پنجشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۱۱/۱۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

(ترجمه)

رسانه‌های تصوریری، نوشتاری و صوتی در ارائۀ پوشش خبری زمانی‌که می‌خواهند مردم را بیدار و آگهی دهند، هرکدام  شعارهای استقلال، بی‏طرفی، دقت، راستی... را سر می‌دهند. اهمیت رسانه‏ها، حد تأثیرگذاری آن‌ها بر افکار و رنگ‏و بوی دادن افکار و مفاهیم‌شان بر محور اهداف مشخص، برکسی پوشیده نیست، به‌ویژه درین عصر که رسانه‏ها برای انعکاس دادن و فضاسازی یک خبر و حادثه از وسائل و ابتکارات جدید استفاده می‌نمایند. برعلاوه، اخبار و حوادث زمانی جالبیت را کسب می‌کند که چندین رسانه در اوقات مختلف یک هدف معین را فضاءسازی نمایند، که چنین خبر و حادثه تأثیرات مهمی بر اذهان عمومی می‌تواند داشته باشد.

واقعیت رسانه‏های‌که لاف از انقلابی بودن و طرفداری انقلاب شام می‌زدند، زمانی‌که حزب التحریر به تاریخ 22 اپریل 2018م در شهر ادلب به هدف آگهی امت راه‏پیمائی بزرگی را به راه انداخت، دفعتاً آن‌ها حملات سختی را علیه مفکورۀ خلافت و حزب التحریر به راه انداخته که خودشان تابِ نشر جریان راهپیمائی را نیاوردند. از آغاز انقلاب تا اکنون همیشه حزب در شرق و غرب مناطق آزاد شده فعالیت‌های خود را به راه می‌اندازد. رسانه‌های دروغگو به هدف به نمایش گذاشتن چهرۀ بدی از حزب نزد اهل شام-و به‌ویژه زمانی‌که درک کردند که مردم به نسبت ثبات و ارایۀ راه‏حل درست، حزب التحریر بین مردم جایگاه و اعتماد کسب کرده و چهرۀ راست آن به همگان هویدا شده است- علیه آن تبلغات می‌کنند.

حزب التحریر اولین حزبی بود که خطرات اخذ پول‏های سیاسی را به اهل شام بیان کرد، اولین حزبی بود که خطرات آتش‏بس و گفتگوها را بیان و اولین حزبی بود که راه‏حل سیاسی را که از عقیدۀ امت اسلامی اخذ گردیده بدیلی برای نظام‌های حاکمه ارایه داشته و مردم را به پذیرش آن فراخواند و اولین حزبی بود، بیان داشت که بدون رهبری سیاسی کامیابی ناممکن است. پس حتمی است که چنین یک حزبی‌که به اهلش دروغ نمی‌گوید، مورد خشم رسانه‌های مزدور قرار گیرد.

درین موقع حتمی است تا برخی افتراءاتِ رسانه‌های خبری را که لاف از بی‌طرفی و صداقت و انقلابی بودن می‌زنند، ذکر نماییم که حزب التحریر توسط آن‌ها مورد آزمایش قرار گرفت، تا همه‏گان حجم توطئه‏ای را که انقلاب شام و حزب التحریر بدان دچار است، بدانند. از جمله شبکۀ رسانه‏‏ای "عنب بلندی" در صفحۀ رسمی خود در گزارشی‌که طارق ابوزیاد نوشته بود، نشرد کرد: «در سطح سوریه فعالیت‌های حزب التحریر برای اولین بار در سال 2013م در حلب آغاز گردید که از جمله فعالیت‏های آن تأسیس یک مکتب در داخل شهر و تنظیم تظاهرات و برخی دیگر فعالیت‌های کوچک شامل بود.» هرگاه نویسنده کمی انصاف به خرچ می‌داد، می‌دانست که حزب التحریر در اواخر دهۀ پنجاه میلادی در سوریه آغاز به فعالیت کرد، که زندان‏های طاغوت شام شاهد بازداشت ده‏ها شباب این حزب می‌باشند. بعداً گزارش مذکور برخی مغالطه‏های گمراه‌کننده به حزب برچسب داد که در آن آمده است: «حزب التحریر در شمال سوریه رادیوی دارد که برنامه‏ها و اخبار معتبر جهانی را از ولایت متبوع خود پخش و نشر می‌سازد و کشورهایی را که فعالیت دارد، ولایت خود می‌گوید. به نقل از رادیوی حزب، شهر ادلب ولایۀ سوریه را امارت خود می‌داند.»

این یک پروپاگند دروغینی بیش نیست؛ حزب التحریر کشورها را ولایات تحت تسلط خود نمی‌داند؛ بلکه ولایه خواندن حزب به معنی واحد اداری حزب بوده و شهر ادلب را بخش امارت خود نخوانده است، و این هم یک افترایی بیش نیست؛ چون حزب التحریر در پی آن نیست که تنها در شهر ادلب و یا دیگر ولایات سوریه خلافت را اقامه نماید، بلکه هدف حزب این است که بعد از سقوط دولت بشار در سوریه خلافت تأسیس گردد که همه اهداف حزب در بیانیه‌های رسمی و دیگر منشورات حزب به گونۀ مشخص ذکر گردیده است.

هم‌چنان شبکۀ ماهواره‏ای "اورینت" در برنامۀ خود تحت نام "این جا سوریه است" از طریق انترنت میزگردی را پیرامون حزب التحریر به راه انداخت که اجرای برنامه، خیلی پلان شده بود. برای اشتراک درین برنامه چند لحظه قبل از آغاز آن به من خبر داده شد، فاصلۀ من تا استدیو نیم ساعت طول داشت و برای من نیم ساعت وقت داده شده بود که هم آمادگی داشته باشم و هم خود را در برنامه حاضر کنم، هم‏چنان نام مهمانان برنامه قبلاً به من گفته نشده بود، جریان میزگرد از طریق ماهواره کاملاً قطع گردیده بود که مهمانان و گوینده معلوم نمی‌شدند و حتی صدا هم درست شنیده نمی‌شد. پرسش اول را نشنیدم و باقی پرسش‌ها بگونۀ قطع و وصل به گوشم می‌رسید. این از ناحیۀ فنی و تکنیکی بود، اما از نگاه انتخاب مهمانان، واضح بود که شبکه دو تن از دشمنان حزب التحریر و خلافت را انتخاب کرده بود.

گوینده نیز از آن‌ها سؤال‌های تحریک‌آمیز به ضد حزب مطرح می‌کرد و از گروهای سوریه به گونۀ پرسش خواست تا راه‌حلی به حزب التحریر پیدا کنند. هم‌چنان تلویزیون دولتی سوریه در برنامه "ماتبقی" به ضد حزب التحریر معاذالمحارب را به حیث مهمان دعوت نموده که وی به اسالیب مسخره‌آمیزی برای‌ حزب و دعوت اقامۀ خلافت برمنهاج نبوت، سخنانی ارایه کرد و بگونۀ قصدی کوشید تا تصویری از حزب نشان دهد که در سوریه تازه تأسیس شده است و می‌خواهد در ادلب خلافت اسلامی را تأسیس نماید. این همه افتراء و پروپاگندهایی است که به اصلاح "فریاد به اندازۀ درد" از آن‌ها برمی‌آید. این‌گونه حملات نشانی از ثقل جایگاه حزب است که آن‌ها می‌کوشند تا به اسالیب مختلف از شأن آن بکاهند.

فعالیت حزب التحریر مانند آفتابِ درخشانِ روز واضح است. اهداف آن، طریقۀ کاری آن و چهرۀ جوانان و حاملین آن در هرمنطقه روشن می‌باشد. این حزب همیشه بوده و تا زمان اقامۀ خلافت راشده‏ که وعدۀ الله سبحانه وتعالی و بشارت رسوالله صلی الله علیه وسلم است، بین امت کار خواهد کرد تا با خلافت و با آمدن‌اش عزت و کرامت امت را باز گردانیده و مانند گذشته‌گان، امت مسلمه با خیر و برکت خواهد گشت، و خلافت برای امت رهبری واقعی آن‌ها را باز خواهد آورد که آن‌ها را از جرائم سازمان ملل و حکام مزدور نجات خواهد داد. در اخیر ادعای مستقل بودن و عدم وابستگی، بزرگ‌ترین دروغی است که رسانه‏های خبری ادعای آن را می‌کنند. در حقیقت هیچ رسانه‏ای بی‌طرف و غیروابسته‏ وجود ندارد. برتمام مسلمانان به ویژه اهل شام ضرور است تا خبرها را درست دقیق شوند تا شامل قول الله سبحانه وتعال شوند که می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ

[حجرات: 6]

ترجمه: اى كسانى‌كه ايمان آورده‏ ايد، اگر فاسقى برای‌تان خبرى آورد، نيك وارسى كنيد؛ مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و[بعد] از آن‌چه كرده‏ ايد، پشيمان شويد!

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...

(ترجمه)

الله سبحانه وتعالی انبیاء و رسولان را به رسالت توحید فرستاد تا این‌که در زمین عدالت را تأمین کنند. تعدادی از مردم به آنان ایمان آورده و عده‌ای کافر شدند، اما اکثریت کسانی‌که ایمان آوردند، بعد از موت انبیای‌شان، از راه حق منحرف شده و شریعت الله سبحانه وتعالی را تحریف کردند. مردم عرب بعد از فوت حضرت ابراهیم علیه‌السلام به بت‌پرستی روی آوردند و نصرانی‌ها حضرت عیسی علیه‌السلام را بعد از این‌که الله سبحانه وتعالی به آسمان بلند برد، به خدائی گرفتند؛ اما بنی اسرائیل تنها در نبود حضرت موسی علیه‌السلام به مدت چهل روز به گوساله پرستی روی آوردند. از آن جائی‌که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم به حیث آخرین پیامبر در بین بشریت مبعوث گردید، از بین بردن این رسالت به معنی از بین رفتن آینده‌ای همه بشریت محسوب می‌شد و نزدیک بود که این واقعیت اتفاق افتد. چنان‌چه به محض شنیدن خبر وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم، مردم جزیره‌ی عرب دین خود را رها نموده و پیمان‌شان را شکستند، و بعد از وفات رسول الله صل الله علیه و سلم در جزیره‌ی عرب، جز سه شهر و یک قریه(مکه، مدینه، طایف و قریه‌ی جواثی) دیگر کسی بر اسلام ثابت نماند.

تعدادی از پرداخت زکوة امنتاع ورزیده، عده‌ای نماز را تحریف کردند، یهود و نصاری نیز غوغا به پا نمودند، اما به لطف الله سبحانه وتعالی، تعداد از امت اسلامی و رهبران‌شان در سقیفه‌ی بنی ساعده گرد آمده و برای بیعت با کسی‌که به کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول‌اش صلی الله علیه وسلم حکم نموده و جانشین وی صلی الله علیه وسلم در حکم باشد، اتفاق نمودند. بناءً حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه به عنوان اولین خلیفه‌ی مسلمانان و حاکم دولت خلافت که می‌توانست شکوه اسلام را به آن برگردانده، حیله مشرکین و مرتدین را خنثی نموده و علیه مانعین و منکرین زکوة و تحریف کننده‌گان نماز و دیگر احکام قطعی دین، جهاد نماید.  

دولت خلافت، دولتی است که از دین حفاظت نموده و کینه‌ی دشمنان را به خود شان برگردانید، دین را در میدان واقعیت تطبیق کرد و از هستی اسلام و مسلمانان محافظت نمود که از طریق آن مسلمانان توانستند اسلام را به عنوان نور به جهان حمل کنند. از نور اسلام و عدالت آن، امت اسلام با عزت گردید و در دنیا حرف اول را می‌گفت.  

با دوام دولت خلافت این مجد و عزمت برای اسلام و مسلمانان ادامه پیدا کرد و تا زمانی‌که دولت‌شان قوی بود، جهان را رهبری نموده و دارای عقیده‌ی قوی بودند؛ اما زمانی‌که در سال ۱۹۲۴م دولت خلافت در استانبول سقوط داده شد، قوانین کفری به عوض شریعت اسلام حاکم شد و سرزمین‌های اسلامی از هم جدا شده و پارچه پارچه گردید. کفار مسلمانان را به ذلت کشاندند، حق شان را ضایع نموده و سرمایه‌های‌شان را به غارت بردند. حکام مزدور و دون‌مایه را بر آن‌ها گماشتند که همه چیزشان را به کفار تسلیم دادند، بدترین عذاب را به آنان چشاندند و علنی با اسلام به مبارزه برخواستند. پس حقوق مسلمانان ضایع شده و سرمایه‌های‌شان به غارت رفت و هتک حرمت شدند، این حکام مانند شیر بر مردم‌شان می‌غرند و ارتش‌شان را علیه مسلمانان به کار گرفتند و به عوض دشمنان، امت اسلامی را نشانه گرفتند.

اما الله سبحانه وتعالی بر امت اسلامی لطف نموده و جوانان دارای درک درست و فهم صحیح اسلام برخاسته و بر اساس طریقه‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم شب و روز در میان امت برای بازگشت امت اسلام به دین‌شان تلاش می‌نمایند تا اسلام دوباره حاکم شود؛ چون اسلام بدون دولت خلافت تطبیق نمی‌شود، از هستی آن دفاع ممکن نیست و امت به عزت گذشتۀشان برنمی‌گردد و ما در این روزهای بزرگ ماه رجب، ماه سقوط دولت خلافت را به یاد امت اسلامی می‌آوریم که در سال ۱۳۴۲هـ.ق سقوط کرد. از این مناسبت یادآور شده و امت اسلامی را به سقوط دولت بزرگ‌ که به مصالح‌شان رسیدگی می‌کرد و شر را از آن‌ها دور نموده و با تطبیق شریعت الله سبحانه وتعالی و سر پرستی نیک‌اش آن‌ها را سعادت مند می‌نمود.

ای امت یک‌ونیم میلیاردی! به مناسبت این یادبود، شما را مخاطب قرار داده و می‌گویم، به‌خاطر حاکمیت دوباره‌ی اسلام با دعوتگران به صورت جدی کار و فعالیت کنید، همت‌ها را برانگیزیم تا این‌که عزت از دست رفته را، که خلافت راشده است، به اسلام باز گردانیم؛ خلافتی‌که به سبب آن مسلمانان با عزت شده و کفار ذلیل می‌گردند. پس این قافله در حال حرکت است و متوقف نمی‌شود، چراغ ظلم حکام مجرم خاموش خواهد شد، مردم به دین‌شان افتخار می‌کنند و نزدیک است که چراغ‌های امید روشن شود و این‌ها چراغ‌های سبزی است که این فرصت را نباید از دست داد.

ای ارتش‌های امت اسلامی! مردانه قیام نمایید، سلاح تان را آن گونه که لازم است استفاده کنید و مردانه بالای حکامی‌که سرنوشت ما را به دست گرفته و در ظلم، هتک حرمت و غارت منابع مان به کفار همکاری می‌کنند، خشم تان را ابراز کنید. پس کرسی‌شان را به لرزه آورده و حکم الله سبحانه وتعالی را در زمین تطبیق کنید تا به خیر دنیا و آخرت نایل شوید؛ زیرا شما اهل نصرت عقیده‌ی تان و شمشیر بر گردن دشمنان تان هستید. شما کسانی هستید که انتقام امت را می‌گیرید، شما مردانی هستید که تحرک شما برای نصرت دین تان نشانه‌ی جوان مردی و غیرت تان بوده که امت اسلامی تشنه حرکت، نصرت و غیرت تان است. پس حرکت کنید و عرش حکام مزدور را به لرزه درآورده و خلافت اسلامی را برپا کنید تا در هردو دنیا به فلاح برسید.

ای نوادگان حضرات عمر و صلاح الدین! خود را دست کم نگیرید، غبار ذلت را از صورت تان پاک نموده و ننگ ذلت، ضعف و خواری را از امت نیز پاک کنید. به کشتار اطفال، یتیمان و زنا داغ دیده خاتمه دهید و به عوض پول ناچیز در خدمت این حکام بزدل نبوده و از این حکام انتظار خیر را نداشته باشید.

ای ارتش‌هایی‌که مایه‌ی ننگ امت بزرگ اسلامی شده اید! راه‌حل مشکلات فعلی تأسیس خلافت و نابود کردن دولت‌های مزدور  در سرزمین های اسلامی است. غیر از این راه‌حلی‌که بتواند عزت مسلمانان را به آنان برگردانده و باعث رضایت الله سبحانه وتعالی گردد، وجود ندارد. پس از شما دعوت می‌کنیم که از دعوتگران حمایت کنید و بدانید که بر شما خیانت نمی‌کنند و به آنچه امر می‌شوید، عمل کنید. الله سبحانه وتعالی با شما است و اعمال شما را ضایع نمی‌کند.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: سلیمان الدسیس ابوعابد

عضو مجلس ولایه-سودان

ادامه مطلب...

"رمضان و راهی به سوی تقوی" به تعقیب کنندگان و بازدید کنندگان صفحات دفتر مطبوعاتی مرکزی تقدیم می‌نماید، با ما باشید...
پنج شنبه، 01 رمضان مبارك 1439هـ / 17 می 2018م
سخنان دكتور نسرين نواز رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مركزي حزب التحرير تحت عنوان "رمضان و راهی به سوی تقوى"

ادامه مطلب...

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر افتخار دارد که در ماه مبارک رمضان برنامۀ جدیدی از برنامه‌های تصویری تلویزیون الواقیه را تحت "ای بار الها! من روزه دار هستم- جلد دوم" که این برنامه را گروهی از دعوتگران اسلامی نیکوکار از اکناف مختلف جهان تقدیم می‌نماید و جزء اول آن را در رمضان سال گذشته 1438هـ نشر نمودیم، به تعقیب کنندگان و باز دیدکنندگان صفحات دفتر مطبوعاتی تقدیم می‌نماید.

ادامه مطلب...

تهیه وترتیب: احمد الصورانی​
تقديم: منير ناصر
پنج شنبه، 01 رمضان مبارك 1439هـ/ 17 می 2018م

ادامه مطلب...

سلسله نشست‌های هفته وار که راجع به قضایای مهم، حوادث و رویدادهای جدید نگاهی انداخته شده و تبصره می‌گردد.

نشست "178"

"جایگاه هند در سياست امریکا!"

مهمان برنامه: استاد حسن حمدان (ابو البراء)

مجری برنامه: استاد هيثم الناصر (ابو عمر)

حزب التحرير- ولايه اردن

جمعه، 02 رمضان مبارك 1439هـ / 18 می 2018م

ادامه مطلب...

(ترجمه)

در بیانیه‌ای که دو رهبر شبه‌جزیرۀ کوریا صادر کردند، به "صلح، ترقی و اتحاد شبه‌جزیرۀ کوریا" دعوت نمودند، و هم‌چنان بر "خلع سلاح اتومی شبه‌جزیرۀ کوریا" پابندی خود را اعلان داشتند. هرگاه حالت چنین ادامه یابد، حالت جنگی 65 ساله و کشمکش‌های نظامی اطراف شبه‌جزیره-که منطقه را در بخش‏های مختلف به رکود مواجه ساخته است- خاتمه خواهد یافت. ظهور کوریای شمالی به حیث قوت اتومی و موشک‏های دوربرد، مستقماً امریکا را تهدید می‌نماید.

اجلاس سران دو کوریا به امر امریکا برگزار گردید و پس از آن آمادگی اجلاس مهمی بین رئیس جمهور امریکا و کیم جون اون رهبر کوریا شمالی قرار است در ماه اپریل برگزار شود، که مایک پامپیو وزیرجۀ امریکا با هدف برنامه‌ریزی این دیدار در روز اول اپریل سفری مخفیانه‏ای به کوریا شمالی داشت و با کیم جونگ اون رهبر این کشور دیدار کرده است.

این اوضاع سیاسی تغییرات نمایشی‏ای بیش نیست؛ چون سال گذشته ترامپ از جنگ هسته‏ای همه‏شمول هشدار داده بود و از طرف چین فشارهای سختی بالای کوریای شمالی وارد کرد و جاپان از طرف کوریای شمالی شاهد آزمایش موشکی نزدیک جزائر خود بود، و در آن سال کیم جون اون گوشه‏گیری را انتخاب و با هیچ رهبر کشوری ملاقات نداشت؛ اما درین سال "کیم" تنها با رئیس کوریایی جنوبی دیدار نکرده است؛ بلکه همزمانی‌که وعدۀ ملاقات با دونالد ترامپ را داد، قبل از وی با رئیس جمهور چین ملاقات کرده بود.

باوجودی‌که ترامپ تلاش دارد تا ازین حوادث استفاده کند؛ اما حقیقت این است که ایجاد آرامش و روابط خوب بین شبه‌جزیرۀ کوریا با استراتیژی‏ای درازمدت امریکا در تناقض قرار دارد؛ چون قدرت اقتصادی جهانی چین، امریکا را به چالش کشانیده است. امریکا می‌داند که کنترول بحر چین جنوبی توسط چین تهدید مستقمی است برای کنترول بحیرۀ آرام-که امریکا آن را ملکیت شخصی خود می‌داند. پس برای ضربه‌زدن چین، امریکا همیشه کشمکش‌های کوریا را دامن می‌زند تا بدان وسیله حضور نیروی نظای خود را در کوریا جنوبی تقویه کرده بتواند. نمونۀ آن استقرار نیروی هوائی نظامی در سال 2017م به هدف ترسانیدن کوریای شمالی و رادارهای قوی آن بود تا به سهولت بتواند فضای چین را هدف قرار دهد. برعلاوۀ کشمکش‌های کوریا، امریکا استراتیژی حضور دائمی در جاپان را تقویه می‌نماید. استراتیژی امریکا این بود که سال گذشته ترامپ از هشدار یک جنگ اتومی خانمان‏سوز در کوریا شمالی خبر داد که اثرات آن نه تنها در کوریا؛ بلکه منطقه را متأثر خواهد ساخت.

بالآخره لحن خصمانۀ ترامپ برعکس نتیجه داد و ریکس تلیرسون وزیرخارجه سابق را مجبور ساخت تا موقف‌گیری امریکا را توجه نماید. علاوه بر آن، کم‏تجربه‌گی تیلرسون در سیاست سبب گردید تا نقشۀ سیاست انگلیس، کشمکش‌های کوریا آرام سازد؛ چنان‌چه انگلیسکنفرانس فانکفورد را در تاریخ 16 نومبر 2018م برگزار و کوریا شمالی را به گفتگوهای سیاسی فراخواند، و به کیم جون اون فرصت داد تا یک هیئت بلند رتبه را به ریاست خواهرش در بازی‌های المپیک زمستانی، که در کوریا جنوبی برگزار گردیده بود، فرستاد. انگلیسی‌ها اهداف شومی دارند و هدف آن‌ها این است که به جای کشمکش‌های مزدوران و نمایندگان خود، چین و امریکا هردو باهم مستقماً وارد کشمکش شوند. به هرحال، پس از آمادگی کوریای شمالی برای گفت‌وگوها-که به تاریخ 8 مارچ 2018م اعلان گردید- گزینش دیگری برای ترامپ جز برکناری تیلرسون وجایگزی پامپیو به حیث وزیرخارجه باقی نماند. در حقیقت ترامپ آمادۀ مذاکرات نه؛ بلکه آمادۀ تشدید کشمکش‌های جزیرۀ کوریا می‌گردد.

نقش مون جای رئیس کوریای جنوبی کلیدِ پیشرفت گفت‏وگوها محسوب می‌گردید. آقای مون که قبلاً شاهد شکست مذاکرات "آفتاب تابان" با کوریای شمالی بود، می‌خواهد این بار آن‌چه را که نتوانسته بود انجام دهد، تکمیل کند. مون در اصل همان روش‌های سلف خود را در سال 2003-2007م در پیش می‌گیرد؛ این درست همان کاری است که وی می‌خواهد انجام دهد و کار نیمه تمام را به پایان برساند. پارک چونگ هی سلف گذشتۀ وی مزدور امریکا و کسی بود  که اجازۀ استقرار سامانۀ دفاع موشکی "تاد" را در کشورش داد. امریکائیان با وجود دانستن موقف‌گیری‏های ضد امریکائی وی، در انتخاب وی شتافتند. باوجود آن مون جای انتهای تدبیر و بلوغ خود را در راستای تحقق اهداف خود به خرج داده و برای تحقق اهداف خود ترامپ را شخصیت بزرگ خوانده و از سیاست‌های خصمانۀ ترامپ در قبال جهان استقبال نمود.

امکان می‌رود که ترامپ با گذشتن شدن از برخی امتیازها، تحریم‌های خود علیه کوریا شمالی و کشمکش‌های ارض چین را با اسالیب دیگر ازسر گیرد. در اخیر، منبع تمام نا آرامی‌های جهان وجود مبدئی سرمایه‌داری است که هم و غم آن منافع مادی است و بس. نجات بشریت ازین بدبختی جز با برگشت اسلام به اریکۀ قدرت دیگر راهی ندارد. دولت خلاف برمنهاج نبوت علیه رقابت‌های جهانی مبارزه کرده و آن را در اختیار خود درآورده و جهان را مملو از عدل، آرامش و پیش‏رفت خواهد ساخت؛ چنان‌چه در یک هزارسال قبل جهان شاهد دست‌آوردهای جهانی خلافت بود.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد فائق نجاح

ادامه مطلب...

حملۀ مسلحانه به طارمیه، ۳۰ تن از فرزندان مسلمانان را شهید و زخمی نمود

  • نشر شده در عراق

(ترجمه)

حکومت‌های دست‌نشاندۀ کافر اشغالگر در عراق، قانون جنگل را در این سرزمین حاکم کرده است؛ جایی‌که جان و مال مردم بخاطر عدم نظارت بر تسلیحات، تعدد گروه‌های مسلح و پوشاندن مسئولیت‌های امنیتی، در امان نیستند. تمام این‌ها حکومت را مجبور کرده‌است تا کنترول‌اش را بالای تأمین امنیت و مجرمانی‌که جان مردم بی‌گناه را می‌طلبند، از دست بدهد. اما در واقع، عراق به میدان استدلال برای تکذیب فرقه‌ها، احزاب و وفادار‌های‌شان تبدیل شده‌است.

آیا ممکن است منطقۀ امنی چون طارمیه-که از جمله مناطق بغداد است- مورد چنین کشتار وحشتناکی قرار بگیرد و مردم آن بخاطر شهید شدن ۲۶ تن و زخمی شدن ۶ تن از فرزندان‌شان در یک شب، عزا دار شوند؛ آن هم بدون دفاع نمودن هزاران تن از نیروهای امنیتی که در هر طرف گسترده اند؟! چیزی‌که عجیب است، این است که رسانه‌ها بعد از این حادثه سریعاً اعلام کردند که حمله‌کننده‌گان از داعش هستند-گروهی‌که از قبول کردن هرنوع قتل در هر نقطه‌ای از جهان، درنگ نمی‌کند- و همانطور که جهان شاهد آن است، آنان این کار را بدون کدام تحقیق بین‌المللی انجام دادند. نمی‌دانیم آن‌ها در تشخیص هویت مهاجمین از کدام شواهد استفاده کرده‌اند، آیا دلیل‌شان لباس‌های سیاهی است که این قاتلان پوشیدند که آن‌ لباس‌ها در دسترس مردم قرار ندارند؟! این خون‌ریزی تا به کی بدون احساس شفقت و انسانیتی‌که مثل یک مانع عمل کند، یا همدردی با اشخاص متضرر برای تسکین دردهای‌شان ادامه خواهد داشت؟! یا آنانی‌که جان‌های‌شان را از دست داده اند، انسان نیستند؟ آیا مردم برای‌شان رئیس جمهور و وزیر انتخاب می‌کنند تا حقیقت چیزهایی را که اتفاق می‌افتند، یا حتی زبان دروغگوی دیپلومات‌ها، بطور مثال، اعلان عزا را از آنان بیاموزند؟!

ای مردم! وضعیت شما بهتر نمی‌شود و از عزت و امنیت بهره‌مند نمی‌شوید، مگر تحت حکومت یک حاکم ربانی؛ کسی‌که از منافع تان مطابق قوانین الله سبحانه وتعالی در دولت خلافت راشده به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم، مراقبت می‌کند. او تمام سرزمین‌های مسلمانان را از پلیدی‌های کفار اشغالگر-کسانی‌که خودشان را حاکمان و مشاوران آنانی وضع کرده اند که به دین و تعهد خویش خیانت کرده‌اند، یعنی مزدوران و دنباله‌روان شان- پاک خواهد کرد. انتخابات راه‌حل نیست، بلکه مقصد از آن تغییر چهره‌ها، طولانی ساختن ظلم و بیداد و فریب مردم همراه با نعره‌هایی‌که حیله‌هایش آشکار می‌شود و دروغ‌هایش گسترش می‌یابد. بناءً پروژه‌های کفری را رد کنید و به کاروان کسانی بپیوندید که برای نجات زندگی و آخرت شما کار می‌کنند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾

[آل عمران: ۱۱۸]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، از غیر خودتان(دوست و) محرم اسرار نگیرید، آن‌ها از هیچ نابکاری در حق شما کوتاهی نمی‌کنند؛ آن‌ها دوست دارند که شما در رنج و زحمت باشید؛ به راستی دشمنی از دهان(و زبان) شان آشکار شده‌است، و آن‌چه سینه‌های‌شان پنهان می‌دارند، بزرگتر است. بی‌شک ما آیات و نشانه‌های(دشمنی آنان) را برای شما بیان کردیم، اگر اندیشه کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه عراق

ادامه مطلب...

به حاکمیت دموکراسی پایان داده و به تأسیس خلافت راشدۀ واقعی مبادرت ورزید

رژیم مزدور پاکستان با تهمت و افتراء به داعیان خلافت تلاش دارد تا حمایت بادارش(ترامپ) را حاصل کند

(ترجمه)

با توجه به این‌که مسلمین عبادت‌شان را در ماه شعبان در آماده‌گی برای ماه مبارک رمضان افزایش دادند، حکام پاکستان تلاش نمودند تا مورد غضب الله سبحانه‌و‌تعالی قرار گیرند. آن‌ها نه تنها این‌که به دست‌گیری و اختتاف داعیان خلافت توسط اراذل و اوباشان‌شان بسنده نکردند، بلکه همراه با شیاطین‌شان زبان‌های‌شان را به تهمت و افتراء و دروغ‌های شاخدار علیه حزب التحریر بکار بستند. آن‌ها در نخست به تاریخ ۱۰ می به تهمت و افتراء علیه این داعیان از طریق یک برنامۀ تلویزیونی پرداخته و سپس به تاریخ ۱۱ می گزارشی را به نشر رساندند که در آن داعیان خلافت را به داشتن مواد منفجره متهم نمودند. با انجام این کار، حکام پاکستان ضعف خود را قبل از صدای انفجاری خلافت توسط آن‌چه که الله سبحانه‌و‌تعالی نازل کرده، با توسل به زور بالای این داعیان نشان دادند؛ زیرا آن‌ها چیزی از قرآن و سنت برای حمایت خود‌شان ندارند.

حقیقتاً که حزب التحریر بخاطر دعوت غیرخشونت‌آمیزش برای برپایی خلافت اسلامی برمنهج نبوت در سراسر پاکستان بطور درست شناخته شده و مورد احترام و تقدیر همه قرار گرفته است. فلهذا کمپاین‌های خشونت‌زای قبلی تنها کسانی را تضعیف کرده است که خود آن‌ها دست‌اندر کاران آن بودند.

با توجه به این‌که چرا رژیم این کشور با تهمت، افتراء و اختطاف داعیان خلافت، میخ بر پای خود کوبیده است، باید گفت که این کار آن‌ها بیانگر پایان حاکمیت‌شان می‌باشد. از این‌که حکام پاکستان بطور بی‌سابقه‌ای با خشم مردم روبرو شدند، با متوسل شدن به باداران‌شان در واشنگتن از آن‌ها درخواست کمک برای قدرت‌های استبدادی‌شان هم در دولت فدرال و هم در ولایت پنجاب نمودند.

لذا این حاکمان اصرار بر اعلام بودیجۀ تصویب شدۀ صندوق بین‌المللی پول قبل از انتخابات نمودند تا به استعمارگران نشان دهند که آن‌ها اقتصاد پاکستان را در صدد نابودی قرار خواهند داد. برای این‌که رضایت بادار‌شان-ترامپ- را حاصل کرده باشند، آن‌ها مکرراً همراه با "نریندرا مودی" بخاطر صلح دست گدایی دراز نموده و اشک تمساح می‌ریزند، حتی باوجودی‌که دستان کثیف او با خون نیرو‌ها و شهروندان ما از طریق تجاوز بی‌رحمانۀ او در سراسر خط کنترول آلوده شده است. در کنار این، حکام پاکستان بخاطر این‌که امتیازی از سوی باداران امریکایی‌شان در سازمان تروریستی جهان (CIA) متوجه آن‌ها گردد، کمپاین احمقانه‌ای را علیه داعیان خلافت راه اندازی نمودند، در حالی‌که می‌دانستند که دورنمای احیای خلافت در پاکستان یگانه چیزی است که خواب را از چشمان صلیبی‌ها ربوده است. بنابراین، حزب التحریر-ولایه پاکستان حکام و باداران غربی آن‌ها را خطاب قرار داده می‌گوید:

﴿قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ﴾

[آل عمران: ١١٩]

ترجمه: بگو با همین خشمی‌که دارید، بمیرید.

حزب التحریر از تمامی رسانه‌ها می‌خواهد تا با کلمات صادقانه‌ای در مورد فراخوانی برای اقامۀ خلافت برمنهج نبوت به تهمت‌های این رژیم پاسخ دهند. این حزب از سازمان‌های مخلص امنیتی در پاکستان می‌خواهد تا به دستورات یک رژیم مزدور و در حال فروپاشی پشت نموده و داعیان خلافت را که امید و رهنمای مسلمانان می‌باشند، از فرارسیدن موانع سد راه آن‌ها، آن‌ها را مطمئن ساخته و در این راستا همکاری نمایند، و هم‌چنان از نیرو‌های مخلص مسلح در ارتش این کشور می‌خواهد تا به حاکمیت حکام خائنی‌که به عوض خدمت به مردم خود را در غلامی کفار  زنجیر زده اند، پایان داده و به حزب التحریر برای احیای خلافت واقعی اسلامی برمنهج نبوت نصرت را فراهم کنند. آیا این بهترین فرصت برای پایان دادن به حاکمیت زور و استبداد نیست، آن‌گاه که می‌بینیم پیامبر ﷺ در این خصوص بشارت داده است؟ رسول الله ﷺ می‌فرماید:

«...ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ»

ترجمه: ...سپس پادشاهی جبر و ستم خواهد آمد، و تا وقتی الله(سبحانه وتعالی) خواست دوام می‌یابد، بعد از آن هنگامی الله(سبحانه وتعالی) خواست، آن را دور کرده و بار ديگر خلافت بر روش و منهج نبوت قائم خواهد شد و پس از آن سکوت کردند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

نشست سازمان همکاری‌های اسلامی

بحث روی "ارزش صلح پایدار، وحدت و پیشرفت از دیدگاه اسلام" درحالی‌که به نظام‌های سرمایه‌داری و دموکراتیک-که در تناقض با اسلام است- متکی باشیم؛ جز فریب چیزی دیگری نیست

(ترجمه)

چهل‌وپنجمین نشست شورای وزرای خارجۀ کشورهای عضو سازمان همکاری‌های اسلامی به تاریخ ششم ماه می سال ۲۰۱۸م، در داکه برگزار گردید. این نشست روی "ارزش صلح پایدار، وحدت و پیشرفت از دیدگاه اسلام " تمرکز داشت. در اخیر، نشست با صدور قطعنامۀ ۳۹ ماده‌یی که در آن به شدت روی "آزادی قدس" و نگرانی عمیق در مورد کشتارهای منظم مردم روهینگیا تأکید شده بود، خاتمه یافت. جای تعجب نیست، این قطع‌نامه جز سخنان یاوه چیزی دیگری در خود نداشت و با بسیار بی‌شرمی راه‌حل‌های سازمان ملل را برای حل معضلات فلسطین و روهینگیا، مناسب دانست.

حقیقت امر اینست که تمامی "رهبران" سازمان همکاری‌های اسلامی، غلامان متعهد باداران‌شان(استعمارگران کافر) بوده و همیشه به شکل فریبنده‌ای از امت می‌خواهند تا بر راه‌حل‌های باداران آن‌ها باورمند باشند. مسؤلیت این رهبران اینست تا راهکارهای سازمان ملل را، که بخاطر رسمیت بخشیدن کشتن مسلمانان بی‌گناه در سراسر جهان ساخته شده، تطبیق کرده و برای قدرت‌های غربی فرصت ایجاد نمایند تا ثروت امت را به راحتی غارت کنند. اما در عین حال، این قدرت را دارند تا زنده‌گی و دارایی مسلمانان مظلوم را در اراکان و فلسطین محافظت نمایند. این سازمان با قرار گرفتن‌اش منحیث دست راست سازمان ملل، که توسط امریکا و سایر دشمنان اسلام بخاطر پیشبرد اهداف سیاسی‌شان اداره می‌شود، برخیانت خود علیه امت مداومت می‌بخشد. با دقت روی ۴۰ سال فعالیت این سازمان، هیچ فرد با احساسی بالای این سازمان بخاطر آزادی فلسطین و یا خاتمه بخشیدن فاجعۀ روهینگیا، اعتماد کرده نمی‌تواند.

اگر چه رهبران سازمان همکاری‌های اسلامی از استعمار نامشروع یهودی در نشست داکه انتقاد نمودند، اما حل این قضیه را با درنظرداشت قوانین سازمان ملل، که از همان آغار این دولت را حمایت می‌کند، قابل حل دانستند. با وجود این‌که در طول تاریخ سازمان ملل هیچ توجهی برای مسلمانان نداشته است، اما بازهم سازمان همکاری‌های اسلامی از مسلمانان می‌خواهد تا بالای سازمان ملل اعتماد کرده و در عین حال بالای دولت‌های‌که عضو آن هستند، تأکید می‌وزد تا به نظم این سازمان متفق بمانند، درحالی‌که ما بصورت عملی شاهد هیچ نوع دخالت از جانب سازمان ملل بخاطر حمایت از موجودیت مسلمانان در اراکان نبودیم. با این وجود، تأکید روی اهمیت همکاری‌های سازمان ملل و سازمان همکاری‌های اسلامی از جانب رهبران همین سازمان، به معنی تقویت بخشیدن بهانۀ است که بر واقعیت‌های زشت استعمار غربی در سرزمین‌های مسلمانان پرده می‌اندازد. در نشست داکه ما طرحی را از جانب حکومت شیخ حسینه به منظور داخل ساختن هند به حیث ناظر اصلاحات در سازمان همکاری‌های اسلامی شاهد بودیم که این خیانت آشکار هند مشرک را اجازه خواهد داد تا نفوذش را بالای ملت‌های مسلمان افزایش دهد. درست همان قسمی‌که تقویت دوستی امریکا با هند، این کشور را اجازه می‌دهد تا منافع‌اش را در افغانستان و شرق‌میانه بدست بیاورد. ما هم‌چنان با تظاهرات حکومت پاکستان فریب نمی‌خوریم،چون آن‌ها نماینده‌های امریکا بوده که برای سلطه‌اش در افغانستان زمینه‌سازی می‌کنند و هند را اجازه می‌دهند تا منافع‌اش را در افغانستان تأمین کند.

ای مسلمانان صاحب بصیرت، متوجه باشید! ما در حزب التحریر می‌خواهیم باردیگر یادآور شویم که سازمان همکاری‌های اسلامی، همیشه وقت با غافل ساختن مسلمانان از داشتن یک رهبری کامل سیاسی، که توانایی وحدت آن‌ها را داشته باشد، منحیث وسیلۀ مخرب در میان  امت کار می‌کند. برای مسلمانان اجازه نیست تا به بیش از یک حکمران و به چندین ملت تقسیم شوند و در این مورد رسول الله ﷺ فرموده است:

«إِذَا بُويِعَ لِخَلِيفَتَيْنِ فَاقْتُلُوا الآخَرَ مِنْهُمَا»

ترجمه: هرگاه قرار بود با دو خلیفه بیعت نماید، دومی را بکشید.

این حدیث مسلمانان را به داشتن یک رهبری واحد و یک دولت واحد امر می‌کند. شعار نشست داکه "ارزش صلح پایدار، وحدت و پیشرفت از دیدگاه اسلام" بود، مگر ما می‌دانیم که از ارزش‌های اسلامی تا زمانی‌که نظام اسلام را بطور کلی تطبیق نکنیم، حمایت کرده نمی‌توانیم. بحث روی ارزش‌های اسلامی در حالی‌که به افکار شیطانی نظام‌های سرمایه‌داری و دموکراتیک متکی باشیم، جز فریب واضح با امت چیزی دیگری نیست. پس در حال حاضر، این موضوع بسان روشنی روز معلوم است که ریشۀ همۀ مشکلات موجود مسلمانان در نبود نظام حکمروایی اسلام(خلافت) به اساس توحید است که توانایی این را دارد تا در هر طرف جهان از مسلمانان محافظت نماید، در حالی‌که یگانه هدف سازمان همکاری‌های اسلامی تقویت بخشیدن وضع تحمیلی کنونی بوده که امت را تحت دولت‌های ملیتی با نشانه‌های مختلف، تقسیم کرده است.

بنابر این، غرب همیشه سازمان همکاری‌های اسلامی را بخاطر کم‌رنگ ساختن قیام اسلام سیاسی استفاده خواهد کرد و مسلمانان را از گردآمدن تحت سایۀ الله سبحانه وتعالی(خلافت) باز خواهد داشت. هیچ‌گاهی صلح و پیشرفت پایدار توسط گروه از مزدورانی‌که برنامه‌های غربی را تحت نام اسلام به پیش می‌برند، به وجود نمی‌آید. تنها سپر پرقوت و مخلصانۀ خلافت راشدۀ ثانی با رسیده‌گی به امور امت طبق احکام اسلام، این رؤیا را به حقیقت مبدل کرده می‌تواند.

«السُّلْطَانُ ظِلُّ اللهِ فِي الأَرْضِ، فَمَنْ أَكْرَمَهُ أَكْرَمَهُ اللهُ، وَمَنْ أَهَانَهُ أَهَانَهُ اللهُ»

(بیهقی)

ترجمه: سلطان(خلیفه) سایۀ الله(سبحانه وتعالی) در روی زمین است، پس هرکی او را محترم شمرد، الله(سبحانه وتعالی) اورا محترم می‌شمارد و هرکی او را حقیر شمرد، الله(سبحانه وتعالی) او را حقیر خواهد کرد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایۀ بنگله دیش

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه