جمعه, ۳۰ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در فقهی

حمد و ثنا برای الله سبحانه و تعالی، درود و سلام بر رسول الله صلی الله علیه و سلم و اصحابش و کسی‌که آن‌را پیروی می‌کند! و بعد: به جواب برادرانی‌که سوالات شان را به صفحه‌ی ما ارسال کردند و از رؤیت هلال و حساب نجومی سوال کردند.

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

به سوالات شما اطلاع حاصل نمودم که در خصوص رؤیت هلال و حساب نجومی سوال کردید. ما در خصوص این مسئله به چند مرتبه جوابات را صادر کرده بودیم؛ اما بازهم مشکل نیست اکنون هم توضیحات و تأکیدات بیشتر در این‌جا می‌نمائیم، به امید این‌که برادران این توضیحات و تأکیدات را با بینش و عمق نظر تدبر نموده و توفیق از جانب الله سبحانه و تعالی است:

  •  برادران محترم! ما حساب نجومی را در مسئله‌ی رؤیت هلال داخل نمی‌سازیم. نصی‌که در خصوص رؤیت هلال آمده تنها به رؤیت تعلق دارد و ما تنها بر دیدن هلال روزه و افطار می‌کنیم؛ پس وقتی ما هلال را در شام بیست و نهم ماه رمضان ندیدیم، سی روز را تکمیل می‌کنیم؛ اگرچه هلال به حساب نجومی موجود بوده، ولی ابر و یا ظروف جوی آن‌را پوشانده باشد. پس رؤیت هلال اساس حکم صوم و افطار است؛ زیرا نص وارده در این خصوص همان رؤیت هلال است؛ نه موجودیت محض ماه. برای درک بهتر این مسئله به حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم توجه فرمائید که بخاری روایت کرده و گفته است، شنیدم که ابوهریره رضی الله عنه می‌گفت که رسول الله صلی الله علیه و سلم و یا ابوالقاسم فرمودند:

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غُبِّيَ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا عِدَّةَ شَعْبَانَ ثَلَاثِينَ»

ترجمه: بادیدن آن روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید، اگر بر شما پوشیده ماند، پس تعداد روزهای شعبان را سی روز تکمیل کنید.

سپس چیزی‌که احمد تخریج نموده این است: ...شنیدم که ابوهریره رضی الله عنه می‌گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لَا تَصُومُوا حَتَّى تَرَوْا الْهِلَالَ وَلَا تُفْطِرُوا حَتَّى تَرَوْا الْهِلَالَ، وَقَالَ: صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غَبِيَ عَلَيْكُمْ فَعُدُّوا ثَلَاثِينَ»

ترجمه: تا زمانی‌که هلال را نمی‌بینید روزه نگیرید، و فرموده اند بادیدن آن روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید، اگر بر شما پوشیده ماند، پس سی روز را بشمارید.

وقتی هلال را ابر پوشاند، به گونه‌ای که مسلمان‌ها آن‌را ندیدند، با وجودی‌که به حساب نجومی در پشت ابر موجود باشد، بازهم بنابر عدم رؤیت هلال افطار نمی‌کنیم، بلکه لازم است که روز سی‌ام را روزه بگیریم؛ زیرا ما هلال را ندیدیم. تکراراً یادآور می‌شوم که حدیث: «فَإِنْ غُبِّيَ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا عِدَّةَ شَعْبَانَ ثَلَاثِينَ» را دیده و دقت کنید، با وجودی‌که به حساب نجومی هلال موجود باشد.

  • ما می‌دانیم که به اساس محاسبات نجومی، وقت بیرون شدن هلال و حتی ثانیۀ بیرون شدن آن فهیمده می‌شود. هم‌چنان به اساس محاسبات نجومی فهیمده می‌شود که چی وقت هلال غائِب و چند دقیقه بعد از غیابت آفتاب باقی می‌ماند... با وصف آن نص شرعی بر محض موجود بودن هلال صراحت نداشته؛ بلکه بر رؤیت بنا یافته است، به گونه‌ای مثال اوقات نماز را دقت کنید، می‌بینید که نص در خصوص نماز تنها موجودیت وقت را ذکر نموده و بر رؤیت اقتصار نیافته است:

﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ﴾ [اسراء: 76]

ترجمه: نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب [= نیمه شب‌] برپا دار؛

«إِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَصَلُّوا»

ترجمه: وقتی آفتاب زوال نمود، نماز بخوانید.

 پس نماز موقوف بر وقت بوده و به هر وسیله‌ای که وقت تحقق یابد، نماز خوانده می‌شود و وقتی شما به آفتاب نگاه کنید تا وقت زوال را ببینید و یا به سوی سایه نگاه کنید تا سایه‌ای هر شی را ببینید که برابر آن شده و یا دو برابر آن شده است، چنان‌چه در احادیث اوقات نماز چنین آمده که اگر این کار را انجام دادی و تحقق پیدا کرد، نماز صحت دارد و اگر این کار را انجام ندادی؛ بلکه به اساس محاسبات نجومی حساب نمودی و دانستی که همین ساعت، وقت نماز است و یا این‌که به طرف ساعت خود نگاه کردی، بدون این‌که بیرون شوی تا آفتاب و یا سایه را ببینی، بازهم نماز صحیح می‌باشد. یعنی اگر وقت به هر وسیله‌ای که تحقق یابد، نماز جایز است چرا؟؛ زیرا الله سبحانه و تعالی نماز را با داخل شدن وقت مطالبه کرده و روش ثبوت دخول وقت را بر خود شخص گذاشته، بدون این‌که کیفیت روش ثبوت دخول وقت تعیین و محدود شده باشد و چنانچه شما می‌بینید، وقتی شما زوال را دیدید، نماز می‌خوانید و وقت زوال را به ساعت خود حساب نمودید، بازهم نماز می‌خوانید، یعنی با رؤیت وقت و حساب نجومی نماز می‌خوانید؛ زیرا نص بر رؤیت بنا نیافته؛ بلکه بر محض موجودیت آفتاب بنا یافته است... و این خلاف نص شرعی است که در خصوص روزۀ رمضان و فطر آمده و تنها بر رؤیت هلال بنا یافته است.

  • اما یک مسئله باقی می‌ماند و او این است که گاهی اوقات رؤیت هلال بر شاهد اشتباه می‌شود، مثلاً: شاهد شهادت می‌دهد که او هلال را دیده، درحالی‌که هلال را ندیده، بلکه چیز دیگری را دیده است؛ پس در چنین حالتی وظیفه و مسئولیت قاضی و صاحب صلاحیت است که شروع و ختم ماه را اعلان کند، و این موضوع بستگی به شهود و تعداد شهود داشته و به هر پیمانه‌ای که تعداد شهود زیاد شود، اطمینان نزدیک‌تر و بیش‌تر شده و از سالم بودن قوۀ بصارت شاهد به قوس هلال خبر می‌دهد؛ هم‌چنان از مدت باقی ماندن هلال بعد از غروب تحقق پیدا می‌کند و از مکانی‌که هلال را از آن‌جا دیده تحقق پیدا می‌کند و از این‌که آن شاهد مسلمان است ویا خیر؟ فاسق است و یا خیر؟ از این موارد نیز رؤیت هلال تحقق پیدا می‌کند... الی آخر.

محمد بن عبدالعزیز بن ابو رزمه گفته است: فضل بن موسی از سفیان از سماک از عکرمه از ابن عباس برای ما خبر داده که گفته است: شخص اعرابی در نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم آمد و گفت:

«فَقَالَ رَأَيْتُ الْهِلَالَ فَقَالَ أَتَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ قَالَ نَعَمْ فَنَادَى النَّبِيُّ ﷺ أَنْ صُومُوا»

ترجمه: من هلال را دیدم، گفت آیا شهادت بر لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ می‌دهی؟ اعرابی گفت، بلی، سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم صدا زده و فرمودند؛ روزه بگیرید!

این حدیث را سنن نسائی روایت کرده است. به این شکل ثبوت هلال به اساس شهادت شهود بوده؛ ولی به شرطی‌که محاسبات نجومی در شهادت آن در مرحلۀ اول داخل نشده، یعنی شاهد نگوید که محاسبات نجومی ثابت می‌سازد که هلال در پشت ابر موجود است و یا این‌که ثابت می‌سازد که موجود نیست؛ زیرا داخل ساختن محاسبات نجومی در این مسئله خلاف آن‌چیزی است که در حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم آمده است:

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ، وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ، فَإِنْ غُبِيَ عَلَيْكُمْ فَعُدُّوا ثَلَاثِينَ»

ترجمه: با دیدن آن روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید، اگر بر شما پوشیده ماند، پس سی روز را تکمیل کنید.

پس نص در این‌جا واضح است و او این است که ماه سی روز تکمیل شود، با وجودی‌که به اساس محاسبات نجومی هلال در پشت ابر موجود بوده، اما دیده نشود.

  • اما در خصوص این سوال سائل که گفته: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است: «إِنَّا أُمَّةٌ أُمِّيَّةٌ، لاَ نَكْتُبُ وَلاَ نَحْسُبُ، الشَّهْرُ هَكَذَا وَهَكَذَا يَعْنِي مَرَّةً تِسْعَةً وَعِشْرِينَ وَمَرَّةً ثَلَاثِينَ؛ ما امت بی‌سوادی هستیم، نمی‌نویسیم، محاسبات نجومی را کرده نمی‌توانیم، ماه گاهی این‌گونه است، گاهی این‌گونه، یعنی بعضی اوقات بیست و نه روز است و گاهی اوقات سی روز. آیا از این‌حدیث مفهوم مخالف فهیمده نمی‌شود؟ به این معنی‌که وقتی ما به اساس رؤیت ماه عمل می‌کنیم، به خاطری‌که کتابت و محاسبات نجومی را نمی‌دانیم؛ اما وقتی کتابت و محاسبات نجومی را آموختیم، پس در این وقت محاسبات نجومی را اعتبار می‌دهیم.»

این فهم و برداشت مفهوم مخالف جایز نبوده و این یک سخن مردود است؛ چنانچه مسئله‌ای این‌که مفهوم مخالف از این حدیث معطل می‌باشد، در اصول نیز آشکار است؛ زیرا وصف (امیت) به اعتبار اغلبیت گفته شده و این یک اصطلاح است، چون اکثریت اعراب بی‌سواد بودند، ولی به اساس منطوق سایر نصوص از جمله حدیث «فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا الْعِدَّةَ ثَلَاثِينَ» مفهوم مخالف این حدیث از بین می‌رود، چون در این حدیث کدام قیدی ذکر نشده، یعنی وقتی رؤیت هلال به سبب ابر و یا باران و یا به هر دلیل دیگری غیر ممکن گردد، حکم شرعی این است که ماه سی روز تعیین شود، اگرچه هلال وجود داشته باشد، ولی ابر آن‌را پوشانده باشد؛ بنابر آن، به منطوق حدیث عمل شده و مفهوم مخالف معطل قرار می‌گیرد؛ یعنی مفهوم مخالف به دو دلیل در این‌جا معطل است: یکی این‌که این جمله به اساس یک اصطلاح ذکر شده و دوم این‌که منطوق نص دیگری وجود دارد که با این مفهوم مخالف در تعارض قرار می‌گیرد. این چیزی است که در اکثر حالات برداشت مفهوم شرط گذاشته شده، یعنی وقتی به اساس یک اصطلاح ذکر شود، معطل قرار می‌گیرد و یا این‌که نص دیگری به اساس منطوق نص اولی را تعطیل کرده باشد، مثلا ﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ﴾ [اسراء: 31]؛ اولاد خود را از ترس تنگ‌دستی نکشید! اکنون می‌بینیم که (خشية إملاق) صفت است که معنی ترس فقر را می‌رساند و هم‌چنان به اعتبار اغلبیت به عنوان یک اصطلاح اعتبار داده می‌شود؛ چون آن‌ها از ترس فقر اولاد خود را می‌کشتند، سپس این مفهوم به اساس این نص تعطیل شده است:

وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ﴾ [نساء: 93]؛

ترجمه: و هرکسی مؤمنی را قصداً به قتل رساند، کیفر او دوزخ است.

به همین دلیل این مفهوم معطل می‌شود، پس گفته نمی‌شود که قتل اولاد از ترس فقر حرام است؛ ولی به حالت غنا حلال می‌باشد؛ بلکه قتل نفس در هردو حالت حرام بوده، خواه به دلیل فقر باشد و یا به دلیل غنا. هم‌چنان در آیۀ مبارکۀ:

 ﴿لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً﴾ [آل عمران: 130] صفت مضاعف از آیه فهیمده می‌شود که به اساس اغلبیت و به عنوان یک اصطلاح ذکر شده و مشرکین در آن زمان مضاعف می‌خوردند؛ سپس این مفهوم به اساس آیۀ مبارکه: ﴿وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا﴾ [بقره: 275]؛ الله بیع را حلال و سود را حرام نموده است. معطل قرار گرفته است. به همین دلیل، این مفهوم معطل می‌باشد. پس گفته نمی‌شود که حرام ربای زیاد بوده و خوردن ربای کم جایز می‌باشد، بلکه به هر پیمانۀ که ربا باشد حرام است؛ زیرا مفهوم (أضعافاً مضاعفة) طوری‌که گفتیم معطل است. به همین ترتیب، کلمه (أمية) معطل می‌باشد؛ چنان‌چه بیان کردیم، یعنی رؤیت هلال وقتی به اثر ابر و یا باران متعذر شد، لازم به تکمیل نمودن سی روز است، خواه محاسبات نجومی را بدانیم و یا ندانیم.

  • امسال در اعلان عید تأخیر کردیم، سبب این تأخیر همانا شهادت شهود مختلف مبنی بر رؤیت هلال بوده است:

ا- افغانستان، مالی، نایجریا بعد از غروب روز شنبه مورخ ۳۰ اپریل ۲۰۲۲م رؤیت هلال را اعلان کردند و عید را در اول شوال ۱۴۴۳ روز یک‌شنبه موافق به ۱می‌ ۲۰۲۲م اعلان نمودند.

ب- در حدود ۲۱ دولت عربی عدم ثبوت رؤیت هلال را بعد از غروب روز شنبه اعلان کردند؛ پس به اساس اعلان این دولت‌‌ها روز یک‌شنبه متمم ماه مبارک رمضان گفته می‌شد و روز دوشنبه ۲ می ۲۰۲۲ م عید بود.

ج- چهار دولت به اساس تقویم می‌گفت که روز شنبه بیست و هشتم ماه مبارک رمضان است، به همین دلیل این چهار دولت در شام روز شنبه اصلاً در صدد جستجوی رؤیت هلال نشده و روز دوشنبه را متمم رمضان می‌دانستند و روز سه شنبه ۳ می ۲۰۲۲م را عید می‌دانستند که این دولت‌های هند، بنگلدیش، ایران و پاکستان بودند.

  •  در این‌جا لازم می‌دانم که باید برای دیدن هلال و ماه باید تتبع و پیگری صورت گیرد؛ زیرا کسی‌که ماه را دید، دیدن آن بر کسی‌که ندیده نیز حجت و دلیل بوده و ثبوت رؤیت هلال محسوب می‌شود؛ چنانچه این موضوع در نصوص شرعی وارده شده بدون این‌که محاسبات نجومی در موضوع آن داخل شود؛ زیرا حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم در این خصوص واضح است، «فَإِنْ غَبِيَ عَلَيْكُمْ فَعُدُّوا ثَلَاثِينَ» و دیگر این‌که مالی و نایجیریا در غرب افغانستان است و اگر رؤیت هلال در افغانستان ثابت شود، پس از باب اولی در مالی و ناجیریا ثابت شده است. بناءً ما اعلان ثبوت هلال را از افغانستان شروع نمودیم و رؤیت هلال در این سه کشور به گونۀ ذیل صورت گرفت:

ا- نایجیریا ثبوت رؤیت هلال را در ماه شوال بعد از غروب روز شنبه در مناطق دیفا، طاوا و مرادی و هم‌چنان در شهر زندر اعلان نمود.

ب – ستره محکمه/دیوان عالی افغانستان شام روز شنبه اعلان کرد که روز یک‌شنبه ۱ می‌ اولین روز ایام عید فطر ۲۰۲۲م  در این سرزمین است و طوری‌که از این سرزمین گزارش آمد رؤیت هلال در ولایات غور، غزنی، قندهار و فراه صورت گرفته و شهادت صحیح ۲۷ نفر در نزد کمیتۀ این منطقه ثابت شده است.

ج – هم‌چنان دولت مالی ثبوت رؤیت هلال ماه شوال را در شام شنبه در دوموقعیت از جانب ۸ نفر شاهد ثابت دانسته است.

یعنی این‌که رؤیت هلال از طرف ۳۹ نفر شاهد در مناطق مختلف صورت گرفته است... و ما توان خود را در راستای رؤیت هلال مخصوصاً در افغانستان انجام دادیم؛ زیرا مالی، نایجیر به طرف غرب است، وقتی رؤیت هلال در افغانستان صحیح باشد، پس از باب اولی در مالی و نایجیر صحیح است... پس ما به گفته رسانه‌ها اکتفاء نکردیم و حتی از جانب اشخاص معتبری‌که در ولایات بوده، اکتفاء نکردیم، بلکه به مطبوعات افغانستان به تماس شدیم و هم‌چنان با بعضی برادرانی‌که در اروپا زندگی دارند، به تماس شدیم تا با بعضی اشخاص مشهور به خوبی در افغانستان در خصوص رؤیت هلال صحبت نمایند تا این‌که در نزد ما رؤیت هلال ثابت شد؛ سپس بعد از ثبوت رؤیت هلال حدوداً ساعت ۱۲ بجه شب به وقت مدینه ما رؤیت هلال را اعلان کردیم.

  •  اما این‌که سوال شده که چرا مسلمانان در خصوص رؤیت هلال اختلاف دارند؟ جواب این سوال بسیار آسان بوده و به دلایل ذیل این مسئله قابل درک است:

ا- بدون شک اختلاف سبب عدم پیروی و پیگری حکم شرعی است، با وجود این‌که این مسئله بسیار واضح و آشکار است! رسول الله صلی الله علیه و سلم برای ما بیان کرده اند که جستجوی رؤیت هلال لازم و واجب بوده و بر این مسئله چنین صراحت دادند:

«فَإِنْ غَبِيَ عَلَيْكُمْ فَعُدُّوا ثَلَاثِينَ»

ترجمه: اگر بر شما پوشیده ماند، پس سی روز را بشمارید.

و گفته است:

«لَا تُقَدِّمُوا الشَّهْرَ حَتَّى تَرَوْا الْهِلَالَ أَوْ تُكْمِلُوا الْعِدَّةَ ثُمَّ صُومُوا حَتَّى تَرَوْا الْهِلَالَ أَوْ تُكْمِلُوا الْعِدَّةَ»

ترجمه: تا هلال را نمی‌بینید حکم نکنید و یا این‌که باید روزهای ماه را تکمیل کنید، سپس روزه بگیرید تا هلال شوال را ببینید و یا این‌که تعداد روزها را تکمیل کنید.

 این حدیث را ابوداود روایت کرده و گفته است:

«إِذَا رَأَيْتُمْ الْهِلَالَ فَصُومُوا وَإِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا فَإِنْ غُمَّ عَلَيْكُمْ فَصُومُوا ثَلَاثِينَ يَوْماً»

ترجمه: وقتی هلال را دیدید روزه بگیرید و وقتی هلال را دیدید افطار کنید، اگر هلال پوشیده ماند، پس بر شما لازم است که روزه بگیرید و سی روز را کامل کنید.

این حدیث را مسلم روایت کرده و احادیث در این بخش بسیار زیاد است و این احادیث دال بر این است که معتبر در این مسئله رؤیت هلال و یا تکمیل نمودن روزهای ماه است. مقصود این احادیث این نیست که هرکس هلال را به چشم خود ببیند؛ بلکه هدف شهادت شهود عادل است. از ابن عمر رضی الله عنهما در حدیث صحیح روایت شده است:

«تَرَاءَى النَّاسُ الْهِلَالَ فَأَخْبَرْتُ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ أَنِّي رَأَيْتُهُ فَصَامَهُ وَأَمَرَ النَّاسَ بِصِيَامِهِ»

ترجمه: مردم هلال را دیدند، پس من برای رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر دادم که من هلال را دیدم؛ پس ایشان روزه گرفتند و مردم را به روزه امر کردند.

این حدیث را ابوداود روایت کرده است.

ب – سبب دوم این است که خلافت وجود ندارد تا مسلمانان را وحدت بخشد؛ پس برای مسلمانان حاکم واحد وجود ندارد که اختلاف را از بین امت بردارد؛ چنان‌چه با تدبر در حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم این مسئله کاملاً واضح می‌شود. احمد در مسند خود تخریج نموده که هشیم برای ما حدیث گفت که ابو بشر از ابو عمیر بن انس روایت نموده که عمومه انصاری که از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم بود، برایم گفت که رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته است:

«غُمَّ عَلَيْنَا هِلَالُ شَوَّالٍ فَأَصْبَحْنَا صِيَاماً فَجَاءَ رَكْبٌ مِنْ آخِرِ النَّهَارِ فَشَهِدُوا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ أَنَّهُمْ رَأَوْا الْهِلَالَ بِالْأَمْسِ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ أَنْ يُفْطِرُوا مِنْ يَوْمِهِمْ وَأَنْ يَخْرُجُوا لِعِيدِهِمْ مِنَ الْغَدِ»

ترجمه: هلال ماه شوال بر ما پوشیده ماند و ما روزه گرفتیم، سپس در قسمت آخر روز قرار داشتیم که سوارهای آمدند و در نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم شهادت دادند که آن‌‌ها هلال را شام آن روز دیدند، سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم امر کردند که در همان روز افطار کنند و فردای آن به نماز عید بیرون شوند. (این حدیث در مسند احمد روایت شده است.)

لذا گرچه در آن زمان روابط بین قریه جات و شهرها سخت بود، اما به مجردی‌که رسول الله صلی الله علیه و سلم مسلمانان را در مدینه امر به افطار کردند، مشکل حل شد؛ زیرا دیدن هلال در دشت و بادیه تکمیل شد. سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم مسلمانان را امر کردند تا فردای آن نماز عید را اداء کنند؛ زیرا گروه بادیه‌نشین بعد از وقت نماز عید آن روز به مدینه رسیدند. این مسئله در زمانی بود که انتقال اخبار از یک شهر به شهر دیگر وقت طولانی را در بر می‌گرفت؛ در حالی‌که امروزه چی به سادگی و راحتی تمام خبرها از یک شهر به شهر دیگر و از یک سرزمین به سرزمین دیگر انتقال می‌یابد. اگر برای مسلمانان خلیفۀ واحد و دولت واحد می‌بود، بدون شک مسلمانان در کنار هم برادروار بنده گی الله سبحانه و تعالی را می‌نمودند؛ مخصوصاً که اسلام به تبنی و گزینش حکم اختلافی امر کرده که مسلمانان را وحدت می‌بخشد. دولت حزب و فرد را برای آن مطابق به شریعت مبین اسلام امر کرده است؛ پس تبنی نظر شرعی‌که مسلمانان را جمع کند، مسئله‌ای است که مقام و ارزش آن در نزد اسلام بسیار بزرگ است.

این دو چیزی است که اختلاف را بر می‌دارد و بر مسلمانان واجب است که تمام وسع و توان شان را برای تحقق این دو چیز به خرج دهند تا مسلمانان به عنوان بهترین امت پس به جایگاه اصلی شان برگردند؛ چنانچه الله سبحانه  تعالی در کتاب محکم خود فرموده است:

﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾ [آل عمران: 110]

ترجمه: شما گزیده امتی بودید که برای مردم بر آورده شدید، مردم را به معروف فرا می‌خوانید و از منکر باز می‌دارید و به الله (سبحانه و تعالی) هم ایمان می‌آورید.

در خاتمه از الله سبحانه و تعالی می‌خواهم که همۀ مسلمانان را به سوی مهم‌ترین مسؤولیت شان هدایت کند و با عزت اسلام آن‌ها را عزت بخشد! به امید آن‌که دولت شان را بعد از غیابت این مدت طولانی برپا کرده و در فرمان‌برداری از پروردگار شان اختلاف نکنند؛ بلکه آن‌طوری‌‌که الله سبحانه و تعالی فرموده است باشند:

﴿فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ﴾ [آل عمران: 174]

ترجمه: پس به لطف نعمتی از الله و فضلی بی آنکه هیچ آسیبی به آنان برسد، بازگشتند و خشنودی الله (سبحانه و تعالی) را پیروی کردند و الله (سبحانه و تعالی) دارای فضل عظیم است.

الله سبحانه و تعالی طاعات را قبول نماید!

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

برای آستانه سه‌گانه، حاکمیت رژیم جنایت‌کار مهم است، نه امنیت مردم سوریه Featured

  • نشر شده در ترکیه

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه که دیروز یک سفر رسمی به ایران داشت، سلسله دیدارهایی با "ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور ایران و "ولادمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه در تهران داشت. در این دیدارها در مورد مسایل همکاری اقتصادی، دهلیز غله‌جات که به دلیل جنگ اوکراین افتتاح شد و احتمال عملیات نظامی برنامه‌ریزی شده علیه شمال سوریه بحث و تبادل نظر شد. در چارچوب این سفر اجلاس هفت آستانه برگزار شد، جلساتی‌که آخرین جلسه آن در اول جولای 2020 برگزار شده بود. در بیانیه مشترک 16 ماده‌ای این جلسات که با حضور رئیس جمهور اردوغان و پوتین برگزار شد، تعهد طرفین به تمامیت ارضی و حاکمیت جمهوری سوریه، عزم آن‌ها برای مبارزه با تروریزم و اعتقادات مشترک آن‌ها در مورد ثبات جلسات کمیته قانون اساسی تأکید شده است. روسیه و ایران، طرف های اجلاس سه جانبه نیز ابراز نظر کردند که مناقشات در سوریه تنها از طریق یک فرایند سیاسی در چارچوب قطعنامه 2254 شورای امنیت سازمان ملل پایان خواهد یافت، نه از طریق راه حل نظامی.

عملیاتی‌که از سال 2011 در سوریه در حال انجام است، تنها دو طرف دارد؛ در یک طرف، مسلمانان و مردم انقلابی هستند که طرف حق ایستاده اند و طرف دیگر رژیم ظالم سوریه، ایران قصاب، روسیه اشغال‌گر، ترکیه همکار و سایر کشورهای منطقه که در کنار کفر یعنی در کنار آمریکا قرار دارند. بنا براین، در جلسات آستانه تنها یک حزب وجود دارد؛ نه سه حزب؛ این حزب آمریکای کافر است. تمام کسانی‌که در پشت میز جلسات آستانه هفتم که در تهران برگزار شده بود، نشسته بودند تلاش می‌کنند تا راه حل سیاسی آمریکا را در سوریه عملی کنند. آن‌ها به حفاظت از جان و مال مردم سوریه اهمیت نمی‌دهند، بلکه به حاکمیت رژیم اسد که مسئول مرگ بیش از یک ملیون غیر نظامی بوده و تمامیت ارضی سوریه اهمیت می‌دهند. پوتین که پشت میز نشسته نماینده روسیه است که در جنگ اوکراین اعتبار خود را از دست داده و خود را تحقیر کرده است. هم‌چنان این پوتین است که اردوغان را دوست خود می نامد، قاتل آن مسلمانانی‌که در بمباران سوریه کشته شده اند.

جنایات ایران فقط به سوریه محدود نمی‌شود، بلکه بخاطر کارهایی‌که در افغانستان، عراق، یمن و لبنان انجام داده برای همه شناخته شده است. به همین دلیل قابل قبول نیست که اردوغان قاتل سوری‌ها، قاسم سلیمانی را «شهید قهرمان» خطاب کند و درحالی‌که به چشمان "رئیسی" نگاه می‌کند او را "برادرم" خطاب کند و به نمایندگی از ترکیه پشت آن میز بنشیند. زیرا او به خوبی از قتل های ایران در سوریه آگاه است.

در مورد ترکیه، که در ابتدا گفته بود، طرفدار مردم سوریه و انقلابیون است، اما با گذشت زمان به شکل علنی با قاتلان مسلمانان دور یک میز جمع شده و نتیجه اقداماتی را که اتخاذ کرده بود این بود که مخالفان را به سمت ادلب سوق داد، مذاکرات و تصمیماتی‌که اتخاذ شده بود، راه نجاتی بود برای رژیم اسد تا دوباره در کشور تسلط کامل پیدا کند. بحران اقتصادی و مالی که ترکیه تجربه می‌کند، دولت را وادار می‌کند تا نه تنها با این قاتلان بلکه با سایر قاتلان نیز روابط دوستانه بر قرار کند، به ویژه با نهاد های یهودی، که نتیجه پالیسی شرم‌آور یک خارجی غیر ایدیولوژیک و منفعت طلب است.

بناءً، به دلیل سیاست‌های منطقه‌ای و انگیزه‌های اقتصادی آمریکا، پذیرفتن دیدار ترکیه با این حاکمان قاتل، نه از لحاظ عقلی و نه از نظر سیاسی و قانونی امکان‌پذیر است. از آن‌جایی‌که کشورهایی‌که این حاکمان آن‌ها را نمایندگی می‌کنند، هرازگاهی نسبت به ترکیه برخورد خصمانه‌ای دارند و این را با اظهارات خود، تحریم‌ها و سیاست‌های منفی خود توضیح می‌دهند. این سیاست‌ها با انگیزه‌های عمل‌گرایانه مشکلات بزرگی را برای مردم مسلمان ترکیه به طور خاص و برای امت اسلامی به طور کلی ایجاد خواهد کرد. علاوه بر همه این‌ها، این قطعاً بار سنگینی از گناهان نزد الله سبحانه و تعالی خواهد بود.

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ[هود: 113]

ترجمه: (شما(مومنان) هرگز نباید با ظالمان هم‌دست، دوست و به آن‌ها دل گرم شوید و گرنه آتش (کیفر آنان) شما را خواهد گرفت و در آن حال جز الله هیچ دوستی نخواهید داشت و هرگز یاری نخواهید شد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه ترکیه

 مترجم عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

پرچاوی اجباری و بهای بلند برق نتیجۀ دنباله‌روی از سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی است Featured

سال‌هاست که رژیم حسینه مردم را در خصوص تولید و قیمت برق فریب می‌دهد. آنان از یک‌طرف ظرفیت تولید ۲۵۰۰۰ میگاوات برق را در برابر تقاضای ۱۴۰۰۰ میگاوات جشن می‌گیرند، حال‌آن‌که از طرف دیگر مردم باید بهای بلندی را به‌خاطر مازاد تولید حاصل از "مصارف ظرفیتی" تأمین‌کنندگان اجاره‌یی‌اش بپردازند. ما مجبوریم مصارف ظرفیتی تولید برقی را بپردازیم که اصلاً نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم. ۱۶۷.۸۵ میلیارد تاکا در نُه ماه اول سال مالی ۲۰۲۲ بابت مصارف ظرفیتی تولید ۱۱۸ میگاوات برق روزانه‌ای پرداخته شده‌است که ما حتی ۱۴۰۰۰ میگاوات آن را نیز در این مدت زمان به‌دلیل سطح پایین تقاضا مصرف کرده نتوانستیم (منبع: "مصارف ظرفیتی برق: پرداخت ۱۶.۷۸۵ میلیارد تاکا طی ۹ ماه،" دیلی استار، ۲۰ جولای/ژوئیۀ ۲۰۲۲ م). مجموعاً ۵۴۰ میلیارد تاکا از پول مردم تحت نام مصارف ظرفیتی در سه سال گذشته ضایع شده‌است (منبع: دویچه‌ویله، ۲۰ جولای/ژوئیۀ ۲۰۲۲ م)! پرداخت ظرفیت برا‌ی تولیدکنندگان کم استفادۀ مستقل برق به شدت بر هزینۀ تولید برق تأثیر می‌گذارد و در نهایت مردم عادی را می‌سوزاند. آن‌ها اکنون سراسر کشور را تحت عنوان مهار بحران برق ناشی از گرانی جهانی نفت و گاز طبیعی مایع وارد پرچاوی کرده، رنج زیادی را در تابستان امسال برای مردم به همراه آورده و تولیدات صنعتی را نیز مختل کرده‌اند. با این حال، دولت حسینه با عدم الغای ماهرانۀ مصارف ظرفیتی، منافع سرمایه‌داران جانشین خود را تضمین کرده‌است.

ای مردم! با نگاه به تاریخ می‌بینید که هرگز هیچ رژیم سکولار و کپیتالیستی نتوانسته‌ گام‌های جامع و طولانی‌مدتی را برای رسیدن به خودکفایی در تولید برق بردارد، هرچند سکتور برق برای صنعتی‌شدن حیاتی است و به‌عنوان یک قضیۀ امنیت ملی شمرده می‌شود؛ اما آنان این بحران برق را باقی نگه‌داشته اند تا منافع مالی حریصانۀشان را تأمین کنند. جالب است که مردم باوجود مصرف تمام پول‌هایی‌که به سختی به‌دست می‌آورند، هنوز از پرچاوی برق به بهانۀ نبود ذغال‌سنگ در بازارهای بین‌المللی یا جنگ روسیه و اوکراین رنج می‌برند.

برعلاوه نمی‌توانیم از حکام سکولاری توقع خیر داشته باشیم که سیاست‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را در مورد خصوصی‌سازی سکتور انرژی تعقیب می‌کنند و به شرکت‌های خارجی اجازه می‌دهند کنترول میدان‌های نفت و گازمان را تحت نام "قراردهای تشریک تولید" در دست گیرند. باوجود فراوانی ذخایر ذغال‌سنگ در بنگله‌دیش، چرا هرگز حکام مذکور به‌منظور استفاده از این منبع برای تولید برق و سایر کارخانه‌های صنعتی استفاده نکرده‌اند؟ و در عوض، ذغال‌سنگ را با قیمتی بسیار بیشتر از هند می‌خرند! هم‌چنین گاز طبیعی مایع را با قیمتی بسیار بالا وارد می‌کنند تا کپیتالیست‌های داخلی و خارجی و باداران استعمارگرشان را خوشنود نگهدارند. چرا هرگز به این فکر نیفتاده اند که انرژی فسیلی را از منابع داخلی استخراج کنند تا بهای انرژی را به مراتب کاهش دهند؟ آنان هیچ برنامۀ جامعی برای منابع انرژی اولیه و تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به واردات مواد خام برای تولید برق ندارند، بل در عوض به‌منظور بقا در قدرت و کسب رضایت باداران استعمارگرشان از شرکت انرژی امریکایی "اِکسلِرَیت انرژی" دعوت کرده‌اند تا گاز طبیعی مایع را برای‌شان تأمین کند. آنان با پیروی از دستورات صندوق بین‌المللی پول وارد چنین برنامۀ خصوصی‌سازی تولید برقی شده‌اند که روز به روز به قیمت این کالا می‌افزاید. این‌چنین پروژه‌های اجاره‌ای تنها به سرمایه‌داران داخلی به قیمت بدبختی عام مردم نفع رسانده‌است. آنان با ازکار انداختن عمدی شرکت داخلی کشف گاز و نفت، منابع طبیعی استراتیژیک‌مان را به قدرت‌های استعمارگر واگذار کرده‌اند. بناءً فساد و شرارت این سیاست‌مداران سکولار دست‌نشانده فطری است طوری‌که در برابر قوانین بشری فراتر از حساب‌دهی قرار دارند و هیچ ترسی از الله سبحانه و تعالی و روز حساب در قلب‌های‌شان نیست.

ای مسلمانان! اسلام رهبرانی را تربیت می‌کند که از الله سبحانه و تعالی می‌ترسند و در برابر قوانین شرعی الهی نزد مردم حساب‌ده استند. سیاست برای آنان یک امانت است نه یک شغل جهت کسب منافع مادی. پس برای داشتن رهبران مخلص باید خلافت راشده را بر منهج نبوت برگردانید. حکام زیر چتر خلافت شدیداً مشتاق اند تا به مردم خدمت کنند. آنان سریعاً برنامه‌های خودکفایی را برای تضمین حاکمیت و استقلالیت انرژی اتخاذ می‌کنند. آنان احکام شریعت را با جان و دل در آغوش می‌کشند طوری‌که دیگر جایی برای تجویزات بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول باقی نمی‌ماند. دولت خلافت راشده با قرار دادن منابع انرژی مانند برق تحت مالکیت عمومی و نظارت مستقیم از آن، به عامل ریشه‌ای بحران انرژی و انرژی گران پایان خواهد داد. برخلاف کپیتالیست‌های سکولار، حکام خلافت به ترس از الله سبحانه و تعالی تشویق و رهنمایی خواهند شد. آنان در کسب هیچ دستاورد و منفعت مادی سطحی برای کمک به سرمایه‌داران و کفار افراط نخواهند کرد. بناءً دست رد به سینۀ این نظام حاکم سکولار بزنید و تلاش‌های‌تان را برای برپایی مجدد خلافت به‌منظور بیرون آمدن از این حالت ذلیلانه گسترش دهید. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ اللّٰهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتّٰى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾ (رعد: ۱۱)

ترجمه: (امّا) الله (سبحانه و تعالی) سرنوشت هیچ قوم (و امتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آن‌که آنان آن‌چه را در خودشان است تغییر دهند!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

انتخابات دموکراتیک سرابی بیش نیست؛ تنها تشنگان دموکراسی آن را آب می‌پندارند! Featured

  • نشر شده در کینیا

نهم آگوست/اوت امسال در کنیا روز انتخابات خواهد بود. از زمان روی کار آمدن دموکراسی چند حزبی در ۱۹۹۲م این ششمین دور انتخابات چند حزبی است. در کنار کاندیدان مستقل، ۸۲ حزب دیگر در این انتخابات اشتراک خواهند کرد. از جمله ۴۷ نامزدی‌که علاقه‌مند رقابت بر سر ریاست جمهوری بودند، فقط ۴ نامزد توسط کمسیون مستقل انتخابات و نظارت تأیید شده‌اند، از آن جمله رایلا اودینگا از جنبش دموکراتیک نارنجی (ائتلاف آزیمیو) و ویلیم روتو (ائتلاف کوانزا) به برنده‌شدن در انتخابات امید دارند. طبق معمول این ائتلاف‌ها بر اساس قبایل و اقوام شکل یافته‌ و  این تحریکات‌ از اوایل کارزار‌های انتخاباتی‌شان آشکار بود، تا حدی‌که ترس در بین تحلیل‌گران داخلی و بین‌المللی دربارۀ امنیت مردم هم در جریان و هم بعد از انتخابات این دوره بالا گرفت.

این انتخابات درحالی برگزار می‌شود که شهروندان کنیا به خصوص از دید مسایل اقتصادی و امنیتی کاملاً در وضعیت یأس و ناامیدی به سر می‌برند، یأسی‌که هر سال به طور سرسام‌آوری افزایش می‌یابد. این دو موضوع همواره شدت‌ یافته‌است و امیدی هم نیست تا به اسرع وقت به آن رسیدگی صورت گیرد، بلکه برعکس تبدیل به موضوعی شده‌است که رقیبان ریاست جمهوری با دادن شعارهای جذاب رأی دهندگان را به سمت‌شان می‌کَشانند. با مشاهده به انتخابات‌های قبلی درمی‌یابیم که اقتصاد همان سال نسبت به سال‌های قبلی به میزان زیادی رکود می‌کند. توسعۀ اقتصادی در سال‌های ۲۰۰۲، ۲۰۰۷، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۷ به ترتیب ۰.۲ درصد، ۰.۵ درصد، ۳.۸ درصد، و ۳.۸ درصد بدتر شده‌است و انتظار می‌رود که اقتصاد این کشور امسال بیش‌تر افول کند. از جمله مواردی‌که به رکود اقتصاد کمک می‌کند، اولاً تورم باعث شده‌است تا اجناس اساسی به شمول غذا، مخصوصاً جواری تا مرز ۲۵۰ شیلینگ کنیایی فی بستۀ ۲ کیلو گرامی افزایش یابد، ثانیاً جنگ بین روسیه و اوکراین باعث کمبود گندم و کود در این سرزمین شده‌است، چون کنیا ۹۰ درصد گندم و کود کیمیاوی مورد نیازش را از همین دو کشور وارد می‌کند. ثالثاً شرکت‌های داخلی و بین‌المللی،‌ تاجران و سرمایه‌گذاران از نتایج انتخابات راضی به نظر نمی‌رسند. این‌ موارد توسط سیاست‌مداران ازجمله عوامل اصلی زندگی پُرمشقتی قلم‌داد می‌شود که فعلاً شاهد آن هستیم، اما حقیقت این است که نظام اقتصادی سرمایه‌داری منافع قشر ممتاز جامعه و آنانی‌که اسباب تولید و توزیع منابع را در دست دارند، در اولویت قرار می‌دهد. در واقع کسی‌که عمیق فکر کند، درک خواهد کرد که تورم حتیٰ قبل از جنگ اوکراین هم وجود داشت! ضمناً ترس مبتنی بر رقابت بین خاندان‌های دارا و سرمایه‌داران بی‌اصل و نسب منتج به کمبود گردش پول در بازار و حتیٰ باعث کاهش ذخایر ارز خارجی در بانک مرکزی به خصوص دالر شده‌است.

از لحاظ امنیتی، شهروندان زندگی‌‌شان را به سبب اظهارات تحریک‌آمیز سیاست‌مداران در معرض تهدید می‌بینند، اظهاراتی مانند این‌که:‌ "ما موقف نمی‌خواهیم، اگر قرار است بد باشد، بگزارید بد باشد." چنین اظهاراتی با ظهور گروه‌ها و جنایتکاران غالباً توسط سیاست‌مداران برای اذیت و ترور رُقبای سیاسی و حامیان‌شان حمایت و استفاده می‌شوند. برعلاوۀ کنیا در اثر تطبیق عجولانۀ نصاب تحصیلی جدید "نصاب تعلیمی مبتنی بر شایستگی" فعلاً به بحران تحصیل مواجه شده‌است، چون شالوده و منابع آن تا هنوز آماده نیست، بنابرین آیندۀ ۱.۴ میلیون طفلی‌ را که قرار است به مکتب متوسطه بپیوندند، به مخاطره می‌اندازد.

ای مسلمانان! سیاست‌مداران و اعلامیه‌های‌شان در فریب شهروندان موفق بوده و نهایتاً آن‌ها را اغوا کرده‌است تا راه‌حل مشکلات‌شان را از طریق انتخابات جستجو کنند. اکنون مشکلات نسبت به پنج دور انتخاباتی‌که گذشت، شدت یافته‌است و واضحاً این اعلامیه‌ها نوشته‌ای است که هیچ تضمین تطبیقی ندارد و شواهدی زیادی در این زمینه موجود است.

در حقیقت انتخابات دموکراتیک سرابی بیش نیست که تنها تشنه‌گان آن را آب می‌پندارند. هیچ راه‌حل تضمین شده‌ای وجود ندارد چون تمام احزاب سیاسی از اسلام یک تصویر مُکدر نشان داده‌اند. این انتخابات در واقع استعمال رأی را قانونی‌سازی می‌کند، زیرا انتخابات راه‌حل مشکلات نیست. غیر از این‌که کاندیدان ریاست جمهوری بیشتری وعده دهند، مثلاً روتو وعده داده‌بود که منابع را در دسترس قشر فقیر قرار می‌دهد تا وضع بی‌نوایان را بهبود بخشد، برعلاوۀ این‌که ۲۰۰ میلیارد شیلینگ را با سود کمتر به تاجران کوچک توزیع خواهد کرد. از سوی دیگر رایلا وعده داده‌است تا به ۸ میلیون مردم کنیا ۶۰۰۰ شیلینگ فی ماه به همرای تحصیلات رایگان را از مکتب ابتدایه تا سطح پوهنتون فراهم خواهد کرد! این‌ها وعده‌های تُهی بیش نیست، اگر وضعیت اقتصادی کنیا را در نظر بگیریم، می‌بینیم که آن کشور توانایی اجرای چنین وعده‌هایی را به سبب قرضه‌های هنگفتی که هم در داخل و در خارج گرفته‌است ندارد، بدهی‌هایی‌که به مرز ۸.۲ تریلیون شیلینگ کنیایی می‌رسد!

در نتیجه وقت آن فرا رسیده‌ تا مردم این سرزمین چشمان‌شان را باز کنند و بفهمند که انتخابات دموکراتیک به مثابه رویای روز است و اساسش بر حدس و گمان بنا شده‌است. سیاست‌مداران از شهروندان بهره می‌گیرند و از آن‌ها به مانند نردبان تا رسیدن به اریکۀ قدرت استفاده می‌کنند. بعداً آن‌ها را تا ۵ سال دیگر که دور بعدی انتخابات فرا می‌رسد، به باد فراموشی می‌سپارند‌. 

مهم‌ترین مکلفیت‌مان این است تا شب و روز در کنار کتلۀ اسلامی حزب‌التحریر برای از سرگیری زندگی اسلامی کار و فعالیت کنیم، کتله‌ای که از ملامتی هیچ ملامت‌گر، اعم از دموکراسی و ایدئولوژی سکولر – سرمایه‌داری نمی‌هراسد. برای رها کردن‌مان از قید و بند سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تعلیمی، هیچ گزینه‌ای وجود ندارد، جزء از تأسیس مجدد دولت اسلامی خلافت در سرزمینی که شرط و شرایط لازم آن را برآورده کند.

﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاء حَتَّى إِذَا جَاءهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا﴾ (نور:۳۹)

ترجمه: کسانی‌که کافر شدند، اعمال‌شان هم‌چون سرابی است در یک بیابان که انسان تشنه از دور آن را آب می‌پندارد.

حزب‌التحریر – کنیا

مترجم:‌ دانیال نور

ادامه مطلب...

جنگ‌های قبیلوی زنجیره‌ای را فقط خلافت بر منهج نبوت خاتمه خواهد داد

  • نشر شده در سودان

سلسه جنگ‌های قبیلوی با انتقال از یک منطقه به منطقه دیگر در سودان هنوز هم بیداد می‌کند. آخرین رویداد آن دیروز جمعه در منطقه نیل آبی رخ داد که به اثر رویدادهای خشونت‌آمیز در مناطق "قنیص و قیسان" شهر الرصیرص و دیگر شهر‌ها به نقل از مقامات دولتی بیش از 15 کشته و دو برابر آن زخمی برجای گذاشت.

ما حزب‌التحریر-ولایه سودان در مواجهه با این رویدادهای مکرر، موارد ذیل را تذکر می‌دهیم:

اول- زمانی‌که اسلام ناپدید شد و نظام آن از بین رفت، مردم به حاکمیت‌های جاهلی رو آوردند و جنگ‌های قبیلوی صورت گرفت؛ درست مانند دوران جاهلیت قبل از اسلام. پیامبر صلی الله علیه و سلم جنگ‌های قبیلوی را منع کرده و با این قول خویش چنین تأکید نموده است:

«مَنْ قَاتَلَ تَحْتَ رَايَةٍ عِمِّيَّةٍ يَدْعُو إِلَى عَصَبِيَّةٍ أَوْ يَغْضَبُ لِعَصَبِيَّةٍ فَقِتْلَتُهُ جَاهِلِيَّةٌ»

ترجمه: کسی‌که زیر پرچم جاهلیت جنگ می‌کند، از تعصبات قومی حمایت می‌کند و بخاطر مسایل قبیلوی قهر و غضب می‌شود، پس به مرگ جاهلیت مرده است.

دوم: اسلام ریختاندن خون مسلمان را حرام گردانیده است، چنانچه الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً (92) وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً﴾ [نساء: 92-93]

ترجمه: هیچ مؤمنی را اجازه نیست تا مؤمن دیگری را به قتل برساند؛ مگر این‌که از روی خطا و اشتباه باشد(و در عین حال) کسی‌که مؤمنی را از روی خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و به اقاربش خون‌بها اهداء کند، مگر این‌که آن‌ها خون بهارا ببخشند، و اگر مقتول از گروه دشمنان شما باشد (و کافر باشد)؛ ولی مقتول با ایمان باشد (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (خون بها لازم نیست). و اگر از گروهی باشد که میان شما و آن‌ها عهد و پیمان برقرار است، باید خون‌بهای او را به اقارب وی بپردازد و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند، و کسی که توانایی آزاد کردن برده را ندارد، دو ماه پی در پی روزه بگیرد این (یک نوع تخفیف) و توبه الهی است. و الله دانا و حکیم است و کسی‌که مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند، جزای وی دوزخ است، در حالی‌که همیشه آنجا می ماند و غضب الله بالای وی خواهد بود، و او را لعنت کرده و عذاب بزرگی را برای وی وعده داده است.

و پیامبر صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید:

«لَزَوَالُ الدُّنْيَا أَهْوَنُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ قَتْلِ مُسْلِمٍ»

ترجمه: زوال دنیا برای الله (سبحانه و تعالی) ناچیزتر است نسبت به قتل یک مؤمن.

سوم: ما برای برادران ما که در مناطق نیل آبی باهم می‌جنگند، تذکر می‌دهیم تا از الله بترسند و فراموش نکنند که مسلمان هستند؛ این جنگ‌های شما نادرست بوده و الله منع کرده است، و قاتل و مقتول در دوزخ خواهند بود. چنان‌چه پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«إِذَا الْتَقَى الْمُسْلِمَانِ بِسَيْفَيْهِمَا فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِي النَّارِ»

ترجمه: زمانی‌که دو مسلمان با شمشیرهای خود با یک‌دیگر رو برو می‌شوند(باهم می‌جنگند) و یکی از آن‌ها کشته می‌شود، پس قاتل و مقتول هر دو در دوزخ هستند.

چهارم: ما دولت را مسئول ریختن این خو‌ن‌ها می‌دانیم، زیرا به عنوان متوالی امور مردم تأمین امنیت مسؤولیت حاکم است؛ چنان‌چه پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«كُلُّكُمْ راعٍ، وكُلُّكُمْ مسْئُولٌ عن رعيَّتِهِ، فالإمامُ الَّذي على النَّاسِ راعٍ وهُوَ مَسْئُولٌ عَنهُمْ»

ترجمه: هر فرد از شما مسئول و عهده‌دار امور زیردستان تان هستید، و امامی (حاکمی)که عهده دار امور مردم است، مسئول آن‌ها می‌باشد.

در نتیجه ما می‌گوییم؛ این خلافت است که جنگ‌های قبیلوی را خاتمه می‌دهد. خلافت راشده بر منهج نبوت، فریضه گم‌گشته اسلام، که در نبودش مردم به اعمال کفار رو می‌آورند. چنانچه پیامبر محبوب ما صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید:

«لَا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّاراً يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»

ترجمه: بعد از من به طرف کفر نروید که بعضی‌ها گردن بعضی دیگر را بزنید.

ای مردم سودان! قوانین جدید جاهلیت (دوران قبل از اسلام) را ریشه‌کن ساخته و برای تأسیس خلافت راشده ثانی برمنهج نبوت سخت بکوشید تا پیروزی هردو دنیا را به دست آورید.

ای مردان قوای مسلح! حاکمیت استعماری کفری را ریشه‌کن ساخته و حزب‌التحریر را برای تأسیس خلافت حمایت نمایید تا در بین مردم اخوت و صمیمیت را به میان آورد؛ چنان‌که قبلاً بود، و آن زمانی بود که مسلمانان خلافت داشتند. از باطل حمایت نکنید تا خسران دنیا و آخرت را متقبل گردید، بلکه الله را حمایت کنید تا از شما یادگار درخشان در تاریخ این دنیا باقی بماند و در میان رستگاران با الله باشید.

ابراهیم عثمان (ابو خلیل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

 مترجم: عبدالرحمن قاطع

 

ادامه مطلب...

فرمانده خالد بت را الله سبحانه‌و‌تعالی غریق رحمت کند، او مثالی‌ست برای تمام افسران نظامی تا با استقامت قوی در خدمت دین الله سبحانه‌و‌تعالی باشند!

  • نشر شده در پاکستان

﴿إِنَّا ِلِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ [بقره: 156]

‏ ترجمه: همانا ما از ان خداییم و بسوی او بر می‌گردیم.

الله سبحانه‌و‌تعالی گناهان فرمانده خالد بت را، که مرد صبور و با وقار بود، ببخشاید! الله سبحانه‌و‌تعالی برای این ضایع بزرگ، به خانواده او صبر جمیل عطا کند. ما می‌خواهیم که فرزندان نیکوکار او، که از تربیه نیک او تغذیه شده اند، منبعِ صدقه جاریه‌یی برای او باشد. بدون‌شک، ما علاقه شدید و غم‌و‌اندوه‌ خالد بت را برای دین حق، دولت اسلامی امت و توجه جدی او بخاطر حمل دعوت جهت تطبیق اسلام به یاد داریم.

ما تلاش‌های خسته‌گی‌ناپذیر فرمانده خالد را بخاطر رهایی نوید بت، یازنه/همسر خواهرش و سخن‌گویی رسمی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان به یاد داریم. بدون‌شک، ما ایستادگی قوی خالد بت را در مقابل ستم‌گران، مهار ساختن عمل متقابل وحشی آن‌ها را با صبر، در جریان مریضی و سن بلند به خاطر می‌آوریم. ما به یاد داریم که چی‌گونه او به طور شخصی نامه‌یِ از طرف حزب‌التحریر را به مشرف ستم‌کار رسانید، که برایش دعوت داد تا از اعمال شیطانی دست‌بردار شود و به طرف نیکی‌ها خود را سوق دهد، در حالی‌که او را مطالبه قرار داد که قدرت امت را به‌دست گرفته و آن را از مسلمانان غضب کرده است. بنابرین خلافت بر منهج نبوت بدون تأخیر پرهزینه بیشتر تأسیس گردد.

یا الله! قلب‌های ما با غم‌و‌اندوه سنگین شده است. چشم‌های ما از اشک‌ها برای محبت فرمانده خالد پُر شده است. بنابرین، ای الله متعال، ما در این روز‌های مبارک ذوالحجه برایت استدعا می‌کنیم، که فرمانده خالد را با جمع انبیا علیه‌ السلام‌، شهدا، صدقین و نیکوکاران محشور بگردان و زنده‌گی سعادت‌مند را با جای‌گاه‌یِ بلند در سرای آخرت نصیب‌اش بگردان!

الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

‎﴿مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾ [احزاب: 23]

ترجمه: در میان مؤمنان مردانی هستند که با الله متعال راست بوده‌اند، در پیمانی‌که با او بسته‌اند. برخی پیمان خود را بسر برده‌اند و برخی نیز در انتظارند. آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده‌اند.

ای افسران نیروهای مسلح پاکستان! برادرتان، فرمانده خالد بعد از خدمت نیک‌اش به الله متعال، به رحمت رب‌اش وفات یافت. استقامت قوی‌ او در این سن بلند و مریضی، یک تذکرِ محکم برای تمام شما جهت ادای تکلیف شرعی‌ امروزی‌تان می‌باشد. از الله سبحانه‌و‌تعالی ترس داشه باشید؛ طوری‌که از او باید ترسید و بنده‌گی الله سبحانه‌و‌تعالی را کنید؛ قسمی‌که باید به او بنده‌گی شود. الله سبحانه‌و‌تعالی را با توان کامل در ایام جوانی و تندرستی بنده‌گی کنید! زمانی‌که شما الله سبحانه‌وتعالی را ملاقات می‌کنید، برای خود شواهدِ داشته باشید تا نجات یابید؛ نه این‌که اعضای بدن‌تان برخلاف‌تان شاهدی دهد! اوضاع قبر ارتباط به چگونگی استقامت در راه دین دارد و این‌که تا چی اندازه توانسته‌ییِ از قدرت خود برای حمایت مسلمانان و تحکیم دین الله سبحانه‌و‌تعالی استفاده نموده‌یی. در نهایت، ستم‌گران را ریشه‌کن سازید و نصرت خود را جهت تأسیس دوباره خلافت بر منهج نبوت را اعطا کنید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان    

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

محاکم سیکولار نیز مانند دموکراسی سیکولار با چرخش و دست به دست شدن قضایای مبنی بر لغو سود خواری(ربا) دوام آن را تضمین می‌کند، لغو ربا خواری تنها تحت حاکمیت خلافت ممکن است و بس که به محض تأسیس آن صورت خواهد گرفت.

  • نشر شده در پاکستان

خلافت به سودخواری خاتمه می‌دهد#

مسلمانان از دستور اخیر محکمه/دادگاه شرعی فدرال مبنی بر حذف سود از نظام اقتصاد پاکستان -که در ستره محکمه/دیوان عالی جایی‌که این قضیه برای بیست سال تحت بررسی قرار داشت، یک بار دیگر به چالش کشیده شده- عصبانی هستند که با وجود دستور قطعی و واضح الله سبحانه و تعالی در مورد سود بازهم مدت 20 سال ضایع و عبث سپری گردیده است. هم‌چنان در جلسه رسیدگی به قضیه سود (ربا) یکی از قضات ستره محکمه/دیوان عالی تذکر داده است که کسی‌که نمی‌خواهد سود بگیرد، نباید بگیرد، چون الله سبحانه و تعالی از وی سوال خواهد کرد. قاضی دیگری گفت: ما نمی‌توانیم با افتتاح یک مدرسه اسلامی خارج از محکمه/دادگاه مردم را به رد سود خواری تشویق کنیم. در حالی‌که ما چنین اظهار نظری را از سوی قوه قضائیه سیکولار در مورد مالیات نشنیده‌ایم که گفته باشد: "کسانی‌که می‌خواهند مالیه بپردازند، باید بپردازند، و کسانی‌که نمی‌پردازند، الله از آن‌ها سوال خواهد کرد؛ این در حالی‌ست که ما نمی‌توانیم در خارج از محکمه مدرسه ای افتتاح کنیم تا مردم را به پرداخت مالیه تشویق کنیم."

یکی از دلایلی‌که مردم پاکستان در اعتراض به این دستور خشمگین هستند، این است که مردم از اقدامات مخربانه ستره محکمه/دیوان عالی در مورد این دستور آگاه هستند. این احساس مردم در باره قوه قضائیه سیکولار پاکستان است!

بدون شک، ابراز خشم در مورد این تصمیم و تحریم کردن بعضی از بانک‌ها مبنی بر مخالفت ممانعت از ربا، جلوه‌ای از دوستی مسلمانان از دین‌شان و تمایل آن‌ها به تطبیق آن است. در این راستا برای ترسیم یک مسیر مؤثر برای حرکت ما نکات زیر ارائه شده است:

1 – سود (ربا) در اسلام به شکل قطعی حرام بوده و فساد آن برای مردم آشکار است. حکام پاکستان به عنوان تسهیل‌گران اجیر شده برای صندوق بین‌المللی پول عمل می‌کنند و برای پرداختن سود خون مردم را می‌مکند. با این حال قرض‌داری ملی هم بی‌وقفه در حال افزایش است. پاکستان باید تا جون 2023، 3،950 ملیارد روپیه سود بپردازد، در حالی‌که بودجه درآمدی آن معادل به 7000 ملیارد روپیه می‌باشد. بناءً بیش از 56% از درآمد مالیاتی صرف پرداخت سود خواهد شد. در سال 1982 قرضداری ملی 189 ملیارد بود، اما تا مارچ 2022 به 44،366 ملیارد رسید.

2 – طوری‌که دیموکراسی سیکولار پاکستان حافظ نظام استعماری سرمایه‌داری است، این قوه قضائیه سیکولار نیز بخشی از همین نظام بوده و تابع همان قوانین سیکولاریستی است. این قوه قضائیه حذف عناصر غیر اسلامی را وظیفه خود نمی‌داند و در عوض خودش قوه قضائیه همین نظام بوده و حامی این نظام سیکولار است که به اساس ربا استوار می‌باشد. پس این آرزوی یک دیوانه خواهد بود که از این قوه قضائیه توقع تطبیق شریعت را داشته باشد. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید.

«لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ» (ابن ماجه، به نقل از ابن عمر)

ترجمه: مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود.

3 – اسلام یک نظام کامل و واحد بوده که احکام آن با هم پیوست و مکمل یکدیگر بوده و از هم دیگر متناقض نیست، احکام آن باید به شکل همه جانبه و انحصاری توسط خلافت بر منهج نبوت تطبیق شود. قوانین نازل شده الهی نباید با قوانین ناقص و ساخته دست بشر خلط شود. بنابراین، جای تعجب نیست که تمام تلاش‌ها برای تطبیق این احکام به شکل جزئی یا تدریجی در چارچوب نظام سیکولاریستی در سراسر جهان اسلام برای دهه‌ها شکست خورده و ناکام مانده است. میکانیزم سرمایه‌گزاری پول در اسلام ایجاد مشارکت مستقیم است، نه چینل‌های بانکی (اسلامی)، این در حالی‌ست که صنایع سنگین عمدتاً از خزانه دولت تأمین می‌شود. اسعار مبتنی بر طلا و نقره است که با گذشت زمان ارزش آن‌ها کاهش پیدا نمی‌کند. اسعار اسلامی نظم و انضباط مالی را به وجود می‌آورد که از کسرهایی‌که با چاپ پول و قرضه سودی به وجود می‌آیند جلوگیری می‌نماید. در مواقع اضطراری بخاطر امور و وجایب شرعی می‌توان از ثروت‌مندان مالیه اضطراری به شکل یک بارگی، و یاهم از امت قرض بدون سود اخذ کرد.

در هر صورت، اگر بخاطر پرداخت هنگفت سودی نباشد، پاکستان هنوزهم عاری از کسر مالی است. هم‌چنان به دلیل اسعار مبتنی بر طلا و نقره تجارت بین‌المللی به اساس دالر نخواهد بود و برای پوشش کسر مالی، که به دلیل کمبود دالر به وجود می‌آید، مجبور به اخذ قرضه‌های سودی خارجی نخواهیم بود. مسلمانان هم‌چنان برای رضای الله سبحانه و تعالی برای یک‌دیگر قرض‌های بدون سود خواهند داد. در صورت لزوم، دولت برای حمایت از تجارت زمینه قرضه‌های بدون سود را فراهم می‌سازد، پس در چنین نظام یک پارچه ضرورتی برای اخذ سود نخواهد بود. در اقتصاد اسلامی مجالی برای ربا نیست.

4 – این تنها خلافت است که از آوان تأسیس آن ربا را لغو کرده و از تمام پرداخت‌های سودی دست‌بردار خواهد شد. خلافت با درنظرداشت پرداخت اصل پول بدون سود آن دسته از حکام و مقاماتی را که امور قرضه را به عهده دارند، مسئول می‌داند. این به دلیل آن است که آن‌ها در آن مدت بسیار زود ثروت‌مند می‌شوند، بناءً اصل پول قرضه از پول آن‌ها که بیشتر از نیازمندی عادی آن‌ها بوده و به تناسب سرمایه اضافی آن‌ها می‌باشد، باید پرداخت شود.

5 – بانک‌هایی‌که به دلیل سود شکایت کردند، قبلاً به اساس سود معامله می‌کردند و هنوزهم این کار را می‌کنند. در مورد بانک‌هایی‌که در این باره تجدید نظر نکردند، باید گفت که آن‌ها نیز به ترتیب مرتکب این گناه بزرگ گردیده اند. همان‌طوری که تنظیم کننده تمام این بانک‌ها بانک دولتی پاکستان است، تنظیم کننده بانک چهارم که تجدید نظر کرده نیز است. این SBP (بانک دولتی پاکستان) است که نرخ سود را تعین می‌کند و برای بانک‌ها جواز صادر می‌کند. این SBP است که تحت قانون بانک دولتی پاکستان در سال 1956 و فرمان شرکت‌های بانکی در سال 1962، که توسط نظام دیموکراسی به تصویب رسید، فعالیت می‌کند. پس بایست که این درخت سمی را از بیخ بر کند، در غیر آن با دور انداختن میوۀ زهری آن درخت سالم باقی می‌ماند و مشکلی را حل نخواهد کرد، و به حاصل دادن چنین میوه‌های مخرب ادامه خواهد داد.

6 – این خلافت است که این دیموکراسی و قوه قضائیه سیکولار آن‌را ریشه کن کرده و به جای آن نظام اسلامی را تأسیس خواهد کرد. بعد از سوگند خوردن به قانون سیکولار، و لابی‌گری و سخنرانی در پارلمان و پذیرفتن احکام و مقررات آن، و مراجعه به محاکم سیکولار، هرگز اسلام تطبیق نخواهد شد؛ بلکه با تأسیس خلافت به منهج نبوت که پیامبر محبوب ما صلی الله علیه و سلم در مدینه بعد از ذهنیت‌سازی در مدینه و با رهبران و فرماندهان نظامی مدینه مانند سعد بن معاذ، اسید بن حضیر و سعد بن عباده رضی الله عنهم پیمان عقبه دوم را ادا کرده و بر پیامبر صلی‌الله علیه و سلم نصرت دادند؛ طوری‌که این امر زمینه را برای تأسیس و تطبیق مکمل اسلام مساعد ساخت. این تنها طریقه‌ای است که امروزه باید مسلمانان به پیش گیرند. آن‌ها باید برادران و فرزندان شان را که در اردو/ارتش پاکستان خدمت می‌کنند، قناعت داده تا به حزب‌التحریر نصرت دهند. این حزب‌التحریر است که برای این‌که اسلام را منحیث یک نظام کامل تطبیق کند، آمادگی کامل را دارد، و برای رضای الله سبحانه و تعالی قربانی‌های فراوانی را متحمل شده است. این حزب تسلط کامل بر سناریوی جهانی دارد. این حزب بزرگ‌ترین ساختار سیاسی در جهان اسلام است. این حزبی است که به شکل جهانی رهبری شده و دارای نبوغ سیاسی و علمای برجسته می‌باشد که به فضل الله سبحانه و تعالی توانایی این را دارد تا امت مسلمه را منحیث یک نظام قوی و مقتدر وحدت ببخشد. حالا وقت تأسیس خلافت فرا رسیده است، پس فرصت اجر بزرگی را که در تأسیس آن نهفته است، از دست ندهید.

دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-ولایه پاکستان

 مترجم عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

«میکانیزم مشورتی امریکا – افغان» روش دیگری برای تهاجم فرهنگی و استخباراتی غرب! Featured

انتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا با همکاری رینا امیری، فرستاده‌ای وزارت خارجه امریکا در امور حقوق بشر و زنان افغانستان در ۲۸ جولای میکانیزم مشورتی امریکا - افغان را افتتاح کردند؛ اقدامی که مقامات امریکایی را قادر خواهد ساخت که بیشتر با زنان افغان و جامعه مدنی هماهنگی کنند. بلینکن در بخشی از سخنان خود گفت: «کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم این است که همکاری مان را با جامعه مدنی افغانستان موثرتر، دقیق‌تر، سازنده‌تر و هدفمندتر کنیم و هدف این ابتکار جدید، همین است.»
در این مورد دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ولایه افغانستان بیان چند نکته را لازمی می‌داند:
اول:
امریکا از افغانستان شرم‌سارانه خارج شد، اما از استعمار آن دست نکشیده است؛ بلکه پس از دست‌کشیدن از استفاده‌ی «قدرت سخت» و اشغال مستقیم، در جستجوی تحمیل نفوذش در این کشور از طریق «قدرت نرم» می‌باشد. امریکا با شکست نظامی در افغانستان این بار می‌خواهد توسط تحریم اقتصادی، فشار رسانه‌ای و تهدیدهای سیاسی امارت را از موقف اسلامی‌اش پائین آورده و منحرف سازد. همچنان می‌کوشد توسط سازمان‌های جهانی، نهادهای کمک‌رسان و جامعه مدنی در افغانستان دوباره نفوذ نموده و از این طریق ارزش‌های غربی را وارد جامعه سازد تا از آدرس این نهادها به فعالیت‌های استخباراتی بپردازد. قبل از این امریکا در چنین فعالیت‌ها تجربه کافی دارد که چگونه رقیبان خود را توسط نهادهای مدنی و استخباراتی تضعیف نموده و از پا اندازد.
دوم: وقتی بلینکن از جامعه مدنی حرف می‌زند در حقیقت از عقیده‌ای سکولاریزم و ارزش‌های غربی سخن می‌گوید. زیرا جامعه مدنی یک مفهوم غربی است که مبتنی بر مفکوره‌ای جدایی دین از زندگی استوار می‌باشد. در این میان نهادهای مدنی همیشه ابزار ترویج و دفاع از ارزش‌های غربی قرار گرفته است. چنانچه در 20 سال حاکمیت جمهوریت با استفاده از نهادهای مدنی تحت نام رسانه‌ها، انجمن‌ها، نهادهای تحقیقاتی، احزاب دموکراتیک و... ارزش‌های همچون آزادی، حقوق بشر و حقوق زن را ترویج کردند. بلینکن در سخنرانی خود این گونه ارزش‌ها را دست‌آورد بزرگ دانسته است. در حالی که ترویج این ارزش‌ها در چوکات جامعه مدنی باعث شد که حتی «همجنس‌گرایان راه برای ایجاد یک جامعه پیدا کنند!» اما آمدن امارت، این همه را که آن‌ها دست‌آوردهای ۲۰ ساله، حقوق بشر و حقوق زن عنوان می‌کردند، برهم زد.
سوم: امارت اسلامی باید بداند که قدرت‌های غربی، سازمان‌های جهانی و جامعه مدنی نهادهای مبتنی بر عقیده‌ای سکولاریزم بوده و نیز ابزار فرهنگی و استخباراتی اند که برای منافع قدرت‌های بزرگ استفاده می‌شوند. در حقیقت تعامل با جهان امروز و نهادهای آن تعامل با عقیده‌ای سکولاریزم می‌باشد. زیرا سکولریزم خط سرخ جهان امروز است و قدرت‌های غربی از این عقیده‌ی خود در سراسر جهان دفاع و حراست می‌کنند، در حالی‌که مسلمانان نیز دارای خط سرخ می‌باشند که امروزه کسی جرأت بیان، دفاع و حراست از آن را در سطح جهان ندارد. خط سرخ مسلمانان همانا اسلام و تطبیق کامل آن در سیاست داخلی و خارجی می‌باشد.
درحالیکه حفاظت از این خط سرخ ممکن نیست مگر با تأسیس دولت واحد خلافت که توسط آن اسلام تطبیق شده، نهادهای فرهنگی و استخباراتی دشمن خنثی گردیده، مسلمانان منحیث یک امت واحد و اسلام منحیث معیار جهانی دوباره روی صحنه‌ در قدرت جهانی و روابط بین‌المللی ظاهر گردد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا﴾[النساء: ١٤٤]
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! کافران را به‌جای مؤمنان به دوستی نگیرید. مگر می‌خواهید حجّت و برهان آشکاری علیه خود به دست الله دهید؟!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم و اصحابش آن‌ها را از آنجا اخراج کردند و حکام آل‌سعود آنان را دوباره برمی‌گردانند! یک گزارش‌گر نظامی رژیم یهودی، بخش زنده‌ای سفرش را از ریاض پخش نمود Featured

از أبي عبيدة بن الجرَّاح رضي الله عنه روایت است که گفت: آخرین سخنی‌که نبی صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم به آن اشاره کرد، چنین بود:

«أَخْرِجُوا يَهُودَ أَهْلِ الْحِجَازِ، وَأَهْلِ نَجْرَانَ مِنْ جَزِيرَةِ الْعَرَبِ...» (مسند امام احمد)

ترجمه: از جزیره عرب یهود اهلِ حجاز را و اهل نجران(نصرانی را) اخراج کنید...

بازدید‌های اراذل و اوباش‌های رژیم یهودی از سرزمین حجاز، اکنون به صورت سیستماتیک فاش شد تا احساس شکست را در میان امت اسلامی ایجاد کنند. خبرنگار نظامی "شبکه 13" نهاد یهودی، سفرش را به شهر ریاض و چگونگی گشت وگذار در بازارهای آن را پخش کرد. در ویدیو دیده می‌‌شود، وی در حالی‌که به زبان عبری صحبت می‌کرد و مردم شهر را خطاب قرار می‌داد، به آن‌ها می‌گفت که از اسرائیل است.

سوال این‌‌جاست که چگونه این جنایتکار وارد کشور شد؟ کجا هستند سرویس‌/نهادهای امنیتی حاکمان آل‌سعود؛ در حالی‌که به توانایی‌شان در سرکوب مردم، مشهورند؟ کجاست نیروهای امنیتی فرودگاه/میدان هوایی که نام إيلون بن دافيد را خواند، او را متوقف نکرد و از او تحقیق ننمود؟ کجایند نظام پولیس آل‌سعود که خطبه‌های نماز جمعه و بحث‌های مردم را در شبکه‌های اجتماعی و حتی گفتگوهای مردم را در کافه‌ها ردیابی و در آن تجسس می‌کنند؟ آیا آن‌ها(یهود) می‌خواهند مردم باور کنند که هیچ مسلمانی از حجاز متعجب نشد و هیچ کس به نیروهای امنیتی احوال نداد که آن‌ها یک یهودی را دیدند که در سرک‌های ریاض گشت و پرسه می‌زند؟... بلکه، آن‌ها(آل سعود) در این طرح و دسیسه‌ای بر ضد جزیره اسلام، دخیل بودند.

امریکا و آنانی‌که از میان این حاکمان خیانتکار به آن(یهود) کمک می‌کند، عاجز هستند تا امت اسلامی را مجبور کنند که عادی‌سازی روابطه با "نهاد یهودی مسخ شده" را قبول کنند؛ بلکه زنان این امت فرزندان خود را با بغض و نفرت از این نهاد یهودی می‌پرورانند و مردان امت اسلامی فرزندان‌ خود را برای وقت مقرر آماده می‌کنند که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم در رابطه به نهاد یهودی به نتیجه رسده بود؛ زمانی‌که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند:

«لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ، فَيَقْتُلُهُمُ الْمُسْلِمُونَ حَتَّى يَخْتَبِئَ الْيَهُودِيُّ مِنْ وَرَاءِ الْحَجَرِ وَالشَّجَرِ، فَيَقُولُ الْحَجَرُ أَوِ الشَّجَرُ: يَا مُسْلِمُ يَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا يَهُودِيٌّ خَلْفِي فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ،‏ إِلاَّ الْغَرْقَدَ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْيَهُودِ»

ترجمه: قیامت برپا نمی‌شود؛ مگر آن‌که مسلمانان به جنگ با یهود برخیزند و مسلمانان آنان را به قتل رسانند تا آن‌که یهودیان خود را در پشت یک سنگ یا یک درخت پنهان کنند و آن سنگ یا درخت بگوید: ای مسلمان! ای بندۀ الله (سبحانه وتعالی)! این‌جا یک یهودی در عقب من است، بیا و او را به قتل برسان؛ جز درخت غرقد که چنین نمی‌گوید، چون آن درخت یهودیان است.

الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [مائده: 51]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، یهود و نصاری را به دوستی نگیرید؛ چون بعضی آن‌ها دوستان بعضی دیگر اند؛ اگر کسی از میان شما با آن‌ها دوست باشد، پس از آن‌ها خواهد بود. حقیقتاً الله(سبحانه‌وتعالی) مردم ظالم را هدایت نمی‌کند.

انجینر صلاح الدين عضاضه

رییس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر-کینیا سمیناری را تحت عنوان تورم جهانی پول موفقانه برگزار کرد

  • نشر شده در کینیا

حزب التحریر-کینیا با سعی‌ و تلاش مستمرش برای اعادۀ خلافت راشده بر منهج نبوت، سمینارِ دیگری را تحت عنوان تورم جهانی پول موفقانه برگزار کرد. حزب در این سمینار اثرات نامطلوب تورم پولی و تأثیر فلاکت‌بار آن را بر زندگی یومیه مردم مخصوصاً بر طبقه تهی‌دست و بی‌چاره برجسته کرد. این مشکلات زیان‌آور که ناشی از نظام اقتصادی سرمایه‌داری می‌باشد، تمام جهان را بر محور یک بحران فراگیر قرار داده و اثرات نامطوب آن قرار ذیل است:

  •  کاهش ارزش پول؛

  •  نابرابری؛

  •  بی‌ثباتی در نرخ تبادله اسعار؛

  • سود؛

  •  افزایش هزینه زندگی؛

  • اثرات ناگوار بردرآمد ثابت گروه‌ها از جمله حقوق بازنشستگی متقاعدین/بازنشستگان، معاش‌داران و پس‌اندازهای بانکی.

سمینار مذکور به تاریخ ۲۶ جون/ژوئن ۲۰۲۲ در متواپا در شهرستان کیلیفی برگزار شد و در آن بحران تورم پولی بصورت عمیق مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفت و راه‌حل‌های بدیل در نظر گرفته شد. در این سمینار بیش از صدتن شرکت داشتند.

این سمینار توسط دو تن از اعضای برجسته دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-کینیا به نام‌های برادر علی عمر و استاد شبانی موالیمو، نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر-کینیا ارائه گردید.

شبانی موالیمو

نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر-کینیا

مترجم: ابوزید

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه