پنجشنبه, ۲۹ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۲۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

جنگ‌های قبیلوی زنجیره‌ای را فقط خلافت بر منهج نبوت خاتمه خواهد داد

  • نشر شده در سودان

سلسه جنگ‌های قبیلوی با انتقال از یک منطقه به منطقه دیگر در سودان هنوز هم بیداد می‌کند. آخرین رویداد آن دیروز جمعه در منطقه نیل آبی رخ داد که به اثر رویدادهای خشونت‌آمیز در مناطق "قنیص و قیسان" شهر الرصیرص و دیگر شهر‌ها به نقل از مقامات دولتی بیش از 15 کشته و دو برابر آن زخمی برجای گذاشت.

ما حزب‌التحریر-ولایه سودان در مواجهه با این رویدادهای مکرر، موارد ذیل را تذکر می‌دهیم:

اول- زمانی‌که اسلام ناپدید شد و نظام آن از بین رفت، مردم به حاکمیت‌های جاهلی رو آوردند و جنگ‌های قبیلوی صورت گرفت؛ درست مانند دوران جاهلیت قبل از اسلام. پیامبر صلی الله علیه و سلم جنگ‌های قبیلوی را منع کرده و با این قول خویش چنین تأکید نموده است:

«مَنْ قَاتَلَ تَحْتَ رَايَةٍ عِمِّيَّةٍ يَدْعُو إِلَى عَصَبِيَّةٍ أَوْ يَغْضَبُ لِعَصَبِيَّةٍ فَقِتْلَتُهُ جَاهِلِيَّةٌ»

ترجمه: کسی‌که زیر پرچم جاهلیت جنگ می‌کند، از تعصبات قومی حمایت می‌کند و بخاطر مسایل قبیلوی قهر و غضب می‌شود، پس به مرگ جاهلیت مرده است.

دوم: اسلام ریختاندن خون مسلمان را حرام گردانیده است، چنانچه الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً (92) وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً﴾ [نساء: 92-93]

ترجمه: هیچ مؤمنی را اجازه نیست تا مؤمن دیگری را به قتل برساند؛ مگر این‌که از روی خطا و اشتباه باشد(و در عین حال) کسی‌که مؤمنی را از روی خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و به اقاربش خون‌بها اهداء کند، مگر این‌که آن‌ها خون بهارا ببخشند، و اگر مقتول از گروه دشمنان شما باشد (و کافر باشد)؛ ولی مقتول با ایمان باشد (تنها) باید یک برده مؤمن را آزاد کند (خون بها لازم نیست). و اگر از گروهی باشد که میان شما و آن‌ها عهد و پیمان برقرار است، باید خون‌بهای او را به اقارب وی بپردازد و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند، و کسی که توانایی آزاد کردن برده را ندارد، دو ماه پی در پی روزه بگیرد این (یک نوع تخفیف) و توبه الهی است. و الله دانا و حکیم است و کسی‌که مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند، جزای وی دوزخ است، در حالی‌که همیشه آنجا می ماند و غضب الله بالای وی خواهد بود، و او را لعنت کرده و عذاب بزرگی را برای وی وعده داده است.

و پیامبر صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید:

«لَزَوَالُ الدُّنْيَا أَهْوَنُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ قَتْلِ مُسْلِمٍ»

ترجمه: زوال دنیا برای الله (سبحانه و تعالی) ناچیزتر است نسبت به قتل یک مؤمن.

سوم: ما برای برادران ما که در مناطق نیل آبی باهم می‌جنگند، تذکر می‌دهیم تا از الله بترسند و فراموش نکنند که مسلمان هستند؛ این جنگ‌های شما نادرست بوده و الله منع کرده است، و قاتل و مقتول در دوزخ خواهند بود. چنان‌چه پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«إِذَا الْتَقَى الْمُسْلِمَانِ بِسَيْفَيْهِمَا فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِي النَّارِ»

ترجمه: زمانی‌که دو مسلمان با شمشیرهای خود با یک‌دیگر رو برو می‌شوند(باهم می‌جنگند) و یکی از آن‌ها کشته می‌شود، پس قاتل و مقتول هر دو در دوزخ هستند.

چهارم: ما دولت را مسئول ریختن این خو‌ن‌ها می‌دانیم، زیرا به عنوان متوالی امور مردم تأمین امنیت مسؤولیت حاکم است؛ چنان‌چه پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«كُلُّكُمْ راعٍ، وكُلُّكُمْ مسْئُولٌ عن رعيَّتِهِ، فالإمامُ الَّذي على النَّاسِ راعٍ وهُوَ مَسْئُولٌ عَنهُمْ»

ترجمه: هر فرد از شما مسئول و عهده‌دار امور زیردستان تان هستید، و امامی (حاکمی)که عهده دار امور مردم است، مسئول آن‌ها می‌باشد.

در نتیجه ما می‌گوییم؛ این خلافت است که جنگ‌های قبیلوی را خاتمه می‌دهد. خلافت راشده بر منهج نبوت، فریضه گم‌گشته اسلام، که در نبودش مردم به اعمال کفار رو می‌آورند. چنانچه پیامبر محبوب ما صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید:

«لَا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّاراً يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»

ترجمه: بعد از من به طرف کفر نروید که بعضی‌ها گردن بعضی دیگر را بزنید.

ای مردم سودان! قوانین جدید جاهلیت (دوران قبل از اسلام) را ریشه‌کن ساخته و برای تأسیس خلافت راشده ثانی برمنهج نبوت سخت بکوشید تا پیروزی هردو دنیا را به دست آورید.

ای مردان قوای مسلح! حاکمیت استعماری کفری را ریشه‌کن ساخته و حزب‌التحریر را برای تأسیس خلافت حمایت نمایید تا در بین مردم اخوت و صمیمیت را به میان آورد؛ چنان‌که قبلاً بود، و آن زمانی بود که مسلمانان خلافت داشتند. از باطل حمایت نکنید تا خسران دنیا و آخرت را متقبل گردید، بلکه الله را حمایت کنید تا از شما یادگار درخشان در تاریخ این دنیا باقی بماند و در میان رستگاران با الله باشید.

ابراهیم عثمان (ابو خلیل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

 مترجم: عبدالرحمن قاطع

 

ادامه مطلب...

فرمانده خالد بت را الله سبحانه‌و‌تعالی غریق رحمت کند، او مثالی‌ست برای تمام افسران نظامی تا با استقامت قوی در خدمت دین الله سبحانه‌و‌تعالی باشند!

  • نشر شده در پاکستان

﴿إِنَّا ِلِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ [بقره: 156]

‏ ترجمه: همانا ما از ان خداییم و بسوی او بر می‌گردیم.

الله سبحانه‌و‌تعالی گناهان فرمانده خالد بت را، که مرد صبور و با وقار بود، ببخشاید! الله سبحانه‌و‌تعالی برای این ضایع بزرگ، به خانواده او صبر جمیل عطا کند. ما می‌خواهیم که فرزندان نیکوکار او، که از تربیه نیک او تغذیه شده اند، منبعِ صدقه جاریه‌یی برای او باشد. بدون‌شک، ما علاقه شدید و غم‌و‌اندوه‌ خالد بت را برای دین حق، دولت اسلامی امت و توجه جدی او بخاطر حمل دعوت جهت تطبیق اسلام به یاد داریم.

ما تلاش‌های خسته‌گی‌ناپذیر فرمانده خالد را بخاطر رهایی نوید بت، یازنه/همسر خواهرش و سخن‌گویی رسمی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان به یاد داریم. بدون‌شک، ما ایستادگی قوی خالد بت را در مقابل ستم‌گران، مهار ساختن عمل متقابل وحشی آن‌ها را با صبر، در جریان مریضی و سن بلند به خاطر می‌آوریم. ما به یاد داریم که چی‌گونه او به طور شخصی نامه‌یِ از طرف حزب‌التحریر را به مشرف ستم‌کار رسانید، که برایش دعوت داد تا از اعمال شیطانی دست‌بردار شود و به طرف نیکی‌ها خود را سوق دهد، در حالی‌که او را مطالبه قرار داد که قدرت امت را به‌دست گرفته و آن را از مسلمانان غضب کرده است. بنابرین خلافت بر منهج نبوت بدون تأخیر پرهزینه بیشتر تأسیس گردد.

یا الله! قلب‌های ما با غم‌و‌اندوه سنگین شده است. چشم‌های ما از اشک‌ها برای محبت فرمانده خالد پُر شده است. بنابرین، ای الله متعال، ما در این روز‌های مبارک ذوالحجه برایت استدعا می‌کنیم، که فرمانده خالد را با جمع انبیا علیه‌ السلام‌، شهدا، صدقین و نیکوکاران محشور بگردان و زنده‌گی سعادت‌مند را با جای‌گاه‌یِ بلند در سرای آخرت نصیب‌اش بگردان!

الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

‎﴿مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾ [احزاب: 23]

ترجمه: در میان مؤمنان مردانی هستند که با الله متعال راست بوده‌اند، در پیمانی‌که با او بسته‌اند. برخی پیمان خود را بسر برده‌اند و برخی نیز در انتظارند. آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده‌اند.

ای افسران نیروهای مسلح پاکستان! برادرتان، فرمانده خالد بعد از خدمت نیک‌اش به الله متعال، به رحمت رب‌اش وفات یافت. استقامت قوی‌ او در این سن بلند و مریضی، یک تذکرِ محکم برای تمام شما جهت ادای تکلیف شرعی‌ امروزی‌تان می‌باشد. از الله سبحانه‌و‌تعالی ترس داشه باشید؛ طوری‌که از او باید ترسید و بنده‌گی الله سبحانه‌و‌تعالی را کنید؛ قسمی‌که باید به او بنده‌گی شود. الله سبحانه‌و‌تعالی را با توان کامل در ایام جوانی و تندرستی بنده‌گی کنید! زمانی‌که شما الله سبحانه‌وتعالی را ملاقات می‌کنید، برای خود شواهدِ داشته باشید تا نجات یابید؛ نه این‌که اعضای بدن‌تان برخلاف‌تان شاهدی دهد! اوضاع قبر ارتباط به چگونگی استقامت در راه دین دارد و این‌که تا چی اندازه توانسته‌ییِ از قدرت خود برای حمایت مسلمانان و تحکیم دین الله سبحانه‌و‌تعالی استفاده نموده‌یی. در نهایت، ستم‌گران را ریشه‌کن سازید و نصرت خود را جهت تأسیس دوباره خلافت بر منهج نبوت را اعطا کنید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان    

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

محاکم سیکولار نیز مانند دموکراسی سیکولار با چرخش و دست به دست شدن قضایای مبنی بر لغو سود خواری(ربا) دوام آن را تضمین می‌کند، لغو ربا خواری تنها تحت حاکمیت خلافت ممکن است و بس که به محض تأسیس آن صورت خواهد گرفت.

  • نشر شده در پاکستان

خلافت به سودخواری خاتمه می‌دهد#

مسلمانان از دستور اخیر محکمه/دادگاه شرعی فدرال مبنی بر حذف سود از نظام اقتصاد پاکستان -که در ستره محکمه/دیوان عالی جایی‌که این قضیه برای بیست سال تحت بررسی قرار داشت، یک بار دیگر به چالش کشیده شده- عصبانی هستند که با وجود دستور قطعی و واضح الله سبحانه و تعالی در مورد سود بازهم مدت 20 سال ضایع و عبث سپری گردیده است. هم‌چنان در جلسه رسیدگی به قضیه سود (ربا) یکی از قضات ستره محکمه/دیوان عالی تذکر داده است که کسی‌که نمی‌خواهد سود بگیرد، نباید بگیرد، چون الله سبحانه و تعالی از وی سوال خواهد کرد. قاضی دیگری گفت: ما نمی‌توانیم با افتتاح یک مدرسه اسلامی خارج از محکمه/دادگاه مردم را به رد سود خواری تشویق کنیم. در حالی‌که ما چنین اظهار نظری را از سوی قوه قضائیه سیکولار در مورد مالیات نشنیده‌ایم که گفته باشد: "کسانی‌که می‌خواهند مالیه بپردازند، باید بپردازند، و کسانی‌که نمی‌پردازند، الله از آن‌ها سوال خواهد کرد؛ این در حالی‌ست که ما نمی‌توانیم در خارج از محکمه مدرسه ای افتتاح کنیم تا مردم را به پرداخت مالیه تشویق کنیم."

یکی از دلایلی‌که مردم پاکستان در اعتراض به این دستور خشمگین هستند، این است که مردم از اقدامات مخربانه ستره محکمه/دیوان عالی در مورد این دستور آگاه هستند. این احساس مردم در باره قوه قضائیه سیکولار پاکستان است!

بدون شک، ابراز خشم در مورد این تصمیم و تحریم کردن بعضی از بانک‌ها مبنی بر مخالفت ممانعت از ربا، جلوه‌ای از دوستی مسلمانان از دین‌شان و تمایل آن‌ها به تطبیق آن است. در این راستا برای ترسیم یک مسیر مؤثر برای حرکت ما نکات زیر ارائه شده است:

1 – سود (ربا) در اسلام به شکل قطعی حرام بوده و فساد آن برای مردم آشکار است. حکام پاکستان به عنوان تسهیل‌گران اجیر شده برای صندوق بین‌المللی پول عمل می‌کنند و برای پرداختن سود خون مردم را می‌مکند. با این حال قرض‌داری ملی هم بی‌وقفه در حال افزایش است. پاکستان باید تا جون 2023، 3،950 ملیارد روپیه سود بپردازد، در حالی‌که بودجه درآمدی آن معادل به 7000 ملیارد روپیه می‌باشد. بناءً بیش از 56% از درآمد مالیاتی صرف پرداخت سود خواهد شد. در سال 1982 قرضداری ملی 189 ملیارد بود، اما تا مارچ 2022 به 44،366 ملیارد رسید.

2 – طوری‌که دیموکراسی سیکولار پاکستان حافظ نظام استعماری سرمایه‌داری است، این قوه قضائیه سیکولار نیز بخشی از همین نظام بوده و تابع همان قوانین سیکولاریستی است. این قوه قضائیه حذف عناصر غیر اسلامی را وظیفه خود نمی‌داند و در عوض خودش قوه قضائیه همین نظام بوده و حامی این نظام سیکولار است که به اساس ربا استوار می‌باشد. پس این آرزوی یک دیوانه خواهد بود که از این قوه قضائیه توقع تطبیق شریعت را داشته باشد. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم می‌فرماید.

«لَا يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ» (ابن ماجه، به نقل از ابن عمر)

ترجمه: مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمی‌شود.

3 – اسلام یک نظام کامل و واحد بوده که احکام آن با هم پیوست و مکمل یکدیگر بوده و از هم دیگر متناقض نیست، احکام آن باید به شکل همه جانبه و انحصاری توسط خلافت بر منهج نبوت تطبیق شود. قوانین نازل شده الهی نباید با قوانین ناقص و ساخته دست بشر خلط شود. بنابراین، جای تعجب نیست که تمام تلاش‌ها برای تطبیق این احکام به شکل جزئی یا تدریجی در چارچوب نظام سیکولاریستی در سراسر جهان اسلام برای دهه‌ها شکست خورده و ناکام مانده است. میکانیزم سرمایه‌گزاری پول در اسلام ایجاد مشارکت مستقیم است، نه چینل‌های بانکی (اسلامی)، این در حالی‌ست که صنایع سنگین عمدتاً از خزانه دولت تأمین می‌شود. اسعار مبتنی بر طلا و نقره است که با گذشت زمان ارزش آن‌ها کاهش پیدا نمی‌کند. اسعار اسلامی نظم و انضباط مالی را به وجود می‌آورد که از کسرهایی‌که با چاپ پول و قرضه سودی به وجود می‌آیند جلوگیری می‌نماید. در مواقع اضطراری بخاطر امور و وجایب شرعی می‌توان از ثروت‌مندان مالیه اضطراری به شکل یک بارگی، و یاهم از امت قرض بدون سود اخذ کرد.

در هر صورت، اگر بخاطر پرداخت هنگفت سودی نباشد، پاکستان هنوزهم عاری از کسر مالی است. هم‌چنان به دلیل اسعار مبتنی بر طلا و نقره تجارت بین‌المللی به اساس دالر نخواهد بود و برای پوشش کسر مالی، که به دلیل کمبود دالر به وجود می‌آید، مجبور به اخذ قرضه‌های سودی خارجی نخواهیم بود. مسلمانان هم‌چنان برای رضای الله سبحانه و تعالی برای یک‌دیگر قرض‌های بدون سود خواهند داد. در صورت لزوم، دولت برای حمایت از تجارت زمینه قرضه‌های بدون سود را فراهم می‌سازد، پس در چنین نظام یک پارچه ضرورتی برای اخذ سود نخواهد بود. در اقتصاد اسلامی مجالی برای ربا نیست.

4 – این تنها خلافت است که از آوان تأسیس آن ربا را لغو کرده و از تمام پرداخت‌های سودی دست‌بردار خواهد شد. خلافت با درنظرداشت پرداخت اصل پول بدون سود آن دسته از حکام و مقاماتی را که امور قرضه را به عهده دارند، مسئول می‌داند. این به دلیل آن است که آن‌ها در آن مدت بسیار زود ثروت‌مند می‌شوند، بناءً اصل پول قرضه از پول آن‌ها که بیشتر از نیازمندی عادی آن‌ها بوده و به تناسب سرمایه اضافی آن‌ها می‌باشد، باید پرداخت شود.

5 – بانک‌هایی‌که به دلیل سود شکایت کردند، قبلاً به اساس سود معامله می‌کردند و هنوزهم این کار را می‌کنند. در مورد بانک‌هایی‌که در این باره تجدید نظر نکردند، باید گفت که آن‌ها نیز به ترتیب مرتکب این گناه بزرگ گردیده اند. همان‌طوری که تنظیم کننده تمام این بانک‌ها بانک دولتی پاکستان است، تنظیم کننده بانک چهارم که تجدید نظر کرده نیز است. این SBP (بانک دولتی پاکستان) است که نرخ سود را تعین می‌کند و برای بانک‌ها جواز صادر می‌کند. این SBP است که تحت قانون بانک دولتی پاکستان در سال 1956 و فرمان شرکت‌های بانکی در سال 1962، که توسط نظام دیموکراسی به تصویب رسید، فعالیت می‌کند. پس بایست که این درخت سمی را از بیخ بر کند، در غیر آن با دور انداختن میوۀ زهری آن درخت سالم باقی می‌ماند و مشکلی را حل نخواهد کرد، و به حاصل دادن چنین میوه‌های مخرب ادامه خواهد داد.

6 – این خلافت است که این دیموکراسی و قوه قضائیه سیکولار آن‌را ریشه کن کرده و به جای آن نظام اسلامی را تأسیس خواهد کرد. بعد از سوگند خوردن به قانون سیکولار، و لابی‌گری و سخنرانی در پارلمان و پذیرفتن احکام و مقررات آن، و مراجعه به محاکم سیکولار، هرگز اسلام تطبیق نخواهد شد؛ بلکه با تأسیس خلافت به منهج نبوت که پیامبر محبوب ما صلی الله علیه و سلم در مدینه بعد از ذهنیت‌سازی در مدینه و با رهبران و فرماندهان نظامی مدینه مانند سعد بن معاذ، اسید بن حضیر و سعد بن عباده رضی الله عنهم پیمان عقبه دوم را ادا کرده و بر پیامبر صلی‌الله علیه و سلم نصرت دادند؛ طوری‌که این امر زمینه را برای تأسیس و تطبیق مکمل اسلام مساعد ساخت. این تنها طریقه‌ای است که امروزه باید مسلمانان به پیش گیرند. آن‌ها باید برادران و فرزندان شان را که در اردو/ارتش پاکستان خدمت می‌کنند، قناعت داده تا به حزب‌التحریر نصرت دهند. این حزب‌التحریر است که برای این‌که اسلام را منحیث یک نظام کامل تطبیق کند، آمادگی کامل را دارد، و برای رضای الله سبحانه و تعالی قربانی‌های فراوانی را متحمل شده است. این حزب تسلط کامل بر سناریوی جهانی دارد. این حزب بزرگ‌ترین ساختار سیاسی در جهان اسلام است. این حزبی است که به شکل جهانی رهبری شده و دارای نبوغ سیاسی و علمای برجسته می‌باشد که به فضل الله سبحانه و تعالی توانایی این را دارد تا امت مسلمه را منحیث یک نظام قوی و مقتدر وحدت ببخشد. حالا وقت تأسیس خلافت فرا رسیده است، پس فرصت اجر بزرگی را که در تأسیس آن نهفته است، از دست ندهید.

دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-ولایه پاکستان

 مترجم عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

«میکانیزم مشورتی امریکا – افغان» روش دیگری برای تهاجم فرهنگی و استخباراتی غرب! Featured

انتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا با همکاری رینا امیری، فرستاده‌ای وزارت خارجه امریکا در امور حقوق بشر و زنان افغانستان در ۲۸ جولای میکانیزم مشورتی امریکا - افغان را افتتاح کردند؛ اقدامی که مقامات امریکایی را قادر خواهد ساخت که بیشتر با زنان افغان و جامعه مدنی هماهنگی کنند. بلینکن در بخشی از سخنان خود گفت: «کاری که ما می‌خواهیم انجام دهیم این است که همکاری مان را با جامعه مدنی افغانستان موثرتر، دقیق‌تر، سازنده‌تر و هدفمندتر کنیم و هدف این ابتکار جدید، همین است.»
در این مورد دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ولایه افغانستان بیان چند نکته را لازمی می‌داند:
اول:
امریکا از افغانستان شرم‌سارانه خارج شد، اما از استعمار آن دست نکشیده است؛ بلکه پس از دست‌کشیدن از استفاده‌ی «قدرت سخت» و اشغال مستقیم، در جستجوی تحمیل نفوذش در این کشور از طریق «قدرت نرم» می‌باشد. امریکا با شکست نظامی در افغانستان این بار می‌خواهد توسط تحریم اقتصادی، فشار رسانه‌ای و تهدیدهای سیاسی امارت را از موقف اسلامی‌اش پائین آورده و منحرف سازد. همچنان می‌کوشد توسط سازمان‌های جهانی، نهادهای کمک‌رسان و جامعه مدنی در افغانستان دوباره نفوذ نموده و از این طریق ارزش‌های غربی را وارد جامعه سازد تا از آدرس این نهادها به فعالیت‌های استخباراتی بپردازد. قبل از این امریکا در چنین فعالیت‌ها تجربه کافی دارد که چگونه رقیبان خود را توسط نهادهای مدنی و استخباراتی تضعیف نموده و از پا اندازد.
دوم: وقتی بلینکن از جامعه مدنی حرف می‌زند در حقیقت از عقیده‌ای سکولاریزم و ارزش‌های غربی سخن می‌گوید. زیرا جامعه مدنی یک مفهوم غربی است که مبتنی بر مفکوره‌ای جدایی دین از زندگی استوار می‌باشد. در این میان نهادهای مدنی همیشه ابزار ترویج و دفاع از ارزش‌های غربی قرار گرفته است. چنانچه در 20 سال حاکمیت جمهوریت با استفاده از نهادهای مدنی تحت نام رسانه‌ها، انجمن‌ها، نهادهای تحقیقاتی، احزاب دموکراتیک و... ارزش‌های همچون آزادی، حقوق بشر و حقوق زن را ترویج کردند. بلینکن در سخنرانی خود این گونه ارزش‌ها را دست‌آورد بزرگ دانسته است. در حالی که ترویج این ارزش‌ها در چوکات جامعه مدنی باعث شد که حتی «همجنس‌گرایان راه برای ایجاد یک جامعه پیدا کنند!» اما آمدن امارت، این همه را که آن‌ها دست‌آوردهای ۲۰ ساله، حقوق بشر و حقوق زن عنوان می‌کردند، برهم زد.
سوم: امارت اسلامی باید بداند که قدرت‌های غربی، سازمان‌های جهانی و جامعه مدنی نهادهای مبتنی بر عقیده‌ای سکولاریزم بوده و نیز ابزار فرهنگی و استخباراتی اند که برای منافع قدرت‌های بزرگ استفاده می‌شوند. در حقیقت تعامل با جهان امروز و نهادهای آن تعامل با عقیده‌ای سکولاریزم می‌باشد. زیرا سکولریزم خط سرخ جهان امروز است و قدرت‌های غربی از این عقیده‌ی خود در سراسر جهان دفاع و حراست می‌کنند، در حالی‌که مسلمانان نیز دارای خط سرخ می‌باشند که امروزه کسی جرأت بیان، دفاع و حراست از آن را در سطح جهان ندارد. خط سرخ مسلمانان همانا اسلام و تطبیق کامل آن در سیاست داخلی و خارجی می‌باشد.
درحالیکه حفاظت از این خط سرخ ممکن نیست مگر با تأسیس دولت واحد خلافت که توسط آن اسلام تطبیق شده، نهادهای فرهنگی و استخباراتی دشمن خنثی گردیده، مسلمانان منحیث یک امت واحد و اسلام منحیث معیار جهانی دوباره روی صحنه‌ در قدرت جهانی و روابط بین‌المللی ظاهر گردد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا﴾[النساء: ١٤٤]
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! کافران را به‌جای مؤمنان به دوستی نگیرید. مگر می‌خواهید حجّت و برهان آشکاری علیه خود به دست الله دهید؟!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم و اصحابش آن‌ها را از آنجا اخراج کردند و حکام آل‌سعود آنان را دوباره برمی‌گردانند! یک گزارش‌گر نظامی رژیم یهودی، بخش زنده‌ای سفرش را از ریاض پخش نمود Featured

از أبي عبيدة بن الجرَّاح رضي الله عنه روایت است که گفت: آخرین سخنی‌که نبی صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم به آن اشاره کرد، چنین بود:

«أَخْرِجُوا يَهُودَ أَهْلِ الْحِجَازِ، وَأَهْلِ نَجْرَانَ مِنْ جَزِيرَةِ الْعَرَبِ...» (مسند امام احمد)

ترجمه: از جزیره عرب یهود اهلِ حجاز را و اهل نجران(نصرانی را) اخراج کنید...

بازدید‌های اراذل و اوباش‌های رژیم یهودی از سرزمین حجاز، اکنون به صورت سیستماتیک فاش شد تا احساس شکست را در میان امت اسلامی ایجاد کنند. خبرنگار نظامی "شبکه 13" نهاد یهودی، سفرش را به شهر ریاض و چگونگی گشت وگذار در بازارهای آن را پخش کرد. در ویدیو دیده می‌‌شود، وی در حالی‌که به زبان عبری صحبت می‌کرد و مردم شهر را خطاب قرار می‌داد، به آن‌ها می‌گفت که از اسرائیل است.

سوال این‌‌جاست که چگونه این جنایتکار وارد کشور شد؟ کجا هستند سرویس‌/نهادهای امنیتی حاکمان آل‌سعود؛ در حالی‌که به توانایی‌شان در سرکوب مردم، مشهورند؟ کجاست نیروهای امنیتی فرودگاه/میدان هوایی که نام إيلون بن دافيد را خواند، او را متوقف نکرد و از او تحقیق ننمود؟ کجایند نظام پولیس آل‌سعود که خطبه‌های نماز جمعه و بحث‌های مردم را در شبکه‌های اجتماعی و حتی گفتگوهای مردم را در کافه‌ها ردیابی و در آن تجسس می‌کنند؟ آیا آن‌ها(یهود) می‌خواهند مردم باور کنند که هیچ مسلمانی از حجاز متعجب نشد و هیچ کس به نیروهای امنیتی احوال نداد که آن‌ها یک یهودی را دیدند که در سرک‌های ریاض گشت و پرسه می‌زند؟... بلکه، آن‌ها(آل سعود) در این طرح و دسیسه‌ای بر ضد جزیره اسلام، دخیل بودند.

امریکا و آنانی‌که از میان این حاکمان خیانتکار به آن(یهود) کمک می‌کند، عاجز هستند تا امت اسلامی را مجبور کنند که عادی‌سازی روابطه با "نهاد یهودی مسخ شده" را قبول کنند؛ بلکه زنان این امت فرزندان خود را با بغض و نفرت از این نهاد یهودی می‌پرورانند و مردان امت اسلامی فرزندان‌ خود را برای وقت مقرر آماده می‌کنند که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم در رابطه به نهاد یهودی به نتیجه رسده بود؛ زمانی‌که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند:

«لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ، فَيَقْتُلُهُمُ الْمُسْلِمُونَ حَتَّى يَخْتَبِئَ الْيَهُودِيُّ مِنْ وَرَاءِ الْحَجَرِ وَالشَّجَرِ، فَيَقُولُ الْحَجَرُ أَوِ الشَّجَرُ: يَا مُسْلِمُ يَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا يَهُودِيٌّ خَلْفِي فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ،‏ إِلاَّ الْغَرْقَدَ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْيَهُودِ»

ترجمه: قیامت برپا نمی‌شود؛ مگر آن‌که مسلمانان به جنگ با یهود برخیزند و مسلمانان آنان را به قتل رسانند تا آن‌که یهودیان خود را در پشت یک سنگ یا یک درخت پنهان کنند و آن سنگ یا درخت بگوید: ای مسلمان! ای بندۀ الله (سبحانه وتعالی)! این‌جا یک یهودی در عقب من است، بیا و او را به قتل برسان؛ جز درخت غرقد که چنین نمی‌گوید، چون آن درخت یهودیان است.

الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [مائده: 51]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، یهود و نصاری را به دوستی نگیرید؛ چون بعضی آن‌ها دوستان بعضی دیگر اند؛ اگر کسی از میان شما با آن‌ها دوست باشد، پس از آن‌ها خواهد بود. حقیقتاً الله(سبحانه‌وتعالی) مردم ظالم را هدایت نمی‌کند.

انجینر صلاح الدين عضاضه

رییس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر-کینیا سمیناری را تحت عنوان تورم جهانی پول موفقانه برگزار کرد

  • نشر شده در کینیا

حزب التحریر-کینیا با سعی‌ و تلاش مستمرش برای اعادۀ خلافت راشده بر منهج نبوت، سمینارِ دیگری را تحت عنوان تورم جهانی پول موفقانه برگزار کرد. حزب در این سمینار اثرات نامطلوب تورم پولی و تأثیر فلاکت‌بار آن را بر زندگی یومیه مردم مخصوصاً بر طبقه تهی‌دست و بی‌چاره برجسته کرد. این مشکلات زیان‌آور که ناشی از نظام اقتصادی سرمایه‌داری می‌باشد، تمام جهان را بر محور یک بحران فراگیر قرار داده و اثرات نامطوب آن قرار ذیل است:

  •  کاهش ارزش پول؛

  •  نابرابری؛

  •  بی‌ثباتی در نرخ تبادله اسعار؛

  • سود؛

  •  افزایش هزینه زندگی؛

  • اثرات ناگوار بردرآمد ثابت گروه‌ها از جمله حقوق بازنشستگی متقاعدین/بازنشستگان، معاش‌داران و پس‌اندازهای بانکی.

سمینار مذکور به تاریخ ۲۶ جون/ژوئن ۲۰۲۲ در متواپا در شهرستان کیلیفی برگزار شد و در آن بحران تورم پولی بصورت عمیق مورد تحلیل و تجزیه قرار گرفت و راه‌حل‌های بدیل در نظر گرفته شد. در این سمینار بیش از صدتن شرکت داشتند.

این سمینار توسط دو تن از اعضای برجسته دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-کینیا به نام‌های برادر علی عمر و استاد شبانی موالیمو، نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر-کینیا ارائه گردید.

شبانی موالیمو

نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر-کینیا

مترجم: ابوزید

ادامه مطلب...

اتخاذ طلا و نقره به حیث واحد پولی دولت خلافت یک حکم شرعی است که قیمت‌ها را ثبات بخشیده و تهدید تورم گسترده را پایان خواهد داد Featured

بحث مثبتی در ارتباط به حاکمیت اسلام برای اتخاذ طلا و نقره به حیث واحد پولی دولت خلافت بالا گرفته‌است. درحالی‌که این یگانه راه‌حلی برای تورم فزاینده‌ای است که امروزه مسلمانان پاکستان به آن روبرو هستند. بحث روی طلا و نقره از سوی حامیان نظام اقتصاد اسلامی پیشنهاد شده‌است تا آن‌هایی‌ را که از سرمایه‌داری، کمونیزم و واحد پولیِ بدون پشتوانه حمایت می‌کنند، دربر گیرد. می‌خواهیم نکات ذیل را برای رفع بعضی از سوءتفاهم‌ها در ارتباط به نظام خلافت -که دو نوع پول رایج دارد-‌ تصریح کنیم.

۱. نظام سرمایه‌داری و واحد پولِ بدون پشتوانه‌اش جهان را در معرض خطر پستی‌ها و بلندی‌ها قرار داده‌است. رکود بزرگ سال‌های ۱۹۲۹ الی ۱۹۳۹م به‌دلیل استندرد طلا نبود. تولید بیش از حد کالاها به‌خاطر ناکامی بازار در اختصاص‌دهی مؤثر منابع، تعرفۀهای بین‌المللی، معاملات سَفته در بازار سهام،‌ بانکداری ذخیرۀ کسری، باور غلط امریکا به مداخله کم دولت در بازار و تمام اصول سرمایه‌داری همه دست به دست هم داده و باعث این رکود بزرگ شده‌بود. معیار طلا به حیث پشتوانه نبود که باعث طولانی شدن این رکود شد؛ بلکه دلیل‌اش مالیات سنگین و سکتور بانکداری و مالی بی‌ثبات بود.

۲. تورم به سبب ارز رایج از ویژه‌گی‌های دایمی نظام‌های سرمایه‌داری و اشتراکی می‌باشد. پول کاغذی رایج برخلاف ارز اسلامی، یعنی طلا و نقره همواره توان خریدش را از دست می‌دهد، چون دولت‌ها برای پرداخت قرضه‌های سرسام‌آور مجبور می‌شوند پول بیشتر چاپ کنند. امریکا ۶۷سال قبل در سال ۱۹۳۴م هنگامی‌که دالر را به جای طلا پشتوانه پول قرار داد، شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) ۶۲۵ درصد افزایش یافت. درحالی‌که شاخص قیمت مصرف‌کننده ۶۷ سال قبل در ۱۹۳۴ فقط ۱۰ درصد افزایش یافته‌بود. آن‌چه با دالر امریکایی مشاهده می‌شود‌، با رُبل روسی و یوان چینی نیز قبل و بعد از فروپاشی کمونیزم دیده می‌شود.

۳. هرچند ارز رایج توانش را از دست داده و منجر به افزایش سرسام‌آور تورم شده‌است، اما طلا و نقره ارزش ذاتی خود را حفظ کرده‌است. قیمت طلا در بین سال‌های ۱۷۷۱ و ۱۹۷۱، ۲۰ تا ۳۵ دالر فی اونس ثابت بود. از وقتی‌که نکسون در ۱۹۷۱ دالر را از طلا کاملاً مجزا کرد، قیمت طلا تقریباً به مرز ۱۸۰۰ دالر فی انس در نوامبر ۲۰۲۱ رسید. قیمت نقره هم‌چنان افزایش یافته‌است، درحالی‌که ارز رایج پایین آمده‌است.

۴. این ادعا که ارز رایج کامل‌ترین ابزار برای تنظیم توان خرید است، کاملاً پوچ می‌باشد. در حقیقت ارز رایج به ذات خود نخستین عامل بی‌ثباتی قیمت‌هاست. بناءً توصیه این مرض به عنوان معالجه خودش خطای جبران‌ناپذیری است که باید از آن اجتناب شود. 

۵. یقیناً در جهان اسلام به اندازۀ کافی طلا و نقره وجود دارد تا از اقتصاد واقعی، زراعت و صنعت حمایت کند. بر‌علاوه ارز اسلامی فقط بالای طلا استوار نیست، این ارز دربرگیرندۀ دو نوع واحد پولی است که نقره را نیز شامل می‌شود. زمانی‌که طلا کم‌یافت باشد، نقره می‌تواند کمبودی طلا را پر کند. با وصف این‌که نرخ تبادله بین نقره و طلا توسط عرضه‌ آن به مارکت تعیین می‌گردد. طلا نقش لنگر را بازی می‌کند؛ درحالی‌که عرضۀ نقره می‌تواند افزایش یابد تا افزایش تولید اجناس و خدمات را هم‌سان سازد، بدین وسیله قیمت‌ها ثابت می‌ماند.

۶. اسلام این اقتصاد پرازیتی که انسان را از لحاظ توسعۀ مالی زیر فشار عظیم قرار می‌دهد، مردود می‌پندارد. ربا، قرضه‌های سودی، بانک‌داری ذخیرۀ کسری، بازار سرمایه، به شمول بازار سهام و بازار مشتقات حرام است. همه این‌ها به‌طور مجموعی اقتصاد واقعی را از لحاظ حجم پول کوچک جلوه می‌دهد. باری دیگر تأکید می‌کنیم که جهان اسلام به طلا و نقره به اندازۀ‌ کافی دسترسی دارد تا اقتصاد واقعی را به مانند تولیدات زراعتی، صنعت و تجارت داخلی و بین‌المللی تمویل کند.

۷. حفظ ذخایر طلا و نقره در برابر نیازهای وارداتی برای دولت خلافت عملی است. طلا و نقره‌ای که در بانک‌ها و ذخایر سرزمین‌های اسلامی جمع‌آوری شده‌است، برای دولت خلافت کفایت می‌کند تا ارزِ دارای دو نوع پول رایج را احیا کند. برعلاوه، ثروت‌های زیادی توسط خانواده‌‌های مسلمان در جهان اسلام به شکل شخصی نگهداری می‌شود. سرزمین‌های اسلامی تمام مواد خام مورد ضرورت امت را دارد. این کمک می‌کند تا سرزمین‌های اسلامی اصلاً به دیگر سرزمین‌ها ضرورت پیدا نکند و یا هم ضرورت ناچیز داشته باشد. بناءً برای دولت خلافت به جای وارد کردن اجناس خارجی، کالاهای داخلی کفایت خواهد کرد، و این ویژه‌گیِ دولت خلافت، فرار طلا و نقره به خارج را کاهش خواهد داد و این اسعار را در داخل نگه خواهد داشت.

۸. در ارتباط به افزایش ذخایر طلا و نقره، سرزمین‌های اسلامی کالا‌های مهمی از قبیل نفت، گاز و منرال‌ها را داراست که تمام ملت‌ها به آن نیاز دارند. بنابرین، دولت خلافت می‌تواند این قبیل کالاها را در مقابل طلا یا دیگر کالاهای ضروری و یا پولی که برای وارد کردن اجناس و خدمات نیاز دارد،‌ به فروش برساند. هم‌چنین دولت خلافت از صادرات چنین کالا‌های مهم جلوگیری خواهد کرد؛ مگر این‌که طلا و نقره کافی پرداخته شود. بناءً مطمئن می‌شویم که ذخایر طلا و نقرۀ دولت خلافت افزایش خواهد یافت.

۹. بعد از این‌که تمام اقدامات برای تقویت ارز طلا و نقره روی دست گرفته شد، هرنوع تورم کم باقی‌مانده در اقتصاد می‌تواند توسط دولت خلافت از طریق سرمایه‌گذاری محرک در صنعت سرمایۀ عمقی مدیریت شود. هم‌چنین با لغو سکتور بانکی و مالی، بازارهای سرمایه و تولیدات گوناگون مالی که در این بازارها تبادله می‌شود و تمام سرمایۀ سکتور شخصی برای سرمایه‌گذاری در اقتصاد واقعی جهت داده خواهد شد که منتج به افزایش تولید می‌شود. کاهش تورم و ثبات دست‌مزدها، کرایه‌ها و قراردادها با وجود افزایش تورم، یک چالش است. ارزش ذاتی ارز دارای دو پول رایج توقعات تجاری را به توان خرید ارز منتقل می‌کند. بناءً دست‌مزدها، کرایه و قراردادها در مواردی مؤقت انقباضی که در اثر کاهش عرضۀ طلا و نقره ایجاد می‌شود، مورد بحث است.

۱۰. خلافت تسلط امریکا بر سرزمین‌های اسلامی را پایان خواهد داد، همان تسلطی‌که دولت کمونیست قبل از فروپاشی‌اش ناکام شده‌بود. احیای نظام اقتصادی طلا و نقره ثبات را اعاده خواهد کرد و تسلط مالی یک دولت بر سایر دولت‌ها را پایان خواهد داد. در حقیقت یکی از عوامل این موج تورم، افزایش نرخ سود توسط ذخایر فدرال ایالات متحده است. این اقدام دالر را در مقابل سایر اسعار در سرتاسر جهان تقویت کرده‌ و بحران ارز را در سرتاسر جهان به بار آورده‌است. دولت خلافت با تبنی طلا و نقره منحیث واحد پولی در تجارت داخلی و خارجی وابستگی مخرب دالر را پایان خواهد داد.

ای مسلمانان پاکستان! بحث جدی دربارۀ پیش‌برد امور‌مان در پرتو احکام اسلامی، خود ثبوتی بر ظهور قریب‌الوقوع دولت خلافت بر منهج نبوت است. برای احیای حاکمیت احکام الهی سعی و تلاش کنید تا سعادت دنیا و آخرت نصیب‌تان شود! الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾ [ملک :۱۴]

ترجمه: آیا آن کسی‌که موجودات را آفریده از حال آن‌ها آگاه نیست؟! درحالی‌که او (از اسرار دقیق) باخبر و آگاه است!

#طلا_و نقره_نه_دالر

#GoldSilver_NotDollar

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

خطاب به رهبر گروه حوثی: راه‌حل‌های‌تان تنها به نفع غرب است و درد مردم یمن را دوا نمی‌کند

  • نشر شده در یمن

روزنامۀ الثوره به روز یک‌شنبه مؤرخ ۷ مارچ/مارس ۲۰۲۲م در صنعا، پایتخت یمن مقاله‌ای را به نشر سپرد که عبدالملک الحوثی، رهبر حوثی‌ها برای قیمت بلند مشتقات نفت و خودکفایی غذا راه‌حل دارد. روزنامۀ مذکور این راه‌حل را من‌حیث دیدگاهی توصیف کرده‌ که در طویل المدت تأثیر مثبت خواهد داشت.

هنوز رسانه‌هایی امثال الثوره با تبلیغات غیرواقعی و نادرست‌شان در نقش خود من‌حیث ابزار انعطاف‌پذیر موجود در دست رژیم حاکم در صنعا ادامه می‌دهند، طوری‌که به کمک نویسنده‌گان مزدگیر داخلی و خارجی هر آن چیزی را که از سوی رهبر حوثی‌ها نشر شود، درج کاغذ می‌کنند؛ مثلاً این‌که او درمان مؤثر درد‌هاست، راه‌حل معالج و تداوی برای تمام مشکلاتی است که مردم روزانه در زندگی‌شان در یمن از آن‌ها رنج می‌برند.

راه‌حل عملی رهبر این گروه برای رسیدگی به افزایش مشتقات نفت و دست‌یافتن به خودکفایی غذا در یمن چیست؟ حالا جزئیات این راه‌حل را که وی ارائه داده‌است، بررسی می‌کنیم. این راه‌حل به معنی پایان واردات گندم از کشور‌های غربی است و این‌که ازین‌پس تخم گندم اصلاح‌شدۀ جنتیکی غرب را برای کشت در یمن وارد خواهد کرد. تخم‌هایی‌که نه‌تنها به خاک و محصولات اصلی، بلکه به صحت انسان نیز مضر است. گزارش‌ها همواره حاکی از آن است که با استفاده از این تخم‌ها یک هکتار زمین ۶ تا ۷ تُن محصول می‌دهد. در نتیجه همان طوری‌که ادعا می‌کنند کشور زمانی به خودکفایی خواهد رسید که چنین تخم‌ها را به عوض دانه‌های متنوع اصلی کشت کنند. درحالی‌که این تخم‌ها ۵ درصد کم‌تر نسبت به تخم‌های اصلاح‌شدۀ جنیتکی گندم مورد نیاز مردم یمن را تولید می‌کند. با توجه به راه‌حل رهبر حوثی‌ها برای رسیدگی به افزایش قیمت مشتقات نفت، به‌نظر می‌رسد که وی تلاش دارد از واردات اجناس اروپایی، چینی و سایر کشورها جلوگیری ‌کند تا تولید داخلی یمن جای‌گزین آن شود و بعید نیست که این تولیدات تنها در داخل یمن ترتیب و بسته‌بندی شود!

هر کشوری‌که می‌خواهد به خودکفایی برسد، نخست از همه باید دارای ارادۀ سیاسی مستقل باشد – نه وابسته به دیگران – و آن را در عمل تمثیل کند، به‌طور مثال؛ به‌جای‌ تخم‌های اصلاح‌شدۀ جنتیکی، تخم زراعتی اصلی را فراهم آورد و از صنایع داخلی خود حشره‌کش و کود کیمیاوی بسازد تا این‌که به دیگران وابسته نباشد و هرکس طبق منفعت خود از او بهره‌برداری نکند. باید اجناس و خدمات را در حومۀ شهر و قریه‌ها به‌طور گسترده تأمین کند تا میزان مهاجرت مردم از قریه‌ها به شهرها معکوس شود و نیروی کاری‌که برای جستجوی وظیفه به شهر سفر کرده‌بودند، با تخمین نیازهای‌شان‌ دوباره به قریه‌های‌ خود برگردند. بند‌های آب باسازی شود، نحوۀ مدیریت زمین‌ها به‌صورت اسلامی فهمانده شود، و به کسانی زمین‌ داده شود که توانایی احیای آن را دارند. باید از ورود مؤسسات به سرزمین یمن جلوگیری شود و آن عده‌ای هم که حضور دارند، باید اخراج شوند تا مردم در عوض وابسته بودن به این سازمان‌ها به زمین‌های‌شان رجوع کنند و بالآخره دولت مشتقات نفت را به قیمت تولید آن در دسترس مردم قرار دهد تا مردم از آن در روند تولید زراعتی استفاده کرده بتوانند. دولت باید سیاست حمایت‌گرایی را روی دست گیرد. به عبارت دیگر، بر واردات محدودیت‌ها وضع گردد تا از تولیدات و محصولات داخلی حمایت شود و در نتیجه تولیدات داخلی توان رقابت با اجناس ورداتی را داشته باشد، اما همۀ این راه‌حل‌ها تحت نظام جامعی امکان‌پذیر است که همانا تطبیق اسلام در تمام ابعاد زندگی می‌باشد.

حزب‌التحریر پیش‌نویس قانون اساسی‌ِ را آماده کرده‌ که از کتاب الله سبحانه و تعالی و سنت رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم برگرفته شده‌است، و این قانون در دسترس امت مسلمه قرار دارد. در این قانون تمام نظام‌ها به شمول نظام اقتصادی توضیح داده شده‌است. راه‌حل واقعی محو کامل نظام حاکم سرمایه‌داری و ریشه‌کن کردن آن می‌باشد. تمام مسلمانان و حتی غیرمسلمان به این مُصیبت دُچار ‌اند و آن‌ها را به فلاکت کشانده‌است؛ قطع نظر از این‌که امروز غرب امور جهان را مدیریت می‌کند. خلافت اسلامی ثانی بر منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم را برپا کنید تا زندگی اسلامی را باری دیگر روح بخشد و بر اساس اسلام حکم کند و دست کشورهای غربی را از مداخله در امور مسلمانان کوتاه کند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:‌

﴿مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾ (بقره: ۱۰۵)

ترجمه: کافران اهل کتاب، و (هم‌چنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی الله (سبحانه و تعالی) خیر و برکتی بر شما نازل گردد؛ درحالی‌که الله (سبحانه و تعالی) رحمت خود را به هرکس بخواهد اختصاص می‌دهد، و الله (سبحانه و تعالی) صاحب فضل بزرگ است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه یمن

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر خار چشم سکولارها و امید برای مسلمانان است! Featured

پس از سقوط جمهوریت و ختم اشغال است که سکولارها شوک مغزی خورده‌اند؛ چون آن‌ها قبلاً از آغوش الله متعال بریدند و به آغوش قدرت‌های غربی پناه بردند، درحالی‌که آن‌ها هم به داد شان نرسید و هم نظام، قدرت و موقف شان را نجات داده نتوانستند. برای همین است که این بقایای‌اشغال هر شب کابوس می‌بینند و فردای آن هزیان می‌گویند. یکی از آدرس‌هایی که این گونه هزیان‌ها و توهمات از آن به نشر می‌رسد روزنامه هشت صبح است که برای بار دیگر بر علیه حزب‌التحریر عقده‌گشایی نموده و سرمقاله‌ای روز دوشنبه خود را تحت عنوان «حزب تحریر در افغانستان؛ پیچیده‌تر شدن افراطیت» به نشر رسانده است.
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان در کنار این‌که چنین موقف‌گیری عقده‌مندانه‌ای روزنامه هشت صبح را شدیداً رد می‌کند برعلاوه آن را خالی از حقیقت، مملو از تناقضات و حاوی از خلای معلوماتی و سیاسی این نشریه می‌داند. این روزنامه در حالی احزاب اسلامی را به سیاست غربی ارتباط می‌دهد که با فکر و جسم شان یکجا به آغوش غرب سقوط کرده‌اند. سکولارها، نواندیشان و نهادهای آن‌ها تحت چتر اشغال و استعمار غربی بود که مثل سمارق‌های زهری ظاهر شدند و با حمایت گسترده‌ای اشغال‌گران برای شان موقف و امکانات داده شد و نیز به مثل اطفال شیرخوار از سوی اشغال‌گران غمخواری و شیردهی شدند و می‌شوند.
حزب‌التحریر یک حزب فکری و سیاسی است که هدف و طریقه‌ای آن اسلام بوده و به غیر از اسلام هیچ‌چیزی در آن وجود ندارد. پس سکولارها (کسانی‌که از نظام اسلام بی‌زار اند) حقِ نقد و نظر بر اسلام و احزاب اسلامی را ندارند؛ چون کسانی که در آن‌ها فهم عمیق از اسلام دیده نشود و نیز کسانی‌که شخصیت آن‌ها بر اسلام و ایمان بنا نشده باشد و عینک افکار غرب را به چشم کرده باشند بهتر است که برای مسلمانان و احزاب اسلامی خدمتِ ترافیکی نکنند. از سوی دیگر این افراد به سان مقلدین عقیده‌ی سکولار از عقیده‌ای خویش آنچنان هم آگاه نیستند؛ آن‌ها ماکیاولی را به گروه‌های اسلامی ارتباط می‌دهند در حالی‌که ماکیاولی سرتاج مکتب سکولاریزم بوده و جهان سرمایه‌داری در سیاست پیرو او می‌باشد. روزنامه‌های این‌چنینی که هر روز دروغ می‌بافند و پروپاگند می‌کنند بدانند که در حقیقت آن‌ها مریدان ماکیاولی اند و ماکیاولی مرید شیطان است!
این فرموده‌ی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم است که مومن ممکن است ترسو و بخیل باشد و اما نمی‌تواند دروغگو باشد. نواندیشانی که در ۲۰ سال جمهوریت از آدرس اسلام بر آن انتقاد می‌کردند به دروغ گفتن مشهور اند، و امروز نیز سنگرهای دروغ، پروپاگند و فتنه‌انگیزی شان گرم است. آن‌ها سال‌های سال برای بقای اشغال و نهادینه‌شدن ارزش‌های غربی تار و بخیه زدند، و امروز هم مصروف آن می‌باشند. آن‌ها دروغ می‌گویند که حزب‌التحریر از قذافی طلب‌النصره نموده است، در حالی‌که برعکس، جمعی از اعضای حزب‌التحریر نزد قذافی رفتند تا او را امر بالمعروف کنند که وی از سنت منکر شده بود. دقیقاً به سان سکولارها و نواندیشانی که سال‌ها بر نظام سیاسی اسلام و حتی بر مصادر شریعت تاختند و بر سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم و اصحابش خرده گرفتند و بر او سبحانه‌وتعالی دروغ بستند که اسلام یک دین سیاسی و نظام زندگی نیست: ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ. یعنی: چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر الله دروغ می‌بندد و یا دلائل او را تکذیب می‌نماید؟ مسلّماً ستمکاران رستگار نمی‌شوند!
ما به سوی وعده‌های الله متعال در حرکتیم که اسلام دوباره به صحنه زندگی و سیاست برخواهد گشت. کسانی‌که بر مسلمانان برچسب نافهمی می‌زنند و آینده را تاریک و وحشت‌ناک نشان می‌دهند بدانند که امروز جمهوریت سقوط کرده، اشغال ختم شده و جهان غرب در حال زوال است؛ در چنین وضعیت ما برای بشریت مژده و امید می‌دهیم که خلافت راشده تأسیس خواهد شد و بشریت از جورِ عقیده‌ای سکولاریزم نجات خواهد یافت، اگر چه سکولارها خوش نداشته باشند.

﴿فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ بِأَيِّيكُمُ الْمَفْتُونُ﴾ [القلم ۵-۶]
پس به زودی می‌بینی و می‌بینند که کدام یک از شما دچار جنون (دیوانګی) می‌باشید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

"جوبایدن"، رئیس جمهور امریکا امروز چهارشنبه، "واشنگتن" مرکز امریکا را به هدف سفر رسمی که شامل اسرائیل، کرانۀ غربی و مملکت عربی سعودی می‌شود، ترک نمود...[عربیه نت 13 جولای 2022م] نشریۀ متذکره به روز هفتم به تاریخ 10 جولای 2022م در سایت خود چنین به نشر رسانده بود: «جوبایدن، رئیس جمهور امریکا گفت که او به زودی در هفتۀ آینده به خاورمیانه سفر خواهد کرد تا فصل جدید و امیدوار کننده‌ای را برای نقش امریکا در منطقه آغاز نماید...» روزنامه شرق اوسط به تاریخ 5 جولای 2022م در سایت خود نشر نمود که: «ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا گفته است که ایران در هفته‌ها و ماه‌های اخیر بارها خواسته‌هایی را خارج از چارچوب توافق هسته‌ای 2015 مطرح کرده است... به گزارش خبرگزاری رویترز، در حال حاضر دور دیگری از مذاکرات با ایران برنامه‌ریزی نشده است...» حالا سوال این است که آیا این بدان معناست که امریکا به توافق هسته‌ای پشت کرده است؟ هدف سفر" بایدن" در این مقطع زمانی چی بوده و آیا این سفر ارتباط به توافق هسته‌ای دارد و یا  این سفر به مناسبت مسائل دیگری انجام شده است؟ آیا ممکن است که ایران یک قدرت هسته‌ای شود؟ الله سبحانه و تعالی به شما برکت داده، پیروزی و فتح را نصیب‌تان گرداند!

پاسخ:

در حقیقت پرسش متشکل از دو بخش است: بخش اول درباره موضوع توافق هسته‌ای با ایران و بخش دومی درباره سفر "بایدن" که پاسخ آن به قرار ذیل است: 

اول: توافق هسته‌ای:

1-      قضیۀ هسته‌ای ایران با ابعاد محلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، بخش مهمی از سیاست امریکا در قبال ایران است و حتی با دیگر قضایا تداخل دارد تا به ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی در استراتژی امریکا تبدیل شود. بنابراین، دیده می‌شود که از زمان امضای توافق هسته‌ای امریکا و ایران در سال 2015 و انکار آن توسط امریکا در سال 2018 و مذاکرات برای بازگشت به آن، همانطور که امروز اتفاق می‌افتد، می‌بینید که به راست و چپ تغییر می‌کند. با نگاهی دقیق به چشم‌انداز استراتیژی ایالات متحده برای برنامه هسته‌ای ایران، متوجه می‌شویم که سیاست امریکا بیشتر به مدیریت این قضیه تا حل و فصل آن نزدیک است! این دیدگاه امریکائی‌ها از قضیۀ هسته‌ای به هیچ‌وجه از استراتژی منطقه‌ای امریکا در سرزمین‌های اسلامی و بین المللی جدا نیست.

2-        واقعیت عینی‌که وجود دارد، اینست؛ باید باور کرد که ایران در بیش‌تر سیاست‌های خارجی خود پشت صحنه با امریکا هماهنگ بوده و از سیاست امریکا خارج نمی‌شود. به گونۀ مثال؛ اشغال عراق توسط امریکا در سال 2003م این هماهنگی را تا حد زیادی آشکار کرد؛ زیرا  نفوذ امریکا و ایران در عراق مساویانه در کنار هم پیش می‌رفت؛ سپس ائتلاف بین‌المللی به رهبری امریکا علیه داعش و مداخله در سوریه به هیچ یک از اهداف ایرانی در سوریه یا شبه‌نظامیان آن ضربه نزد. بنابراین، امریکا آن‌ها را در جنگ علیه انقلاب شام رها کرد تا این انقلاب را ریشه‌کن کنند و امریکا با هواپیماهایش به بهانه "تروریسم" انقلابیون شام را مورد حملات قرار داد که این چنین تعاملاتی تنها در بین کشورهایی‌ می‌تواند صورت گیرد که بر سر مسائل پیش‌رفت‌های شان توافق کنند. پس نقش امریکا و ایران در سوریه برای حفظ مزدورش، بشار بود. علاوه بر این، اشغال افغانستان توسط امریکا، هماهنگی ایران و امریکا را نیز آشکار کرد؛ چنانچه برخی اظهارات ایرانی‌ها لطف ایران را برای امریکا در تسهیل اشغال افغانستان واضح ساخته است!

3-      پس از پایان جنگ عراق و ایران در سال 1988م و ظهور عراق به عنوان یک قدرت نظامی بزرگ، ایران در سال 1989م به ساخت برنامه موشکی و هسته‌ای خود به هدف جبران نمودن و سرپوش گذاشتن آنچه که در جنگ با عراق بود، شروع کرد. امریکا از دهۀ پنجاه به بعد به طور رسمی به ایران در تحقیقات هسته‌ای کمک کرد و این تحقیقات پس از انقلاب خمینی متوقف، اما در سال 1989م دو باره راه‌اندازی شد. به همین ترتیب، با از بین رفتن ارتش عراق توسط ارتش امریکا در سال‌های 1990-1991 و اخراج آن از کویت و اعمال تحریم‌ها و بازرسی‌ها بر عراق، میدان در منطقه برای برجسته شدن قدرت ایران خالی شد و سیاست امریکا پس از جنگ سرد به دنبال دشمن خیالی بود تا حضور پایگاه‌های نظامی خودش را در سراسر جهان پس از فروپاشی اتحاد شوروی توجیه نماید و ایران بهترین توجیه و بهانه برای این خواست امریکا بود؛ چنانچه امریکا بسیاری از سیاست‌گذاری‌های خود را به بهانۀ تهدید ایران توجیه می‌نمود تا جایی‌که روسیه از بهانه امریکا برای نصب سپر موشکی امریکا در لهستان و رومانی با تهدیدات موشکی ایران بسیار به شگفت آمد!

4-      بنابراین، برنامه هسته‌ای ایران و عجله ایران برای نصب هزاران دستگاه غنی‌سازی یورانیوم، زنگ خطر را در کشورهای بزرگ اروپایی و هم‌چنین کشورهای حاشیه خلیج فارس به صدا درآورده است که با بررسی دقیق‌تر، متوجه می‌شویم که همه این‌ها برای سیاست امریکا از چندین جهت ضروری بود:

الف- ایجاد تهدید ایران برای کشورهای حاشیه خلیج فارس که منابع نفتی در آن قرار دارد تا امریکا بتواند از حاکمان شان حمایت کند. رئیس جمهور"ترامپ" به این افتخار که امریکا از عربستان حمایت می‌کند، از وی می‌خواهد تا در قالب باج‌خواهی و مافیا پول بپردازد و او می‌گفت که بدون حمایت امریکا سعودی نمی‌تواند دو هفته دوام بیاورد.

ب- در سطح بین‌المللی، امریکا محاصره استراتژیک‌ را علیه روسیه و نصب سپر موشکی خود در نزدیکی مرزهای روسیه آغاز کرد که همۀ این اقدامات به بهانه‌های مختلف، از جمله محافظت از کشورهای اروپایی در برابر موشک‌های ایران بود.

5-      با ترس فزایندۀ اروپا، قدرت‌های بین المللی شروع به مذاکره کرده و از سال 2006 با ایران به امید کنترل برنامۀ هسته‌ای‌اش در چارچوب نظامی نه، بلکه در چارچوب صلح‌آمیز مذاکره کردند و برای این منظور، گروه 5+1 یعنی قدرت‌های گروه بین المللی هسته‌ای پنج + آلمان تأسیس شد، با وصف این‌که امریکا یکی از این قدرت‌های پنج‌گانه بود، مذاکرات هسته‌ای با ایران توسط قدرت‌های بین المللی و بدون مشارکت مستقیم امریکا انجام شد، یعنی این مذاکرات که 9 سال (تا سال 2015م) طول کشید، برای امریکا محدود کردن برنامۀ هسته‌ای ایران جدی نبود، و کشورهای اروپایی علاوه بر روسیه و چین، جلسات پی‌هم و بی‌نتیجه می‌گرفتند. این مذاکرات عامل دیگری در قسمت بارز ساختن قدرت ایران و نمایش دادن تهدیدات آن بود.

6-      علاوه بر آن، اختلافات داخلی در امریکا به شدت در خصوص برنامه هسته‌ای ایران تأثیر گذاشته است. دولت ترامپ دوره‌ای بود که اختلاف امریکا به نقطه خطرناکی رسیده بود. رئیس جمهور "ترامپ" در آن زمان به سیاست سلف خود، یعنی "اوباما" در مورد برنامه هسته‌ای ایران حمله کرد و در زمان خروج از توافق هسته‌ای در سال 2018م از تحریم‌های حداکثری علیه ایران و باز کردن راه برای تضعیف بیش‌تر ایران توسط یهودیان خبر داد و از آنجایی‌که با قلدوری رفتار می‌کرد، در آغاز جولای 2020م با کشتن قاسم سلیمانی، رهبر سپاه پاسداران قدس، ایران را تذلیل نمود و نیز به دلیل این‌که دولت ترامپ برخلاف دولت دموکرات "اوباما" در هماهنگی کامل با رژیم یهودی به رهبری نتانیاهو بود، رژیم یهودی در حمله به اهداف ایرانی از حد خود فراتر رفته بود؛ خواه این حملات هدف قرار دادن مستقیم هسته‌ای مثل خرابکاری در نیروگاه "نطنز" باشد و یا غیرمستقیم مانند سرقت اسناد مهم هسته‌ای ایران توسط رژیم یهودی، این علاوه بر ترورهای متعددی بود که دانشمندان و کارشناسان هسته‌ای ایران را توسط رژیم یهود مورد هدف قرار داد.

7-      در آن وقت دموکرات‌های امریکا در حالی‌که خارج از حکومت بودند، با اراکین نظام ایران به ‌خصوص "جواد ظریف"، وزیر امور خارجۀ وقت، تماس گرفتند و برای شان وعده می‌دادند که پیروزی حزب دموکرات در انتخابات ریاست‌جمهوری  2020م به معنای بازگشت به توافق هسته‌ای می‌باشد. این قولی بود که "بایدن"، نامزد دموکرات قبل از رئیس جمهور شدن اعلام نموده و "بایدن" به بهانۀ اختلافات داخلی امریکا خود را متعهد به بازگشت به توافق هسته‌ای ایران کرده بود، و رئیس جمهور"بایدن" بعد از مدت کوتاهی عملاً وظایف خود را در امریکا در سال 2021 آغاز کرد و به مذاکرات هسته‌ای با ایران بازگشت. اما این مذاکرات هم‌چنان در جای خود است، زیرا بازگشت امریکا به توافق هسته‌ای با ایران دیگر از استراتیژی امریکایی‌ها نبوده؛ بلکه در پی بروز دادن مجدد تهدیدات ایران هستند. علاوه بر این، نمایندگان جمهوری‌خواه در کنگره خواستار ارائه موافقتنامه جدید با ایران به اساس رأی‌گیری در کنگره شدند و تهدید کردند که در صورت غالب شدن در کنگره دوباره آن را رد خواهند کرد که این مسئله نیز باعث سردرگمی روند مذاکرات شد و یک سال و نیم است که دولت "بایدن" نمی‌تواند به توافق هسته‌ای با ایران بازگردد.

8-      سپس جنگ اوکراین بر موضوع توافق هسته‌ای سایه افگنده و در این وقت دولت "بایدن" برعهده داشت که عرضه نفت به اروپا را به عنوان جایگزینی برای روسیه تضمین کند و این یکی از الزامات رهبری امریکا به پیمان ناتو است. دولت "بایدن" سیاست خود را بر لزوم لغو تحریم‌ها علیه ایران و سوق دادن تجارت نفت این کشور به بازارهای بین‌المللی و هم‌چنین با ونزویلا و عربستان سعودی جهت داد، و در خصوص ایران، امریکا در ماه مارچ 2022 م عجالتاً تسریع روند انعقاد توافق هسته‌ای ایران را پس از حملۀ روسیه به اوکراین آغاز کرد. دولت "بایدن" آماده بود که مطالبات ایران را در قسمت حذف سپاه پاسداران از فهرست گروه‌های تروریستی که قبلاً "ترامپ"، رئیس جمهور سابق امریکا او را شامل نموده بود، بپذیرد. بناءً بازگشت امریکا به توافق هسته‌ای در نتیجه آخرین تحولات در سیاست امریکا پس از جنگ اوکراین بسیار نزدیک شده، اما زمانی‌که روسیه -که بخشی از گروه 5+1 است- روابط تجاری خود را با ایران شرط گذاشت، امریکا از امضای این توافق انصراف کرد. انتظار می‌رود که اگر روسیه بر شرایط خود باقی بماند، موضوع توافق هسته‌ای در ماه‌های آینده تا پایان انتخاباتِ میان دوره‌ای کنگرۀ امریکا در نوامبر 2022م به کندی ادامه خواهد داد... زیرا به نظر می‌رسد که "بایدن" اکنون از توافق هسته‌ای ایران به مسئلۀ انتخابات میان دوره‌ای بیش‌تر تمرکز کرده است.

دوم: سفر بایدن به منطقه:

1-       کسی‌که در خصوص سفر "بایدن" به منطقه تعمق می‌کند، در می‌یابد که این سفر مقدمه‌ای برای انتخابات میان‌دوره‌ای و بالا بردن سهام "بایدن" و حزبش در این انتخابات است؛ اگرچه در ظاهر این سفر به اهداف دیگری ارتباط داده شود! زیرا "بایدن" در یک بحران داخلی با حزب جمهوری‌خواه قرار گرفته، مخصوصاً در دو موضوع قابل توجه: موضوع اول بهره‌گیری حزب جمهوری‌خواه از علاقه‌مندی فزایندۀ "بایدن" به توافق هسته‌ای با ایران بدون فشار و تحریم‌های بیش‌تر و دوم، عدم توجه "بایدن" به افزایش و تحکیم روابط رژیم یهود، طوری‌که "ترامپ" انجام می داد. از آنجایی‌که این دو موضوع بر انتخابات میان‌دوره‌ای امریکا تاثیر گذار است، "بایدن" در ماه‌های باقی مانده از انتخابات میان‌دوره‌ای نومبر 2022م به این دو موضوع توجه بیش‌تری می‌کند.

 راه‌حل "بایدن" در خصوص موضوع اول این است که "بایدن" این دیدار را با بیانیه "ند پرایس"، سخنگوی وزارت امور خارجۀ امریکا ارائه کرد که توسط روزنامه شرق اوسط به تاریخ 5 جولای 2022م گزارش شد که «...در حال حاضر دور دیگری از مذاکرات با ایران وجود ندارد. ...» این علاوه بر اظهارات چندپهلویی "بایدن" در مورد توافق است که منجر به پایان دادن مراحل توافق هسته‌ای یا کاهش سرعت آن تا بعد از انتخابات میان‌دوره‌ای به هدف جلوگیری از سوء استفاده حزب جمهوری‌خواه از این موضوع علیه "بایدن" و حزبش می‌شود.

 سپس "بایدن" با اعلام حمایت بی‌سابقه از رژیم یهودی، با گذاشتن بزرگ‌ترین بسته حمایتی تاریخ به "تل ابیب" که بیش از 4 میلیارد دلار برآورد شده، به موضوع دوم پرداخت. این علاوه بر تسریع عادی‌سازی رژیم یهود است که همه این مسائل به خاطر اطمینان برای بدست آوردن آرای لابی یهودی در انتخابات میان‌دوره‌ای به نفع او می‌باشد که به این هدف بیش‌تر از "ترامپ" و حزبش از رژیم یهود حمایت کرده است. بنابر این، همین وقت و زمانِ سفر "بایدن" به منطقه، مخصوصاً به سوی رژیم یهود بود که در این ماه، جولای 2022 صورت گرفت و در حقیقت ابراز حمایت از رژیم یهود کارت تبلیغاتی از لابی یهودی برای "بایدن" محسوب می‌شود. این علاوه بر افزایش محبوبیت او نسبت به مردم‌اش است که این محبوبیت با تأییدی مزدوران دنباله‌روش در منطقه صورت می‌گیرد؛ خصوصاً مسئلۀ انرژی عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس! همین مسئله باعث بالا رفتن سهم انتخاباتی "بایدن" می شود که این مطلب با موارد زیر ثابت می‌شود:

الف- کاخ سفید گفت که "جوبایدن"، رئیس جمهور امریکا می‌خواهد از سفر خود به خاورمیانه -که از چهارشنبه آغاز می‌شود- برای تقویت نقش ایالات متحده در منطقه‌ استفادۀ استراتیژیک، با اهمیت و فزاینده‌ای بنماید. "جیک سالیوان"، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، در یک کنفرانس مطبوعاتی در کاخ سفید، دوشنبه، اهداف این سفر را که اولین سفر بایدن در دورۀ ریاست جمهوری وی است و شامل اسرائیل، فلسطین و سپس عربستان سعودی می‌شود، به بررسی گرفت؛ سفری‌که رهبران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، مصر، اردن و عراق جمع می‌شوند. "سالیوان" در خصوص موضوع عادی‌سازی اشاره به تمایل امریکا نموده و گفت که برای تقویت آنچه که مسیر بهبود روابط اسرائیل با بیش‌تر کشورهای عربی خواند می‌شود(هرگونه عادی سازی مثبت است)." بایدن" از کشورهای حاشیه خلیج فارس خواسته بود تا تولید نفت را با توجه به قیمت‌های بالای 100 دلار در هر بشکه افزایش دهند که این مطلب نگرانی‌های جهانی در مورد انرژی و امنیت غذایی را در ادامه جنگ روسیه علیه اوکراین در خصوص نرخ تورم بالا برد. [الجزیره 11 جولای 2022م]

ب- الجزیره به تاریخ 10 جولای 2022 م مقاله‌ای را در واشنگتن پست منتشر کرد: «"جوبایدن" رئیس جمهور امریکا گفت که هفته آینده به خاورمیانه سفر خواهد کرد تا فصلی جدید و امیدوارکننده برای نقش امریکا در منطقه آغاز کند... در مقاله منتشر شده توسط واشنگتن پست، رئیس جمهور امریکا گفت که نشست سران منطقه در عربستان سعودی(جده) نشانه‌ای از ایجاد ثبات و استقرار در خاور میانه است؛ با اشاره به این‌که او اولین رئیس جمهور امریکا خواهد بود که از اسرائیل به جده سفر می کند. "بایدن" در رابطه با روابط با اسرائیل اشاره کرد که دولت او بزرگ‌ترین بسته حمایتی تاریخ را به "تل ابیب" داده است که بیش از 4 میلیارد دلار برآورد شده است.»

ج-  نشریۀ شرق اوسط در تاریخ 5 جولای 2022 م در وب‌سایت خود منتشر کرد: «ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا امروز (سه شنبه) گفت که ایران در هفته‌ها و ماه‌های اخیر بارها خواسته‌هایی را خارج از چارچوب توافق هسته‌ای 2015م مطرح کرده است. وی افزود: مطالبات جدید حاکی از عدم جدیت از سوی تهران است. هفته گذشته در دوحه، مذاکرات غیرمستقیم بین تهران و واشنگتن که هدف آن شکستن بن‌بست در مورد چگونگی بیرون‌رفت از توافق هسته‌ای بود، بدون پیشرفت مورد انتظار پایان یافت. به گزارش خبرگزاری رویترز، "پرایس" گفت که در حال حاضر دور دیگری از مذاکرات با ایران طرح ریزی نشده است.»

د- در نشریۀ موسوم به روز هفتم به تاریخ 5 می 2022 م آمده است: «چند چالشی وجود دارد ‌که "جو بایدن"، رئیس جمهور ایالات متحده و حزب دموکرات با نزدیک شدن به انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره پس از بحران‌های‌ پی‌درپی -که دولت امریکا را با شکست مواجه کرده بود- مواجه شدند. امریکا در طی سه ماه تلاش کرد تا روسیه را از ادامه جنگ در داخل خاک اوکراین منصرف سازد، با وصف مجموعۀ از تحریم‌های پی‌درپی اقتصادی که امریکا بر ضد روسیه وضع کرد و با این تحریم‌ها اثرات جهانی تورم و روند تولید انرژی همراه بود که باعث شد بانک فدارالی امریکا نرخ سود را به میزان 5% بالا ببرد. این بلند رفتن در طول 22 سال گذشته بی‌سابقه بوده و به باور تحلیل‌گران و رسانه‌های اجتماعی امریکا، انتخابات نیمه‌‌دوره‌ای به مثابۀ نظرسنجی در خصوص ریاست جمهوری" بایدن" در دوسال اول آن در حکومت بوده است.

بنابر این، هدف اصلی سفر "بایدن" به منطقه در این زمان خاص، یعنی قبل از انتخابات میان دوره‌ای، همان است که در ابتدا ذکر کردیم: «کسی‌که به سفر "بایدن" به منطقه دقت می‌کند، می‌بیند که این سفر مقدمه‌ای برای انتخابات میان دوره‌ای است که سهام "بایدن" و حزبش را در این انتخابات افزایش می‌دهد، اگرچه ظاهراً این سفر به اهداف دیگری ارتباط داده شود.»

سوم: و در خاتمه ما به دو مسئله تأکید می‌کنیم:

1-      بر این دولت‌های به اصطلاح بزرگ، مشکلات وارد می‌شود که گاه منجر به درگیری شدید بین احزاب و اجزای آن‌ها می‌شود... اما درد این‌جاست که این دولت‌ها راه‌‌حلی برای مشکلات خود در سرزمین‌های ما و به هزینه ما پیدا می‌کنند! "بایدن" از سرزمین ما دیدن می‌کند؛ اما قبل از آن از بین مردمی‌که بیشترین دشمنی را با ما دارند -یعنی رژیم یهود که سرزمین مبارک ما فلسطین را اشغال نموده- پرواز می‌کند و سپس مستقیماً به سرزمین حجاز می‌رود؛ جایی‌که حاکمان آن با تسلیم و شادمانی از او استقبال می‌کنند و "بایدن" افتخار می‌کند و می‌گوید که او اولین رئیس جمهور امریکا خواهد بود که از "اسرائیل" به جده سفر می‌کند. .. و بزرگ‌ترین بسته حمایتی تاریخ را برای یک کشور یهودی فراهم می‌کند... با این حال، حاکمان آل‌سعود حیا نمی‌کنند، بلکه حیا را از دست داده اند! سپس"بایدن" با حاکمان کشورهای حاشیه خلیج فارس دیدار و درباره افزایش تولید انرژی برای کاهش تورم در امریکا گفتگو کرده و سپس با این گروه حکام(حاکمان رژیم‌های مصر، عراق و اردن) جمع می‌شوند و در خصوص قضیۀ عادی‌سازی دیدار می‌کند و می‌گوید: «هر گونه عادی سازی مثبت است.» "بایدن" این‌گونه می‌خواهد که با این حکام -به جای جهاد برای از بین بردن یهود- روابط‌شان را با رژیم یهود عادی‌سازی کند! و سپس آن حاکمان بدون ترس و واهمه‌ای از الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم و بدون کدام شرم از مؤمنان برای "بایدن" کف می‌زنند، به جای این‌که امریکا و رژیم یهود را دشمن بخواند:

﴿هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾ [منافقون: 4]

ترجمه: آن‌ها دشمنان واقعی تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! الله آن‌ها را بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند؟!

2-       در مورد آنچه در اخیر سوال آمده بود «آیا ایران می‌تواند به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شود؟» بلی، می‌تواند؛ اگر ایران سیاست خارجی خود را همانطور‌ی‌که بیان شد، با امریکا هماهنگ نسازد؛ در این صورت ایران می‌تواند به یک قدرت مهم تبدیل شود، اما پیوند سیاسی ایران با سیاست امریکا باعث می‌شود که در مدار امریکا بچرخد و با کنترل توافق هسته‌ای، این موضوع را به مذاکرات وین، یعنی با موافقت امریکا ربط داده است. سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «اگر فردا توافقی در "وین" تکمیل شود، اگر فردا در وین به توافق برسد، تمام اقداماتی‌که ایران انجام داده است، از نظر فنی برگشت‌پذیر است.» [اندپندنت عربی 13 جون 2022م)

بنابراین تغییر اساسی در ایران بعید به نظر می‌رسد، مگر این‌که ایران اسلام را در سیاست داخلی و خارجی خود حاکم قرار داده و بعد از آن رابطه خود را با امریکا به طور کامل و غیرقابل برگشت قطع نماید... ما به این نظریم و این عمل را از سوی سیاستمداران فعلی ایران بعید می‌دانیم؛ اما به الله سبحانه وتعالی عذر می‌کنیم؛ شاید به پروردگارشان رجوع کنند و از الله بترسند.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه