یکشنبه, ۱۸ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۱۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ربیع‌الاول، درس‌هایی به مسلمانان به طور عام و به افسران نظامی مسلمانان به طور خاص!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

ای مسلمانان! بعثت حضرت محمد صلی‌الله علیه وسلم به عنوان رحمة‌للعالمین، رسول و پیامبر خاتم در ماه ربیع الاول صورت گرفته است.

 ابوالحسن علی بن حسین بن علی مسعودی (متوفی 346 ق) در کتاب "التنبیه والإشراف" چنین روایت نموده است: «فلما بلغ أربعين سنة بعثه الله عز وجل الى‌الناس كافة يوم الاثنين لعشر خلون من شهر ربيع الأول... وله ﷺ يومئذ أربعون سنة وتنوزع في أول من آمن به من الذكور، بعد إجماعهم على أن أول من آمن به من الإناث خديجة؛ و چون به چهل سالگی رسید، الله سبحانه وتعالی وی را در روز دوشنبه در ده روز اول ماه ربیع‌الاول بر تمام بشر به پیامبری برگزید... در آن روز رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم چهل‌ساله بود و او اولین کسی از جملۀ مردان بود که ایمان آورد و به اتفاق (اصحاب رضی‌الله عنهم) خدیجة رضی‌الله عنها اولین زنی بود که ایمان آورد.»

احمد بن محمد بن ابوبکر بن عبدالملک قسطلانی، القطیبی، المصری، ابوالعباس، شهاب‌الدین (متوفی: 923 ق) در کتاب "المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة(اعطای محمد صلی‌الله علیه وسلم موهبتی برای زمین)" نقل می‌نماید: «ولما بلغ رسول‌الله ﷺ أربعين سنة... وقال ابن عبد‌البر: يوم الاثنين لثمان من ربيع الأول سنة إحدى وأربعين من الفيل. وقيل: فى أول ربيع: بعثه‌الله رحمة‌للعالمين، ورسولا إلى كافة الثقلين أجمعين؛ هنگامی‌که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم به سن چهل سالگی رسید... و ابن عبدالبر گفت: دوشنبه هشتم ربیع‌الاول چهل و یک سال بعد از سال فیل، گفته‌شد که الله سبحانه وتعالی وی را در ربیع‌الاول رحمتی برای تمام بشریت و تمام نژادها قرار داد.»

بنابراین، در ماه ربیع‌الاول، رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم برای همۀ مردم اعم از عرب و عجم، آفریقایی و آسیایی، اروپایی و آمریکایی مبعوث گردید. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ [انبیاء: 107]

ترجمه: ما تورا نفرستادیم، مګر رحمتی بر عالمیان.

رسالت وی رحمتى بود براى همۀ انسان‌ها و غلبه بر تمام روش‌های دیگر از زندگى، هرچند مشرکین را خوش نیاید.

ای مسلمانان! ربیع‌الاول شاهد هدیۀ دیگری بود، هجرت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم تا برای اولین‌بار اسلام را به عنوان دولتی در مدینه‌ منوره "منور به نور هدایت" تأسیس نماید.

پس از تأمین نصرت از دو قبیلۀ قوی مدینه، بنی خزرج و بنی‌ اوس، زمینۀ هجرت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از ظلم در مکه تا حاکمیت اسلام در مدینه فراهم گردید. بخاری در صحیح خود از ابن شهاب روایت می‌کند که عروه بن‌الزبیر به وی گفت:

«وَسَمِعَ المُسْلِمُونَ بِالْمَدِینَةِ مَخْرَجَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ مِنْ مَکَّلَه... بِظَهْرِ الحَرَّةِ، فَعَدَلَ بِهِمْ ذَاتَ الیَمِینِ، حَتَّی نَزَلَ بِهِمْ فِی بَنی عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ، وَذَلِکَ یَوْمَ الِاثْنَیْنِ مِنْ شَهْرِ رَبِیعٍ الأَوَّلِ»

ترجمه: مسلمانان مدینه خبر خروج رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از مکه را شنیدند... و رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را در روز دوشنبه و در بنی عمرو بن عوف در ماه ربیع الاول ملاقات نمودند.

و ابن هبان در صحیح خود از براء روایت نموده است که گفت:

«أَنَّ قُدُومَهُ الْمَدِینَةَ کانَ یَوْمَ الِاثْنَیْنِ لِاثْنَتَیْ عَشْرَةَ لَیْلَةً خَلَّت مِن رَبِیعٍ الأَوَّل»

ترجمه: یمن قدوم رسول‌الله به مدینه در روز دوشنبه شب دوازدهم ربیع‌الاول بود.

طبری در "تاریخ رسولان و امراء" نقل نموده است:

«حَدَّثَنَا ابْنُ حُمَیْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَلَمَةُ، عَنِ ابْنِ إِسْحَاقَ، عَنِ الزَّهرِیَّ، قَال: قدم رسول اللَّه: ِاَلمَدِينَةَ يَوْمَ الاثْنَيْنِ، لاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الأَوَّلِ»

ترجمه: از ابن حمید شنیدیم که گفت: سلمة از ابن اسحاق، و او از زهرى شنیده است که گفت: رسول‌الله صلى‌الله علیه وسلم در روز دوشنبه شب دوازدهم ربیع‌الاول وارد مدینه شد.

بنابراین، ربیع‌الاول ماهی بود که در آن به رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم حکم (حاکمیت) داده شد. حالا دیگر اولین دولت اسلامی تأسیس گردیده بود؛ دولتی‌که اجازه می‌داد تا اسلام با تمام شکوه آن تطبیق گردد.

ای مسلمانان! بیایید تا ماه ربیع‌الاول و هدایایی‌که این ماه شاهد آن بوده است، مارا برانگیزد و الهام دهد تا پیام اسلام را به عنوان آرامشی برای مظلومان و هشدار جدی برای حکام ظالم، بلند و اظهار نماییم. بیایید تا برای شکرگزاری از هدایایی که این ماه برای ما عطا نموده است، علی‌الرغم ظلم و ستم حکام ظالم، در راه‌پیمایی‌های اسلام تزلزل ناپذیر باشیم. بیایید تا محبت ما به رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم ما را برانگیزد تا مرزهای دروغین ملی را که مارا به بیش از پنجاه کشور تقسیم نموده است، از بین برده و به عنوان یک دولت خلافت تحت پرچم لا اله الا الله محمد الرسول الله خودرا وحدت بخشیم.

ای افسران نظامی مسلمان! بیایید تا امروز هجرت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم که ماه ربیع الاول شاهد آن بوده است، مردان جنگی را در میان نیروهای مسلح ما برانگیزد تا نصرت(حمایت مادی) خودرا برای تأسیس خلافت بر منهج نبوت اعطا نمایند. بیایید برای بازگشت امت به عنوان امت شاهد بر تمام بشریت تلاش نماییم و اسلام را به عنوان یک دولت تطبیق نموده و نور هدایت آن‌را به گونه‌ای حمل نماییم که بالای سایر روش‌های زندگی غالب گردد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

4 ربیع الاول 1445هـ.ق.

شه‌شنبه 19 سپتمبر 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

 (ترجمه)

به جواب محمد خطیب

سوال:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

به اجازۀ شما در مورد رزق سوالی دارم؛ سوال این است که آیا سعی باعث افزایش رزق مقدرشدۀ می‌گردد؟ یعنی اگر شخصی در خانۀ خود نشسته باشد رزق‌اش همان مقدار رزقی است که در صورت تلاش و کار کردن به‌دست می‌آورد؟ به عبارت دیگر، آیا اعلانات و یا بازاریابی به خاطر ارتقای سطح کار، در مقدار رزق تعیین شده می‌افزاید؟ تشکر، تقاضا دارم که در صورت ممکن جواب این سوال زودتر داده شود. الله سبحانه وتعالی شیخ ما را حفظ نموده و عمر شان را طولانی گرداند!

جواب:

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

به نظر می‌رسد که در مورد مسألۀ رزق در نزد شما اندکی پوشیدگی و التباس وجود دارد. به هر حال، این موضوع قبلاً توضیح داده شده، مخصوصاً در" دوسیۀ پرسش و پاسخ فقهی"؛ شما می‌توانید به آن مراجعه نمائید که به صورت کامل در آن موجود می‌باشد و جهت جواب به سوال شما، من قسمتی از آن را برایت در این‌جا به صورت خلاصه بیان می‌کنم:

«اما مسألۀ رزق، آیات قطعی‌الدلالة‌ی بسیاری وجود دارد که این آیات برای مؤمنین جای شک و تردیدی باقی نگذاشته و مجالی نمی‌گذارد؛ مگر این‌که ایمان بیاورند که رزق به‌دست الله سبحانه وتعالی بوده و برای هر کسی‌که خواسته باشد، می‌دهد. مسألۀ رزق غیر از مسألۀ قدر است؛ زیرا قدر آن است که الله سبحانه وتعالی وقوع فلان امر(حادثه) را قبل از به‌وقوع پیوستن آن می‌داند؛ زیرا آن نوشته و مقدر شده، اما در خصوص رزق علاوه بر این‌که الله سبحانه وتعالی می‌داند که فلان شخص رزق داده می‌شود رزق‌اش را تعیین و مقدر نموده است، معلوم است که رازق تنها الله سبحانه وتعالی بوده، نه بنده؛ زیرا آیات مبارکه به این مسأله دلالت دارد:

﴿لَا نَسْأَلُكَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾ [طه: 132]

ترجمه: ما از تو روزی نمی‌خواهيم، بلكه ما به تو روزی می‌دهيم. سرانجام (نيك و ستوده) از آن (اهل پرهیزگاری و) تقوی است.‏

﴿وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللهُ حَلاَلاً طَيِّباً وَاتَّقُواْ اللهَ الَّذِيَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾ [مائده: 88]

ترجمه: و از نعمت‌های حلال و پاكيزه‌ای كه الله به شما روزی داده است بخوريد، و از (مخالفت با دستورات) الهی تقوی کنید كه شما بدو ايمان داريد.‏

این آیات قطعی الدلالة بوده و صراحت دارد که تنها الله سبحانه وتعالی رازق بوده و او است که برای هرکسی‌ خواسته باشد، رزق را فراخ و برای هرکسی خواسته باشد، رزق را تنگ می‌کند. در تمام این موارد نسبت رزق به سوی الله سبحانه وتعالی داده شده و در این آیات ذکر شده که جز الله سبحانه وتعالی دیگر رازقی نبوده و تنها او رزق می‌دهد. نسبت فعل رزق به سوی الله سبحانه وتعالی نسبت حقیقی می‌باشد.

پس می‌بینیم که در آیات مبارکه نسبت فعل رزق تنها به سوی الله سبحانه وتعالی داده شده، نه به سوی انسان. هم‌چنان در کدام حدیثی نیامده که نسبت فعل رزق به سوی انسان داده شده باشد. به این ترتیب، در تمام نصوص نسبت رزق به الله سبحانه وتعالی داده شده؛ اما مواردی‌که نسبت رزق برای انسان داده شده، هدف این است که برای شان مال و صدقه بدهید؛ نه رزق؛ مثلاً این فرمودۀ او تعالی:

﴿وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ﴾ [نساء: 5]

ترجمه: اموال كم‌خردان را كه در اصل اموال شماست، به خود آنان تحويل ندهيد؛ چرا كه الله این اموال را برای‌تان قوام زندگی گردانده است. از (ثمرات) آن خوراك و پوشاك ايشان را تهيّه كنيد و با سخنان شايسته با آنان گفتگو كنيد(و ايشان را نيازاريد و با ايشان بدرفتاری نكنيد).

وقال تعالى: ﴿وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ﴾ [نساء: 8]

ترجمه: و هرگاه خويشاوندان(فقير شخص مرده) و يتيمان و مستمندان(غيرخويشاوند) بر تقسيم(ارث) حضور پيدا كردند، چيزی از آن اموال را بدانان بدهيد و به گونه زيبا و شايسته با ايشان سخن بگوئيد(و از آنان دلجوئی و معذرت‌خواهی كنيد).‏

هدف آیۀ اولی این است که برای شان طعام بدهید و هدف از آیۀ دوم این است که از رزقی‌که برای شما داده شده، برای دیگران بدهید و این نسبت رزق به سوی انسان نبوده و به معنی رزق دهنده نیست. شما در تمام آیات می‌بینید که چنین صراحت دارد:

﴿نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ﴾ [انعام: 151]

ترجمه: ما شما را روزی می‌دهیم.

و در آیۀ دیگری فرموده است:

 ﴿وَرِزْقُ رَبِّكَ﴾ [طه: 131]

ترجمه: و رزق پروردگارت.

و در آیۀ دیگری فرموده است:

﴿كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللهِ﴾ [بقره: 60]

ترجمه: از رزق الله (سبحانه وتعالی) بخورید و بنوشید.

در تمام این آیات دیده می‌شود که فعل رزق به الله سبحانه وتعالی نسبت داده شده، این معنی، تأویل را قبول ننموده و او تنها الله است که رزاق بوده و رزق به دست او است.

بنابر این، واجب است که ایمان داشته باشیم تنها الله سبحانه وتعالی رازق مخلوقات است؛ زیرا دلیل قطعی‌الثبوت و قطعی‌الدلالة است. پس ایمان به آن فرض بوده و کفر به آن کفر است؛ پس کسی‌که به الله سبحانه وتعالی به عنوان رازق ایمان نداشته باشد، کافر بوده و به الله سبحانه وتعالی از آن حالت پناه می‌بریم.

این مسألۀ رزق از ناحیۀ ایمان و دلیل است؛ اما یک مسألۀ دیگری‌که قابل ذکر است؛ این‌که الله سبحانه وتعالی، به علاوۀ این‌که امر نموده که باید به رازق بودنش ایمان داشته باشیم؛ انسان را امر به سعی و تلاش برای کسب رزق نموده است؛ چنان‌که فرموده است:

﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ﴾ [ملک: 15]

ترجمه: او كسی است كه زمين را رام شما گردانيده است. در اطراف و جوانب آن راه برويد و از روزی الله بخوريد.‏

هم‌چنان او تعالی فرموده است:

﴿فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللهِ﴾ [جمعه: 10]

ترجمه: آنگاه كه نماز خوانده شد، در زمين پراكنده گرديد و به دنبال رزق و روزی الله برويد و الله را (با دل و زبان) بسيار ياد كنيد تا اين‌كه رستگار شويد.

پس این دو آیه امر به تلاش و سعی برای طلب رزق نموده و وقتی این امر مقترن به سعی برای طلب رزق در آیات شد که صراحت بر رزاق بودن الله سبحانه وتعالی دارد، واضح می‌گردد که تنها الله سبحانه وتعالی رزاق است و چنین تشریح می‌شود که باید ایمان آورد که تنها الله سبحانه وتعالی رزاق است. پس آیات اولی به صورت قطعی دلالت به این دارد که تنها الله سبحانه وتعالی رزاق بوده و الله است که رزق را می‌دهد، نه انسان. این دو آیۀ مبارکه ما را به کارکردن برای حصول رزق امر می‌کند.

حقیقت این است که سعی سبب رزق نیست؛ زیرا سبب مسبب را حتماً به وجود می‌آورد. مسبب بدون سبب‌اش به وجود نمی‌آید؛ مثلاً کارد سبب قطع است، یعنی کارد است که  قطع می‌کند و آتش سبب سوختاندن است یعنی آتش است که می‌سوزاند؛ پس بریدن بدون کارد، یعنی بدون آلۀ تیز به وجود نمی‌آید و سوختاندن بدون آتش به وقوع نمی‌پیوندد؛ این است واقعیت سبب. سعی برای طلب رزق این چنین نیست اگر چنین می‌بود در این صورت سعی باید رزق می‌آورد. یعنی مثلی‌که کارد سبب قطع و آتش سبب سوختاندن می‌شود، سعی برای طلب رزق سبب حصول رزق نمی‌گردد و گاهی هم رزق بدون سعی حاصل می‌شود، یعنی اگر فرضاً سعی را سبب بگیریم، گاهی دیده می‌شود که سبب یعنی سعی به وجود می‌آید؛ ولی مسبب یعنی رزق حاصل نمی‌شود؛ گاهی مسبب بدون سبب‌اش به وجود می‌آید که این مسأله به صورت قطعی دلالت بر این دارد که سعی سبب رزق نیست.

مثال‌ها در این خصوص در میدان واقعیت زندگی بسیار زیاد است؛ تاجری‌که برای بدست آوردن مفاد کار می‌کند، ولی نتیجۀ تجارت آن خساره است؛ در حالی‌که سعی توسط آن صورت گرفته، ولی رزق حاصل نشده است. به این معنی که سبب به وجود آمده؛ اما مسبب به وجود نیامده است؛ لذا سبب گفته نمی‌شود؛ زیرا سبب حتماً نتیجۀ وجود مسبب است. هم‌چنان وارث مال میراث را مستحق می‌شود، بدون این‌که برای حصول آن سعی و تلاش کرده باشد؛ اگر سعی سبب رزق می‌بود، مال بدون سعی حاصل نمی‌گردید؛ زیرا مسبب بدون سبب‌اش به وجود نمی‌آید. پس حصول مال میراثی بدون سعی دلیل بر این است که سعی سبب رزق نیست؛ زیرا رزق بدون وجود سعی به وجود آمده است.

همۀ این موارد به صورت قطعی ثابت می‌سازد که سعی برای طلب رزق سبب رزق نبوده، یعنی سعی نمی‌تواند رزق بیاورد و سعی مانند کارد که وظیفۀ عملیۀ قطع را انجام می‌دهد و مانند آتش که عملیۀ سوختاندن را انجام می‌دهد، رزق را نمی‌آورد؛ زیرا سعی سبب رزق نیست.» ختم

به این ترتیب، رازق مطلق الله سبحانه وتعالی بوده و این باور بخشی از عقیدۀ ما است. اما سعی یک حکم شرعی است؛ اگر شما برای کسب رزقی‌که الله سبحانه وتعالی برای شما قضا و مقدر نموده سعی کنید، از سعی خود ثواب می‌برید؛ اما اگر سعی و تلاش نکنید، رزق مقدرشده را کسب خواهید کرد و عدم سعی و تلاش تان خلاف حکم شرعی می‌باشد؛ زیرا به گونه‌ای که الله سبحانه وتعالی دستور داده، سعی و تلاش نکردید.

ان‌شاء الله که جواب به همین حد کافی باشد. طوری‌که در فوق ذکر نمودم، موضوع ‌به صورت کامل‌اش در "الکراسة" ذکر شده، اگر چیزی برایت مبهم ‌باشد، می‌توانید به آن کتاب مراجعه کنید. الله متعال شما را یاری کند!

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

27 صفر1445هـ.ق.

12سبتمبر2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

نظام اردن و ادامۀ نقش آن به عنوان نگهبان وفادار رژیم یهود!

(ترجمه)

خبر:

محکمه اردن اولین جلسۀ محاکمه عماد العدوان نماینده مجلس و 13 متهم دیگر را قرارست امروز چهارشنبه 20 سپتامبر پس از تعیین 4 اتهام از سوی قاضی القضات آغاز کند. اسرائیل آوریل گذشته، عماد العدوان نماینده مجلس را به اتهام قاچاق اسلحه و طلا دستگیر کرده و پس از حدود یک ماه او را به مقامات کشورش تحویل داد. این منابع توضیح دادند که اتهامات موجه علیه العدوان عبارت از«صادرات سلاح گرم به قصد استفاده غیرقانونی و فروش سلاح گرم به قصد استفاده غیرقانونی از آن» می‌باشد.

تبصره:

نظام اردن بدون کوچک‌ترین شرم و حیا و با گام‌های استوار، راه خود را به عنوان نگهبان وفادار رژیم یهود، به هر قیمت و عواقبی که باشد ادامه می‌دهد، و مانند روز اول به تلاش‌های خستگی ناپذیر خود، به هدف ایجاد امنیت و اطمینان بخشیدن به مرزهای شرقی رژیم یهود، علی‌رغم تمام جنایات یهودیان علیه فلسطین، مردم آن و مسجد الاقصی ادامه می‌دهد.

نظام اردن، که صاحب دروغ حفاظیت هاشمیان بر اماکن مقدسه است، از متهم کردن فردی که قصد قاچاق اسلحه به فلسطین را داشت، خجالت نمی‌کشد، و نیت او را برای استفاده از آن علیه یهودیان غاصب غیرمشروع می‌داند!

اقدامات مشروع این رژیم خائن، آن دسته از اقداماتی است که در خدمت عادی‌سازی روابط و قدرت بخشیدن به یهودیان خون‌خوار سرزمین مبارک فلسطین باشد. هر اقدامی که حتی از راه دور باعث ایجاد مزاحمت برای یهودیان شود، از نظر نظام اردن اقدامی محکوم و جرم است و باید با آن مبارزه و مقابله کرد. این نظام به کدام وقاحت رسیده است؟!  اما جای تعجب نیست، زیرا اردن از روز اول خود، به چیزی جز خیانت و سهل‌انگاری عادت نکرده است، درست مانند تشکیلات خودگردان فلسطین که از بطن خیانت متولد شد.

مهم ترین مهره‌های یهودیان در منطقه، نظام‌های عربی اطراف آن ( اردن، مصر، سوریه و لبنان) هستند. اگر تلاش‌های خستگی ناپذیر آن‌ها برای تأمین امنیت این رژیم غاصب نبود، یهود این همه مدت در سرزمین مبارک فلسطین جایگاه ثابتی نمی‌داشت، پس چقدر امت مسلمه به رهایی از این نظام‌های خائن نیازمند است تا سپس بتواند با لشکریان خود به سوی مسجدالاقصی با صدای بلند و شادی رهایی‌بخش حرکت کند.

نویسنده: مهندس باهر صالح

چهارشنبه 5 ربیع الاول 1445 هـ.ق.

20 سپتامبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

جشن خیانت، بدتر از چوب خطاست!

(ترجمه)

خبر:

اردوغان به مناسبت روز پیروزی در 30 آگوست پیام تبریکی صادر کرد. وی در این بیانیه گفت: «به قول غازی مصطفی کمال، پیروزی 30 آگوست "عمل بزرگی است که بار دیگر قدرت و قهرمانی عالی ارتش ترکیه، افسران و کارکنان ترک را در تاریخ مشخص کرد." مردم ما با این پیروزی که یادگار جاودانی اندیشه آزادی و استقلال ملت ترکیه است. به تمام جهان اعلام کردند که اجازه نخواهند داد اراده‌اش را زیر سلطه خود درآورند. به همین مناسبت، بار دیگر از غازی مصطفی کمال، بنیانگذار جمهوری‌مان، فرمانده معظم کل قوا و هم‌چنین از تمام همرزمانش با سپاس فراوان یاد می‌کنم، و از خداوند متعال برای همۀ شهدا و جانبازان طلب رحمت می‌کنم.»  (منبع: خبرگزاری‌ها،30 آگوست 2023)

تبصره:

جمهوری ترکیه که بر روی آواره‌های خلافت عثمانی بنا شده، دولتی است که تعطیلات رسمی زیادی دارد. نظام جمهوری سکولارِ که علی‌رغم مسلمان بودن و ایمان به الله سبحانه وتعالی، تأسیس شده، از بدو تأسیس تاکنون هیچ موفقیت چشمگیری در برابر کشورهای کفری دشمنش به دست نیاورده است. پیروزی را با تصاحب داستان‌های قهرمانی مسلمانان در تاریخ، با دروغ و تحریف جشن می‌گیرد. روز پیروزی 30 آگوست، که از معنا و حقیقت خود جدا شده است، یکی از این روزهای رسمی می‌باشد، که از سال 1935 بدین‌سو رسماً جشن گرفته می‌شود.

در این که نمی‌توان چهره واقعی تاریخ را در یک مقاله کوتاه آشکار کرد، شکی نیست، اما می‌دانیم که تمام جنگ‌هایی که خلافت عثمانی در ترکیه تا زمان اعلام جمهوریت انجام داد، برای اسلام بوده است. اراضی آناتولی که توسط کشورهای متفق به سرکردگی انگلیس اشغال شده بود، در نتیجه مقاومت، امت اسلامی متشکل از مردمان بسیاری از شرق و غرب، در جنگی به نام "جنگ استقلال" که حدود چهار سال به طول انجامید، آزاد شد. مسلمانان در این جنگ با روحیه اسلام و با درک مفهوم جهاد با کفار مبارزه کردند. سنگ قبرهای یادمان شهدای (چناق قلعه) که نام و زادگاهشان روی سنگ‌ها درج است، هنوز شاهدان زنده هستند.

آخرین قسمت این درگیری، نبرد معروف به نبرد میدانی فرماندۀکل، علیه یونانی‌ها تحت کنترل بریتانیا انجام شد. حمله در 26 آگست 1922 علیه یونانی‌هایی که إزمیر و اطراف آن را اشغال کردند آغاز شد. در 30 آگوست، یونانی‌ها با تخریب مکان‌هایی که از آن‌ها عبور کرده بودند، عقب‌نشینی کردند. پس از آن به طور کامل قلمرو آناتولی را ترک کردند. در این جنگ علاوه بر مبارزه صادقانه سربازان، بازی عمدی انگلیس نیز در جریان بود. انگلیس از یک طرف می‌خواست فرانسه، ایتالیا و یونان را که با آن وارد جنگ شده بودند، محروم کند و تنها حرفش را بر باقیمانده خلافت عثمانی داشته باشد. از طرفی می خواست مصطفی کمال را که به عنوان فرماندۀکل از طرفش در این جنگ شرکت کرده بود، با یک پیروزی در کنار خود  نگهدارد. بنابراین عقب‌نشینی یونانی‌ها به درخواست خود انگلیس بود.

با این حال، حتی اگر با فریب‌هم که شده باشد، پیروزیی بدست آمده، که  اگر قرار است از او تجلیل شود، باید مطابق به روحیه و هدف آن باشد. اما این پیروزی مانند پیروزی نبرد گالیپولی و دیگر پیروزی‌ها از روحیه و هدف خود منحرف شده. اول از همه، تقریباً تمام موفقیت آن به مصطفی کمال و کادر مؤسس جمهوری که در آن روز در نظر گرفته شده بود، نسبت داده می‌شود. ثانیاً مسلمانانی که در این جنگ‌ها جنگیدند و جان خود را فدا کردند، تنها ترک نبودند. ثالثاً مسلمانانی که در جبهه‌ها جان خود را فدا کردند و مردمی که در پشت جبهه‌ها انواع حمایت‌ها را انجام دادند، با روحیه اسلام و برای ارزش‌های اسلامی مبارزه کردند. اما در کتب تاریخ نه تنها به یاد این پیروزی از کادر بنیانگذار جمهوری و ناسیونالیسم ترک تجلیل شده است؛ بل تأکید می‌شود که این نبرد تنها با روحیۀ ترکی و به خاطر جمهوریت و سکولاریسم صورت گرفت است.

در پیام امسال اردوغان، از همان زبان گمراه کننده استفاده می‌شود. افسران و اعضای رهبری ارتش ترکیه را ستایش می‌کند، اما او از اسلام و خلافت که مسلمانان برای آن جنگیدند و به شهادت رسیدند، اشاره ای نمی‌کند. کاری‌که اردوغان انجام می‌دهد، فریب آشکار مسلمانانی است که از او حمایت کردند تا از عقاید و دیکته‌های کمالیستی رهایی یابند.

چنانچه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنْ غَشَّنَا فَلَيْسَ مِنَّا»  ترجمه: کسی که مارا فریب دهد، از ما نیست. و نیز فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ يَسْتَرْعِيهِ اللهُ رَعِيَّةً يَمُوتُ يَوْمَ يَمُوتُ وَهُوَ غَاشٌّ لِرَعِيَّتِهِ إِلَّا حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ». ترجمه: هیچ بندۀ نیست که الله (سبحانه وتعالی) عده‌ای را تحت سرپرستی او قرار دهد و او در حالی بمیرد که به زیردستانش خیانت کرده است، مگر این‌که الله (سبحانه وتعالی) بهشت را بر او حرام می‌گرداند.

در نهایت بر اساس عبارات "ارتش باشکوه" و "ارتش قوی" که در هر جشن 30 آگوست برجسته می‌شود، باید این سؤالات را مطرح کرد: اگر واقعاً از ارتشی باشکوه و قدرتمند صحبت می‌کنیم که همینطور است، پس چرا به مسلمانان نصرت نمی‌دهد؟! وقتی مسلمانان در فلسطین، سوریه، کشمیر، ترکستان شرقی، آراکان و جاهای دیگر سلاخی می شوند، این ارتش چه می‌کند؟! چگونه می‌تواند جایگاه خود را به عنوان "بیت پیامبر" حفظ کند؟! این ارتش که سربازانش به نام "مهمتچیک(سرباز ترک)" معرفی می‌شوند، چگونه می‌توانند بخشی از ناتوی صلیبی کافر باشند؟!

جواب این سوال‌ها را باید در ساختار نظام جعلی جمهوری که بر خون مسلمانان و خیانت حاکمان پاسدار آن بنا شده است، جستجو کرد؛ زیرا هرچقدر هم که قوی باشی، تا زمانی که کفار ریسمان تو را در دست دارند، جلال و شکوه‌ات چیزی به جز چشم‌اندازی از فخر و افتخار در صفحات زیبای تاریخ نخواهد بود و قدرت تو در برابر مسلمانان خواهد بود، نه به نفع شان.

نویسنده: محمد أمین یلدریم

یکشنبه،  2 ربیع الاول 1445هـ.ق.

17 سپتامبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

میرضیایف 286 زندانی را آزاد؛ اما هزاران تن دیگر هنوز در زندان بسر می‌برند!

(ترجمه)

خبر:

به مناسبت سی‌ودومین سالروز استقلال ازبکستان، شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان فرمان عفو ۲۸۶ محکوم را امضا کرد. از میان این عفو شده‌ها، 109 نفر از اجرای حکم اصلی خود به طور کامل آزاد شدند، 116 نفر به صورت مشروط از اجرای حکم آزاد گردیدند و 25 نفر نیز با تخفیف مجازات مواجه شدند. هم‌چنین مجازات 36 نفر از محکومان کاهش یافت. در میان عفو شده‌ها 39 زن، 22 مرد بالای 60 سال، 30 نفر از کشورهای خارجی و 3تن که در فعالیت‌های سازمان‌های ممنوعه شرکت داشتند، موجود می‌باشد.

تبصره:

قابل ذکر است که شوکت میرضیایف از زمان به قدرت رسیدنش از اصلاحات، بخصوص در سیستم قضایی ازبکستان خبر داده است. او بارها به طور علنی از اسالیب نیروهای امنیتی برای مبارزه با مخالفان در دوران کریموف انتقاد نموده و حتی هزاران زندانی متهم به مشارکت در سازمان‌های مذهبی و سیاسی مختلف را آزاد کرد. با این حال، آزار و شکنجه به دلایل مذهبی و سیاسی در ازبکستان ادامه دارد.

در تاریخ 13 اکتوبر 2021 به اساس گزارش کمیسیون آزادی مذهبی بین‌المللی ایالات متحده (USCIRF) در مورد زندانیان مذهبی و سیاسی در ازبکستان نشان داد که از اواخر سال 2016 هزاران زندانی آزاد شده‌اند و زمانی که رئیس جمهور ازبکستان تغییر کرده بیش از 2000 نفر تا هنوز در زندان به اتهامات مبهم و با تفسیر گسترده، مانند تلاش برای براندازی نظام قانونی، داشتن کتاب‌های ممنوعه و یا عضویت در گروه‌های ممنوعه زندانی هستند.

این گزارش بر اساس داده های دولتی، مصاحبه با مسئولین و افرادی که اخیراً از زندان آزاد شده و فعالان حقوق بشر، بستگان زندانیان فعلی و اسناد دادگاه تهیه شده است. گزارش می‌رساند که این تعداد بیشتر از مجموع زندانیان مذهبی در تمام جمهوری‌های شوروی سابق و یکی از بزرگ‌ترین تعداد در جهان است.

این گزارش اشاره می‌کند که هزاران زندانی عقیدتی در ازبکستان بیش از 20 سال است که در زندان به سر می‌برند و این یکی از طولانی‌ترین حکم‌ها در جهان برای اعتقادات مذهبی است. نویسندگان گزارش دادند که زندانی شدن چندین عضو خانواده از طیف‌های مختلف به اتهامات مربوط به مذهب، غیرمعمول نیست. بر اساس گزارش‌ها، تعداد زیادی از زندانیان مذهبی فقط به اتهام عضویت در گروه‌های اسلامی ممنوعه بدون موجودیت دلیل و سند که دلالت بر دخالت آن‌ها در خشونت داشته باشد، محکوم شدند.

بنابراین، گرچه میرضیایف هزاران زندانی سیاسی را آزاد کرد؛ اما هنوز هم هزاران نفر دیگر در پشت میله‌های زندان هستند. همانطوری که فعالان حقوق بشر گزارش داده اند، اکثر جوانان حزب التحریر هنوز در زندان هستند، پس مسئولین ازبکستان فعال‌ترین و تحصیل کرده‌ترین آن‌ها را آزاد نمی‌کنند، حتی برخی‌های آن که 24 سال است که در اسارت به سر می‌برند.

نویسنده: محمد منصور

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...

در دولت اسلامی، برق از جملۀ ملکیت عامه به شمار می‌رود!

(ترجمه)

خبر:

افزایش هزینه هولناک برق در پاکستان تعدادی از مردم را به سرحد انفجار رسانده است.

تبصره:

بعد از خصوصی‌سازی برق در پاکستان قبض‌های برق افزایش یافته و بیشترین سود به شرکت‌های خصوصی می‌رسد. این قبض‌ها شامل کار مزد ضرفیت تولید است که حتی در زمانی که برق تولید نمی‌شود، به شرکت‌ها پرداخته می‌شود! علاوه بر هزینه زیاد برق دولت آن‌ها را شامل مالیات کرده و سهمی از قبض را برای عواید و پرداخت بدهی‌هایش می‌گیرد.

برق به عنوان انرژی برای راه‌اندازی کارخانه‌ها یعنی به عنوان سوخت موترها و همچنین یرای روشنایی استفاده می‌شود. اما در مورد استفاده از آن به عنوان سوخت، کلمه "النَّار" در این حدیث بر آن اطلاق می‌شود. چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«المُسلِمُونَ شَرَکَاءُ فِي ثَلَاث: فِي الکَلَاءِ وَالمَاءِ وَالنَّارُ» (رواه أبو داود)

ترجمه: مسلمانان در سه چیز شریک اند: چراگاه، آب و آتش.

ابن ماجه از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ثَلَاث لَا یُمنَعنَ؛ المَاءُ وَالکَلَاءُ وَالنَّارُ»

ترجمه: سه چیز است که (از استفاده‌ی آن) منع کرده نمی‌شود، آب، چراگاه و آتش.

پس آتش و آنچه تحت مدلول آن واقع می‌شود، از انرژی خواه مصدر آن مواد سوختی باشد یا برق، پس همۀ آن‌ها تحت مالکیت عامه قرار می‌گیرند؛ لذا جایز نیست برای دولت، افراد و شرکت‌ها که مالک و مصادره کنندۀ برق باشند؛ چون از برق مانند انرژی در کارخانه‌ها از آن استفاده می‌کنند. پس این ملکیت عامه که دولت بر آن نظارت دارد و سود آن را پس از کسر هزینه‌های تولید بین رعیت خود توزیع می‌کند. علاوه بر این، ربا در اسلام اکیداً حرام است. با همه این‌ها اسلام مشکل برق را معالجه می‌کند.

زمان آن فرارسیده که اسلام در امر حکومت و زمام امور در صدر قرار گیرد و خلافت بر طریقه نبوت است که اسلام را برای خیر دنیا و آخرت تطبیق می‌کند.

نویسنده: مصعب عمیر

مترجم: پارسا امیدی

تاریخ: 6 سپتامبر 2023م

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

شماری از نظامیان اردو، محافظان قصر ریاست‌جمهوری و امنیت ملی گابن به تاریخ 30 آگست 2023م اعلان نمودند که قدرت را در اختیار گرفته و علی بونگو، رئیس‌جمهور گابن را بازداشت خانگی نموده اند. این در حالی است که چند ساعت قبل از آن، کمیتۀ انتخاباتی گابن اعلان نمود که علی بونگو برای بار سوم به صفت رئیس‌جمهور انتخاب گردیده است. نظام‌یان مذکور اعلان نمودند که انتخابات ملغی بوده، تمام ارگان‌های حکومتی منحل و مرزها تا امر ثانی مسدود می‌باشد. هم‌چنین اعلان شد که نگیما فرمانده نیروهای محافظ قصر ریاست‌جمهوری به صفت رئیس‌جمهور انتقالی تعیین گردیده.

سوال این است که رمز این کودتا در چیست و چه ارتباطی با کشمکش‌های بین‌المللی در منطقه دارد؟

جواب:

برای روشن شدن پاسخ در مورد این کودتا، امور زیر را بررسی می‌نماییم:

1. گابن کشوری است که در وسط غرب افریقا موقعیت داشته و در سواحل بحر اطلس قرار گرفته است. در سال 1885م توسط اشغالگران فرانسه اشغال‌گردید و سپس در سال 1960م، استقلال نمادین به آن داده شد. باید گفت که در لیبرویل، پایتخت گابن یک پایگاه نظامی فرانسه موقعیت دارد که در حدود 1000 سرباز فرانسوی در آن به حمایت از منافع فرانسه در این سرزمین می‌پردازند و مسئولیت حفظ تداوم نفوذ فرانسه را در آن به عهده دارند.

این سرزمین نفوس کمی دارد، طوری‌که بر اساس سرشماری سال 2022م، حدود 2.3 ملیون تن براورد گردیده، در حالی‌که مساحت آن به حدود 270 هزار کیلومتر می‌رسد. بر اساس آمار به دست آمده؛ مسلمانان، اندکی از نفوس آن را تشکیل می‌دهند، به شمول رئیس‌جمهور برکنار شده و رئیس‌جمهور موقت جدید، طوری‌که شمار مسلمانان، 10 تا 12% گفته شده و اکثریت آنان در شهر لیبرویل پایتخت آن زندگی می‌کنند.

گابن به دلیل منابع طبیعی که دارد، سرزمینی غنی به شمار می‌رود، طوری‌که دومین تولید کنندۀ مگنیزیم معرفی گردیده، ماده‌یی که در ساخت فولاد، آهن و باتری‌ها به کار برده می‌شود، به علاوۀ مقدار زیادی طلا، الماس و یورانیومی که در آن وجود دارد. ذخایر هنگفت نفت و گاز نیز دارد و به همین دلیل یکی از اعضای سازمان اوپک می‌باشد. بیشترین سهم این سرمایه‌ها را شرکت‌های فرانسه‌وی می‌برند؛ شرکت‌هایی که شمار آن بنا به معلوماتی که سایت انترنتی وزارت خارجۀ فرانسه منتشر نموده، به حدود 110 شرکت می‌رسد، به شمول شرکت معدنی "ارامیت" فرانسه که مگنیزم استخراج می‌کند و نیز شرکت فرانسوی "توتال" که در عرصۀ انرژی فعالیت دارد و نفت و گاز استخراج می‌نماید.

گابن مانند نیجر، مالی، سنگال و چاد یکی از مجموع چهارده دولتی است که واحد پولی آن مربوط به واحد پولی فرانسه و زیر نام "فرنک" افریقا و وابسته به یورو می‌باشد، که منافع آن در نهایت به فرانسه و اتحادیۀ اروپا می‌رسد، طوری‌که درامد آن به بانک مرکزی فرانسه واریز گردیده و ذخایر نقدی فرانسه را تأمین می‌نماید. سپس فرانسه باقی‌مانده‌های دسترخوان خود را به گابن می‌دهد و به همین دلیل است که ساکنان این سرزمین در اوج فقر به سر می‌برند، در حالی‌که سرمایه‌های شان را فرانسه به تاراج می‌برد. مردم در این سرزمین‌ها خواهان قطع رابطه با فرانسه بوده و می‌خواهند دارایی‌های شان به بانک‌های دولت‌های افریقایی واریز شود و سرمایه‌ها در میان مردم توزیع گردد.

2. علی بونگو، رئیس‌جمهور برکنار شده، قدرت را در یک انتخابات نمادین در سال 2009م، پس از مرگ پدرش، عمر بونگو، که در حدود 41 سال حکومت کرده بود، در دست گرفت. لذا پسر، مزدوری فرانسه را از پدر به ارث برد و در انتخابات سال 2016م اعلان نمود که درانتخابات پیروز گردیده. بر اساس قانون اساسی گابن، وی حق نداشت برای بار سوم در انتخابات کاندید شود، اما وی با سایر احزاب توافق نمود که در انتخابات سهم گیرد و این احزاب موافقت نمودند. نتایج انتخابات که به تاریخ 26 آگست 2023م برگزار گردید، نشان داد که علی بونگو با به دست آوردن 64.27% آراء برنده گردیده. شماری از نظامیان متشکل از محافظان قصر ریاست‌جمهوری، اردو و امنیت ملی در روز اعلان نتایج انتخابات، علیه رئیس‌جمهور کودتا نموده و وی را در منزل‌اش زندانی کردند. این نظامیان در بیانیۀ نخست خویش که توسط یک نظامی بلند رتبه از قصر ریاست‌جمهوری به خوانش گرفته شد و در شبکۀ تلویزیونی "گابن 24" منتشر می‌شد، گفت: «ما نیروهای دفاعی و امنیتی که در کمیتۀ مشترک مرحلۀ انتقالی و واپس گیری ارگان‌ها کنار هم جمع گردیده ایم، به نام مردم گابن تصمیم گرفته ایم با پایان دادن به نظام موجود، از صلح و ثبات حمایت نماییم. به همین هدف است که انتخابات ریاست‌جمهوری 26 آگست 2023م و نتایج آن ملغی اعلان می‌گردد.»

سخنگوی نظامیان مذکور در حالی که پایان نظام موجود را اعلان می‌نمود، گفت: «نورالدین بونگو فرزند و مشاور نزدیک رئیس‌جمهور، به علاوۀ رئیس دفتر و معاون وی، شماری از مشاوران و سخنگوی ریاست‌جمهوری و دو تن دیگر از مهم‌ترین افراد حزب دموکراتیک حاکم در گابن، که توسط علی بونگو رئیس‌جمهور رهبری می‌گردید، به اتهام خیانت بزرگ علیه سازمان‌های دولتی و اختلاس دارایی‌های عامه و اختلاس مالی جهانی که در یک گروه منسجم، امضای رئیس‌جمهور را تقلید می‌کردند، دست به فساد گسترده می‌زدند و تجارت مواد مخدر داشتند، باز داشت گردیده اند.» بناءً به نظر می‌رسد که این کودتا توسط نیروهای نظامی پیشاپیش طراحی گردیده بوده و وقتی بدانیم که فرانسه بالای کدرهای سیاسی گابن تسلط دارد، انگشت‌ اتهام مستقیماً به طرف فرانسه می‌رود.

3. از جانب دیگر؛ علی بونگو رئیس‌جمهور گابن پس از برکنار شدن، از طریق شبکه‌های اجتماعی از داخل منزل‌اش در حالی که نشانه‌های نگرانی در چهره‌اش مشاهده می‌شد، پیامی را منتشر نموده گفت: «من علی بونگو اوندیمبا رئیس‌جمهور گابن هستم، خطاب به تمام دوستان مان در سراسر جهان از آنان می‌خواهم صدای شان را در مورد این افرادی که من و خانواده‌ام را بازداشت نموده اند، بلند نمایند.» (منبع: اسکای نیوز عربی 30 آگست 2023م)

اما هیچ طرفی به او اهمیت نداد، نه فرانسه و نه امریکا و نه هم اتحادیۀ افریقا و هیچ جهتی به او تماس نیز نگرفت، چنان که با محمد بازوم رئیس‌جمهور نیجر صورت گرفت. بلکه روزنامه‌های فرانسه به فرماندۀ کودتا توجه نمودند، انگار سعی داشتند وی را در این کودتا حق به جانب نشان دهند. مانند نشریۀ لوموند فرانسه که به تاریخ 30 آگست 2023م به نقل از بریس اولیگی نگیما فرمانده کودتا و نیروهای محافظ قصر ریاست‌جمهوری نوشت: «علی بونگو قانون اساسی را نقض نمود، او حق نداشت برای بار سوم خود را کاندید نماید. روش رأی دهی نیز خوب نبود، بناءً اردو تصمیم گرفت مسئولیت‌هایش را از او بگیرد. علی بونگو پس از این یک رئیس‌جمهور بازنشسته بوده و مانند هر شهروند دیگری از تمام حقوق خود برخوردار می‌باشد.»

لازم به ذکر است که نگیما، فرمانده نیروهای نظامی قصر ریاست‌جمهوری یکی از نزدیکان و پسر کاکای علی بونگو می‌باشد، هم‌چنان که با پدراش عمر بونگو نیز نزدیک بود و تا زمان مرگ‌اش به صفت مشاور ویژه وی کار می‌نمود. وی پس از انجام وظیفه به صفت مشاور نظامی در سفارت گابن در سنگال و المغرب کار نمود و دقیقاً زمانی که علی بونگو در ماه اکتبر 2018م دچار سکتۀ مغزی گردید و در حدود 10 ماه زیر معالجه قرار داشت، به گابن برگشت. او قبلاً برای دو سال به بیرون از گابن تبعید شده بود، سپس برگردانده شد و به صفت فرمانده نیروهای محافظ قصر تعیین گردید. به این معنا که طرف حامی او قصد داشته او را برگردانیده و برای مرحلۀ پس از رئیس‌جمهور شبه معلول آماده نماید. البیر اوندو اوسا که کاندید ریاست‌جمهوری از طرف مخالفان حکومت بود، در اظهاراتی در شبکۀ "تی فی 5 پوند" فرانسه به تاریخ 31 آگست 2023م گفت: «باید هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد، اول‌تر از همه باید گفت که این یک کودتای نظامی نه، بلکه یک انقلاب در داخل قصر بود. می‌دانیم که اولیگی نگیما پسر کاکای علی بونگو است، بونگوها به این نتیجه رسیدند که باید علی بونگو را برای حفاظت از نظام آل بونگو از قدرت برکنار نمایند. اینک اولیگی نگیما پیش شده و خانوادۀ بونگو که قدرت را در اختیار دارند، از او حمایت می‌کنند.»

4. در خصوص موقف رسمی فرانسه باید گفت که بی بی سی به تاریخ 30 آگست 2023م، اظهارات شماری از مسئولین فرانسوی را این‌ گونه منتشر نمود: «الیزابت بورن، نخست‌وزیر فرانسه در اظهاراتی گفت: «پاریس اوضاع گابن را از نزدیک دنبال می‌کند.» یک منبع از قصر الیزه نیز گفت: «پاریس با وضاحت کامل، کودتای گابن را تقبیح می‌کند و ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه با بونگو، رئیس‌جمهور گابن تماس نگرفته و فرانسه امیدوار است اوضاع گابن هرچه زودتر به وضع قانونی برگردد، اما فرانسه قصد ندارد در امور سیاست داخلی این کشور دخالت کند. راه‌حل، کودتای نظامی نیست، بلکه انتخابات آزاد و روشن است که بتواند آرزوهای مردم گابن را براورده نماید.»

بناءً این موقف‌گیری فرانسه، هرچند به ظاهر کودتا را تقبیح نموده، اما موافق با آن می‌باشد، طوری‌که تقبیح به این دلیل صورت گرفته تا با افکار عامه که با کودتای نظامی مخالفت دارند، هم‌نوا به نظر رسد؛ زیرا اقدامات رئیس‌جمهور فرانسه بیانگر این است که این تقبیح جدی نبوده، چنان‌چه وی با رئیس‌جمهور برکنار شده تماس نگرفته، در حالی‌که قبلاً در زمان کودتای نیجر با رئیس‌جمهور برکنار شدۀ آن در تماس شد. دیگر این‌که ماکرون شخصاً کودتا را تقبیح ننمود، هیچ هشداری نداد و خواستار مداخله در گابن نشد، در حالی‌که این کارها را در زمان کودتای نیجر انجام داده بود. دیگر این‌که وی این را یک مسألۀ داخلی خواند که مستلزم مداخله نیست. تمام موقف‌گیری‌های فرانسه در قبال کودتای گابن برخلاف موقفی است که در برابر کودتای نیجیر گرفته بود و حاضر نشد کودتاچیان را به رسمیت بشناسد و نیز حاضر نشد بپذیرد سفیر فرانسه نیجر را ترک کند. در عین حال، این گفتۀ ماکرون که راه‌حل در انتخابات آزاد و بی‌طرف می‌باشد، نیز در حقیقت به معنای توجیه و تأیید کودتا چیان می‌باشد.

بنابر این، احتمال این که فرانسه پشت این کودتا قرار داشته باشد، زیاد است، مخصوصاً با توجه به این‌که گابن برای فرانسه یک منبع حیاتی به شمار می‌رود. نشریۀ مونت کارولوی فرانسه به تاریخ 31 آگست 2023م به نقل از کارولین روسی مدیر انستیتیوت روابط بین‌المللی و استراتیژی در پاریس نوشت: «فرانسه بدون گابن به موتری بدون بنزین می‌ماند و گابن بدون فرانسه به موتری بدون راننده».

5. موقف‌گیری اتحادیۀ اروپا نیز احتمال قرار داشتن فرانسه در پس کودتای گابن را تقویت می‌کند؛ چنان‌چه جوزیف بوریل، مسئول سیاست خارجۀ اتحادیۀ اروپا در حاشیۀ بیست و هفتمین دور نشست وزرای خارجۀ دولت‌های اتحادیۀ اروپا در شهر طلیطله در اسپانیا به تاریخ 31 آگست 2023م گفت: «نمی‌توان آنچه در گابن اتفاق افتاد را به آن‌چه در نیجر رخ داد تشبیه نمود.» وی اشاره نمود به این که «نظامیان در لیبرویل پس از آن مداخله نمودند که علی بونگو، رئیس‌جمهور برکنار شده در انتخاباتی اعلان پیروزی نمود که شاهد مخالفت‌های زیادی بوده.» وی افزود: «کودتاهای نظامی راه‌حل نیست، اما نباید فراموش نمود که در گابن انتخاباتی صورت گرفت که مملو از تقلب بوده. یک رأی‌دهی غیر واقعی را می‌توان کودتای سازمانی و مدنی خواند.» وی هم‌چنین گفت: «برخی کودتاها نظامی است و برخی دیگر سازمانی.» وی در ادامه گفت: «هیچ برنامه‌ای برای تخلیۀ اتباع دولت‌های اتحادیۀ اروپا از این کشور افریقایی وجود ندارد.» (منبع: شرق اوسط، المیادین، 31 آگست 2023م)

پس معلوم می‌شود که او سعی دارد با این اظهارات‌اش کودتای گابن را توجیه نماید، بلکه حتی آن را تأیید می‌کند، زیرا می‌دانسته که در انتخابات تقلب صورت گرفته، اما او از آن انتقاد نکرده! هم‌چنین به نظر می‌رسد که این مسئول اروپایی در ابتدا به اهمیت کودتا پی نبرده بوده، بناءً فوراً پس از کودتا گفت: «وزرای اتحادیه به زودی موقف گابن را بررسی خواهند نمود و شکی نیست که آن‌چه در غرب افریقا جریان دارد، مشکل بزرگی برای اروپا می‌باشد. اگر این (کودتا) ثابت شود، به معنای کودتای دیگری خواهد بود که به هرج و مرج تمام منطقه افزوده خواهد شد.» (منبع: الجزیره، 30 آگست 2023م) اما یک روز بعد زمانی که با وزرای اتحادیۀ اروپا یک‌جا شد، به شمول وزیر خارجۀ فرانسه، پی برد که واقعیت این است که این کودتا به نفع اروپا خواهد بود و باعث هرج و مرج نخواهد شد! بناءً برخاست و اظهارات خود را تغییر دارد!

6. در گابن و سایر دولت‌های افریقا، مردم از فرانسه حمایت نمی‌کنند. ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه یک ماه قبل به شماری از دولت‌های افریقایی سفر نموده بود و شاهد لعنت کردن استعمار فرانسه و مخالفت با فرانسه بود. ماکرون به تاریخ 2 مارچ 2023م وارد گابن شد، مردم به او حمله نمودند و او را متهم کردند که از نظام بونگو و فساد آن حمایت می‌کند. ماکرون پذیرفت که ناراحتی مردم از فرانسه در حال گسترش است و خواستار ساختن روابط جدید، متوازن، دوجانبه و مسئول با افریقا شد. مردم، مخصوصاً نسل جوان به این باور استند که حضور نیروهای فرانسه به بهانۀ مبارزه با تروریزم در حقیقت به این هدف می‌باشد تا میراث استعماری فرانسه را استحکام بخشد و خواستار استقلال جدید استند.

به نظر می‌رسد فرانسه این کودتا را به هدف حفاظت از نفوذ و منافع خود در سایۀ کودتاهای منطقه به راه انداخته، مانند مالی، بورکینافاسو، نیجر و ... و قصد دارد نفوذ خود را توسط یک فرمانده نظامی تقویت نماید، درست مانند رهبران کودتاها در دولت‌های مذکور، تا این فرمانده نیز به صفت یک فرمانده نظامی عرض اندام کند که از طریق کودتا به قدرت رسیده و به نمایندگی از فرانسه در برابر فرماندهان نظامی آن دولت‌ها قرار گیرد و نیز منافع فرانسه را حفظ کند و یا شاید هم در آینده زمانی‌که رهبران نظامی سایر دولت‌های مذکور بخواهند علیه فرانسه و تلاش برای مداخلات آن ائتلاف نمایند، وی ائتلاف آن‌ها را مختل نماید.

علاوه بر این که علی بونگو بیمار است و یک‌بار سکتۀ مغزی نمود که 10 ماه در نتیجۀ آن زیر مداوا قرار داشت. گفته می‌شود که او از توانایی کامل عقلی و جسمی برخوردار نیست، بناءً فرانسه می‌خواهد مزدور دیگری را جایگزین او کند که از خانوادۀ خوداش باشد. کسانی را که کودتاچیان بازداشت کرده اند، همان کسانی استند که قدرت را عملاً در دست داشتند و در رأس آنان نورالدین بونگو فرزند علی بونگو است، زیرا این افراد از طرف مردم متهم می‌باشند و کودتاچیان با بازداشت کردن آنان می‌توانند مردم را فریب داده و طوری وانمود کنند که انگار مردم را از شر این افراد رها کرده اند.

7. در خصوص موقف امریکا در برابر کودتای گابن باید گفت که صفحۀ انترنتی الجزیره به تاریخ 30 آگست2023م به نقل از سخنگوی قصر سفید نوشت: «اوضاع را از نزدیک دنبال می‌کنیم، آنچه دارد اتفاق می‌افتد نگران کننده است. روی کار با شرکای افریقایی خود و نیز مردم این قاره برای کمک به استقرار دموکراسی تمرکز خواهیم نمود.» صفحۀ مذکور اظهارات لیندا توماس نمایندۀ امریکا در سازمان ملل را نیز منتشر نمود که گفته بود: «ایالات متحده کودتا در گابن و نیز هرگونه تلاشی از جانب نظامیان برای تسلط بر قدرت از طریق زور را تقبیح می‌کند. با اعضای شورای امنیت در خصوص کودتای گابن مشورت خواهد شد و ما هیچ اقدامی پیش از مطمئن شدن در مورد آنچه جریان دارد نخواهیم کرد.» یک مسئول نظامی امریکایی نیز به الجزیره گفت: «ادارۀ امریکا از تحولات گابن آگاهی دارد و اوضاع را از نزدیک دنبال می‌نماید و امریکا در گابن هیچ نیروی نظامی، بجز کسانی که موظف به حمایت از سفارت امریکا می‌باشند، ندارد.» ماتیو میلر، سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا نیز گفت: «ایالات متحده در خصوص تحولات اخیر در گابن سخت نگران است و هنوز تسلط نظامی و یا انتقال غیر قانون قدرت را به شدت تقبیح می‌کنیم.» (منبع: بی بی سی 30 آگست2023م)

موقف امریکا در خصوص کودتای گابن بر خلاف موقف آن در برابر کودتایی است که در نیجر صورت گرفت و ما موقف امریکا در برابر کودتای نیجیر را در پاسخ به پرسش منتشر شده به تاریخ 15 آگست 2023م مفصل توضیح دادیم. واقعیت در گابن، که در تمام عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی زیر تسلط فرانسه قرار دارد، طوری است که امریکا هنوز نتوانسته در آن نفوذ کند، برخلاف نیجر که امریکا توانست از زمان کودتای سال 2010م از طریق محمد یوسفو و سپس محمد بازوم در آن نفوذ نماید. نگیما، فرماندۀ کودتای گابن از یک فاکولتۀ نظامی در مکناس المغرب و به دور از تأثیر امریکا فارغ‌التحصیل شد، سپس به گابن برگشت و به صفت مشاور ویژۀ عمر بونگو رئیس‌جمهور قبلی تا زمان وفات عمر بونگو فعالیت نمود. او و علی بونگو رئیس‌جمهور برکنار شده، چنان که گفته شد، پسر کاکای یکدیگر می‌باشند. بنابر این به نظر نمی‌رسد مخالفان و کاندیدان آن‌ها از طرف‌داران یا مزدوران امریکا باشند، بلکه به نظر می‌رسد آنان در دایرۀ مزدوران فرانسه قرار دارند، چنان‌چه امریکا از البیر اوندو اوسا کاندید مخالف حمایت نکرد، بلکه اعلان نمود که از دموکراسی حمایت می‌کند و کودتا را به شدت تقبیح نمود.

8. به این ترتیب، می‌بینیم که در گابن و نیز در تمام دولت‌های وابسته در افریقا و آسیا، حکام مزدوری که با فریاد دموکراسی، آزادی، قوم‌گرایی و ملیت‌پرستی، گوش مردم را کر می‌کنند، همواره در پی تأمین منافع دولت‌های استعمارگر بوده و در بدل آن خود را به قدرت می‌رسانند و یا قدرت خود را حفظ می‌کنند و هیچ اهمیتی به این نمی دهند که در خدمت استعمارگران قرار دارند و یا این که شرکت‌های دولت‌های استعمارگر، سرمایه‌های سرزمین‌های شان را به تاراج می‌برند. آنان به مزدوری این شرکت‌ها دل خوش کرده اند، شرکت‌هایی که دارایی‌های سرزمین‌های شان را غارت نموده و مردم شان را در فقر، گرسنگی و انواع بیماری رها می‌کنند، بلکه حتی بالای این مردم فقیر خود مالیات وضع می‌کنند تا با آن بودجه‌یی را فراهم آورند که آزمندی‌های شان را با آن پر کنند.

شکی نیست که مردم گابن و نیز مردم سایر سرزمین‌های افریقایی هیچ راه نجاتی ندارند، بجز پایین کشیدن آن حکام مزدور از اریکه‌های دروغین قدرت و پاک کردن جریان‌های سیاسی و غیر سیاسی از وجود آنان و این که به خالق جهان ایمان بیاورند، الله عزیز و قوی و شریعت او سبحانه و تعالی را در قالب دولت حق و عدالت، خلافت راشده، تطبیق نمایند. آنگاه است که مردم گابن در امن و امان و خیر و صلح به سر خواهند برد و نیز هرکس دیگری که اسلام را سایه‌بان خود قرار دهد؛ همان دین برحق و هدایت و رحمت.

﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ [یونس: 57]

ترجمه: ای مردم، همانا از سوی پروردگارتان پند و اندرزی برای شما آمد که مایه‌ی شفا برای آنچه در سینه‌های شماست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است.

20 صفر 1445هـ.ق.

5 سپتمبر 2023م

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

سوال:

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

الله سبحانه وتعالی شیخ بزرگوارما را حفظ نموده و به وسیلۀ ایشان نصرت را نصیب فرماید! در مورد موضوع" تعارض آنچه که در فهم ودرک، خلل ایجاد می‌کند" و در جزء سوم کتاب شخصیه اسلامی ذکر شده سوال دارم. در آن‌جائی‌که گفته شده، دلائل سمعی یقین را افاده نمی‌کند، مگر بعد از موجودیت ده شرط... سوالم در این مبحث این است که هدف از "تغییر اعراب، تغییر تصریف و تعارض عقلی" چیست؟ امید که در مورد "تعارض عقلی" برایم مثال‌های بیش‌تری ذکر نمائید. الله سبحانه وتعالی برای شما جزای خیر نصیب کند. برادرتان ابومحمد/النمساء.

جواب:

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

اول: برای این‌که واقعیت آنچه سوال کردید، واضح گردد، لازم می‌دانم تا آنچه در این مورد در جزء سوم کتاب شخصیۀ اسلامی در باب"تعارض آنچه که با فهم اخلال ایجاد می‌کند" ذکر شده نقل قول ‌کنم:

«خلل وارده در فهم مراد و هدف متکلم از پنج احتمال به وجود می‌آید که این پنج احتمال عبارت اند از: اشتراک، نقل، مجاز، اضمار و تخصیص؛ زیرا وقتی احتمال اشتراک و نقل منتفی باشد، آن لفظ برای یک معنی وضع شده و وقتی احتمال مجاز و اضمار(تقدیر) منتفی گردد، مقصد لفظ همان چیزی است که لفظ برای آن وضع شده است، وقتی احتمال تخصیص منتفی گردد. مقصد از لفظ تمام معنایی است که لفظ برای آن وضع شده است؛ پس در این صورت خللی در فهم باقی نمانده و معنی مراد و مقصد از دلائل سمعی  فهمیده می‌شود که این موضوع نسبت به غلبۀ ظن است؛ زیرا غلبۀ ظن در استنباط احکام شرعی کفایت می‌کند. یعنی وقتی این احتمالات پنج‌گانه منتفی گردد، چیزی باقی نمی‌ماند که ظن غالب را اخلال کند، پس حکم شرعی با انتفای این احتمالات پنج‌گانه فهمیده می‌شود، اما برای از بین‌رفتن خلل در یقین که در مسائل عقیدتی ضروری است تنها انتفای این احتمالات پنج‌گانه کفایت نمی‌کند، یعنی استدلال به دلیل سمعی در امور و مسائل عقیدتی و یا برای افادۀ یقین کفایت نمی‌کند؛ مگر این‌که شرائط ده‌گانه تکمیل گردد. یعنی انتفای احتمالات پنگانۀ ذکر شده به علاوۀ انتفای نسخ، تقدیم و تأخیر، تغییر اعراب، تصریف و تعارض عقلی لازمی است. وقتی این احتمالات ده‌گانه منتفی شد، دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که یقین را اخلال نماید و در این صورت است که دلیل سمعی یقین را افاده نموده و به آن دلیل سمعی در عقیده استدلال شده که در باب اثبات حکم شرعی به طریق اولی استدلال می‌شود و دلالت چنین دلیل سمعی یقینی بوده و در این حالت است که می‌توان ثبوت شئ را به اساس چنین دلیلی یقینی دانسته و نسبت یقین بر آن داده شود.» ختم نقل قول از جزء سوم کتاب شخصیه اسلامی.

دوم: قبلا به تاریخ 27فیبروری2010م به جواب سوالی‌که مشابه و نزدیک به سوال شما بود، جوابی داده بودم که برای توضیح بیش‌تر جواب شما، این پاسخ را ذکر می‌کنم که این پاسخ شامل جواب سوال شما و حتی بیش‌تر از آن می‌گردد:

«بعضی علمای علم لغت در بین اضمار و مجاز تفکیک قائل می‌شوند،چنان‌چه مجاز را بر ظاهر ولی به معنی غیر حقیقی آن خلاصه می‌کنند، مثل: ﴿إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْراً﴾ که در این مثال لفظ "خمر"  ذکر شده اما مقصد از آن "عنب" یعنی انگور است؛ نه معنی حقیقی خمر که همانا عصارۀ انگور و شراب باشد. مثل ﴿يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ﴾ که در این مثال لفظ "اصابع" ذکر شده اما مقصد از آن سر انگشتان است، نه معنی حقیقی اصابع که همانا تمام انگشت است. به این ترتیب در نزد این علماء مقصد از مجاز لفظ منطوق به غیر معنی حقیقی‌اش می‌باشد، اما معنی "اضمار" این است که لفظی‌که معنی حقیقی را افاده می‌کند، حذف شده و یکی از متعلقات آن برای افادۀ معنی غیر حقیقی آن ذکر شود مثل﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ که در این جمله کلمۀ محذوف"اهل" است و این کلمه معنی حقیقی را افاده می‌کند؛ اما چیزی‌که در ظاهر ذکر شده کلمۀ است که به اهل تعلق می‌گیرد که همانا"قریه" است، و این کلمه معنی غیر حقیقی را افاده می‌کند طوری‌که سوال از خود قریه نمی‌شود؛ بلکه سوال از اهل قریه می‌شود. به این ترتیب این علماء "اضمار" را بنا بر این اعتبار متفاوت از مجاز می‌دانند.

اما قول راجح این است که مجاز و اضمار هردو یک چیز است؛ زیرا استعمال لفظ در غیر معنی حقیقی‌اش مجاز گفته می‌شود، تفاوت ندارد که برای آن لفظ کدام محذوفی مقدر گردد؛ مثل﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ و یا کدام لفظ مقدر نشود مثل ﴿أَعْصِرُ خَمْراً﴾ و ﴿أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ﴾ به دلیل این‌که لفظ ظاهر به معنی حقیقی‌اش استعمال نشده است.

مطلب از این قرار بود، اما چرا ما پنج احتمال را ذکر نمودیم نه چهار احتمال، با وصف این‌که اضمار را شامل مجاز می‌دانیم و به این نظریم که این هردو از یک باب است؛ زیرا بحث از چیزی است که فهم را اخلال می‌کند. بناءً هر قدر که مسأله دقت بیش‌تر و تفصیل بیش‌تر داده شود، از اخلال به فهم دورتر می‌شود. لذا می‌گوئیم که تفکیک بین اضمار و مجاز بین حذف و عدم حذف است که این دقیق‌تر و واضح‌تر است.

اما پنج شرطی‌که واجب است تا افادۀ یقین را تکمیل کند، از این قرار است:

هرگاه هدف و مقصد از دلیل سمعی یقین باشد؛ پس لازم است که آن دلیل سمعی قطعی الدلالت باشد و در کنار آن به صورت الزامی و طبعی قطعی الثبوت نیز باشد، اما به دلیل این‌که بحث در مورد فهم مراد متکلم است پس این بحث به دلالت تعلق می‌گیرد و برای این‌که فهم دلالت قطعی باشد، لازم است که دلیل سمعی در معرض احتمال قرار نداشته باشد؛ مثلاً وقتی نص احتمال نسخ را داشته باشد، تا زمانی‌که احتمال نسخ از آن دلیل سمعی منتفی نگردد، گرفتن دلالت قطعی از آن دلیل ممکن نیست. به همین ترتیب تا زمانی‌که در دلیل سمعی احتمال تأخیر و تقدیم، احتمال تغییر اعراب، احتمال تصریف و اشتقاق و یا تعارض عقلی وجود داشته باشد، امکان اخذ و گرفتن دلالت قطعی از آن دلیل سمعی ممکن نیست.

مثال‌های متعلق به این موارد از این قرار است:

1. نسخ: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ [مجادله: 12]

ترجمه: اي مؤمنان! هرگاه خواستيد با رسول الله نجوا و رازگوئي كنيد، پيش از نجواي خود، صدقه‌اي بدهيد. اين كار براي شما بهتر و پاكيزه‌تر (براي زدودن حب مال از دل‌ها) است. اگر هم چيزي را نيافتيد (كه با آن صدقه را انجام دهيد ) الله آمرزگار و مهربان است.‏

با ملاحظه به مفهوم این آیۀ مبارکه، آیا ممکن است که حکم نجوی را بدانیم قبل از این‌که مطمئن شویم که نسخ در این آیۀ مبارکه منتفی است؟ جواب واضح است؛ زیرا این آیۀ مبارکه منسوخ است.

2. تقدیم و تأخیر: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ [بقره: 142]

ترجمه: نابخردان مردم خواهند گفت: چه چيز ايشان را از قبله خود كه بر آن بودند برگرداند؟ بگو: خاور و باختر (و همه جهات ديگر) از آن الله است؛ هر كه را بخواهد به راه راست رهبري مي‌نمايد.‏ هم‌چنان الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...﴾ [بقره: 144]

ترجمه: ما روگرداندن تو را گاه‌گاهي به سوي آسمان مي‌بينيم (و پيام آرزوي قلبي تو را جهت نزول وحي در مورد تغيير قبله دريافت مي‌داريم) پس تو را به سوي قبله‌اي متوجّه مي‌سازيم كه از آن خوشنود خواهي شد، لذا رو به سوي مسجدالحرام كن.

واضح است که در این جا تقدیم و تأخیر است، چنانچه اول این قول او سبحانه وتعالی بوده است: ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾ و بعد از این‌که او سبحانه وتعالی آن را به سوی مسجد الحرام روی گرداند، بی‌خردانی از میان مردم گفتند: ﴿مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ﴾ لذا وقتی آیۀ مبارکۀ اول را نشنویم و تقدیم و تأخیر را درک نکنیم، فهم مدلول این کلام برای ما سخت می‌شود که چگونه این بی‌خردان می‌گویند ﴿مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ﴾ و بعد از آن این آیه را بشنویم: ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾؟ بناءً تا زمانی‌که تقدیم و تأخیر در نص منتفی نشود، فهم کلام برای مان ممکن نیست.

3. اما تغییر اعراب: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ...﴾ [آل عمران: 7]

ترجمه: در حالي‌كه تأويل (درست) آن‌ها را جز الله و كساني‌كه راسخان (و ثابت‌قدمان) در دانش هستند، نمی‌داند( اين چنين وارستگان و فرزانگاني) مي‌گويند: ما به همه آن‌ها ايمان داريم (و در پرتو دانش مي‌دانيم كه محكمات و متشابهات) همه از سوي الله ما است و (اين را) جز صاحبان عقل (سليمي‌كه از هوي و هوس فرمان نمي‌برند، نمي‌دانند و) متذكّر نمي‌شوند.‏

پس اختلاف اعراب بین این‌که واو عاطفه باشد و یا استینافی معنی تغییر می‌یابد که این مسأله در شخصیه سوم واضح شده است.

4. مسألۀ تصریف: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ﴾ [بقره: 260]

ترجمه: گفت: پس (در اين صورت ) چهار تا از پرندگان را بگير و آن‌ها را به خود نزديك گردان (تا مشخّصات و مميّزات آن‌ها را دريابي، آن‌گاه آن‌ها را ذبح كن و در هم بياميز).

در این آیۀ مبارکه کلمۀ"صُرهُن" یا از صار یصور اشتقاق شده و در نهایت"فصرهن" به صاد طبق قرائت "حفص" خوانده شده و یا"فصِرهُن" به کسر همزه خوانده شده که هردوی این دو قرائت متواتر است. پس وقتی ندانیم که با تصریف چگونه تعامل کنیم؟ فهم آیه برای مان ممکن نیست؛ زیرا برای کلمه تصاریف مختلف است؛ اما وقتی تصریف را بدانیم معنی مراد را می‌دانیم؛ مثلاً: "فصُرهن" به ضم صاد به معنی قطع و یا میل است؛ اما به کسر صاد به معنی قطع است چنانچه"فراء" گفته است، به دلیل این‌که هردو قرائت متواتر است و معنی واحد دارد، پس معنی محکم بین این دو قرائت "قطع" است و معنی"فصرهن" چنین می‌شود که آن‌ها را ذبح کن و قطعه قطعه کن.

5. تعارض عقلی: الله سبحانه وتعالی فرموده است: ﴿ذَلِكُمُ اللهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ لفظ"کل شیء" عام است، وقتی درک نشود که این عمومیت توسط عقل به غیرالله خاص می‌شود، معنی مطلوب فهمیده نمی‌شود؛ زیرا الله سبحانه وتعالی خالق بوده شامل مخلوقات نمی‌شود. یعنی در ضمن لفظ"کل شیء" که در این آیه ذکر شده نمی‌آید. این تعارضی است که تخصیص را عقلاً اقتضا دارد که این تعارض را تعارض عقلی می‌گویند؛ پس وقتی در نص تعارض عقلی باشد، بدون فهم تعارض عقلی مدلول نص درک نمی‌شود.

خلاصه: شما به معنی مراد متکلم به صورت قطعی دست نمی‌یابید، مگر این‌که احتمال نسخ، تغییر اعراب، تقدیم و تأخیر، تصریف و تعارض عقلی دور شود. به عبارت دیگر، وقتی به نص مواجه شدید، شما نمی‌توانید که مراد و مقصد را تنها از الفاظ نص فهم کنید؛ مگر این‌که این پنج احتمال اخیر و پنج احتمال اول منتفی باشد. اگر یکی از این احتمالات نفی نگردد، ممکن نیست که مراد متکلم از الفاظ نص به تنهائی به صورت قطعی فهمیده شود.

به عبارت واضح‌تر: وقتی با نص مواجه شدید و از نص، نسخ منتفی شد، در این‌صورت معنی مراد و مقصد را از الفاظ می‌دانید؛ اما در صورتی‌که نسخ منتفی نشود، ممکن نیست که مراد و مقصد از الفاظ نص به تنهائی  فهمیده شود؛ مگر با یک‌جا کردن شان با ناسخ. هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید و تقدیم و تأخیر از آن منتفی شد، پس در این‌صورت شما مراد و مقصد را از آن لفظ به تنهائی می‌دانید، اما در صورتی‌که تقدیم و تأخیر منتفی نگردد، فهم مراد و مقصد از لفظ نص به تنهائی ممکن نبوده؛ مگر این‌که تقدیم و تأخیر به اصل خود بازگشتانده شود.

هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید و تغییر اعراب از آن منتفی شد، در این‌صورت مراد و مقصد از الفاظ آن را به تنهائی می‌دانید، اما در صورتی‌که تغییر اعراب منتفی نشود، ممکن نیست که مراد از الفاظ نص به تنهائی فهمیده شود؛ مگر این‌که اشکال در اعراب رفع گردد.

هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید که تغییر تصریف از آن منتفی شود، در این‌صورت معنی مراد را به تنهائی از الفاظ آن می‌دانید؛ اما در صورتی‌که تغییر تصریف منتفی نشود، ممکن نیست که معنی مراد را از الفاظ نص به تنهائی درک کنید مگر این‌که إشکال در تصریف رفع گردد.

خلاصۀ خلاصه: آنچه در کتاب ما در باب "آنچه فهم را اخلال می‌کند" واردشده است، دلائل سمعی یقین را افاده نمی‌کند؛ مگر بعد از شرائط ده‌گانه یعنی پنج شرط که در ابتداء ذکر شد و هم‌چنان پنج مورد دیگری‌که عبارت اند از انتفای نسخ، انتفای تقدیم و تأخیر، انتفای تغییر اعراب، انتفای تصریف، انتفای تعارض عقلی... این مطالب است در مورد افادۀ یقین. 27فبروی2010م» ختم نقل قول.

امیدوارم که موضوع برای تان واضح گردیده باشد.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

23محرم1445هـ.ق.

10اگست2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

منع دختران مسلمان از پوشیدن عبا در مکاتب فرانسه

(ترجمه)

خبر:

به نقل از پایگاه خبری 24 وزارت معارف/آموزش وپرورش فرانسه شاگردان مسلمان دختر را در مکتب‌های دولتی از پوشیدن عبا منع کرده است. این موضوع در چارچوب به‌روزرسانی دستورالعمل‌های برخورد با مسلمانان که تعدادشان در حال افزایش است، صورت گرفته است. گابریل آتال، وزیر معارف فرانسه در توجیه این تصمیم گفت: من تصمیم گرفته‌ام که دیگر زنان مجاز به پوشیدن عباها در مکتب/مدرسه نباشند. وی تأکید کرد که هنگام ورود به کلاس درسی نباید تنها با دیدن شاگردان دین‌شان تشخیص داده شود. فرانسه هم‌چنان به ممنوعیت نمادهای دینی در مکاتب دولتی ادامه می‌دهد، زیرا مقامات در سال ۲۰۰۴ حجاب را در مکاتب ممنوع کردند و در سال ۲۰۱۰ نیز ممنوعیت پوشیدن حجاب را در مکان‌های عمومی تصویب کردند.

تبصره:

مبارزه با اسلام هم‌چنان اولویت اصلی دولت فرانسه است، اگرچه در حال حاضر با مشکلات داخلی زیادی مواجه است و بعد از کودتای نظامی نیجر به تاریخ 26/07.2023 حضور و نفوذ فرانسه در این کشور با مقاومت شدیدی روبرو است. شورای نظامی جدید اصرار دارد که فرانسه نباید در این کشور نفوذ داشته باشد، همانطور که قبلاً از مالی و بورکینافاسو بیرون رانده شده بود. اگرچه بر همگان واضح است که نیجر آخرین مستعمره فرانسه در آفریقا است، با این حال مبارزه با اسلام و هر آنچه مربوط به اسلام می‌شود، در رأس اولویت‌های این کشور قرار دارد.

فرانسه که همیشه به آزادی بیان و آزادی شخصی می‌بالد، اگر مسئله مسلمانان و حقوق آن‌ها باشد، به این آزادی‌ها هیچ ارزشی قائل نیست. مسلمانان در میان مردم هیچ حقوقی ندارند. در واقع حیوانات در کشورهای غربی نسبت به مسلمانان حقوق بیشتری دارند. به همین دلیل حجاب و نقاب را ممنوع کرده بودند و امروز عبا را ممنوع می‌کنند. آیا مسلمانان فریب خورده از واقعیت غرب و واقعیت آزادی‌هایی که ادعای آن را دارند، آگاهند؛ در حالی‌که می‌بینند این آزادی‌ها را زیر پاهای‌ خود لگدمال می‌کنند، مانند کاری که کفار مکه انجام می‌دادند؛ از خرما برای خود بت می‌ساختند و در وقت گرسنگی آن را می‌خوردند؟!

تمدن غرب چیزی جز بدی برای بشریت به ارمغان نیاورده و طعم انواع بی‌عدالتی‌ها و بلاها را به آن‌ها چشانده است. پیش از این‌‌که زمین و نسل بشر از بین برود، خردمندان روی زمین باید به دفن این نظام فرسوده تلاش ورزند. در اینجا با تشویق و ترویج همجنس‌گرایی گام‌های سریعی برای نابودی بشریت برداشته می‌شود. پس بر مسلمانان نیز شایسته است که با تمام توان برای برپایی دولت خلافت فعالیت و تلاش کنند تا بشریت را از تمام نظام‌های دست‌ساخته بشر که سرزمین را ویران کرده و مردم را به بردگی کشانده‌اند، نجات دهد. آنگاه غیرمسلمانان مشاهده خواهند کرد که چگونه تنها زیر سایه اسلام با آن‌ها منصفانه و بدون تبعیض رفتار می‌شود، و اسلام تنها دینی است که در آن نژادپرستی یا نقض حقوق وجود ندارد.

نویسنده: محمد ابو هشام

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

قرآن و فسق باهم یکجا نمی‌شوند

(ترجمه)

خبر:

دکتر عبداللطیف آل شیخ، وزیر امور اسلامی، دعوت و ارشاد عربستان سعودی در حساب کاربری خود در پلتفرم تویتر سابقش نوشت: «صبح امروز وزارت امور اسلامی به توفیق الهی توانست تا مرحلۀ نهایی مسابقات بین‌المللی حفظ، قرائت قرآن کریم و تفسیر آن را که برای چهل و سومین دور تحت نام مسابقات ملک عبدالعزیز برگزار می‌شود، به پایان برساند. هیئت داوران به تلاوت 111 شرکت کننده که به فینال راه یافته بودند، گوش دادند. تاج‌گذاری برندگان چهارشنبه آینده در مسجدالحرام مکه پس از صدور نتایج برندگان از طریق کمیته‌های داوریِ که داوران از تمام کشورهای جهان در آن شرکت می‌کنند، برگزار می‌شود. از آن جایی‌که هوش مصنوعی برای دستیابی به چشم‌انداز پادشاهی 2030 سعودی به کار گرفته شد، اول از الله سبحانه وتعالی و سپس از سرورم، خادم حرمین شریفین و حضرت ولیعهد به خاطر حمایت‌های مستمرشان از فرزندان امت اسلامی در سراسر جهان برای رقابت در حفظ و تسلط بر کتاب الله العزیز، سپاسگزاری کنم. سپس از همکارانم در کمیته‌های شاغل در دبیرخانۀ مسابقات به خاطر زحمات و کارهای ممتازشان تشکری می‌کنم و از الله منان می‌خواهم به همۀ شان توفیق در گفتن و انجام آنچه که خود دوست دارد و به آن خشنود می‌شود، عنایت فرماید.» (31/8/2023)

تبصره:

این مطلب را وزیر سعودی چند روز اندکی پس از وقوع کفر و فحاشی در کنسرت یک رقصندۀ فاجر استرالیایی در قلب ریاض، پایتخت سعودی می‌نویسد؛ کنسرتی‌که در آن همان فاحشه در مقابل چشم تماشاگران برهنه شده و به الله سبحانه وتعالی توهین کرد.

قرآن مجیدی‌که وزارت عبداللطیف آل شیخ مسابقه حفظ آن را برگزار می‌کند، در آن الله سبحانه وتعالی چنین فرموده است:

﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204) وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ (206) وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾ [بقره: 204-206]

ترجمه: و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود(در ظاهر، اظهار محبّت شدید می‌کنند) و الله را بر آنچه در دل دارند، گواه می‌گیرند.(این در حالی است که) آنان، سرسخت‌ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند (و از نزد تو خارج می‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود می‌سازند(با این‌که می‌دانند) الله فساد را دوست نمی‌دارد، و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: «از الله بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر می‌شود)، و لجاجت و تعصب، آن‌ها را به گناه می‌کشاند. آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است!

هم‌چنین الله عزیز و جبار می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾ [ نور: 21]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از گام‌های شیطان پیروی نکنید! هرکس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد!

باز می‌فرماید:

﴿قُل إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَما بَطَنَ وَالإِثمَ وَالبَغيَ بِغَيرِ الحَقِّ وَأَن تُشرِكوا بِاللهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطاناً وَأَن تَقولوا عَلَى اللهِ ما لا تَعلَمونَ﴾ [اعراف: 33]

ترجمه: بگو: الله، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (هم‌چنین) گناه و ستم بناحق را و این‌که چیزی را که الله دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید و به الله مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید.

و نیز می‌فرماید:

﴿وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً﴾ [نساء:140]

ترجمه: و الله (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه بشنوید، افرادی آیات الله را انکار و استهزا می‌کنند، با آن‌ها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. الله، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند.

کتاب الله سبحانه وتعالی علاوه بر تلاوت و حفظ آن، حق دارد تا حدود آن تطبیق و اوامر و نواهی آن پیاده شود. اوامر الله سبحانه وتعالی در مورد تسبیح و تکریمش را همه می‌دانند. هم‌چنین به اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی در مورد زندگی اسلامی دور از فحشا و برهنگی و فسق همه آگاه اند. آیا رویکرد جدید در جزیره‌ای که دعوت به توحید در آن پدید آمده است، می‌خواهد که توهین به الله سبحانه وتعالی هم‌زمان با تلاوت ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ (1) اللهُ الصَّمَدُ﴾ باشد؟! و یا می‌خواهد هم‌زمان با فحاشی و برهنگی این آیت تلاوت شود که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ في الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾؟! [نور: 19]

ترجمه: کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید!

واجب است تا آواز تمام منابر و استیج‌ها به نکوهش این منکرات شنیع و قبیح بلند شود، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَتَأَمُرُنَّ بِالمَعْرُوْفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، وَلَتَأَخُذُنَّ عَلَى يَدِ الْسَّفِيْهِ، وَلَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أَطْرَاً، أَوْ لَيَضْرِبَنَّ اللهُ قُلُوْبَ بَعْضِكُمْ عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ لَيَلْعَنَكُمْ كَمَا لَعَنَهُمْ»

ترجمه: یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و دست سفیهان را می‌گیرید و او را به گونه ای وادار می‌کنید که به حق پایبند باشد، یا دل برخی از شما را به هم می‌زند و سپس شما را همان گونه که آن‌ها را نفرین کرده، لعنت می‌کند.

یا الله ما را به آنچه که سفیهان ما انجام می‌دهند مواخذه مکن!

نویسنده: أسامة الثويني

دوشنبه 19 صفر 1445 هـ.ق.

4 سبتمبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه