چهارشنبه, ۰۹ ذیقعده ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۵/۰۵/۰۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تروریست‌های توبه کننده؛ اصطلاحات احتمالی پس از حذف برخی گروه‌ها و افراد از فهرست تروریزم بحرین

(ترجمه)

خبر:

خبرگزاری بحرین گزارش داد که شورای وزرای این دولت به ریاست شاهزاده سلمان بن احمد آل خلیفه، ولیعهد بحرین و رئیس شورای وزیران با پیشنهاد وزیر کشور مبنی بر حذف تعدادی از نهادها و افراد از فهرست سازمان‌های تروریستی موافقت کرده است. (منبع: العربية نت، 28 جنوری 2025)

تبصره:

حذف یک گروه یا فرد از فهرست تروریستی، این واقعیت را تأیید می‌کند که اصطلاح «تروریزم» کاملاً سیاسی است. در غیر این صورت چطور ممکن است کسی‌که قبلاً به تروریزم متهم بوده، پس از انجام آن صرفاً با ابراز توبه از این فهرست خارج شود؟ اکنون که بحرین اقدام به حذف برخی نهادها از فهرست تروریزم کرده است، این پرسش مطرح می‌شود: آیا این اقدام مرتبط با حاکمان جدید شام (سوریه) است؟ به‌ویژه این‌که در خبر، نامی از این نهادها برده نشده است. احتمال قوی این است که افراد مرتبط با دولت جدید سوریه مورد نظر باشند. آیا بحرین و انگلیس به رویکرد حاکمان جدید شام اعتماد دارند؟

واقعیت این است که سقوط حزب بعث و فرار بشار اسد، بسیاری از حکام سرزمین‌های اسلامی، به‌ویژه حکام خلیج را نگران کرده است. آنان بیم دارند که سرنوشت مشابهی در انتظارشان باشد، چراکه پایه‌های حکومت‌شان بر ارادۀ امت استوار نیست؛ بلکه به حمایت قدرت‌های استعماری مانند انگلیس و آمریکا وابسته اند. اما پس از دیدارهای اخیر بین حکام جدید شام و نمایندگانی از اتحادیه عرب و پس از برگزاری نشست مطبوعاتی که در آن مقامات جدید سوریه بر تمایل خود برای حفظ نظام‌های موجود از جمله معاهدۀ "سایکس-پیکو" و پیوستن به اتحادیه عرب تأکید کردند، این نگرانی‌ها کاهش یافته است.

دیدارها و تضمین‌هایی که حاکمان جدید شام به کشورهایی مانند قطر، عربستان سعودی و امارات ارائه داده‌اند، نشان می‌دهد که آنان قصد ندارند تهدیدی برای این حکومت‌ها یا حتی برای رژیم یهود باشند. این امر، حاکمان عرب و مسلمانان را مطمئن ساخته که دولت جدید سوریه در پی تأسیس دولتی بر مبنای اسلام در روابط خارجی خود نیست. امروزه دیگر اصطلاح «تروریزم» برای استعمارگران غربی در عرصۀ فکری، نه در جوامع اسلامی و نه در جهان غرب کارایی دارد؛ بلکه این اصطلاح صرفاً به یک طبقه‌بندی امنیتی در میان رژیم‌های ضعیف و متزلزل حاکمان عرب و مسلمان تبدیل شده است، همان‌طور که وقایع غزه و شام نشان دادند.

اکنون غرب دیگر ابزاری برای حفظ نظام سرمایه‌داری در سرزمین‌های اسلامی جز از طریق حاکمان آن‌ها ندارد، از جمله حاکمان بحرین و تلاش آنان برای جلب همکاری حاکمان جدید شام به‌عنوان حافظان منافع غرب. اما آیا آنان در این هدف موفق خواهند شد؟ یا اینکه امت اسلامی رویکرد متفاوت اتخاذ خواهد کرد و با کنار گذاشتن قوانین بین‌المللی، اتحادیه عرب و دولت‌های ملی، طرح وحدت امت اسلامی را در پیش خواهد گرفت و برای احیای عزت و قدرت خویش تلاش خواهد کرد؟

الله سبحانه وتعالی در قرآن‌کریم از زبان حضرت یوسف علیه‌السلام می‌فرماید:

﴿وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللهِ مِن شَيْءٍ ذَٰلِكَ مِن فَضْلِ اللهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ﴾ [یوسف: ۳۸]

ترجمه: و از آیین نیاکانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی نموده‌ام. برای‌مان شایسته و روا نیست که چیزی را با الله شریک قرار دهیم. این از فضل الله بر ما و بر مردم است؛ ولی بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند.

نویسنده: نزار جمال

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

2شعبان 1446ه.ق

1فبروری 2025م.

ادامه مطلب...

ترامپ و سیاست سلطه‌جویی وی بر جهان

(ترجمه)

خبر:

در سخنرانی‌ای که ترامپ در یک کنفرانس خبری در تاریخ 7 جنوری سال جاری داشت، تهدید به استفاده از نیروی نظامی برای الحاق کانال پاناما، گرینلند، تغییر نام خلیج مکزیک، استفاده از قدرت اقتصادی علیه کانادا و تبدیل خاورمیانه به جهنم کرد. خبرنگار بریتانیایی به نام جدعوت راکمن به تاریخ 14 جنوری 2025 در روزنامه‌ای رویترز از جاه‌طلبی‌های ترامپ انتقاد کرده و هشدار داد که او با این اقدامات، خطر تبدیل آمریکا به یک کشور سرکش را به جان می‌خرد.

همچنین یک مقاله‌ در روزنامه‌ی گاردین اشاره کرد که «محور ترامپ و ماسک تهدید جدیدی برای دموکرات‌ها و اتحادهای غربی است». ترامپ پیشتر در دوران نامزدی‌اش برای ریاست‌جمهوری اعلام کرده بود که به طور جدی در نظر دارد تعدادی از مساجد را تعطیل کرده و تعدادی دیگر را تحت نظارت قرار دهد. همچنین او گفته بود که از عربستان سعودی خواهد خواست سه چهارم ثروت خود را به عنوان جبران هزینه‌های دفاعی بپردازد و اشاره کرده بود که کویت تنها 16 میلیارد دلار پرداخته است که کمتر از آنچه که باید می‌پرداخت است.

تبصره:

با وجود این‌که این اظهارات بازتابی از خصوصیات شخصی ترامپ است، اما در عین حال نمایانگر نظر وی در مورد ثبات سلطه در روابط بین‌الملل است؛ نظریه‌ای که ریشه در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و تاریخی دارد.

نظریه‌‌ی سلطه‌جویی بر این باور استوار است که نظام جهانی زمانی پایدار است که یک دولت خاص به عنوان ابر قدرت جهان شناخته شود. چارلز بی‌هو نخستین بار این نظریه را در کتاب خود که با عنوان "جهان در رکود" طی سال‌های (1929-1939) مطرح کرد. در سال 2004، دو کارشناس برجسته علوم سیاسی، جیمز فیروون و دیوید لیتین نوشتند: «آمریکا اکنون به سمت نوعی حکومت جهانی پیش می‌رود.» و به این نتیجه رسیدند که باید توافقات قبلی که نادیده گرفته شده‌اند بازنگری شوند و به سمت پذیرش نوعی سرپرستی جدید حرکت کرد. در همان سال، استفن کرازنر نوشت: «اگر اجازه دهیم کشورهای شکست‌خورده با حکومت‌های ضعیف به حال خود رها شوند، نمی‌توانند خود را اصلاح کنند زیرا توان مدیریتی محدودی دارند.»

در عرصه سیاسی، سیاست سلطه‌جویی توسط بوش اول پس از جنگ با عراق و آزادسازی کویت آغاز شد. بوش در آن زمان آمریکا را قدرت اول دانسته و در سخنرانی معروف خود در کنگره از "نظام جهانی جدید" صحبت کرد که نشان‌دهنده تسلط آمریکا بر دنیا بود. برخی نیز شروع سیاست سلطه‌جویی را با اعلام طرح "دفاع استراتژیک" که به "جنگ ستارگان" معروف است، می‌دانند. این طرح توسط ریگان، رئیس‌جمهور وقت آمریکا مطرح شد. با پایان قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم دولت بوش دوم از چندین توافق بین‌المللی مهم مانند توافق کیوتو، دادگاه بین‌المللی جنایی و توافق سالت (برای کاهش و محدودسازی سلاح‌های بالستیک) خارج شد. پس از حملات 11 سپتامبر 2001 بوش دوم به‌وضوح با جمله معروف خود «اگر با ما نباشید، علیه ما هستید» سیاست سلطه‌جویی آمریکا را اعلام کرد.

سیاست سلطه‌جویی که حزب جمهوری‌خواه آن را انتخاب کرده و بر اساس آن سیاست خود را به پیش می‌برد، تنها یک برداشت شخصی یا گرایش فردی نیست؛ بلکه بخشی از یک پروژه استعمار نوین است که مشابه آن در دوره‌های تاریخی گذشته بر ملت‌های گذشته رخ داده بود.

اما سوال اساسی این‌جاست که چگونه خاورمیانه، که بزرگ‌ترین تجمع مسلمانان به هم پیوسته را تشکیل می‌دهد، می‌تواند از تهدیدات ترامپ و سیاست سلطه‌جویی وی، جلوگیری کند؟

پاسخ آن واضح و روشن در حدیثی که مسلم از ابوهريره رضی‌الله عنه نقل کرده آمده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ، يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ، وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: امام به سان سپری است که مسلمانان از پس آن می‌جنگند و به آن پناه می‌برند.

بنابراین، تنها راه مقابله با تهدیدات و چالش‌ها، بیعت با امام یا خلیفه‌ای است که رهبریت تمام امت را به عهده بگیرد و امت را از تهدیدات محافظت نماید.

نویسنده: مهندس حسیب الله النور

مترجم: حسن سلحشور

۲۱ رجب ۱۴۴۶ه.ق

۲۲جنوری ۲۰۲۵م.

ادامه مطلب...

به مناسبت سالگرد فروپاشی خلافت و در آستانه بازگشت آن، امت اسلامی را برای تسریع برپائی خلافت فرا می‌خوانیم! Featured

(ترجمه)

از زمان فروپاشی خلافت در 28 رجب سال 1342 هجری برابر با 3 مارچ 1924 میلادی، امت اسلامی در گرداب مصیبت‌های متلاطم و شکست‌های پی در پی زندگی می‌کند؛ از تقسیم سرزمین‌هایش گرفته تا چپاول ثروت‌ها، کشتار فرزندان و حتی تمسخر مقدسات  و هجوم بر شریعتش را تجربه می‌کند.

اما امروز خلافت نزدیک‌تر از هر وقت دیگری است تا پرچمش بار دیگر بر فراز سرزمین‌های اسلامی برافراشته شود. ما عملاً در لحظه‌ای به سر می‌بریم که شباهت بسیاری به شب تصمیم‌گیری اهل مدینه برای بیعت با رسول الله ﷺ به‌عنوان رهبر سیاسی و رئیس دولت‌شان دارد.

از صحابی بزرگوار، جابر بن عبدالله رضی الله عنه حدیثی روایت شده که احمد و بیهقی در کتاب السنن آن را نقل کرده‌اند. این حدیث وضعیت مسلمانان مدینه را در شبی توصیف می‌کند که تصمیمی بزرگ و سرنوشت‌ساز گرفتند؛ تصمیمی‌که آنان را وارد صفحات زرین تاریخ اسلام کرد، او می‌فرماید:

«حتى لم يبق دار من دور الأنصار إلا وفيها رهط من المسلمين، يظهرون الإِسلام، ثم ائتمروا جميعاً... فقلنا: حتى متى نترك رسول الله ﷺ يطرد في جبال مكة ويخاف...»

ترجمه: تا آنجا که هیچ خانه‌ای از خانه‌های انصار باقی نماند؛ مگر اینکه گروهی از مسلمانان در آن بودند که اسلام خود را آشکار کرده بودند؛ سپس همگی گرد هم آمدند و مشورت کردند... و گفتیم تا چه زمانی رسول الله ﷺ را در کوه‌های مکه تنها رها کنیم؛ در حالی‌که او از امنیت محروم بوده و در حالت خوف به سر می‌برد؟

سپس او توضیح داد که چگونه انصار، در حالی‌که شامل هفتاد و سه مرد و دو زن بودند، برای بیعت با رسول الله ﷺ به عقبه آمدند و با ایشان بیعت جنگ بستند. سپس به ماجرایی اشاره کرد که یکی از انصار، نگرانی‌هایی را که امروز نیز امت با آن دست به گریبان است، به روشنی بیان کرد. او گفت: «اسعد بن زراره، که کوچک‌ترین آن‌ها بود، دست رسول الله ﷺ را گرفت و گفت: آهسته‌تر، ای اهل یثرب! ما شتران خود را بی‌هدف به اینجا نراندیم؛ بلکه با آگاهی کامل آمدیم که او رسول الله است، اما بدانید که امروز پذیرفتن او به معنای جدا شدن از تمام قبایل عرب، کشته شدن برگزیدگان‌تان و گزیده شدن شما با شمشیرهاست. حال، اگر مردمی هستید که بر این سختی‌ها صبر می‌کنید، پاداش‌تان با الله سبحانه وتعالی خواهد بود و اگر از دل خود بیم دارید، این را آشکار کنید که نزد الله سبحانه وتعالی معذور باشید.» آن‌ها پاسخ دادند: «ای اسعد! دست از ما بردار، به الله سوگند، هرگز این بیعت را ترک نخواهیم کرد و هرگز از آن روی نخواهیم گرداند.» سپس با رسول الله ﷺ بیعت کردند، او از آن‌ها تعهد گرفت و شرط گذاشت و در مقابل وعده جنت را به آن‌ها داد.»

همچنین در سیرۀ ابن هشام حدیث دیگری نقل شده است که ابن اسحاق آن را این‌گونه روایت می‌کند: عاصم بن عمر بن قتاده برایم حکایت کرد که: وقتی گروه انصار برای بیعت با رسول الله ﷺ گرد هم آمدند، عباس بن عباده بن نضله انصاری، از بنی سالم بن عوف، خطاب به آنان گفت: «ای جماعت خزرج! آیا می‌دانید که با این مرد بر چه چیزی بیعت می‌کنید؟» پاسخ دادند: «آری، می‌دانیم.» او گفت: «شما با او بر جنگ با سرخ‌پوستان و سیاه‌پوستان (تمام مردم) بیعت می‌کنید، اگر می‌پندارید که وقتی اموال‌تان در این مسیر آسیب دید و بزرگان شما کشته شدند، او را رها خواهید کرد، از همین حالا بگویید؛ زیرا به الله سبحانه وتعالی سوگند، اگر چنین کنید، این خیانت در دنیا و آخرت شما را رسوا خواهد کرد؛ اما اگر بر این باورید که به عهد خود وفا خواهید کرد و بر سختی اموال و کشته شدن بزرگان پایدار می‌مانید، پس دست او را بگیرید؛ زیرا به الله سبحانه وتعالی سوگند، این بهترین دنیا و آخرت است.» آنان گفتند: «ما او را می‌پذیریم؛ حتی اگر اموال‌مان آسیب ببیند و بزرگانمان کشته شوند. ای رسول الله، اگر ما به این عهد وفادار بمانیم، پاداش‌مان چیست؟« رسول الله ﷺ فرمودند: «بهشت.» پس گفتند: «دستت را بگشا.» آن حضرت دست‌شان را گشود و آنان با او بیعت کردند.

و این همان لحظه‌ای است که امروز امت اسلامی آن را تجربه می‌کند؛ لحظه‌ای که در حال تفکر و سنجش است، به خود می‌نگرد و توانایی‌هایش را ارزیابی می‌کند، سپس به جهان می‌نگرد و امکانات آن را می‌سنجد، او هم امید دارد و هم نگرانی و از خود می‌پرسد: آیا می‌تواند اسلام را به‌عنوان یک پروژه سیاسی اعلام کند، یا باید با غرب و اجیرانش همراهی کند؟

غرب و اجیرانش این امت را از فقر، محاصره و قتل می‌ترسانند! اما توده‌های امت به سرعت در میدان‌ها فریاد بازگشت اسلام را سر می‌دهند، آنان خواهان زندگی اسلامی هستند؛ اما در تصمیم‌گیری نهایی دچار تردید می‌شوند. این موضوع به‌وضوح در شام نمایان شد؛ پس از سقوط نظام جنایتکار بشار و فرار او از دمشق، دیدیم که غرب، از همان لحظۀ اول با نگرانی از مردم شام پرسید و این سؤال را مکرر تکرار کرد: «آیا شریعت اسلامی را اجرا خواهید کرد؟ آیا خلافت را برپا خواهید کرد؟»

و مهم‌ترین نکته در این ماجرا این است که این موضوع تنها به اهل شام محدود نمی‌شود؛ بلکه امت اسلامی به‌طور کامل به اهل شام نگاه می‌کند، با آن‌ها هم‌فکری کرده و این مسائل را با آنان به بحث می‌گذارد، به‌طوری که فضای شبکات ارتباط جمعی به صورت زنده از بحث‌ها و گفتگوهای فرزندان امت در سراسر جهان پر شده است، در حالی‌که آن‌ها به دنبال پاسخ این پرسش‌های سرنوشت‌ساز هستند.

آیا امت، نه فقط اهل شام، تصمیم خواهد گرفت که اسلام را یاری و آن را اقامه کند، حتی با وجود "تحمل سختی‌های مالی و کشته شدن بزرگان؟" یا این مأموریت را به دور دیگری موکول خواهد کرد؟

از زمان بهار عربی، سپس عملیات طوفان الاقصی و سقوط ماشین کشتاری که بر اهل شام تحمیل شده بود، سختی‌ها یکی پس از دیگری در مسیر بازگشت خلافت برطرف شده است، پروژه‌های ملی‌گرایانه در دید امت از اعتبار افتاده‌ و اینک اهل شام، پس از 60 سال حاکمیت سکولاریسم، از بازگشت اسلام به برنامه‌های درسی استقبال می‌کنند، با هر رخداد جدید، امت از افکار غرب فاصله گرفته و تلاش می‌کند تا هویت خود را از طریق اندیشه‌های اسلامی بازیابد. هم‌چنین، در هر حادثه بزرگی که امت را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مرزهای سایکس-پیکو متزلزل می‌شوند و ایده حذف مرزها برجسته می‌شود؛ موضوعی که به‌روشنی در جنگ غزه جشن‌های سقوط طاغوت شام و جشن‌های توقف تجاوز بر غزه نمایان شد.

دیگر از دشواری‌ها در مسیر بازگشت خلافت چیزی جز موانع کوچک باقی نمانده است. آگاهان از جوامع می‌دانند که میان ما و برپایی خلافت چیزی جز یک تصمیم فاصله نیست؛ تصمیمی که در یک لحظه گرفته می‌شود، شبیه به تصمیم انصار رضوان الله علیهم، هنگامی‌که پذیرفتند زندگی برای رضای الله باشد و مرگ برای دستیابی به جنت او، الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۶۲) لَا شَرِيكَ لهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ﴾ [انعام: 162-163] ترجمه: بگو: بی‌گمان نمازم، عباداتم، زندگی‌ام و مرگم برای الله، پروردگار جهانیان است و به این امر شدم و من نخستین مسلمانم.

حزب‌التحریر دست یاری به سوی امت و تمام ارتش‌های آن دراز می‌کند تا با او برای برپایی خلافت راشده دوم بر اساس منهج نبوت همکاری کنند، چراکه تمام مقدمات لازم را برای آن فراهم کرده است؛ پس با ما همکاری کنید تا این سال آخرین سالی باشد که سالگرد فروپاشی خلافت را گرامی می‌داریم و از سال آینده، ان‌شاءالله هر سال سالگرد بازگشت آن را جشن بگیریم.

نویسند: مهندس صلاح الدین عضاضه رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

28 رجب 1446هـ.ق.

28 جنوری 2025م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

فداکاری‌های ما، ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی آن‌ها!

(ترجمه)

خبر:

ترامپ اعلام کرد که از نتایج بحران غزه برای گسترش روابط منطقه‌ای با رژیم صهیونیستی استفاده خواهد کرد. (منبع: خبرگزاری رویترز)

تبصره:

توافقی برای آتش‌بس تدریجی به‌منظور پایان دادن به نسل‌کشی ۱۵ ماهه در غزه به دست آمده که هدف اصلی آن بازگرداندن گروگان‌ها و تثبیت وضعیت سیاسی موجود است. ترامپ خواستار بازگشت تمامی گروگان‌ها شد و وعده داد که با اسرائیل(رژیم یهود) و متحدانش همکاری کند تا غزه کاملاً تحت کنترل اشغالگران باقی بماند. او هم‌چنین بر گسترش توافقات ابراهیم تأکید کرد؛ توافقاتی‌که روابط رژیم یهود با سرزمین‌های عربی را عادی‌سازی کرده‌اند. این اظهارات نشان‌دهندۀ خیانت مداوم حکام مسلمان است که در حفظ اشغال فلسطین نقش دارند.

نسل‌کشی غزه ورشکستگی اخلاقی آمریکا و قدرت‌های جهانی و عطش بی‌پایان آن‌ها به خونریزی را افشا کرد؛ قدرت‌هایی‌که با حمایت مالی و پشتیبانی نظامی خود از یهود، زمینه این جنایت‌ها را فراهم کردند. این خونریزی‌ها بدون هیچ بازدارنده‌ای ادامه یافت تا این‌که در آمریکا تحولی سیاسی رخ داد و این موضوع آشکار ساخت که مخالفت مردم با این نسل‌کشی هیچ تأثیری در جلوگیری از آن نداشته است.

هم‌چنین آتش‌بس نشان داد که رژیم صهیونیستی تا چه اندازه شکننده است و همدستی حکومت‌های کشورهای مسلمان همسایه در جنایات مداوم علیه غزه را آشکار ساخت. علاوه بر آن با این آتش‌بس واضح شد که آمریکا می‌توانست خیلی زودتر برای جلوگیری نسل‌کشی اقدام کند؛ اما این کار را نکرد. همۀ طرف‌های درگیر در این ماجرا، در ریختن خون بی‌گناهان و رنج‌هایی که به دنبال آن پدید آمد، مسئولیت دارند. در نهایت، آمریکا به‌عنوان عامل اصلی این وضعیت شناخته می‌شود؛ در حالی‌که رژیم یهود و حکومت‌های هم‌دست در سرزمین مسلمان فقط ابزاری برای پیشبرد اهداف خصمانۀ آن هستند.

اکنون زمان آن فرا رسیده که اجازه ندهیم خون‌ها و فداکاری‌های‌مان در جهت تحقق اهداف دیگران مورد سوءاستفاده قرار گیرد. ما باید از چرخه استثمار خارج شویم و برای دین و آزادی خود دست به فداکاری بزنیم. رسیدن به رضایت الهی و موفقیت در عرصه سیاسی نیازمند بازگشت به سبک زندگی اسلامی و پایان دادن به اشغال سرزمین‌های‌مان است.

تنها راهی‌که امت اسلامی می‌تواند به صورت واقعی به این ظلم‌ها پایان دهد و آیندۀ ما را تضمین کند، بازیابی استقلال از طریق برپایی نظام خلافت است؛ نظامی‌که می‌تواند وحدت، قدرت و اراده لازم را برای دفاع از سرزمین‌ها و مردم ما فراهم کند. همان‌طور که پیامبر اکرم ﷺ فرمودند: 

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: امام سپری است که پشت سر او جنگیده می‌شود و با او محافظت می‌گردد.

نویسنده: هیثم بن ثبیت

21 جنوری 2025م

مترجم: طه خالدی

ادامه مطلب...

در نبود خلافت مسلمانان یکدیگر خود را می‌کُشند!

(ترجمه)

خبر:

جنرال عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان اعلام کرد که تنها اختلاف میان پاکستان و افغانستان به حضور گروه ممنوعه طالبان پاکستان در خاک افغانستان و حملات مرزی آنان مربوط می‌باشد. این اظهارات از سوی شبکه تلویزیونی دولتی PTV News منتشر شده و گفته شده که وی این سخنان را در نشست با سیاستمداران ایالت خیبر پختونخوا در پیشاور، روز سه‌شنبه ۱۴ ژانویه ۲۰۲۵ بیان کرده است.

تبصره:

روابط پاکستان و افغانستان همواره پرتنش بوده است. پاکستان، افغانستان را به بی‌توجهی در مقابله با گروه طالبان پاکستان متهم می‌کند؛ گروهی‌که حملات متعددی را علیه نیروهای امنیتی پاکستان در مرزهای مشترک انجام داده است. چنانچه پاکستان نیز چندین بار حملات هوایی علیه مخفیگاه‌های ادعایی این گروه در داخل افغانستان انجام داده است. این حملات باعث کشته شدن غیرنظامیان، از جمله زنان و کودکان شده و خشم مردم افغانستان را برانگیخته است. دشمنی میان مسلمانان افغانستان و پاکستان هم‌چنان شدت دارد. 

ارتش پاکستان در 27 دسامبر 2024 اعلام کرد که نزدیک به ۴۰۰ نظامی پاکستانی و بیش از ۹۰۰ جنگجوی قبیله‌ای در عملیات‌های ضدتروریستی در سال 2024 کشته شده‌اند. 

پس از خروج نیروهای آمریکایی در اگست ۲۰۲۱ و تسلط طالبان بر افغانستان، امیدواری‌ها برای بهبود روابط میان افغانستان و پاکستان ایجاد شد. اما منافع قدرت‌های جهانی، از جمله آمریکا در اینست که میان مسلمانان اختلاف و درگیری وجود داشته باشد. آمریکا می‌خواهد مسلمانان با یکدیگر بجنگند تا هند در مقابله با چین و تسلط بر مسلمانان آزادی عمل داشته باشد. 

آمریکا یک نظام بین‌المللی مبتنی بر دولت‌های ملی ایجاد کرده‌ که بر حفظ مرزهای ملی تأکید دارد و اتحاد جهان اسلام را غیرممکن می‌سازد. از زمان سقوط خلافت عثمانی در ۲۸ رجب ۱۳۴۲هـ.ق برابر با ۳ مارچ ۱۹۲۴م مسلمانان بارها با یکدیگر درگیر شده‌اند؛ در حالی‌که حکام آنان از آزادسازی سرزمین‌های اشغال‌شده مانند کشمیر و فلسطین خودداری کرده‌اند.

وضعیت ناگوار امروزی جهان اسلام یادآور وضعیت اوس و خزرج در دوران تعصبات قبیله‌ای و نبود حاکمیت اسلام است. دورانی‌که در آن جنگ‌های قبیله‌ای پایان نداشت و قدرت‌های بزرگ روم و فارس بر جهان سیطره داشتند. اما زمانی‌که اوس و خزرج از تعصب قبیله‌ای دست کشیدند و به حکومت اسلامی را نصرت دادند، به نیرویی یکپارچه در برابر کفر تبدیل شدند. در دوران خلافت راشده مسلمانان قدرت‌های بزرگ روم و فارس را شکست دادند و به یک قدرت پیشرو جهانی تبدیل شدند. این آینده هم‌چنان برای مسلمانان ممکن است؛ اگر از تعصبات قومی و قبیله‌ای دست بردارند و یک خلیفه راشدی برای تمام مسلمانان از اندونزی تا مغرب (مراکش) انتخاب کنند. 

مسلمانان پاکستان و افغانستان باید خطبۀ تاریخی ابوبکر صدیق رضی الله عنه را به یاد آورند که فرمود: 

«وَإِنَّهُ لَا يَحِلُّ أَنْ يَكُونَ لِلْمُسْلِمِينَ أَمِيرَانِ، فَإِنَّهُ مَهْمَا يَكُنْ ذَلِكَ يَخْتَلِفْ أَمَرُهُمْ وَأَحْكَامُهُمْ، وَتَتَفَرَّقُ جَمَاعَتُهُمْ، وَيَتَنَازَعُوا فِيمَا بَيْنَهُمْ، هُنَالِكَ تُتْرَكُ السُّنَّةُ، وَتَظْهَرُ الْبِدْعَةُ، وَتَعْظُمُ الْفِتْنَةُ، وَلَيْسَ لِأَحَدٍ عَلَى ذَلِكَ صَلَاحٌ»

ترجمه: برای مسلمانان داشتن دو امیر جایز نیست؛ زیرا اگر چنین شود، امور و احکام‌شان دچار اختلاف می‌شود، جماعت‌شان از هم می‌پاشد و در میان‌شان نزاع به وجود می‌آید. در این شرایط سنت ترک شده و بدعت ظهور می‌کند، فتنه‌ها شدت می‌گیرد و هیچ کسی بر چنین اوضاعی تسلط نخواهد داشت.

نویسنده: شاهزاد شیخ_ولایۀ پاکستان

20 جنوری 2025م

مترجم: طه خالدی

 

ادامه مطلب...

تغییرات سیاسی به سرعت طوفان‌های آتشین

(ترجمه)

خبر:

در دیدار روز جمعه، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان بر ادامۀ همکاری در پروژه‌های مشترک، از جمله در زمینه انرژی هسته‌ای تأکید کردند. این گفتگوها در مسکو برگزار شد و به‌ منظور آماده‌سازی برای امضای توافقنامۀ شراکت استراتژیک میان دو کشور بود. این توافقنامه شامل همکاری‌های دفاعی نیز می‌شود، با این تاکید که این همکاری‌ها یک تعهد نظامی یا هدفی برای تهدید کشورهای دیگر نبوده، بلکه با هدف تقویت امنیت مشترک و حفاظت از ارزش‌های انسانی طراحی شده است. (منبع: الجزیره نت 17/01/2025)

تبصره:

امضای توافقنامۀ مشارکت استراتژیک بین روسیه و ایران در 17 جنوری 2025 پس از کوتاه شدن دست این دو کشور از درگیری‌هایی که در سوریه به راه انداخته بودند و فقط سه روز قبل از به‌دست گرفتن قدرت توسط ترامپ انجام شد.

با این‌که روسیه و ایران تاریخ پیچیده‌ و پر از درگیری‌ دارند، در حال حاضر روابط همکاری آن‌ها تحت تأثیر یک خط باریک از عدم اعتماد و همکاری است که  هر لحظه ممکن است فرو بپاشد یا ادامه یابد. به ویژه در شرایطی که جنگ روسیه و اوکراین هم‌چنان ادامه دارد. روسیه در سال 2022 با استفاده از پهپادهای ایرانی بنام شاهین پیشروی‌هایی در اوکراین داشت و حالا روسیه در حال تولید این پهپادها در خاک خود است. علاوه بر این، برنامه موشک‌های بالستیکی ایران نیز نقش مهمی در این روند ایفا می‌کند. این شرایط به وضوح نشان می‌دهد که ممکن است روسیه حمله‌ای گسترده‌تری به اوکراین آغاز کند.

از سوی دیگر، روسیه از این توافق بهره‌ می‌برد، به‌ویژه پس از آنکه ایران به دلیل روابط بد خود با آمریکا و محدودیت‌های تحمیل‌شده، مجبور شده تا برای بهبود موقعیت بین‌المللی خود به‌عنوان یک قدرت بزرگ تلاش کند. ایران هم‌چنین به‌عنوان یک شریک منطقه‌ای معتبر برای روسیه محسوب می‌شود. اما از جانب ایران، این توافق نمایانگر نگرانی‌ آن از بازگشت ترامپ و تهدیدات رژیم صهیونیستی است؛ به‌ویژه پس از خروج بشار اسد، حزب‌الله و شبه‌نظامیان وابسته به ایران از منطقه. از سوی دیگر، این توافق روسی-ایرانی برای اروپا به‌معنای از دست دادن منابع انرژی است که ایران را به‌عنوان یک منبع احتمالی برای تأمین انرژی مورد نظر خود می‌بیند. به همین دلیل، اروپا این توافق را گامی در جهت مقابله با نفوذ روسیه و ایران در منطقه خاورمیانه و آسیای میانه می‌داند. این توافق می‌تواند به کاهش یا پایان تحریم‌های بین‌المللی علیه دو کشور منجر شود و نقش آن‌ها را تقویت کند. این توافق‌نامه به روسیه اجازه می‌دهد که از طریق ایران به آب‌های گرم خلیج فارس و دریای عمان دست یابد و مسیرهای غیرغربی را برای صادرات انرژی ایجاد کند؛ در حالی‌که ایران نیز به بازارهای اوراسیا دسترسی پیدا می‌کند. این موضوع ممکن است تهدیدی برای نظم اقتصادی و ژئوپلیتیکی آینده در منطقه باشد.

سلطۀ آمریکا بر جهان به وضوح در حال کاهش است، مخصوصاً به دلیل سیاست‌های گیج‌کننده‌اش و بحران‌هایی که با آن‌ها روبروست، همراه با حجم زیاد مسائل حل‌نشده‌ای که به آن‌ها پرداخته می‌شود. علاوه بر این، آمریکا در تلاش است اروپا را تهدید کرده و چین را تضعیف کند و فشارهای زیادی بر آن وارد آورد. به همین دلیل، این کشور از ابزارهایی استفاده می‌کند که ممکن است به زوال قدرتش منجر شود. علاوه بر این، آمریکا با مشکلات داخلی جدی مواجه است، به‌ویژه پس از آتش‌سوزی‌ها و مشکلاتی که مربوط به جبران خسارات بیمه‌ای پس از این حوادث اتفاق می‌افتد. هم‌چنین، این کشور در آستانه یک بحران مالی جهانی قرار دارد که تهدید جدی به اقتصاد و ارزش ارز آن به شمار می‌رود. زمان فروپاشی این مبدأ حریص و پر طمع، نزدیک است و برای رهایی از آن به طور کامل، باید مبدأ جایگزینی ظهور کند. میدان‌ها آماده‌اند تا بیداری قدرت عظیم اسلام را شاهد باشند و بازگشت عظمت آن در عرصه‌های جهانی را مشاهده کنند.

ای مسلمانانی‌که در تمامی نقاط زمین هستید! شرایط برای بازگشت مبدأ اسلام فراهم می‌شود؛ پس با کسانی‌که در تلاش برای برپایی شریعت الله سبحانه وتعالی و احیای زندگی اسلامی هستند همراه شوید! الله متعال نور خود را کامل خواهد کرد؛ اما انتخاب با ماست که در زمره کسانی باشیم که جایشان را بقیه می‌گیرند یا در میان کسانی باشیم که خلافت را دوباره برپا می‌کنند. امروزه شباهت زیادی به روزهای ظهور دولت اسلامی اول (دولت رسول الله صلی الله علیه وسلم) دارد؛ پس آستین‌ها را بالا بزنید و از کسانی که قدرت دارند، طلب نصرت کنید تا قیام خلافت را هرچه سریع‌تر محقق کنیم و عزتی برای خود به ارمغان بیاوریم و به این قول او سبحانه وتعالی را تحقق بخشیم:

﴿...وَكَانَ حَقاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾ [روم: ۴۷]

ترجمه: ...و یاری مؤمنان، حقی برعهده ماست.

نویسنده: نبیل عبد الکریم

مترجم: حسن سلحشور

20 جنوری 2025

ادامه مطلب...

تشکیلات خودگردان فلسطین، جسمی بیگانه در سرزمین فلسطین!

(ترجمه)

خبر:

«باید سریعاً به سمت امدادرسانی، بازیابی، بازسازی و برقراری صلح حرکت کنیم. ما دولت فلسطین، آماده‌ایم مسئولیت‌های خود را در نوار غزه بر عهده بگیریم؛ همان‌گونه که قبلاً نیز این کار را کرده‌ایم.»

این سخنان را محمد مصطفی، نخست‌وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین در تاریخ ۱۵ جنوری ۲۰۲۵ در نروژ بیان نمود.

تبصره:

این آمادگی برای بر عهده گرفتن مسئولیت، همزمان با اعلام توافق آتش‌بس بین حماس و رژیم یهود صورت گرفت؛ رژیمی‌که ده‌ها هزار اهل غزه را به قتل رسانده است. این بیانیه با تمسخر و تحقیر بسیاری از فلسطینیان مواجه شد. آنان از بی‌تفاوتی تشکیلات خودگردان فلسطین نسبت به رنج‌های غزه و فقدان کامل هرگونه مقاومت در برابر حملات مداوم شهرک‌نشینان علیه فلسطینیان و اموال‌شان در کرانه باختری به شدت ناراحت و خشمگین هستند.

بدتر از همه، تشکیلات خودگردان فلسطین به‌طور علنی با اشغال‌گران علیه جنبش‌های مقاومت همکاری کرده است. این همکاری باعث شد اردوگاه جنین به غزه‌ای دیگر تبدیل شود. این تشکیلات اردوگاه را محاصره کرد، خدمات اساسی را قطع نمود و حملاتی مرگبار علیه مبارزان مقاومت انجام داد. این مبارزان که از سوی این تشکیلات "غیر قانونی" نامیده می‌شوند، تحت شدیدترین سرکوب‌ها قرار گرفته‌اند و اقدامات تشکیلات در این زمینه حتی بدتر از پیش‌بینی‌ها بوده است.

بسیاری از مسائل مربوط به آینده حکمرانی غزه پس از توافق اولیه آتش‌بس و تبادل اسرا، هم‌چنان حل‌نشده باقی مانده است. با این حال، در ماه جولای گذشته گمان می‌رفت توافق مشابهی در حال نهایی شدن باشد. در آن زمان، هم رژیم یهود و هم حماس نشان دادند که طرح حکمرانی موقت را پذیرفته‌اند؛ طرحی‌که قرار است وارد مرحله دوم خود شود. طبق این طرح، نه حماس و نه رژیم یهود بر غزه حکمرانی خواهند کرد. امنیت منطقه توسط نیرویی که آمریکا آن را آموزش داده و متحدان عرب از آن حمایت می‌کنند، تأمین خواهد شد. این مسئله را روزنامه واشنگتن‌پست گزارش داد.

با توجه به این شرایط، سخنان نخست‌وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین بهتر قابل درک است. اما باید تأکید نمود که پذیرش حاکمیت هیچ نهاد دیگری بر نوار غزه، غیر از رهبری مشروع فلسطینی و دولت فلسطین، قابل قبول نخواهد بود. با این حال، مشکل بزرگی در این دیدگاه وجود دارد که موضع تشکیلات خودگردان فلسطین به‌عنوان رد صادقانه‌ای از دخالت خارجی در امور فلسطینیان تلقی شود؛ زیرا خود این تشکیلات، بدن بیگانه است! تمام اقداماتی‌که انجام می‌دهد، حتی به نام امت و مردم فلسطین، برای جلب رضایت آمریکا و رژیم یهود است. این تشکیلات مشروعیت و تأیید را نه از مردم خودش که اکنون در جنین آنان را مورد حمله و کشتار قرار می‌دهد، بلکه از اربابان غربی خود می‌جوید؛ اربابانی‌که مأموریتی فراتر از توانش به آن سپرده‌اند.

بنابراین، این تشکیلات هیچ تفاوتی با "هیئت موقت" مورد حمایت غرب ندارد. تنها تفاوت ممکن اینست که چه کسی بتواند سهمی از میلیاردها دالر قراردادهای سودآور بازسازی غزه را بگیرد؛ قراردادهایی که باید از طریق کسانی عبور کند که اجازه یافته‌اند مسئولیت این امر را بر عهده بگیرند.

نویسنده: دکتر عبدالله روبین

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

20 جنوری 2025

ادامه مطلب...

اکنون دنبال نظارت و پیگیری هستند؛ اما در طول ۱۵ ماه گذشته نه صدایی از آ‌ن‌ها بود و نه خبری!

(ترجمه)

خبر:

هاکان فیدان، وزیر امور خارجۀ ترکیه روز شنبه در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای آذربایجانی خود، جیحون بایراموف در شهر باکو اظهار داشت: «از این پس ما اجرای تمامی مراحل توافق را پیگیری خواهیم کرد، آتش‌بس را دائمی خواهیم کرد و کمک‌های بشردوستانه را به غزه خواهیم رساند. ما از آتش‌بس خوشحالیم و برای دائمی کردن آن و رساندن کمک‌های بشردوستانه به غزه تلاش خواهیم کرد». وی افزود: «امیدوارم از این پس بتوانیم راه‌حل دو دولتی را اجرا کرده و عادی‌سازی در منطقه را تضمین کنیم؛ زیرا راه‌حل دو دولتی گامِ دشوار و طولانی است که برخی آن‌را نمی‌خواهند؛ اما برای همه روشن است که بدون آن منطقه امن و باثبات نخواهد بود».

تبصره:

همان‌طور که انتظار می‌رفت اردوغان نقش خود را به‌عنوان مجری اهداف آمریکا در منطقه ایفا کرد، او و دولتش بیش از ۴۶۵ روز نظاره‌گر کشتار مردم غزه بودند؛ کشتاری‌که توسط کیان یهود با حمایت آمریکا، آلمان، بریتانیا و دیگر کشورهای غربی انجام شد. در این مدت غزه به ویرانه تبدیل شد و مرگ همه جا را فرا گرفت. با این حال اردوغان و دولت‌مردان ترکیه تمام این فجایع را به چشم سر دیدند؛ اما هیچ اقدامی نکردند و حتی سخنرانی‌های آتشین و شعار‌های تند خود را نیز کنار گذاشت؛ سخنانی‌که هیچ‌گاه دردی را دوا نکرد و فقط برای فریب بود. او نه‌تنها غزه و مردم آن ‌را تنها گذاشت؛ بلکه فلسطین، مسلمانان و تمام کسانی را که به او امید داشتند، نیز ناامید کرد. این ۱۵ ماه پرده از چهرۀ واقعی او و نظامش برداشت و حقیقت را برای همگان آشکار کرد.

حالا که کشتار متوقف شده و نوبت به اجرای نقشه‌ها، دسیسه‌ها و فریب‌ها رسیده اردوغان دوباره وارد صحنه شده است. او بدون هیچ شرمی، از تمایلش برای اجرای طرح خیانت‌آمیز "راه‌حل دو دولتی" و عادی‌سازی روابط با کیان یهود سخن می‌گوید و با گستاخی و بی‌پروایی نقشه‌های آمریکا و دسیسه‌هایش را تبلیغ می‌کند، بدون آن‌که ذره‌ای شرم نماید.

بلی، این دقیقاً همان چیزی است که از حکومت ترکیه و تمام حکومت‌های موجودِ سرزمین‌های اسلامی انتظار می‌رود؛ زیرا آن‌ها ابزارهای استعمار و مزدورانش هستند؛ همان‌طور که در طول ۱۵ ماه گذشته تمام تلاش خود را کردند تا اوضاع از کنترل خارج نشود و امت و ارتش‌های اسلامی را از کمک به غزه بازداشتند! حالا نیز تحت رهبری ترامپ برای پیش‌بردن توطئه‌ها، تبلیغ خیانت‌ها و اجرای راه‌حل‌های تسلیم‌طلبانه و تحقیرآمیز تلاش خواهند کرد. از این به بعد شاهد فعالیت گستردۀ آن‌ها خواهیم بود؛ دائم در صحنه حاضر می‌شوند، رفت و آمد می‌کنند و رسانه‌ها را پر می‌کنند تا این توطئه‌ها را در ظاهر زیبا و مفید به مردم جلوه دهند.

الله سبحانه وتعالی این حاکمان جنایت‌کار را نابود کند؛ حکامی‌که نه معنی کرامت را می‌فهمند و نه آبرو و عزتی دارند.

نویسنده: مهندس باهر صالح_عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

ایران در آستانۀ ترک نمودن شبه‌نظامیانش

(ترجمه)

خبر:

منابع سیاسی آگاه روز پنجشنبه، ۹ ژانویه ۲۰۲۵ دربارۀ دیدار محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق با علی خامنه‌ای، رهبر ایران در جریان سفر او به تهران در روز چهارشنبه ۸ ژانویه ۲۰۲۵ جزئیات تازه‌ای را فاش کردند. این منابع به شفق‌نیوز گفتند: «گفت‌وگوها حول موضوع حشد الشعبی (شبه نظامیان عراق علیه داعش) و آیندۀ آن متمرکز بود، دو طرف توافق کردند که این نیرو تحت هیچ فشار یا بهانه‌ای منحل نشود و بر لزوم استفاده از سازوکارهای رسمی برای محدود کردن سلاح توسط دولت تأکید کردند تا بدین وسیله اقتدار قانون تقویت و ثبات داخلی تضمین شود.»

هم‌چنین مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران روز چهارشنبه، ۸ ژانویه در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با السودانی از نگرانی‌های مشترک ایران و عراق دربارۀ تحولات سریع در سوریه پرده برداشت او تأکید کرد که احتمال فعال شدن دوبارۀ گروه‌های تروریستی یک دغدغۀ جدی برای تهران و بغداد است. در همین حال، خامنه‌ای در دیدار خود با السودانی بر ضرورت حفظ و تقویت حشد الشعبی عراق تأکید کرد و حضور نیروهای آمریکایی در عراق را «غیرقانونی و در تضاد با منافع مردم و دولت عراق» توصیف کرد. (منبع: شفق‌نیوز با ویرایش).

تبصره:

به نظر می‌رسد نظام ایران در این روزها با آشفتگی و سردرگمی قابل‌توجهی روبه‌رو است؛ از زمانی که آمریکا تصمیم گرفت نقش این نظام را محدود کند و نفوذ آن را از طریق نیروهای نیابتی‌اش در منطقه کاهش دهد، در این میان رژیم صهیونیستی نقش کلیدی ایفا کرد؛ به‌ویژه با هدف قرار دادن یکی از مهم‌ترین بازوهای ایران؛ یعنی حزب الله لبنان؛ اما واکنش ایران که چیزی جز سکوت نبود، این پیام را به همگان رساند که این حزب را رها نموده و سرنوشتش را به حال خودش واگذار کرده است.

پس از آن، ضربۀ دوم به نیروهای نیابتی ایران در سوریه وارد شد و ایران تلاش کرد عراق را به حمایت از نظام دیکتاتوری دمشق وادار کند؛ اما تحولات به‌سرعت پیش رفت و نظام دیکتاتوری سوریه سقوط کرد و در برابر این اتفاق نیز ایران واکنشی نشان نداد و هم‌چنان سکوت اختیار کرد. امروز به وضوح می‌توان دید که نظام ایران در مدیریت نیروهای نیابتی خود در عراق دچار سردرگمی است؛ چون این نیروها در بدترین شرایط خود قرار دارند و احساس می‌کنند که پایان‌شان نزدیک است.

اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس روز یکشنبه پنجم ماه جاری در سفری محرمانه وارد بغداد شد. به گفتۀ یک منبع آگاه به خبرگزاری شفق‌نیوز، هدف اصلی این سفر بررسی موضوعات حساس با مقامات عراقی بوده است، از جمله مهم‌ترین این موضوعات، تلاش برای بازسازی و سازماندهی دوبارۀ گروه‌های مسلح، محدود کردن سلاح آن‌ها در چارچوب قوانین و کاهش وابستگی برخی از این گروه‌ها به منابع خارجی است. هم‌چنین گفته می‌شود که ممکن است برنامه‌هایی برای تبدیل این گروه‌ها به احزاب یا جریان‌های سیاسی نیز مطرح شود.

یک روز پیش از سفر اسماعیل قاآنی به بغداد، یک منبع سیاسی آگاه به خبرگزاری شفق‌نیوز اطلاع داد که نخست‌وزیر عراق پیامی از رئیس‌جمهور منتخب آمریکا دونالد ترامپ از طریق یک فرستادۀ ویژه در سفر پنهانی دریافت کرده است. به گفتۀ این منبع این پیام شامل چند محور مهم بوده است، از جمله مهم‌ترین این محورها، ضرورت مهار و کنترل سلاح‌های خارج از چارچوب دولت، توقف فعالیت گروه‌های وابسته به ایران، خودداری عراق از دخالت در پروندۀ سوریه و حمایت از تشکیل دولت جدید سوریه بوده است.

واقعیت اینست که این تناقض‌ها و سردرگمی‌ها تغییری در موضع ایران ایجاد نمی‌کند؛ یعنی ایران نیروهای نیابتی خود را رها کرده است. این همان چیزی است که خامنه‌ای در سخنانی که توسط شبکۀ العربیه نقل شده، به آن اشاره کرده است. او گفته: «ایران در منطقه نیروی نیابتی ندارد.» وی همچنین افزود که «عقیده، قدرت ایمان و جهاد اسلامی» است که گروه‌هایی مانند حوثی‌های یمن، حزب‌الله، و حماس را به میدان مقاومت کشانده است.

چه ایران تصمیم به بازسازی ساختار این گروه‌ها بگیرد و چه به بقای آن‌ها رضایت دهد، نتیجه یکی است که همان رها کردن آن‌هاست تا سرنوشت خود را به تنهایی رقم بزنند؛ پس این امر روشن است چرا که ایران حتی از مهم‌ترین نیروی نیابتی خود، یعنی حزب‌الله لبنان نیز چشم‌پوشی کرده است.

ای مردم عراق! اینست حقیقت رفتار رهبران با پیروان‌شان؛ حقیقتی که الله سبحانه وتعالی آن را این‌گونه وصف کرده است:

﴿إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبَابُ﴾ [بقره: ۱۶۶]

ترجمه: آنگاه که پیشوایان از پیروان خود بیزاری می‌جویند و عذاب را می‌بینند و همه پیوندها از میان می‌رود.

این رهبران و پیروان‌شان همانند مثالی هستند که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ﴾ [حشر: ۱۶]

ترجمه: مانند شيطان چون به انسان گفت: كفر بورز، پس چون كفر ورزيد، گفت: بى‌گمان من از تو بيزارم و از الله (سبحانه وتعالی) که پروردگار جهانیان است، می‌ترسم.

وضع این حکومت‌های دست‌نشانده نیز بهتر از پیروان‌شان نیست؛ چراکه آن‌ها نیز به محض این‌که کارایی خود را از دست بدهند و نقش‌شان تمام شود، به‌سرعت توسط اربابان‌شان رها می‌شوند؛ همان‌گونه که آمریکا حسنی مبارک (رئیس جمهور پیشین مصر) و بشار اسد را به حال خود گذاشت تا با سرنوشت شوم‌شان روبه‌رو شوند، بدون توجه به تمامی خدماتی که به آن ارائه کرده بودند و توطئه‌هایی که علیه مردم‌شان به راه انداخته بودند.

بنابراین، تنها راه نجات ما بازگشت به سوی الله سبحانه وتعالی، پیروی از راه او سبحانه وتعالی و دستوراتش، کفر ورزیدن به طاغوت در تمام شکل‌هایش و تنها ایمان آوردن به الله سبحانه وتعالی است. چنانچه اوتعالی می‌فرماید:

﴿فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ [بقره: ۲۵۶]

ترجمه: پس هر كس كه به طاغوت كفر ورزد و به الله (سبحانه وتعالی) ايمان آورد، (بداند) كه به دستاويزى (بس) محكم چنگ زده است (كه) آن گسستنى ندارد و الله شنواى داناست.

نویسنده: احمد الطائی _ ولایۀ عراق

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

و سرانجام، پس از قتل‌های وحشتناک و ویرانی‌های هولناکی که یهود در غزه مرتکب شد... و پس از سکوت ننگین حکام سرزمین‌های اسلامی... ترامپ آتش‌بسی فریبنده و پرمخاطره ایجاد می‌کند!

  • نشر شده در حزب

 

(ترجمه)

وبسایت الجزیره در تاریخ 16 جنوری 2025 میلادی بندهای توافق آتش‌بس در نوار غزه را منتشر کرد که اجرای آن از امروز، یکشنبه 19 جنوری 2025 میلادی، آغاز می‌شود. در این گزارش آمده است: «در پایتخت قطر، دوحه، توافقی برای آتش‌بس در نوار غزه اعلام شد که در سه مرحله اجرا خواهد شد...»

مرحله اول: مدت این مرحله ۴۲ روز است و طبق توافق، موارد زیر در این مرحله اجرا می‌شود:

۱. توقف عملیات نظامی: طرفین به‌طور موقت عملیات نظامی متقابل را متوقف کرده و نیروهای اشغالگر رژیم یهود به سمت شرق و دور از مناطق مسکونی عقب‌نشینی می‌کنند.

۲. تعلیق فعالیت‌های هوایی: فعالیت‌های هوایی رژیم یهود برای اهداف نظامی و شناسایی در نوار غزه به‌صورت موقت به مدت ۱۰ ساعت در روز تعلیق می‌شود و در روزهایی‌که آزادسازی بازداشت‌شدگان و اسرا انجام می‌شود، این مدت به ۱۲ ساعت افزایش می‌یابد.

۳. کاهش نیروها در محور فیلادلفیا: رژیم یهود به‌تدریج نیروهای خود را در منطقه گذرگاه محور فیلادلفیا بر اساس نقشه‌هایی که بین دو طرف توافق شده است کاهش می‌دهد.

۴. بازگشت موترها در محور نتساریم: در روز هفتم اجرای توافق، به موترها اجازه داده می‌شود تا پس از بررسی توسط شرکت خصوصی که از سوی میانجی‌ها با رژیم یهود توافق شده، به محور شمالی نتساریم بازگردند. این اقدام بر اساس مکانیزم توافق‌شده انجام خواهد شد.

مذاکرات غیرمستقیم: در مدت حداکثر ۱۶ روز از آغاز اجرای توافق، مذاکرات غیرمستقیم میان طرفین برای تعیین شرایط اجرای مرحله دوم آغاز می‌شود. این مذاکرات باید پیش از پایان هفته پنجم از مرحله اول به نتیجه برسند.

مرحله دوم: مدت این مرحله نیز ۴۲ روز است و موارد زیر طبق توافق در این مرحله اجرا می‌شود:

اعلام آرامش پایدار: توقف دائمی عملیات نظامی و فعالیت‌های خصمانه از سوی هردو طرف و آغاز مجدد تبادل بازداشت‌شدگان و اسرا میان طرفین، که شامل آزادی تمامی مردان اسرائیلی زنده باقی‌مانده در ازای تعداد توافق‌شده‌ای از اسرای فلسطینی در زندان‌های اشغالگران خواهد بود. به علاوه عقب‌نشینی کامل نیروهای اشغالگر به‌طور کامل از نوار غزه.

مرحله سوم: مدت این مرحله نیز ۴۲ روز است و طبق توافق، موارد زیر در این مرحله اجرا می‌شود:

تبادل اجساد و بقایای درگذشتگان: اجساد و بقایای درگذشتگان که در اختیار طرفین قرار دارد، پس از شناسایی و تایید مبادله می‌شود.

 آغاز بازسازی نوار غزه: اجرای برنامه بازسازی نوار غزه که در مدت زمانی ۳ تا ۵ ساله انجام می‌شود. این برنامه شامل بازسازی منازل، ساختمان‌های غیرنظامی و زیرساخت‌ها خواهد بود. همچنین، تمامی افراد آسیب‌دیده مورد جبران خسارت قرار می‌گیرند. این اقدامات تحت نظارت تعدادی از کشورها و سازمان‌های حامی توافق انجام خواهد شد.

بازگشایی گذرگاه‌ها: تمامی گذرگاه‌ها بازگشایی می‌شوند و آزادی تردد افراد و کالاها برقرار خواهد شد. (منبع: وکالات).

به وضوح می‌توان دید که مرحله اول، ستون اصلی این توافق است و مملو از چالش‌ها و موانع است. هرگونه اختلال در اجرای این مرحله، اجرای مراحل دیگر را متوقف خواهد کرد. از عقب‌نشینی نیروها از مناطق مسکونی گرفته تا تعلیق فعالیت‌های هوایی برای ساعاتی. کاهش تدریجی نیروها و بازرسی موترهای بازگشتی، هر یک از این موارد اگر نتواند مراحل دوم و سوم را کاملاً متوقف نماید، قطعاً می‌تواند بهانه‌ای برای متزلزل شدن آن باشد.

ای مسلمانان!

اهالی غزه در غم آمیخته با شادی از این تصمیم استقبال کردند! شاید اندکی از درد و رنجی که تحمل کردند، کاسته شود؛ آن هم در حالی‌که از حکام سرزمین‌های اسلامی هیچ یاریی دریافت نکردند!

مردم غزه این تصمیم را پذیرفتند، شاید دریچه‌ای از آرامش برایشان باز شود، پس از آنکه ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی، چه در کشورهای همسایه و چه دوردست، آن‌ها را تنها گذاشتند...

کودکان غزه در حالی آتش‌بس را جشن گرفتند که دنیا برایشان تنگ شده بود و حکام سرزمین‌های اسلامی در قبال یاری به آن‌ها، به سان مردگان سکوت کرده بودند. چنین است حال حکام سرزمین‌های اسلامی در برابر تجاوز وحشیانه‌ای یهود به نوار غزه، سرزمین‌هایی که یهود و رژیم آن را همچون دست‌بندی که مچ دست را احاطه می‌کند، احاطه نموده اند.

﴿قَاتَلَهُمُ اللهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ؛ الله آنها را بکشد! چگونه (از حق) منحرف می‌شوند!﴾ [توبه: ۳۰]

ای مسلمانان! ای ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی!

آیا طبیعت یهود را می‌توان با توافقی فریبنده که آمریکا آن را طراحی و اجرا کرده، اصلاح کرد؟ توافقی‌که هدفش بالابردن جایگاه رژیم یهود است؛ همان رژیمی که آمریکا همچنان با سلاح و حمایت‌های دیگر تقویتش می‌کند؟

آیا طبیعت یهود را می‌توان با توافقی که بر پایه ریسمان متزلزلی استوار است، اصلاح کرد؟ ریسمانی‌که فقط به خاطر نبود دستی که آن را قطع نماید، باقی مانده است!

آیا طبیعت یهود را می‌توان با توافقی فریبنده اصلاح کرد؛ در حالی‌که آنان پیمان‌شکنی می‌کنند و از گذشته تا اکنون، همواره پیمان‌ها را نقض کرده‌اند، به‌ویژه در شرایطی که هیچ حاکمی را نمی‌بینند که در برابرشان به ‌ایستد؟ مگر عهدشکنی، ویژگی همیشگی آنان نبوده است، از گذشته تا امروز، و هر جا که قدم گذاشته‌اند آن را عملی نکرده‌اند؟ اکنون همین رفتارشان را در لبنان می‌بینیم، پس از توافقی‌که در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ امضا کردند و سپس آن را نقض کردند. همین‌طور در سوریه، با نقض توافق سال ۱۹۷۴ و حتی افزایش تجاوزات و اشغالگری در جولان.

آیا می‌توان با قومی که موجودیت‌شان بر پایه اشغال سرزمین‌های اسلامی است، توافق کرد؟ آیا باید با آنان بر سر مشروعیت اشغال‌شان توافق کرد، به جای آنکه موجودیت‌شان نابود شود؟!

ای مسلمانان!

یهود قومی هستند که به دروغ و فریب شناخته می‌شوند، قومی پیمان‌شکن و بدسیرت که جز آنچه الله سبحانه وتعالی فرموده است، آنان را باز نمی‌دارد:

﴿فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ؛ پس اگر آنان را در جنگ یافتی، چنان با آنان برخورد کن که عبرتی برای کسانی‌که پشت سرشان هستند، باشد، شاید پند گیرند.﴾ [انفال: ۵۸]

یهود قومی هستند که به دروغ و خیانت شناخته شده‌اند، قومی بدطینت که تنها با یک «خندق» جدید که ریشه‌های‌شان را برکند و با «خیبری» دوباره که همچون صاعقه‌ای آنان را نابود کند، مهار خواهند شد. چنین بوده‌اند از زمانی‌که ریسمان الله را در زمان پیامبرانشان گسستند و جز ریسمان مردم چیزی برایشان باقی نماند، ریسمانی شکننده و سست که وقتی لشکر مسلمانان از جلو و عقب به آنان حمله‌ور شوند، از هم خواهد گسست:

﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ؛ با آنان بجنگید! الله آنان را به دست شما عذاب می‌دهد و خوار می‌سازد و شما را بر آنان پیروز می‌گرداند و دل‌های گروهی از مؤمنان را شفا می‌بخشد.﴾ [توبه: ۱۴]

آن‌گاه است که سرزمین مبارک به دارالاسلام بازخواهد گشت، همان‌گونه که عمر رضی‌الله‌عنه آن را فتح کرد، صلاح‌الدین آن را آزاد ساخت و عبدالحمید آن را حفظ نمود:

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (۴) بِنَصْرِ اللهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ؛ و در آن روز مؤمنان شادمان خواهند شد به نصرت الله، که هر کس را بخواهد یاری می‌دهد و او شکست‌ناپذیر و مهربان است.﴾ [روم: ۴-۵]

ای مسلمانان!

در کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول او ﷺ راه‌حل مشکلات ما، عزت برای امت ما و خواری برای دشمنان ما وجود دارد. این راه‌حل روشن و آشکار است که حق و اهل حق را عزیز می‌کند و باطل و اهل باطل را خوار می‌سازد. آن راه‌حل بازگشت دولت اسلامی، خلافت راشده بر منهج نبوت است؛ دولتی‌که آن را حاکمی پرهیزگار و پاک‌دامن رهبری کند؛ حاکمی‌که از پشت سر او جنگیده شود و از او محافظت گردد. این دولت، سرزمین اسراء و معراج را آزاد و کریمانه بازمی‌گرداند و یهود و هر متجاوزی را به وادی عمیق خواری در دنیا و عذاب آخرت می‌فرستد.

ای مسلمانان بدانید که این وعده الهی است که پس از این دوران حکمرانی جبری‌که در آن به سر می‌بریم، تحقق خواهد یافت. احمد از حذیفه روایت کرده است:

«ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ. ثُمَّ سَكَتَ»

ترجمه: سپس حکومت‌های جبری (استبدادی) به وجود خواهند آمد و تا زمانی‌که الله بخواهد، باقی خواهند ماند. آنگاه الله آن‌ها را از میان برمی‌دارد، هرگاه اراده کند؛ سپس خلافت بر منهج نبوت برپا خواهد شد. سپس (پیامبر) سکوت کرد.

و مسلم از نافع از ابن عمر از پیامبر ﷺ روایت کرده است:

«لَتُقَاتِلُنَّ الْيَهُودَ فَلَتَقْتُلُنَّهُمْ»

ترجمه: به‌راستی که با یهود خواهید جنگید و آنان را خواهید کشت.

اما سنت الله چنین است که فرشتگانی از آسمان برای برپایی خلافت و جنگ با دشمنانمان بر ما نازل نمی‌شوند، در حالی‌که ما خود نشسته‌ایم؛ بلکه الله ملائکه خود را به عنوان یاری و بشارت برای مردانی‌که به پروردگارشان ایمان آورده و بر هدایت‌شان افزوده شده، نازل می‌کند. اینان لشکریان مؤمنی هستند که در جنگ صبر می‌کنند، از امام خود پیروی کرده و از پشت سر او با دشمنانشان می‌جنگند:

﴿بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ [آل‌عمران:۱۲۵]

ترجمه: آری، اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید و آنان همین حالا بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان‌دار یاری خواهد کرد.

سپس، ما از کسانی خواهیم بود که بشارت برایشان محقق شده است:

﴿نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ [صف: ۱۳]

ترجمه: یاری از سوی الله و فتحی نزدیک است و مؤمنان را بشارت ده.

ای مسلمانان! این دعوتی از سوی حزب التحریر است تا صفوف خود را متحد کرده و برای نصرت اسلام تلاش کنید؛ از طریق برپایی خلافت راشده‌ای که با آن اسلام و اهلش عزیز می‌شوند و کفر و اهلش خوار می‌گردند؛ تحقق وعده الهی! با استناد به فرموده الله متعال:

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾ [ق: ۳۷]

ترجمه: بی‌گمان در این (دعوت) یادآوری است برای کسی که دلی دارد یا گوش فرا دهد در حالی که حاضر دل باشد

این دعوتی است برای تأمل و عمل جدی.

حزب‌التحریر

۱۹ رجب ۱۴۴۶ه.ق.

یکشنبه، ۱۹ جنوری ۲۰۲۵م.

مترجم: عبدالله‌ دانشجو

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه