شنبه, ۰۸ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

روزنامه‌نگار تعصب ضد‌ اسلامی را در مورد فلسطین آشکار می‌کند!

یک خبرنگارِ روزنامه‌ی Sunday با مسلمانی‌که ارتش مسلمانان را بخاطر آزادسازی فلسطین صدا می‌زد، تماس گرفت تا از وی بپرسد که آیا سخن‌اش سروپا از یک جنايت نفرت‌انگیز نبود. پاسخ مکمل او چنین بود: «جهاد سیاست خارجی دولت اسلامی‌ست که بر روش نبوت تأسیس می‌شود. این دولت علیه‌یِ غیرِنظامیان از خشونت کار نمی‌گیرد، آن‌چنان که روزنامه‌های شما بعضی اوقات با تحویل‌های نادرست‌شان آن‌را به ر‌ُخ جهانیان می‌کشانند. مخالفت با اشغالِ غیرقانونی فلسطین یک عملکرد ضدیهودی نیست، طوری‌که صهیونیزم یک پروژه‌یِ استعماری است که به طوری بدبینانه جهت رسیدن به اهداف برتری‌گرای از مردم یهود سوء‌استفاده می‌کنند. بسیارِ از یهودیان مخالف صهیونیزم به این باور هستند که این یک ایدیولوژی اشغال نظامی و ظالم است.»

ادوارد مالنیک، در مقاله‌ای بعدی خود بخش‌های از پاسخ را که مشروعیت برچسب زدن به عنوان ضد یهودستیزی مخالف اشغال فلسطین توسط صهیونیست‌ها را زیر سوال می‌برد، حذف می‌کند. مقالات قبلی او برای روزنامه‌ای «دیلی» بر آن جهت بود تا ترس را در بریتانیا به بهانه‌ای ادعاهایِ دروغین برانگیزاند، به‌دلیل این‌که یهودستیزی مسلمانان را وا می‌دارد تا با اشغال فلسطین و خشونت علیه‌ای فلسطینیان را توسط کیهان صهیونیست مخالفت ورزد.

هفته قبلی اقای مالنیک با حزب‌التحریر-بریتانیا در خصوصِ نظریه‌ای بالای یک ویدیو، که ما پاسخ داده بودیم تماس گرفته است:

تمام بیانیه‌ها و اقدامات حزب‌التحریر در خصوص فلسطین اشغالی باید در متن مشاهده گردد که ما اساساً با ایدیولوژی صهیونیست و اشغال فلسطين مخالفت نمودیم. ما فرق میان مردم یهود به‌عنوان دین و قومیت را تشخیص کرده‌ایم. اشغال نظامی صهیونیست‌ها که خود را "دولت یهود" تلقی می‌کند، حال‌آنکه این‌ها استعمار‌گر هستند و بسیاری از صهیونیست‌های سرسخت خودشان یهود نيستند. در بریتانیا ما اصطلاحِ کیهان صهیونیست را مورد استفاده قرار می‌دهیم، حال‌آنکه ما این نام را که خود آن‌ها بر خود گذاشته‌اند نمی‌شناسیم. در اکثریت سرزمین‌های عربی، مسلمان، احزاب و بسیاری از مردم، به‌شمول رسانه‌ها اشغال فلسطین را به‌عنوان کیهان یهود و یا دولت یهود نام می‌برند. 

همه‌ی ما نیز آگاه هستیم که مردم دورو نظریات یا بیانیه‌های که در متن‌ها  نوشته‌شد است، آن‌را منافقانه جهت بدبین نشان دادن مسلمانان یا حتّی کسانی‌که با بیانیه‌ و اعلامیه‌ها در تظاهرات اشتراک کرده‌ بودند را حذف می‌کنند تا مردم را منحرف ساخته  روایت‌ها و برنامه‌های خود را سازگار سازند. این بیشتر هویداست، طوری‌که ما نگرانی‌ها را در مورد یهودستیزی می‌بینیم که توسط بعضی‌ها جهت خاموش ساختن انتقادها در خصوص این درگيری‌ها می‌کوشند؛ یا فصاحت‌و‌بلاغت افراط‌گرایی که در تلاش این است تا صداهایی را که برای بدیل نظام استعماری که در جهان امروز مسلمانان بلند می‌شود را خاموش کنند.

باوجود دسترسی به تمام سخنرانی‌های کامل و پاسخ‌ها به سوالات وی، او مکرراً و عمداً متن نوشته‌شده را رد می‌کرد و این بر آن هدف بود تا خدمتی برای برنامه‌های مدافعین خشونت علیه‌ای فلسطينيان باشد. او در عوض آن باید از سازمان اعتماد امنیت جامعه افراطی که به خوبی برای تلاش‌های خود برای خاموش‌ساختنِ انتقاد از آزار و اذیت و قتل فلسطینی‌ها شناخته شده است نقل‌و‌قول می‌کرد.

در همان هفته که جهان شاهد حملات وحشیانه‌ی دولت یهود بر فلسطینیان اشغالی بودند، خود را در بیستر بیماری انداخته بود، فلسطینیان در حالی نابودی بودند، در حالی‌که ژورناليست‌ها مجال این را نداشتند که در میان تبلیغات‌شان آن‌چه حقایق‌ِ حملات نظامی وحشیانه‌ی اسرایل را بر فلسطین اشغالی برملا می‌ساخت را گزارش می‌داد، نه هم صدای‌های حاکمان سرزمین‌های اسلامی که با آن مخالفت کنند و وارد عمل می‌شدند.

بنابرین ما آقای مالنیک را به مناظره‌ی عمومی بخاطر حذف ساختن متن نوشت‌شده روزنامه‌نگاری‌اش و تلاش‌های مکرر او جهت خاموش ساختن مخالفت به اشغال غیر‌قانونی فلسطین و خشونت که اشغال‌گران صهیونیست بالای فلسطینیان تحمیل نموده دعوت می‌نمایم. آیا او توجه نموده که این یک جرم نفرت‌انگیز است؟ ایا سخنان تحریک‌آمیز او در حقیقت سخن نفرت‌انگیز درمقابل مسلمانان بریتانیا نیست؟

یحیی نسبت

نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر-بریتانیا

مترجم: ارسلان مبارز

#Aqsa_calls_armies

#AqsaCallsArmies

#OrdularAksaya

#الأقصى_يستصرخ_الجيوش

 

ادامه مطلب...

یمن در میان وعده‌های دروغین رفاه اقتصادی حوثی و چاپ پول کاغذی بدون پشتوانه طلا توسط حکومت شکننده هادی!

  • نشر شده در یمن

روزنامه الثوره در صنعا روز پنج شنبه، مورخ 24 جون 2021 کنفرانس مطبوعاتی رِئیس بانک مرکزی صنعا، هاشم اسماعیل علی را که به روز چهارشنبه ، مورخ 23 جون 2021 برگذار شده بود، نشر نمود که رئیس بانک مرکزی از چاپ مبلغ یک ترلیون اسعار محلی ریال در بانک مرکزی عدن، چاپ پنج ترلیون طی سه سال آینده و مواصلت چهار صد میلیارد ریال دیگر به بندر عدن و مکالا درین اواخر شکایت داشت. از سال 2016 بانک مرکزی یمن به دو بانک تقسیم شد. بعد از فرار حوثی؛ عبد ربه بانک مرکزی را به عدن منتقل کرد تا بتواند ذخایر ارز خارجی، سیستم انتقال پول، سیستم شریک ساختن معلومات میان بانک‌های بین المللی سویفت، عواید نفت خام، بیلانس‌های خارجی کریدت بانک مساعدت زراعتی و چاپ پول را کنترول نماید. این اقدام هیچ گونه نفعی به مردم ولایات جنوبی نداشته و این درحالیست که مردم ساعت ها برق ندارند و نرخ های بلند و گزاف زندگی آن‌ها را متزلزل کرده است. هم‌چنان مردم به دلیل مقدار زیات چاپ اسعار محلی که منجر به بی ارزش شدن ذخایر مالی شده است، نیز متاثر شده اند.

از جانب دیگر بانک مرکزی در صنعا، عاید دیگری جز عواید بنادر حدیده، راس، اصا، و سالف و کنترول امانات در تعمیر بانک مرکزی و انتقال آن به آدرس‌های نامشخص چیزی دیگر ندارد، طوری‌که این وضعیت کارمندان سکتور عامه و متقاعدین را به مدت پنج سال است که از حقوق ماهانه شان محروم ساخته، مالیه‌های غیر عادلانه را بر تجاران و مالکین دارایی‌ها وضع نموده و نرخ‌های مشتقات گاز و تیل را بلند برده است تا بتواند غذا را از سازمانی جهانی غذا (WFP) و پول از سازمان‌های خارجی دریافت نمایند. برای دور نگهداشتن چشم از آن‌ها،  همیشه انگشت خود را به سوی اقدامات بانک مرکزی در عدن می بستند تا از تحقق شعارهای که برای سرنگونی دولت باسیندوا بلند کرده اند فرار کنند و آن‌ها را به روش مناسب فرمول بندی می‌کنند.

جای تعجب است! یمن دو بانک مرکزی دارد: یکی در صنعا و دیگر در عدن، آیا این به معنی رفا اقتصادی مردم یمن هست؟ نخیر، مردم عام یمن بشکل غیر قابل تصور در هم کوبیده شده اند؛ به دلیل تطبیق نظام اقتصادی سرمایه‌داری آن‌ها نباید از حکام خود جز بدبختی و  وابستگی بیشتر چیزی دیگر توقع نمایند، زیرا آن‌ها راه‌حل مشکلات اقتصادی مردم خود را در نظریاتی‌که اساس آن جدایی دین از زندگی هست، جستجو می نمایند. در حالی‌که راه‌حل واقعی از عقیده آن‌ها نشأت می‌نماید. جای تعجب نیست که دو بانک مرکزی در صنعا و عدن دست خود را به بانک جهانی و سازمان قرضه‌های مالی (IMF) دراز می‌کنند، پس زندگی آرام اقتصادی از کجا خواهد آمد؟ الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً﴾ (طه: 124)

ترجمه: و هرکه از یاد من روی بگرداند ( و از احکام کتاب‌های آسمانی دوری گزیند)، زندگی تنگ ( و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت).

خلافت راشده دوم که حزب التحریر جهت تاسیس آن مبارزه می‌کند، و مردم یمن را جهت فعالیت به آن دعوت می نماید، ظرفیت نابودی نظام اقتصادی ایدیولوژی سرمایه‌داری، توقف چاپ پول کاغذی بدون پشتوانه و برگشتاندن سیستم اقتصادی که معاملات آن به اساس طلا و نقره باشد و نظام اقتصادی اسلام را تطبیق نماید، را دارد. چنانچه الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ﴾ (قصص: 77)

ترجمه: به وسیله آنچه الله به تو داده است، سرای آخرت را بجوی (بهشت جاویدان را فراچنگ آور) و بهره خود را از دنیا فراموش مکن ( و بدان که تو هم حق حیات داری و باید از امتعه و لذائذ حلال استفاده کنی و به خویش برسی) و همان گونه که الله به تو (بخشیده است و در حق تو) نیکی کرده است، تو نیز ( به دیگران ببخش و بدیشان) نیکی کن، و در زمین تباهی مجوی که الله تباهکاران را دوست نمی دارد."

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه یمن

مترجم: خالد سیف الله

ادامه مطلب...

ویروس‌کرونا دلیل ناکامی سازمان بین‌المللی کار و ملل‌ برای حمایت‌اطفال در مبارزه با نیروی کار اطفال گردیده است Featured

(ترجمه)

گزارش مشترک میان سازمان ILO و سازمان ملل‌ برای حمایت اطفال (UNICEF)، "نیروی کار اطفال: ارزیابی‌جهانی سال 2020، روند‌کار و مسیر پیش‌رفت" که در روز جهانی مبارزه علیه نیروی کار اطفال در 12 ژؤنیه 2021 به نشر رسید، مبنی بر افزایش نیروی کار اطفال در سراسر جهان به 160 میلیون طفل و افزایش نیروی کار به تعداد 8.4 میلیون طفل را در جریان سال‌های گذشته گزارش داده است. این گزارش هشدار داده است که "به سطح جهان 9 میلیون طفل دیگر در نتیجۀ ویروس‌کرونا الی ختم سال 2022 به طور اجباری تحت خطر نیروی کار قرار دارند" و این "پیش‌رفت برای ختم نیروی کار اطفال در 20 سال برای اولین بار در باطلاق گیر مانده است". این وضعیت پلان‌‌ها و تصامیمی‌که برای پایان بخشیدن این مشکل اتخاد شده بود را زیر سوال ‌‌می‌برد؛ تا جایی‌که به تاریخ 25 جولای 2019 در جریان صدویک‌ومین نسشت، به اتفاق‌آراء هیئت‌عمومی سال 2021 را سال بین‌المللی محو نیروی کار اطفال اعلام و تصویب نمود و از سازمان ILO خواست تا مسؤلیت تطبیق این کار را بگیرد. در آن نشست تأکید شد که این سال بین‌المللی "فرصت بی‌نظیری را مساعد ‌‌می‌سازد تا با تلاش فراوان به هدف قابل‌قبول رشد 8.7 میلیونی برسیم تا به تمام اشکال نیروی کار اطفال در 2025 خاتمه ببخشیم".

اگر عمیق دیده شود، میان اهداف تعیین‌شده و اهدافی‌که رهبران جهانی برای حصول آن کار ‌‌می‌کنند تا به وعده‌های سال 2030 پاسخ دهند و نتایج که حاصل ‌‌می‌شود، در واقع خلای بزرگی وجود دارد که از اظهارات آن‌‌ها معلوم ‌‌می‌گردد. هینریتا فور رئیس اجرائیه یونسیف چنین گفته است: "ما در مبارزه علیه نیروی کار اطفال در حال شکست خوردن هستیم و سال گذشته مبارزۀ نه چندان آسانِ داشته ایم". این اعتراف در واقع، ضعف آن‌‌ها را برای حل مشکلات که دامنگیر بشر شده و ناتوانی قوانینِ‌اساسی آن‌‌ها را نشان ‌‌می‌دهد که باعث چنین بحران گردیده؛ لذا، نقاب آن‌‌ها افتیده و چهرۀ واقعی نظام فاسد سرمایه‌داری برملا گردیده است. آن‌‌ها از کدام حق طفل سخن ‌‌می‌زنند؟ چی را ‌‌می‌خواهند ثابت کنند؟ در جریان ده‌‌ها سال برای اطفال‌جهان چی انجام داده اند؟ آیا وضعیت آن‌‌ها بهتر شده و حقوق صحی، تعلیم و تربیه، محیط‌پاکیزه و زنده گی مرفه، تأمین شده است؟

چرا این سازمان‌‌ها قحطیِ که اطفال یمن از آن رنج ‌‌می‌برد را نمی‌بینند؟ چرا این سازمان‌‌ها شکایت اطفال عراقی را که از جنگ و منازعه به ستوه آمدند را نمی‌شنوند؟ برای اطفال سوریه که توسط بمب‌های بیرلی قصاب شام بمباردمان شدند و برای نجات به کشور‌های فرار نمودند که فکر ‌‌می‌کردند امنیت و پناه‌گاهِ دریافت خواهند کرد، اما در عوض جهنمی‌ نصیب آن‌‌ها شد که در آتش فقر، گرسنگی و ترس ‌‌می‌سوختند. این سازمان‌‌ها برای این اطفال چی خدمت کردند؟ برای تغییر شرایط و وضعیت که اطفال را مجبور ‌‌می‌سازد تا برای تأمین نیازمندی‌های خانواده کار کنند، این سازمان‌‌ها چی کرده اند؟ آیا آن‌‌ها راه‌حلی را پیدا نموده اند تا ریشۀ‌اصلی این مشکل را بخشکاند؟ آیا ‌‌می‌توانند مشکل فقر را حل کنند؟ آیا ‌‌می‌توانند جنگ را خاتمه بخشیده و زنده‌گی مصون را برای اطفال تضمین کنند؟ در نسشت‌های پی در پی، این سازمان‌‌ها تنها پلان‌های عملیاتی خود را ارزیابی ‌‌می‌کنند، ولی تاهنوز نتایج آن‌‌ها شرم‌آور و پوچ و بیهوده است؛ حتی اگر کدام دستاورد غیر قابل ملاحظۀ نیز داشته باشند، تلاش ‌‌می‌ورزند تا با بهانه‌های مختلف ضعف خود را توجیه کنند. و در هر نسشت ارزیابی کار‌های که انجام داده اند، بی‌نهایت تلاش ‌‌می‌ورزند تا با نیرنگ و فریب ضعف و ناکامی خود در مسیر حصول نتایج قابل‌قبول را بپوشانند. ویروس‌کرونا اولین بهانۀ ضعف و ناکامی برای حصول اهداف تعیین شدۀ آن‌‌ها نیست. این وضعیت در واقع نشان دهندۀ ناتوانی نظام است که قادر به حل مشکلات بشر نمی‌باشد و زمان‌اش فرا رسیده که از میدان رهبری و حاکمیت جهان کنار رفته و نظامِ مالک‌جهان که به تنهایی ‌‌می‌تواند مردم را خوش‌حال و آرامش ببخشد، جای‌گزین آن گردد.

بخش زنان دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

فراخوان برای پایان دادن به اختطاف/ناپدید شدن اجباری "نوید بت" در پاکستان Featured

تقریباً (9) سال گذشت که "سازمان اطلاعات‌نظامی پاکستان (ISI) نوید بت، سخنگوی رسمی حزب‌التحریر ولایه پاکستان را به‌تاریخ 11 می 2012م، اختطاف نموده است. در خصوص این حادثه، دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه پاکستان دو اعلامیه مطبوعاتی را منتشر نمود:

اولین اعلامیه مطبوعاتی به‌تاریخ 3 جنوری 2021م، تحت عنوان: "دستور احضار(و پیدا کردن) نوید در 4 ژانویه 2018 صادر شد، اما از زمان ناپدید شدن اجباری وی از تاریخ 11 مه 2012م، تا اکنون هیچ اثری و صدایی از وی شنیده نشده است." نشر شد. دومین اعلامیه مطبوعاتی به‌تاریخ 2 می 2021م، تحت عنوان: "در جریان ماه مبارک رمضان، برای رهایی نوید بت، داعی مخلص اقامه خلافت ندا بلند نمائید که از 11 می 2012م تاکنون در قید اختطاف قرار دارد" نشر شد.

نویت بت مردِ نیکو‌کارِ بود که با فامیل‌اش در شهر لاهور زنده‌گی ‌می‌کرد. وی یک انجینیر برق، مسلمان فداکار، مفکر زبر‌دست فکری و سیاسی و هم‌چنان سخنگوی رسمی حزب سیاسی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان بود. این صفات کوچک‌ترین صفات بود که در این جا ذکر گردید و متأسفانه که به ادارۀ امنیت پاکستان اهمیت نداشت. نوید بت توسط گروه افراد که یونیفورم دولتی به تن داشتند در مقابل اطفال‌اش دست‌گیر و به یکی از "زندان‌‌های گمنام" امنیت منتقل شد.

نوید بت یکی از ناب‌ترین مفکرین سیاسی مسلمانان است که توانائی بی‌نظیر برای افشا‌سازی نقشه‌‌های استعماری که جوِ سیاسی را فاسد کرده است، دارد. به همین دلیل نوید بت دید‌گاه واقعی از "نقشۀ مسیر" نجات از استعمار را ‌می‌دانست و کشور عزیز‌اش پاکستان این ظرفیت را درک کرده بود. با این دید‌گاه پاکستان ‌می‌تواند به شکل درست نفوذ جفرافیایی، مردمی، منابع طبیعی و تکنالوژیکی خویش را بالا برده و مرکز قدرت کشور‌‌های آسیای جنوبی و مرکزی گردد. با این دید‌گاه پاکستان ‌می‌تواند خود را مرکز قدرت قارۀ آسیا تصور نماید و خلافت راشدۀ ثانی امت اسلامی را تأسیس و میراث 1400 سالۀ اسلام را زنده کند.

دلیل ظلم و بی‌عدالتی در حق نوید بت؛ انتقاد صریح بالای تصامیم و اعمال سیاسیون و مقامات عالی‌رتبه دولت یا ارتش مسلح ‌می‌باشد. در واقع این تصامیم و عمل‌کرد‌‌‌ها از یک طرف توانمندی پاکستان را ضعیف و از جانب دیگر وحدتِ که قرن‌‌‌ها در میان جوامع مسلمان حاکم بود و برای مدت طولانی در این بخش قارۀ آسیا ‌می‌درخشید را از هم ‌می‌پاشید.

یکی از انتقادات نوید بت بالای جنگ تمام‌عیارِ بود که پرویز مشرف به طور دوامدار بالای مردم قبایلی در مناطق غربی پاکستان شعله‌ور ساخته بود. در واقع این جنگِ بود که ارتش پاکستان باید در مقابل برادران و خوهران شان در قبایل منطقه  فاتا جنگ کرده و آن‌‌‌ها را باید به قتل ‌می‌رساندند. تمام این خوش‌خدمتی به خاطر بر طرف نمودن فشار از تجاوز عساکر امریکائی در مرز افغانستان بود. در حقیقت؛ جنگ خانمان‌سوز17 ساله، باعث شد تا شهر‌‌‌ها، مکاتب، تجارت و خانه‌‌‌ها نابود گردد. ده‌‌‌ها هزار مسلمان شهید، صد‌‌‌ها هزار دیگر آواره و فاصلۀ عمیقِ میان جوامع مسلمان در پاکستان ایجاد شد که تا هنوز در آتش آن ‌می‌سوزند.

نوید بت واضحاً بالای جنرال‌‌های فاسد و مقامات مزدور که نفوذ خطر‌ناک امریکا را در داخل حساس‌ترین مراکز ارتش و نهاد‌‌های دولتی تأمین و تضمین ‌می‌بخشید، انتقاد ‌می‌نمود. تمام مقامات استخباراتی امریکا از قبیل FBI و CIA در داخل مراکز فرماندهی عمومی، اداره عملیات‌‌های نظامی و ادارۀ ISI ارتش مسلح پاکستان مستقر شده اند تا کنترول منطقه را حفظ و نظارت کلی داشته باشند. به کمک این جنرال‌‌‌ها و سیاسیون فاسد، امریکا حالا اختیار تصمیمِ جنگ ابزار‌‌های اتمی و غیر‌اتمی و هم‌چنان اختیار تصامیم صلح و جنگ در پاکستان را به دست گرفته است. الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِن تُطِيعُواْ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ﴾ ]آل عمران:149[

ترجمه: ای اهل ایمان! اگر از کافران فرمان برید، شما را به (عقاید و روش‌های کافرانه) گذشتگان‌تان باز می‌گردانند، در نتیجه زیان‌کار خواهید شد.

از زمان اختطاف نوید بت، تمام حکومت‌‌های مسلسل در پاکستان بی‌شرمانه از افشای محل نگهداشت وی خود‌داری نمودند. آن‌‌‌ها حتی رنج و درد اولاد‌‌های وی را حس و درک نکردند که تنها برای یک بار وی را بیرون آورده و با فامیل‌اش یکجا ‌می‌ساخت. نزدیک به یک دهه ‌می‌شود که با سنگ‌دلیِ کامل به درخواست‌‌های فامیل، برادران امت اسلامی و تمام افرادی‌که در غم وی شریک اند، پاسخ نداده و گوش خود را کر ساخته اند. برعکس؛ خانوادۀ نوید بت را هشدار داده است که اگر وی از فعالیت‌‌های سیاسی دست نکشد، شهید شده و جسد‌اش بدون مراسم جنازه، دفن خواهد گردید.

در حال‌حاضر، وارد دهمین سال اختطاف وی ‌می‌شویم. ما بدون خسته‌گی آزادی وی را درخواست ‌می‌کنیم و از هر مسلمان، جوان یا پیر، دور یا نزدیک تقاضا ‌می‌کنیم تا در این جهد‌مبارک شرکت نمایند. در واقع؛ اختطاف نوید بت نقطۀ برخورد میان حق و باطل را نشان ‌می‌دهد.

به تمام افسران عالی‌رتبۀ مخلص و وفادار ارتش مسلح پاکستان!

نشان‌‌های با شکوه که با خود حمل ‌می‌کنید و شانه‌‌های شما را زیبا ساخته، را در عمل پیاده کنید. هدف اصلی تعلیمات نظامی خود را به یاد آورید. خیانت و ظلمی‌که برادران و خواهران شما را در فاتا، جامو و کشمیر فرا گرفته، نگاه کنید. رکود و سکوت خود را در مقابل مسلمانان مظلوم میانمار، کشمیر، مسجد‌الاقصی و نوار غزه متوجه شوید.

ما از شما ‌می‌پرسیم؛ چی وقت ارتش مسلح پاکستان از ارتش عمل به ارتش شعار مبدل شده؟! چی وقت محافظان اسلام، تماشا کننده‌‌های محض حوادث شده اند؟! اگر سلاح‌‌های را که حمل ‌می‌کنید برای نجات و محافظت اسلام و مسلمانان استفاده نشود، چی فایده؟! چرا شیران ارتش مسلح پاکستان به عوض خوش‌خدمتی به امریکای قاتل، قدرت خود را در سراسر جهان برجسته نمی‌سازند؟!

نوید برادر یکی از شبابِ محبوب بود که متعهد به نظام اسلام، دارای اخلاق پسندیده، مفکر صادق و سیاست‌مدار زبر‌دست بود. وی طرحِ درست مسیر نجات را مطرح نمود که سبب فلاح و رستگاری پاکستان و تمام مسلمانان کشور‌‌های جهان ‌می‌گردید که آن طرح؛ تأسیس خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی الله علیه و‌سلم می‌باشد. اما؛ به عوض تمجید و تحسین وی، عناصر مفسد در میان شما او را به یک جای نامعلوم اختطاف نمودند، لا حول و لا قوة الی باالله. لذا؛ ما از هر مخلص شما ‌می‌خواهیم تا بالای مقامات فشار آورده و هرچه زود‌ تر، برادر ما نوید بت را آزاد کنید و به خانواده‌اش برگردانید تا این که دوباره با متباقی برادران‌اش در حزب‌التحریر صدای حق را بلند کند.

به اعضای محترم هیئت دیپلماتیک پاکستان!

شما از عزت، تاریخ، ارزش و تصویر مردم پاکستان در جهان نماینده‌گی ‌می‌کنید. اختطاف نا‌جوان مردانۀ نوید بت، سرزمین مادری شما را با لکۀ بدنامی ملوث ‌ساخته است. ما از شما ‌می‌خواهیم تا در توقف این حالت شرم‌آور که حکومت بالای خود‌اش آورده، شرکت کنید.

به هر مسلمان که آرزوی برگشت دوبارۀ روز‌‌های درخشان امت را دارد، به هر خبرنگار که سوگند افشای ظلم و بی‌عدالتی یاد نموده، بالای همۀ شما صدا ‌می‌زنیم: بیائید و در این کمپاین نقش خود را اداء کنید و بالای حکومت پاکستان و جنرال‌‌های ارتش فشار آورید تا نوید بت را آزاد کرده و به خانواده‌اش باز گرداند. الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی فرموده است:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾ [انفال: 72]

ترجمه: اگر (چنين مؤمنان غيرمهاجری از دست ظلم و جور ديگرا ) به سبب دين‌شان از شما کمک و ياری خواستند، كمك و یاری بر شما واجب است.

#نوید بت را آزاد کنید

انجینر صلاح‌الدین عضاضه

رییس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

به أبو حنيفة فوالحة

پرسش

 السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

 امیر بزرگوار، با معذرت؛ اگر سوالم بر شما سخت شود؛ زیرا شما با شدت تلاش در پی خیر این امت رنج‌دیده هستید؛ اما مسئله‌ای وجود دارد که نمی‌توانم آن‌را درست درک کنم و او این‌است که آیا تداوی واجب است و یا مستحب و یا غیر از آن؟ به امید بیان این مطلب، الله سبحانه و تعالی در عمر شما برکت نهاده و تمام خیر‌ را بر دستان شما باز‌کند. پایان.

پاسخ

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

 پاسخ شما در کتاب کوچک استنساخ موجود است و آن‌چه در خصوص حکم تداوی در صفحه ۳۰ الی ۳۲ نسخه ورد این‌کتاب آمده برایت نقل قول می‌کنم: «... تا آن‌که حکم را به صورت روشن آن بگیریم، مجبوریم به دلائِل وارده در خصوص تداوی مراجعه کنیم. بخاری از طریق ابو هریرة روایت کرده است که رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم فرموده است:

«ما أنزل الله داءً إلاّ أنزل له شفاءً»

ترجمه: الله سبحانه و تعالی هیچ دردی را نازل نکرده مگر این‌که شفاء هم برایش داده است.

و مسلم از جابر بن عبدالله از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده گفت:

«لكل داء دواء، فإذا أُصيب دواءُ الداءِ برئ بإذن الله عز وجل»

ترجمه: برای هر درد دواء است و وقتی دواء درد برسد، به اذن الله (سبحانه و تعالی) درد شفاء پیدا می‌کند.

و در مسند احمد از حدیث ابن مسعود مرفوعا روایت‌است که رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم فرموده است: «إن الله عز وجل لم ينزل داءً إلاّ أنزل له شفاءً علمه من علمه، وجهله من جهله».

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) هیچ دردی را نازل نکرده است مگر این‌که برای شان شفاء نازل کرده است؛ دانست کسی‌که دانست و ندانست کسی‌که ندانست.

پس این احادیث سه‌گانه اخبار به این دارد که الله سبحانه و تعالی درد و دواء درد را آفریده و چنین دانسته می‌شود که برای هر دردی دواء آفریده است و این‌که شخص به دواء برسد انشاء الله شفاء یاب می‌گردد. دانست کسی‌که دانست و ندانست کسی‌که ندانست، در این احادیث رهنمائی بر این‌است که برای هر دردی دواء است که شفاء می‌دهد تا این رهنمائی، تشویق باشد، برای سعی و تلاش تداوی کردن آنچه‌ منجر به شفاء درد می‌شود. پس درد از جانب الله‌سبحانه و تعالی است و دواء هم از جانب الله‌سبحانه و تعالی است، و شفاء به اذن الله‌سبحانه و تعالی بوده؛ نه به سبب دواء؛ اما در دواء خاصیت شفاء قرار داده شده آن هم وقتی‌که دواء به درد برسد و این ارشاد و رهنمائی است نه واجب.

احمد از انس روایت کرده که گفت: رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرموده است:

«إن الله عز وجلّ حيث خلق الداء خلق الدواء فتداووا»

ترجمه: الله عز وجل همان‌طوری‌که درد را خلق کرده دواء را نیز آفریده است پس تداوی کنید.

ابوداود و ابن ماجه از اسامه ابن شریک روایت نموده که گفت: من در نزد رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم بودم و مردان بادیه نشین آمدند و گفتند: یا رسول‌الله آیا تداوی کنیم؟ رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمود:

«نعم، يا عباد الله تداووا، فإن الله عز وجل لم يضع داءً إلاّ وضع له شفاءً...»

ترجمه: بلی ای بنده‌گانه الله! تداوی کنید، زیرا الله (سبحانه و تعالی) هیچ دردی را نیافریده مگر این‌که برایش شفاء داده است.

در حدیث اول امر به تداوی بوده و در این حدیث جواب اعرابی بر این است که تداوی کنند، و این حدیث می‌رساند که مردم تداوی کنند؛ زیرا الله‌سبحانه و تعالی هیچ دردی را نیافریده، مگر این‌که با آن شفاء داده است. خطاب این دو حدیث به صیغۀ امر بوده و امر افادۀ طلب مطلق را داشته نه افادۀ وجوب؛ مگر این‌که امر جازم باشد؛ پس در آن صورت افادۀ وجوب را می‌نماید. جزم نیاز به قرینۀ دارد که دال بر آن باشد که در این دو حدیث کدام قرینۀ که دال بر وجوب باشد دیده نمی‌شود. سه حدیث سابق تنها اخبار و ارشاد است، چیزی‌که تداوی را در این دو حدیث وجوب نساخته است، علاوه برآن احادیث دیگری وارد شده که بر ترک تداوی دلالت داشته و این احادیث افادۀ وجوب را از احادیث اول نفی می‌کند.

مسلم از عمران بن حصین روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:

«يدخل الجنة من أمتي سبعون ألفاً بغير حساب، قالوا من هم يا رسول الله؟ قال: هم الذين لا يَسْتَرْقون، ولا يتطيّرون، ولا يكتوون، وعلى ربهم يتوكلون»

ترجمه: هفتاد هزار نفر از امتم بدون حساب وارد جنت می‌شوند، گفتند این‌ها چی کسانی اند یا رسول الله! رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: ایشان کسانی‌ اند که رقیه نمی‌کنند، فال بد نمی‌زنند، داغ نمی‌کنند؛ بلکه بر پروردگار شان توکل می‌کنند.

بخاری از ابن عباس روایت نموده است که گفت: این زن سیاه نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: من به زمین می‌خورم و برهنه می‌شوم؛ پس در نزد الله (سبحانه و تعالی) برای من دعا کن، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

()مه:وحادیث دیگری وارد شده است «إن شئتِ صبرتِ ولكِ الجنة، وإن شئتِ دعوتُ الله أن يعافيك»

ترجمه: اگر می‌خواهی صبر کن و برای تو جنت است، و اگر می‌خواهی از الله (سبحانه و تعالی) برایت دعا کنم و عافیت پیدا کنی.

 آن زن گفت: صبر می‌کنم ولی از الله‌سبحانه و تعالی بخواه که برهنه نشوم، پس رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم برای آن زن دعا کرد، این دو حدیث بر جواز ترک تداوی دلالت دارد.

در حدیث اول آن‌هائی‌که بدون حساب وارد جنت می‌شوند، به این صفات توصیف شدند که آن‌ها رقیه نمی‌کنند که رقیه یک نوع تداوی است ایشان تداوی نمی‌کنند؛ بلکه مریضی را به الله‌سبحانه و تعالی می‌گذارند و در تمام امور به الله‌سبحانه و تعالی توکل می‌کنند. رقیه و کی هر دو تداوی است. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به تداوی رقیه تشویق کرده و خود رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را جبرئیل رقیه کرده است چنانچه وی فرموده است:

«الشفاء في ثلاثة: في شَرْطَةِ مِحْجَم، أو شَرْبة عسل، أو كَيّةٍ بنار، وأنهى أمتي عن الكَيّ»

ترجمه: شفاء در سه چیز است، در شاخ حجامت، شمیدن عسل، یا داغ به آتش، من امتم را از داغ کردن منع می‌نمایم. (این حدیث را بخاری از طریق ابن عباس روایت نموده است.)

در حدیث دوم رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم آن زن سیاه را بین صبر و مریضی صرع مخیر گذاشت و گفت اگر صبر کنی برایت جنت است و اگر می‌خواهی برایت دعا کنم شفاء یاب گردی. این حدیثی است که دلالت به ترک تداوی دارد. لذا این دو حدیث، معنی امر را از وجوب به تداوی وارده در حدیث اعرابی و حدیث قبل آن نفی می‌کند و به دلیل شدت تشویق رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به تداوی، امر به تداوی در احادیث رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم برای استحباب است.» پایان.

برادر‌تان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

وضع مالیات سنگین بر فقرا و مقروضان؛ برای پُر کردن جیب رباخواران

(ترجمه)

حُکام پاکستان به تاریخ ۱۱ جون/ ژوئن ۲۰۲۱ م در اعلامیۀ بودیجه‌ای‌شان، با کاهش دادن مالیات از بعضی بخش‌ها و بالا بردن معاش اراکین دولتی هیاهو‌ به راه انداختند. سپس جارچیان این حُکام خائن در ظرف چند روز با هر وسیله‌ای که در دست داشتند به شدت این هیاهو افزودند. 

اگرچه حُکام پاکستان در همین بودیجه، مالیات را تقریباً تا ۶ تریلیون روپیه، که در تاریخ مالیاتی پاکستان سابقه ندارد، افزایش داده‌اند؛ چنین بودیجه‌ای به مثابه جمع‌آوری هرچه بیشتر پول از دیگران و واریز کردن این همه پول در یک جیب است. برعلاوه، حُکام پاکستان قصد دارند تا از همه مردم – صرف نظر از حکم اسلام که از فقرا و مقروضان زکات گرفته نمی‌شود، بلکه زکات حق مسلم‌شان است – مالیات جمع‌آوری کنند. شنیع‌تر از آن، این حُکام خائن ۳ تریلیون روپیه پاکستانی را بابت سود‌ قرضه/وام‌شان خواهند پرداخت، درحالی‌که سود از جمله گناه‌های کبیره و اعلام جنگ با الله سبحانه وتعالی و رسول الله صلی الله علیه وسلم است. بناءً این هیاهوی بسیار به‌خاطر چیست؟!

حُکام خائن پاکستان به‌جای امتناع از پرداخت ۳ تریلیون روپیه پاکستانی سود، همان‌گونه که اسلام حُکم می‌کند، قصد دارند که قرضه/وام‌های سودی بیشتری بگیرند تا بتوانند ۳.۵ تریلیون روپیه کسر بودیجه فدرال خود را جبران کنند. بناءً این عمل زشت دولت فعلی نیز مانند دولت‌های پیشین، پاکستان را  بیشتر و عمیق‌تر در گودال قرضه‌ها/وام‌های سودی فرو خواهد برد. قرضه/وام پاکستان در سال ۱۹۷۱م بالغ بر ۳۰ میلیارد روپیه می‌شد، اما در سال ۱۹۹۱م به ۸۲۵ میلیارد افزایش یافت. در سال ۲۰۱۱م، قرضه پاکستان تا مبلغ ۱۰ تریلیون روپیه افزایش کرد و حالا چهار برابر شده، یعنی به ۴۰ تریلیون روپیه رسیده‌است، فقط در ظرف ده سال! بناءً این همه هیاهو‌ی گسترده به‌خاطر چیست؟!

بدتر، حُکام پاکستان در اوج هیاهو به دروغ ادعا کردند که در شرف غنا و آرامش اند. اگرچه در عوض، این حکام یک‌جا با صندوق بین‌المللی پول کار می‌کنند تا از خشکیده‌گی کلی اقتصاد شکنندۀ پاکستان مطمئن شوند، تا جیب آن‌هایی‌که به گناه کبیرۀ سود آغشته‌اند پر شود. در سال مالی ۲۰۰۸ – ۲۰۰۹ م مالیات پاکستان به یک تریلیون روپیه بالغ می‌شد، اما بعداً در سال ۲۰۱۳ – ۲۰۱۴ م دو برابر شد، یعنی به دو تریلیون روپیه رسید، سپس باری دیگر چهار چند شد که به چهار تریلیون روپیه رسید، درحالی‌که حُکام پاکستان حالا برای سال ۲۰۲۱ – ۲۰۲۲ م در حدود شش تریلیون روپیه را هدف تعیین کرده‌اند. این درحالی‌ست که آن‌ها از همین حالا تلاش می‌کنند تا خواستۀ‌ ۱۰ تریلیون روپیه‌ای صندوق بین‌المللی پول IMF را برای سال ۲۰۲۴ – ۲۰۲۵ م برآورده کنند. اگر دلیل چنین افزایش‌ها دفاع از حرمت رسول الله صلی الله علیه وسلم و یا آزادی مسجد‌الاقصیٰ و یا هم کشمیر می‌بود، مردم مسلمان پاکستان خانه‌های‌شان را خالی و به شکم‌های‌شان سنگ بسته می‌کردند. ولی برعکس، پول مسلمانان فقیر و مقروض برای گناه کبیرۀ سود به مصرف می‌رسد، این جنایت شنیعی‌ست و باید در گوشه گوشۀ پاکستان تقبیح و رد شود! پس این هیاهو‌ی بزرگ برای چیست؟!

بدتر از آن، این حُکام خائن بحران قرضه/وام سودی را که خودشان باعث‌اش شده‌اند بهانه می‌آورند، و بعداً همین حُکام به شرایط صندوق بین‌المللی پول IMF تسلیم می‌شوند. صندوق بین‌المللی پول IMF با بی‌ارزش کردن واحد پولی پاکستان زمینه‌سازی می‌کند که دولت‌های غربی صادرات‌مان را به قیمت ارزان‌تر خریده بتوانند، این درحالی‌ست که واردات و هر چیزی دیگر در پاکستان به شمول قرضه‌های سودی‌شان روز به روز گران‌تر می‌شود. طوری‌که در جنوری/ژانویه ۲۰۰۱ م، ۵۹ روپیه پاکستانی توان خرید یک دالر را داشت، اما در جون/ژوئن ۲۰۲۱ م، روپیه پاکستانی تا حدی کاهش یافته‌است که ۱۵۴ روپیه پاکستانی می‌تواند یک دالر امریکایی را خریداری کند. هم‌چنان صندوق بین‌المللی پول IMF قیودات شخصی‌سازی را روی منابع بالقوه با درآمد‌ بالا برای خزانه دولت وضع می‌کند، تا این‌گونه از وابسته‌گی دائمی پاکستان به قرضه‌های سودی اطمینان حاصل کند. بدین ترتیب، خزانه دولت از برکت وجود جیب‌های مالکان خصوصی، اعم از داخلی و خارجی، از عواید عظیم انرژی، منرال‌ها و میزان زیاد تولید محروم است.

و پس از آن‌که این حکام خائن ما را کاملاً به فقر و فاقه مواجه ساختند بهانه می‌آورند که ما ضعیف‌تر از آنیم که علیه خواسته‌های غرب استعمارگر روی مسایل اسلام و مقدسات‌اش مقاومت کنیم.

ای مسلمانان! الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾ (طه: ۱۲۴)

ترجمه: و هرکس از یاد من روی‌گردان شود زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم.

درد و سختی‌مان تحت این نظام اقتصادی لجام‌گسیخته هیچ پایانی ندارد. ای مسلمانان! بیایید با تلاش برای تأسیس مجدد خلافت به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم خود را از این نظام ظالم رها کنیم. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً﴾ (نور: ۳۹)

ترجمه: کسانی‌که کافر شدند اعمال‌شان همچون سرابی است در یک کویر که انسان تشنه از دور آن را آب می‌پندارد، اما هنگامی‌که به سراغ آن می‌آید چیزی نمی‌یابد.

تحت حکومت چنین حکامی‌که دستورالعمل‌های کفار را بر دساتیر الله سبحانه و تعالی و پیامبرش صلی الله علیه و سلم ارجحیت می‌دهد، برای همیشه گرسنه خواهیم ماند، درحالی‌که توسط وعده‌های دروغین مبنی بر پایان گرسنه‌گی تغذیه می‌شویم. ای مسلمانان! بیایید با مطالبه از پدران، برادران و فرزندان‌مان برای دادن نصرت به حزب‌التحریر برای برپایی فوری خلافت بر منهج نبوت، خودمان را از این حکام گنهکار خلاص کنیم.

تنها خلافت است که به تصرف بی‌رحمانۀ اموال فقرا و مقروضان، و مصرف‌اش جهت پرداخت سود پایان می‌دهد. تنها خلافت است که قرضه/وام خالص را از دارایی‌های حکام و مقامات فاسد می‌پردازد، زیرا اسلام دارایی حاصل از غصب و اختلاس را حرام کرده‌است. بناءً خلافت سرانجام زخم جاری و وسیع بدن‌مان را خواهد بست، تا باشد که بتوانیم تمام تلاش خود را برای نصرت الله سبحانه و تعالی و رسول‌اش صلی الله علیه و سلم متمکز کنیم.

خلافت قسمت زیادی از عواید را برای اجرای فرایض اسلام مانند تجهیز ارتش‌ها به‌خاطر جهاد علیه دشمنان‌مان و تسکین درد فقرا از فقرشان و مقروضان از قرض/وام‌شان به مصرف خواهد رساند، بدون این‌که هیچ باری را بر دوش فقیران و مقروضان قرار دهد. خلافت بخش عمده‌یی از عواید را از مراجع مالی باظرفیت، هم‌چون خراج از صاحبان زمین‌های زراعتی و زکات از صاحبان کالاهای تجارتی جمع‌آوری می‌کند. خلافت خصوصی‌سازی انرژی و منرال‌ها را منع می‌کند، زیرا این‌ها در اسلام از جمله دارایی‌های عامه به شمار می‌روند و عوایدشان برای نیازهای مردم به مصرف می‌رسد. هم‌چنین خلافت صنایع سنگین دولتی را جهت تولید محصولات گران قیمت، مانند وسایل و ماشین‌آلات صنعتی به‌گونۀ مؤثر راه‌اندازی می‌کند تا درآمد عظیمی را از فروش‌شان به‌دست آورد. درصورتی‌که هنوز عواید کم باشد، خلافت مالیات اضطراری را بر سرمایه‌داران‌مان وضع خواهد کرد.

و خلافت به کاهش پیوستۀ ارز و هژمونی دالر/دلار، که ما را در سیلاب تورم غرق کرده‌است، پایان خواهد داد. خلافت پشتوانۀ ارز را بر مبنای طلا و نقره قرار خواهد داد تا ثبات قیمت‌ها را تضمین کند، همان‌گونه که طی قرن‌ها تحت حاکمیت خلافت رایج بود.

پس ای مسلمانان! آیا هنوز برای‌تان واضح نشده‌است که هیچ چیز دیگری کم‌تر از تأسیس مجدد خلافت به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم نمی‌تواند به درد اقتصادی مکررمان خاتمه دهد؟! الله سبحانه و تعالی فرموده‌است:

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾ (ملک: ۱۴)

ترجمه: آیا آن کسی‌که موجودات را آفریده از حال آن‌ها آگاه نیست؟! درحالی‌که او (از اسرار دقیق) باخبر و آگاه است!

حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

حکومت‌انتقالی قیمت نفت را دوچند ساخته و به دستور باداران‌اش مردم را هلاک می‌سازد

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

حکومت‌انتقالی؛ مزدور سیاسی و مادر فساد و شورش قیمت یک لیتر پترول را 93 درصد از 150 پوند به 290 پوند و قیمت یک گیلن آن را از675 پوند الی 1305 پوند افزایش داده است. هم‌چنان قیمت یک لیتر گاز را 128 درصد از 125 پوند به 285 پوند و قیمت یک گیلن آن را از 562.2 پوند الی 1282 پوند بالا برده است. دولت این اقدام فاجعه‌آمیز بالای مردم را چنین توجیه نموده است که "ساختاری را تأسیس کند تا نهاد‌های دولتی و سکتور‌های خصوصی را هم‌سطح نهاد‌های مالی بین‌الملل نماید." (Tag Press). روز شنبه به تاریخ 22/05/2021 جبریل ابراهیم وزیر مالیه در مصاحبه‌اش با کانال خبری الحادث و العربیه بل رسیدات تقاضا‌های جدید دولت را افشا نمود که بالای مواد‌اولیه مالیات سنگین وضع شود و چنین گفت: "در حال حاضر آماده نیستیم تا مالیات را بالان نان و گاز سوخت وضع کنیم." وی هم‌چنان علاوه نمود: "ما با آن‌ها توافق نمودیم که بعد‌ها به این هدف خواهیم رسید" (An-Nilain website).

حزب‌التحریر-ولایه سودان حقایق ذیل را بیان می‌کند:

یکم) این حکام "نظامی و ملکی" در واقع تنها اجیران غرب کافر استعمار‌گر اند که با طاعت کامل دستورات و اوامر آن‌ها را تطبیق می‌کنند. عایشه موسی، عضو شورای خود‌مختار، این موضوع را در استعفأ نامه‌اش افشا نموده گفت: "من نمی‌خواهم در حکومتِ شرکت کنم که توسط دستان پنهان رهبری می‌گردد." (RT Channel 22/5/2021). این حکام با مردم کشور هیچ ترحم و پیمان خویشاوندی ندارد و یگانه تشویشی‌که دارند، خوش ساختن نهاد‌های رشوه‌خور مالی بین‌الملل می‌باشد که در واقع بازوی شرکت‌های سرمایه‌دار است و تلاش دارند تا تحت نام "سرمایه‌گذاری" منابع و ظرفیت کشور را در اختیار آن‌ها قرار دهند که کنفرانس مشکوک پاریس حقیقت چندان دور از ما نیست!!

دوم) این سیاسیون اجیر‌شده اصلاً وضعیت وخیم مردم، قیمت‌های کمر‌شکن، فقر از حد گذشته، صف طولانی مردم برای بدست آوردن مواد‌ اولیه، رنج و سختیِ زنده‌گی، کمبود دوا و وسایل حمل و نقل، نرخ کمر‌شکن حمل و نقل که مردم را به ستوه آورده و مشکل مصارف تعلیم و تربیه را درک و احساس نمی‌کنند؛ گویی کاملاً کر و لال گردیده اند. زنده‌گی به جهنم غیر‌قابل تحمل تبدیل شده و به دلیل وابسته‌گی کشور به کفار استعمار‌گر و سازمان‌های رشوت‌خور، مردم با درد و رنج، بد‌بختی و نا امیدی مواجه اند.

سوم) گرچه وزیر مالیه در مصاحبه‌اش با کانال خبری الحادث و العربیه به مردم وعده داد که مالیات بالای نان و گاز سوخت "بعد‌ها" وضع خواهد شد، اما این اجیران به دشوار ساختن وضعیت و بد‌بخت کردم مردم در آینده بعد از این اقدام فعلی شان ادامه می‌دهند. لذا؛ توقع خیر داشتن از آن‌ها مانند توقع خیر داشتن از شیطان است.

ای مردم سودان! تلاش شما برای آوردن تغییر توسط سفارت‌های غرب کافر استعمار‌گر خنثی شده است و این سفارت‌ها مولد نظام سرمایه‌داری‌ست که توسط حکام اجیر تطبیق و واضحاً از باداران شان به منظور تشدید فقر، کشتار بیش‌تر مردم دستور می‌گیرند تا میان شما و منابع کشور وسیله شده و منابع کشور را در کاسۀ طلائی شرکت‌های کفار بگذارند.

این را بدانید که هیچ تغییری رخ نخواهد داد مگر توسط حرکت و اقدام اهل قدرت که وفاداری آن‌ها به اسلام عزیز باشد نه به نظام سرمایه‌داری و غلامان حلقه به گوش. کسانی‌که به امت وفادار اند قلمرو غصب شدۀ امت را دوباره پس خواهند گرفت. پس؛ خلافت تأسیس خواهد شد و اسلام ناب و عزیز در دنیا غالب خواهد شد. نظام عالی اسلام کافی‌ست تا شرایط اسف‌بار زنده‌گی فعلی را بهتر سازد. در آن صورت مردم دوست را از دشمن تفکیک خواهند کرد. آن‌ها بر اساس ایدیولوژی، ظرفیت و منابع خود به نهضت واقعی خواهند رسید که توسط سیاسیون مخلص امت رهبری می‌شود، ای مسلمانان! برای این هدف با حزب‌التحریر کار کنید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ ]انفال:24[

ترجمه: ای اهل ایمان! هنگامی‌که الله و پیامبرش شما را به حقایقی که به شما (حیات معنوی و زندگی واقعی) می بخشد، دعوت می‌کنند، اجابت کنید و بدانید که الله میان آدمی و قلب‌اش حایل و مانع می شود (تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد) و مسلماً همه شما به سوی او گردآوری خواهید شد.

حزب‌التحریر-ولایه سودان

مترجم: عبدالله صالحی

 

 

ادامه مطلب...

جنگ جاری افغانستان نتیجه‌ی سیاست‌های منافقانه امریکاست که ملیشه‌سازی آن را تشدید می‌کند Featured

پس از اعلام خروج نیروهای امریکایی از افغانستان در دو ماه گذشته ده‌ها ولسوالی در افغانستان بدست گروه طالبان سقوط کرده است. دولت افغانستان با این حالت دست‌وپاچه شده و برای جلوگیری از سقوط بیشتر ولسوالی‌ها، تحت نام «دفاع مردمی» دست به ملیشه‌سازی زده و در بعضی مناطق برای مردم و قوماندان‌های محلی سلاح توزیع نموده است.

این برنامه‌ی دولت، افغانستان را وارد یک مشکل جدی‌تر و بزرگ‌تری می‌سازد که بعداً هیچ یک از طرفین جنگ نمی‌توانند آن را جمع کنند. طوری‌که ملیشه‌سازی افغانستان را به‌سوی یک جنگ داخلی بین‌الافغانی می‌برد که در آن خشونت‌ها، قتل و کشتار گسترش یافته و قربانی اصلی آن مردم مسلمان افغانستان خواهند بود.    

دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان یک‌بار دیگر مردم مسلمان افغانستان، طرفین جنگ، قوماندانان و متنفذین را مخاطب قرار می‌دهد که به‌جای جنگ علیه یکدیگر به ریشه‌های اصلی بحران جاری توجه نمایند. جنگ خونین فعلی نتیجه‌ی سیاست‌های منافقانه‌ی امریکا در باب جنگ و صلح افغانستان است که هوشیارانه نیروهای خود را از میدان جنگ بیرون کشید و مردم افغانستان را میان خود درگیر کرده است. حالا امریکا در نقش میانجی و تماشاگر این جنگ خونین را تماشا نموده و طوری جلوه می‌دهد که این جنگ داخلی میان خود افغان‌ها است. در حالی‌که وضعیت خون‌بار کنونی نتیجه‌ی سیاست‌های چندگانه‎ی امریکا است که در گفتار مردم را امیدواری به صلح می‌دهد، ولی در میدان عمل جنگ را تشدید بخشیده است. این بازی چند پهلویی امریکا هم طرفین جنگ را سردرگُم ساخته و هم افغانستان را به‌سوی یک فاجعه‌ی دیگر سوق داده است.

این واضح است که امریکا از دید نظامی در افغانستان شکست خورده است. بناء برای نجات پرستیژ جهانی خود موضوع صلح را مطرح نموده که در اصل به معنی صلح و امنیت نه؛ بلکه صفحه‌ی دیگری از جنگ و خون‌ریزی است. امریکا با این سیاست وضعیت را طوری مهندسی نموده تا بعد از خو‌نریزی‌های زیاد، آجندای خود را پیشکش کرده تا حضور قوی‌تر سیاسی و استخباراتی خود را در افغانستان حفظ نموده و این نکته را به جهانیان ثابت سازد که منبع اصلی بحران خود مردم افغانستان هستند، نه امریکا.

طرفین جنگ و مردم مسلمان افغانستان باید بدانند که تنها جهتی که از این جنگ‌خونین منفعت می‌برد امریکا است و بس. بناء زمان آن رسیده تا مسلمانان افغانستان زمام امور خویش را بدست گرفته و از افتیدن در دام‌هایی که اشغال‌گران برای شان پهن کرده‌اند، بپرهیزند. در عوض تلاش نمایند تا بر محور عقیده اسلامی گردهم آمده و در عرصه‌ی سیاسی مبتنی بر شریعت اسلام با هم متحد شوند. در غیر آن با تداوم وضعیت کنونی، صفحه‌ی غم‌انگیز دیگر در تاریخ این سرزمین گشوده خواهد شد که همه را در خود غرق خواهد کرد.

" لَا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّارًا يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ رواه البخاري

پس از من به کفر برنگردید، که گردن یک‌دیگر را بزنید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

جهاد یگانه راه آزادسازی کشمیر است، نه مطالبۀ عادی‌سازی روابط با مودی!

(ترجمه)

به تاریخ ۴ جون/ ژوئن ۲۰۲۱، که مصادف با صدمین روز آتش‌بس در امتداد خط کنترول است، عمران خان در یک مصاحبه با شبکۀ خبری رویترز، یک‌بار دیگر پیشنهاد یک‌جانبه مشروط گفتگوها را با دولت هند تصریح کرد و خواهان پلان بیرون‌رفت از این وضعیت شد. این درحالی‌ست که از طرف دولت هندو در مورد این پیشنهاد هیچ عکس العملی دیده نشده‌است. رژیم باجوا – عمران همواره تلاش کرده‌است تا دستورات ایالات متحده را برآورده کند و روابط‌اش را با دولت هندو به حالت عادی درآورد. رژیم پاکستان از بیم مسلمانان و نیروهای مسلح این سرزمین از پیشنهاد روند عادی‌سازی روابط عقب‌نشینی کرده‌است، درحالی‌که دولت هندو از بعد انضمام کشمیر با جبر و اکراه در آگست/اوت سال ۲۰۱۹ م اوضاع را به حالت اولی‌اش برنگردانده‌است، تنها از تغییر و تبدیل جمعیت از طریق استقرار و نقض حقوق بشر برای رام کردن مقاومت دست کشیده‌است. حالا رژیم پاکستان اقلاً با درخواست نقشۀ بیرون‌رفت از اوضاع فعلی حتی بیش‌تر عقب‌نشینی کرده‌است تا بتواند ادعا کند که مودی را به پذیرش اشتباه سیاسی‌اش وادار کرده‌است و ازین پس امتیازات بیشتری از وی خواهد گرفت. این‌گونه رژیم پاکستان امیدوار است که مسلمانان و نیروهای مسلح را گول بزند تا از روند عادی‌سازی روابط‌اش با دولت هند پیروی کنند، و در نتیجه حاکمیت نامشروع هند را بالای سرزمین کشمیر تأمین کنند.

رژیم باجوا – عمران به حسن نیت مودی به طور کورکورانه اعتماد کرده‌است درحالی‌که در صحنه عملی دستور واشنتگن را به اجرا در می‌آورد. امت مسلمه و نیروهای مسلح مسلمانان اصالت دولت هندو را هرگز فراموش نخواهند کرد؛ طوری‌که در طول تاریخ برای‌شان واضح بوده‌است. در گذشته زمانی‌که دولت هندو متوجه امکان آزادی تمام کشمیر توسط جهاد نیروهای پاکستان و دیگر جنگجویان قبایلی شد، به گونه‌ای مکارانه موضوع را به سازمان ملل کشاند و با کذب و دروغ تعهد کرد که همه‌پرسی‌یی را در کشمیر انجام خواهد داد و به آرزوهای مسلمانان در این همه‌پرسی احترام خواهد گذاشت. اعتماد به دولت هندو در آن زمان یک اشتباه مهلک بود تا این‌که آتش‌بس فوری جنبه عملی را به خود گرفت، دولت هندو از تعهدات‌اش امتناع ورزید و چنگال‌هایش را بیشتر در کشمیر اشغالی فرو برد. در حال حاضر اعتماد به مودی به مثابۀ نویشدن جام زهر است چون این عمل تنها برای مودی وقت خریده‌است و به هر اندازه‌یی که توانست چنگال‌هایش را در کشمیر اشغالی فرو برد.

در حقیقت امر، در اسلام برای بیرون‌رفت از اوضاع فعلی کشمیر اشغالی تنها یک راه حل قابل قبول وجود دارد که آن عبارت از آزادی کامل کشمیر اشغالی از طریق جهاد منظم، خوب و برنامه‌ریزی‌شده توسط نیروهای مسلح پاکستان می‌باشد. این نقشه‌ای موفق برای بیرون‌رفتی بود که مسلمانان برای آزاد‌سازی کشمیر آزاد امروزی از اشغال دولت هند در سال ۱۹۴۸م  اتخاذ کرده بودند. این یگانه راه حل قابل قبول از سوی مسلمانان است چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ(بقره: ۱۹۱)

ترجمه: و آنها را (بت‌پرستانی‌که از هیچ‌گونه جنایتی ابا ندارند( هر کجا یافتید به قتل برسانید و از آن‌جا که شما را بیرون ساختند )مکه‌(، آن‌ها را بیرون کنید!

ای مسلمانان نیروهای مسلح پاکستان! حُکام پاکستان پیشرفت روند عادی‌سازی روابط‌شان با دولت هند را توجیه کرده و مدعی اند که اگر تجارت با دولت هندو افزایش یابد به اهداف‌شان که رشد اقتصادی و کاهش فقر است نایل خواهند شد. اگرچه به منظور دست‌یابی به رشد اقتصادی و کاهش فقر باید از شر نظام سرمایه‌داری خلاص شد، نظامی‌که نه تنها باعث فقر پاکستان شده بلکه به فقر هند نیز انجامیده‌است. اگرچه تجارت با هند چندین مفاد غیرمحتمل هم به بار آورد، ولی الله سبحانه وتعالی برای ما اجازه نداده‌است تا مسلمانان و سرزمین‌های اسلامی را رها کنیم و اجازه دهیم کفار آن را اشغال کنند، به هر قیمت که امکان دارد باید به داد آن‌ها برسیم. ای سربازان مسلمان! این شمایید که ریشه‌های خیانت و جنایت را از بیخ می‌کَنید چون تنها شما از عهده این کار برآمده می‌توانید و شما این دست‌آورد را کمایی خواهید کرد به شرطی که برای تأسیس دوباره خلافت اسلامی بر منهج نبوت به حزب‌التحریر نصرت دهید. خلافت اسلامی در آن زمان به شما تطبیق راه‌حل اساسی یعنی دستور جهاد را به هدف آزادی کشمیر اشغالی خواهد داد.

دیگر زمان آن فرا رسیده‌است که پرچم اسلام را به همراه تکبیرهای پیروزی در سریناگار برافرازید، و دعای میلیون‌ها برادر پدر، خواهر و مادر مسلمان را به همراه خود کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان
مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

اداره امنیت‌ملی هند بحث در مورد خلافت را که میلیون‌ها مسلمان به آن باور دارند، را جرمِ همراه با مجازات می‌پندارد! Featured

(ترجمه)

به تاریخ 29/5/2021، ادارۀ امنیت‌ملی هند محمد اقبال را متهم به "نشر و پخش پیام‌های غیر قابل‌قبول در فیس‌بوک و راه‌اندازی بحث‌ها" در مورد نظام خلافت در سرزمین‌های اسلامی نمود، نظامی‌که حزب‌التحریر تلاش دارد آن را اقامه نماید. اداره امنیت هند گفته است که حکم این جرایم در میان دیگر قوانین‌جنائی در قوانین هند درج است. (Economic Times)

همان‌طوری‌که قبلاً گفته بودیم؛ مقامات اداره امنیت‌ملی هند در متهم نمودن حزب‌التحریر و اعضای آن به "تروریزم" ناکام مانده است. اما، به عوض این که از اشتباهات خود پند گرفته و انرژی خود را مصروف چیزی بسازند که به نفع مردم باشد، بار دیگر با گستاخیِ کامل بالای یکی از اعضای حزب‌التحریر تهمت بسته است. فلهذا؛ در کشوری‌که بزرگ‌ترین افتخار تطبیق دموکراسی را در جهان داراست، "مباحثه با مردم و نوشتن در فیس بوک" به جرمی تبدیل شده است که مرتکب آن سزاوار مجازات است!

استفاده نیرو‌های امنیتی توسط حکومت مودی برای تطبیق پالیسیِ نژاد‌پرستانه چنان افزایش یافته است که به طور واضح گفته می‌توانیم که نهاد‌های حکومتی وی از قوانین وسایل متأثر شده است. یکی از قوانین وسایل "چکش مسلو" می‌باشد که وی با اشاره بیان کرده است: "من فرض می‌کنم که یک موضوع اغوا کننده است، اگر تنها چیزی را که در دست دارید چکش باشد، با هر چیز طوری رفتار کنید، گویی این که یک میخ است." لذا؛ حکومت مودی و مقامات این نهاد‌ها چنان توسط پالیسی نژاد‌پرستانه آلوده شده است که هر مسلمانی‌که دین و امت‌اش را دوست داشته باشد، میخی می‌پندارند که باید توسط چکش کوبیده شود. نیرو‌های امنیتی به عوض این‌که برای محافظت منافع و دفع ضرر‌های مردم سیستم ایمنی گردد، برعکس به مرض خود‌کار تبدیل شده است که به عوض دفاع مؤثر، بالای بدن مریض حمله می‌نماید!

این جا باید بپرسیم؛ آیا حکومت هند ادعا نمی‌کند که قانون اساسیِ‌اش، آزادی‌بیان را در میان شش آزادی را که از آن‌ها محافظت می‌نماید، تضمین می‌کند؟ پس، چرا پولیس‌محلی شخصِ را دستگیر کرده که "با مردم بحث می‌نماید و در فیس‌بوک می‌نویسد"؟! بعد از این‌که برای مقامات واضح شد که این موضوع تنها آزادی‌بیان بوده، چرا ادارۀ امنیت‌ملی هند این قضیه را به تروریزم نسبت داده است؟! حکومت هند در استفاده شیوه‌های خشن، افراطی برای منع عمل کرد‌های غیر‌قانونی در دهلی جدید چقدر پیش خواهد رفت؟ ِآیا حالا از محدودۀ عقل و خرد کاملاً بیرون شده؟ آیا می‌خواهد که آرامش فعلی میان ادیان مختلف مردم هند را از هم بپاشد؟!

آیا کافی نیست که حکومت مودی مردم هند را مبتلا به بحران‌های مرگ‌بار و غفلت تاریخی کرده است؟ چرا حالا می‌خواهد که این موضوع را خراب‌تر ساخته و روابط‌اش را با بیلیون‌ها مسلمان سراسر جهان بد‌تر سازد؟! آیا مودی فراموش کرده گاندی وقتی‌که می‌خواست از مسلمانان در شبه قاره‌هند طرف‌داری نماید، متحد شدن با دولت خلافت را مسئله مهم می‌دانست؟ آیا حکومت هند حالا درک کرده است که گاندی اشتباه کرده و به خاطر کاری که کرده مستحق مجازات است؟!

ما به اشخاص عاقل هند توصیه می‌کنیم که خود را از پالیسی منحوس حکومت مودی جدا سازند. آیا ندیده اید که چگونه مودی و همراهانش در حرص قدرت کور گردیده و برای جلب رای انتخابی، مردم را احمق ساختند و آن‌ها فکر کردند که خطر ویروس‌کرونا از بین رفته، در حالی‌که باید از مردم مراقبت می‌نمود؟! برای حفظ قدرت، آیا مودی و همراهانش مردم را با تشویق به عدم اتخاد تدبیر برای جلوگیری از شیوع مرض، به کام مرگ نکشاند؟! برعلاوه؛ سخن‌رانی‌های متعصبانه مودی و همراهانش که در سراسر هند پخش شد، برای گرفتن رای انتخابی، مردمان مذهبی را تحریک می‌نمود تا برخلاف یک دیگر گردند. سخن‌رانی مشابهِ تمام جوامع دیگر کشور‌ها را پارچه پارچه نموده و حالا با از بین بردن روابط میان گروه‌های مختلف در کشور، ثبات هند را تهدید می‌کند. این به نفع مردمان مذهبی‌ست که روابط حسنه را با مسلمانان حفظ نماید، زیرا امت اسلامی برای حیات دوباره آماده می‌گردند که به اذن الله سبحانه و‌تعالی تأسیس شده و مژده پیامبر صلی الله علیه و‌سلم تحقق خواهد یافت. هرگاه دولت اسلامی اقامه گردد؛ امت به تمام بی‌عدالتی و ظلمی‌که بالایش صورت گرفته، پاسخ دندان‌شکن خواهد داد و کسانی‌که با امت نیکی کرده اند و کسانی‌که به آن‌ها خیانت کرده اند را در‌نظر می‌گیرد. الله سبحانه و‌تعالی فرموده است.

﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَاراً فِي الأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾ ]غافر:82[

ترجمه: آیا در زمین گردش نکردند تا با تأمل بنگرند که سرانجام کسانی که پیش از آنان بودند (و سرکشی و تکبّر می‌کردند) چگونه بود؟ همانان که تعداد شان از این‌ها بیش‌تر و از ایشان نیرومندتر بودند و در زمین آثاری پایدارتر (چون قلعه‌ها و خانه‌های استوار و کاخ‌های بسیار محکم) داشتند، ولی تعداد، قدرت و آثاری که همواره به دست می‌آوردند (چیزی از عذاب خدا را) از آنان دفع نکرد.

پس؛ دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر یک بار دیگر به طور قاطعانه می‌گوید که حزب‌التحریر یک حزب سیاسی جهانی‌ست که برای تأسیس دولت خلافت بر منهج نبوت در کشور‌های اسلامی به طریقه فکری و سیاسی کار می‌کند. حزب‌التحریر از زمان تأسیس‌اش فکره‌های ناب را بعد از مطالعۀ عمیق توسط مفکرین اتخاذ نموده که عملی‌کردن آن در زنده‌گی قلب را آرامش می‌بخشد. این طریقۀ درستی است که مفکوره‌ها بالای سلوک فرد و یک جمع تاثیر کرده و رفتار‌اش را به شکل اعلی تغییر می‌دهد.

به همین شکل، ما مطمئن هستیم که اسلام و نظام خلافت یگانه نظامی است که قادر به نجات بشر به شمول مردم هند از بد‌بختی می‌باشد که فعلاً توسط حکام خائن جریان دارد و مردم را تنها به خاطر حفظ قدرت و سلطۀ خود هلاک ساخته اند. پس؛ هرکسی‌که به مردم‌اش وفادار است باید به پیشنهاد حزب‌التحریر محترمانه گوش دهید که دید درست و جامع از زنده‌گی را برای بشر تقدیم می‌نماید که توسط حضرت محمد صلی الله علیه و‌سلم عملی گردیده بود. ما می‌خواهیم دوباره تذکر دهیم که شبه قارۀ‌هند تحت حاکمیت اسلام شاهد عدالت، آرامش بی‌نظیر، امنیت و سعادت بود. در واقع، روزی که مسلمانان دوباره نظم دنیا را در دست گیرند نزدیک است انشاءالله. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید.

﴿الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ﴾ ]حج:41[

ترجمه: همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می‌دارند و زکات را می‌پردازند و مردم را به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای زشت بازمی‌دارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختیار خداست.

انجینیر صلاح‌الدین عضاضه

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه