چهارشنبه, ۰۵ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در فقهی

پرسش

 مطلبی‌که در نظام اقتصادی راجع به قیمت و ثمن آمده است، واضح نیست؛ به ویژه موضوع ثبت مهر با قیمت و ثمن. می‌خواهم با اندکی تفصیل توضیح دهید. الله به شما برکت دهد و برکت شمارا هم به دیگران و سیله شود.

پاسخ

 برادرمحترم! قیمت عبارت از مقدار منفعت موجود در جنس است و آن در هرزمان و مکانی ثابت است. منفعت آفتابه در ذات خود از مواد ترکیب شده‌ی آن برآورد می‌شود، از قبیل داشتن قابلیت‌های نقل آب، استفاده در  نوشیدن  و  وضو گرفتن. این استفاده‌ها باگذشت امروز و فردا از آفتابه جدا شدنی نیستند؛ چه قیمت بالا برود و یا پائین بیاید. زمانی‌که ما آفتابه ‌را به قیمت جنس دیگری سنجش می‌نماییم، لازم است  منفعت جنس دومی در زمان سنجش با منفعت آفتابه مساوی باشد و زمانی‌که قیمت آفتابه‌ را به قیمت چوکی سنجش می‌نماییم، لازم است قیمت ذاتی آفتابه به لحاظ موادترکیب شده و مورد استفاده، باقیمت ذاتی چوکی مساوی باشد. و این سنجش قیمت از زمانی تا زمانی و از مکانی تا مکانی دیگری فرق نمی‌کند. بنابراین اگرمنفعت آفتابه برای انسان منحیث انسان برابر باشد، با منفعت نصف چوکی؛ پس همین قیمت من‌حیث قیمت همیشه با قی می‌ماند؛ چون این با ترکیبات مادی جنس و استفاده‌ی آن گره خورده است که دران ثابت است؛ چه نرخ بالا برود و یا پائین بیاید.

پس اگرنرخ آفتابه بالا برود، به این معنی نیست که اجزاء و یا استعمال آن اضافه شده است. بناءً براین قیمت‌اش ثابت است باوجود این‌که نرخ‌آن زیاد و یا کم شده است. عین حکم‌ را خزانه‌دارد که ترکیبات‌اش ثابت و استعمالش پابرجاست؛ چه نرخ بالابرود ویا سقوط کند.

هم‌چنان اگرقیمت خزانه باقیمت جنس دیگری، به گونه‌ی مثال با طلا مقایسه کرده شود و دیده شود که منفعت خزانه برابراست با دوبرابرمنفعت پاره‌ی طلایی، درین‌صورت نیز قیمت هم‌چنان ثابت می ماند؛ چون با اجزای ترکیب شده‌ی ماده‌ی خزانه و طلا و استفاده‌ی انسان از خزانه و طلا اندازه شده است؛ پس قیمت همان‌است که پرزه های ذاتی جنس و استفاده‌ی انسان ازان در نظرگرفته شود. بناءً برین قیمت خزانه با نصف قیمت پاره‌ی طلایی مساوی باقی می‌ماند؛ چه قیمت خزانه یا قیمت پاره‌ی طلایی بالا برود و یا سقوط کند؛ چون قیمت موقوف است به اجزای ترکیبی داخلی جنس و استفاده‌ی انسان از جنس از حیث استعمال.

اما دراندازه نمودن جنس با ثمن ضروری نمی‌باشد که با اجزای ذاتی جنس و نفع‌اش برای انسان منحیث انسان مساوی باشد، بل درین مورد عرضه و تقاضا قضاوت می‌کند.

ملاحظه‌ی مهم در موضوع اینست که در اندازه نمودن جنس با ثمن، به منفعت ذاتی جنس دیده نمی‌شود؛ بل گاهی ثمن گندم با نقره اندازه کرده می‌شود؛ قطع نظر از منفعت ذاتی ماده‌ی گندم که بزرگ است نسبت به منفعت ذاتی نقره که تقریباً چیزی نیست، غیر از این‌که نوع کاغذ و نقش‌ها و ناحیه فنی در تولید آن موجود است وبس؛ چون ثمن متعلق است به عرضه و تقاضا. گاهی فاسقی بوری گندم ‌را می‌فروشد تا با آن بوتل شراب بخرد، علی‌رغم این‌که میان منفعت ماده ذاتی بوری گندم و منفعت ماده ذاتی این بوتل تفاوت زیادی وجود دارد. ولی هنگام سنجش قیمت به یک منفعت مساوی در هردو طرف، سنجیده می‌شود. از همین‌جاست که نمی‌توان گفت که قیمت یک بوری گندم برابر است با بیست دینار نقره؛ چون منفعت ذاتی در ماده‌ی گندم بوری مساوی است با هزران منفعت ذاتی که در بیست ماده نقره نهفته است.

بناءً بر این قیمت به منفعت ذاتی جنس اندازه کرده می‌شود. پس قیمت بوری گندم به این‌قدر دینار طلایی و یا به این‌قدر جنسی‌که در آن نفع متساوی باشد، سنجیده می‌شود.

هم‌چنان در هنگام سنجش ثمن باهر گونه جنسی که ماده‌اش هر قدر نفعی هم که باشد، قیمت جنس فقط با ماده‌یی سنجیده می‌شود که در ماده‌اش مانند اول نفع ذاتی داشته باشد مثل اولی. امیدوارم خود به خود در مورد موضوع خزانه جواب‌را گرفته باشی.

شاید خودت گمان کرده ای که آن‌چه درکتاب واردشده است که (اگرمردی بازنی ازدواج نمود و قسمتی از مهر اورا خزانه‌ی معین و مشرح تعیین نمود و ادعا کرد که قیمت آن پنجاه دینار است) گمان کرده‌ای که این‌مقدار، پنجاه دینار نقره است. درحالی‌که چنین نیست؛ چون قیمت در منفعت ماده‌اش تغییر نمی‌کند، پس دینارها این‌جا همان دینار طلایی است.

درین صورت همسر بالای شوهر، خزانه‌ای حق دارد که قیمت‌اش در هر زمان و مکان پنجاه دینار طلایی است  و هرگاهی که خزانه هلاک شد، برای زن پنجاه دینار طلایی پرداخت می‌شود. اگرخزانه‌ای‌را نام بگیرد که بطور مثال قیمت‌اش پنجاه دینار اردنی است، در این‌صورت کلیمه قیمت لغو بوده و هدف از آن ثمن گرفته می‌شود.

برای معلومات باید گفت که این‌تفکیک طوری‌که نزد ما وجود دارد، در کتب اکثرفقهاء واضح نبوده و آن‌جا بیشتر قیمت به معنای ثمن استعمال می‌شود.

چیزی‌که من در بحث‌های خود توضیح می‌دهم، آن مسخ قیمت‌ها است، نزد صاحبان نظام سرمایه‌داری و تعویض آن به یک چیزی تخمینی که به اساس حرص، سخت‌گیری و استثمار، دچار صعود و سقوط است. به همین ملحوظ، مسئله‌را کاملاً واضح و روشن نمودیم.

بناءً برین اگر در عقد ازدواجی از مقدارقیمت خزانه‌ی یاد شود و قضیه به محکمه کشانده شود، دراین‌صورت  لازم است که مسئله از اشخاص دست‌اندر کار پرسیده شود که هدف‌شان ازخزانه چه بوده؟ ثمن و یا چیزی دیگری؟ و مجهول بودن هدف درین صورت عذر پنداشته می‌شود؛ چون امثال این بر بسیاری‌ها مجهول می‌باشد. بنابر این زمانی شنیدند (که قیمت جنس بیست دینار است) باور می‌کنند که ثمن‌اش بیست است.

 امیدوار هستم که فرق بین دو حالت آتی واضح شود:

1 – زمانی قیمت خزانه پنجاه دینار ثبت شد (یعنی نقدی‌که دارای نفع ذاتی است، یعنی طلا است و درست نیست که به حیث دینار نقره ثبت گردد...) پس وفا نمودن به آن  طبق متن عقد صورت می‌گیرد: اعاده‌ی خزانه‌ای که غصب نموده است وفق حدیث«على اليد ما أخذت حتى تؤديه»؛ ترجمه: بردست لازم است تادیه آنچه که گرفته است. [رواه ابن ماجه و أحمد و الدارمی] و حدیث «وإذا أخذ أحدكم عصا أخيه فليرْدُدْها عليه»؛ ترجمه: هرگانی یکی از شما عصای برادرش را گرفت باید پس به او بدهد. [رواه أحمد] در صورت هلاک شدن عصا، قیمت آن ‌را که پنجاه دینار طلایی می‌باشد پرداخت می‌کند، نه‌چیزی دیگری ‌را؛ چون باتغییر زمان و مکان یا عرضه و تقاضا قیمت تغییر نمی‌کند و قیمت عبارت از ثمن نمی‌باشد تا  با این ثمن خزانه‌ای بخرد.

2 - اگرثمن خزانه پنجاه دینار ثبت گردد (این‌جا درست است که بانک‌نوت، طلا یاچیزی دیگری ثبت کند؛ چون اثمان به نفع ذاتی‌که در ماده نقد و جود دارد ربطی ندارند)، پس وفا به این عین مطابقت با متن عقد است:

اعاده خزانه‌ای که غصب نموده است، وفق احادیث سابقه، هر زمانی‌که هلاک شد، ثمن ثبت شده‌ را پرداخت می‌کند، یا با این ثمن خزانه دیگری خریداری می‌کند. به این ترتیب به متن عقد وفا نموده است.

اما سوالی‌که از آن تفریع شد و مطرح نموده و گفتی: اگر فرض کنیم اگر شوهر یک‌بخش مهریه‌ی زن‌ را به عوض خزانه  زیور قرار دهد و قیمت‌اش‌را پنجاه دینار طلایی تعیین نماید، درین حالت زیور را به زن مسترد می‌کند و اگر هلاک شد پنجاه دینار طلایی پرداخت می‌کند؛ چون قیمت از دید اندازه منفعت موجود در ماده‌ی جنس برای انسان منحیث انسان ثابت است.

اما اگر زیوری‌را ثبت نماید که ثمن‌اش پنجاه دینار است، در چنین حالتی درست است که پنجاه دینار نقره و یاطلا و یا آن‌چه که بخواهد ثبت نماید. درین صورت شوهر به همسر زیور‌را مسترد می‌‌کند، اگر زیور نبود پنجاه دینار که ثمن ثبت شده می‌باشد‌ را برایش می‌خرد و یا پنجاه دیناری‌که از حیث ثمن ثبت است، پرداخت می‌کند. بنابراین اگر دولت بعد از عقد به علتی بانک‌نوت آن ‌را پائین آورده بود، این علت در وقت تقاضا به حساب آورده می‌شود.

مترجم: محمدمسلم ثاقب

ادامه مطلب...

قتل عام اریحا؛ یکی از سلسه‌قسمت‌ها جهت مطیع‌سازی مردم شام

  • نشر شده در سوریه

امروز چهارشنبه، ۲۰ اکتبر ۲۰۲۱م بر اثر تیرباران نیروهای ظالم شام به شهر اریحا در حومه ادلب -که در محدوده منطقه کم تنش در شمال این سرزمین قرار دارد- حداقل ۱۰ غیرنظامی کشته و بیش از ۳۰ تن دیگر، از جمله کودکان زخمی شدند.

ای مسلمانان سرزمین مبارک شام! قتل عام تازه‌ای جلوی چشم و گوش جهانیان واقع شده، گویا که هیچ اتفاقی نیفتاده است. دلیلش این امر است که همه‌گی‌شان در این جنایت دست دارند و قصداً ارادۀ مردم‌ شام را ازبین می‌برند و به این شکل آنان را تحت‌الشعاع راه‌حل سیاسی امریکا قرار داده‌اند تا انقلاب شام به ناکامی بینجامد.

این قتل عام تنها دو روز پس از نشست کمیتۀ قانون اساسی انجام شد؛ کمیته‌ای که در حال کار روی پیش‌نویس قانون اساسی است تا ماهیت سکولاری این دولت را تضمین، و بدین شیوه احکام اسلام را از دولت و حکومت خارج کند.

کمیتۀ مشروطه بر عهده گرفت تا فاتحۀ انقلاب را بخواند و برای قربانی‌های مردم‌اش به نام قانون اساسی که مواد آن توسط ابزار و غلامان غرب تدوین شده‌است، عزاداری بگیرد.

این کشتار واضحاً به همۀ مردم اعلام می‌کند که خون مردم شام ارزان شده‌است، پس از آن‌که این مردم توسط حاکمان مزدور، مطیع، وابسته به تصمیم‌گیری دیگران، بی‌اراده و حامل دیکته‌ها و دساتیر باداران‌شان اداره می‌شوند، و در مواجهه با صحنه‌های خون‌آلود و پُر از اعضای بدن بی‌تفاوت می‌ایستند.

ای مسلمانان شام، مهد اسلام!  فداکاری‌هایی‌که کردید و رنج‌هایی‌که متحمل شدید، بسیار است؛ پس اجازه ندهید گروهی از سران جناح‌های مزدور سرنوشت‌تان را به دست گیرند یا با فداکاری‌های‌تان معامله کنند، زیرا هر که علیه ظالم شام قیام کند، تواناست، و می‌تواند علیه بقیه ستم‌گران نیز قیام کند تا قیمت قربانی‌هایش را به‌دست آورد. هیچ چیزی دیگری جز خلافت راشده بر منهج نبوت پاداش این قربانی‌ها را برآورده نمی‌کند؛ خلافتی‌که به وسیله‌اش ساکنان زمین و آسمان‌ها راضی خواهند شد، و آنگاه انتقام تمام خون‌های مسلمانان گرفته می‌شود و ستم‌گران وسوسه‌های شیطان را فراموش می‌کنند.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ (شعراء: ۲۲۷)

ترجمه:‌ آن‌ها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشت‌شان به کجاست!

احمد عبدالوهاب
رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه سور‌یه
مترجم: دانیال نور

 

ادامه مطلب...

امریکا و اروپا در مقابل چشمان فرماندهانِ نظامی و حکام مردم و با کمک آن‌ها دستان خود را در خون مردم سودان فرو می‌برد؛ یا الله آن‌ها را نابود بگردان، چگونه این حکام فریب مکر کفار را خورده اند؟!

  • نشر شده در حزب

امروز به تاریخ 25/10/2025، مردم سودان شاهد قیامِ بودند که ارتش به دست‌گیری بعضی وزراء برعلاوۀ یک تعداد اعضای دولت انتقالی اقدام نمود و سپس نخست وزیر حمدوک را نیز دست‌گیر نمودند. بعد از آن برهان در تلویزیون سخنران کرده و حالت اضطرار، انحلال شورای با صلاحیت در قدرت، کابینه حکومت انتقالی و معافیت رؤسای دولت و سپس معافیت معاونین وزیران را اعلام نمود. او علاوه نمود که قانون اساسی را ملغی نساخته است، بلکه همان‌طوری‌که در سخنرانی‌اش بیان نمود، ماده‌های کلیدی آن را ملغی قرار داده و با این کار می‌خواست انقلاب را اصلاح نماید؛ نه این که آن را ترک کند!

ای مسلمانان! سرزمین‌های اسلامی به میدان رقابت استعمار برای کفار استعمار‌گر مبدل شده که در واقع این کفار بیش‌تر از هر کسی نابودی اسلام و تباهی مسلمانان را می‌خواهند. سپس از میان فرزندان مسلمان، اشخاصِ را پیدا می‌نمایند که در این جنایت با آن‌ها همکاری نمایند، گویی این‌که این‌ها نمی‌دانند، اما واقعاً مسلمانان حلقه‌به‌گوش غرب نمی‌دانند. از یک طرف امریکا و مزدورانش در رهبری ارتش با همکاری برهان و حامیان وی، و از جهت دیگر اروپا مخصوصاً انگلیس با همکاری نخست وزیر حمدوک و برادرانش به خاطر کنترول و تسلط بالای سودان و مردم آن مبارزه دارند تا این‌که ثروت آن را دزدیده و موقعیت و منابع  آن را استثمار نمایند. ما به مردم بی‌توجه و بی‌اعتنای سودان اشاره نمی‌کنیم، بلکه به اشخاص دارای بصارت مراجعه می‌کنیم که اختیار خود را دارند؛ اگر آن فرد برهان یا حمدوک باشد. اما آن‌ها بدون شرم و حیا از الله سبحانه و‌تعالی، پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و مردم، عجله و تلاش برای مساعد ساختن کاری دارند که منجر به رسوایی دنیا و آخرت آن‌ها می‌گردد و بدون شک که آن خسران و بی‌عزتی جبران ناپذیر خواهد بود.

در واقع هردو جناح گودال حفر می‌کنند تا یک دیگر را غرق نمایند! هر دو حزب به تاریخ 21 آگست 2019 بالای سند قانونی توافق نمودند که برای 39 ماه حاکمیت نمایند، ابتدا برهان و همکارانش برای 21 ماه، سپس حمدوک و هم‌دستان وی برای 18 ماه حکومت کرده و بعد از آن مردم عام قدرت را در دست خواهند گرفت. گرچه این سند قانونی بعد از توافق‌نامه جوبا به تاریخ 03/10/2020 برای مدت 53 ماه تمدید گردید، لذا مردم عام باید در ماه نومبر حاکمیت را آغاز می‌کردند، ولی واضح بود که ارتش اجازه نمی‌دهد و بعداً آن را منحل ساخت. آن‌ها افراد ملکی را نخواهند گذاشت که در ماه نومبر این سال حکومت نمایند و این موضوع از هر شخص آگاه و با بصیرت از حوادثی‌که در مقابل چشم‌اش رخ می‌دهد پوشیده نیست. ما قبلاً به تاریخ 23 سپتمبر 2019 در ارتباط با توافق سند قانونی نظر خود را گفته بودیم که قرار ذیل است:

"حکومت سودان مطابق سند قانونی از دو تیم با قدرت‌های مختلف و وفا‌داری با کشور‌های محاربوی متضاد در منافع، تشکیل گردیده و این موضوع در عمل‌کرد آن‌ها برای حل مشکلات مردم و مصؤنیت جان آن‌ها به خوبی قابل مشاهده بوده و نگرانی هردو تیم تنها خدمت به کفار است که آن‌ها را ولی گرفته اند. توافق آن‌ها بر این است که یک تیم منتظر می‌ماند تا دیگری آن توسط وسایل داخلی و خارجی از هم بپاشد و بعد از آن سر قدرت بیاید. تشکیل چنین شورا در سودان معلوم است که شامل بحران‌ها و دوره‌های قدرت انتقالی‌ست تا این که ارتش با مداخله‌اش وضعیت را در دست گرفته، شورا را منحل و از میان افسران ارتش رئیس جمهور را انتخاب نماید". سپس ما علاوه نمودیم که "همان‌طوری‌که انتظار می‌رفت، امریکا و انگلیس خاموش نمی‌مانند. منافع آن‌ها و وسایل رسیدن به آن منافع متفاوت است، لذا هر دو طرف کوشش می‌نمایند یا اقدام و تلاش‌های یک دیگر را بی‌ثمر بسازند! با بررسی حوادث جاری و دانستن منافع مرتبط به آن‌ها و تحلیل اظهارات آن‌ها به شکل همه‌جانبه به خصوص تحلیل و بررسی اظهارات مقامات امریکا و اروپا می‌توانیم به این نتیجه برسیم که هردو قدرت غربی از این تیم‌ها به حیث وسیله استفاده کرده تا حریف خود را شکست دهند و در آخر همان تیم را از قدرت مانند قوطی پیپسی دور بیندازد".

در واقع، همان چیزی‌که گفته شد، اتفاق افتاد، لذا ارتش به تحریک موضوعات پرداخت، زمینه را برای برهان به منظور اعلام حالت اضطرار در کشور مساعد ساخت که در واقع با خوش خدمتی به کفار استعمار‌گر مردم سودان را در باتلاق بد بختی، مشکلات و رنج و عذاب بیش تر‌فرو برد!

ای مسلمانان! این عجیب نیست که دشمنان اسلام به خاطر ضعیف ساختن سرزمین و مردم با هم رقابت می‌نمایند، بلکه شرم‌آور و عجیب این است که این کار توسط اشخاصی صورت می‌گیرد که وابسته به اسلام و مسلمان اند و بد‌بختانه که تمام مسلمانان با وجود که این حالت را با چشم سر نظاره می‌کنند و گوش می‌دهند، در مقابل آن‌ها ساکت اند! سپس این مردم از مشکلات زنده‌گی و کمبودی غذا و آب شکایت می‌نمایند، آیا آن‌ها این فرموده الله سبحانه و‌تعالی را نمی‌دانند؟

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى (124) قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيراً (125) قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى﴾ ]طه:124-126[

ترجمه: و هر کس از هدایت من (که سبب یاد نمودن از من در همه امور است) روی بگرداند، برای او زندگی تنگ (و سختی) خواهد بود، و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم. می‌گوید: پروردگارا! برای چه مرا نابینا محشور کردی، در حالی که (در دنیا) بینا بودم؟ الله می‌گوید: همین گونه که آیات ما برای تو آمد و آن‌ها را فراموش کردی این چنین امروز فراموش می‌شوی.

ای اهل قدرت و مانع شونده از منکر! آیا هیچ مرد عاقلی میان شما وجود ندارد؟! این را بدانید که در این قضیه هیچ عذرِ پذیرفته نمی‌شود. آیا فکر می‌کنید که امریکا و انگلیس برای شما و در سرزمین شما خدمت می‌نماید و نوکران آن‌ها کسانی اند که در میان شما زنده‌گی می‌کنند؟ بلکه چنین نیست این رهبران، شما را به سوی ضلالت و حقارت هدایت می‌کند؛ در حالی‌که شما عذر خود را عرض می‌کنید و در مقابل آن‌ها قیام نمی‌نمائید! این را بدانید که آن‌ها کفار استعمار‌گر اند نه چیزی دیگر.

﴿لَا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلّاً وَلَا ذِمَّةً وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ﴾ ]توبه:10[

ترجمه: در حقّ هیچ مؤمنی رعایتِ (پیوندِ) خویشاوندی و پیمانی را نمی‌کنند و آنان همان تجاوز کارانند.

﴿هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾ ]منافقون:4[

ترجمه: الله آنان را بکشد؛ چگونه (با دیدن این همه دلایل روشن، از حق به باطل) منحرف می‌شوند.

و جایز نیست که هیچ یکی از حکام سرزمین اسلامی به کفار وفادار باشند، زیرا آن‌ها دشمن الله سبحانه وتعالی بوده ظالم و بد‌‌اخلاق می‌باشند.

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ﴾ ]هود:113[

ترجمه: و به کسانی‌که (به آیات الله، پیامبر و مردم مؤمن) ستم کرده اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه مکنید که آتش (دوزخ) به شما خواهد رسید و در آن حال شما را جز الله هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمی‌شوید.

چگونه هیچ تحرکِ در وجود شما دیده نمی‌شود؟! چگونه شرف و عزت پیروزی، شما را وادار نمی‌سازد تا این خائنین و دشمنان الله سبحانه و‌تعالی و رسول الله صلی الله علیه و‌سلم را نابود سازید؟! چگونه شرف و عزت اسلام شما را تحریک نمی‌کند تا انصار را در روز عقبه دوم به یاد بیاورید که دین الله سبحانه و‌تعالی را، بنده‌ها و حاملین دعوت را نصرت دادند؟!

حزب‌التحریر شما را دعوت می‌کند تا برای غالب ساختن نظام الله سبحانه و‌تعالی حزب را نصرت دهید تا خائنین که منابع کشور و مردم را در اختیار کفار استعمار‌گر قرار داده اند را نابود سازد. ای اهل قدرت و نصرت! بیائید الله سبحانه و‌تعالی و پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را نصرت دهید تا حاکمیت طاغوت را بر طرف کرده و نظام الله سبحانه و‌تعالی را حاکم سازیم تا این‌که در هردو دنیا عزتمند گردیم و این واقعاً پیروزی بزرگ است. ای اهل قدرت و نصرت! بیائید، سعد ابن معاذ را به یاد بیاورید که مرگ وی عرش اعظم الله سبحانه و‌تعالی را به خاطر ایمان و نصرت دین الله سبحانه و‌تعالی به لرزده در آورد. بخاری در مسند جابر رض روایت می‌کند که من شنیدم که پیامبر صلی الله علیه و‌سلم فرمود:

«اهْتَزَّ العَرْشُ لِمَوتِ سَعْدِ بْنِ مُعَاذٍ»

ترجمه: با مرگ سعد ابن معاذ عرض الله سبحانه و‌تعالی به لرزه افتاد.

حزب‌التحریر شما را دعوت می‌نماید تا آن را نصرت دهید و از دشمنان الله سبحانه و‌تعالی نترسید و سخن حقِ الله قادر و توانا را به یاد آورید که فرموده است:

﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ ]محمد:7[

ترجمه: اگر الله را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می‌کند و گام‌های تان را محکم و استوار می‌سازد.

﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (12) وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ ]صف:13-12[

ترجمه: تا گناه‌تان را بیامرزد و شما را در بهشت‌هایی‌که از زیرِ درختانِ آن نهرها جاری است و خانه‌های پاکیزه در بهشت‌های جاویدان درآورد، این است کامیابی بزرگ.

ای مسلمانان! ای اهل قدرت و نصرت! حزب‌التحریر نیاز به نصرت شما دارد، پس آن را نصرت دهید و با شما عزیز می‌شود، پس آن را عزت دهید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ ]انفال:24[

ترجمه: ای اهل ایمان! هنگامی که الله و پیامبرش شما را به حقایقی‌که به شما (حیات معنوی و زندگی واقعی می‌بخشد) دعوت می‌کنند اجابت کنید و بدانید که الله میان آدمی و دلش حایل و مانع می‌شود (تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد) و مسلماً همه شما به سوی او گردآوری خواهید شد.

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

حکومت‌داری امانت و عبادت الله سبحانه وتعالی است، نه اهداف شخصی یا نظامی

مسلمانان پاکستان منازعۀ اخیر سیاسیون و رهبری نظامی پاکستان را شاهد بودند، متحیر از این‌که آیا این حکام به فکر مردم اند  یا فقط به منافع شخصی خودشان فکر می‌کنند. برکناری جنرال فیض حمید از سمت رئیس آی اس آی، قدرت سیاسی عمران خان را تهدید می‌کرد. باوجود نارضایتی زیاد میان مردم مسلمان پاکستان و نیروهای مسلح آن کشور، جنرال حمید و افرادش بی‌باکانه و وحشیانه از عمران خان حمایت می‌کردند. عمران خان از سر تکبر و لجاجت حفظ قدرت، کوشش‌های مأیوسانه و بی‌ثمری را برای ممانعت از برکناری جنرال حمید انجام داد. این بار اول نیست که ما شاهد کشمکش‌های سیاسی در نظام ناکام فعلی هستیم. سیاسیون و رهبری نظامی هردو در جریان مأموریت‌شان قوانین مدنی و اساسی را برای متوسل شدن به قدرت تغییر داده، خود را ثروت‌مند کرده و صلاحیت بیشتری به‌دست آورده‌اند. ریشه‌‌ی این مشکلات، با صلاحیت ساختن قوانین مدنی دروغین توسط انسان می‌باشد. این صلاحیت هم اساس دموکراسی است که در آن نماینده‌های منتخب قوانین را تعیین می‌کنند، و هم مبنای دیکتاتوری که یک فرد دیکتاتور قوانین را تصویب می‌کند. این مشکل عامل اصلی منازعات سیاسی اخیری می‌باشد که مکرراً شاهدش بوده‌ایم. سیاسیون و رهبران نظامی؛ هردو از این قوانین برای تحکیم جاه‌طلبی‌های شخصی و سرمایۀ نامشروع خود استفاده می‌کنند.

حاکمیت در اسلام یک امانت مقدس و بیان‌گر عبادت الله سبحانه وتعالی می‌باشد. حاکم در اسلام مکلف به رعایت امور مردم از طریق تطبیق اسلام است. اسلام به حاکم اجازه نمی‌دهد تا بر اساس خواست و میل‌اش حکومت کنند. در عوض، اسلام حاکم را مکلف بر حکمرانی مبنی بر تمام چیزی می‌کند که الله سبحانه وتعالی وی را از آن آگاه کرده‌است. ضمن این‌که حاکم نزد الله سبحانه وتعالی به‌خاطر قیومت‌اش مسئول می‌باشد. رسول الله صلی الله علیه و سلم در پاسخ به درخواست ابوذر برای حاکم شدن هشداد دادند:

«يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ ضَعِيفٌ وَإِنَّهَا أَمَانَةٌ وَإِنَّهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ خِزْيٌ وَنَدَامَةٌ إِلَّا مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّهَا وَأَدَّى الَّذِي عَلَيْهِ فِيهَا» [مسلم]

ترجمه: ای ابوذر! تو ضعیف استی، و این (حاکمیت) امانتی است که در روز قیامت عامل شرمساری و پشیمانی خواهد بود، مگر برای کسی‌که آن به گونه‌ای به دوش کشد که برایش سوگند خورده است، و وظیفه‌اش را در قبال آن کاملاً انجام دهد.

بدین‌گونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم شخص عاجز و متقی را در حاکم بودن هشدار می‌دهد که حتی در هر حالت باید تمام چیزی‌که الله سبحانه وتعالی برایش مقرر کرده‌است را حکم کند. حکومت‌داری در اسلام برای اشخاص توانایی می‌باشد که از الله می‌ترسند، ازین‌رو‌ حکومتداری از طریق حاکم کردن قوانین الله سبحانه وتعالی، خود یک عبادت محسوب می‌شود.

ای مسلمانان پاکستان! دموکراسی نمی‌گذارد تا مبنی بر چیزی‌که الله بر ما نازل کرده‌است حکم شود. دموکراسی سیاسیون و رهبران نظامی ‌را بر ما عرضه می‌کند که تنها بر خود و خواست‌های استعماری ارباب‌های‌شان توجه می‌کنند. اکنون زمان آنست که دست رد به سینۀ این نظام زنیم و به‌منظور رضایت الله سبحانه وتعالی برای تاسیس نظام حکومت‌داری اسلام، یعنی خلافت کار کنیم. ای مسلمان نیروهای مسلح پاکستان! نگذارید نیروی‌تان مورد سوءاستفادۀ اشخاصی قرار گیرد که خواست‌های شخصی‌شان را دنبال می‌کنند. حکام فاسد را براندازید و مردم را از این بیچاره‌گی و یاس آزاد کنید. در واقع، الله سبحانه وتعالی شما را در تغییر وضعیت‌مان توانا ساخته‌است و او مطمئناً در بارۀ تمام چیزهایی‌که به شما اعطا کرده‌است خواهد پرسید. نصرت‌تان را جهت تأسیس دوبارۀ خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم به حزب‌التحریر بدهید و مردم را در بازگشت حاکمیت  از طریق رهمنودهای قرآن کریم و سنت مبارک نبوی خوشحال سازید. الله سبحانه و تعالی فرموده‌است:

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (4) بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (روم: 4-5)

ترجمه: و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد... به سبب یاری الله (سبحانه وتعالی)؛ و او هرکس را بخواهد یاری می‌دهد؛ و او صاحب قدرت و رحیم است!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم : راشد مسلم

ادامه مطلب...

سکولار‌سازی و غربی‌سازی نصاب تعلیمی؛ بخش از پالیسی رژیم فاسد در سرزمین‌های اسلامی‌ست که ‌می‌خواهند خلط جنسیت "Gender" را به حیث مدل معرفی نمایند Featured

  • نشر شده در اردن

به سلسلۀ حملات سیستماتیک علیه ارزش‌های اسلام در سرزمین‌های اسلامی، وزارت معارف اردن کتاب‌هایی را به 42 نهاد تعلیمی در مراکز مختلف ارسال نموده تا برنامۀ آموزشی برای استادان مرد و زن را تحت مبحث "خلط جنسیت "Gender" در معارف و محیط مکاتب" دایر نمایند. به منظور وضاحت این مطلب، سخن‌گوی وزارت معارف به نام احمد المصعفی تائید نموده گفت: "دولت کانادا برای تمویل این پروژه و دایر نمودن این کورس‌‌ها هیچ شرط و شرایطی را نگذاشته است." و اشاره نمود که "این وزارت متعهد بر فلسفه تعلیمی، قوانین اسلامی، عرف و معیار‌های جامعه اردن ‌می‌باشد". برای وضاحت خیانت و کذب این ادعا به موارد ذیل اشاره ‌می‌نمائیم:

وقتی‌که در مورد اصطلاحات غربی صحبت ‌می‌نمائیم، لازم است برای فهم معنی واقعی آن اصطلاحات، به استفاده کننده‌های اصلی آن‌‌ها مراجعه کنیم. وقتی‌که در مورد اصطلاح جندر صحبت ‌می‌نمائیم و ‌می‌خواهیم که آن را وارد بخش تعلیمی نمائیم، ضرور است تا تعریف و کاربرد آن را از زبان غربی‌‌ها بدانیم. سازمان صحی جهان آن را چنین تعریف ‌می‌نماید: "اصطلاح جندر صرف نظر از تفاوت‌های ارگانیک و ترکیبات بیولوژیکی به خصوصیات مختلط مردان و زنان در جامعه اطلاق ‌می‌گردد". در دایرة‌المعارف بریتانیا اصطلاح جندر چنین تعریف شده است: "احساس یک شخص نسبت به خود به حیث مذکر یا مؤنث بودن صرف نظر از جنسیت بیولوژیکی آن". تطبیق مفکوره جندر یکی از ماده‌های توافق سیداو ‌می‌باشد که در مادۀ 5 پاراگراف اول ذکر گردیده که دولت اردن در سال 1992 به امضا رساند و در سال 2007 در قضات رسماً تصویب و به چاپ رسید.

بر اساس موارد فوق الذکر، مسایل ذیل روشن ‌می‌گردد:

یکم) این واضح است که دلیل ابداع اصطلاح جندر حیله و مکر مدافعان "تساوی حقوق میان مرد و زن" بر اساس جندر ‌می‌باشد که به هیچ وجه به خاطر تفاوت‌های ارگان‌های جسمی، یکی را بر دیگری ترجیح نمی‌دهند.

دوم) مفکوره جندر اساساً باعث ترویج هم‌جنس‌گرائی ‌می‌گردد و روابط جنسی میان دو مرد و دو زن را رابطه مشروع دانسته که یک آن احساس مذکر بودن و دیگری آن احساس مؤنث بودن را کند.

سوم) مفکوره جندر احساس مادری را از بین ‌می‌برد و آن را صرف وظیفه‌ای ‌می‌داند که به غیر از مادر، یک مرد نیز ‌می‌تواند انجام دهد. فمینست انگلیسی به نام آنی اوکلی که اولین بار این اصطلاح را در علوم اجتماعی به کار برد، معتقد است که احساس مادری افسانه‌ای است که توسط جامعه ایجاد شده و هیچ ریشۀ در غرایز انسانی ندارد و آن یک وظیفۀ مربوط به اجتماع است که توسط هر فرد ‌می‌تواند انجام شود. شرم‌آور این‌که این نظریه توسط موافقت‌نامه فجیع سیداو در ماده ،5 پاراگراف دوم تصویب شده است.

اگر واقعیت مفکوره جندر چنین باشد و اگر آن اساس مفکوره‌های فوق‌الذکر باشد، پس وزارت معارف کدام تعهد و پیروی از قوانین اسلامی را ادعا ‌می‌کند؛ در حالی‌که برای یک جا‌سازی این مفکوره‌‌ها در قوانین اسلامی تلاش ‌می‌ورزد؟! وزارت معارف برای داخل نمودن مفکوره جندر در نصاب‌تعلیمی، چی توجیه و دلیل قناعت‌بخش ‌را می‌تواند بیان کند؟!

پس؛ ای مردم اردن! این را درک کنید که دفاع از حقوق زنان تحت شعار‌های مساوات و مفکوره جندر در واقع بخشِ از مبارزه فکری، سیاسی، فرهنگی و سیستماتیکِ ‌می‌باشد که توسط غرب در سرزمین‌های اسلامی از زمان انهدام دولت خلافت با تلاش برنامه‌ریزی شده، آغاز گردیده تا امت اسلامی را از دین و مسایل عقیده وی آن‌‌ها منحرف سازند و بتوانند در زنده‌گی اجتماعی مسلمانان نفوذ کرده و خانواده‌های مستحکم مسلمان را با فاسد ساختن زنان و تمام نسل مسلمان از هم بپاشد. امت اسلامی و زنان مسلمان کاملاً از اهداف شوم مبارزۀ آن‌‌ها آگاه اند که توسط سیاسیون در تمام سطوح جهان حمایت ‌می‌گردد، پس؛ دولت کانادا چنین کورس‌‌ها را حمایت و تمویل مالی ‌می‌نماید تا زنان مسلمان را شکار چنین دام‌‌ها نمایند و جالب این‌که تمام این اقدامات تحت حمایت و تشویق رژیم اردن صورت ‌می‌گیرد. در حالی‌که این رژیم حاملین دعوت را وقتی‌که به سوی تطبیق اسلام از طریق مبارزه فکری و سیاسی فرا ‌می‌خوانند، زندانی، شکنجه و از دعوت ممانعت ‌می‌کنند، اما به خارجی‌‌ها اجازه ‌می‌دهند تا در امور امت مداخله کرده و فرهنگ تباه کنندۀ غربی را که اساساً هدف آن‌‌ها دشمنی با اسلام و مسلمانان است را در جوامع اسلامی تطبیق نمایند.

ایدیولوژی اسلام مدل بی‌نظیری را پیشکش ‌می‌نماید که توانمندی حل مشکلات بشر را دارا‌‌ست. اسلام به زنان عزت واقعی بخشیده، حقوق آن‌‌ها را رعایت و قوانین را وضع کرده که عزت و حقوق آن‌‌ها را تضمین ‌می‌نماید، اگر آن یک جوان باشد یا یک زن کهن‌سال، مادر باشد یا دختر و یا خواهر، خاله مادری باشد یا عمه پدری، یک خانم باشد یا یک زن غیر نسبی. پس؛ اسلام به احترام والدین امر ‌می‌کند و ارزش و مقام را به مادر قایل است که بالاتر از مقام پدر ‌می‌باشد و مادر، شایسته‌ترین فرد در مهربانی و همکاری محسنانه ‌می‌باشد و هر کسی‌که دخترانش را به خوبی تربیه اسلامی نماید، آن‌‌ها برای والدین سپرِ در مقابل آتش خواهد بود و اسلام به داشتن صله رحم، محافظت از عزت و پائین نگهداشتن چشم در مقابل والدین امر نموده. هم‌چنان به مرد‌‌ها امر نموده که به خاطر محافظت زنان، خود را قربان نمایند. این را بدانید که این دساتیر و قوانینی‌که با جزئیات در کتاب الله سبحانه و‌‌تعالی و سنت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم آمده به مدت 13 قرن تطبیق ‌می‌گردید و در آن زمان اروپا در قرون وسطی در تاریکی کامل به سر ‌می‌برد.

ای مردم اردن! تمام این کورس‌‌ها، موافقت‌نامه‌‌ها و فرهنگ‌‌ها را رد نمائید و به اطفال خود حب الله سبحانه و‌تعالی و پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را آموزش دهید. به آن‌‌ها کتاب الله سبحانه و‌تعالی و سنت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را آموزش دهید! در مورد اصحاب کرام برای آن‌‌ها بگوئید که چگونه اسلام را حمل و به منظور اظهار دین الله سبحانه و‌تعالی در روی زمین قربانی دادند. در مورد زنده‌گی مادر مؤمنین حضرت عایشه رض و اصحاب معظم به آن‌‌ها آموزش دهید که چی تأثیرِ در حمل پیام اسلام داشتند که نسل اندر نسل از آن‌‌ها به نیکوئی و افتخار یاد ‌می‌نمایند. اطاعت الله سبحانه و‌تعالی و رسول الله صلی الله علیه و‌سلم را به آن بفهمانید؛ با اطفال خود نشسته و در باره حاکمیت اسلام با آن‌‌ها بحث نمائید و آن‌‌ها را از دشمنان اسلام که علیه مسلمانان و حاکمیت اسلام دسیسه طرح ‌می‌کنند، آگاه سازید. آن‌‌ها را از پیروی مسیر شیطان و یا متحدین دشمنان اسلام هشدار دهید و این امر الله سبحانه و‌تعالی را لبیک گوئید هنگامی که فرمود:

﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ﴾ (تحریم:6)

ترجمه: ای مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشی‌که هیزم آن انسان‌‌ها و سنگ‌‌ها است، نجات دهید. بر آن فرشتگانی خشن و سخت‌گیر گمارده شده اند که از آنچه الله به آنان دستور داده، سرپیچی نمی‌کنند و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام ‌می‌دهند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه اردن

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

حمایت وزارت حج و اوقاف از دروغ و قطع همکاری از دعوت به تطبیق قانون الله سبحانه‌وتعالی Featured

  • نشر شده در تونس

روز جمعه به تاریخ 15 اکتوبر 2021م حزب التحریر-ولایه تونس گردهمایی را در مقابل مسجد "الفاتح" در مرکز تونس به راه انداخت. این گردهمایی ندایی بود بالای مردم تونس تا باج‌دهی به سیکولاران را در سرنوشت تونس متوقف بسازند تا باشد که به تلاش‌ها و مبارات آنان که به نیابت از باداران اروپایی شان در سرزمین ما به پیش می‌برند، پایان داده شود. در این اعتراضات حزب پرچم رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را بلند نموده و شعارهایی از کتاب الله سبحانه‌وتعالی سر داده می‌شد؛ از جمله:

﴿ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ﴾ [یوسف:40]

 ترجمه: فرامان‌روایی تنها از آنِ الله (سبحانه‌وتعالی) ا‌ست.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ [نساء: 59]

ترجمه : ای کسانی‌که ایمان آوردید، از الله و رسولش و اولوالامر(امیران) خویش اطاعت کنید، اگر در چیزی نزاع داشتید پس آن را به الله و رسولش برگردانید.

آین آیات قطعی و صریح از قرآن کریم است که به فرض بودن حاکمیت آن‌چه از طرف الله سبحانه‌وتعالی نازل شده و به اهمیت داشتن یک خلیفه که به اساس قانون الله حکمروایی کند، واضحاً و صراحتاً دلالت می‌کند.

طوری‌که جعل و دروغ بستن عادت سیکولاریست‌هاست؛ از این‌رو، آن‌ها در بلندگوها فریاد زدند مبنی بر این‌که اعضای حزب‌التحریر با زور داخل مسجد یورش برده و میز خطابه را شکستانده اند و این‌که اطراف مسجد توسط نیروهای امنیتی در محاصره قرار گرفت. این همه تلاش‌ها و سوء قصدها فقط برای مغشوش ساختن اذهان عامه بوده و ستیزی برای جلوگیری از سخنرانی حزب‌التحریر در این گردهمایی بوده است. اظهارات سریع و زیرکانه وزیر امور دینی یک بیانیۀ سرد و بی‌بنیاد بوده و فقط برای حمایت از (سیکولارهای) دروغ‌گو بوده است. وزیر امور دینی طی یک کنفرانس مطبوعاتی در قیروان به روز دوشنبه 16 اکتوبر 2021م در رابطه به گردهمایی حزب التحریر، که درمقابل مسجد الفاتح در پایتخت برگزار شده بود، گفت: «یک گروه مشخص و فرصت‌طلب (حزب التحریر) آشوب‌پراگنی کرده و شعارهای گوناگون سر داده است.» وزیر امور دینی از این‌که امام مسجد در این گردهمایی همکار بوده انکار نموده و گفته که امام مسجد بی‌گناه است؛ چنان‌که گرگ از خون پسر یعقوب مبراء بود. وی مدعی شد که این حزب می‌خواست تا مردم را تحریک نموده و آشوپ برپا کند، اما ناکام شد. وی هم‌چنان گفت که مساجد برای چنین اعمالی ساخته نشده، بلکه مساجد برای الله ساخته شده است و نباید به کسی دیگر در مساجد متوسل شد. هم‌چنان او خواستار جدایی مساجد از موضوعات سیاسی شده و گفت: «ما تبلیغ موضوعات سیاسی را در مساجد تحمل نمی‌کنیم.»

حزب‌التحریر ولایه تونس در رابطه به بیانیه بیاساس وزارت امور دینی و سخنان وزیر امور دینی، موارد آتی را ابراز می‌دارد:

1 – وزیر امور دینی از سیکولارها جانب‌داری کرده و به جای افشاء ساختن دروغ ها و نقشه‌های ایشان از آن‌ها حمایت کرده و اعمال آن‌ها را توجیه می‌کند و برای سیکولارها گزارشی ارائه کرد که گویا وزیر امور دینی و امام مسجد (کسی‌که عقب میز خطابه خطبه بیان کرد) در رابطه به گردهمایی حزب التحریر و به آن‌چه که دعوت می‌کند، هیچ ارتباطی ندارد و سپس با سخنان بی‌بنیاد و متزلزل کننده سیکولاریستی بالای حزب‌التحریر و دعوتش حمله کرد.

2 – وزیر امور دینی برای سخنانش از این آیات قرآن کریم استناد کرد است:

﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً [جن: 18]

ترجمه: مساجد برای الله است، پس کسی را با الله نخوانید.

آیا این حزب به چیزی غیر الله فرا می‌خواند؟ حزب‌التحریر به سوی تطبیق قانون الله سبحانه‌وتعالی را فرا می‌خواند، نه چیز دیگر؛ اما وزیر امور دینی آن را دعوت به سوی غیر از الله تلقی کرد. آیا این عجیب نیست؟! شعارهایی‌که توسط افراد این تجمع سر داده می‌شد، آیاتی از قرآن کریم اند که ضرورت و وجوب حاکمیت قانون الله سبحانه‌وتعالی را نشان می‌دهد؛ اما وزیر امور دینی این شعارها را برای کسی دیگر جز الله می‌داند و این عمل را خدمت‌ برای یک اجندای سیاسی می‌داند. آیا دعوت به رد اطاعت و فرمانبرداری از استعمار تحریک است؟ آیا دعوت به حاکمیت قانون الله سبحانه وتعالی شورش و هرج و مرج است؟

﴿قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ [منافقون: 4]

ترجمه: الله آن‌هارا بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند؟

3 – پرچم‌هایی‌که توسط اعضای حزب التحریر بلند شده بود، پرچم یک حزب نه بلکه پرچم رسول الله صلی الله علیه وسلم (لوا و رایه/سیاه و سفید) و پرچم تمام مسلمانان است که در آن کلمه توحید " لا اله الاالله محمد رسول الله " نوشته شده است. اما وزیر و وزارت امور دینی پرچم پیامبر را رد کرده و قبول ندارند!

4 – آیا وزیر امور دینی که ادعا دارد از پوهنتون/دانشگاه " الزیتونه " فارغ شده است، نمی‌داند که تأسیس خلافت یک امر واجب و فرض از طرف الله سبحانه وتعالی است؟! اگر مساجد برای مقاصد دعوت به سوی الله و تطبیق احکام نبوده، پس برای چی چیز ساخته شده اند؟! این سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بوده که مسجد را من‌حیث مقر فرماندهی، تنظیم امور و حکمرانی انتخاب کرده و هم‌چنان این روش برای خلفای بعد از وی به ارث گذاشته شد و امروز هم حزب‌التحریر بخاطر خلافت در مقابل مساجد دعوت کرده و مردم را فرا می‌خواند و این دعوت را ادامه خواهد داد. چون این دعوت وجیبه‌ای است از طرف الله سبحانه‌وتعالی بالای تمام مسلمانان و بگذارید که وزیر و دستگاه حکومتی‌اش و رئیس جمهور بداند که ما آن‌ها را در اجندای خود شامل نمی‌سازیم چون آن‌ها جز قدرت‌های زودگذر و فانی چیز دیگری نیستند. بلکه ما آرزوی نابودی باداران استعماری آن‌ها را داریم که در سرزمین‌های اسلامی و تمام جهان حکم‌فرمایی می‌کنند و مسلمانان را در معرض انواع گوناگون برده‌گی و حقارت قرار داده اند، تا تمام بشریت از شر جرایم و فساد آن ها رهایی یابد؛ چون ما حامل بزرگترین پیام یعنی اسلام هستیم. به الله سبحانه تعالی دعا می‌کنیم تا ما را در راه حاکم ساختن آن حمایت و یاری نماید تا پرچم حاکمیت آن بر افراشته شود و در تمام بخش‌های زندگی تسلط داشته باشد؛ اگر چه نا باوران راضی نباشند. و خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت که ما در پی آن هستیم، زود است که انشاءالله  تأسیس شود؛ اگر کسی تردید دارد، به این آیات الله سبحانه‌وتعالی گوش فرا دهد:

﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ [حج: 15]

ترجمه : هر کسی که گمان می‌کند الله (سبحانه‌وتعالی پیامبر ) را در دنیا و آخرت حمایت نمی‌کند، پس بگذار که ریسمان را در سقف ببندد و خود را حلق‌آویز کند(تا بمیرد) تا ببیند که آیا این کار خشمش را فرو می‌نشاند؟

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه تونس

مترجم: عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

دولت خلافت سلطه قدرت‌های بزرگ استعمارگر بر قیمت نفت را از بین خواهد برد Featured

  • نشر شده در پاکستان

از افزایش ناگهانی قیمت تولیدات نفتی بیش از 10 روپیه، بر اساس دستور صندوق بین‌المللی پول، بمب نفتی جدیدی را بالای مردم، که قبلاً از تورم رنج می‌بردند، پرتاب نمود. در واقع صندوق بین‌المللی پول برای رسیدن به هدف 610 بیلیون روپیه مالیات نفت، مردم را زنده پوست می‌کنند. 

دولت درحالی‌که تورم جهانی را مقصر می‌داند و از بی‌چاره‌گی می‌نالد، با کمال میل دستور صندوق بین‌المللی پول را برای کاهش مداوم ارزش روپیه، که منجر به صعود قیمت‌های نفت می‌گردد، پذیرفته است. پس از مُطیع شدن به نظم بین‌المللی و تسلط دالر بر تجارت بین‌المللی، در واقع اظهار بی‌چاره‌گی و درمانده‌گی دولت جز فریب چیزی بیش نیست. قابل ذکر است که دولت خلافت هرگز دست و پای خود را با چنین غل و زنجیر نخواهد بست. دولت خلافت با استفاده از طلا و نقره به حیث پشتوانه پول دولت سلطه دالر را در تجارت بین‌المللی نابود خواهد ساخت.

اسلام مالیات‌ غیرمستقیم، باج‌گیری و سودهای بزرگ مالکان خصوصی بخش نفت را حرام ساخته است که این همه قیمت نفت را افزایش می‌دهند، در حالی‌که قیمت نفت از حدود 90 روپیه تا 138 روپیه افزایش یافته است. رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«لایدخل الجنَّة صاحبُ مَکسٍ»  (ابو داود)

ترجمه: مالیه گیرنده داخل بهشت نمی‌گردد.

علاوه براین، اسلام با اعلام بخش انرژی به حیث ملکیت عامه، سود مالکان خصوصی انرژی را از بین می‌برد. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«المُسلِمُونَ شُرَکَاءُ فِی ثَلاَثٍ: الماءِ وَالکلِاء وَالنَّارِ» (احمد)

ترجمه: مردم در سه چیز شریک‌اند: آب، غذا و آتش (هر چیزی‌که سبب آتش می‌گردد).

قیمت جهانی نفت توسط اصول جهانی عرضه و تقاضا در بازار آزاد تعیین نمی‌شود، بلکه توسط سلطه قدرت‌های بزرگ استعمارگر، از طریق افراد با نفوذ OPEC Plus cartel تعیین می‌گردد. از دهۀ پنجاهِ قرن گذشته بدین‌سو قیمت نفت نسبتاً پایین و 25 دالر در هر بشکه ثابت مانده است و به اقتصاد غربی اجازه داد تا به سرعت رشد کنند. زمانی‌که امریکا برای رشد منابع نفت و گاز شیل خود به قیمت‌های بالاتر نیاز داشت، قیمت نفت به 147 دالر در هر بشکه افزایش یافت. دولت خلافت گروگان نفت OPEC Plus cartel نخواهد بود، زیرا دولت خلافت به دلیل نظارت مستقیم بر سهم شیر از ذخایر نفت و گاز جهان در سرزمین مسلمانان، تأثیر زیادی بر قیمت جهانی نفت خواهد داشت. بنابر این، خلافت نفت ارزان و قابل دسترس را برای همه اتباع خود، برای مسلمان و غیر‌مسلمان تضمین خواهد کرد.

دولت خلافت مفکورۀ دولت-ملت را مردود می‌شمارد. پس از شکست خلافت در جنگ جهانی اول، فرانسه و انگلیس سرزمین‌های مسلمانان را تجزیه کردند و مرزهای برای تشکیل دولت‌های کنونی ایجاد نمودند. سرزمین‌های مسلمانان برای اطمینان این‌که ذخایر نفت و گاز برخی از سرزمین‌ها از طریق نوکران غرب، تحت کنترول قدرت‌های استعمارگرِ‌غربی قرار ‌گیرد، تجزیه شده است. بدین ترتیب به دلیل ثروت نفت و گاز بالای بعضی سرزمین‌ها تمرکز صورت گرفت و سایر سرزمین‌هااز این توجه و تمرکز محروم گردیدند. دولت خلافت سرزمین‌های فعلی اسلامی را تحت دولت واحد، متحد می‌سازد و منابع عظیم اقتصادی سرزمین‌های مسلمانان را جهت منافع اسلام و مسلمانان به مصرف خواهد رساند.

ای اهل قدرت و نصرت! شما باید با شکستن قید و بندهای دولت-ملت‌ و قوانین ظالمانۀ نظم اقتصادی، برده‌گی امت اسلامی به نظام استعماری غرب را پایان دهید. نظام‌های دیکتاتوری، دموکراسی و نظام‌های مختلط همه شکست خورده‌ اند و امت را در بیچاره‌گی و ناامیدی فرو برده ‌اند. امت اسلامی در آرزوی تغییر و رهایی واقعی است، اما هرگز بدون دولت خلافت بر منهج نبوت عملاً به آن دست نخواهد یافت. پس بیائید حزب‌التحریر را برای تاسیس  دوبارۀ خلافت نصرت دهید که واقعاً توانمندی رهبری این امت دارد. الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَسَارِعُوا إلَی مَغفِرَةٍ من رَّبَّکُم وَجَنَّةٍ عَرضُهَا السَّمَاواتُ وَالأَرضُ أُعِدَّت لِلمُتَّقِینَ﴾ ]آل عمران: 133[

ترجمه: و به سوی آمرزش پروردگارتان و به سوی بهشتی‌که به وسعت آسمان‌ها و زمین است، بشتابید که برای پرهیزگاران آماده شده است.

دفتر‌مطبوعاتی‌حزب‌التحریر-ولایۀ‌پاکستان

مترجم: احمد احمدی

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش

مردم سودان امروز 2021/10/25 با تحرکات آتشین ارتش از خواب بیدار شدند که منجر به دستگیری برخی از وزرا، علاوه بر تعدادی از شرکت کننده‌گان در حکومت ملکی و سپس نخست وزیر، حمدوک شد... و پس از آن، برهان در یک سخنرانی تلویزیونی وضعیت اضطراری اعلام کرد و شورای حاکمیت و شورای وزیران را منحل، مدیران دولتی و معاونان وزرا را منحل اعلام کرد و از مدیران عمومی خواست تا امور وزارت خانه‌ها را اداره کنند... و اعلام نمود که قانون اساسی را لغو نکرده است، بلکه بعضی از قوانین را چنانکه در سخنان خود گفت، لغو کرده و خواستش اصلاح مسیر انقلاب است؛ نه ساقط کردن و از بین بردن انقلاب! گویا که همه‌ای این‌ها ناگهانی اتفاق افتاده و مقامات حکومت غیر نظامی آگاه نبودند؛ پس چگونه است؟ و آیا سودان سالیان دراز در چنگال تنش باقی خواهد ماند که در خلال آن مردم طعم اندوه‌ و بدبختی را خواهند چشید؟ با تشکر!

پاسخ

برادر لازم است که از آخر شروع ‌کنم؛ پس به گفته تان (ناگهان اتفاق افتاد) این گونه نمی‌باشد؛ چون وضعیت سودان به همه واضح بود که شریک شدن نظامیان و غیر نظامیان در قدرت، هرگز تداوم نمی‌کند؛ چون این دو گروه، دو جهت مختلف را دنبال می‌کردند؛ پس به پشت برهان، معاون او و اطرافیان آن امریکا می‌باشد و به پشت سر حمدوک و طرف دارانش اروپا و بخصوص انگلیس است. بناءً برهان و حمدوک هرکدام به مصلحت جهتی‌که به آن وابسته هستند کار می‌کنند و از کارکردن به مصلحت مردم فاصله دارند؛ چون رسیدگی به اموری‌که اسلام به آن دعوت می‌کند، در روش هیچ کدام وجود ندارد. این از یک جهت و از جهت دیگر حکومت را یک نفر اداره می‌کند؛ نه این‌که از جهت‌های مختلف و ضد یکدیگر باشند! ما قبلاً در تاریخ 2019/9/23  اشتراک این دو جناح را در قدرت یعنی از ابتدای حضور دو طرف در دولت که نظامی‌ها و غیر نظامی‌ها باشند که با هم برای تقسیم قدرت موافقت کرده بودند، بیان کرده بودیم. «در مورد آنچه که انتظار می‌رود از امریکا و انگلیس در کنار هم زندگی آرامی نخواهند داشت؛ چون منافع آن‌ها متفاوت است و مزدوران محلی که به آن‌ها وابسته می‌باشد مختلف می‌باشند. بنابراین، هرکدام کوشش می‌کند که تحرکات یک دیگر را از بین ببرند! و از پیگیری وقایع جاری و تدبر به امور آن‌ها و آزمون نمودن سخنان خارجی‌ها و محلی‌ها و بخصوص مسئولین امریکایی و اروپایی... و هر یک از دو طرف وسایلی را که برای آزار و اذیت طرف مقابل، و تسلط بر یکدیگر و حذف دیگری از حکومت، به کار می‌برند...». و در همانجا اشاره کردیم و این چیزی است که در واقع اتفاق افتاده است. برای روشن شدن موضوع موارد زیر را مرور می‌کنیم:

اول: وضعیت سودان و درگیری‌ها در آن:

1-       سودان سرزمین اسلامی باستانی است؛ اما امریکا در آنجا از طریق سازمان های بین‌المللی و ابزارهای منطقه‌ای و مهمتر از همه از طریق مزدوران محلی‌اش کنترول می‌شود، در حالی‌که رژیم حاکم در سودان به شیوه‌ای ارزان در خدمت سیاست‌های امریکا می‌باشد و مردم سودان از بی‌عدالتی، گرسنگی، محرومیت و بیکاری رنج می‌برند و هرگاه مردم سودان با قیام یا انقلابی برخیزند و خواهان تغییر شوند و اسلام را بخواهند این حاکمان موانع و سنگرها را در مقابل آن‌ها قرار می‌دهند تا آن‌ها را از رسیدن به اهداف‌شان و اهداف کل امت اسلامی باز دارند. سپس جنگ و درگیری امت علیه حکام دست نشانده‌اش به مبارزه بین مزدوران امریکا که صاحب نفوذ جدید نسبی در سودان هستند و مزدوران انگلیس که از زمان قدیم سودان زیر نفوذ و استعمار آن بود، انتقال کرده است که با این معادله جنگ، مزدوران امریکا، امت در سودان را از واقعیت جنگ اسلام با مزدوران دولت‌های کفری دور ساخته است.

2-       و از آن جایی‌که مزدوران امریکا (شورای نظامی) بر اساس آنچه سند قانونی نامیده می‌شود، با مزدوران انگلیس و  اروپای‌ها (رهبران نیروهای آزادی‌بخش و تغییر و هسته‌های آن، متخصصان، احزاب وفادار و جنبش‌های مسلح) را گرد هم آوردند و آن سند بین دو طرف در 21/ اگست 2019 امضاء شد و تصمیم گرفته شد که ارتش برای مدت 21 ماه ریاست شورای حاکمیت (ریاست جمهوری) را بر عهده بگیرد و سپس غیر نظامیان به مدت 18 ماه ریاست خواهند کرد که از ماه مه گذشته آغاز می‌شود، به این معنی که این دوره 39 ماهه است؛ اما این توافق پس از امضای توافقنامه‌ی جوبا در تاریخ 2020/10/3م انجام شد که به موجب آن دوره 53 ماه گردید و سپس غیر نظامیان در نوامبر آینده آغاز خواهند کرد. بنابراین، مشخص می‌شود که توافقنامه‌ی منعقده در سال 2019 بین غیر نظامیان در نیروهای آزادی‌بخش و تغییر و شورای نظامی، تله‌ای بود که توسط شورای نظامی و در پشت آن امریکا برای این نیروها ساخته بود و ریاست شورای حاکمیت را برای اولین بار برای نیروها نظامی و دومی را برای غیر نظامیان قرار داد، نیروه‌های آزادیبخش و تغییر دچار توهم شدند که ریاست شورا را تحویل خواهند داد؛ یعنی حکومت سودان فراتر از 21 ماه اول اگر این امکان وجود می‌داشت که مزدوران انگلیس و اروپا می توانستند تغییرات گسترده‌ای را در رهبری ارتش و تأمین مالی آن ایجاد می‌کردند، به گونه‌ای که نفوذ امریکا را در سودان تهدید می‌کرد، این کار توسط امریکا صورت نمی‌گرفت.

3-       اما در مورد انگلیس که او موقف علنی همراه با مزدوران خود داشت، (انگلیس روز چهارشنبه آمادگی خود را برای کمک به حل بحران سیاسی فعلی در سودان به عنوان وعده به نخست وزیر این کشور، عبدالله حمدوک  اعلام کرد... حمدوک روز چهارشنبه در خرطوم با فیکی فورد، وزیر امور خارجه انگلیس در امور افریقا با حضور روبرت فیرویذر فرستاده انگلیس به سودان و جایلر لیفر، سفیر انگلیس در خرطوم دیدار کرد. فورد با ابراز نگرانی از بحران سیاسی کنونی حمایت کشورش، از روند انتقالی را در سودان تاکید کرد... و وی افزود که کشورش هم‌چنین نگران بحران زندگی در نتیجه بسته شدن جاده ملی در شرق سودان است. فورد گفت: «دولت بریتانیا آماده است تا در چهارچوب نقشه‌ای راه اعلام شده از سوی نخست وزیر سودان برای حل این موضوع در چهارچوب راه‌حل بحران سیاسی در این کشور با دولت سودان همکاری کند.» (منبع: آژانس خبری اناضول ترکی، 2021/10/21) هم‌چنان فرستادگان اروپایی برای حمایت از دولت حمدوک و خواهان رفع تعطیلی خفقان آور در شرق سودان که مردم را به دلیل کمبود مواد غذایی و سوخت و قیمت‌های بالا تهدید می‌کند؛ کمک نماید.

4-       این چهار چوب کلی بود که وقایع سودان در آن رخ داده و واضح است که وضعیت نامناسب، درگیری و ایجاد دشمنی در سودان توسط مزدوران امریکا علیه مزدوران انگلیس و اروپایی‌ها ایجاد شده، همه این‌ها آماده‌سازی برای اقداماتی است که برای حذف طرف غیر نظامی اروپایی از صحنه سودان و جدا کردن آن توسط طرف نظامی که وابسته به امریکا است و  قدرت را در سودان اختیار کرده انجام شده و از اقدامات که آماده ساخته بودند این‌ها است:

أ‌-         کودتای نظامی نافرجام:

وزیر دفاع سودان، یاسین ابراهیم 2021/9/21، از خنثی‌سازی و تلاش‌ها برای کودتا به رهبری سرلشکر عبدالباقی الحسن عثمان بکراوی خبر داد، که همراهش 22 افسر، با درجه‌های مختلفی شامل بوده است. و با برسی این کودتا متوجه می‌شویم که ساختگی بوده و از آنجایی‌که تحرکات بخش‌های از ارتش سودان که وفادار به رهبری نظامی (البرهان و معاون او) هستند نشان می‌دهد که رهبری نظامی احساس خطر نمی‌کند، از سوی دیگر، شرح حال فرمانده این تحولات و حضور وی در قاهره حاکی از آن است که فرماندهی ارتش هر آنچه پیش از وقوع اتفاق افتاده بود، خبر داشت. رهبر آن کودتا در عملیات بحر الجبل به برهان و در دارفور غربی به زامل شمس الدین کباشی پیوسته بود. (منبع: عربي21، 2021/9/22) این‌ها رؤسای رهبری نظامی در ارتش سودان و شورای حاکمیت هستند و در سال 2016 به درجه سرلشکری رسید؛ یعنی در دوران ریاست جمهوری البشیر ارتقا یافت و در سال 2018 رهبری او را به خارطوم که حکایت از اعتماد زیاد بین او و رهبری نظامی وجود داشت فرستاد، و این رهبر نظامی که در اطراف بشیر بود، امروز رهبر شورای حاکمیت است، یعنی این مرد از مزدوران بزرگ، نزدیک و مورد اعتماد امریکا در رهبری ارتش بود.

تصور واقعی بودن این کودتا حقیقت ندارد، بلکه قسمی است که بین ایشان و رهبری به منظور تنظیم حکومت قبل از زمان تحویل فرضی به رهبری شورای حاکمیت غیر نظامیان بوده است. این تصور چیزی را تغییر نمی‌دهد، این مردم عدم هماهنگی خود را با نیروهای پشتبانی اعلام کرد. علاوه براین، این مرد برای انجام عمل جراحی و قطع بخشی از پای خود عازم قاهره شد و تنها حدود پنج روز قبل از کودتا به خرطوم بازگشت!

ب‌-    اغتشاشات شرق سودان:

به منظور گرم کردن جو علیه دولت حمدوک با بخشی غیر نظامی شورای حاکمیت در تاریخ 2021/9/17 تظاهرات در شرق سودان آغاز شد که به سرعت به تعطیلی کل بخش شرقی سودان که بنادر خطوط لوله نفت و جاده ملی متصل به پایتخت (خرطوم) است گسترش یافت، و رفت و آمد موترهای تجارتی متوقف شد و نام شورای عالی برجسته شد، برای نظارت چادر‌نشینان مستقل به ریاست محمد الأمین ترک که شروع به اعلام شرایط سخت و غیر ممکن را برای دولت حمدوک بخاطر رفع محاصره خرطوم و بقیه سودان کرد.

اما در مورد نشانه‌های مبنی بر ساختگی بودن این تعطیلی گسترده که در اعتراض به توافقنامه‌ای جوبا که حقوق شرق سودان را از بین می‌برد و با گروهای مسلحی که برخی از آن‌ها برای احقاق حقوق‌شان می‌جنگیدند، در تاریخ 2021/9/17 آغاز شد؛ اما امضای آن توافق در اکتوبر 2020 نزدیک به یک سال پیش بود و آن اعتراضات با چنین شتاب مرگباری ظاهر نشد، و این ساختگی است؛ چون با امضای توافق‌نامه همخوانی ندارد و جز این‌که بوجود آورنده و در پشت این اعتراضات نظامی‌ها بوده اند. عبدالفتاح برهان آن‌ها را سیاسی توصیف کرد و گفت: «آنچه در بسته شدن شرق اتفاق افتاده موضوع سیاسی است و باید با آن برخورد سیاسی شود. (منبع: اندپندنت عربی، 2021/9/30 به این معنی که ارتش از مسؤلیت خود شانه خالی می‌کند، هرچند که ماهیت امنیتی دارد و بر زندگی تقریبا همه مردم سودان تأثیر دارد.

ج- درخواست به حل مشکل دولت و توقف جلسات شورای حاکمیت

دخالت نظامی وضعیت را بیشتر گرم ساخت و مطالبات برای انحلال دولت افزایش یافت و این مطالبات دیگر از سوی نیروهای سیاسی و تظاهرات کننده‌گان نبود، بلکه دخالت از طرف شورای نظامی حاکمیت بود و پس از توقف سازوکارهای مشارکت بین اجزای نظامی و غیر نظامی، بخش نظامی به همتای غیر نظامی خود حمله کرد. شبکه تلویزیونی الشرق گزارش داد که البرهان دیروز در یک سخنرانی در جمع سربازان به منطقه نظامی بحری خرطوم گفت: «هرگونه راه‌حل برای وضعیت سیاسی کنونی کشور تنها از طریق انحلال دولت فعلی خواهد گذشت و هیچ راه‌حل برای وضعیت کنونی بدون انحلال دولت فعلی و گسترش پایگاه احزاب سیاسی در دولت انتقالی وجود ندارد.» (منبع: شرق الاوسط 2021/10/12) و به همین ترتیب سایت سودان تریبون اعلام کرد که عبدالله حمدوک، نخست وزیر سودان درخواست عبدالفتاح برهان، رئیس شورای حاکمیت و محمد حمدان دقلو (حمیدتی) نائب او را برای حل مشکلات دولت فعلی و تعین دولت جدید را رد کرد، در حالی‌که دو منبع از شورای وزیران تاکید کردند که بحران بین نظامیان و غیر نظامیان به اولین میدان اختلافات تبدیل شده است و این وبسایت به نقل از منابع متعدد گزارش داد که رئیس شورای حاکمیت و معاون وی (حمیدتی) در جلسه‌ای که روز گذشته در آن سه مقام برای برسی بحران سیاسی در کشور ملاقات کردند، درخواست نمودند که دولت دیگری را جایگزین کنند. چنانکه البرهان خواستار توقف فعالیت‌های کمیته تفکیک عزل نظام شد که در محلی به عنوان «کمیته بر طرف کردن قدرت» شناخته می‌شود. (منبع: سایت الجزیره، 2021/10/15) هم‌چنان حمدوک بحران کنونی کشورش را به عنوان جدی‌ترین بحران پیش روی دولت انتقالی پس از خروج رژیم گذشته توصیف کرد. وی از همه طرف‌ها خواست تا متحد شوند بخاطر این‌که کشور به هرج و مرج کشیده نشود. (منبع: بی بی سی، 2021/10/18) و با تشدید این حوادث دو ماه پیش، مشخص شد که بخش نظامی به رهبری عبدالفتاح برهان و معاون او محمد حمدان دقلو (حمیدتی) مرحله‌ای انتقالی را به سمت مجهول پیش بردند، محمد حمدان دقلو در بیانیه‌ای گفت: «تسلیم ریاست شورای حاکمیت به غیر نظامیان زودهنگام است و در حال حاضر در دستور کار نیست.» و وی افزود: «تصور از آنچه که اکنون در حال وقوع است به دلیل واگذاری قریب الوقوع شورا برای غیر نظامیان دروغ و عیب است.» (منبع: عربی21، 2021/ 10/8)

دوم: منقسم شدن آزادی‌بخش و تغییر:

چیزی‌که دولت حمدوک را آزار می‌دهد، این است که نیروهای آزادی‌بخش و تغییر که حمدوک را به نخست وزیری رساندند شروع به انشعاب نموده و دو بخش شده‌اند. بخشی بنام "مجموعه میثاق وطنی" که این مجموعه متوجه شده است که مشکل در دولت حمدوک بوده و رهبر نیروهای آزدی‌بخش و تغییر/ مجموعه میثاق وطنی، منی ارکو مناوی گفت: «بحران واقعی در سودان در اتحاد نیروهای آزادی‌بخش و تغییر بوده است.» (منبع: سایت الجزیره، 2021/10/20) و بخشی دیگر به شورای مرکزی نیروهای آزادی‌بخش و تغییر معروف شد و ممثل احزاب در کنفرانس سودان که حزب امت ملی، تجمع اتحاد و حزب بعث بود، در حالی‌که بخش اول تحصن علنی در مقابل شورای وزیران برگزار کرد و خواستار انحلال دولت و استعفای حمدوک و یادآوری تحصن های سال 2019 علیه دولت بشیر شدند. بخش دوم تظاهراتی را ترتیب داد و خواستار واگذاری قدرت به غیرنظامیان مطابق با قانون اساسی شد.

یک سوال باقی می‌ماند، که آیا برخی از مزدوران انگلیس و اروپا وفاداری خود را تغییر داده‌اند و به طور خاص صحبت در مورد جبریل ابراهیم رهبر جنبش عدالت و برابری و وزیر مالیه در دولت حمدوک و همچنین منی مارکو مناوی حاکم منطقه دارفور می‌باشد. با برسی این موضوع مشخص می‌شود که:

1-     جبریل ابراهیم، وزیر مالیه با جلب اعتماد مزدور انگلیس، عبدالله حمدوک وی را وزیر مالیه در تشکیل دولت جدید در تاریخ 2021/2/8 تعیین کرد؛ پیش از آن یعنی اواسط سال 2019 سفارت قطر در جریان بحران اتیوپی از وی در تاریخ 2019/2/8 دفاع می‌کرد. وی پیش از آن در کنار برادرش خلیل بود کسی که توسط ارتش سودان در یک حمله هوای کشته شد و یکی از بنیان‌گزاران جنبش عدالت و برابری در دارفور و از مخالفان رهبر شبه نظامیان (الجنجوید) بود و بعداً به نیروهای پشتیبانی سریع (حمیدتی) در دارفور تبدیل شد. انگلیس و اروپا از نیروهای مخالف رژیم بشیر در دارفور پشتبانی می‌کردند و با آن‌ها ارتباط می‌گرفتند و برای ضربه زدن به رژیم بشیر با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کردند و قبل از آن با امارات و چاد تماس داشت یعنی در حوزه نفوذ انگلیس و اروپا. با این همه اگر این مرد روابط دیرینه‌ای خود را با مردان انگلیس و اروپا رها کند و به طرف دیگر یعنی مزدوران امریکا برود بعید است.

2-     هم‌چنین منی ارکو مناوی، یکی از جنگ‌سالاران دارفور است که به مدت دو دهه با رژیم بشیر جنگید قبل از این‌که اسلحه‌های خود را به زمین بگذارد و قدرت را در خرطوم آرام کند تا به عنوان دستیار عمر البشیر به اساس توافقنامه‌ای ابوجا بازگردد. علاوه براین، تا همین اواخر مورد اعتماد حمدوک، نخست وزیر فعلی بود که پس از امضای توافقنامه صلح جوبا او را به عنوان فرماندار دارفور منصوب کرد، او به دلیل وابستگی قبلیه‌ای خود در یک دشمنی تاریخی با مزدوران امریکا، معاون شورای حاکمیت (حمیدتی) قرار دارد.

3-     بنابراین، به احتمال زیاد حیله‌گری انگلیس‌ این دو نفر را به اردوگاه مزدوران امریکا سوق داد و آن‌ها را از اردوگاه مزدوران انگلیس و اروپا دور نگهداشت. اگر برهان مؤفق می‌شد، حمدوک و گروهش را از دولت برکنار کند و دولت جدیدی تشکیل دهد، انگلیس دو تن از این افراد خود را در دولت جدید به روش انگلیس‌ها در حیله‌گری و بدخواهی داخل می‌ساخت.

سوم: وضعیت سودان با فخر فروشی‌های زشت توسط مزدوران امریکا و سایر فخرفروشی‌های زشت و بدخواهانه‌ که حیله و مسلک مزدوران انگلیس و اروپا است، پیش رفت، و همه این‌ها حاوی خونریزی بی‌عدالتی گرسنگی و بحران بود.

بناءً مردم سودان باید به امور خود پی ببرند و به این همه حاکمان شکست خورده و مزدور امریکا، انگلیس و اروپا که خون و توانایی‌های مردم سودان را به خاطر این دولت‌های کافر می‌ریزانند، بیدار شوند و برخیزند! پس کارها و صف‌های خود را علیه همه این مزدوران، واحد بسازید! میان این گروه و گروه دیگر فرقی وجود ندارد. لذا به ریسمان محکم الله سبحانه وتعالی  چنگ بزنید و علیه‌شان قیام کنید و آن‌ها را سرنگون و نظام دولت اسلامی (خلافت بر منهج نبوت) را که الله سبحانه و تعالی به آن راضی است برپا سازید! مردم سودان شایسته این همه خیر هستند که دولت اسلامی خون آن‌ها را حفظ، صفوف آن‌ها را متحد و نفوذ کفار را از سرزمین‌شان بیرون کند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (4) بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾ [روم 4،5]

ترجمه: و آن روز مؤمنان به یاری الله سبحانه و تعالی شادمان می‌شوند. الله هرکسی را که بخواهد یاری می‌دهد، و او بس چیره (بر دشمنان خود) و بسیار مهربان (درحق دوستان خویش) است.

مترجم: پارسا «امیدی»

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

پرسش

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

از شما پیرامون مسئله استثناء پیامبر صلی‌الله علیه وسلم‌را درشأن مشرکین عرب که آن‌ها‌ را کفار یمن می‌نامند که بردین شان باقی بمانند، توضیح می‌خواهم‌. آیا این استثناء ‌را در حق مشرکین عرب به عنوان محدودیت در نظر عموم می‌دانیم که در کتاب دولت اسلامی ص 7 و ص 144ذکر شده است؟ دو طبقه اخیر به حال خود گذاشته می‌شوند که چه عقیده دارند و چه پرستش می کنند ..." و دو دسته عبارتند از: اهل کتاب و مشرکین اند. و هم‌چنین محدودیت آن‌چه در پیش نویس قانون اساسی ماده 27، بند "ب"ذکر شده؛ آیا این استثناء فقط برای همین نسل است؟ و می‌خواهم یک پرسش دیگر راجع به آن‌چه در کتاب دولت اسلامی صفحه 144ذکر شده اضافه نمایم: "دولت قاضی‌را برای آن‌ها تعیین می‌نماید که اختلافات آن‌ها‌را در محاکم خاص بررسی نماید." امیدواریم که ماهیت کار این قاضیان و وضعیت آن‌ها‌را روشن کنید، با توجه به این‌که من در مقدمه قانون اساسی این پرسش را قبل از این‌که به شما راجع نمایم، جستجو نمودم؛ اما آن ‌را پیدا نکردم(آیا درست است که از دادگاه دولت همزمان دو حکم صادر شود؟ یک حکم در مورد اسلام وحکم دیگری غیر از اسلام؟) و از شما قدردانی ویژه می‌نمایم. برادرتان ابو بلال
پاسخ

وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!

هردو پرسش شما از متن ذیل کتاب دولت اسلامی صفحه 146می باشد:

این برای مسلمانان است که در مورد غیرمسلمانانی‌که به غیر از اعتقاد اسلامی باورمند اند، آن‌ها عبارتند از: مشرکان بت‌پرست، صابئه، مجوس‌ها، هندوها و همه کسانی هستند که اهل کتاب نیستند.

اما دو گروه اخیر، آن‌چه ‌را که به آن اعتقاد دارند و آن‌چه‌را عبادت می‌کنند، به حال خود گذاشته می‌شوند و مطابق آیین خود به امور ازدواج و طلاق می‌پردازند و دولت قاضی‌ را برای آن‌ها تعیین می‌کند که به این امورشان در محکمه‌ها بررسی نمایند؛ اما درمورد مطعومات (مواد غذایی) و ملبوسات (پوشاک)، طبق مقررات آیین خود‌شان در نظام عمومی رفتار می شود (آن‌چه‌را که شریعت جواز می‌دهد) و با غیر اهل کتاب مانند اهل کتاب معامله می‌شود. رسول الله – صلی‌الله علیه وسلم- در حق مجوس فرمودند:

(سنوا بهم سنة أهل الكتاب)

ترجمه:با آن‌ها مثل اهل کتاب رفتار نمایید.

 اما در مورد معاملات و عقوبات، با غیر مسلمان‌ها مانند مسلمان‌ها برابر معامله می‌شود. بنابر این، عقوباتی‌که بر غیر مسلمانان اعمال می شود، همان‌طور بر مسلمانان اعمال می‌شود. هم‌چنان در معاملاتی‌که باغیرمسلمانان اجراء و فسخ می‌شود، هم‌چنین در شأن مسلمان‌ها  بدون کدام برابری و تمیزی بین یک شخص باشخصی دیگری اجراء می‌شود.

هم‌چنان در خود همین کتاب صفحه 147 آمده: «خلاصه این‌است که دولت در سیاست داخلی خود، شریعت اسلامی ‌را بر همه کسانی‌که تحت سلطه‌اش قرار می‌گیرند، خواه مسلمان باشند یا غیرمسلمان؛ اجراء می‌نماید. و اجرای آن به شرح زیر است:

د - امور مربوط به ازدواج و طلاق‌ را درمیان غیرمسلمانان مطابق با مذاهب آن‌ها قضات‌شان در محاکم دولت فیصله می‌نمایند و نه در محاکم‌های خاص به خودشان. و این امور مطابق احکام اسلام از قضات مسلمان بین آن‌ها و مسلمانان فیصله می‌شود...»

به همین ترتیب، آن‌چه در ماده هفت بند "ب" ذکر شده است:

«ماده 7 – دولت، شریعت اسلامی ‌را بالای کسانی‌که تابعیت دولت‌را دارند، چه مسلمان و چه غیرمسلمان باشند، به شرح زیر اجراء می‌‌نماید:

ب - غیرمسلمانان، آن‌چه‌را که به آن اعتقاد دارند و آن‌چه ‌را که پرستش می‌کنند؛ مطابق نظام عمومی به حال خودشان گذاشته می‌شوند.»

پاسخ پرسش اول شما: در اینجا مراد مشرکین عرب نیستند بلکه مراد بت‌پرستان غیر عرب‌ها مانند برخی قبایل آفریقایی هستند. حكم حقیقی در حق آن‌ها این است که به‌ترک نمودن دین‌شان جبر کرده نمی‌شوند و با وجودی‌که ذبح‌شان خورده نمی‌شود و زنان شان نکاح؛ اما دولت با آن‌ها معامله اهل کتاب‌را انجام می‌دهد. اما حکم شرعی پیرامون بت‌پرستان از مشرکین عرب؛ اختیار میان اسلام وقتل است و هیچ کسی از این جماعه درعصر ما باقی نماندند بلکه در عصر صحابه رضوان‌الله علیهم تمام شدند؛ و از جمله آن‌ها کسی ایمان نیاورده بود، مسلمان‌ها قتلش نمودند. و ما احکام آن‌ها‌را در کتاب شخصیت اسلامی جلد دوم به‌شرح‌ زیرتوضیح‌داده‌ایم:

در مورد مشرکان عرب، صلح و ذمه از طرف آن‌ها پذیرفته نمی‌شود؛ اما به اسلام فرا خوانده می‌شوند، اگر به اسلام گرویدند باقی گذاشته می‌شوند، وگرنه کشته می‌شوند. الله سبحانه وتعالی فرموده:

﴿سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یسْلِمُونَ﴾[فتح:16]

ترجمه:از شما دعوت خواهد شد كه به سوی قومی جنگجو و پرقدرت بیرون روید. با آنان پیكار می‌كنید یا این كه مسلمان می‌شوند(یعنی دو راه بیشتر در پیش نخواهند داشت: رزم با مسلمانان ، یا پذیرش دین آنان).

آیه پیرامون کسانی اند که آن‌ها از اعراب بت‌پرست هستند و رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم با آن‌ها جنگید، ودلالت برین دارد که اگر صلح نکردند، با آن‌ها جنگیده شود. هم‌چنان از طریق حسن روایت شده که فرمود: "رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم امر کردند که با عرب‌های‌که در مقابل اسلام اند، جنگیده شود، و غیر از جنگ از آن‌ها چیزی پذیرفته نشود. و هم‌چنان امر نمودند که همراه با اهل کتاب جنگیده شود تا وقتی‌که ذلت‌مندانه به دست خود جزیه‌ را بپردازند. و ابو عبید فرموده: این‌جا مراد حسن از عرب‌ها، بت‌پرستان اند که از اهل کتاب نیستند، اگر از اهل کتاب می‌‌بودند، رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از آن‌ها غیر جنگ قبول نمودند که در احادیث واضح است. واین هم ثابت نشده که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از کسانی‌که بت‌پرست اند، جزیه از هیچ کدام شان نپذیرفتند؛ بخصوص بعد از نزول آیه فتح و سوره توبه از آن‌ها غیر از اسلام و جنگ چیزی دیگری قبول نکردند. آن‌چه‌که پیرامون اخذ جزیه روایت شده مانند اهل یمن ونجران این است که از اهل کتاب (یهود ونصاری) گرفته واز کسانی‌که بت‌پرستان از عرب اند اخذ نکرده است.

پاسخ پرسش دوم شما:

درمورد آن‌چه‌که در متن فوق آمده: "... دولت قاضی ‌را برای آن‌ها تعیین می‌نماید که پیرامون امورشان در محکمه‌ها بررسی نمایند " و هم‌چنان " امور مربوط به ازدواج و طلاق‌را در میان غیرمسلمانان مطابق با مذاهب آن‌ها قضات‌شان در محاکم دولت فیصله می‌نمایند و نه در محاکم‌های خاص به خودشان"، بنابراین قرار نیست قضات مسلمان کسانی باشند که طبق قوانین خود میان آن‌ها حکم نمایند، بلکه هدف این است که توسط قضات خودشان (غیر مسلمان‌ها) میان آن‌ها فیصله می‌گردد، و برای این قاضیان کدام محکمه جداگانه نمی‌باشد؛ بلکه آن‌ها در ساختمان‌های دولتی دارای اتاق‌های قضایی هستند و از دید اداری وابسته به محاکم دولت اند و تعیین قاضی به آن‌ها واگذار نمی‌شود؛ بلکه توسط دولت تنظیم می‌شود. بنابراین دولت است ‌که قضات ‌را از خودشان برای آن‌ها تعیین می‌نماید تا بین آن‌ها در امور ازدواج و طلاق و آن‌چه به آن پیوسته است، قضاوت کنند.

واین امر به‌معنی این نیست که محاکم دولت با دو حکم اداره می‌شود: یک حکم اسلامی و دیگری حکم غیر اسلامی؛ بلکه محاکم دولت فقط با اسلام حکم می‌کند وبس. اما آن‌ها دارای اتاق‌های اداری هستند که قاضی‌های غیر مسلمان بین غیرمسلمان در امور ازدواج، طلاق و آن‌چه‌که مربوط به آن می‌شود، مطابق آیین و قوانین خود فیصله می‌کنند. قسمی‌که این‌ را شریعت تعیین نموده است.

برادرتان عطاء بن خلیل ابو الرشته

مترجم: احمد جبیر نوری

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

ما در کتاب تکتل در آخر صفحه 4 می‌گوییم: «پیروان حرکات اسلامی به اسلام به شکل نامشخص و عام دعوت می‌دادند و...» سوال این است:

أ- دعوت به اسلام به شکل نامشخص و عام به چه معنی است؟ این عمل را چگونه با مثال‌ها توضیح داده می‌توانیم؟

ب- به عدم جواز دعوت حرکات اسلامی به شکل نامشخص و عام، چه دلایلی وجود دارد؟

پاسخ:

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

دعوت به شکل نامشخص و عام به این معنی است که خوب متبلور و تعریف شده که طبیعتاً مانع از ورود غیرمی‌شود، نباشد، بلکه دروازهایش باز بوده و افکار اجنبی به دلیل عدم مخالفت یا مصلحت و امثال آن، در آن رخنه کند.

پس شخصی‌که نزد وی فکرۀ دعوت متبلور و مفاهیم‌اش واضح و اهدافش تعریف شده نباشد، وی کفری بودن نظام دموکراسی را هرگز درک نخواهد کرد، و هیچگاه درک نخواهد کرد که نظام اشتراکی از اسلام نیست و معصیت بودن تقنین از طرف پارلمان را هرگز درک نخواهد کرد. هم چنان درک نخواهد کرد که گرفتن کدام بخش علوم و صنعت از کفار جایز است و کدام قسمت آن ناجایز؛ مانند فرهنگ و مفاهیم زندگی... گاهی این طور می‌شود که این شخص نماز می‌خواند و روزه می‌گیرد، چون به اسلام به شکل نامشخص دعوت می‌دهد. این چیزی‌ست که امت در اواخر دولت دچارش شده بود و عدم تفکیک علمای مسلمان آن زمان، میان علومی‌که گرفتنش از غر ب جایز است، از قبیل صنعت و اختراعات و میان اشیایی‌که جایز نیست مانند مفاهیم زندگی به وضوح محسوس بود. بارزترین مثالش گروه حامل فکرۀ توافق بین غرب و اسلام در ثقافت و علوم، در حضارت(فرهنگ) و مدنیت(تمدن) بود. این‌ها به نام علمای نهضت، یاعلمای اصلاح و یا هم علمای معاصر مشهور شده بودند. مفهوم "اسلام نامشخص" از همین علماء برخاست، که دروازۀ فهم اسلام را به دو طرف باز کرد و چیزی‌که از اسلام نبود، در اسلام داخل شد و قواعد شرعی به عوض این‌که ضوابط فهم و مانع از خروج از شرع شود، خود کلیدبازگشایی این دروازه شد و اسلام نزد آنان بخاطر تطابق به جامعۀ موجود و فکرغالب طوری تفسیر شد که نصوص اسلامی احتمالش را نداشت که نتیجه‌اش نشأت قواعد کلیِ بود که فاقد سند شرعی بوده و با نظریات آتی هم‌خوانی داشت:

مثل این‌که "تغییر احکام در صورت تغییر زمان و مکان قابل انکار نیست" و "عادت محکمه است" و "آنچه را مسلمانان نیک پندارند او نزد الله نیک است"... و بسیاری نصوص را طوری تفسیر نمودند که هدف اصلی، معطل قراردادن آن بود، مانند این قول که جهاد دفاعی است و تعدد ازواج تنها در شرایط خاصی درست است.

این بود نمونه‌ای از دعوت به شکل نامشخص و اما"عام" اینست که دعوت به عموم اسلام بدون تشریح و تفصیل معالجات و بدون توضیح راه‌حل‌های آن صورت گیرد، به گونۀ مثال گفته شود "تنها اسلام راه‌حل است"، "تنها اسلام پیروزی هردوجهان را تضمین می‌کند"، "اسلام بهترین نظام است" و امثال این. اگر از خط مشی اسلام در قبال نظام زندگی بپرسی، سکوت قایل می‌کند، و اگر از دولت اسلامی‌که نظام‌هایش راتطبیق می‌کند، سوال کنی سکوت می‌کند، و اگر از چگونگی تغییر نظام‌های فعلی به طرف نظام اسلام سوال کنی، مضطرب شده و دور و برش را نگاه می‌کند. این برای آنست که اگر از تو فاصله نگیرد، بخاطر یافتن سلامتی از باد پیشی می‌گیرد. اما این‌که به عدم جواز دعوت به اسلام به شکل نامشخص و عام  چی دلیلی وجود دارد؛ این برگرفته است از کتاب الله و سنت رسول الله است، چنان‌که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الإِسْلَامُ﴾ [آل عمران: 19]

ترجمه:بی‌گمان دین(حق و پسندیده) در پیشگاه الله اسلام است.

و ﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ﴾ [آل عمران: 85]

ترجمه:و کسی‌که غیر از اسلام، آئینی برگزیند، از او پذیرفته نمی‌شود.

و هم‌چنان الله سبحانه وتعالی آیات حکم، اقتصاد، روابط زناشویی، عدم دوستی باکفار، رجم نمودن زانی و قطع دست دزد را نازل کرده است، و باز نظام‌های اسلام را منحیث نظام‌های متمایز و جدا از غیر معرفی نموده و فرموده است:

﴿حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ﴾ [آل عمران: 179]

ترجمه: تا ناپاک را از پاک تمییز کند.

﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾ [جاثیه: 18]

ترجمه: سپس ما تو را بر آئین و راه روشنی از دین قرار دادیم. پس ازین آئین پیروی کن و بدین راه روشن برو و ازهوا و هوس‌های کسانی پیروی مکن که آگاهی ندارند.

﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا﴾ [مائده: 48]

ترجمه:برای هرملتی از شما راهی (برای رسیدن به حقایق) و برنامه ای (جهت بیان احکام) قرار داده ایم.

 ازین نوع دلایل درکتاب الله و سنت رسول الله مثال‌های زیادی وجود دارد.

مترجم: محمدمسلم ثاقب

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه