱۰)

ترجمه: شما بهترین امتی بودید که به سود انسان‌ها آفریده شده‌اند؛ (چه این‌که) امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به الله (سبحانه و تعالی) ایمان دارید.

و او سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾ (ابراهیم: ۱)

ترجمه: الر، (این) کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی‌ها (ی شرک و ظلم و جهل) به سوی روشنایی (ایمان و عدل و آگاهی) به فرمان پروردگارشان درآوری، به سوی راه الله عزیر و حمید.

خطاب به صاحبان قدرت و نصرت!

حکام کنونی مسلمانان در حقیقت به الله سبحانه و‌تعالی، رسول الله صلی الله علیه و‌سلم و مسلمانان خیانت کرده‌اند و بیهوده‌گی و حقارت‌شان ظاهر گردیده‌است، طوری‌که نه امت بیشتر از این آن‌‌ها را تحمل می‌کند و نه در میان امت عزت دارند. ای اهل نصرت! تا چه مدت این خائینین و فریب‌کاران را یاری می‌دهید؟ و تا چه زمان به امت سرورتان محمد مصطفی صلی الله علیه و‌سلم پشت می‌کنید؟ دیدید که چگونه غرب آماده است تا یکی از شما را در یک چشم بر هم زدن از مقام‌اش دور کند و مانع تغییرات شود. حال‌آن‌که مسلمانان دست کسانی را که نصرت‌شان می‌دهند، بلند می‌کنند و نام‌های‌شان با خطوط زرین تاریخ می‌نویسند. پس ای اهل نصرت! کدام یک را حمایت می‌کنید و با آن‌ همراه می‌شوید؟ الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُوماً مَّدْحُوراً * وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُوراً﴾ (اسراء: ۱۸ – ۱۹)

ترجمه: آن کس که (تنها) زندگی زودگذر (دنیا) را می‌طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم – و به هر کس اراده کنیم – می‌دهیم؛ سپس دوزخ را برای او قرار خواهیم داد که در آتش سوزان‌اش می‌سوزد، درحالی‌که نکوهیده و رانده (درگاه الله سبحانه و تعالی) است. و آن کس که سرای آخرت را بطلبد و برای آن سعی و کوشش کند – درحالی‌که ایمان داشته باشد – سعی و تلاش او (از سوی الله سبحانه و تعالی) پاداش داده خواهد شد.

در پایان، به تمام مسلمانان یادآور می‌شویم که عید را طوری تجلیل کنند که باعث خوشنودی الله سبحانه و ‌تعالی و رسول الله صلی الله علیه و‌سلم شود، و تمام خانه‌‌ها و شهر‌‌ها را در ایام عید خوشی و سرور فرار گیرد. هم‌چنان نقش خود را با فعالیت هدف‌مندانه با حزب‌التحریر ادا کنند تا به توفیق الله سبحانه و ‌تعالی خلافت راشده بر منهج رسول الله صلی الله علیه و ‌سلم تاسیس شود.

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، لا الله الا الله، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر و لله الحمد

مهندس/انجنیر صلاح‌الدین عضاضه

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

هشدار قحطی شدید در افریقا و بهره‌کشی سیاسی از مشقت زنان و اطفال

مک سال، رئیس جمهور سنگال و رئیس اتحادیۀ افریقا در بیانیه‌ای به رادیوی بین‌المللی فرانسه چنین گفت که اگر صادرات گندم از اوکراین به قارۀ افریقا از سر گرفته نشود، این قاره به قحطی شدیدی مواجه خواهد شد. سال در جریان بیانیه‌اش گفت که این قحطی امکان دارد باعث "بی‌ثباتی قارۀ افریقا" شود. او با اشاره به ملاقت هفتۀ گذشته‌اش همراه پوتین، رئیس جمهور روسیه در مسکو گفت که از پوتین خواستار کمک کود کیمیاوی/شیمیایی و تخم زراعتی شده‌است. این بیانیه‌ها اظهارات چندین سیاست‌مدار غربی را در پی داشت که بحران غذا در قارۀ افریقا را به جنگ اوکراین ارتباط می‌دادند، به‌طور برجسته می‌توان سخنان مدیر کل صندوق بین‌المللی پول را چنین خلاصه کرد که «جنگ در اروپا، یعنی اوکراین، منجر به گرسنگی در افریقا می‌شود.» و این بیانۀ رئیس جمهور فرانسه: «به‌خاطر جنگ روسیه علیه اوکراین انتظار قحطی را در افریقا داریم.» در کل این بیانیه‌ها غیر از ابزار شایعه‌پراگنی دو جانبه بین روسیه و غرب چیزی دیگر نبودند. روسیه با اظهارات ترسانندۀ غرب با اتهام مستقیم برخورد کرد؛ یعنی تحریم‌های غرب با بستن بازار فروشات کود کیمیاوی/شیمیاوی و تخم زراعتی بحران غذا را بدتر کرده‌است.

درحالی‌که سیاست‌مداران یکدیگر را به بهره‌کشی از مشقت انسان‌ها به حیث حربۀ سیاسی متهم می‌کنند، تصویر بدن‌های لاغر افریقایی‌ها و مادران اندوه‌گین با صحنه‌هایی از اطفال سوء تغذیۀ افریقای ساحلی و یا افریقای شرقی سرخط خبرها شده‌است، گویا که چند دهه می‌شود این تصویر تغییر نکرده و زمان در همان مطقع اندوهناک توقف کرده‌است. چهره‌ها با هم مشابهت دارد و جهان در قبال یک قحطی متصور و کمپ‌هایی‌که ساکنانش با دفن اطفال و سال‌مندان‌شان در مسیر راه، بدان‌جا رسیده‌اند هم‌چون بُت نظاره‌گر است. این همه تحت پوشش و چارچوب رسانه‌ها با یک روش و محتوای خاص سیاسی‌سازی می‌شود و هیچ ارتباطی با انسانیت ندارد. علیٰ‌الرغم شدت موضوع و اظهارات طنین‌انداز، برنامۀ اضطراری سازمان ملل برای کشورهای متضرر دارای کسر بودیجۀ گسترده‌ای می‌باشد. در اعلامیه‌های مشترک آژانس‌های سازمان ملل(سازمان جهانی غذا، سازمان غذا و زراعت/کشاورزی و یونیسیف) آمده‌است که: «فقط ۱۸ درصد از پلان سازمان ملل برای رسیده‌گی به بحران بشری در سومالیا برای ۲۰۲۲ بودیجه دریافت کرده‌است.»

دور از طغیان‌های سیاسی، اکسفام و سازمان نجات اطفال اوضاع را در افریقای شرقی به اندازه‌ای فاجعه‌بار توصیف کرده‌است که در هر ۴۸ ثانیه یک فرد در اثر گرسنگی هلاک می‌شود و قحطی ناکامی جهان را در دفع فاجعه‌های اجتناب‌پذیر برجسته می‌کند.

دوباره شاهد یک واقعیت دردناک دیگر هستیم که مردم افریقای حاصل‌خیز، غنی از منابع طبیعی و تنوع اقلیمی، قادر به تأمین معیشت روزانۀ‌شان نیستند و موضوعات حیاتی‌شان در چانه‌زنی‌های سیاسی ارزان معامله می‌شود و آن‌ها قیمت جنگ سرمایه‌داری را می‌پردازند که اصلاً در آن دست ندارند.

موضوع امنیت غذایی در افریقا و هر جای دیگر از امنیت و مصؤنیت مردم مجزا نیست و نمی‌شود آن را به دیگر کشور‌ها واگذار کرد که گاهی تهدید‌ش کنند و گاهی برایش چانه بزنند، و نه هم باید به دست نهادهای بین‌المللی واگذار شود که جزئی از مشکل اند چون آن‌ها سیاستی را تعقیب کرده‌اند که اقتصاد کشورها را به تباهی کشیده‌ و آهسته آهسته آن‌ها را فرمان‌بردار و وابسته به دیگران کرده‌است. این‌ها سیاست‌هایی است که مردم را به‌عوض و احیا و حاصل‌خیزسازی زمین‌شان و زراعت/کشت مستقیم و تصادفی جهت کسب بازده سریع حاصلات، به مصرف تشویق می‌کنند؛ بناءً نیروی خاک را بدون هیچ حاصلی از دست داده‌اند. علت این فاجعه، قیمت‌ بلند گندم روسیه و اوکراین نیست، بلکه علت‌اش سیاست‌های است که از زمین‌ها و محصولات افریقا چشم‌پوشی و تغذیه مردم‌اش را به مناطق خارجی وابسته کرده‌است؛ بعضی محصولات خاص را تولید و گندم وارداتی را بر مردم تحمیل می‌کند، حال‌آن‌که هیچ توجهی به زراعت داخلی این قاره ندارند.

اکنون چندین دهه است که این قاره از فقر فکری و ارادۀ سیاسی رنج می‌برد. زمین‌های‌شان به‌طور ظالمانه مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد و مردم‌شان به‌صورتی فجیع گرسنگی می‌کشند. افریقا از این معضل راه بیرون رفتی ندارد، غیر از این که به غرب و نهادهایش که زمین‌های‌شان را بی‌نیروی کرده و آفت‌های سه‌گانۀ فقر، جهالت و امراض را در آن نهادینه کرده‌اند پشت کند. راه بیرون رفتی ندارد غیر از این‌که مردم زمین‌های حاصل‌خیزشان را بکارند و شخصاً از آن استفاده‌کنند، و به راه‌‌حل‌های وارداتی کلیشه‌ای که سرزمین و مردم‌شان را به فقر و فاقه کشیده‌است، دست رد بزند. اما این امکان پذیر نیست مگر آن‌که به بحران دولت‌داری رسیدگی شود و به انسان مفهوم شود که او خلیفۀ الله سبحانه و تعالی بر روی زمین است.

﴿أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَـهٌ مَّعَ اللَّـهِ قَلِيلاً مَّا تَذَكَّرُون﴾ (نمل:۶۲)

ترجمه: یا کسی‌که دعای مضطرّ را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد، و شما را خلفای زمین قرار می‌دهد؛ آیا معبودی با الله است؟! کمتر متذکّر می‌شوید!

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

کپیتلیزم؛ عامل گرسنگی و قاتل گرسنگان

  • نشر شده در سودان

مقامات شهر دارفور شمالی، دو روز قبل تحقیقاتی را در خصوص مرگ دو کودک از اثر گرسنگی در یکی از ولسوالی‌ها/ شهرستان‌های الفاشر در پایتخت کشور به راه انداختند. دفتر نجات کودکان در بیانیه‌ای به روز چهارشنبه گفت: «از جامعۀ بین‌الملل اکیداً می‌خواهیم تا رسیدگی به این بحران بشری در سودان را در اولویت کاری خود قرار دهند و غذای مورد نیاز را علاوه بر کمک‌های انکشافی بلندمدت برای اطفال و خانواده‌هایی‌که از این بحران متأثر شده‌اند تأمین کنند.» (منبع: نبد، ۱۰ جون/ژوئن ۲۰۲۲ م) چرا این بحران در سرزمینی رخ می‌دهد که لقب سبد غذای جهان را دارد و بخشندگی و کرم‌شان برای حاضر و غایب فراوان است؟

اصلاً مشکل در اتخاذ نظام کپیتالیستی است که هیچ یک از سازندگانش به فکر تأمین نیازهای مردم نبودند تا رضایت‌شان را درخصوص نظامی جلب کنند که باعث این بحران می‌شود. بلکه در عوض به جستجوی منابع و خدماتی در ارتباط با این نیازها پرداختند؛ آنان گفتند که وجود منابع و خدمات ناکافی برای کل نیازهای بشر مشکل خود مردم است و این مشکل اقتصادی هر جامعه می‌باشد. از نظر آنان، مشکل در کمبودی نسبی نیازها بود. نتیجۀ اجتناب‌ناپذیر این استدلال چنین است، نیازهای فردی مردم قسماً یا تماماً تأمین نمی‌شود، بناءً یک قرص نان خشک یا سهم من می‌شود یا سهم شما!

نظام کپیتالیزمِ تحمیل‌شده توسط نهادهای بین‌المللی، یک نظام غیرانسانی است که نمی‌تواند ثروت را در میان مردم توزیع کند و در نتیجه بنیان‌گذاران‌اش قیمتی را برای توزیع ثروت تنظیم و مشخص کردند؛ مثلاً اگر کسی فرصت مالکیت عوامل تولید ثروت را به دست می‌آورد و قیمت‌اش را حاصل می‌کند، می‌تواند ثروت را کسب و نیازهایش را برآورده کند، اما کسی‌که این قیمت را حاصل نمی‌کند، ثروت را نیز به دست آورده نخواهد توانست. بناءً فقر، گرسنگی و بی‌کاری نتایج اجتناب‌ناپذیر نظام کپیتالیستی است که به رهبری امریکا بر جهان امروز حاکمیت می‌کند.

این مسئولیت بر عهدۀ حاکمانی است که سیاست‌های کپیتلیزم را در مطابقت با تصمیم بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول تطبیق می‌کنند: دو ابزار اصلی کپیتالیزم برای این‌که فقرا را توسط گرسنگی و اظطراب به قتل برساند. این حاکمان در تأمین امنیت و رفاه به جهانیان ناکام مانده‌اند، طوری‌که زمین را فقر، بدبختی، جنگ، گرسنگی و ویرانی فراگرفته‌است.

اما اسلام این مشکل را به‌صورت ریشه‌ای با یک سیاست اقتصادی ارزش‌مند حل می‌کند؛ طوری‌که تک تک افراد می‌توانند نیازهای اولیۀشان را برآورده کنند. کپیتالیزم راه را برای تضمین تجملات باز می‌کند، اما نظام اقتصادی اسلام بر توزیع منابع و ثروت به روشی تمرکز دارد که نیازهای اساسی تک تک اعضای جامعه را تضمین می‌کند. بناءً عجیب نیست که می‌توانید در میان خلفاء و حاکمان مسلمانان کسانی را پیدا کنید که برای ریشه‌کن کردن فقر و یاری فقراء قسم خوردند.

اسلام در زمانی با فقر جنگید و آن را برچید که ظاهر بود و تطبیق می‌شد. این نظام همۀ مردم را به کسب، جستجو و تلاش برای رزق و روزی مکلف می‌کند و تأمین نفقۀ ورثۀ ناتوان را بر سرپرست و سپس بر بیت‌المال فرض گردانیده‌است. کپیتلیزم گرسنه و گرسنگی می‌آفریند، حال‌آن‌که اسلام به مشکل فقر می‌پردازد و از فقرا حفاظت می‌کند.

سخنگوی بخش زنان دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه سودان

#نفوذ_کافر_را_با_خلافت_ریشه‌کن_می‌کنیم

#بالخلافة_نقتلع_نفوذ_الكافر

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

بیانیه‌ تجمع غزه هاشم در خصوص حوادت القدس و مسجد الاقصای مبارک با حملات یهودیان بر مسجد الاقصی، بر نیروهای مسلح مسلمان واجب است تا برای ریشه‌کن کردن نهاد یهودی، اعلان جنگ کنند

  • نشر شده در فلسطین

ای مسلمانان! آیا وقت آن نرسیده تا قلوب مان را با ذکر الله(سبحانه وتعالی) و آنچه از حق نازل شده است، خاشع بکنیم و در نصرت دادن الاقصی حرکت نماییم؟ پیش از آنکه تقسیم زمان و مکان به واقعیت تبدیل شود، آنگاه پشیمانی به هیچ کسی سودی نخواهد رساند!

 ما از قلب غزه هاشم، این نداها را بر امت، نیروه‌های مسلح‌ و علمایش خطاب می‌کنیم:

ای امت اسلامی! قبله اول و مسری نبی(صلی‌الله‌علیه‌وسلم) تان را محافظت کنید! با عزت در دنیا و آخرت برخیزید(قیام کنید)! دست حکمرانان ظالم تان را قطع کنید! بر تصمیم تان بر اقامه خلیفه‌‌ای مسلط باشید که صفوف و کلام تان را واحد می‌سازد! مطیع الله سبحانه‌و‌تعالی می‌باشد و شما را رهبری می‌کند که جنگ آن خاص در راه الله سبحانه‌و‌تعالی می‌باشد تا مساجد و سرزمین‌تان‌ را آزاد نماید! بناءً خلیفه همانست که محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم فرموده:

«إِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ...» (رواه مسلم)

ترجمه: امام(خلیفه) سپر است؛ مردم(از عقب‌اش یا) به پیروی از او با کفار می‌جنگند و به او پناه می‌برند...

ای قهرمانان نیروهای مسلح! شما چگونه می‌توانید مسجد الاقصی تان را رها کنید و آن را طعمه آسانی برای نهاد یهودی بگذارید که می‌خواهد آن را تقسیم کند و در آن ویرانی و فساد بکند؟ چرا شما اهل فلسطین را در برابر نهاد یهودی تنها گذاشته اید، حال آن‌که صاحب منابع و تجهیزات هستید؟ ‏زمان آن رسیده تا اردو/ارتش تان را بسیج نمایید و به فلسطین و به اهلش و به اقصایش نصرت دهید و نهاد یهودی را ریشه‌کن نمایید! هرگاه حکمران ظالمی در مقابل‌ شما و حرکت تان قرار گرفت، از آن‌ها‌ فرمان‌برداری نکنید و برضد‌اش قدعلم کنید و هیچ توجهی به آن نکنید، زیرا اجداد قهرمان ما تاتار‌ها را در عین جالوت در سرزمین مبارک فلسطین شکست دادند و آن‌ها صلیبی‌ها را در حطین در سرزمین الاقصی شکست دادند. اکنون زمان آن رسیده تا نهاد یهودی را در فلسطین نابود نمایم، آیا شما انجام می‌دهید؟

ای ارتش مصر، ارتش اردن، ارتش حجاز، ارتش ترکیه، ارتش پاکستان... ای ارتش/اردو مسلمانان: یهودیان مسجد الاقصی را هتک حرمت، ویران و ناپاک کرده اند و اکنون می‌خواهند آن را تقسیم کنند. از بین بردن یهود منوط به تصمیم یک "لشکر واحد" امت می‌باشد و به زودی تمام امت از آن پیروی خواهند کرد و این غده سرطانی را از بدن امت خارج می‌کنند.

ای مردم فلسطین و مجاهدین آن! قضیه فلسطین یک مسئله/قضیه جهادی عقایدی برای امت اسلامی است، به هیچ‌‌وجه یک قضیه جناحی و مذاکره‌ای برای هردو طرف محسوب نمی‌شود. بگذارید که ما در فلسطین عامل انگیزشی و پیشگامی در حرکت بخشیدن امت و لشکریانش باشیم و ما به آنان نصرت خواهیم داد تا واجبی را به عنوان جهاد فی سبیل الله انجام دهند و تا آتش جنگی شدیدی را شعله‌ور کنند که بنیاد نهاد یهودی کاملاً ریشه‌کن شود و هرگز به قتال محدود(اشغال‌گران یهود) اکتفا نکنید! 

ای علمای مسلمان! به عهد الله وفا کنید و لشکریان مسلمان را به جهاد تحریک کنید! امروز هیچ محکومیت یا تقبیح سودی نخواهد داشت! حق را برای مردم بیان کنید و آن را کتمان نکن و نه ترس از حاکمان و نه منافع دنیا شما را از بیان حق باز دارد!

﴿...فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ [توبه: 13]

ترجمه: ...در صورتی که سزاوارتر آن است که از الله بترسید (و از کیفر نافرمانی او بهراسید) اگر واقعاً ایمان دارید (و مؤمنان راستین هستید).

هکذا، شما تاریخ/سیرت علمای ربانی را تکرار می‌کنید.

ای مسلمانان! وعده الله حق است و نهاد یهودی هلاک خواهد شد و شما پیروز خواهید شد، بإذن الله! بگذارید مرد باغیرت جلو بیاید و جرقه جهاد همه جانبه را علیه این نهاد منفور مشتعل کند! آن‌گاه، چه کسی به عزت دنیا و آخرت خواهد رسید؟

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُم﴾ [محمد: 7]

ترجمه: ای مؤمنان! اگر (دین) الله را یاری کنید، الله شما را یاری می‌کند (و بر دشمنان‌تان پیروز می‌گرداند) و گام‌های‌تان را استوار می‌دارد (و کار و بارتان را استقرار می‌بخشد).

﴿وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ﴾ [مطففین: 26]

ترجمه: ...مسابقه‌دهندگان باید برای به دست آوردن این (چنین شراب و سایر نعمت‌های دیگر بهشت) با همدیگر مسابقه بدهند و بر یکدیگر پیشی بگیرند.

حزب التحریر-سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

محکومیت غیرعادلانۀ دو جوان حزب‌التحریر در محکمۀ امنیتی رژیم اردن Featured

  • نشر شده در اردن

﴿وَمَا نَقَمُواْ مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُواْ بِٱللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾ (بروج: ۸)

ترجمه: آن‌ها هیچ ایرادی بر مؤمنان نداشتند، جز این‌که به الله عزیز و حمید ایمان آورده بودند.

(ترجمه)

رژیم اردن هنوز در گمراهی به سر می‌برد و مانع راه الله سبحانه و تعالی می‌شود. امروز محکمه/دادگاه امنیتی این رژیم حکم ناعادلانه‌ای را علیه دو تن از شباب حزب‌التحریر صادر کرد؛ امری‌که وسعت نفرت آنان را نسبت به اسلام و حاملانش نشان می‌دهد. بر اساس این حکم، داکتر سالم الجرادات که از تاریخ ۱۹ جولای/ژوئیۀ ۲۰۲۱م در بازداشت به سر می‌برد، به ۳ سال حبس به جرم فعالیت علیه رژیم حاکم و سایر جرایم مشابه بی‌بنیاد، به مجموعاً ۱۰ سال حبس محکوم شد، و هم‌چنین ابراهیم الغرابلی که از تاریخ ۱۰ جنوری/ژانویه ۲۰۲۱ م در بازداشت است، به جرم ارتباط با حزب‌التحریر حکم دو سال حبس را دریافت کرد.

صدور این احکام توسط رژیم مذکور به بهانۀ حفظ امنیت کشور معنایی ندارد، جز تمدید پیش‌خدمتی و اعتبارخواهی نزد امریکا (رهبر کفر و استبداد) در جنگ‌اش علیه اسلام و مسلمانان، و تمدید تلاش‌هایش برای خاموش کردن صدای حقیقت بر روی زمین! این سرزمین، مکان گرمی برای رشد یهودیان، انگلیسی‌ها، امریکایی‌ها و جاسوسان‌شان است، و پول‌های این کشور و مردم به جیب سیاست‌مداران و مقامات امنیتی فاسدی غارت می‌شود که قصر و ویلا می‌سازند و به قیمت معیشت و رفاه مردم این سرزمین از آن لذت می‌برند!!

آیا رژیم اردن دعوت به‌سوی اسلام و تطبیق‌اش را هم‌چون فعالیتی می‌شناسد که حاکمیت‌اش را تضعیف می‌کند؟ آیا این مکلفیتی از جانب امت اسلامی نیست؟

جمعی از مسلمانان مخلص و دین‌دار برای کار به‌منظور برپایی این فریضۀ بزرگ پاسخ مثبت دادند. آیا رژیم مذکور این را عمل مستلزم حبس و مجازات می‌داند؟! این بدبختی حاصل نظام وحشت‌زده و بحران‌زده‌‌ای‌ست که متکی به غرب است و مشروعیت خود را هم بر آن بنا می‌کند. کسی‌که الله سبحانه و تعالی را بطلبد و عمل صالح انجام دهد و بگوید من مسلمانم، درحقیقت این رژیم را تضعیف می‌کند، چه نظامی‌که ضعیف‌تر از تار عنکبوت است! این رژیم می‌داند که نه از میان امت خود و نه از بین مردم اردن هیچ حامی دارد؛ بناءً بوی ضعف و رسوایی‌هایش بلند شده و راه بینی را گرفته است.

ما در حزب‌التحریر- ولایه اردن با الله سبحانه و تعالی و امت مسلمه عهد می‌بندیم که در اعلام حق ثابت‌قدم و استوار بمانیم. در راه او سبحانه و تعالی از سرزنش هیچ سرزنش‌کننده و کینه‌توزی و ظلم هیچ ظالمی نمی‌ترسیم. ما از این همه مصائبی‌که رسول الله صلی الله علیه و آله و اصحاب‌اش هنگام حمل دعوت و رساندن آن به مردم برای نجات همۀ بشریت از تاریکی کفر و ظلم ستم‌گران متحمل شده‌اند، غافل نمی‌شویم.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ﴾ (شعرا: ۲۲۷)

ترجمه: آن‌ها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشت‌شان به کجاست!

حزب‌التحریر – ولایه اردن

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه