دوشنبه, ۰۳ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

پیاده روید تا بمیرید

دولت الجزایر 13هزار پناهجو را در بیابان‌های این کشور رها کرد

(ترجمه)

خبر:

در 14 ماه گذشته بیش از 13هزار پناهجوی افریقایی از سوی دولت الجزایر به بیابان‌ها رانده شده اند. در میان پناهجویان کودکان و زنان حامله نیز دیده شده است که بدون آب و غذا به اجبار و با پای پیاده در زیر آفتاب سوزان رها شده و در معرض شلیک اسلحۀ نیروهای الجزایری قرار گرفته که در اثر آن قرار بعضی گزارشات، یک‌تعدادشان جان‌های خویش را نیز از دست دادند. آن‌ها در حالی در این صحرا آواره شدند که دمای هوا در این نقطه به بیش از 48 درجۀ‌سانتی‌گراد رسیده بود. درین میان تنها کسانی‌که خوش‌چانس بودند و توانستند که با پیاده‌روی با فاصلۀ 15 کیلومتری خودرا به مرز نایجیریا برسانند، اما بقیه در آن‌جا سرگردان بوده و منتظر گروه‌های نجات سازمان ملل هستند. (منبع: Aljazeera.com)

تبصره:

رفتار‌ناپسند و غیرانسانی دولت الجزایر، همانند موقف بادارش، دولت استعماری فرانسه، در قبال مهاجرین بوده که بیشترین خشونت را در تشدید بحران پناهجویان جهان داشته است. این در قوانین دولت الجزایر مدون است که افراد بی‌گناهی‌که تحت ظلم و ستم زیاد؛ از جمله قاچاق تجارت سیکس و قاچاق اعضای بدن قرار دارند، باید به آن‌ها رسیده‌گی شده و از بند رها شوند؛ اما این وضعیت غیرقابل تحمل، نمونه‌ای از شکست ساختار نهادهای لیبرال دموکرات؛ مانند: سازمان ملل بوده که حتی کوچک‌ترین مسئولیت‌پذیری بخاطر حمایت از قوانین بشردوستانه‌ای‌که آن‌ها به شکل ریاکارانه مدعی آن اند، نکرده است.

الجزایر نمونه‌ای از یک رژیم دست نشاندۀ غرب است که حتی نمی‌تواند از ارزش‌های شایستۀ انسانی، به‌ویژه ارزش‌های اسلامی محافظت کند، که این بیانگر وفاداری این دولت به باداران غربی‌اش می‌باشد. اما متأسفانه چنین عملکردها از کشوری سر می‌زند که در گذشته، مهد فقها و نهاد‌های علمی اسلامی بوده است. منحیث یک مسلمان، ما باید از چنین حالات و نظیر آن؛ مانند موقف ظالمانۀ عربستان سعودی علیه کشور یمن و سیاست‌های بی‌ثبات اردوغان نسبت به مقررات اتحادیۀ اروپا در مورد پناهجویان، خشمگین شویم.

تا زمانی‌که ما مسلمانان نتوانیم علیه حکام‌خائن سرزمین‌های اسلامی متحد شویم و صدای خویش را در مقابل ظلم و بی‌عدالتی‌ها بلند نکنیم و منشأ ضعف وعدم وحدت امت مسلمه را که عبارت از دوری جستن آن‌ها از احکام شرعی می‌باشد، در نیابیم، وضعیت و حالت‌مان همین قسم پست و ذلیل خواهد ماند. چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ﴾

[رعد: 11]

ترجمه: برای هرکس پاسبان‌ها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر الله(سبحانه وتعالی) او را نگهبانی کنند. او(سبحانه وتعالی) حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی‌که خود آن قوم حال‌شان را تغییر دهند(و از نیکی به بدی شتابند) و هرگاه الله(سبحانه وتعالی) اراده کند که قومی را(به بدی اعمال‌شان) عقاب کند، هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز الله(سبحانه وتعالی) یارای آن‌که آن بلا بگرداند، نیست.

نویسنده: ملیحه حسن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

نهى از سؤال كردن فراوان

از ابو هُريْرةَ رضی اللَّه عَنْهُ روایت است که رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرمود:

«إنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَرْضَى لَكُمْ ثَلاَثاً، وَيَكْرَهُ لَكُمْ ثَلاَثاً: فَيَرْضَى لَكُمْ أَنْ تَعْبُدُوْهُ، وَلا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً، وَأنْ تَعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيْعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا، وَيَكْرَهُ لَكُمْ: قِيْلَ وَقَالَ، وَكَثْرَةَ السُّؤَالِ، وَإِضَاعَةَ الْمَالِ»

(رواه مسلم)

ترجمه: یقیناً الله(سبحانه وتعالی) سه کار شما را دوست دارد(و بدان امر می‌کند) و سه کار شما را ناپسند و ناخوش می‌دارد(و از آن نهی می‌کند): اين‌که او را بپرستيد و چيزی را شريک او قرار ندهيد، و نيز اين‌که همۀ شما به ريسمان(دین) الله(سبحانه وتعالی) چنگ زنيد و متفرق نشويد، دوست دارد، و گفتگوی بسيار و زياد سؤال کردن(در چيزی‌که فايده‌ای ندارد) و ضايع کردن مال و صرف آن در مصارف غيرمشروع را از شما، ناپسند و ناخوش می‌دارد.

بدون شک، کلمۀ عبادت عام و جامع است؛ طوری‌که از آن تعبیر خواست الله سبحانه وتعالی از مردم می‌شود، بلکه یکی از حکمت‌های خلقت انسان همان عبادت است؛ طوری‌که الله سبحانه وتعالی در قرآن‌کریم فرموده است:

﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾

[ذاريات : ۵۶]

ترجمه: ما جن و انسان را جز برای عبادت نیافریدیم.

الله سبحانه وتعالی جنت را به قسم پاداش برای کسانی‌که همین عبادت را انجام می‌دهند و به او سبحانه وتعالی بعد از کلمۀ توحید چیزی را شریک نساخته اند، وعده داه است. ولیکن معنای اعتصام به حبل الله که در حدیث به اهمیت آن تأکید شده است، به قول ابن مسعود رضی الله عنه الزام به جماعت و تمسک به قرآن و سنت است و عبادت الله سبحانه وتعالی بدون این‎‌که با او سبحانه وتعالی شریک مقرر شود، چیزی است که تحت حکم شامل می‌شود.

ای مسلمانان! رضایت الله سبحانه وتعالی در این است که ما بدون این‌که چیزی را به او سبحانه وتعالی شریک بسازیم، عبادتش کنیم و هم‌چنان در این هم از ما راضی می‌شود که التزام به قرآن و سنت و جماعت مسلمانان داشته باشیم و از تفرقه بپرهیزیم. پس آیا مسلمانان راضی هستند درکاری‌که الله سبحانه وتعالی از ایشان راضی می‌شود؟ آیا احکام الله س بحانه وتعالیدر بین ما تطبیق می‌شود؟ آیا ما به قرآن و سنت و دین الله سبحانه وتعالی متمسک هستیم؟

با تأسف باید گفت که بعد از سقوط خلافت اسلامی و ایجاد دولت‌های متعدد دست نشانده از سوی استعمارگران، در اکثریت امور زندگی ما نظام اسلام تطبیق نمی‌شود. کفار استعمارگر تمام ثروت و دارائی‌های امت اسلامی را توسط حکام خائن ربودند تا آن‌که امت اسلامی به قلت آن‌ها مواجه شوند.

ادامه مطلب...

شمارۀ 190 جریدۀ الرایه به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره می‌خوانید:

سخن هفته: طلوعِ صبح و آغاز تغییر بر اساس اسلام نزدیک است. به زودی این تغییر اکناف جهان را فراخواهد گرفت و جهان را از پلیدی کپیتلیست‌ها(پیروان سرمایه‌داری) و نمایندگان شان، منجمله حکام مسلمینی‌که به امت فقر را به بار آورده، زندگی را تنگ نموده و امت را بد بخت نموده اند، پاک خواهد نمود. حزب التحریر در کارش برای آوردن تغییر بر اساس اسلام، صف‌آرایی نموده و حقائق را افشاء می‌سازد و امت عظیم خود را بیدار ساخته و زندگی را عزت‌مندانه می‌سازد تا این‌که شریعت را تطبیق نماید و حزب را نه مکر مکاران و نه تنها گذاشتن و یاری ننمودن منافقینی‌که دین شان را با مال اندکی دنیا فروخته اند، ضرری رسانده می‌تواند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ أَىَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ﴾

[شعراء: 227]

ترجمه: و كسانى‌كه ظالم‌اند، به زودى خواهند دانست كه به كدام بازگشتگاه باز خواهند گشت.

- سرمقاله: تا چه زمانی سرزمین ما طبق آموزه‌ها و مداخلات کشورهای استعمارگر اداره خواهد شد؟!

- فراخواندن به مذاکرات با یهود؛ جنایت و حرکت طبق پلان‌های کفار برای حل و فصل قضیۀ فلسطین است!

-راه بنیادی؛ ریشه‌کن ساختن استعمار!

- کتاب "فعالیت‌های یادبود سقوط خلافت 1439هـ.ق مطابق 2018م" رونمایی گردید

- بودجۀ سال 2018-2019م دولت کینیا؛ ریسمان درازتر دور گردن مردمان ناامید!

- دست‌آوردهای یک سالۀ ولایت ابن سلمان

- آیا مسلمانان شایستۀ میلیاردها دالری‌که حکام قطر در کشورهای غربی استعمارگر سرمایه‌گذاری می‌نمایند، نیستند؟!

- کتلۀ "الوعی" در پوهنتون پولیتخنیک فلسطین در اعتراض به دستگیری یک‌تن از اعضای خویش تجمع اعتراضی برپا نمودند

- به غیر از خلافت چه کسی حامی مسلمانان است؟

- معاملۀ قرن، عرب را عاری از کرامت ساخت

- پارلمان اروپا درخواست حوثی‌ها را منبی بر اقدام برای حل بحران یمن پذیرفت

- از درخواست عدالت و زندگی آرام تا محکوم شدن به حبس‌های طولانی در مراکش

- غرب را از سیاه‌چال سرمایه‌داری فقط دولت خلافت راشدۀ ثانی برمنهج نبوت نجات خواهد داد

- ای ارتش مسلمانان! زنان آزادۀ فلسطین از شما درخواست کمک می‌نماید؛ آیا کمک کننده و اجابت کننده به آن‌ها وجود دارد؟

- از تأسیس مملکت اردن توسط بریتانیا تا خارج شدن فلسطین از توجه شاهان اردن

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: برای یاری درعا "به مخلصین تقدیم می‌نماییم؛ کشتی تان را قبل از غرق شدن نجات دهید!"

سخنان برادر ما عبد الله ابو محمد برای یاری درعا زیر نام "به مخلصین تقدیم می‌نماییم؛ کشتی تان را قبل از غرق شدن نجات دهید!".

چهارشنبه، 27 شوال 1439هـ.ق / 11 جولای 2018م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: برنامه "حلقة علی الهواء مع احمد القصص"

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر افتخار دارد که برای تعقیب کنندگان و بازدید کنندگان صفحات انترنتی این دفتر مطبوعاتی برنامۀ جدید ویدیوئی را از برنامه‌های تلویزیون الواقیه تحت عنوان "حلقة علی الهواء مع احمد القصص" به نشر می‌رساند که استاد محترم احمد القصص در این برنامه کتاب "نظام اسلام" را تدریس می‌نماید؛ با ما باشید...

-حلقه 35 از کتاب نظام اسلام-
حمل دعوت اسلامی و رسیدن به هدف!
تقدیم: استاد توانا احمد القصص
حزب التحریر-ولایه لبنان

دوشنبه، 15 رجب 1439هـ.ق /02 اپریل 2018م

ادامه مطلب...

کتاب "فعالیت‌های یادبود سقوط خلافت" رونماییگردید

  • نشر شده در مرکزی

حزب التحریر در ماه رجب سال ۱۴۳۹هـ.ق مطابق به ۲۰۱۸م به مناسبت یادبود و از بین رفتن سقوط دردناک خلافت توسط جنایتکاران، فعالیت‌های مردمی را در تمامی سرزمین‌های‌ی‌که فعالیت دارد، به راه انداخت. در این کتاب به فعالیت‌ها و کارکردهای جهانی جوانان حزب التحریر؛ مردان و زنانی‌که شامل کنفرانس‌ها، سمینارها، گردهمایی‌ها، تظاهرات‌ها، راهپیمایی‌ها، میزهای گفت‌وگو در مقابل دانشگاه‌ها، کمپاین‌ها، دیدارهای گستردۀ مردم در خانه‌ها، فروشگاه‌ها و اماکن عامه، نشر و توزیع منشورات، اعلامیه‌های مطبوعاتی وغیره می‌گردد، در سرزمین مبارک(فلسطین)، سودان، یمن، پاکستان، ترکیه، بریتانیا، اردن، تونس، کینیا، بنگله‌دیش، مالیزیا، تانزانیا، هالند، امریکا، سوریه، اندونیزیا، لبنان وغیره به راه انداخته شده بود، پرداخته شده‌است.

در این کتاب می‌خوانید:

صحابی جلیل القدر رسوال الله صلی الله علیه وسلم، مصعب ابن عمیر رضی الله عنه به فضل و توفیق الله سبحانه وتعالی در مدت کوتاهی توانست که نور اسلام را در اذهان و قلب‌های اهل مدینه بگنجاند؛ طوری‌که هیچ خانه‌ای در مدینه نمانده بود که در آن از اسلام یاد نمی‌شد؛ بلکه اسلام را به تمام خانه‌های مدینه رسانده بود. مدینه خصوصاً بعد از بیعت عقبۀ دوم(بیعت جنگ، بیعت فداکاری و قربانی نفس، مال، اهل و فرزندان، قربانی مقام و جایگاه برای یاری رسول الله صلی الله علیه وسلم و بیعت حکومتداری) آماده برای قدوم و آمدن رسول الله صلی الله علیه وسلم و تسلیم حکومت به وی و برپایی اولین دولت اسلامی گردیده بود. بنابر این، اهل مدینه پیشتر از هجرت پیامبر صلی الله علیه وسلم به سوی آنان، مشتاق دیدار وی صلی الله علیه وسلم بودند و برای آمدن وی روزها نه؛ بلکه ساعات و لحظات شماری می‌کردند؛ فرد فرد و گروه گروه و یا به عبارۀ دیگر، جمعی و فردی مردان و زنان، بزرگ‌سالان و نوجوانان و اطفال، در تپه‌های مدینه منتظر رسیدن رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌نشستند و در آن‌جا می‌ماندند تا آن‌که آفتاب بلند شده و هوا بسیار گرم می‌شد و سایه‌ای که در آن می‌نشستند، نمی‌یافتند، به خانه‌های شان بر می‌گشتند و روزی بعدی دوباره به همانجا می‌رفتند و این کار تکرار می‌شد و به مدت چند روز این چنین ادامه یافت تا آن که رسول الله صلی الله علیه وسلم به مدینه رسید و نخستین دولت اسلامی را تأسیس نمود.

بلی، مسلمانان در مدینه چنین حالت را داشتند؛ قدرت‌مندان و نیرو مندان‌شان می‌گفتند تا چه زمانی رسول الله صلی الله علیه وسلم این چنین در کوه‌های مکه تحت تعقیب و پیگیری قرار می‌گیرد؟ لذا به سوی وی شتافتند و با وی بر نصرت و برپایی نخستین دولت اسلامی در سرزمین‌شان بیعت نموده، همه از آن حمات و پشتیبانی نمودند. بنابر این، هنگامی‌که آمدنِ رسول الله صلی الله علیه وسلم را شنیدند، پنج صد تن از مردان‌شان با سلاح‌های خویش رهسپار شده و به دیدار وی شتافتند، و نیز سائر مردان، زنان، بزرگ سالان و حتی اطفال با حرکت پرشور آمادۀ ایفای نقش‌شان در نصرت و یاری به اسلام شده و بی‌صبرانه به انتظار آمدن رسول الله صلی الله علیه وسلم بودند، تا این‌که با دیدار وی سعادت‌مند و با اسلام عزت‌مند شوند و در سایۀ پرچم اسلام تحت سایۀ دولت اسلامی قرار گیرند؛ دولتی‌که به طور مستمر به اساس اسلام حکم نموده و خیر(اسلام) را با دعوت و جهاد به اطراف و اکناف جهان منتشر ساخت، تا این که غربِ کافر استعمارگر در ۲۸ رجب ۱۳۴۲هـ.ق مصادف با ۳ مارچ ۱۹۲۴م به زعامت بریتانیا و با کمک عرب‌ها و ترک‌های خائنی‌که در رأس شان مصطفی کمال خائن وجود داشت، دولت اسلامی را از بین برده و سقوط دادند.

در اخیر می‌گوییم: دولت اسلامی خواب و خیال نیست که در رؤیاها با آن شوخی و مزاح شود، بلکه حقیقت و واقعیت است؛ زیرا در طول سیزده قرن برگه‌های تاریخ مملو از یاد دولت اسلامی است. در گذشته چنین بود و ان شاء الله در آیندۀ نزدیک نیز این چنین خواهد شد؛ زیرا عوامل موجودیت آن قوی‌تر از آن است که مردم منکر و یا بر آن غلبه حاصل نمایند، بلکه واقعیت انکار ناپذیر است، اذهان و افکار مستنیر مملو از آن بوده و دولت اسلامی آرزوی امت اسلامی است که تشنۀ مجد و عظمت اسلام هستند.

دولت اسلامی رغبت و زادۀ هوای نفس نيست؛ بلکه فرضی است که الله سبحانه وتعالی بر مسلمانان آن را لازم گردانیده و به مسلمانان دستور داده است که آن را برپا نمایند، و اگر آن‌ها در قبال برپایی آن تقصیر نمایند، از عذاب خویش هشدار داده است. چگونه الله متعال از مسلمانان راضی شود؛ در حالی‌که مسلمانان عزت را از غیر الله متعال و غیر از مؤمنین می‌طلبند؟! و چگونه از عذاب ذاتِ قوی و عزیز نجات ‌یابند؛ در حالی‌که دولتی‌که ارتش مسلمانان را بسیج و از حدود و مرزهای سرزمین اسلامی پاسبانی و حدود الله متعال را جاری و به آنچه الله سبحانه وتعالی نازل کرده است، حکم می‌نماید، برپا نمی‌نمایند؟ بنابر این، بر تمامی مسلمانان لازم است که دولت اسلامی-دولت خلافت راشده بر منهج نبوت- را برپا نمایند، زیرا اسلام بدون دولت موجودیت مؤثر ندارد و به اصطلاح فقه سرزمین شان دارالاسلام پنداشته نمی‌شود، مگر زمانی‌که حکومتداری اسلامی تأسیس شود.

و  در اخیر باید گفت: برپایی خلافت فرض است، فرضی‌که با آن اسلام و مسلمانان عزت‌مند، کفر و کفار ذلیل می‌شوند و ما بر آنچه که امیر حزب التحریر، عالم برجسته عطاء ابن خلیل ابوالرشته حفظه الله در مورد خلافت گفته است، تأکید می‌نماییم: «...بلی، خلافت صنعت، سرمایه، عزت‌مندی و نیرومندی است. خلافت محافظ و پاسبان دین و دنیا است. خلافت اصل و فرع است. توسط خلافت احکام برپا می‌گردد، حدود جاری گردیده و فتوحات به حق صورت گرفته و سرها به حق بلند می‌گردد و تارخ خلافت بر این امر سخن می‌گوید: امپراتوری روم و نشان سلطنت آن کجاست؟ مدائن و پادشاهان شان کجاست؟ اگر دولت اسلامی، ارتش اسلام و عدالت اسلام نمی‌بود، چه کسی تکبیرگویان اسلام را به اطراف و اکناف جهان رسانده و اسلام را از یک اقیانوس به اقیانوس دیگر حمل می‌نمود؟ چون اگر خلافت می‌دانست که در عقب اقیانوس‌ها در شرق یا غرب جهان سرزمینی وجود دارد، دست به رساندن دعوت زده و به سوی الله بخشاینده و مهربان، عزیز و حکیم فرامی‌خواند...»

﴿سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ﴾

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

 

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/resources/hizb-resources/53400.html

ادامه مطلب...

رأی دادن در دموکراسی حرام است

  • نشر شده در پاکستان

دموکراسی به نماینده‌گان منتخب اجازهٔ تقنین می‌دهد، در حالی‌که حق قانون‌گذاری تنها منحصر به الله سبحانه‌و‌تعالی است!

(ترجمه)

هر روزی‌که می‌گذرد، مسلمانان پاکستان بیشتر از دموکراسی دست می‌کشند. آن‌ها کم‌کم می‌فهمند که دموکراسی نظام حکومتی اسلام نیست، بلکه نظام اسلام خلافت است. سران فاسد حکومت می‌دانند که مسلمانان پاکستان سخت به اسلام پایبند اند، بناءً برای ممانعت مسلمانان از دست کشیدن و ترک دموکراسی، آن‌ها پیوسته می‌کوشند تا چهرهٔ بدی را از اسلام نمایش داده و با صدور فتوی ادعا کنند که رأی دادن به یک نامزد متقی و مخلص، وظیفهٔ اسلامی ماست. هرچند، در واقعیت، رأی دادن در دموکراسی حرام است، چون دموکراسی به نماینده‌گان منتخب اجازهٔ تقنین می‌دهد، در حالی‌که حق قانون‌گذاری تنها منحصر به الله سبحانه‌و‌تعالی است.

در دموکراسی، سیادت از آن مردم است؛ بنابر ‌این، مردم مطابق به تمایلات و هوای نفس‌شان قانون می‌سازند و حاکم نیز این قوانین بشری را تطبیق می‌کند. اسلام به صراحت بیان کرده‌است که شارع و قانون‌گذار تنها الله سبحانه‌و‌تعالی است و مردم باید تمایلات و هوای نفس‌شان را به احکام و اوامر او تسلیم کنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إنِ الْحُكْمُ إلَّا لِلَّهِ﴾

[یوسف: ۶۷]

ترجمه: همانا حکم و قانون‌گذاری تنها از آن الله(سبحانه‌و‌تعالی) است.

بعد از آمدن اسلام، برای هیچ مرد و زن جائز نیست که از قوانین اسلام دست کشد و بجای آن، مطابق خواهشات و هوای نفس‌اش قانون وضع کند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمْ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُبِينًا﴾

[احزاب: ۳۶]

ترجمه: و هیچ مرد و زن مؤمنی سزاوار نیست، هنگامی‌که الله(سبحانه‌و‌تعالی) و پیامبرش(صلی الله علیه وسلم) امری را فیصله کرده باشند، آنان را در این امر اختیاری باشد، و هرکس الله(سبحانه‌وتعالی) و پیامبرش(صلی الله علیه وسلم) را نافرمانی کند، به راستی که در گمراهی آشکاری گرفتار شده‌است.

اسلام به حاکم اجازه نمی‌دهد تا به غیر آن‌چه الله سبحانه‌و‌تعالی نازل کرده‌است، حکم کند. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الظَّالِمُونَ﴾

[مائده: ۴۵]

ترجمه: و هرکس به احکامی‌که الله(سبحانه‌و‌تعالی) نازل کرده‌است، حکم نکند، ستمگر است.

با وجود دلایل واضح اسلامی، چگونه رأی دادن در دموکراسی می‌تواند یک وظیفهٔ اسلامی باشد؟ چگونه انتخاب پارلمانی، که از قوانین الله سبحانه‌و‌تعالی چشم‌پوشی کرده و خود تصمیم می‌گیرد که چی حلال و چی حرام است، یک وظیفهٔ اسلامی می‌باشد؟ دیگر آنکه، حتی اگر یک قانون نیز از اسلام تصویب شود، بخاطر آنست که اکثریت پارلمان آن را پذیرفته‌اند، نه آن‌که این خواست قرآن و سنت است. پس چگونه ممکن است قوانین الله سبحانه وتعالی به تصویب انسان‌ها نیاز داشته باشد؟!

رسول الله صلی الله علیه و سلم هرگز قبل از تطبیق احکام به دنبال رضایت و تصویب آن از طرف اصحاب‌اش رضی الله عنهم نبود. حتی خلفای راشدین نیز قبل از تطبیق حکم الله سبحانه‌و‌تعالی به دنبال تصویب آن از طرف مردم یا اکثریت نماینده‌گان شان نبودند.

واقعیت رأی دادن در دموکراسی اینست که آن پروسه‌ای است به منظور انتخاب یک نماینده برای قانون‌گذاری، نه چیز دیگر. حقیقت اینست که نظام حکومتی پاکستان دموکراسی است، که یک نظام سیکولر و غیر‌اسلامی می‌باشد و هیچ فرد آگاهی این حقیقت را انکار کرده نمی‌تواند. بناءً هرگاه یک نظام در اساس و جزئیات‌اش غیر‌اسلامی باشد، پس ادعای این‌که رأی دادن در آن یک وظیفهٔ اسلامی‌است، استهزاء احکام الله سبحانه‌و‌تعالی و حیله‌ای بیش نیست. بنابر‌ این، هرتلاشی برای حفاظت از دموکراسی کفر، که حکم را به غیر آن‌چه الله سبحانه‌و‌تعالی نازل کرده‌است، اجازه می‌دهد، حرام و گناه است. دیگر این‌که: یک قاعده است که "الوسيلة إلى الحرام حرام" یعنی: وسیلهٔ رسیدن به حرام، حرام است. به این ترتیب، رأی دادن در دموکراسی نیز حرام است. بناءً فتوای حکومت مبنی بر این‌که رأی دادن در دموکراسی حلال است، هیچ ارزشی ندارد، اگرچه دموکراسی خود نیز حرام است.

این وظیفهٔ مسلمانان مخلص و آگاه است تا از نظام استعماری دموکراسی کفر، برجا مانده از اشغال انگلیس، پرده بردارند. آن‌ها باید مسئولیت‌شان را مبنی بر لذت بردن از خوبی‌ها و ممانعت از بدی‌ها به انجام برسانند. آن‌ها باید با تذکر و یادآوری حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم که اقامهٔ مجدد خلافت برمهنج نبوت را مژده داده‌است، راه راست را به مردم نشان دهند. بیاییم همگی امت را برای بازگشت خلافت به طریقهٔ رسول الله صلی الله علیه وسلم آماده کنیم، آن هم در زمانی‌که مسلمانان سخت به دنبال اسلام و نظام حکومتی آن می‌باشند. امام احمد روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

﴿...ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ﴾

(رواه احمد)

ترجمه:‌ ...سپس پادشاهی جبر و ستم خواهد آمد و تا وقتی الله(سبحانه‌و‌تعالی) خواست، دوام می‌یابد؛ بعد از آن هنگامی‌که الله(سبحانه‌و‌تعالی) خواست، آن را برطرف می‌کند و بار ديگر خلافت بر روش و منهج نبوت قائم خواهد شد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

در مورد نفاق سیاسی

از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ الزَّرْعِ لَا تَزَالُ الرِّيحُ تُمِيلُهُ وَلَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ يُصِيبُهُ الْبَلَاءُ، وَمَثَلُ الْمُنَافِقِ كَمَثَلِ شَجَرَةِ الْأَرْزِ‏ ‏لَا تَهْتَزُّ حَتَّى تُسْتَحْصَدَ»

(رَوَاهُ مُسْلِمٌ)

ترجمه: مثال مؤمن مانند ساقه‌هاى زراعت است، بادها او را مى‌خواباند، اما بعداً به‌پا مى‌خيزد و پيوسته حوادث سخت و بلاها را تحمل كرده و از سر مى‌گذراند. اما مثال منافق مانند درخت صنوبر است، نرمشى از خود نشان نمى‌دهد و مى‌ايستد تا از ريشه كنده شود.

توضیح حدیث:

علماء در شرح این حدیث گفته اند: بلاها و مصیبت‌ها در نفس، اهل و عیال و مال مؤمن همیشه اصابت می‌کند، تا این‌که صبر و استقامت نشان دهد و به سبب آن گناهانش آمرزیده شده و درجاتش در بهشت بلند شود. بلاء و مصیبت بالای منافق کمتر واقع می‌شود تا عذابش در آخرت تخفیف نشود و از کافر هیچ چیزی را از گناهش کم نمی‌کند.

در زمانۀ ما نفاق سیاسی با رنگ‌های مختلف رائج شده، مردم با طلب دنیا از آخرت پرهیز می‌کنند، تغییرات چشم‌گیری در میان مردم پیدا شده، شرم و حیاء رخت بسته و بی‌حیایی جای‌گزین آن شده و مردم شب و روز با انواع و اشکال مختلف به بی‌حیایی دعوت می‌شوند. اگر بگوئی برادر به عقیده و افکارت پابند باش، مسخره‌ات می‌کنند، گویا تغیر یا دورنگی نزد آنان سنت و ثبات و پایداری به حق نزدشان بدعت محسوب می‌شوند.

امام احمد در کتاب زهد از شقیق بن سلمه روایت نموده که گفت: به عقبه بن عمرو انصاری گفتیم: ما را توصیه کن! فرمود: از الله سبحانه وتعالی بترسید، از آتش جهنم بترسید، از دورنگی در دین بترسید، آن‌چه را که امروز معروف می‌شناسید، فردا آن را منکر نخوانید و از آن‌چه امروز منکر می‌دانید، فردا آن را معروف ندانید؛ زیرا معروف همان معروف است که تغییر نمی‌کند و منکر همان منکر است که تغییر نمی‌کند. هرگاه معیار و ماهیت معروف و منکر نزد ما تغییر نماید، این آیت بالای ما تطبیق می‌شود:

﴿الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾

[توبة : 67]

ترجمه: مردان و زنان منافق از جنس يک‌ديگر اند؛ به کارهای زشت فرمان می‌دهند، از کارهای نيک باز می‌دارند و دستان‌شان را(از انفاق و بخشش) بسته نگه می‌دارند؛ الله(سبحانه وتعالی) را از ياد برده‌اند و در مقابل، الله(سبحانه وتعالی) نیز آنان را از ياد برد، همانا منافقان، فاسق و گمراه‌اند.

از بارزترین علایم و نتیجۀ نفاق عدم ثبات بر راه حق است‌. شخصی را می‌بینی که امروز همراه تو است و فردا در صف دشمنت(کفار) قرار می‌گیرد، امروز دشمنم، فردا دوستم، امروز با تو مخالف است و فردا موافق؛ امروز حلال می‌داند و فردا حرام... حضرت حذیفه ابن الیمان گفته است: اگر کسی می‌خواهد که بداند آیا مورد اصابت فتنه قرار گرفته یا خیر؟ باید متوجه شود که اگر چیزی حلال را حرام می‌دانست، حتماً او را فتنه اصابت کرده است؛ اگر حرام را حلال می‌دانست نیز مورد اصابت فتنه قرار گرفته است. در اخیر از الله سبحانه وتعالی سلامت و ثبات به حق را می‌خواهیم.

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه